-
بانمازصبح ازافسردگی پیشگیری کنیم
افسردگى (depression) حالتى احساسى است كه مشخصهاش اندوه، بىاحساسى (apathy) ،بدبينى (pessimism) و احساس تنهايى است. اين بيمارى كه امروزه از شيوع بالايى در ميان مراجعه كنندگان به كلينيكهاى روانپزشكى برخوردار است، داراى تظاهرات متنوع و زيادى بوده كه از مهمترين آنها مىتوان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقيقات نشان مىدهد 75 درصد از بيماران افسرده مشكلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مىشود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است كه در اين بيماران چگالى (rem حركت سريع چشم) در نيمه اول خواب و همچنين كل زمان rem افزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره rem يعنى ( latency - rem) كم شده و مرحله 4 خواب نيز كاهش مىيابد. (1)پس به عبارت سادهتر مىتوان گفت، افراد افسرده زمان بيشترى را در مرحله خواب rem به سر مىبرند. يعنى به ميزان بيشترى نسبت به سايرين خواب مىبينند.
يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آنها براى كاهش ميزان rem است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب rem در اشخاص مىشود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از rem را مىگيرد.از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مىتواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روشهاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است .حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، يعنى نماز صبح چه اثر درمانى مىتواند در اين بيماران داشته باشد؟ به طور متوسط 20 - 15 دقيقه طول مىكشد تا يك فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض 45 دقيقه وارد مراحل 3 و 4 خواب شده كه اين مراحل عميقترين مراحل خواباند. يعنى بيشترين تحريك براى بيدار كردن فرد در اين مراحل لازم است. حدود 45 دقيقه پس از مرحله 4 است كه نخستين دوره حركات سريع چشم (rem) فرا مىرسد. هر چه از شب مىگذرد، دورههاى rem طولانىتر و مراحل 3 و 4 كوتاهتر مىشود. بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبكتر شده و رؤياى بيشترى مىبيند (يعنى خواب rem اش بيشتر مىشود). پس قسمت اعظم خواب rem در ساعات نزديك صبح به وقوع مىپيوندد. و از طرفى ديديم كه يكى از مشكلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب rem و خواب ديدن زياد است. از اين جهت يك مبناى مهم در توليد داروهاى ضد افسردگى ايجاد داروهايى است كه كاهش دهنده مرحله rem خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقهاى.(
لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىكند.علاوه بر اين يك روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آنها براى كاهش ميزان rem است، كه بهترين شكل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب كاهش قابل توجه ميزان خواب rem در اشخاص مىشود. زيرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از rem را مىگيرد. از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مىتواند يك عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روشهاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا كه پيشگيرى بر درمان مقدم است . لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نكات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىكند؛" اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق اليل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا" (3) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .
پايگاه استاد حسين انصاريان
منبع: مطالعات شيعه شناسي
-
استرسهاي ديجيتالي و ...
: كاركردن با رايانه گاهي اوقات ميتواند استرسزا باشد؛ هر چقدر شما با علل استرسهاي ديجيتالي، بيشتر آشنا باشيد، بهتر خواهيد توانست خود را با آن سازگار كنيد .
آنچه ميخوانيد، ترجمهِ مقالهاي از دكتر مورتون اورمان است، كه در آن به ده علت از علل رايج استرس رايانهاي اشارهشده است: در اين نوشتار، ده علت رايج استرسهاي ديجيتالي را آوردهايم. البته اين ده تا، كليهِ علل استرس رايانهاي نيستند؛ اما مهمترين آنها هستند كه اغلب مردم آنها را تجربه كردهاند .
1. مشكلات ناگهاني
از همهِ مشكلاتي كه براي كاربران استرسزا هستند ميتوان پيشگيري كرد، اما چگونه؟! هميشه ممكن است برق قطع شود، اما تجهيزات و نرمافزارهايي هم وجود دارند كه از پاكشدن اطلاعات روي رايانهِ شما جلوگيري ميكنند .
سرقت اطلاعات، آسيب ديدن رايانه به وسيله كودكان و... همه و همه اجتنابناپذيرند اما شما ميتوانيد با پشتيبان گرفتنهاي مرتب
(Back up) و حفظ اين فايلها در جايي به جزء هاردديسك با اين مشكلات مقابله كنيد .
2. استفاده از تجهيزات ارزان
بعضي اوقات ما با خريد تجهيزات كم كيفيت و ارزان قيمت، خود مشكلاتي به وجود ميآوريم. يك مودم يا كارت گرافيك ارزان ممكن است مقدار بيشتري در پول شما صرفهجويي كند، اما شما با تهيهِ آنها ريسك مشكلدارشدن رايانهِ خود، يا نقص پيداكردن آن را بالا ميبريد .
اگر شما سي پي يوي رايانهِ خود را ارتقاء ندهيد، مقداري پول صرفهجويي كردهايد ولي به طور قطع هنگام كار با نرمافزارهاي جديدي كه نياز به پردازندهِ سريعتري دارند، با ناتواني و سرخوردگي روبهرو خواهيد شد؛ چطور است به جاي اينكه از يك متخصص كمك بخواهيد خودتان سيستم را مونتاژ كنيد تا مقداري صرفهجويي كنيد و بعد هم با مشكلات آن دست و پنجه نرم كنيد .
3. ناكامي در كمكگرفتن
بسياري از كاربران مبتدي رايانه و ( همچنين برخي از حرفهايها) تمايلي به كمكگرفتن از ديگران ندارند و اين خود باعث به وجود آمدن يك استرس بيهوده ميشود (استرسي كه ميتوان از آن جلوگيري كرد). وقتي شما تازه شروع به يادگيري رايانه كردهايد، حتماً با يكي دو نفر از كاربران با تجربه ارتباط داريد يا از سيديهاي آموزشي استفاده ميكنيد. البته منابع آنلاين را فراموش نكنيد. علاوه بر اين برخي شركتها هم كمكهاي فني خود را به صورت تلفني ارائه ميدهند .
4. بازنگري فردي
وقتي تنها از دست رايانهِ خود عصباني ميشويد بهترين راه مقابله با استرس حاصل از آن، اين است كه يك بازنگري فردي داشته باشيد و به جاي مقصر دانستن تجهيزات يا شركتهاي توليدكنندهِ آن و يا حتي سرزنشكردن زندگي و شانس خود بهتر است فكر كنيد كه آيا به اندازهِ كافي آيندهنگر بودهايد و تجهيزات حفاظتي لازم را روي رايانهِ خود نصب كردهايد؟ شايد شما نتوانستهايد برنامهِ نرمافزاري جديدي را كه خريدهايد درست روي رايانهِ خود نصب كنيد؟ شايد دستورالعمل آن را درست نخواندهايد و يا اينكه از آموزشهاي آنلاين استفاده نكردهايد؟ بهتر است با هرگونه استرس رايانهاي كه روبهرو ميشويد علتهاي پنهاني را جستوجو كنيد كه در پشت پردهِ مشكلات قرار دارند .
5. تلاش براي ميانبر زدن
علاوه بر ميانبرهاي مالي، بسياري از كاربران با ناديدهگرفتن مراحل مهم يك نرمافزار يا سختافزار، خود را دچار مشكل و دردسر ميكنند، بسياري از كاربران سعي دارند بدون خواندن دستورالعمل، از يك امكان رايانهاي استفاده بكنند، متأسفانه اين مشكلي است كه شيوهِ جديد (پلاگ اندپلي plug and play ( به وجود آورده است .
بعضي افراد سعي ميكنند از نرمافزارهاي قدرتمندي مثل پردازشگرهاي متني، صفحههاي گسترده ... و برنامههايي مثل آنها استفاده كنند ولي آنها زمان كافي را براي آموزش اين نرمافزارها نميگذارند و اين موضوع باعث ميشود در طولانيمدت، هزينه و زمان بيشتري را هدر دهند. اگرچه اين برنامهها معمولاً به آساني قابل يادگيري هستند ولي نياز به آموزش كافي و مناسب دارند .
6. انتظارات غيرواقعگرايانه
بسياري از استرسهايي كه در زندگي براي ما به وجود ميآيد نتيجهِ انتظارات غيرواقعي ماست. دقت كنيد اكثر سرخوردگيهاي ناشي از كار با رايانه نتيجهِ اين است كه ما انتظار داريم، هميشه با رايانه درست كار بكنيم . گرچه اين هدف بسيار ستودني است اما به شدت خيالپردازانه است. ناپديدشدن فايلي كه ما روي آن كار ميكنيم، شلوغبودن خطوط اينترنتي و... همه و همه از امور اجتنابناپذيراند. شيوهِ نصب برنامهِ پلاگ اندپلي موجبشده كه ما فكر كنيم با كليككردن روي دگمهnext ميتوان برنامهاي را نصب كرد، در حالي كه بسياري از نرمافزارها علاوه بر اين نيازمند نصب فايلc r 4c k هم هستند و بدون خواندن دستورالعمل قادر به نصب آنها نيستيم .
ديگر عرصهاي، كه در آن نقش انتظار در رايانه زياد به چشم ميخورد، چگونگي پاسخدادن ما به رفتار ديگران است .
در دنياي رايانه فرصتهاي بيشماري پيش ميآيد كه باعث ميشود شما عصباني شويد، مثل اين موضوع كه بسياري از افراد به نامههاي الكترونيكي شما پاسخ نميدهند و همواره شما را منتظر ميگذارند، يا دائماً از كساني كه تمايل نداريد نامههاي ناخواسته (اسپم) دريافت ميكنيد و يا اينكه بسياري از فروشندگان، تعميركنندگان، منشيها و بسياري ديگر به وعدههاي خود عمل نميكنند و همهِ اينها از عوامل استرسزاي كار با رايانه است .
ولي اگر كمي دقيق شويد، متوجه ميشويد كه اين منبع شايع استرس، فقط به دنياي رايانه محدود نميشود بلكه اين انتظارات غيرواقعگرايانه در همه جاي زندگي ما وجود دارد .
7. بيجهت عصبانيشدن از خود
يكي ديگر از كارهايي كه ما هميشه انجام ميدهيم، سرزنش خود هنگام يك عمل اشتباه يا عمل احمقانه است .
اشتباهات در جهان رايانه بسيار شايع هستند. وارد كردن يك حرف، عدد يا نماد اشتباه، كل عمليات ما را دچار مشكل خواهد كرد. حذف اشتباهي يك فايل يا اشتباهكردن هنگام نصب يا اجراي يك نرمافزار و سختافزار پيچيده، موضوعي است كه معمولاً براي همهِ ما پيش ميآيد و شما نبايد خود را به خاطر آن سرزنش كنيد .
8. ناسازگاري با ديگران
بسياري از استرسهاي ما در محيط اينترنت، نتيجهِ مشكلات شخصي ما با ديگران است. به نظر ميرسد كه در دنياي رايانه، ما به تنهايي و دور از ديگران مشغول كار هستيم ولي اين توهمي بيش نيست. ما هم در خانه و هم در محل كار با مشكلات و مناقشات خاص دنياي رايانهاي مواجه هستيم .
اين مشكلات از كشمكش بر سر مقدار زمان استفاده از رايانه تا استفاده از منابع مشترك آن مثل پرينتر، جستوجوگرهاي شبكه و ... مختلف هستند .
ما هم در خانه و هم در محل كار با فروشندگان، خريداران،... و بسياري از افراد به صورت شخصي يا آن لاين در تعامل هستيم. برخي از اين تعاملات استرسزا هستند. از آنجا كه رايانهها تعاملات اجتماعي ما را توسعه ميدهند، ميتوانند يكي از عوامل تشديد استرس در زندگي ما هم باشند .
9. ناكامي در انجام وظايف
اين هم يكي ديگر از عوامل استرسزاي كار با رايانه است و تا حدودي شبيه به علت پنجم (ميانبر زدن) و نتيجهِ تلاش ما براي صرفهجويي در وقت است. كار كردن بيش از حد با رايانه باعث ميشود كه فرد وظايف مهمتر خود را فراموش كند .
مثلاً غذا را بسوزاند يا لباسهايش نشسته باقي بماند و... و آخر سر هم با اعصابي خرد، روز خود را به پايان برساند .
10. به خطر انداختن صداقت خود و ديگران
از آنجا كه هيچ كس شاهد كار كاربران با رايانه نيست، آنها احساس امنيت ميكنند و هر كاري كه ميخواهند انجام ميدهند؛ از شكستن قفل نرمافزارها گرفته تا هك كردن سايتها و... ؛ در واقع تخلفات كوچك آنها كم كم بزرگشده، تبديل به علل مخفي و ناگواريهاي اتفاقي ميشود .
ما بايد سعي كنيم خودمان و ديگران را از انجام اين رفتارهاي خلاف باز داريم، درست است كه كسي مراقب ما نيست ولي خودمان كه آگاهيم و اين براي دوري از خلاف، كافي است .
-
ذهن زيبا داشته باشيد
آمد به سرم از آنچه ميترسيدم،
بد به دلت راه نده،
سعي کن به چيزهاي خوب فکر کني،
مرغ آمين در راه است،
اينقدر گفتي تا بالاخره سرت آمد؛
اينها جملات و عبارتهايي است که حاكي از اعتقاد ما به قدرت و تاثير افکار و جملات مثبت و منفي در زندگي است.
خيليها اعتقاد دارند قدرت تفکر بيشتر از آن چيزي است که ما تصور ميکنيم و هر چه در زندگي براي ما پيش ميآيد، نتيجه ي افکار و ذهنيات ما در گذشته است.
شما چقدر به اين موضوع اعتقاد داريد؟
فکرکردن درباره ي افکار در زندگي پرسرعت اين دوره و زمانه کار آساني نيست. اما شما بايد از هر فرصتي براي اين کار استفاده کنيد. اگر ميخواهيد در زندگي موفق شويد و به خواستههايتان برسيد، بايد اين کار را ياد بگيريد. شما بايد هر روز، زماني را براي فکركردن درباره ي برداشتها و تفکرات شخصيتان از افراد و اتفاقات روزمره درنظر بگيريد.
بعد از مدتي از نتيجه ي اين کار بر احساسات و پيامدهاي مثبت آن در زندگيتان شگفتزده خواهيد شد. لازم نيست کار خاصي انجام دهيد؛ فقط کافي است وقت مشخصي را براي اين کار در نظر بگيريد و به اتفاقات روزمره و افرادي که در طي روز با آنها برخورد داشتهايد، دقت کنيد. معمولا فكر ميكنيد قضاوت و احساستان عادي و عادلانه است اما با كمي دقت بيشتر، ميفهميد اينطور نيست و افکارتان منفي و مخرب است يا حداقل طوري است که به سمت افكار منفي و نتايج ناخوشايند گرايش دارد.
خواستن و تصميمگرفتن براي غلبه بر يک بيماري، کاهش وزن، رقابت با همکاران ديگر، بهخاطر گرفتن ترفيع يا نگراني براي حفظ زندگي خانوادگي و رفع تضادها و مشاجرات، هيچکدام افکار مثبتي نيستند و نتايج مثبتي هم در پي نخواهند داشت. در مقابل، فکرکردن به سلامت کامل ، کارمند وظيفهشناسبودن که لايق و شايسته ي ترفيع است و انجامدادن کارهايي براي داشتن خانوادهاي شاد و سالم افکاري مثبت هستند. فکرکردن با اين سبک و تمايز قائلشدن بين افکار مثبت و منفي، کار آساني نيست و نياز به دقت، توجه و نگاهي ظريف و نکتهسنج دارد. روزي يک يا 2بار براي اين کار زمان بگذاريد و افکار خود را با دقت مورد تجزيه و تحليل قرار دهيد تا مطمئن شويد در مسير درست قرار داريد.
منفيها به نفع مثبتها
براي درک بهتر مثبتها بايد منفيها را تجربه کرد. فرازو نشيبهاي زندگي هم مثبتاند و هم منفي يا حداقل مانند يک شمشير دولبهاند. ما ميتوانيم تجربههاي خوب و مثبتمان را با تجربههاي تلخ و منفي مقايسه کنيم. ما خيلي راحت و آسان موقعيتهاي متضاد را با هم مقايسه ميکنيم و در برابر هم قرار ميدهيم؛ مثل موقعيتهاي متضادي چون ثروت و فقر، زشتي و زيبايي و دروغ و حقيقت. کمترکردن تمايل به تفکيک موقعيتها به 2 گروه منفي و مثبت راه مناسبي براي رهايي از افسردگي نيست.
چند روز ابري و باراني باعث ميشود شما قدر روزهاي آفتابي را بدانيد. افراد موفق و مثبتي که در اطراف خود ميبينيد - قبل از اينکه موفق شوند و بتوانند کنترل افکارشان را در دست بگيرند و از نتايج مثبت آن بهره ببرند – بر افکار منفي زيادي غلبه کردهاند. آنها براي کسب موفقيتهايشان سالها تلاش کردهاند. اين کار سخت و دشوار، يک فرايند تدريجي است؛ بنابراين صبور باشيد و لحظات گذر از شکست و ناکامي تا رسيدن به موفقيت را با صبر، دقت و حساسيت بيشتري پشتسر بگذاريد.
اگر درحالحاضر، يک فرد شکستخورده با افکار منفي هستيد، نااميد نشويد؛ فراموش نکنيد كه با افکار مثبت، ميتوانيد خودتان را از اين موقعيت بيرون بکشيد. ممكن است همهچيز لزوما آنطور که شما فکر ميکنيد، نباشد. بنابراين بهتر است براي درک حقيقت، درباره ي موضوعات ساده و پيشپاافتادهاي که فکر ميکنيد درست است، دوباره فکر کنيد. يکي از مواردي كه بهتر است دربارهاش فکر کنيد، نتايج کارهايي است که بر اثر تفکرات و ذهنيتهاي گذشته ي خود انجام دادهايد؛اگر از اين نتايج راضي نيستيد و ميخواهيد آنها را تغيير دهيد، ابتدا افکاري که آنها را بهوجودآورده، شناسايي كرده و با افکار مثبت جايگزين کنيد.
شما به چيزهايي که ميخواهيد نميرسيد؛ مگر آنكه چيزهايي را که دوست داريد، واقعا و از صميم قلب بخواهيد. درست است که پذيرش اين موضوع کسلکننده است ، اما خود را دست کم نگرفتن و کفران نعمتنکردن، درسي است که بايد ياد بگيريد.
اين موضوع راه بسيار خوبي براي تشکر و قدرداني از نعمتهايي است که داريد؛ حتي اگر خانه، شغل و پول نداريد، به خاطر داشتن دوستان خوب و سلامت خود شکرگزار باشيد. ممکن است در زندگيتان چيزهايي را نداشته باشيد اما شکرگزاربودن و قدرداني از داشتههاست که موجب ميشود چيزهاي بهتر و بيشتري به دست بياوريد.
فراموش نکنيد كه ما معمولا بهتر از آنكه تصور کنيم، کار ميکنيم و براي رشد و پيشرفت و رسيدن به کمال تلاش ميکنيم؛ اين شامل تلاش براي رسيدن به قدرت تفکر مثبت و بهرهبردن از آثار مثبت آن هم ميشود. تنها زماني که ممکن است لازم باشد خودتان را سرزنش کنيد، زمانهاي غفلت و تنبلي و فراموشکردن تلاش و طولانيشدن استراحت و نااميدي است. تلاش کنيد به پيش برويد، پيشرفت کنيد و موفق شويد.
منبع : همشهري – با تغيير و تلخيص
-
امید درمان هر دردی است
اگر به مفهوم واقعی این تعاریف به صورت عمقی و نه سطح آن پی ببریم، طبعا بخش عمده ای از فهم و چگونه زیستن را خواهیم آموخت. همانطوری که در قرآن به درد و رنج اشاره گردیده است: ما در رنج خلق شده ایم و نه برای رنج.
اگر چنین تصور شود که از ثانیه ها درد می تراود، بی شک از نبض امید درمان می شکفد. پس امید درمان هر دردی است. زندگی تعاریف متفاوت و متنوعی را بر خود دیده است و یکی از این تعاریف فراز و فرود یا پستی و بلندی آن است. ما اگر به مفهوم واقعی این تعاریف به صورت عمقی و نه سطح آن پی ببریم، طبعا بخش عمده ای از فهم و چگونه زیستن را خواهیم آموخت. همانطوری که در قرآن به درد و رنج اشاره گردیده است: ما در رنج خلق شده ایم و نه برای رنج. «لقد خلقنا الا نسان فی کبد» و بالا خره ان مع العسر یسرا «البته با هر دشواری آسانی قرین است.» با این تفاصیل امید همیشه به همراه انسان بوده و در شرایط سخت و نفس گیر زندگی به کمک انسان در جهت رفع مشکلا ت و مصائب زندگی برآمده است. آنچه که به ذهن می رسد، مقوله امید به انحای اکتسابی در فطرت انسان نیست، بلکه صورتی ذاتی را در نهاد انسان ایفا می کند.
البته اکتسابی بدین معنا که ما امید را از کسی اقتباس نمی کنیم، نیست که به صورت مستقیم و از جانب یزدان پاک دریافت می شود. انسان ناامید از نگاه این قلم بسان جسمی است که بدون روح است و به بیانی انسان ناامید انسانی است که تعریف معقول و منطقی ای از زندگی را درنیافته است و به تبع از مولفه های ناامیدی و فرهنگ آشفتگی و سردرگمی در حرکت و فعالیت عقیم است. براساس آیه شریفه قرآن می توان بهتر و مفیدتر زندگی را تعریف نمود، چه اینکه قرآن ابتدا دشواری را لحاظ می کند و به دنبال آن آسانی را نوید می دهد. بنابراین عقلا یی است که زندگی به عنوان یک مبارز در جهت مبارزه، میدان تازی می کند و قطعا این مبارزه دشواری ومصائب خاص خود را دارد، پس ما نمی توانیم نسبت به رفتارها و منویات زندگی یک نوع آسان بینی و آسان گیری را مطرح نمائیم. اگرچه اغلب مردم از نگاه آسانی به دنبال نیل به اهداف متعالی زندگی هستند و همین امر نیز دشواری های زیاد را برای آنان در جاده زندگی به وجود آورده است، اما راه درست و منطقی این است که ما از نگاه دشواری به زندگی نگاه داشته باشیم و سعی ما بر این باشد که از این زاویه به دنبال نیل به آن اهداف متعالی اهتمام نمائیم. در مجموعه های «طلوعی در بستر غروب»، «آینه مرداب» و «غم اشک» تالیف نگارنده این مقوله به ترتیب گفتمان امید به تصویر کشیده شده است:
- در دریای زندگی / رها نکنید/ لنگر امید را/ طوفانی مشحون از ناامیدی / در راه است.
- زندگی مانند یک جاده / پرمخاطره است / هر کس کندتر براند / تندتر می رسد.
- دو رقابت در عرصه زندگی یافتم / یکی ایل ناامیدی بود / که مدام در تعقیبم بود / و دیگر من بودم / که مدام / در پی امید می گشتم.
- امید فانوسی نسوز دارد / و ناامیدی می سازد / تاریکی.
با عنایت و توجه به قطعه های ادبی که ذکرشان رفت، مهمترین و اساسی ترین مساله در حوزه امید نگرشی منطقی توامان با وسعت نگاهی به صورت تعمقی است و اگر خواننده غیر از این، توجهی داشته باشد، این توجه و نگاه سطحی و ابتدایی بوده و قطعا نتیجه کافی و وافی را به همراه نخواهد داشت. به هر روی زندگی کردن و شناخت معیارهای اصولی آن در جهت حرکت و نتیجه گرفتن از اصول اساسی و حیاتی به شمار می رود و هرکسی باید از این زوایا به زندگی نگاه داشته باشد والبته پایه و پشتوانه رشد و تعالی این معیارها نیز، فرهنگ امید است. برای روشن شدن موضوع مسیر عمر را در جاده زندگی هر فرد مصداق بارز و مجاب به این موضوع می تواند باشد. به عنوان مثال هر انسانی به اندازه سن خود که در جاده زندگی طی کرده است، به همان اندازه تجربیاتی را نیز کسب کرده که این تجربیات بیانگر حضور فعال امید در زندگی است. مثلا انسان در گیر و دار مسائل اجتماعی که قابل حل و حلا جی نیستند، در خیلی از مواقع با اینکه تلا ش و کوشش فراوان نیز به خرج می دهد، اما نتیجه آن حاصل نمی آید و در این شرایط است که باید با فاکتور مهم و سرنوشت سازی «به نام تشخیص» وارد عمل شد و براساس آن دو مقوله امید و ناامیدی را برای این شرایط سخت اجتماعی و از جمله بیماری ها در نظر گرفت و بالطبع آنان که از مقوله امید استفاده می برند، همیشه بر این شرایط سخت استیلا یافته اند.
نتیجه اینکه تحت هر شرایطی امید بهترین درمان برای هر دردی است و وظیفه هر انسانی است که این نعمت بی بدیل و گرانبها و گرانسنگ رااز خود دور و رها نکند که با نزدیک شدن و عجین شدن با آن است که پله های ترقی پیشرفت یکی پس از دیگری حاصل می آید.
نویسنده : عابدین پاپی
روزنامه مردم سالاری
-
برنامه ریزی اثربخش
طراحی و حفظ برنامه های موثر و کارآمد کار چندان دشواری نیست؛ این به آن معنا نیست که اینکار اهمیت یا ارزشی ندارد. اتفاقاً توانایی این کار با ویژگی های مختلف در ارتباط است که در روند کارتان کمک بسیار خوبی برایتان خواهد بود: مثلاً مسئولیت پذیری و قابل اطمینان بودن.
برای ایجاد چنین توانایی در خود، فایده ابزارهایی مثل pda غیر قابل انکار است اما این ابزارها نمی توانند به خودی خود روز کاری شما را اداره کنند. برای اینکه برنامه های کاری پرمشغله تان را که روی کاغذ یادداشت شده اند منظم کنید، نکات زیر می تواند کمک کننده باشد.
اهدافتان را آماده و مشخص کنید
به دقت اهدافتان را برای پیشامدهایی مثل جلسات کاری که در پیش رو دارید، در نظر بگیرید. به دقت کارهایی که می خواهید انجام دهید و سوالاتی را که احتمالاً میخواهی بپرسید را یادداشت کنید. اینکار باعث می شود برای تک تک کارها و اتفاقات موجود در برنامه تان به اندازه کافی وقت بگذارید.
همیشه وقت شناس باشید
سروقت بودن باید یکی از اولویت های زندگی شما باشد. این خصوصیت از جمله ویژگی هایی است که شخیت کاری شما را خیلی خوب جلوه خواهد داد. این به آن معنا نیست که وقتی شما دقیقاً سر وقت می رسید توقع داشته باشید دیگران هم همین کار را بکنند؛ این فقط نشان دهنده قابل اطمینان بودن شماست. این خصوصیت نشان می دهد که شما می توانید یک برنامه پرمشغله را خوب مدیریت کنید، برای وقت و توجه دیگران ارزش قائل هستید.
واقعگرا باشید
زمان مهمترین عامل است، از اینرو ارزیابی غیرواقعی فقط یک جلسه کاری بقیه برنامه تان را هم برهم زده و درنتیجه همه روزتان خراب خواهد شد. بعلاوه، بااینکه خوب است بعضی از جلسات و قرار ملاقات های ناخوشایند را زود ترک کنید، اما نمی توانید برنامه تان را اینطور طراحی کنید. به عبارت دیگر باید یاد بگیرید که واقعگرایانه برنامه ریزی کنید نه ایدآلگرایانه. زمان خود را برآورد کنید سپس 10 تا 20 درصد برای راهی که باید بروید، برهم خوردن جلسات و از این قبیل به آن اضافه کنید.
ایمیل تاییدیه بفرستید
برنامه ای که شامل جلسات و قرارملاقات ها با دیگران باشد، کمی کنترل امور را از دست شما بیرون می کند و بازده آن را به خطر می اندازد. کاری که برای برگرداندن آن کنترل می توانید انجام دهید این است که روز قبل یا صبح همان روز به طرف مقابل خود ایمیل بفرستید و قرارتان را با او تایید کنید.
وقت های میانی را هم در نظر بگیرید
روی کاغذ یا pda برنامه خیلی خوب و کارآمد به نظر می رسد. اما واقعیت فرای اینهاست. باید برای مسیر رفت و آمد خود برای میتینگ های خارج از دفتر کارتان زمان در نظر بگیرید، یااینکه ممکن است روزها را با هم اشتباه کنید.
ار آنجا که ممکن است اضافه کردن جملاتی مثل "پیاده روی تا خیابان بالایی—سه دقیقه" هم مسخره و نشانه اختلال روانی به نظر برسد، باید برای این ساعت های میانی در ذهنتان برنامه بریزید.
مکالمات را رهبری کنید
صرفنظر از اینکه طرف مقابلتان در جلسه چه کسی است، سهم خودتان را با نشان دادن شخصیتی قوی، انجام دهید. به عبارت دیگر، بحثی را شروع نکنید که تا پایان روزتان را خراب کند. در این مسیر خیلی چیزها را باید تحما کنید و صبر داشته باشید. فقط سعی کنید مسائل را بدتر نکنید. پس هر بحث و گفتگوی بی مورد را برای نجات دادن وقت پرارزش خودتان خودتان قطع کنید.
رمز و راز برنامه ریزی
بااینکه هر روز 24 ساعت زمان داریم، اما یک برنامه بد و ضعیف می تواند اینهمه ساعت را خراب کند یا باعث شود بعضی روزها طولانی تر از روزهای دیگر به نظر برسند. اگر مشاهده کردید که روزهای کاریتان روز به روز طولانی تر و طولانی تر می شوند، احتمالاً وقتش رسیده است که کمی در برنامه تان تغییر ایجاد کنید.
منبع:سایت مردمان
-
سخنان پندآموز درباره خانواده
ازدواج موفق بستگی به این دارد که همسر مناسبی برای خود پیدا کنید و در ضمن خودتان همسر مناسبی باشید.
آنچه در پی می آید، نقل قولها و ضرب المثلهای پندآموز درباره خانواده است که به شما کمک می کند زندگی بهتری داشته باشید و به فرزندان شما نیز کمک می کند تا به ارزشهای والاتری دست یابند؛ ارزشهایی مانند حقیقت، وظیفه، اعتماد، مهربانی، شادابی، احترام، ادب و عشق که لازمه زندگی شاد و سعادتمند است.
● نقل قولها و ضرب المثلهای پندآموز درباره خانواده
▪ ازدواج موفق بستگی به این دارد که همسر مناسبی برای خود پیدا کنید و در ضمن خودتان همسر مناسبی باشید.
▪ پروانه اغلب فراموش می کند که زمانی کرم بوده است.
▪ هیچ بذری اگر رشد نکند، به درخت تبدیل نمی شود.
▪ به پسرتان یک ماهی بدهید، امروز شکمش سیر می شود. به پسرتان ماهیگیری بیاموزید، تا همه روزه سیر بماند.
▪ وقتی به هدف می رسیم که تلاشمان را با دیگران هماهنگ کنیم.
▪ اگر سنگهای ته جوی نباشند، از آب صدایی بلند نمی شود.
▪ مهم نیست که به اجداد خود افتخار کنید، مهم این است که به خودتان مفتخر باشید.
▪ همه دوست دارند کار مورد علاقه شان را انجام دهند، نه کاری را باید انجام شود.
▪ اگر می خواهید برای یکسال برنامه بریزید، ذرت بکارید. اگر می خواهید برای سه سال برنامه بریزید، درخت بکارید. اما اگر می خواهید برای ده سال برنامه ریزی کنید، آدم بسازید.
▪ به صعود خود ادامه دهید. ممکن است تا قله قدی بیشتر باقی نمانده باشد.
▪ زنها را به طرزی که در یک منازعه ظاهر می شوند، بشناسید.
▪ راه راست برای انجام کار اشتباه وجود ندارد.
▪ صادق بودن مثل باردار بودن است؛ یا باردار هستید یا نیستند؛ یا صادق هستید یا نیستند. حالت میانه ای وجود ندارد.
▪ رد کردن و نپذیرفتن به طرز ملایم به مراتب بهتر از این است که قولی بدهید و بر سر آن نایستید.
▪ با وجدان خود مصالحه نکنید.
▪ مهم تر از آموختن اعداد به بچه ها این است که به آنها ارزشها را آموزش دهید.
▪ داشتن عقل سلیم عین درایت است.
▪ به جای اینکه روشهای قدیمی را غلط ارزیابی کنید، دنبال روشهای جدید بگردید.
▪ به این عادت کنید که برای مردم کارهای خوب انجام دهید، بی آنکه بخواهید آنها شما را بشناسند.
▪ آموزش و تحصیل علم، توانایی روبه رو شدن با موقعیت های زندگی است.
▪ می توانید با نیزه تخت بسازید، اما نمی توانید مدت طولانی روی آن بنشینید.
▪ بخش قابل ملاحظه ای از کار دنیا با این فرض اداره می شود که اگر یک کامیون پنج تن هستید، نیازی به رعایت اصول رانندگی ندارید.
▪ اگر دیر به ایستگاه قطار رسیده اید، شکایت نکنید که چرا قطار بدون شما حرکت کرده است.
▪ مشکلات خود را بر ماسه ها بنوسید و امتیازاتتان را بر مرمر.
▪ موقعیت بدون افتخار شبیه غذای بدون نمک است؛ گرسنگی را رفع می کند اما خوشمزه نیست.
▪ نگران اینکه دیگران درباره شما چه فکر می کنند، نباشید.
▪ اشکال مسابقه موش دوانی این است که حتی اگر برنده شوید، هنوز موش هستید.
▪ کسانی که فرصت استراحت پیدا نکنند، دیر یا زود فرصت بیماری پیدا می کنند.
▪ انسان عاقل کسی است که از تقصیرات دیگران بگذرد، اما تقصیرهای خود را به یاد داشته باشد.
▪ انسان مدیر کسی است که پیش از دیگران از خود سئوال کند.
▪ ذهن شما مثل یک جریب زمین است؛ مراقب آن باشید؛ کار سخت به زراعت می ماند، مطالعه خوب شبیه کود است و نظم و ترتیب در حکم داروی ضد آفات.
▪ همیشه چونان یک اردک باشید، ظاهر آرام و باطن پرتقلا.
▪ کسب و کار مانند بازی تنیس است؛ کسی که خوب سرویس بزند به ندرت می بازد.
▪ ماهی اگر دهانش را بسته نگه دارد، گرفتار نمی شود.
▪ کسی به کمال صددرصد نمی رسد اما همه ما می توانیم در جهت کمال قدم برداریم.
▪ دشواری دوام نمی آورد، اما انسان سخت کوش پردوام است.
▪ دو مرد از پشت میله های زندان نگاه می کردند یکی به خاک نظر داشت و دیگر به ستاره ها.
▪ اگر در وهله نخست موفق نشدید، بار دیگر سعی کنید.
▪ هرگز شکست نخوردن، موفقیت نیست. موفقیت واقعی این است که پس از زمین خوردن دوباره به روی پای خود بلند شوید.
▪ ممکن است اگر دستتان را به طرف ستاره ها دراز کنید، آنها را به چنگ نیاورید، اما مطمئناً دست شما از خاک هم پر نخواهد شد.
▪ گوش دادن را بیاموزید؛ فرصت مناسب گاه با صدای آهسته دق الباب می کند.
▪ خنده بهترین دواهاست؛ هم خودتان بخندید و هم دیگران را قلقلک بدهید.
▪ رمز موفقیت در گفتگو این است که هم در مقام مخالفت حرف بزنید و هم بگذارید که در مقام مخالفت با شما بگویند.
▪ اشخاص را می توان به سه دسته تقسیم کرد؛ آنهایی که به اتفاق حوادث کمک می کنند، آنها که به اتفاق افتادن حوادث می نگرند و آنهایی که از اتفاق افتاده حیران می شوند.
▪ همدردی هرگز بی مورد نیست، مگر همدردی با خود.
▪ خوشبختی رسیدن به خواسته نیست، خوشبتخی، حفظ آن چیزهایی است که در اختیار دارید.
▪ ناراحت بودم که چرا کفش ندارم، تا اینکه در خیابان کسی را دیدم که پا نداشت.
▪ لبخند بزنید، دیگ زودپز اگر وسیله تخلیه بخار نباشد، بی استفاده است.
▪ نمی توانید مانع پرواز پرنده اندوه بر فراز سرتان شوید، اما می توانید به او اجازه ندهید که روی سرتان فرود آید.
▪ تنها راه داشتن دوست این است که خو یک دوست باشید.
● نکته های گهربار در برخورد با فرزندان
▪ از همان کودکی با فرزندان خود از ارزش مهربانی و محبت حرف بزنید.
▪ با کودکان خود از زیبایی طبیعت حرف بزنید.
▪ در عین محبت کردن به فرزندان به آنها نظم و انضباط را آموزش بدهید.
▪ فرزندان خود را تشویق کنید تا برای خود دوستانی اختیار کنند، بدانید که داشتن دوستان خوب یکی از نعمت های بزرگ است.
▪ کانالهای ارتباطی و صحبت را با فرزندان خود باز نگه دارید.
▪ فرزندانتان را به دلیل رفتار بد آنها از سفر غذا محروم نکنید.
▪ شرایطی فراهم سازید که فرزندانتان از کودکی خود لذت ببرند.
▪ انجام دادن بعضی از کارها را به فرزندان خود واگذار کنید؛ آنها را به بازار ببرید و بگذارید که چک و چانه بزند.
▪ به فرزندان خود آزادی عمل بدهید.
▪ دخترتان را به پختن غذا، شیرینی و چیزهای دیگر تشویق کنید، مهم نیست که یک یا چند بار غذایتان را بسوزاند.
▪ به فرزندان خود انگیزه بدهید؛ به او کمک کنید تا به رویاهایش تحقق بخشد. اگر دلش می خواهید دکتر، مهندس یا خلبان شود، با تمام وجود او را به این کارها تشویق کنید.
▪ طرز درست خرج کردن پول را به فرزندان خود آموزش دهید؛ به آنها بگویید که پول به خودی خود از زمین نمی روید.
▪ وقتی فرزندانتان بزرگ می شوند، امکان اینکه دوستان ناباب پیدا کنند، وجود دارد. آنها را در انتخاب دوست یاری دهید؛ به آنها بگویید که در دل آرزوی موفقیت او را دارید. بگذارید بدانند که اگر به توصیه های شما گوش دهند، کاری به سود خود انجام داده اند.
▪ به هنگام ازدواج آنها را راهنمایی کنید؛ در این کار ادب و حوصله به خرج دهید؛ به آنها کمک کنید تا بهترین همسر را برای خود بیابند و به ترجیحات آنها احترام بگذارید.
▪ پدر و مادری کردن وظیفه ساده ای نیست. تنها یک نوع سرپرستی خوب وجود ندارد. کسی هم نمی داند که بهترین طرز پدری کردن و در حق فرزندان کدام است. تنها کاری که از ما ساخته است این است که بهترین و بیشترین تلاش خود را بکنیم. توجه داشته باشید که به هر صورت کنترل بر فرزندانمان را از دست می دهیم؛ باید به تدریج از آموختن ادب و نظم و ترتیب به سراغ اطمینان و اعتماد برویم.
▪ مهربانی را فراموش نکنید و از کنار تقصیرات جزیی آنها بگذرید.
▪ فرزندان شما در فاصله تولد تا هیجده سالگی باید با مفاهیم «عشق، انضباط و احترام» آشنا شده باشند؛ اگر بتوانید در ۱۰۰ ماه نخست زندگی این ها را به آنها آموزش دهید، بدانید که در کار تربیت فرزندانتان موفق بوده اید.
نویسنده: علیرضا تاجریان
باشگاه تحلیلگران جوان آریا
-
براي كاهش اضطراب و دلشوره چه باید کرد ؟
روانشناسان افرادي كه استرس يا همان فشار رواني بيش از حد دارند بر اساس نوع واكنش بدن شان به چند گروه تقسيم مي كنند.
۱- افرادي كه دايماً مضطرب و نگرانند و وقتي كه يك اتفاق خاص رخ مي دهد دچار گرفتگي عضلات , تنگي نفس و درد هايي در ناحيه شكم مي شوند
۲ ـ افرادي كه خيلي عجول و بي نظمند و هميشه مي ترسند كه مبادا دير به مدرسه برسند آنان به مشكلات گوارشي مثل احساس سوزش در معده يا دلپيچه دچار مي شوند .
۳ ـ كساني كه يك اتفاق خاص استرس زا در پيش رو دارند ( مثل امتحان يا مسابقه ) و نگرانند كه موفق نشوند اين افراد به دل درد و دلشوره و لرزش عظلات مبتلا مي شوند اگر افرادي داراي اين خصوصيات هستند با ۸ توصيه از دلشوره آنان كاسته مي شود .
توصيه هایی براي كاهش اضطراب و دلشوره
۱ ـ بايد مراقب خواب خود باشند يك خواب خوب در طول شب در اتاقي پر از هواي تازه و جاي راحت باعث مي شود تا براي شروع يك روز جديد آماده شوند .
۲ ـ به طور منظم و چند بار در هفته ورزش كنند و تا مي توانند راه بروند .
۳ ـ در فاصله بين غذا به خوردني هاي ديگر ناخنك نزنند و براي نهار خوردن وقت كافي بگذارند و در طول روز زياد آب بخورند .
۴ ـ وقتي سخت مشغول درس خواندن هستند به خودشان استراحت بدهند و در اين مدت شكلات نخورند و هر ۵ دقيقه با يكي از افراد خانواده صحبت كنند .
۵ ـ كار هايي را كه دوست دارند انجام دهند مثلاً اگر به كامپيوتر علاقه دارند در آن كلاس ثبت نام كنند .
۶ ـ تا حد انفجار بخندند خنده باعث رشد هورمون هايي مي شود كه آرامش بخش و تسكين دهنده هستند خوش اخلاقي و خوش بيني هم ۲ عامل موثر ضد استرس هستند .
۷ ـ خانواده و دوستانشان را فراموش نكنند اگر زندگي اجتماعي و خانوادگي رضايت بخشي داشته باشند به راحتي مي توانند مشكلات خود را با كمك آنان حل كنند .
۸ ـ درست نفس كشيدن را ياد بگيرند با تنفس درست استرس را از خودشان دور كنند
منبع : وبلاک نویسان سایت پزشکان بدون مرز
-
خود یابی
خود خواهی و خود کاهی را کنار بگذاریم و به خودیابی بپردازیم.
بخش عمده ای از آنچه در زندگی خود از آن بعنوان اتلاف عمر و پشیمانی واشتباهات و تجربیات نا خوشآیند ذکر میکنیم حاصل عدم توجه به درونی ترین و خصوصی ترین بخش وجودمان یعنی خود خودمان می باشد.
شاید مهمترین ماموریت زندگی ما یافتن این خود اصیل و هماهنگی با آن باشد. از این طریق است که با فطرت خود آشتی خواهیم کرد و جهان را با خویش سازگار میبینیم.فشارهای عصبی و روانی حذف خواهد شد و عشق جایگزین نفرت و ترس میشود.
بیش از آنچه به بیرون مینگریم،به کندوکاو خود بپردازیم حتی اگر برای دقایقی در هر روز باشد.بی تردید از نتایج مفید آن بهره مند خواهیم شد.
همه راز موفقیت و شادی در زندگی در یافتن خود و هماهنگی با آن میباشد
-
هنر گفت و گو در زندگی زناشویی
یکی از لذت بخش ترین تجربیات زندگی مشترک این است که حرف مبهمی را بزنید و بدانید که همسرتان دقیقاً منظور شما را می فهمد.
توانایی در صحبت خودمانی، ایماء و اشاره، نکته پرانی و چشمک زدن و نظایر آن، نشانه ی نزدیکی و صمیمیت است. گفت و گویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمیت است. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و تدریجاً از این که می توانند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند لذت می برند. اما در ازدواج های ناموفق ، لذت گفت و گو در فضای شکایت ها و گله مندی های خشمگینانه و سوءتفاهم ها گم می شود و جای اشارات دلنشین ابروها و چشمک های خوشایند را نگاه های خیره و اشارات انتقادی و بهانه گیری ها و تهدیدها پر می کند. چه اتفاقی می افتد؟ چرا صحبت های دلنشین از دست می روند؟ مسئله اینجاست که به مرور شیوه های متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهای متفاوت و سوءتفاهم ها روی هم انباشته می شوند و آهنگ دلپذیر صحبت را تغییر می دهند.
برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید.
زن و شوهر ممکن است هنگام صحبت علی رغم حُسن نیت به بیراهه بروند. به جای صحبت نرم و ملایم ، با هم مشاجره کنند و چون یکی از آنها به قصد سبک کردن فضای سنگین صحبت، به شوخی حرفی بزند، دیگری چنان واکنش نشان دهد که انگار در شوخی هم قصد و شری در کار بوده است. در این شرایط هر اقدامی برای تلطیف فضای صحبت، نتیجه معکوس می دهد.
هم صحبتی زن و شوهر با هم، برای رشد و بقای احساس صمیمیت آنها نقش قطعی دارد. متأسفانه «بسیاری از زوج ها» و شاید بتوان گفت «اغلب» آنها از مهارت های لازم برای گفت و گو با یکدیگر برخوردار نیستند و بی آنکه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردی و تکدر خاطر می شوند.
در این جا به چند نمونه از مسائل و مشکلاتی که بر سر راه گفت و گوی مؤثر همسران وجود دارد اشاره می کنیم:
1- مسئله: «نمی توانم با همسرم صادق باشم.»
2- مسئله: «نمی توانم خودم باشم» بسیاری از اشخاص مدعی هستند که نمی توانند با همسرشان راحت صحبت کنند، باید احتیاط کنند مبادا حرفی بزنند و همسرشان را ناراحت کنند. زنی شکایت می کند که «وقتی به شوهرم حرفی می زنم واکنش بسیار بدی نشان می دهد. باید مواظب باشم، باید روی کلماتم فکر کنم.»
سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند.
برای آموختن شیوه های جدید صحبت با همسر خود،کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید، ساده نیست. در این صورت برای ایجاد تغییر باید تلاش بیشتری کنید. شکستن عادت ها ساده نیست، اما با یاد گرفتن الگوهای جدید می توانید بدون کنترل و به طیب خاطر با همسرتان حرف بزنید.
3- مسئله: «همسرم مرتب سر من داد می کشد» به اعتقاد بعضی ها بلند صحبت کردن همسر، نشانه عصبانیت و حتی ضعف اخلاقی است. در این مورد زن و شوهر می توانند با گفت و گو، مسئله بلند صحبت کردن را حل کنند. زن یا مردی که از صدای بلند همسرش رنجیده ، باید این احتمال را در نظر بگیرد که ممکن است بلند صحبت کردن همسرش را اشتباه تفسیر کرده باشد. از سوی دیگر همسر نیز می تواند لحن صدای خود را ملایم تر کند. راه حل بهتر این است که کسی که از صدای بلند همسرش ناراحت می شود نسبت به آن حساسیت نشان ندهد. می تواند به ملایمت اعتراض کند، اما رنجشی به دل نگیرد.
4- مسئله: «شوهرم فقط به خودش فکر می کند و به صحبت های من گوش نمی دهد» بسیاری از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند که از احساسات خودشان حرف بزنند، این موجب می شود که آنها نسبت به شوهرانشان احساس صمیمیت بیشتری کنند. واکنش احساسی زن و مرد نسبت به فراز و نشیب های زندگی، به آنها احساسی از وحدت و انسجام می بخشد. بسیاری از نویسندگان، احتیاط در ابراز احساسات از سوی مردها را یکی از اشکالات عمده آنها می دانند. بسیاری از زن ها هم درباره همسرشان همین نظر را دارند: «شوهرم مثل آهن سرد و خشک است. اگر احساساتش را بروز می داد خیلی بهتر می شد.» اما اغلب شوهرها، احتیاط در ابراز احساسات را دلیل نقص و ضعف نمی دانند. مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
5- مسئله: «با هم صحبت می کنیم اما صحبت ما سرد و بی روح است» مسئله این است که طرفین موضوعات مورد علاقه یکدیگر را طرح نمی کنند. از آن گذشته طراوت و شادابی گفت و گوهای اوایل آشنایی، دیگر وجود ندارد و طرفین اقدامی برای جلب نظر یکدیگر صورت نمی دهند. دلیل دیگر این است که زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو برای حل مشکلات را از مکالمات خوشایند جدا کنند. بنابراین وقتی یکی از آنها با یک تعریف محبت آمیز شروع می کند، دیگری ممکن است فرصت را برای طرح یکی از گرفتاری های خود مناسب بپندارد، در نتیجه گفت و گوی محبت آمیز و لذتبخش کمیاب می شود.
مقررات و آداب گفت و گو
قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شوید.
زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار کنند باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع زن و شوهر با آنکه درباره ی موضوع واحدی صحبت می کنند اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت است که نمی توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن یا شوهر قصد تسکین ناراحتی همسر خود را داشته باشد، اما بر شدت ناراحتی او بیفزاید. متأسفانه بسیاری از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبه رو هستند. بعضی خواسته هایشان را چنان طرح می کنند که به درک طرف مقابل منجر نمی شود؛ عقاید خود را مبهم طرح می کنند، از طرح موضوع اصلی طفره می روند ، حاشیه می روند و با این حال خیال می کنند که همسرشان موضوع را دقیقاً و آن طور که هست درک می کند. یکی بیش از حد وارد جزئیات می شود و دیگری به قدری در کلمات صرفه جویی می کند که کلامش تفهیم نمی شود و هر دو بر این باورند که به تفاهم میان خود کمک می کنند.
گاه به نظر می رسد که اصولاً به دو زبان متفاوت حرف می زنند. در این شرایط، هرگز عجیب نیست که زن و شوهر، هر دو ناراحت شوند، زیرا هر کدام بی خبر از تفصیر خویش، دیگری را به دیر فهمی و سرسختی متهم می کند.
(توجه داشته باشید که همسر شما با گفت و گوی خود ، گاهی فقط به حمایت شما و گاهی نیز به راهنمایی های عملی شما نیاز دارد، پس باید نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشید تا راه های مناسب ارتباط با همسرتان را پیدا کنید.)
قانون شماره2 - با علاقه گوش بدهید.
گاهی اوقات زن شکایت می کند که شوهرش به حرف های او گوش نمی دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعی است که همه حرف های او را شنیده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در این زمینه اختلاف جنسی مشهودی وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتی نظیر «آره»، «عجب» و تکان دادن سر، به گوینده می فهمانند که به حرف های او گوش می دهند و حال آن که مردها هنگام گوش دادن بیشتر سکوت می کنند.
گاه شما فراموش می کنید که گفت و گو مبادله اطلاعات و نقطه نظرهاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت با دیوار است. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختیار می کنید احتمالاً می توانید به اشاره کردن و تکان دادن سر، عادت کنید و نشان دهید که به راستی گوش می دهید و همسرتان را از تردید بیرون آورید.
قانون شماره 3: از قطع صحبت اجتناب کنید.
قطع صحبت برای کسی که این کار را می کند احتمالاً طبیعی به نظر می رسد اما ممکن است در کسی که صحبت او قطع می شود ایجاد نارضایتی و افکار منفی کند. «او به حرف هایم گوش نمی دهد، تنها می خواهد خودش حرف بزند.»
قطع صحبت هم مانند سایر عادات ممکن است بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالی کسی که صحبتش قطع می شود ارتباطی با خود محوری و مخالفت و غیره ندارد. در اینجا نیز زن و مرد رفتار متفاوتی نشان می دهند. مردها بیش از زن ها صحبت را قطع می کنند، اما قطع صحبت آنها مشمول زن ها نیست، یعنی با مردهای دیگر هم که صحبت می کنند همین سیاست را دارند. بنابراین زنی که برای قطع صحبت از سوی همسرش دلایل منفی می تراشد باید به خاطر داشته باشد که این رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت او باشد. اما با این حال کسی که صحبت را قطع می کند باید به انتظار پایان صحبت بپرد و صبر کند. ممکن است مردی با تأنی و با جملات فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بی قرار است مرتب به میان صحبت پریده، رشته کلام را قطع کند. در این شرایط ممکن است مرد عصبانی شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد. غافل از این که رفتار خانم او دلایل عمیق تری دارد.
مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
قانون شماره4: ماهرانه سؤال کنید.
سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضی ها طبیعتاً کم حرف هستند، در برخورد با این اشخاص می باید زمینه صحبت را فراهم نمود. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. در برخی از مواقع، لحن عتاب انگیز و یا پرخاشگرانه سؤالات مسئله ساز می شود: «چرا دیشب دیر آمدی؟»، «چرا این همه به خودت رسیده ای؟ » در بسیاری از موارد سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند تولید اشکال می کنند، علتش این است که این قبیل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعی قرار می دهد. با آنکه ممکن است سؤال کننده صرفاً برای کسب اطلاع سؤال کرده و منظور دیگری هم نداشته باشد، استفاده از کلمه «چرا» در شروع یک جمله سؤالی احتمالاً شما نت ها و خطاب های پدر و مادر در دوران کودکی را تداعی می کند: «چرا دیر کردی؟»
از آن گذشته سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند، اغلب بی اعتمادی و یا حتی سوء ظن را تداعی می کند. می توان برای اجتناب از این مشکل ، سؤالات را به شکل دیگری مطرح کرد مثلاً به جای «چرا دیر کردی؟» می توان پرسید «مشکلی پیش آمده که دیر به منزل برگشتی؟» در این صورت همسرتان از این که شما نگران او هستید و یا دوست دارید در جریان مشکلات او قرار گیرید خوشحال خواهد شد.
قانون شماره 5: سیاست و نزاکت به خرج دهید.
شاید در ظاهر رعایت این قانون در روابط زناشویی عجیب به نظر برسد اما در عمل، هر کس حساسیت هایی دارد و حتی نزدیک ترین اشخاص ممکن است احساسات ما را جریحه دار کنند. برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید. این برچسب ها با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر گفت و گوی شما را تیره می کند. از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه ها معمولاً اشتباه هستند. چون به ندرت همسری پیدا می شود که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند.
- حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید . مثلاً به جای این که بگویید «تو هرگز به من کمک نمی کنی» بگویید «اگر در شستن ظرف ها به من کمک کنی بسیار ممنون می شوم».
- ذهن خوانی نکنید، احتمال این که ذهن خوانی اشتباه باشد، زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می سازید. اگر فکر می کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است به او بگویید «احساس می کنم از من دلگیر هستی» تا او برای شما توضیح دهد.
صحبت با همسر خود، کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید.
اگر شنونده صحبت های همسرتان هستید این اصول را رعایت کنید
- زمینه های توافق را پیدا کنید. ببینید با کدام یک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید« بله قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است.»
- مضامین منفی صحبت های همسرتان را ناشنیده بگیرید، بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت در بیان مسئله مبالغه کند. به «علت» عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنش ها را نادیده بگیرید.
- مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کرده اید، در غیر این صورت از او سؤال کنید . مثلاً: «فکر می کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت های مادرم را تحمل کنی. درست است؟»
از گفتن «متأسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب می کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کرده اید در مقام پوزش برآیید و تأسف خود را به او اطلاع بدهید.
-
پنج کلید خوشبختی
امواجی که به ساحل برخورد می کنند، پس از گذشت سال ها، به آرامی و رفته رفته صخره های ساحلی را فرسایش می دهند و در جغرافیای مناطق ساحلی تغییراتی پدید می آورند.
زندگی مشترک نیز همانند ساحلی است که بر اثر رفتارها، گفتارها و گذشت زمان تغییر شکل خواهد داد. ممکن است چهره جدی زندگی مشترک تحسین برانگیز باشد و شاید هم بر اثر ضربه ها، ناملایمات و سوء رفتارها، تصویر کامل آن به شکلی ناخوشایند و تکه تکه شده درآمده باشد. در این مقاله ،راه هایی برای شادی بخشیدن به زندگی، برقراری صلح، رفع کاستی های موجود بین روابط زن و مرد، ارائه می گردد.
روابط انسانی برای حرکت در مسیر پر پیچ و خمی که در پیش روی دارد به مقداری انگیزه نیازمند است. همکاری در زندگی مشترک ارزش والایی دارد. به آن توجه کنید و حس مشارکت، همدردی و همکاری را پرورش دهید.
- ببخشید و فراموش کنید
نخستین قدم برای تداوم بخشیدن به زندگی مشترک،بخشش و فراموش کردن خطاهاست ؛ می توان قضاوت نادرست را نادیده گرفت حتی اگر ناراحت کننده باشد. با گذشت و فراموش کردن اشتباه ها می توان به همه چیز رنگ تازه ای زد. بی اعتمادی و آزردگی خاطر را از زندگی مشترک دور کنید. اگر نتوانید حفره هایی را که در چارچوب زندگی مشترکتان ایجاد شده اند، پر کنید پس از مدتی شالوده ی سست آن فرو خواهد ریخت. به خاطر داشته باشید که گذشت باید همراه با فراموش کردن خطاها باشد. در غیر این صورت، آتشی است که زیر خاکستر پنهان شده و سرانجام شعله ور خواهد شد. اگر نمی توانید خطاهای همسر خود را ببخشید و آنها را به دست فراموشی بسپارید دنباله این نوشته را رها کنید و به سراغ کارهای خود بروید...
- از حدس و گمان پیروی نکنید
آیا شما می توانید مقاله ای درباره همسر خود بنویسید و در آن به موضوع های مورد علاقه وی اشاره کنید ، دیدگاه فلسفی او و رؤیاهایش را شرح دهید؟ بدون بررسی ، چند سطر از مقاله را می توانید بنویسید؟ احتمالاً فکر می کنید که می شود حتی با چشمان بسته یک کتاب درباره همسر خود نوشت! آیا فکر می کنید به این دلیل که مدت زیادی را با همسرتان زندگی کرده اید می توانید ذهن او را بخوانید؟ آیا پس از گذشت ماه ها، سال ها، امکان تغییر کردن عقیده او وجود ندارد؟ به طور مثال، ممکن است که او چند ماه پیش علاقه ای به مسائل مالی نداشته اما اکنون توجه خاصی به این مقوله دارد. پرسش هایی را برای شناختن علایق او مطرح کنید. سپس با توجه و دقت به پاسخ های او گوش دهید. به این ترتیب به حدس و گمان پشت می کنید و واقعیت را پیش رو خواهید داشت.
«حدس و گمان مانند موریانه ای روابط بین زن و شوهر را می خورد.»
- با یکدیگر سخن بگویید و قدر فرصت ها را بدانید
هیچ کس انتظار ندارد که یک ماشین بتواند با یک بار سوخت گیری مسافت نامحدودی را طی کند؛ روابط انسانی نیز بدین گونه اند. لازم است که از روابط انسانی نگهداری و مراقبت کرد و مخزن سوخت آن را همواره پر نگه داشت. زمانی را به استراحت کردن، زمانی را به حل مسائل و مشکلات ، و زمانی را به برنامه ریزی برای آینده اختصاص دهید.
به طور مثال می توان چند ساعتی وظایف و تعهدات خود را کنار گذاشت و به تماشای آلبوم های عکس پرداخت و از مرور وقایع گذشته لذت برد.
- یک شریک خوب و فعال باشید
ما همیشه با شتاب به سوی وظایف اجتماعی و کارهای شخصی خود حرکت می کنیم و از بیان حس قدردانی و سپاسگزاری باز می مانیم ... در حالی که می توانیم با شریک زندگی خود بهتر رفتار کنیم. چرا به راحتی ناراحتی ها و بحران های کاری خود را بر سر او بریزیم؟
احترام گذاشتن به شریک زندگی، شیوه بسیار مؤثری برای تداوم بخشیدن به زندگی مشترک است اما در صورتی که فقط به کنار هم گذاشتن واژه ها محدود نشود؟ برای ستایش و سپاسگزاری، دلیل داشته باشیم و با تمام وجود او را تحسین کنیم. می توانید فهرستی از توانایی های همسر خود تهیه کنید. مطمئن باشید که بسیاری از آنها را فراموش کرده اید!
گذشت باید همراه با فراموش کردن خطاها باشد. در غیر این صورت، آتشی است که زیر خاکستر پنهان شده و سرانجام شعله ور خواهد شد.
- تجربه های تازه را به زندگی خود اضافه کنید
مسیر غیر قابل پیش بینی و تازه ای را در پیش بگیرید.
همراه با همسر خود به دیدن مسابقه های ورزشی بروید.
هنگامی که در بازار فروش وسایل فنی قدم می زند در کنار او باشید.
به او نشان دهید که از بودن با وی لذت می برید. بدون هیچ دلیلی لباس مناسب و زیبا بپوشید و خود را بیارایید.
به او خاطر نشان کنید که برای خوشحال کردن او خود را آراسته اید.
یک فعالیت بدنی را انتخاب کنید که می توانید دو نفری آن را انجام دهید مانند دوچرخه سواری، پیاده روی و ...
خلاصه این که روابط انسانی برای حرکت در مسیر پر پیچ و خمی که در پیش روی دارد به مقداری انگیزه نیازمند است. همکاری در زندگی مشترک ارزش والایی دارد. به آن توجه کنید و حس مشارکت، همدردی و همکاری را پرورش دهید.