کلیپ giderim (می روم) :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=DBGql4ejjFM
Printable View
کلیپ giderim (می روم) :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=DBGql4ejjFM
کلیپ زیبای saza niye gelmedin (چرا نیومدی) :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=K3uWlDHzcUA
کلیپ oy benim canim :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=sx7WRSi-maM
و اما کلیپ زیبا اما جنجالی کاروان (kerwan) که راجع به این درگیریها اشاره کوچکی کرده بودم ولی در آینده توضیح بیشتری در این باره خواهم داد :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=IgfGT8rR8QM
سال 1998...مراسم اهدا جوایز برترینهای ترکیه........اهدا جایزه احمد کایا.....
((من در آلبوم جدیدم ترانه ای به زبان کردی خوانده ام.چون خواننده ای هستم با ریشه کردی. و می دانم خیلی از کمپانیها مایل به پخش کلیپ آن از شبکه تلویزیونی خودشان می باشند...ترکیه با حقیقت نام کردستان مشکلی داردومن از تکرار این حقیقت برای کسانی که منکر آن هستند خسته نمی شوم...))
این جملات آغاز جنجالی عظیم میشود.عده زیادی از هنرمندان حاضر در مراسم به کایا حمله می کنند . از جمله سردار ارتاج خودمان.
در میان جمعیت حرفهایی آزار دهنده به گوش میرسد : ((خائن عوضی ..برو گمشو))احمد سر بر می گرداند تا شاید جواب دندان شکنی به آنها بدهد ...ولی پلیس او را برای حفظ جانش از سالن به بیرون می برد.
.....این ترانه کردی همان کاروان است که تو پست قبلی کلیپشروگذاشتم...و حالا یک مستند در هفت قسمت در باره فاجعه اهدا جوایز با حضور گلتن کایا "همسر احمد :کد:http://www.youtube.com/watch?v=SQmdVLpFwBg
کد:http://www.youtube.com/watch?v=Uqzfq6oJzOg
کد:http://www.youtube.com/watch?v=2nPMyDdl7NU
کد:http://www.youtube.com/watch?v=EXkuecAMUhg
کد:http://www.youtube.com/watch?v=etELqZhFUBc
کد:http://www.youtube.com/watch?v=yuTmlCRfGi4
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=w7FwWIxp6TI
مراسم اهدا جوایز به پایان رسید.فردای آن روز ساعت 4 صبح زیر باران شدید احمد کایا را در منزلش دستگیر کرده وبه اداره امنیت ملی ترکیه بردند.
دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات احمد کایا به عنوان خائن به کشور تشکیل شد.
اتهامات احمد کایا به این شرح بود: 1.خواندن ترانه ای به زبان کردی.2.برگزاری کنسرتی در سال 1993 در آلمان جهت حمایت از حزب ((پ.ک.ک)).3.نشان دادن علامت پیروزی به تماشاگران کنسرتهایش که در امضا میبینید.
که مورد اول فقط بهانه ای برای گیر دادن به احمد بود.مورد دوم کذب محض بود در آن کنسرت احمد کایا فقط از صلح سخن گفت.در زیز می تونید این کنسرت رو از سایت youtube دانلود کنید:[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=Qlw6aGiIQnk
مورد سوم هم حکم اولی رو داره...!!!!!!!!!!!!
کوهها با ما برادرن.
یار نیومد نیادش.
یکی میره یکی میاد.
چشم دشمن درادش.
تو هم برو رد کارت.
هرکی دنبال کارش.
وقتی تو کوهها ظلم پره
کی میره پیش یارش.
جغد رو گلها نشونین
مبادا افسرده شن
حرفی به یارم نزنین
خراب میشه حال من.
تو هم برو رد کارت.
هرکی دنبال کارش.
وقتی تو کوهها ظلم پره
کی میره پیش یارش.
سلام دوست عزیز ahmet kaya
خسته نباشین .
واقعا که به تنهایی تاپیک زیبا و پرباری رو اداره میکنی .
لینک چند البوم احمد کایا (لینک های قبلی اکثرا حذف شدند) :
Kalsin Benim Davam 2005
حجم : 36.2 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15392243/Kals__305_n_Benim_Davam.rar7
Gözlerim Bin Yasinda 2006
حجم : 66.8 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15346992/Ahmet_Kaya_-_Goezlerim_Bin_Yasinda-2006.rar
Hoscakalin Gözüm 2001
حجم : 44.5 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15385201/Hoscakalin_gozum.rar
Yildizlar Ve Yakamoz (1996)
حجم : 44.5 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15424189/Yildizler_ve_Yakamoz.rar
Sarkilarim Daglara (1994
حجم : 47.1 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15416135/Sarkilarim_daglara.rar
Sevgi Duvari (1990
حجم : 38.1 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15420746/Sevgi_duvari.rar
Resitaller 2 (1990
حجم : 54.7 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15408524/Resitaller_2.rar
Safak Türküsü (1986
حجم : 44.6 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15412542/Safak_Tuerkuesue__1986_.rar
Acilara Tutunmak (1985
حجم : 38.3 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15332650/Acilara_Tutunmak.rar
Aglama Bebegim (1985
حجم : 51.5 مگابایتکد:http://rapidshare.com/files/15334668/A__287_lama_Bebe__287_im.rar
آقا دمت گرم ...!!!!!یه مشکلی واسه من تو آپلود در راپیدشیر به وجود اومده...!!!!زحمت می کشیی...ممنون!!!
احمد کایا در یک برنامه تلویزیونی در پاریس(safak turkusu):[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=F8H6lKJBbOQ
اینم فایلهای تورنت تمام آلبومهای احمد کایا در یک فایل rar .فکر کنم دوستان همه در چند و چون فایل تورنت باشن...حجم:140KBکد:http://uploadbazar.com/511torents.rar
چشمه ها می جو شند و کاروانها می گذرندچیزی از امید در پس پشت باقی نمانده است.آتش است و دود و بادی که گشت شبانه را می گردد.بیدارمان کردند از خوابو خاطرهها سایه به سایه با مایند.چشمهامان اشک آلود و لبهامان عسل اندود.
کاروان به شهر من می رود.به شهر دور دست من.بگو به مادر و پدرو معشوق چشم در راهم که یک روز باز خواهم گشت.بگو آن روز فرا می رسد...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
safak turkusu & yakamozدر آلبومهای : واقع شده
دنبال من نگرد مادر!
نام مرا بر زبان نیاور مقابل در این زندان!
اینجا دنبال من نگرد!
ستاره افتاده بر گیس تو!نکن آن را خسته و گریان!
چند روزیست اصلاح می کنم
و چشم به سپیده ها دارم.
وقتی دستانم را برای دست بند زدن بالا می آورم
گوش به صدای آن سوی دیوارها دارم.
دل تنگ مرگم و دیوانه وار عاشق زندگی.
ای کاش می توانستم عمرم را نثار کنم به مادری
که قلبش را در مشت می گیرد و آسیمه می دود
به خاطر پسرش
و به خاطر نثار کردن به سرزمینش.
جوانم و مغرور.
آرزوهایم به شماره در نمی آیند.
کودکم را به همسنگرانم می سپارم
با بغضی سرباز کرده بر گونه هایم.
به قهرمانان بیندیش!مادرم!
به پیر سلطان...شیخ بدرالدین...بورک لوجه...
به انسانها بیندیش و دل آرام دار!
تا هنگامی که انسانی به روزهای خوب می اندیشد
یوسفها را رخصت تولد هست!
دنبال من نگرد مادر!
نام مرا بر زبان نیاور مقابل در این زندان!
اینجا دنبال من نگرد!
ستاره افتاده بر گیس تو!نکن آن را خسته و گریان!
وقتی در هر سپیده ستارگان سرزمینم به زیر کشیده می شوند
من میشینم و خون دلمه بسته خود را می نوشم.
مرگ چه حس غریبیست!مادر!
به یاد می آورم تمام دخترانی را که بوسیده ام!
بی شک مرگم بی ثمر نخواهد بود.
قلم و کاغذ بر میز پشت سرم می گریند.
مادر!مرا ببخش!
اگر نامه ای که سزاوارش هستی را برایت ننوشتم!
نخواستم چیزی بنویسم که به دست نا اهلان بی افتد!
نخواستم به بوسیدن نامه ام دت خوش باشی و
چشمانت با دیدن آن بارانی شوند!
نخواستم سالها با خود حملش کنی!
تنها بدان که زندگی وبال گردنم شده بود
اگر چه می خواستم مانند ترانه هایم زندگی کنم!
بر لبه تاریکی ایستادهام!
کفن جیب ندارد!آغوشم را لبریز از ستاره کن!
بیایید!بچه ها!رسیدن سحر آزارم میدهد...
خلاصه اینکه... مادر زیبایم!
پزمرده کردن گلی که فکر می کند خطاست!
خندیدن به او یا امید بستن به نامه هایش نیز...
با چشمان باز می خوابم!دیگر نمی توانم با ناخنهای شکسته ام (تا سر حد خون آلود شدنشان)
شعری پر امید بر دیوار سلول حک کنم
و با امید چسشم بر سقف سلول بدوزم!
هرگز پدر نخواهم شد!
خاک شدن چیز غریبیست!
دنبال من نگرد مادر!
نام مرا بر زبان نیاور مقابل در این زندان!
اینجا دنبال من نگرد!
ستاره افتاده بر گیس تو!نکن آن را خسته و گریان!
بعد از این در هر نزاعی خواهم مرد!
در هر میدانی پرچمی به دست خواهم داشت!
دلتنگیهایت را به من بده!
دردها و حسرتها وعشقهایت را به من ببخش!
منتظر بمان!مادر!
یک صبح که برای جارو کردن دل تنگیهایت
در را باز می کنی مرا می بینی
که با نامی دیگر
و با صدا و صورتی دیگر...
سرزمینی پر گل برایت هدیه می آورم!
...........................
این ترانه برگرفته از وصیت نامه یک اعدامی سیاسی خطاب به مادرش است
و این پیرزن داغدار وصیت نامه را به کایا هدیه میکند و احمد نیز آهنگی بیاد
ماندنی برای آن می سازد وبا صدای گرم خود آن را برای همیشه در خاطره ها
جاویدان می کند و خود نیز با خواندن این ترانه برای مدت 48 ساعت بازداشت
می شود.......................
yashasin
damet garm baba
hali dadiiiiaaa
خوش اومدی جناب ...!!!خوشحالم که اولین پستت رو تو این تاپیک فرستادی!!!!!!!!!!!!
YALAN DA OLSA
Sokak ortasında bir kadın bar-bağırıyordu
Kendini arıyor, kendini soruyor bağırıyor
Sesi kulaklarımda bir kurşun gibi patlıyor
Yalan da olsa haklılar diyoruz ama
Bu da yetmiyor
.
Gece yarısı vardiyada işçiler tedirgin üşümekte
İşten değil, güçten değil, içten üşümekte
Zaman geçmekte, zaman gecikmekte, zaman üşümekte
Yalan da olsa birleşiyorlar ama
Bu da yetmiyor.
Gece yarısı bir müzisyen evine yine geç dönüyor
Taksi parası bile yok cebinde ama evine dönüyor
İki damla yaş geliyor gözlerinden cigarası sönüyor
Yalan da olsa zenginiz / ya
Bu bize yetmiyor.
Yalnızım yalnızlığım beni dinlemekte
Yalan da olsa ne var ki bu şarkıyı / şarkıları söylemekte
Yalan da olsa içimden bir bulut akıp gidiyor
Yalan da olsa mutluyum / ya
Bu bana yetiyor
.Söz: Ahmet Kaya
Müzik: Ahmet Kaya
در کوچه کسی ضجه می زند.
پی خود می گردد و حسابی گریه می کند.
صدایش چونان گلوله ای در گوشم منفجر می شود.
اگر دروغ مباشد هم خواهم گفت:
حق با اوست...اما این کافی نیست.
سردشان می شود در نیمه های شب تمام کارگران.
نه از کار زیاد
نه از کار مفت
آنها از درون سردند.
زمان در گذر هم یخ می زند.
اگر دروغ باشد هم خواهم گفت:
آنها متحد می شود...اما این کافی نیست.
آهنگسازی به خانه برمی گردد
در نیمه های شب...
با جیبهایی که کرایه یک تاکسی هم در آنها نیست.
دو قطره اشک از چشمانش شره می کنند
و سیگارش خاموش می شود.
دروغ هم اگرباشد می گویم:
ما ثروتمندیم...
اما این کافی نیست.
تنهایم و به تنهایی خود گوش می دهم.
باز هم ترانه می خوانم.
باز هم ابری از درونم فواره می زند.
دروغ هم اگر باشد می گویم:
خوش بختم...
و این برای من کافی نیست.
BAŞKALDIRIYORUM
Cevap veriyorum:
Eli böğründe analardan
Mahpuslardan ve acılardan
Çokça bahsediyorum, çünkü;
Başını kuma saklayanlardan
Tiksindim, başkaldırıyorum.
Ve söz veriyorum:
Kırmızı rujlu sokakların
Aşağılık pazarlıkların
Adı anılmayacak benle
Bir çiçeğim halk ormanında
Fışkırdım, başkaldırıyorum.
Ben bir bıçak ucuyum
Kavga vermiş halkına
Başkaldırıyorum işte
Varın benim farkıma.
Yine söylüyorum:
Gözü bağlanmış korkulardan
Yasaklardan baskılardan
Asla irkilmiyorum, çünkü;
Kan emici yarasadan
Çıldırdım, başkaldırıyorum.
Yemin ediyorum:
Üç kağıtçının, pezevengin
Teslimiyetin ve mihnetin
Yolu uğramayacak bana
Bir dalgayım halk denizinde
Köpürdüm, başkaldırıyorum.
Ben bir namlu ağzıyım
Omuz vermiş halkına
Başkaldırıyorum hey
Herkes varsın farkına.
Söz: Yusuf Hayaloğlu
Müzik: Ahmet Kaya
پاسخ می دهم
مادرانی را
که دست بر قلب خود نهاده اند.
از زندانها سخن می گویم و
از دردها.
شورش می کنم
چون از آنان که
سر زیر خاک فرو بردند
می ترسم.
عصیان می کنم.
افشا می کنم کوچه های لبریز ماتیک
و دلاله گان پست را.
نام هایی بر لبانم نخواهد نشست.
موجی سرکشیده از دریای خلقم.
گلوله ای که به خلق تکیه می کند.
عصیان می کنم .هی.
حضور مرا باور کنید.
ادامه می دهم فریادم را
و سخن می گویم از چشمهای پشت چشم بند
و از ممنوعیتها و
محکومیتها.
نمی ترسم
چرا که دیوانه شده ام از گاز یک خفاش.
عصیان می کنم و
قسم می خوم به خون که تسلیم نخواهم شد.
ملی نخواهم شد.
گلی روییده از جنگل خلقم.
ای مکار بی شرف.
من آن خنجرم که اعلان جنگ می کند.
یک گلوله ام در پرواز.
عصیان میکنم !آی ی ی!
حضور مرا احساس کنید!
ای آدمیان!
BAŞIM BELADA
Bugün düşünemeyeceğin kadar başım belada
Köşe başları tutulmuş üstelik yağmur yağmada
İler-tutar yani yok
Fişlenmişim adım-eşkalim bilinmekte
Üstelik göğsümde yani tam şuramda
Kirli sakalıyla bir eşkiya gezinmekte
Başım belada
Adamın biri vurulmuş sokakta
Cebinde adresim bulunmuş
Başım belada
Tabancamı unutmuşum helada
Nerden baksan tutarsızlık
Nerden baksan ahmakça
Sevdim inanamayacağın kadar seni esmer kız
Kirpiklerimde çırpınan şu tuzlu gözyaşımda
İhanetin adı yok
Neylersin ki çember daralmakta
Şimdilik hoşçakal yaban çiçeğim
Yasal mermisiyle bir komser yaklaşmakta.
Başım belada
Adamın biri vurulmuş sokakta
Cebinde adresim bulunmuş
Başım belada
Tabancamı unutmuşum helada
Nerden baksan tutarsızlık
Nerden baksan ahmakça
Söz: Yusuf Hayaloğlu
Müzik: Ahmet Kaya
دچار دردسر شدم!
مامورا دور و ورمن.
از بخت بد بارون میاد.
راهی نمونده واسه من.
دچار درد سر شدم!
رو هر دیوار اعلانمه
آدمکشی با ریش چرک
مشغول گشت رو سینمه.
دچار درد سر شدم!
یکی رو با تیر زدنو
می گن دیدن تو جیب اون
آدرس خونه منو
دچار درد سر شدم!
هر طرفم حماقته.
از هر طرف بدبیاری.
عذابا بی نهایته.
دچار درد سر شدم!
چه دردای ناتمومی.
جا مونده هفتیر پرم
توی توالت عمومی.
دچار درد سر شدم!
هی دختر چش مو سیام!
یه عالمه دوست دارم!
اشک و نگا کن تو چشام!
کلک ندارم این دفعه
تو دام تنگی افتادم!
دیگه بایس فلنگو بست!
گلک نمی ری از یادم...
آهای گل بیابونی!
یه کمیسر تو بارونیش
داره میاد سراغ من
با گوله های قانونیش!!!........
............................................
این جملات جنجال زیادی را برای احمد به وجود آورد.اودر یکی از کنسرتهایش ایننقل قول:
یه کمیسر تو بارونیش
داره میاد سراغ من
با گوله های قانونیش!!!........
ترانه را اجرا کرد ولی به جای بیت ذکر شده بیتی را با این مضمون خواند:
آهای گل بیابونی
ترکیه باز با جمهوریش
داره میاد سراغ من
با گوله های قانونیش
این هم یکی دیگر از گزکهایی است که کایا به اداره امنیت ملی ترکیه برای تشکیل
دادگاه وتبعیدش به فرانسه داد.لازم به ذکر است که دادگاه که در 30 آوریل سال1999
برگزار شد بر اساس درگیریهای مراسم اهدا جوایز برترینهای ترکیه سال1998 برپا
شده بود که قضیشو قبلا شرح دادم.همانطور که در صفحات قبل گفتم کایا رو فردای
مراسم اهدا جوایز ساعت 4 صبح زیر باران شدید به اداره امنیت ملی ترکیه بردند
و بازداشت کردند.وکلای احمد بعد از چند ساعت او را به قید وسیقه آزاد کردند.
در همان روزهای سخت کایا این جمله طنز آلود را به زبان آورد:«نشونی دوم من
بعد از خونم ، اداره امنیت ملیه»
بیر عکس احمد کایادان تقدیم اولور دوستلارا:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Khoda Ramatesh Kone
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه!!!!!!!!!!!!
30 آوریل موعد دادگاه بود.جلسه دادگاه به طور مستقیم در سرتاسر ترکیه پخش شد و مردم دفاعیه طولانی
اورا می شنوند.او این بار نمی خواند اما کلماتش به امواج اقیانوس می مانند که گاه آرامند و گاه اوج میگیرند و
صخره ها را درهم می کو بند.همه شاهد صلابت سخنان او هستند.بخشهایی از دفاعیه او چنین است:
«من برلبه چاقو ایستاده ام!کسی که برای مردمش می جنگد.این دفاعیه را به خاطر بسپارید...از سال 1985
یک موسیقیدان حرفه ای بوده ام.ازدواج کرده ام و دو دختر 17و12 ساله دارم.صدها ترانه تصنیف کرده ام
و برای بسیاری از آهنگهای خوانندگان دیگر ترانه نوشته ام.هفده آلبوم منتشر کرده ام که میلیونها عدد از آنها
تکثیر و به فروش رفته است.کنسرتهای زیادی در سرتاسر جهان(آلمان-فرانسه-بلژیک-کوبا و ....)اجرا کرده ام
و بارها به عنوان خواننده سال از طرف دستگاههای مختلف انتخاب شده ام.
چهل و دو ساله و ساکن ترکیه ام.به ترکی اندیشیده ام ، به ترکی ترانه نوشته ام ، به ترکی خوانده ام.من یک
موسیقیدانم و یک شهروند جهان که خود را متعلق به هیچ قسمت جغرافیایی نمی داند و احساساتش نوع بشر را
مخاطب قرار می دهد ، نه گروه و قبیله ای خاص را.قلبم آنقدر بزرگ است که پذیرای خوبی های تمام زبانها
فرهنگها و باورها و ترانه های جهان باشد.
به من اتهامی زده شده است که زندگی مرا دگرگون کرده است.اتهام خیانت . مرا یک آدم تفرقه انداز ، یک غلام
حلقه به گوش و بی ادب و بی عقل و دیوانه ویک دلقک لودهخطاب کرده اند.این صفات را دسته جات
سرشناسی به من نسبت داده اند.نگرش و کلام یک انسان که اساس تمتم این اتهامات است در هیچ کشور متمدن
و قانونمندی جنایت و اتهام به حساب نمی آید.
من در آلبوم جدیدمترانه ای کردی خوانده ام به این دلیل سلده که یک کردم.ویدئویی هماز آن تهیه کرده ام.اعتقاد
دارم مردمانی در میان ما هستند که دل پخش کردن آن را از شبکه هایشان داشته باشند.اگر چنین نکنند باید در
کرد بودن و انسان بودنشان شک کرد . آیا اشخاصی که با خائن و تفرقه پراکن و دشمن دانستن من ، احساسات
منفی علاقه مندانم را تحریک می کنند و باعث جدایی طبقاتی و نژادی می شوند در اقلیت نیستند؟آن میلیون ها
نفری که به حرفهای من گوش می دهند جزو مردم نیستند؟
من در آن سالن «محل اهدا جوایز»از شنیدن جمله خائن برو بیرون به خشم آمدم چون این جمله را ار دهان
افرادی شنیدم که تا کلمه کرد را می شنوند ناسزا می گویند.از همین جا به آنها می گویم که کوتا نخواهم آمد تا
آنها واقعیت وجود کرد را بپذیرند.به اعتقاد من دقیقا همین افراد بودند که عبارت برادری را لگدمال کردند و
باعث به وجود آمدن شکاف در فرهنگ مشترک کشور ما شدند.بزرگترین سلاح یک خواننده ترانه اوست و من
اجازه نخواهم داد ترانه هایم رااین گونه تفسیر کنند و معانی دیگری به آنها ببخشند.
تصور کنید که اعلام می کردم ترانه ای به زبان ایتالیایی ، عربی یا انگلیسی خواهم خواند ، آیا باز هم چنین
جنجالی به راه می افتاد؟
من همیشه ترانه اجتماعی خوانده ام و با هر چیزی که در کشورم رخ داده و دلالت بر بدی داشته مخالفت آشکار
کردم. هر وقت هم که رشد و توسعه ای دیدم نظرم را در مورد آن بیان کردم.ترانه هایم نیز همین ها را در خود
داشته اند.
این اتهام و کیفر خواست به اعتقاد من تلاش تعدادی از کانالهای تلویزیونی برای پیدا کردن چیزی در جملاتم
بوده تا با آن سریال تلویزیونی بسازند.اگر من در تمام کنسرتهای چند هزار نفری ام چیزی گفته بودم که باعث
ایجاد تفرقه در بین مردم میشد ، می توانستم قبول کنم که این اتهامات حقیقت دارند...ولی چنین نیست.وقتی
ضبط ویدئویی اجرای آن شب به وسیله یک ذهن روشن و منصف بررسی وتحلیل شود می بینیم که توطئه ای
علیه من شکل گرفته.
فکرش را بکنید که خواننده ای در هر کجای جهان اعلام می کرد که از این به بعد بلوز یا جاز خواهد خواند آیا
از این جمله برداشت میشد که او مردم را تحریک کرده است؟موسیقی یک زبان جهانی است و هیچ ترانه ای
نمی تواند مردم جهان را جدا و دشته بندی کند.اگر آنانی که در آن شب به من حمله کردند یک لحظه به
وجدانشان رجوع کنند و دست از تقسیم کردن انسانها به ما و آنها بردارند ، جامعه سالم تری خواهیم داشت.
من به عنوان یک مرد 42 ساله با دو بچه که تنها از طریق موسیقی امرار معاش می کند در کارم حرفه ای
هستم و مالیات هم پرداخت می کنم.درامد سالیانه ام از طریق یک آلبوم وبرگذاری چند کنسرت تا مین می شود
و درامد دیگری ندارم.من مسئولیت زیادی نسبت به آینده فرزندانم دارم و هیچ وقت اجازه نمی دهم که کسی به
حرفه من توهین کند.تا به حال حتی یک پنی هم برای حمایت از هیچ سازمانی پرداخت نکرده ام«منظور
پ.ک.ک است»و تمام اتهامات این گونه را رد می کنم.
هنرمندان در همه جای دنیا یک زبا ن و یک سبک اجرای خاص دارند کهاز طریق آن احساسات خودشان را
بیان می کنند.من این خاطر که اشتیاق مخاطبینم را در کنسرتها نشانه موفقیتم می دانستم با علامت پیروزی به
آنان خوش آمد می گفتم.این علامت مشخصه من شده که لابد در تمام شوهای تلویزیونی ام هم آن را دیده اید.
تازه این علامت یک خوش آمد تکراری و قالبی است که در سراسر جهان توسط سیاست مداران ، هنرمندان و
قهرمانان ورزشی به کار می رود.این علامتv که در ابتدای کلمه victoria به معنای پیروزی است و نباید
در آن پی معنای دیگری بگردند.
در بخشی از ترانه «دچار درد سر شدم» گفته بودم:«یه کمیسر تو بارونیش/داره میاد سراغ من/با گوله های
قانونیش»در کنسرتم «آن را این گونه خواندم:«ترکیه باز با جمهوریش/داره میاد سراغ من/با گوله های
قانونیش» . فکر نمی کردم چنین تغییر کوچکیجرم به حساب بیاید چون همه کمیسرها واقعا از گلوله استفاده
می کنند حتی پلیسهای جمهوری ترکیه!!! در بخش دیگری از این ترانه گفته بودم: «آدمکشی با ریش چرک
مشغول گشت رو سینمه» و در اجرای زنده به جای آدمکش ، کلمه کمیسر را جایگزین کردم.چون واقعا هر دوی
آنها «آدمکش» و «کمیسر» می توانند ریش چرک داشته باشند...تازه کل این سطر یک شوخی ونیش
طنزآلودی بیش نیست.سالها پیش در ترانه ای از من عبارت «شاهزاده مسخره »آمده بود...وقتی می خواستم
آن را در آلبومی اجرا کنم به اشکال برخوردم وتنها وقتی که آن را به «شاهزاده ژولیده» تغییر دادم ، مجوز
اجرا دریافت کرد!!!به عقیده من نویسندگان قانون ترکیه هم باید پاسخ گوی نکات طنز آمیز موجود در نوشته
هایشان باشند!مردم ما باید بفهمند که چقدر از جهان امروز به دور هستند تا دیگر نگران تجزیه کشور آن هم به
وسیله یک ترانه کردی نباشند.
چنین نگاهی به هنر باید از بین برود.به یک هنرمند باید فضای تنفس داد.هر سیستم قانونی که بر اساس وجدان
بنا شده باشد نمی تواند یک موسیقی دان را که سالها مخالفت خود را با تجزیه کشور اعلام کرده است متهم کند.
من آنچه که دیگران زمزمه می کنند را فریاد می زنم.ما در این کشور زندگی می کنیم و اگر حقایق را بفهمیم
زندگی و کشور بهتر و پیشرفته تری خواهیم داشت.
به نظر می رسد که من هم باید از این به بعد در تغییر دادن ترانه هایم محتاط تر باشم و در واقع دیگر اجازه
چنین تغییرات کوچکی را هم نخواهم داشت.ولی آیا شما انتظار دارید من تحت این شرایط احساس آزادی کنم؟!
این دادگاه با تشکیل خود دلایل و منطق و قضاوت عادلانه را نادیده گرفته و تمام قوانین جهانی را نقض کرده
است.««من هم ترک می کنم کشوری را که در آن مرا تفرقه انداز و خائن خطاب کرده اند آن هم بر اساس
قضاوت در مورد آثاری که در کنسرتهای سالها پیشم اجرا کرده ام...»»
بعد از پایان دفاعیه دادگاه در سکوت فرو می رود و بعد از 5 دقیقه تنفس ممنوع الخروج بودن کایا لغو وادامه
دادرسی به 16 ژوئن همان سال موکول میگردد.
احمد کایا چند روز بعد برای برپا کردن تور کنسرتهایش در اروپا به فرانسه سفر می کند و تا موعد جلسه بعدی
دادگاه به ترکیه برنمی گردد.دادگاه امنیت ملی ترکیه او را به صورت غیابی به تحمل 10 سال زندان محکوم
می کند غافل از اینکه این هنرمند بزرگ هرگز به سرزمینی که به آن عشق می ورزید باز نخواهد گشت.
در16 نوامبر 1999جسد احمد کایا را در اتاق هتلی در پاریس پیدا می کنند. علت مرگ او ایست قلبی اعلام
می شود . اما عاشقان آزادی و صلح و خیل دموکراتهای مسکوت شده جهان علت مرگ او را می دانند.
پیکرش را در گورستان معروف پرلاشز دفن می کنند.کیلومترها دورتر از مردمی که عمر خود را به
آفرینشگری برای آنها گذرانده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بخشهایی از فیلم تشییع جنازه احمد کایا:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=twhb6lnNUsE
همسر کایا از آوردن جسد وی به ترکیه جلوگیری کرد .او گفت که خاک ترکیه لیاقت حمل کردن جسد کایا را ندارد.
اینم قسمتی از کنسرت معروف کایا در استادیوم کلن آلمان.اگه من به جای ماحسون و تاتلیسس بودم با شنیدن
این حرفها سر به بیایون می ذاشتم:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=GLvOsufR6Y4
عکسی از احمد کایا بعد از تبعید:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از چند عامل اصلی پر طرفداری کایا در ایران می توان به این موضوعات اشاره کرد : موسیقی های ساخته شده توسط وی به شکل محسوسی به موسیقی وسنت ایرانی نزدیک است.خود احمد کایا هم از نوشته های بعضی از نویسندگان ایرانی در اشعار خود بهره می برد.احمد در برنامه aynalar که قبلا لینک یوتوبشو گذاشتم گفته بود که الگوی شخصیتی وهنری وی صادق هدایت بوده .احمدکایا بعد از تبعید به پاریس به صورت مداوم به قبرستان پرلاشز محل دفن صادق هدایت می رفته است. همان قبرستانی که اکنون مزار خود کایا هم در آنجاست...!!!
تلویزیون ترکیه مرگ کایا را در کشور بازتاب نداد تنها دو یا سه شبکه مثل flash حاضر به انجام این کار شدند.
مردم با شنیدن خبر به صورت خود جوش 3روز عزای عمومی اعلام کردند.بازاریها مغازه خود را بستند.ترکیه با خائن
خواندن وطن پرست ترین انسان آن کشور لکه ننگی بر تاریخ حقوق بشر نشاند.
اینم خبر مرگ احمد کایا از شبکه flash :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=8GbCJjTSiY4
کلیپ ترانه aiz yanmain (شما نسوزین).خیلی قشنگه:[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=LK9m2MZO2es
ترانه safak turkusu (ترانه صبح)در غربت پاریس:[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=IpzNnBmd758
کلیپ ترانه arpa oragageldi از آلبوم 2005 kalsin benim davam :[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کد:http://www.youtube.com/watch?v=cYzuo0nY_XM
DARDAYIM
Daradayım yalanım yok
Baskın yedim gün gece...
Örselendi aşklarım üstelik
Bir uzak diyardayım...
Günaydın anneciğim, günaydın babacığım
Yine sabah oluyor
Evde sabah olmaz deme
Orda günler geçmez deme
İçime sancı doğuyor...
"Yüreğimi bir kalkan bilip, sokaklara çıktım
Kahvelerde oturdum çocuklarla konuştum
Sıkıldım dertlendim dostlarımla buluştum
Bugün de ölmedim anne.
Kapalıydı kapılar, perdeler örtük
Silah sesleri uzakta boğuk boğuk
Bir yüzüm ayrılığa, bir yüzüm hayata dönük
Bugünde ölmedim anne.
Üstüme bir silah doğruldu sandım
Rüzgar beline dolandığımda bir dal
Korktum, güldüm, kendime kızdım
Bugünde ölmedim anne.
Bana böylesi garip duygular
Bilmem neye gelir nereye gider
Döndüm işte
Acı yüreğimden beynime sızar
Bugünde ölmedim anne.
Söz: Ahmet Kaya
Müzik: Ahmet Kaya
در تنگنایم
شاعر-آهنگساز:احمد کایا
در تنگنایم
دروغ نمی گویم.
شب و روز به شمردن زخمها می گذرد.
عشق هایم قد برافراشته اند.
در دیاری دور مانده ام.
صبح رسیده...
مادر!
پدر!
صبحتان بخیر!
نگویید آن جا روزها نمی گذرد!
دکلمه:دردی در درونم زاده می شود.
دلم سپرم شد و
به کوچه ها زدم!
در قهوه خانه ها نشستم
با خلق گپ زدم.
دل تنگ شدم...
امروز هم نمردم مادر!!!
درها و پنجره ها بسته بود.
از دور دست صدای گلوله می آمد.
در یک سویم جدایی
در یک سویم غربت.
امروز هم نمردم مادر!!!
گمان کردم کسی مرا هدف گرفته است.
ترسیدم.
مانند نهالی که به باد سر خم کند.
به خود خندیدم و از خود رنجیدم.
امروز هم نمردم مادر!!!
دچار حس غریبم من.
نمی دانم به کجا می روم.
به خود باز می گردم و
دردها از قلبم به مفزم سفر می کنند.
امروز هم نمردم مادر!!!