علم بدون عقل، تروت بدون تلاش جسمي، پيروزي بدون شکست،عشق بدون نفرت، مرگ بدون تولد ماندگار نيست و تمام اين امور بدون داشتن آزادي بيان و حقیقی کشک است و مي باشد.
وقتي جوان از خانواده از اجتماع از بي سواد از کم سواد يا باسواد و فرهنگي و ... دائما هدف بگيرد و راه اشتباه بسازد و درگير حاشيه هاي خواست هاي بالاترين ها باشد. آيا غير از نابودي نسل جوان جهان اول يا سوم چيزي عايد ان جامعه خواهد شد؟! خير، چون دوران تکامل فرهنگي و وجودي اشخاص در ان جامعه، کم ارزش تمسخر اميز و چه بسا به بي ارزشي توسط اشخاص به اصطلاح دانا وجلودار گرفته شده است.
مشکل ما موي جوانان يا عروسي مختلط نيست،بله، مشکل ما بي احترامي به خواست ها و علايق و افکار يکديگر است. جامعه اي که خود را قبول ندارد و توانايي هضم سادگي نوجوانان و جوانانش را ندارد چگونه مي تواند فرهنگ مختلط يا بي مختلط بودن را درک کند چه برسد که ان را نقد کند. دوست من!.