تاریخ و اتحاد ملی - تاریخ یکی از عوامل اتحاد ملت ها - تاریخ موتور توسعه در همه زمینه ها
نقل قول:
پس میشه گفت تاریخ آمریکای لاتین هم به اسپانیا گره خورده , پس چطوریه که 3/4 کشور های آمریکای لاتین دارای اقتصاد و سیاست ضعیفی هستند؟ ( تا اونجا که بدونم در آن زمان اسپانیا در کنار انگلستان از ابر قدرت ها بوده)
از نظر من تاریخ یک ملت پیشینه خاک و کشور هست و برام جالبه که چطور مهاجران انگیسی تاریخ کشوری جزیره ای رو از 4000 مایل اون ور تر به آمریکا اوردن. ( که حتی از نظر آب و هوا و طبیعت هم هیچ وجه تشابهی بین این دو سرزمین نیست)
از نظر صنعتی و علمی قبول دارم که آمریکا از صفر شروع نکرده و یه چیزاییش رو از انگلستان گرفته ( نه فقط انگلستان بلکه کل دنیا) ولی فکر نمیکنم آپلو 11 رو هم انگلیسی های قرن 15 به صورت مخفی ساخته و در قرت 20 رو نمایی کرده باشن.
باز هم اگر تصور کنیم تاریخ انگلستان جزئی از تاریخ آمریکاست پس با این شرط چرا انگلستان به اندازه آمریکا رشد نکرد؟ ( با این همه مستعمره و سرزمین های هم سود!)
در کلام آخر , تاریخ هیچوقت معلم انسان نبوده و نیست , دوست عزیز دنیا هر روز در حال تغییر است و فکر نمیکنم حتی اطلاعت یک ساعت قبل من برای یک ساعت بعد قابل استفاده باشد. ( چه رسد به تاریخ 2500 سال پیش)
-
-
-
-
کوروش هزاران سال پیش رو چرا فراموش نمیکنید و کوروشی جدید در زمان حال نمیسازید؟ چرا انقدر به تاریخ وابسته اید؟ پس کی این تاریخ پر شکوه تکرار می شود؟
بهتر است چند نکته را دقیقا روشن کنم :
1- البته که بدون تاریخ هم می شود کشوری را ساخت ولی با داشتن تاریخ پر بار و غرور آفرین به دلائلی که در چندین پست در این تاپیک توضیح دادم خیلی بهتر می توان ساخت ( باز هم می گویم خواندن تاریخ افتخار آفرینمان در ما حس غرور و وطن پرستی ایجاد می کند که خود محرکی برای خیلی اقدامات بعدی می شود این که هنوز در کشور ما این محرک بوجود نیامده این است که هنوز بیشتر ما به این باور نرسیده ایم )
2- هیچ کشوری بدون تاریخ نیست کشورهای تازه تاسیس شده هم تاریخی برای خود دارند منتها تاریخ آنها تاریخ قومشان است و این که اصلیتشان از کجا بوده و از کجا آمده شما تاریخ یک کشور را با تاریخ استقلال آن اشتباه گرفتید .
3- در این میان مثال امریکا اصلا مثال خوبی نیست زیرا کسانی که دولت جمهوری فدرال آمریکا را تاسیس کردند بیشتر از اقوام انگلیسی بودند و خودشان یا والدینشان با فرهنگ و تمدن و سیاستی که انگلیس را اداره می کند(حکومت مشروطه پارلمانی به جای دیکتاتوری مطلقه پادشاهی) آشنا بودند و همچنین با حس غرور و وطن پرستی انگلیسی ها (که بدون رو درواسی از ما خیلی بیشتر است) و این موتور محرکه ای شد که آمریکا را از نظر دموکراسی(و به طبع آن پیشرفت در همه زمینه ها) به جلو براند مصاف بر آنکه آمریکائی ها یک گام به جلو برداشتند و بجای سلطنت مشروطه نظام جمهوری را بنیاد نهادند.و تمام ایالت ها یک حکومت متحد فدرال را بنیاد نهادند دیگر پیشرفت امریکا به موقعیت جغرافیائی و ... وقایع تاریخی برمی گردد.
4- سی سال بعد از زمانی که جرج واشنگتن جمهوری متحده امریکا را بنیان گذاشت و دست انگلیسی ها را از امریکا کوتاه کرد سیمون بلیوار هم دست اسپانیائی ها را از کشورهای : ونزوئلا , کلمبیا , اکوادور , پاناما , بولیوی , پرو کوتاه کند . بلیوار همچون جرج واشنگتن می خواست از این کشورها یک کشور متحد بسازد ( همانند ایالات متحده امریکا ) ولی موفق نشد از این رو ایالات متحده امریکا توانست بسرعت پیشرفت کند و یک کشور ثروتمند شود ولی کشورهائی که سیمون بلیوار آزاد کرده بود همچنان ضعیف ماندند و رشد زیادی نکردند بقیه هم به وقایع تاریخی و... برمی گردد.
5- اگر ما امروزه انگلیس و فرانسه که روزگاری بزرگترین امپراتوری ها را داشتند ضعیف تر از امریکا می بینیم به چند دلیل است :
1)یک دلیل این که انگلیسی ها از تمام مستعمرات سرزمین سوخته می ساختند و همه جا بجز خرابی و غارت چیزی برجای نمی گذاشتند ولی امریکائی ها خدمت هم می کردند .
2) موقعیت جغرافیائی و بزرگی سرزمین و آب و هوا و معادن و... نداشتن رقیب جدی در خشکی و... همه به آمریکا کمک کرد تا یک کشور بزرگ و قدرتمند بسازد ( روسیه هم همچنین : آمریکا در غرب با سرخپوستان و روسیه در شرق با تاتارها)
3) یک عامل عمده که باعث شد آمریکا بجای انگلیس ابرقدرت شود جنگ جهانی دوم بود . امریکا از ابتدا در جنگ شرکت نداشت و به خاطر دور بودن کشورش به جبهه های اصلی نبرد کمتر در معرض خسارات و لطمات مستقیم جنگ قرار گرفت بعد از جنگ تلفات و صدمات اقتصادی به انگلیس و فرانسه بحدی زیاد بود که این کشورها برای ساختن دوباره کشورشان وامدار آمریکا شدند مستعمرات خود را یکی یکی از دست دادند و بدین گونه شد که امریکا و شوروی ابرقدرت شدند و انگلیس و فرانسه دنباله رو امریکا شدند.
6- ما نگفتیم فقط با تاریخ می توان کشورها را ساخت ولی تاریخ کمک می کند روحیه وطن پرستی که یکی از موتورهای قدرتمند برای ساختن کشورها ( اولین قدم برای ساخت کشورها ایجاد نظام های مردمی و دموکراتیک است و روحیه وطن پرستی با ایجاداعتراض ها و انقلاب ها و اتحاد ملت ها درمقابل حکومت های فاسد و ضد مردمی همچنین رهائی ملت ها از زیر بار استعمار و اشغال بیگانه یکی از بزرگترین مولد های پیروزی ملت ها است )
7- یکی از مثال هائی که می شود زد تاریخ یونان است : یونان زیر اشغال ترکان عثمانی بود هزاران سال از زمانی که کشوری به نام یونان وجود داشت می گذشت و نامش داشت به فراموشی سپرده می شد ولی مردم یونان فراموش نکردند که روزگاری یک ملت بزرگ بودند همین انگیزه باعت انقلابی شد که منجر به استقلال یونان از عثمانی در سال 1820 شود .
8- اگر ما قرار است نام کورش کبیر بنیانگزار امپراتوری بزرگ ایران بنیانگذار اولین منشور حقوق بشر را فراموش کنیم پس باید نام تمامی بزرگان تاریخ و خدمتگزاران به بشریت را هم فراموش کنیم و انگیزه خدمت و کوشش تلاش برای بشریت را هم از فرزندانمان بگیریم قبول دارم که نباید در گذشته بمانیم ولی این به آن معنی نیست که بزرگانمان را فراموش کنیم .
9- اگر ما می خواهیم انسان های بزرگی همچون کورش در این زمان بسازیم باید اول آنها را بشناسیم و برای شناختن آنها اول باید تاریخ را بدرستی فرا بگیریم و بعد راه آنها را رفته و کشورمان را آباد کنیم .
10- یکی از بزرگترین رموز موفقیت یک ملت این است که با اتحاد و همدلی بدون ترس از جان و مال برای مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی متحد شود و این اتحاد امکان ندارد جز با غرور ملی و آن هم امکان ندارد جز با خواندن و فرا گرفتن تاریخ حداقل برای ملت ما راهی جز این وجود ندارد .
11- کلام اخر این که ما نمی گوئیم تاریخ تنها موتور توسعه یک کشور ( توسعه سیاسی - اقتصادی - فرهنگی ) است بلکه یکی از قدرتمند ترین موتورهای توسعه آن هم به دلیل ایجاد اتحاد علیه دشمنان آن کشور می باشد ( از دیگر عوامل اتحاد : زبان و دین و قومیت و... می باشد )