دوستان باز هم راهنمایی کنید.
من خیلی نا امیدم.
کاش این تاپیک ادامه دار باشه و هر روز پست های جدید داشته باشه.
دوستان باز هم راهنمایی کنید.
من خیلی نا امیدم.
کاش این تاپیک ادامه دار باشه و هر روز پست های جدید داشته باشه.
از چی نا امیدی؟!! تو که درصد ها و کارهات خوب بود؟!!
زمان هم داره زود میگذره... جدا انگار همین دیروز بود که تو مهرماه داشتیم برای روزهای بعدی بحث میکردیم. چند وقت دیگه ثبت نام هم شروع میشه و اون وقت خود به خود انگیزه میگیری :46:
پارسال منم حدودای دی ماه نا امید شدم . با خودم فکر میکردم که گیرم که دندونپزشکی بهشتی بیارم آخرش که چی؟!نقل قول:
بعد رفتم یه سرچ کردم متوجه شدم که همه بچه هایی که کنکور میدن یه دوره زمانی دچار یاس وناامیدی میشن که کاملا طبیعیه توی یه مقاله خوندم که اغلب بچه های جدی کنکور بین آذر تا بهمن این یاس و نا امیدی میاد سراغشون. داوطلبای جدی به خاطر اینکه هدف دارن این یاس رو میذارن کنار و خوب میخونن ولی اونایی که کمی ضعیفترن ماهها دچار این یاس هستن و برای مقابله باهاش به تفریح و دوستاشون پناه میبرن (صورت مساله رو به کلی پاک میکنن) وقتی به خودشون میان که 1ماه به کنکور مونده و تلویزیون و رادیو و روزنامه ها مدام حرف کنکور رو میزنن اون موقع ست که با جدیت میشینن میخونن ولی چه فایده که نوش داروی بعد از مرگ سهرابه ...
تا جایی که یادمه شما داوطلب جدی هستین خوبه که الان دچار نا امیدی شدین این شتریه که باید بالاخره در خونتون میخوابید:46:هرچی سریعتر این اتفاق بیوفته فرصت بیشتری برای رفعش دارین
شما 4روز فرصت دارین که خودتون حلش کنین . اگر حل نشد حتما یه مشاور برین
من خودم برای حل این مشکل این کارارو کردم:
هر روز صبح زود میرفتم پیاده روی (توی این دوره ای که دچار یاس شدم)
صبحانه رو کامل میخوردم (واقعا آدم رو برای فعالیت جدید آماده میکنه)
تا زمانی که احساس علاقه نکردم سراغ درس نرفتم . یعنی درسته که دلهره داشتم که از بقیه عقب میوفتم ولی ترجیح دادم با بی علاقگی سر درس نشینم (چون ماجرای یاس کش دار تر میشد)
3روز برنامه بالارو انجام دادم + تفریحی که بدنم رو به فعالیت وادار کنه (شنا/فوتبال/دوچرخه سواری/اسکی خلاصه هر ورزشی دوست داری) یادت نره زیاده روی توش باعث میشه اصل مساله رو فراموش کنی . یا تنها این کارارو بکن یا اگه میخوای با دوستی اینکارو بکنی یادت باشه کسی باشه که آیندت براش مهم باشه اغلب دوستا بعد از رفع مشکل ممکنه همچنان مایل باشن برنامه رو ماهها ادامه بدن!!(بدون در نظر گرفتن درسات)
هر وقت احساس خواب کردی بخواب حتی اگه وسط درس خوندنت بود!
موفق باشی :11:
من 2 سال پیش کنکور دادم ...
در دوران کنکور خیلی کارهای متفرقه پیش میومود که انجام بدم و خیلی هم دوست داشتم که این کارا رو بکنم !
فکر کنم برای شما هم پیش بیاد ... همیشه در مواجهه به این کارها بگید : بمونه بعد از کنکور و دیگه بهش فکر نکینید .
توی دفتر قلم چی توی برنامه ریزیش هم نوشته ! دقیقا قبل امتحانات ترم اولنقل قول:
بعد رفتم یه سرچ کردم متوجه شدم که همه بچه هایی که کنکور میدن یه دوره زمانی دچار یاس وناامیدی میشن که کاملا طبیعیه توی یه مقاله خوندم که اغلب بچه های جدی کنکور بین آذر تا بهمن این یاس و نا امیدی میاد سراغشون. داوطلبای جدی به خاطر اینکه هدف دارن این یاس رو میذارن کنار و خوب میخونن ولی اونایی که کمی ضعیفترن ماهها دچار این یاس هستن و برای مقابله باهاش به تفریح و دوستاشون پناه میبرن (صورت مساله رو به کلی پاک میکنن) وقتی به خودشون میان که 1ماه به کنکور مونده و تلویزیون و رادیو و روزنامه ها مدام حرف کنکور رو میزنن اون موقع ست که با جدیت میشینن میخونن ولی چه فایده که نوش داروی بعد از مرگ سهرابه ...
نوشته دوران یاس و ناامیدی فرا میرسد ! باید خودت راه حل خودت رو پیدا کنی !
:46:
این تاپیک هم بد نیست
انرژِی مثبته
کد:http://www.forum.p30world.com/showthread.php?t=214039
انگار به آرزوت رسیدی هر روز پست جدید اینجا هست:46:نقل قول:
آره،خیلی خوبه.:8:نقل قول:
دستتون درد نکنه...:11:
من میخاستم بله بزنم اشتباهی خیر زدم.:5:
سلام دوستان
من می خوام بهتون یه چیزی بگم و فکر می کنم واقعا به دردتون بخوره(امیدوارم) البته ممکنه از این تاپیک یه کم دوره ولی خوب فکر می کنم حقیقت همین باشه
ببینین دوستان من خودم پارسال سال اولی پشت کنکوری بودم و رتبه ام هم اونی نشد که می خواستم و حتی جایی هم که می خواستم قبول نشدم اما رشته ام اونی بود که عاشقش بودم ، خوب پیام نور رشته معماری قبول شدم و خودم وقتی که اعلام نتایج شد و صفحه ی اعلام نتایج که باز شد با خودم گفتم خوب از هفته ی دیگه شروع می کنم می خونم ولی خدا پدر و مادرشو واسش نگه داره یه مشاوری داشتم که کل سال با هم بودیم ، به من گفت حالا که چیزی که می خواستی شد برو و واسه سال دیگه صبر نکن و منم قبول کردم و رفتم حالا می گم خدارو شکر که رفتم چون الان که رفتم می بینم خیلی از واحدها کارگاهیه و با بقیه دانشگاهها فرقی نداره و کلا رشته ای که اول و آخرش و فارغ التصیلی و بعد از فارغ التحصیلی به خودت بستگی داره.
الانم که حرف کنکور و برنامه گزینه دو و از این حرفا رو می بینم حالم بد میشه از درس خوندن.
نتیجه بعد از همه این حرفا:
دوستان گل به نظر من کنکور و مراحل اینجوری در زندگی یه جوریه که آدم دفعه اول هر کار کرد همونه و اگه به دفعات بعد بکشه رتبه آدم و امتیاز نه تنها مثه قبل نمیشه بلکه بدتر هم میشه حتی اگه بهتر هم بشه اونقدر نیست که ارزش اینو داشته باشه که یه آدم که یه بار زندگی می کنه یه سال رو الکی از زندگیش از بین ببره و هیچی به هیچی
به نظر من یه آدم زرنگ باید بهترین کاری رو که می تون بکنه انجام بده سال اول و بعد از اون دیگه به هیچی جز محل صندلیش تو کلاس دانشگاه فکر نکنه ...
میدونید ، به نظر من رشته های دانشگاهی دو دسته اند: یه دسته آخرش کار استخدامی تو بخش خصوصی و دولتیه(مثل مکانیک و صنایع و ...) و یه دسته دیگه خود اشتغاله(نثل معماری و عمران و برق(تا حدودی) و...)
حالا اگه بخوای جزو گروه اول باشی که بری یه جا واسه استخدام اصلا به جایی که درس خوندی نگاه نمی کنند و می گن خودت چی کاره ای ؛ مثلا من خودم تجربه دارم که دیدم یکی از دوستان با مدرک مکانیک از امیرکبیر رفت یه شرکتی گفتن بهش که مدرکت 5تومن می ارزه خودت چی کاره ای؟ سابقه کار داری؟ و...
حالا اگه بخوای جزو گروه دوم باشی باید هرجا(از شریف گرفته تا دوغوزآباد) درس خونده باشی خودت از دانسته هات و کارت راضی باشی و از خودت مطمئن باشی که اگه یه پروژه بهت تعلق گرفت بتونی از پسش بر بیای
پس در هر صورت زیاد مهم نیست کجا درس بخونی مهم اینه که رشته ای می خوای رو بخونی
ببخشید که زیاد نوشتم واستون،ولی وظیفه دونستم که روشنتون کنم که تو کارتون شک نکنین
متشکرم
کاملاً طبیعی هست این ناامیدی فقط واس شما نیست !نقل قول: