-
چاک ماس [بازی های باورنکردنی]
چاک ماس می تواند هر متخصص بازاریابی اینترنت را دچار حمله قلبی کند. او با نقض همه قوانین خرده فروشی آن لاین، تنها برای 1% از کالاهای خود عکس ارائه می کند، آگهی ندارد، و در محیطی با رقابت شدید کاهش قیمت های خود را متوقف کرده است. ماس، که فروشگاه وب او بیش از 10000 سفارش اجرا کرده است، در عرصه تجارت الکترونیکی یک انقلابی محسوب می شود.
فروشگاه وب ماس Discount Games نام دارد. اگرچه این نام به طور ضمنی می گوید در این فروشگاه بازی های همیشه محبوب مانند Sorry, Candyland و Life ارائه می شوند، ولی واقعیت چیز دیگری است. فهرست فروش بیشتر بر بازی های حادثه ای و ایفای نقش مانند Dungeons&Dragons و Warhammer متمرکز است. فهرست اصلی علاوه بر بازی، دربرگیرنده لوازم جانبی بازی است که شامل هزاران مورد می شود.
پس احتمالا فهرست موجودی می تواند اولین سرنخ برای پی بردن به راز موفقیت Discount Games باشد. این فروشگاه آن لاین به عرضه بیش از 20000 کالا می پردازد که 10000 قلم آنها مدل های کوچک بازی های حادثه ای هستند. این مدل های کوچک، که برای بازیهای ایفای نقش اهمیت حیاتی دارند، 75% فروش سایت را شامل می شوند. قیمت مدل های کوچک 2 دلار است که برحسب اندازه مدل برای نمونه استاندارد به 60 دلار هم می رسد.
ماس با وجود 20000 قلم کالا در فهرست موجودی، دلیل معتبری برای عدم ارائه عکس در زمان حاضر دارد. ولی با توجه به ماهیت کالایی که برای فروش عرضه می کند بر این باور است که تا هر زمانی می تواند به این روش ادامه دهد.
او در این باره توضیح می دهد و می گوید: «بدون عکس هم می توانیم کار کنیم چون مشتری های ما می دانند دنبال چه چیزی هستند. آنها از آنچه در عرصه بازی های حادثه ای روی می دهد به خوبی آگاهند. درباره کالای موردنظر در مجله های Dragon یا Scrye مطالبی خوانده اند و یا آن را در فروشگاه محل دیده اند. آنها همچنین توصیه های مربوط به کالا را از گروه های خبری مانند rec.games.miniature یا rec.games.roleplaying به دست می آورند.»
و این گروه مشتریان که به دفعات به گروه های خبری مراجعه می کنند سرنخ دوم برای کشف دلیل موفقیت خرده فروشی Discount Games در وب هستند. با وجود آنکه نتیجه بررسی های کامرس نت / نلسون دائما نشان می دهد که میانگین سن خریداران آن لاین در حدود 36 سال است، Discount Games گروهی را تغذیه می کند که به ندرت خود را در نظرسنجی ها نشان می دهند: خریداران مذکر 15 تا 25 ساله.
ماس در درجه اول از روی نحوه بیان نامه های الکترونیکی متوجه شد که مشتری های او بیشتر پسران نوجوان و مردان جوان هستند. عبارت هایی مانند: «این مدل کوچک محشره»، در کنار درخواست هایی برای ارسال به خوابگاه ها و خانه های گروهی می توانند نشانه های خوبی باشند. در درجه بعد زمان سفارش آنها شنبه شب ها است، و در درجه سوم این گروه از کارت های اعتباری والدین خود استفاده می کنند. فرم های سفارش آن لاین نیز گرچه با اجازه والدین ارسال می شوند همیشه دقیق تکمیل نمی شوند و نیاز به تایید شفاهی دارند.
ماس می گوید: «چارچوب کاری Visa را رعایت می کنیم و اگر تفاوتی مشاهده کنیم حتما تماس می گیریم. اغلب بچه خودش جواب می دهد و «مشتری ما» مجبور می شود مادرش را در جریان قرار دهد.»
با وجود طبیعت سرکش پسران جوان، بخصوص آنهایی که به بازی های حادثه ای علاقه دارند، Discount Games فقط یک مورد تقلب در کارت اعتباری داشته است که مربوط به اوایل کار می شود. با این حال اداره کنندگان این فروشگاه آن لاین تمایل ندارند بیش از حد ریسک کنند، از این رو با یک گروه از مشتری ها هیچ وقت معامله نمی کنند که عبارتند از زندانی ها.
ماس می گوید: «به دلیل احتمال خطر کارت اعتباری چیزی به زندانها نمی فرستیم. اگر کارت تقلبی باشد مشکل ایجاد می کند و ما چنین چیزی را نمی خواهیم. به نظر می رسد آنها از راه دسترسی به اینترنت در داخل زندان ما را پیدا می کنند.» ماس فکر می کند عدم تمایل فروشگاه های وب دیگر برای ارسال کالا به زندانها باید مشکلی برای زندانی ها باشد. او می گوید: « از زندانی ها نامه هایی دریافت می کنیم که به ویژه در مورد ارسال کالا به زندان سوال می کنند.»
با آن که Discount Games به نحوی قابل درک نسبت به ارسال کالا برای تبهکاران محکوم شده بی میل است، به علاقمندان دیگر بازی که در سراسر جهان از اجتماع منزوی هستند خوراک می رساند.
ماس می گوید: «زمانی که تازه کارمان را شروع کرده بودیم در گروه های خبری شنیدیم که افرادی در کشورهای دیگر نمی توانند این محصولات را تهیه کنند. از این رو تصمیم گرفتیم با همکاری UPS ترتیب ارسال کالا به کشورهای دیگر را بدهیم. چیزی که ما را برای بین المللی شدن تشویق کرد مشاهده نیاز به آن بود. افراد مورد بحث در گروه های خبری از همه صریح اللهجه تر بودند.»
فروش بین المللی 30% از فعالیت تجاری Discount Games را شامل می شود. کشورهایی که بیشترین ارسال کالا به مقصد آنها صورت می گیرد به ترتیب عبارتند از ژاپن، استرالیا، روسیه، چین، آفریقای جنوبی و برزیل. با وجود موفقیت آمیز بودن فروش بین المللی، ماس برنامه ای برای ارائه صفحات چند زبانه ندارد چون «به نظر نمی رسد کسی مشکلی داشته باشد.» او همچنین می گوید که نمی خواهد با نامه الکترونیکی خاص هر زبان معامله کند.
صرف نظر از سن یا مقصد، متوسط سفارش Discount Games هشت قلم کالا جمعا با قیمتی حدود 80 دلار است. با این حال همیشه استثناهایی وجود دارد. ماس با یادآوری گذشته می گوید: «یکبار یک مشتری از آلمان حدود 300 نمونه کوچک سفارش داد. آن را خوب به خاطر می آورم چون کنترل این تعداد سفارش در زمان بسته بندی خیلی طول کشید.»
خوشبختانه همه 150 سفارشی که Discount Games در هفته می گیرد به این اندازه کار فشرده نیاز ندارند. Discount Games که در ژانویه 1996 راه اندازی شد از 1996 تا 1997 رشدی 600 درصدی را تجربه کرد. آنها با برآورد محافظه کارانه رشد 200 درصدی برای سال 1998، رقم افسانه ای یک میلیون دلار درآمد ناخالص را پشت سر گذاشتند.
لازم به توضیح نیست که این ارقام از پیش بینی های ماس فراتر رفتند. او پروژه های فروش پیش از راه اندازی را خوشبینانه می دانست و این در حالی بود که آنها فقط انتظار یک مورد فروش در روز را داشتند. به دلیل هزینه های نگهداری و ورودی اندک وب، حتی با این فروش های ناچیز قابل پیش بینی بود که ظرف مدت چهارسال هزینه انجام شده جبران شود، و ماس تحقق این پیش بینی را برای خود یک پیروزی می دانست.
بودجه طراحی این فروشگاه آن لاین 20000 دلار بود، و هزینه واقعی آن به 21500 دلار رسید. Discount Games سایت فروش را از پایه بنا کرد که شامل سیستم کارت خرید نیز می شد چون در آن زمان راه حل های بسته بندی شده وجود نداشت. سرمایه اولیه راه اندازی ترکیبی از یک وام 15000 دلاری و 6500 دلار از فروشگاه غیر آن لاین Discount Games با نام The Gamer’s Inn بود.
علاوه بر پیدا کردن سازنده، ماس قصد استخدام یک نفر محلی را داشت. او می گوید: «می خواستیم جلسات رودررو داشته باشیم تا بتوانیم امکانات آنها را ببینیم و متوجه شویم از چه تجهیزاتی استفاده می کنند.»
متاسفانه ماس قصد داشت هر تعداد متغیر را که می تواند حذف کند. خودش می گوید: «وقتی تصمیم گرفتیم آن لاین شویم هم هیجان زده بودم و هم عصبی. می دانستم که اینترنت امکانات بالقوه زیادی دارد ولی چیز زیادی درباره سفارش پستی نمی دانستم.»
چاک ماس 32 ساله بعد از آن لاین کردن فروشگاه به توصیه والدین خود برای شبیه سازی فروشگاه غیر آن لاین عمل کرد. ماس می گوید: «پدرم مقاله ای درباره یک فروشگاه اینترنتی بازی های کامپیوتری در روزنامه خواند و موفقیت آن را به من یادآوری کرد. بعد از دیدن این فروشگاه آن لاین تصمیم گرفتم بهتر از آنها عمل کنم. راضی کردن شریک تجاریم، جو دورهام، موضوع دیگری بود.» ولی در ادامه می گوید: «مخالفت او مربوط به قبل از اهمیت پیدا کردن وب می شود. وقتی که او بعضی از قسمت های وب را مشاهده کرد تغییر عقیده داد.»
از همان ابتدا سادگی رویکرد ماس به طراحی سایت عامل دیگری برای موفقیت او بود. در حالی که تقریبا هیچ عکسی از محصول وجود ندارد (رقم 1% که پیشتر ذکر شد مربوط به بخش «گالری» می شود)، او همچنان سایتی را اداره می کند که «راه آسانی برای پیدا کردن کالای مورد نظر در اختیار مشتری قرار می دهد. چیزهای اضافی مانند تصاویر و عکس های غیرضروری به حداقل رسیده اند. سایت های زیادی وجود دارند که به دلیل زیادی امکانات گرافیکی دارای زمان بارگذاری طولانی هستند. در این سایت ها بارگذاری با سرعت 8/28 دو دوقیقه طول می کشد. این واقعیت کاربر را مرعوب می کند».
با آنکه Discount Games به طور مداوم بانک اطلاعاتی را به روز می کند، صفحه افتتاحی دست نخورده باقی مانده است. ماس می گوید: «تصمیم گرفتیم آن را تغییر ندهیم چون امکان تشخیص فوری ایجاد می کند.» خرده فروش های آن لاین دیگر نیز کم کم همین عقیده را پیدا می کنند. و در حالی که گرافیک صفحه خوش آمدگویی از معدود جلوه های تصویری این سایت است، ماس توجه خود را معطوف به بزرگترین نقطه قوت سایت یعنی بانک اطلاعاتی آن می کند.
کاتالوگ الکترونیکی Discount Games فهرستی گسترده با بیش از 20000 قلم کالا است. مشتری ها می توانند از روی کلمه کلیدی، نام مقوله، یا سازنده جستجو کنند، و از آنجایی که خروجی متن خالص است نتایج فوری به دست آورند. آسانی ورود به فهرست احتمالا تا حدودی مسئول میانگین هشت قلم کالا در هر سفارش است، رقمی که نسبت به فروشگاه های وب دیگر بالاتر است، به خصوص برای سایتی که سیاست حداقل سفارش ندارد.
ماس معتقد است این تجربه خرید ساده مشتریها را بار دیگر برمی گرداند و به همین دلیل نیازی به کاهش قیمت ها وجود ندارد.
او موضوع را این گونه توضیح می دهد: «در ابتدا به اندازه 30% قیمت تمام شده خرده فروشی در قیمت برخی کالاهای خود تخفیف می دادیم. بیشتر آنها دارای 20% تخفیف بودند. تصور می کردیم باید تخفیف دهیم تا مردم به خرید از ما تشویق شوند، ولی این تصور درستی نبود چون اگر امکان خرید آسان و سرویس مناسبی برای مشتری فراهم کنید دوباره برمی گردد». ظاهرا حق با ماس است. نرخ 45 درصدی مشتری های تکراری او این نظر را تاییدمی کند.
ماس در آغاز با این تصور که حجم کار و کسب، درآمدهای کاهش یافته را جبران می کند به فکر کاهش قیمتها افتاد. متاسفانه متوجه شدیم که هزینه های مربوط به حجم بالای کار سود چندانی باقی نمی گذارد تا حجم فعالیت را توجیه کند».
تنها گمان اشتباه دیگر هزینه اداره فروشگاه آن لاین بود. ماس به عنوان یک خرده فروش کارآزموده گمان می کرد هزینه سربار فعالیت اینترنتی کمتر از فعالیت عادی است، ولی اشتباه می کرد. خودش می گوید: «وقتی تعداد سفارش ها به نقطه ای رسید که به فضای بیشتری نیاز پیدا کردیم، هزینه ها از فروشگاه غیر آن لاین فراتر رفتند. اداره فروشگاه آن لاین در حدود 25% پرهزینه تر از فروشگاه غیر آن لاین است.»
با وجود هزینه سربار بیشتر، درآمد فروشگاه آن لاین از ریسک سرمایه گذاری غیر آن لاین بیشتر است. ماس می گوید: «بعد از یک سال درآمد فروشگاه آن لاین از درآمد Gamer’s Inn فراتر رفت.» امروز درآمد حاصل از فروش آن لاین 40% بیشتر از فروش غیر آن لاین است. آنها بعد از مدتی مجبور شدند به دفاتر جدیدی نقل مکان کنند. ماس در این باره می گوید: «کالا برای فروش، کارکنان فروشگاه و کامپیوتر در اختیار داشتیم ولی جایی برای آنها نداشتیم. طرح اولیه ما اداره کسب و کار از محل فروشگاه خرده فروشی به عنوان فعالیتی جانبی بود، ولی ظرف مدت شش ماه به جایی رسیدیم که مجبور شدیم برای پاسخگویی به تقاضای مشتری ها نقل مکان کنیم.»
به دلیل تلاش اندک ماس در زمینه بازاریابی، مشتری هایی که برای اولین بار به سایت او مراجعه می کنند Discount Games را از طریق موتورهای جستجویی می یابند که ماس در آنها ثبت نام کرده است. بزرگترین مولدهای ترافیک Yahoo و WebCrawler هستند که دومی با America Online ارتباط دارد. این دو مسئول 30% از 3000 نفری هستند که روزانه به این سایت مراجعه می کنند.
Discount Games از آگهی استفاده نمی کند چون در همان معدود دفعاتی که استفاده کرد تاثیری در فروش بیشتر نداشت. ماس می گوید: «در مجله Implosion و مجله های آن لاین آگهی دادیم ولی هیچ یک از آنها فایده ای نداشت. فکر کردیم از موتورهای جستجو برای آگهی استفاده کنیم ولی هنوز اقدامی در این زمینه انجام نداده ایم چون نیاز به بررسی بیشتر دارد.»
با وجود این شرح حال، Discount Games از سایت های تجاری موفق BizRate است و در فهرست 100 سایت برتر قرار دارد. این سایت تعدادی پیوند متقابل برقرار کرده است و از بیش از 350 سایت پیوند دارد.
به احتمال زیاد مهمترین و قابل توجه ترین بازاریابی از نظر ماس به گروه های خبری مربوط می شود چون با بخش سرویس دهی به مشتری بیشترین سازگاری را دارند. این جایی است که هر روز می توانید حداقل به مدت یک ساعت چاک ماس را در آن پیدا کنید.
او می گوید: «دوست دارم ببینم مردم درباره ما، رقابت ما، کالاهای جدیدی که ارائه می شوند، چیزهایی که دوست دارند، و چیزهایی که دوست ندارند چه می گویند.» ولی این از کنجکاوی صرف فراتر می رود. علاقه شدید ماس به آگاهی از نظرات دیگران فهرست Discount Games و نتیجه نهایی را تحت تاثیر قرار داده است.
او درباره این موضوع می گوید: «مردم درباره مدل ها صحبت می کنند و مثلا می گویند به دست آوردن آنها در بعضی مناطق چقدر مشکل است. ما از فرصت استفاده می کنیم و آنها را در فهرست خود قرار می دهیم. در حال حاضر مدل ها 5 تا 10 درصد از فروش ما را تشکیل می دهند و به تناسب تعداد کل مدل هایی که داریم رشد یکنواختی دارند.»
با آنکه مشتری ها می توانند تصمیم گیری های مربوط به فهرست را تحت تاثیر قرار دهند، Discount Games به هر نظری که به طور اتفاقی به گوش می رسد عمل نمی کند. ماس خاطرنشان می کند: «از برنامه اصلی خود زیاد دور نمی شویم.» ولی حتی فروش های عادی، او و کارکنانش را دچار سردرگمی کرده اند ، چنانکه می گوید: «زمانی یک مشتری 35 بسته ساخت مدل سفارش داد. دلیل این میزان سفارش را نفهمیدیم.»
با وجود علاقمندی ماس به صرف وقت در گروه های خبری برای ارتباط متقابل با مشتری های فعلی و احتمایل، Discount Games بعد از فروش هیچ گونه تلاشی برای تماس با مشتری ها نمی کند: نه خبرنامه الکترونیکی دوره ای وجود دارد، و نه اعلان های گاه به گاه فروش های ویژه. تنها نامه الکترونیکی که مشتری از Discount Games دریافت می کند مربوط به تایید سفارش است.
هرچند عدم سرویس دهی به فهرست مشتری از یک نظر ممکن است خطای بازاریابی به حساب آید، ماس دلایل خاص خود را دارد. او می گوید: «ما فکر کردیم مردم دوست ندارند از ما نامه های گاه و بیگاه دریافت کنند. بنابراین خود را برای این کار مهیا نکردیم، ولی حالا برای آن آمادگی داریم.»
ذکر این نکته نیز اهمیت دارد که ماس کشف کرده است قرار دادن یک محصول پرامکانات در صفحات اصلی لزوما به بهبود وضع فروش آن محصول منتهی نمی شود. دلیل آن می تواند ماهیت یک به یک اینترنت باشد. هرچند ممکن است فعالیت چندانی در زمینه محصولات پرامکانات صورت نگیرد، پرسش های مربوط به محصول به طور کلی 75% نامه های الکترونیکی ارسالی به Discount Games را شامل می شوند و با سیاست های سفارش و ارسال ارتباط مستقیم دارند. Discount Games برای رسیدگی صحیح به 50 پرس و جویی که در روز دریافت می کند یک نفر استخدام کرده است و در صورت نیاز در آینده نزدیک یک نفر دیگر نیز اضافه خواهد کرد.
ماس تایید می کند که بخشی از دلیل سنگین بودن نامه های الکترونیکی را می توان به قسمتی از سایت نسبت داد که او آن را ضعیف ترین قسمت می داند، یعنی به صفحه وارسی. او می گوید: «دوست داشتم صفحه وارسی را طوری طراحی می کردیم که بعد از دادن سفارش اطلاعات بیشتری در اختیار مشتری قرار می گرفت تا بیشتر در جریان کار قرار بگیرد و مطمئن شود که سفارش او به موقع تحویل داده می شود».
ولی او درک می کند که پست الکترونیکی تنها قسمتی از ماهیت وب است. به همین دلیل می گوید: «توجه داشته باشید که تمام دنیا مشتری بالقوه شما است. خود را برای پاسخگویی به انبوه پرسش ها آماده کنید.»
ماس همچنین می داند اگر دنیا مشتری بالقوه باشد رقیب بالقوه نیز هست. از آنجایی که قسمت عمده فروش آنها مربوط به قوانین بازی های حادثه ای و کتاب های مرتبط با آنها است، Discount Games تا حدی با Amazon.com و Barnes&Noble رقابت می کند. تنها رقبای مستقیم دیگر فروشگاه های سرگرمی هستند، ولی ماس خاطرنشان می کند که تعداد آنها قابل اعتنا نیست. او از کسی نام نمی برد چون حتی یک نفر می تواند آینده او را تغییر دهد، ولی نگرانی او معقول است. می گوید: «بدون آنکه بخواهم از کسی نام ببرم، یک زنجیره داخلی بزرگ که به سرمایه گذاری چندساله علاقه دارد می تواند به فروش ما آسیب برساند.»
مقام پیشگامی به ماس امکان می دهد به عنوان غول بازی های حادثه ای در اینترنت به کار خود ادامه دهد.
با وجود غیرعادی بودن رفتار بازاریابی Discount Games، موفقیت آنها به صداقت با خود و مشتریها برمی گردد. بنابراین ماس به جای جار و جنجال راه انداختن با آگهی، کاهش قیمت، و عکس کالا، توجه خود را معطوف به هدف اولیه یعنی بهترین بخش سرویس دهی مشتری، بزرگترین فهرست کالا، دقیق ترین اطلاعات و سریع ترین تحویل می کند.
او به ما یادآوری می کند: «اینترنت وسیله کاملا جدیدی است. قوانینی قدیمی در مورد آن صدق نمی کنند».
برای کسب اطلاعات به روز درباره موفقیت Discount Games به
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مراجعه کنید.
-
Barry Diller [نابغه رسانهها]
با بيش از 40 سال سابقه كاري، «Barry Diller» از معدود مديراني است كه در عرصه تلويزيون به سراغ هر شبكهاي رفته، با ابتكار عمل خود توانسته ميزان شهرت و محبوبيت آن را به طور شگفتآوري افزوني بخشد. اگرچه هيچيك از شبكههاي تلويزيوني را به طور طولاني در اختيار نداشته است اما همان زمان اندك كافي بوده تا نبوغ او خودش را آشكار نمايد و به بالاترين حد كارآيي رسد. حضور او در كمپانيهاي بزرگ رسانهاي چون ABC، «Paramount» و « Twenieth Century Fox» خود دلالت بر اين دارد كه ميتوان نقش مهمي را در توليد فيلمها و برنامههاي ديدني دنيا به او بخشيد.
«Barry Diller» در دوم فوريه سال 1942 در سانفرانسيسكو ديده به جهان گشود. اولين گامهاي نردبان ترقياش را زماني برداشت كه در شركت «William Morris Agency » در بخش رسيدگي به نامههاي رسيده فعاليت ميكرد. پس از آن در سال 1966 به شبكه «ABC» پيوست و در بخش برنامهسازي مشغول به كار شد. تقريباً همان جا بود كه مديران ارشد كمپاني پي به نبوغ ذاتي او بردند و تصميم به ارتقاي سطح شغلي او گرفتند و از اين رو در سال 1969 به عنوان معاونت شبكه در امر توسعه فيلمها و برنامههاي شبكه به كار گرفته شد. به ابتكار او بود كه شبكه «ABC» از پاييز 1969 برنامه «فيلم هفته» را به نمايش گذارد و همين امر سبب شهرت بيش از پيش اين شبكه گرديد.
در طرحي ديگر «Diller» به جاي تمامي فيلمهاي بيمحتواي از پيش ضبط شده تلويزيوني، دستور تهيه فيلمهاي آموزنده و يا گاهاً هشداردهنده در مورد جوانان و معضلات اجتماعي را در اين شبكه صادر كرد كه اين اقدام نيز كمك بزرگي براي اعتبار اين كمپاني محسوب ميشد.
در سال 1974 پس از درخشش فراوان او در «ABC»، از «Diller» براي اداره كمپاني رسانهاي «Paramount Pictures» دعوت شد و او نيز اجابت كرد. به جرأت ميتوان گفت كه پربينندهترين فيلمهاي ساخته شده توسط اين كمپاني در طول يك دهه فعاليت «Diller» به عنوان مدير آن صورت گرفته است. در سال 1984 «Diller» بر اثر اختلافي كه با كمپاني ما در اين شركت پيدا كرده بود، استعفا داد.
با بيرون آمدن از «Paramount»، «Diller» حتي براي چند ماه هم بيكار نماند. بلافاصله در همان سال پس از خريداري كمپاني «Twentieth Century Fox» توسط «Rupert Murdoch»، «Diller» توسط اين كمپاني در سمت مدير شبكه به خدمت گرفته شد. شبكه تازه تاسيس «Fox» كه با برنامههاي متنوع خود بينندگان بسياري را به سوي خود جذب كرده بود، خود را در محاصره سه رقيب قدرتمند «CBS»، «ABC» و «NBC» مشاهده ميكرد. اما اين بار نيز مديريت «Diller» توانست حلقه محاصره را شكسته و نجات «Fox» را سبب گردد؛ او با تهيه برنامههاي مستند ارزان قيمت اما پربيننده كه بيشتر به مسايل اجتماعي و خصوصاً جوانان توجه داشتند، توانست گام بزرگي جهت پيشرفت شبكه «Fox» بردارد.
«Diller» كه هرگز توان ماندن در يك محيط ثابت براي مدت طولاني را نداشت، اين بار نيز خلاف تصور همگان اقدام به ترك «Fox» نمود و پس از آن شبكه «QVC» را خريداري كرد. اين شبكه كه بيشتر به ارايه خدمات و فروش كالا از طريق تلويزيون ميپرداخت، با رهبري «Diller» تغيير شگرفي در خود پديد آورد. در همين راستا در سال 1995 او شبكه «IAC» را نيز از آن خود كرد و در آن نه تنها به فروش كالاها مشغول شد بلكه اقدام به ارايه خدمات گوناگون از قبيل ارز و هتل، بليط و... نيز نمود و به همين ترتيب با گسترش دامنه فعاليتش در زمينه فروش كالا و ارايه خدمات وارد اينترنت شد و فعاليت خود را بيش از پيش وسعت بخشيد. با آغاز فعاليت اينترنتي، «Diller» پس از مدت بسيار كوتاهي خود را در جايگاه رهبري ارايه خدمات مسافرتي براي مسافران از طريق اينترنت قرار داد و شهرت خود را در اين عرصه نيز افزايش داد. در كنار اين فعاليت او از ماه مه 2002 تا مارس 2003 مديريت «Vivendi Universal Entertainment» را نيز برعهده داشت و كمافيسابق پس از مدت كوتاهي استعفا داد.
اين روزها نيز «Diller» مديريت شبكههاي اينترنتي «Expedia»، «Hotels.com» و همچنين كمپاني «كوكاكولا» به همراه كمپاني «Washington Post» را برعهده دارد.
علاوه بر اينها او از اعضاي هيأتمديره «موزه راديو و تلويزيون»، «كتابخانه عمومي نيويورك»، «Conservation International» و نيز «B/WNET» ميباشد.
او همچنين در حال حاضر عضويت در انجمن مديران دانشكده سينما و تلويزيون دانشگاه «Southern California»، هيأت امناي دانشگاه نيويورك و نيز مديريت هيأتمديره دانشكده پزشكي دانشگاه «UCLA» را نيز دارا ميباشد.
-
سام والتون [اولين كانون عمده فروشي سام ]
سام والتون در سال 1918 در يكي از ايالت اوكلاهما به نام كينگ فيشر به دنيا آمد. پدر او فروشنده گياهان طبيعي بود و سام نيز در فروشندگي توانائي پدرش را به ارث برده بود.او همچنين بسيار خسيس بود، خصيصه اي كه تا زمان بزرگسالي همراه بود. حتي زماني كه بازنشست شده بود هنوز با يك ماشين قراضه مدل 78 به محل كار خود مي رفت. او زماني كه دوره ليسانس خود را در دانشگاه ميسو سوري مي گذارند، به دليل نقش فعالش در انجمن دانشگاه، تلاش هاي ورزشي از طرف دوستان انجمني اش لقب «هاسلر والتون» گرفت.
والتون تجربه فروش خود را، هنگامي كه براي شركت جي سي پني بود را فرا گرفت. در سال 1945 او اولين سرمايه خيز خرده فروشي خود را(فرنشيز بن فرانكلين) آغاز كرد. حوالي سال 1962 چهارده مغازه ديگر كه بيشتر آنها در مناطق روستايي بودند را بازگشايي كرد. والتون تلاش نمود تا شركت بن فرانكلين را متقاعد نمايد تا اقدام به خرده فروشي تنزيلي نمايد. اما اين شركت امتناع كرد، اين بود كه خودش اولين مركز اقتصادي اش به نام وال – مارت را براي همين منظور در شهر راجرز آركانسو تأسيس نمود.
در حين رشد اين مركز اين مركز اقتصادي بزرگ، او همواره دو هدف اصلي اش را مد نظر داشت. هدف اول كاهش هزينه ها بود و هدف دوم ايجاد رابطه با مشتريان بود. ديگر خصيصه هايي كه جزء فرهنگ وال- مارت شده بود، عبارت بودند از مشاركت كاركنان در تصميم گيريها، تكيه بر تجارب كاركنان، در خواست از كاركنان براي ارائه پيشنهاد و استفاده از پيشنهادات آنها، بازديد مكرر فروشگاه توسط مديران عالي و عمل بر اساس شناخت به مشتري، او شديداً وطن دوست نيز بود. به همين دليل خط مشي او، در صورت وجود محصولات مناسب ساخت آمريكا، خريد آن محصولات براي فروشگاه بود.
حوالي سال 1983 مدل وال – مارت به حدي از رشد رسيده بود كه او آمادگي خريد چيزهاي جديد ديگري را نيز داشت. در همان سال، او اولين كانون عمده فروشي سام را بازگشايي كرد، در اين كانون تخفيف بر اساس عضويت صورت مي گرفت.
سام والتون در آوريل 1992 در گذشت. اما زندگي او به اندازه كافي طولاني شد تا بتواند بر سييزر و كي مارت فائق آيد و خرده فروش اول كشور شود. او همچنين جزء افراد ثروتمند ايالات متحده نيز نام برده مي شود. ديدگاه كارآفريني را همواره متوجه نكات جزئي، هزينه ها و توجه به مشتري بود.
-
آلفرد توبمن [میلیاردری در لبه پرتگاه]
كافی است یك میلیون دلار از ثروت آنها كم شود تا در رده میلیاردرها دیگر جایی نداشه باشند. هر چند خیلی ها هستند كه حتی تصور داشتن یك میلیون دلار را هم نمیتوانند بكنند، چه برسد به داشتن یك میلیارد دلار! یكی از میلیاردرهایی كه با داشتن یك میلیارد دلار در لبه پرتگاه قرار دارد، شخصی به نام «آلفرد توبمن» است. آلفرد 80 ساله خواه ناخواه باید به فكر این باشد كه ثروتش را چطور بعد از خود تقسیم كند. این نجیبزاده خانه حراج سادبیز در میشیگان را به مبلغ 770 میلیون دلار خریداری كرد و گفته میشود این خانه هدیهای برای همسرش جودی بوده است. فوربس كه تمام تلاش خود را صرف گردآوری اخبار ثروتمندان دنیا كرده است، درباره سادبیز نوشته است: توبمن خانه حراج سادبیز را در سال 1983 خریداری كرد و سهام آن را در سال 1988 در معرض خریداران قرار داد. خانه حراج سادبیز كه پیش از حضور توبمن دچار ركود و همچنین درگیر مشكلات عدیده اقتصادی شده بود، با حضور وی جان تازهای گرفت البته با تزریق دلارهای آمریكای توبمن. بسیاری از كارشناسان آثار هنری از اقدامات توبمن در سادبیز چندان خشنود نبودند. اما توبمن با اقداماتی نظیر به حراج گذاشتن داراییهای «ژاكلین كندی» به مبلغ 5/34 میلیون دلار، توانست بار دیگر توجه طرفداران حراج اشیای نفیس را به سوی سادبیز جلب كند. در فوریه 2000، توبمن از سمت ریاست كنارهگیری كرد. اما با در اختیار داشتن اكثریت حق رای، هنوز یكی از مهمترین شخصیتهای سادبیز به شمار میرود. در ماه مه 2001، ژوری فدرال منهتن، موارد اتهامی سنگینی را علیه توبمن به دادگاه ارایه داد. یكی از اتهامات وی تبانی در جریان یكی از حراجیهای سادبیز بوده است. توبمن برای پایان دادن به این موضوع اعلام كرد كه حاضر است از سهم 256 میلیون دلاری سادبیز كه باید بابت جریمه پرداخت كند، مبلغ 156 میلیون دلار آن را یك جا بدهد. قرار بود در اكتبر 2001 به اتهامات او رسیدگی شود، اما به خاطر مسایل 2001 میلادی -حمله به برجهای تجارت جهانی در نیویورك- دادگاه وی به تعویق افتاد. توبمن در صورتی كه اتهاماتش ثابت میشد، به پرداخت 350 هزار دلار جریمه و تحمل سه سال حبس محكوم میشد كه البته این چنین نیز شد.
خانه حراجی سادبیز یكی از معروفترین تالارهای حراج در دنیا است. سادبیز فعالیت خود را از سال 1744 آغاز كرد و اولین حراجی سادبیز در 11 مارس 1744 برپا شد. در آن سال «ساموئل بیكر» چند صد كتاب كمیاب و با ارزش را به معرض فروش گذاشت. امروزه سادبیز درآمد سالیانهای در حدود 2 میلیارد دلار دارد. علاقهمندان به اشیای عتیقه و آثار هنری جهان كه به وجهه تاریخی این آثار نیز علاقه خاصی دارند، برای خرید این اشیا به لندن خیابان نیوباند و همچنین منطقه منهتن روی میآورند. سادبیز در خیابان یورك منهتن واقع است. البته سادبیز تنها حراجی مطرح برای عرضه این نوع اشیا نیست. رقیب سرسخت سادبیز برای فروش اشیای هنری و باارزش، حراجی كریستینر است نمونهای از رقابت سادبیز و كریستینر را میتوان در فروش گرانترین تابلوهای نقاش جهان مشاهده كرد. در 15 مه 1990 در تالار كریستینر، تابلویی از ون گوگ به مبلغ 5/82 میلیون دلار فروخته شد كه امروزه ارزشی در حدود 117 میلیون دلار دارد. دو روز بعد در سادبیز نیویورك تابلویی از نقاش مشهور پیكاسو به مبلغ 78 میلیون دلار، به یكی از علاقهمندان آثار هنری فروخته شد كه امروزه ارزش آن در حدود 111 میلیون دلار تخمین زده شده است. تابلوهای نقاشی تنها بخشی از آثار فروخته شده در سادبیز است. علاقهمندان به میكی موس، مجسمههای اروپایی، سرامیك و شیشه، نقاشیهای قدیمی و معاصر، همه و همه میتوانند برای به دست آوردن این آثار با توجه به پولی كه در نظر گرفتهاند، شانس خود را امتحان كنند.
شركت در حراجیهای سادبیز و كریستینر علاوه بر آنكه برای خیلیها جنبه شغلی دارد، جنبه تفریحی نیز دارد. سادبیز برای سهولت كار در امر فروش آثار نفیس هنری در سایتی كه مخصوص خود دایر كرده است، روز و ماه به حراج رفتن كالای مورد نظر را ذكر كره است. برای مثال به عنوان یادبود میكیموس، حراجی 27 سپتامبر به عروسكهای مخصوص میكیموس اختصاص دارد. البته این حراجی در شهر نیویورك برپا میشود. هنر قرن بیستم آسیا حراجی دیگری است كه در 14 جولای در لندن برپا میشود. تاریخ و ادبیات انگلیسی نیز با به حراج رفتن كتابهای مربوطه، نام حراجی دیگر سادبیز است. اگر علاقهمند به شركت در این حراجی باشید باید بدانید كه كمی دیر باخبر شدید، چرا كه این حراجی در 12 جولای برپا شد. «آلفرد توبمن» كه تجربه یك بار طلاق را در زندگی دارد، صاحب سه فرزند است و با همسر خود زندگی میكند. او تحصیلات آكادمیك را در دانشگاه میشیگان آغاز كرد اما قبل از فارغالتحصیلی از دانشگاه ترك تحصیل كرد. وی متولد بلوم فیلدهیلز در ایالت میشیگان است و عمده ثروتش را داراییهای غیرمنقول تشكیل میدهد كه بیشتر آنها پاساژهای تجاری است. وی توانست از وامی 5 هزار دلاری در سال 1950، امروزه پاساژهای تجاری احداث كند.
-
جيسن اپفل [سايت فروش عطر]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كمتر جوان 21 سالهاي به صنعت عطر به عنوان يك حرفه نگاه ميكند، ولي در 1994 جيسن اپفل ميدانست كه ميخواهد وارد اين تجارت در حال گسترش «سفارش هديه» شود. او با يادآوري آن زمان ميگويد: «ديدم خيلي از مردم خواهان راه سريع و راحتي براي سفارش هديه هستند.» جيسن اين را هم ميدانست كه ميخواهد جايگزيني براي گل، بادكنك و هديههاي متعارف ديگر ارائه كند. راهحل او عطر بود كه انتخاب مناسبي به نظر ميرسيد، ولي استفاده از شماره تلفن رايگان به عنوان كانال فروش عملي نبود. فروش نااميدكننده و هزينههاي آگهي جيسن اپفل را به وب جهاني رساند و آينده او را به عنوان بزرگترين خردهفروش عطر رقم زد.
بازرگانان اندكي ميتوانند با اطمينان كامل ادعا كنند كه در حوزه فعاليت خود بزرگترين و بهتريناند، ولي اپفل ميتواند چنين ادعايي كند. FragranceNet بيش از 1000 نام تجاري اصيل را به طريق خردهفروشي ارائه ميكند. هيچ يك از اين نامها تقلبي يا تقليدي نيستند. اپفل خاطرنشان ميكند: «ما حتي شبيه Amazon.com نيستيم كه با آن رقابت نزديك داريم.»
ولي مسئله فروش منحصر به فرد FragranceNet از اسامي تجاري و قيمتهاي تخفيفي فراتر ميرود. موفقيت اپفل در اين واقعيت نهفته است كه او با همان ديدي به بخش سرويسدهي به مشتري مينگرد كه به تخفيف قيمت نگاه ميكند. مثلا همه سفارشها، چه هديه باشند يا نباشند، كادو محسوب ميشوند. كارتهاي پيام شخصي روي هديه نيز هميشه بدون هزينه اضافي همراه سفارش فرستاده ميشوند. در طول تعطيلات ارسال سفارش رايگان انجام ميگيرد.
اگر محموله شما هديه- سفارش شخصي- نيست با پيدا كردن هديهاي براي خودتان در كنار سفارش اصلي شگفتزده نشويد. FragranceNet همراه با كالاي ارسالي يك دستنويس تشكر ميفرستد.
با اين توجه دقيق به جزئيات تعجبي ندارد كه FragranceNet در شش ماه اول كار خود بيش از 6000 سفارش انجام داد كه هريك به طور متوسط شامل 5/1 قلم كالا با جمع هزينهاي در حدود 60 دلار بود.
در وب كه مشتريها با يك كليك ماوس ميتوانند قيمتها را در مدت كوتاهي باهم مقايسه كنند نتيجه كار به مناسب بودن قيمت اقلام مختلف كالا بستگي دارد. اين نكتهاي است كه اپفل هميشه به آن توجه ميكند.
اپفل با تاكيد ميگويد: «تخفيفهاي ما را همه ميپسندند. درواقع ما از فروش محصولات Estee Lauder و Calvin Klein اصلا سود نميبريم با اين حال FragranceNet براي آنها 2% تخفيف ميدهد. ما تا جايي كه امكان داشته باشد تخفيف ميدهيم ولي اين شركتها راضي نميشوند محصولاتشان راحت از قفسههاي فروشگاههاي بزرگ خارج شوند.» اپفل در مقام مقايسه ميگويد: «ما اگر 100 Halston در انبار داشته باشيم، به احتمال زياد 10 CK One داريم.»
با وجود آنكه او نميتواند براي همه كالاها تخفيف اساسي در نظر بگيرد، قيمتهاي FragranceNet هنوز آن قدر پايين هستند كه در خردهفروشي بسياري از عمدهفروشها را شكست دهند. به همين دليل است كه اپفل هميشه از خانواده بومي آمريكايي سفارشهاي بزرگ ميگيرند. «آنها مالك يك كازينوي بزرگ در اردوگاهي واقع در ميشيگان هستند و در مركز خريد آن يك مغازه عطرفروشي دارند. محصولات اين فروشگاه اساسا توسط FragranceNet تامين ميشود.»
رمز كلي تخفيفهاي عمده FragranceNet در هزينه سربار پايين نهفته است. فروشگاه وب، برخلاف فروشگاههاي فيزيكي، مجبور نيست براي پوشاندن هزينههاي ثابت ماهانه قيمت كالاهاي خودرا به ميزان قابل توجهي افزايش دهد.
FragranceNet در روز به طور متوسط 2500 بازديدكننده دارد كه با برآورد محافظه كارانه اپفل معادل پنج فروشگاه غير آنلاين در يك مركز خريد شلوغ است. وقتي هزينه نگهداري پنج فروشگاه فيزيكي از نظر اجاره، كاركنان، فهرست موجودي، و يك جدول زماني 24 ساعته (در مقايسه با زمان فعاليت 24 ساعته وب) را هم در نظر بگيريد ميبينيد كه هزينههاي فروش غير آنلاين سر به آسمان ميزنند.
امتياز ديگر FragranceNet آن است كه نيازي به حمل فيزيكي موجودي نيست و به جاي آن نقدينگي جريان مييابد.
اپفل شانس آورد كه توانست توزيعكنندهاي پيدا كند كه علاوه بر كالاهاي شخصي ديگر يكي از بزرگترين مجموعههاي عطر دنيا را اداره ميكند. اين شركت توزيعكننده كه در اطراف منهتن و نزديك دفتر اپفل واقع است به او امكان دسترسي به عطرهايي به ارزش 4 ميليون دلار را ميدهد. انبار اين شركت توزيع را ميتوان ساختمان فرعي FragranceNet در نظر گرفت.
متوسط 70 سفارش FragranceNet در روز مستقيما از اين توزيعكننده انجام و ارسال ميشوند. ولي ترتيب كار شكل سنتي دارد چون اپفل به يكي از افراد شركت توزيع پول ميدهد تا به سفارشهاي او به طور جداگانه رسيدگي كند. همه سفارشها ظرف مدت 24 ساعت انجام ميشوند.
بزرگترين فايده اين شكل از كار براي اپفل آن است كه ميتواند همه عطرهاي موجود، كه در حال حاضر تعدادشان به حدود 1200 مورد ميرسد، و برخي عطرهاي در دست ساخت را ارائه كند.
در حقيقت اين فهرست موجودي جامع در قيمتهاي FragranceNet منعكس ميشود. گرانترين كالايي كه اين عطرفروشي وب ارائه ميكند يك بطري يك اونسي Knowing با قيمت 285 دلار است. ارزانترين آنها ادكلن Old Spice Gife Set است كه 40/4 دلار قيمت دارد.
به دليل سابقه زياد شركت توزيع/ عرضهكننده هيچ بعيد نيست كه FragranceNet عطرهايي داشته باشد كه فروشگاههاي ديگر، آنلاين يا فيزيكي، قادر به ارائه آنها نيستند. وجود چند نمونه عطر قديمي كه ديگر توليد نميشوند در فهرستي چنين گسترده غيرعادي نيست. FragranceNet از فروش آنها سود زيادي نصيب خود ميكند.
يك روز شركت سفارشي از يك سرباز قديمي معلول دريافت كرد كه متقاضي عطر مورد علاقه خود British Sterling After Shave Musk بود كه سالها است توليد نميشود. ولي FragranceNet كه به اندوخته عطرهاي ناياب دسترسي دارد آن را با قيمت 2000 دلار فروخت.
عطر كالايي جهاني ميباشد. در حال حاضر 30 تا 35 درصد بازديدكنندگان FragranceNet غيرمحلي هستند. استراليا و ژاپن بيشترين سفارشها را ميدهند، ولي FragranceNet به مناطقي مانند جمهوري اسلواكي، بلغارستان، و حتي پاكستان نيز كالا ارسال ميكند و هميشه ميكوشد توجه و رضايت مشتريها را جلب كند. براي اين منظور حتي در سايت وب امكان تبديل آسان پول رايج كشورهاي مختلف را فراهم كرده است.
داشتن مشتري بينالمللي چيزي است كه اپفل وقتي با سرويس شماره تلفن رايگان كار ميكرد حتي خواب آن را هم نميديد. او با اولين سايت وب خود نيز امكان چنين كاري را نداشت.
FragranceNet درواقع نتيجه دومين راهاندازي سايت است. راهاندازي اول در اوت 1996 صورت گرفت. سايت اوليه را بيشتر ميتوان به عنوان يك بروشور ديجيتالي توصيف كرد چون فقط به ارائه فهرست موجودي ميپرداخت و سفارشها را به شماره تلفن رايگان حواله ميداد. مشتريها در آن زمان گزينه ديگري براي سفارشدهي در اختيار نداشتند.
مدت كوتاهي بعد از راهاندازي، يك سرمايهگذار مستقل از طريق پست الكترونيكي با اپفل تماس گرفت. كمتر از يك ماه بعد اين سرمايهگذار چكي به مبلغ 100000 دلار براي راهاندازي سايت رسمي FragranceNet آنگونه كه امروز ميشناسيم صادر كرد.
اپفل با تجربه قبلي به عنوان ناشر مستقل در كالج، براي پيادهسازي و تبليغ سايت محاورهاي خود 500000 دلار بودجه در نظر گرفت. او با برنامهريزي و بودجهبندي دقيق حتي قبل از پيدا شدن سرمايهگذار قسمتي از سرمايه مورد نياز را جمعآوري كرده بود. از اين رو سرمايهگذاري 100000 دلاري، با وجود تقدير بسيار، در كمترين حد مورد استفاده قرار گرفت. اپفل با در نظر گرفتن جانب احتياط شروع به اجراي استراتژي خود براي ورود تمام عيار به عرصه تجارت الكترونيكي كرد.
او با يادآوري آن زمان ميگويد: «بهترين توصيهاي كه به ما شد اين بود كه سعي كنيم سايتي بسازيم كه مطابق با آخرين روشهاي مديريت دادهها باشد و هريك از كاركنان اين اجازه را داشته باشد كه دقيقه به دقيقه، ساعت به ساعت، و روز به روز در فروشگاه وب تغيير ايجاد كند».
اپفل با چنين ايدهاي در ذهن درصدد برآمد براي پيدا كردن طراحي وب پويا ولي كمهزينه درباره سايتهاي تجارت الكترونيكي برتر تحقيق كند. او كه معيار خود را كارايي و سهولت استفاده قرار داده بود پيش از تصميمگيري نهايي با چند سازنده تماس گرفت.
بعد از سه ماه كار همراه با سازنده در هر هفت روز هفته، سايتي كه آرزويش را در سر داشت به طور رسمي راهاندازي شد. طراحي مجدد FragranceNet با صرف 40000 دلار هزينه انجام شد كه 10000 دلار زير بودجه 50000 دلاري آن بود.
احتياط حساب شده اپفل در بودجهبندي و برنامهريزي در مراحل اوليه فعاليت نيز موثر بود. انتظارات اوليه آنقدر پايين بودند كه شركت به كلي غافلگير شد. قبل از ژوئن 1997 سايت وب ايستا فروش ثابتي داشت كه به طور متوسط به رقم ناچيز 480 دلار در ماه ميرسيد. ولي از زمان راهاندازي 2.0 FragranceNet كه برخوردار از يك فهرست موجودي بلادرنگ، سفارشدهي آنلاين امن، و يك ابزار جستجوي پيشرفته است، FragranceNet شاهد ميانگين نرخ رشد ماهانه 25% در اواخر 1997 بود يعني درست زماني كه با آهنگ رشد شكل درآمد انفجاري به خود گرفت و به ارقام سه رقمي رسيد و در دسامبر 1997 از مرز 80000 دلار گذشت.
-
كيرك كركوريان [نخبه مشرق زمين ]
شايد بتوان «كركوريان» را يك نخبه ناميد كه اكنون با 87 سال سن و ثروتي معادل 9/8 ميليارد دلار در رده چهل و يكم جدول ميلياردرهاي جهان قرار دارد
«كركوريان» يكي از مهمترين افرادي است كه به شكل و شمايل دادن به شهر «لاسوگاس» آمريكا شهرت دارد
روزهاي طلايي MGM را ميتوان روزهايي ناميد كه هر كارتوني كه توسط آن توليد ميشد, آغازش يك شير غران نمايش داده ميشد.
مهاجران در آمريكا اصولاً به دنبال گرفتن حق و امتيازهايي هستند كه با اتكا به آنها حداقل بتوانند مهاجرت خود را به اين كشور توجيه كرده باشند چه بسا بسياري از آنها آنقدر موفق ميشوند كه جزو ميلياردرهاي جهان قرار ميگيرند. فرقي هم نميكند. شايد باور عموم اين گونه باشد كه اصولاً اين شرقيها هستند كه فقط به آمريكا مهاجرت ميكنند و يا فقط مردم كشورهاي جهان سوم هستند كه «روياي آمريكايي» در سر دارند. بايد گفت كه اين گونه نيست خيلي از مهاجران در آمريكا مانند «جانكلويج» 90 ساله كه اكنون با 11 ميليارد دلار در رده سيام جدول ثروتمندترينهاي جهان قرار دارد, از كشورهاي پيشرفته و اروپايي, راهي آمريكا شدهاند. «جانكلويج» كه زماني ثروتمندترين مرد آمريكا بود, از مهاجران آلمانيتبار است. اما با اين حال باز بايد اعتراف كرد اين كشور, سرزميني بوده است كه در طول دوران حيات كوتاه خود, در جذب نخبگان ديگر كشورها موفق عمل كرده است. مخصوصاً در جذب نخبگان شرقي كه از همه بيشتر به اميد رفاه بهتر راهي آن ديار شدند. يكي ازنخبگان مشرق زمين «كيرك كركوريان» بوده است. شايد از اين نظر بتوان او را يك نخبه ناميد كه اكنون با 87 سال سن و ثروتي معادل 9/8 ميليارد دلار در رده چهل و يكم جدول ميلياردرهاي جهان قرار دارد. «كركوريان» 2فرزند دارد و در حاليكه از همسر خود جدا شده است, در لوسآنجلس زندگي ميكند. «كركوريان» در 6 ژوئن 1917 به دنيا آمد و همه كاره MGM است. كركوريان همچنين مالك Tracinda Corporation نيز است. اين شركت در «بورليهيلز» واقع در ايالت كاليفرنياي آمريكا قرار دارد. «كركوريان» يكي از مهمترين افرادي است كه به شكل و شمايل دادن به شهر لاسوگاس آمريكا شهرت دارد. همانطور كه تا به حال حدس زدهايد, كركوريان ذاتاً يك ارمنيتبار است. با اين كه خود متولد كاليفرنيا است اما پدر و مادرش از مهاجران ارمني به ايالاتمتحده بودهاند. «كركوريان» جوان با تشويقهاي برادرش و تحت تعليمات او تبديل به يك بوكسور حرفهاي شد. اما در سال 1939 تصميم گرفت پرواز كند. از همينرو به مدرسه خلباني رفت و در حين جنگجهاني دوم, «كركوريان» در لباس خلبان نيرويهوايي سلطنتي بريتانيا به استقبال جنگ رفت. «كركوريان» در سال 1945 براي اولين بار پا به شهر لاسوگاس گذاشت و زمان بسياري را صرف قماربازي كرد تا آن كه در دهه 1950 تصميم به كنار گذاشتن اين عادت ناپسند گرفت. در سال 1962 به مقدارacres 80 در فلامينگو به قيمت 960هزار دلار زمين خريد. در اين زمين «قصرسزار» ساخته شد. با فروش اين زمين در سال 1968,«كركوريان» توانست 9 ميليون دلار به جيب بزند. در سال 1967 «كركوريان» acres 82 زمين در خيابان پارادايس لاسوگاس خريداري كرد. در اين زمين كه به قيمت 5 ميليون دلار خريداري شده بود هتل اينترنشنال ساخته شد. كه در زمان خودش در نوع خود بزرگترين هتل دنيا به شمار ميآمد. در سال 1973 «كركوريان» MGM را خريداري كرد. شركت MGM كه يك استوديو معروف فيلمسازي است به همراه كركوريان هتل MGM Grand را تاسيس كرد. اين هتل نيز همچون هتل اينترنشنال در نوع خود بزرگترين هتل دنيا بوده است. در 11 نوامبر 1980 هتل اصلي MGM Grand در آتش سوخت كه منجر به كشتهشدن 85 تن شد. از اين حادثه به عنوان بدترين و تلخ ترين حادثه لاسوگاس ياد ميشود. اما اين هتل با مديريت خوبي توانست پس از 8 ماه, مجدداً فعاليت خود را آغاز كند. در سال 1986, «كركوريان» اين هتل در «لاسوگاس» و «رنو» را به قيمت 594 ميليون دلار به Bally فروخت. MGM يا Metro-Goldwyn-Mayer يك شركت رسانهاي بزرگ است كه در زمينه توليدات سينمايي و يا تلويزيوني فعاليت ميكند. از جمله شركتهاي فرعي MGM ميتوان به United Artists Corporation و Orion Pictures Corporation اشاره كرد. در سال 1969 «كركوريان» جيمز تي آوبري را به سمت رياست اين شركت مصوب كرد. «كركوريان» با فروش سيستم توزيع MGM در سال 1973 خود را به تدريج از فعاليتهاي روزانه MGM كنار كشيد. روزهاي طلايي MGM را ميتوان روزهايي ناميد كه هر كارتوني كه توسط آن توليد ميشد, آغازش يك شيرغران نمايش داده ميشد. اين شير اصولاً در اول كارتونهاي تام و جري وجود داشت. MGM در دهه 1930 تبديل به بزرگترين شركت فيلمسازي هاليوود شد. در اين دهه فيلمهاي كلاسيكي چون گراندهتل و سريال تارزان ساخته شد و ستارگاني چون گرتاگاربو و جوان كرافورد در عالم سينما معرفي شدند. در بين سالهاي 1936 و آغاز جنگ جهاني دوم, اين شركت به توليد فيلمهاي ماندگار ديگري روي آورد. فيلم بربادرفته شايد معروفترين فيلم توليدشده در اين دوره باشد. با شروع جنگ جهاني دوم و فعاليت سينماي آلمان نازي, MGM
به توليد فيلمهاي جنگي و مناسب با وضيت, آمريكاي آن روز روي آورد. با روي كارآمدن «كركوريان» در سال 1969 , اين شركت بسياري از امكاناتش را فروخت. توليدات MGM در دهه 70,به شدت افت كرد. اما با اين حال در اين دوران نيز اين شركت توانست فيلمهاي ماندگاري چون Shaft , Logans Run و Fame يا شهرت توليد كند. از 1997 تا كنون نيز اين شركت فيلمهاي پرطرفداري چون فيلم Legally blond جيمز باند را توليد كرده است.
-
Sandy Weill [بنيانگذار «Citigroup» بانك اول دنيا]
«Sanford I.Weill» متولد 16 مارس 1933 در ايالات متحده هماكنون به عنوان بنيانگذار و مدير بانك بينالمللي «Citigroup» در رديف ثروتمندترين افراد دنيا جاي گرفته است. براساس آمار ارائه شده در مجله اقتصادي «Forbes» سرمايه خاص او به بيش از 5/1 ميليارد دلار ميرسد كه در كنار آن 16679677 سهم از سهام «Citigroup» به ارزش 740 ميليون دلار را در اختيار دارد. او كه در اكتبر سال 2003 خود را از سمت مديريت بانك بازنشسته كرد، دريافت كه توان دوري از كار و فعاليت را ندارد و مجددا براي مدت 3 سال (تا سال 2006) قراردادي امضا كرد و به عرصه فعاليت بازگشت.
در سال 1955 سه اتفاق مهم در زندگي «Sandy» روي داد. ابتدا او مدرك كارشناسي اقتصاد خود را از دانشگاه «Cornell» دريافت كرد، سپس براي كمپاني «Bear Stearns» در بورس «Wall Street» مشغول به كار شد و سرانجام در 20 ژوئن آن سال با دختري به نام «Joon Mosher» ازدواج كرد و اينگونه زندگي مشترك خود را آغاز نمود. يكسال بعد به سبب فعاليتهاي فراوان او براي شركت، مدرك رسمي شركت براي حضور در «Wall Street» به او داده شد و به اين ترتيب توانست رسما معاملات شركت را پيگيري نمايد و در ازاي انجام معاملات مختلف، سهم قابل توجهي دريافت ميكرد. اندكي بعد براي خودش دفتري دست و پا كرد و ساعتها پشت ميزش مينشست تا كسي به او تلفن بزند و تقاضاي عقد قرارداد با «Bear Stearns» را نمايد؛ اما دريغ از حتي يك تلفن و يا يك مشتري! تنها مشتري روزانه او مادرش بود كه هرروز براي باخبر شدن از اوضاع و احوال به دفترش سر ميزد و ديگر اتفاق خاصي نميافتاد تا فردا! اوضاع كار به شدت سخت شده بود و «Sandy» و خانوادهاش شرايط دشواري را پشتسر ميگذاشتند. هنگامي كه «Joan» شرايط را اينگونه ديد تصميم گرفت تا خودش دست به كار شود و به سراغ يكي از دوستان قديمياش به نام «Michael Weinberg» رفت و از او خواست تا براي كمك به همسرش چند مشتري پيدا كند. خود «Joan» نيز كه همسرش را روزبهروز افسردهتر ميديد، هرروز چند مرتبه با دفتر او تماس ميگرفت و به او دلگرمي ميداد.
به هر ترتيبي كه بود اوضاع سخت مالي پشتسر گذاشته شد و در سال 1960، «Sandy» به همراه چند تن از دوستاني كه در «Wall Street» پيدا كرده بود، شركتي بنا كردند و در آن به انجام معاملات تجاري براي ديگر كمپانيها مشغول گشتند. اين شركت كوچك كه بارها و بارها به دليل جابجايي شركا تغيير نام داده بود، همواره يك چيز ثابت را در اختيار داشت و آن نام «Weill» به عنوان مدير شركت و جهتدهنده انواع قراردادهاي مختلف بود. از همينرو در سال 1979 كمپاني او كه حال «Shearson Loeb Rhodes» نام داشت به چنان وسعت و شهرتي در «Wall Street» دست يافت كه به عنوان دومين شركت واسطه تجاري صنايع در اين عرصه شناخته شد.
در سال 1981 «Weill» تمامي سهام شركت را به «American Express» به قيمت 930 ميليون دلار فروخت و خود در سمت يكي از مديران «American Express» و همچنين مديرعامل بخش بيمه اين كمپاني جاي گرفت. اما از آنجا كه «Weill» و «James Robinson» مديرعامل «American Express» اختلاف نظرهاي شديدي پيرامون مسائل تجاري و نحوه انجام معاملات با يكديگر داشتند، در آگوست 1985 «Weill» در سن 52 سالگي از سمت خود استعفا داد.
با ترك «American Express» او به تلاش براي خريد و در اختيار گرفتن «BankAmerica» روي آورد، اما عليرغم مذاكرات فراوان موفق به انجام اين امر نشد. اندكي بعد به سراغ يك موسسه اقتصادي ديگر با نام «Commercial Credit» رفت و آن را خريد و در سال 1986 با سرمايهگذاري 7 ميليون دلار از سرمايه شخصياش در اين شركت، هدايت آن را در اختيار گرفت.
با قرار گرفتن «Weill» در جايگاه مديريت «Commercial Credit»، هزينههاي اضافي كمپاني به يكباره كاهش محسوسي پيدا كرد و قوانين جديدي در آن وضع شد كه همه اين تغييرات سبب گرديد تا در عرض يكسال شركت به عنوان يكي از برترين موسسات مالي در كشور نام گيرد. در 1987 «Weill» كمپاني بيمه «Gulf» را خريداري كرد. يكسال بعد با پرداخت مبلغ 5/1 ميليارد دلار يكي از بزرگترين شركتهاي بيمه آمريكا با نام «Primerica» را از آن خود كرد.
در سال 1992 با پرداخت مبلغ 722 ميليون دلار توانست در بهترين شرايط، زماني كه به دليل سرمايهگذاريهاي نادرست، ارزش سهام كمپاني بيمهاي «Travelers In Suronce» كاهش پيدا كرده بود، 27 درصد سهام آن را خريداري نمايد.
در سال 1993 شركت سابق خود را كه به «American Express» فروخته بود در ازاي پرداخت 2/1 ميليارد دلار بازپس گرفت و در پايان همان سال تمامي سهام كمپاني «Travelers» را به قيمت 4 ميليارد دلار خريداري كرد و نام آن را به «Travelers Group» تغيير داد. در سپتامبر 1997 او همچنين كمپاني «Salomon» را در ازاي خريد سهام آن به ارزش 9 ميليارد دلار از آن خود نمود.
در آوريل سال 1998 «Travelers Group» اعلام كرد كه براساس يك قرارداد 76 ميليارد دلاري بين اين كمپاني و بانك «Citicorp» اين دو در هم ادغام شده و بانك«Citigroup» شكل ميگيرد. اما براساس قوانين ايالات متحده يك موسسه بهطور همزمان اجازه انجام عمليات بانكي و بيمهاي را ندارد و اين مساله مشكل بزرگي براي «Citigroup» محسوب ميشد. از همان زمان تا به حال «Weill» به دنبال جلب نظر نمايندگان كنگره براي لغو اين قانون همانند بسياري از كشورهاي اروپايي است كه در صورت شكست او و عدم لغو اين قانون «Citigroup» اجازه انجام امور بيمهاي را نخواهد يافت.
در اول اكتبر سال 2003 به دنبال بازنشستگي «Weill» از مديرعاملي «Citigroup» «Chuck Prince» در جاي او نشست ولي اندكي بعد «Weill» مجددا به صحنه بازگشت اما اين بار به عنوان يكي از اعضاي هيات مديره به فعاليت مشغول شد.
خلاصهاي از عملكرد «Citigroup» در سال مالي گذشته
در عرصه رقابت بسيار سنگيني كه ميان بانكهاي مختلف دنيا كه در سال مالي 2004 روي داد، كشورهاي آمريكا، ژاپن، آلمان، فرانسه و انگليس درصدر اين رقابت فشرده ايستادند و كشورهاي تركيه و سوئيس و هلند نيز با تمام قدرت به پيشروي جهت كسب مقامهاي برتر پرداختند. آنچه در اين ميان شگفتي صاحب نظران اقتصادي را برانگيخت پيشرفت چشمگير بانكهاي ژاپني بود كه با پشت سر گذاردن دوران ركود سخت اقتصادي در آسيا مجددا توانستند خود را با سرعتي باورنكردني به عرصه رقابت پيشين بازگردانند و جايگاه گذشته خود را حفظ نمايند.
اما از ميان تمامي آمارهايي كه اعلام شده است، بانك «Citigroup» توانسته است در سال گذشته مقام اول بسياري از شاخصهاي بانكي را از آن خود نمايد و در مجموع در صدر جدول بانكهاي برتر جهان قرار گيرد. به عنوان نمونه در بخش سرمايهگذاري «Tier one» اين بانك آمريكايي با سرمايه 66871 ميليون دلاري توانست بالاتر از رقيب فرانسوي خود در مكان اول جاي گيرد. از سويي ديگر اگرچه در بخش داراييهاي منقول «Citigroup» با 1264032 ميليون سرمايه بعد از بانك ژاپني «Mizuho Financial Group» با سرمايه 1285471 ميليون دلار قرار گرفت، اما برتري آن در شاخص بانكي «Market Capitalisation» كه با قرار گرفتن در رديف اول با مبلغ سرمايهگذاري 243473 ميليون دلار كه بالاتر از «Bank of America» جاي گرفت، ثابت كرد كه در سال 2004 «Citigroup» را ميتوان به عنوان بانك اول جهان لقب داد.
-
Lorenzo Zombrano [سومين توليدكننده سيمان در جهان]
Lorenzo Zambrano يكي ديگر از ميليارددرهاي مكزيكيتبار است . وي در حال حاضر رئيس هياتمديريه سومين توليدكننده سيمان در جهان است . لورنزو در سال 1966 ، مدرك ليسانس خود را در رشته مهندسي مكانيك از دانشگاه monterryTechnologic de دريافت كرد. سپس به آمريكا رفت و براي ادامه تحصيلات وارد دانشگاه معتبر استنفورد شد .
او توانست در سال 1968 ، با دريافت مدرك فوقليسانس ، از اين دانشگاه فارغاتحصيل شود . در همان سال به CEMEX ، سومين توليدكننده سيمان در جهان پيوست . در سال 1985 مدير اجرايي CEMEX شد . از 1991 تاكنون نيز رئيسهياتمديره اين شركت است . البته لورنزو فعاليت خود را تنها منحصر به كار در CEMEX نكرده است . او عضويازهياتمديرهشركت هايAlfa Banane،GrupoFinanciero، Femsa،ICA،Televisa و همچنين Vitro است . لورنزو علاوه بر شركتهاي مذكور درهياتمديره يكي از بزرگترين توليدكنندگان كامپيوتر در جهان، يعني IBM حضور دارد و عضوي از مديريت دايملركرايسلر به حساب ميآيد . مانند خيلي از مديران كه شغلهاي فراواني دارند، علاوه بر تمام شركتهايي كه نام آنها را برديم ، لورنزو عضو هياتمديره Citgroup lnternational Advisory Board نيزهست . دانشگاه Technologic de monterry كه زامبرانو از آن فارغ التحصيل شد،معتبرترين دانشگاه خصوصي در مكزيك و آمريكاي لاتين است . اين ميلياردر مكزيكي،رياست اين دانشگاه را برعهده داشته و عضوهياتامناي دانشگاههاي Americas socity ، Stanford Business tdhoolوConservation lntemational نيز هست . ممكن است عجيب به نظر برسد كه اين هياتمديره يكي از بزرگترين توليدكنندگان سيمان در جهان، چگونه اين همه شغل دارد . اما عجيبتر آن است كه لورنزو عضوهيات امناي موزه هنرهاي معاصرMoneterry نيز هست . وي تاكنون جوايز بسياري به خاطر مديريت خوبش دريافت كرده است كه خيلي از آنها بسيار معتبر هستند. از جملهجوايز مديريتي لورنزو، جايزهErnest CArbuckle Award است كه در سال 1998 توسط انجمن فارغالتحصيلان دانشگاه Stanford Business shool ،به وي اهداشد. لورنزو اكنون 60 سال سن دارد.مجرداست وهيچ فرزندي ندارد.به احتمال بسيار قوي مجردبودنش باعث شده است كه وقت بسياري را براي فعاليتهاي گسترده اقتصادي و همچنين برعهده گرفتن مديريت شركتها و سازمانهاي مختلف داشته باشد. درسال 2003، ثروتي كه فوربس در مورد لورنزواعلام كرد، عددي معادل 2 ميليارد دلار بود.در سال 2001،يكي از مجلات آمريكايي به نامWall street Journal ،مطلبي راعليه لورنزوچاپ كرد كه اين مقاله باعث شد از محبوبيت وي در كشورش كاسته شود.اين مجله زامبرانو را متهم كرد كه با فقيرتر كردن كشور مكزيك،توانسته است Cemexرا ثروتمندكند .
لورنزو توانسته است از طريق خريد كارخانههاي سيمان دركشورهايديگرنظير پورتوريكو، كاستاريكاو همچنين فرانسه،Cemex را گسترش دهد.Cemex بزرگترين عرضهكننده بتونآماده در جهان است.اين شركت در سال 1906 در مكزيك تاسيس شد.دفتر اصلي آن در مونتري است و فعاليت خود را در كشورهاي مختلف جهان توسعه داده است.Cemex،در20كشور آمريكايي،آسيايي،اروپايي،آ فريقايي وكشورهاي حوزه درياي كارائيب فعاليت دارد. در دهه 1960،Cemex فعاليت خود را با احداث چندين كارخانه در مكزيك گستردهتر كرد و در سال 1976 سهام خود را در بورس مكزيك به عموم عرضه كرد. در همان سال،Cemex بزرگترين توليدكننده سيمان در مكزيك شد .
در سال 1982 فعاليت خود را در بازارهاي جهاني تاحد زيادي گسترش داد . به طوري كه صادرات خود را به خارج دو برابر كرد . در سال 1987و1988 ،Cemex توانست خود را به يكي از 10 شركت برتر توليدكننده سيمان در جهان تبديل كند . در سال 1992 ، Cemex با خريد دو شركت اول توليدكننده سيمان در اسپانيا، به گسترش خود ادامه داد و با پيش گرفتن همين سياست در سال 1994 ،بزرگترين توليدكننده سيمان در ونزوئلا را تحت مالكيت خود درآورد. در همان سال كارخانههايي را نيز در پاناماو ايالاتمتحده خريداري كرد . در سال 1955، در جمهوري دومينيكن،كارخانه ديگري به كارخانههاي قبلي Cemex افزوده شد و در نهايت در سال 1996 ،باخريدسهام عمده يك شركت كلمبيايي،Cemex به سومين توليدكننده سيمان در جهان تبديل شد.Cemex در مصر،اندونزي،فيليپين، تايلند و لندن فعاليت گستردهاي دارد. بايد منتظر ماند و ديد كه آيا Cemex به كارخانههاي ايراني هم نظر دارد يا خير.
-
جیمز كیمزی [شركت AOL]
AOL یا نام كامل آن America online یك شركت بزرگ خدمات اینترنت (ISP) است. امروزه AOL شهرتش در آمریكا در این است كه یكی از بهترین و بزرگترین ارایه دهندگان سرویسهای اینترنت است. رقبای اصلی AOL دو شركت MSN و مایكروسافت هستند. اگر مایل باشید میتوانید سری هم به سایت این شركت در اینترنت به آدرس
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بزنید. مقر اصلی AOL در دولس ایالت ویرجینیا است و البته در شهرهای دیگر جهان نیز به طور منطقهای اداره كل دارد. برخی از این شهرها عبارتند از: سائوپولو در برزیل، شانگهای چین، سیدنی استرالیا، لندن، تورنتو، توكیو و پاریس. AOL در ابتدا فقط به مشتریان خود امكان این را میداد كه یك مودم به قیمت 95/49 دلار خریداری كنند و 15 دلار بابت راهاندازی آن بپردازند و سپس بابت هر ساعت كه آنلاین میشوند یك دلار بدهند تا فقط بتوانند به صورت آنلاین بازی كنند و از امتیازات یكدیگر باخبر شوند. در دهه 90 میلادی شركت AOL جزو اولین شركتهایی بود كه به مشتریان خود كه نه نظامی بودند و نه دانشگاهی سرویس خدمات اینترنت ارایه میكرد. تنها كافی بود كسانی كه مایل به استفاده از اینترنت بودند مشترك AOL میشدند. با اینكه شركتهای ISP در آن دوران به صورت قارچ گونهای رشد پیدا كرده بودند، اما سرویس خوب AOL باعث شد تا خیلی زود نیم میلیون نفر را مشترك خود كند. AOL تاكنون بازاریابی وسیعی را انجام داده است. این شركت به بیش از 100 میلیون خانوار CD و دیسكت فرستاده تا صرفا از طریق اجرا كردن برنامههای ذخیره شده بر آنها بتوانند از سرویس اینترنت بهرهمند شوند. خیلی از مردم اكنون این CDها را كه طرح ملی گوناگونی دارند به چشم یك كلكسیون جذاب نگاه میكنند در اواخر دهه 90 و اوایل سال 2000، AOL پروژههای مختلفی را خریداری و از آنها حمایت كرد. برای مثال این شركت Nullsoff سازنده برنامه Winamp كه اكنون در تمام كامپیوترها برای پخش mp3 استفاده میشود. به مبلغ 86 میلیون دلار خریداری كرد و یا از netscape رقیب اصلی مرورگر مایكروسافت حمایت كرد. اما شخصیت مهمی كه باعث موفقیت AOL شده است كسی نیست جز جیمز كیمزی. كیمزی در شهر واشنگتن دی سی به دنیا آمد و در ویرجینیا بزرگ شد. هر چند كه حقوق كارمندی پدرش به سختی كفاف زندگی 5 فرزندش را میداد.
اما مادر خانواده تاكید داشت كه باید آموزش و تحصیل بچهها به بهترین شكل صورت پذیرد و پسرش كیمزی را تشویق كرد تا با خواندن درس به صورت عالی بتواند بورس تحصیلی دریافت كند. كیمزی پس از یك ترم در دانشگاه جورج تاون، وارد دانشگاه آكادمی ارتش در وست پونیت شد بعد از فارغالتحصیلی با درجه ستوانی به عنوان تفنگدار نیروی هوایی در ارتش آمریكا مشغول خدمت شد و در جریان مداخله آمریكا در جمهوری دامینك شركت داشت او دو بار نیز به ویتنام رفت و در آنجا زبان ویتنامی را فراگرفت و با مردم آنجا خو گرفت. بعد از بازگشتش به ایالات متحده، كیمزی به دنبال كسب و كار و تجارت رفت و سرمایه خود را وارد حرفه رستوران داری و شركتهای سرمایه گذاری و بنگاه معاملات املاك و همچنین خدمات IT كرد. در سال 1985 شركت Quantum computer Service را تاسیس كرد و از خدمات استیوكیس در راهاندازی شركت بهرهمند شد. در سال 1990 نام این شركت را به AOL تغییر داد. امروزه AOL بیش از 11 میلیون مشترك دارد و از تمام رقبای خود پیشی گرفته است و در دهه اول كار شركت جیمز كیمزی به عنوان رییس اجرای AOL فعالیت میكرد. اما در سال 1995 او این مسوولیت را به «استیوكیس» واگذار كرد. در سال 1997 «جیمز كیمزی» از هیات مدیره شركت استعفا داد كه فعالیت گسترده تری را در بنیاد AOL كه یك بنیاد خیرخواهانه با پشتیبانی AOL است را داشته باشد، با این حال كیمزی هنوز هم بیش از نیم میلیون سهم در AOL دارد. از طریق بنیاد خیریه AOL، پدر و مادران و همچنین معلمان، پول تحصیل فرزندان را از طریق اینترنت دریافت میكنند و همچنین این شركت از سازمان های غیرانتفاعی كه كارگران AOL در آن به طور داوطلبانه كار میكنند حمایت میكند. بنیاد خیریهAOL از سازمان هایی كه در زمینه خدمات اجتماعی فعالیت میكنند پشتیبانی میكند البته این بنیاد امكان این را فراهم كرده است كه كاركنان شركت AOL كه تعداد آنها بالغ بر 7 هزار نفر است در صورت نیاز به این بنیاد مراجعه كنند.
جیمز كیمزی اكنون خانه خود را در شهر واشنگتن جایی كه در آن به دنیا آمده است مستقر كرده و فعالیت های خیرخواهانه اش را در كمك به بیماران معلول فكری ادامه می دهد.
AOL امروزه بزرگترین ارایه دهنده خدمات اینترنت در آمریكا به حساب میآید.
-
Tommy Hilfiger [طراح بزرگ لباس]
هنر طراحي لباس براي گروههاي مختلف اجتماعي و همچنين براي سنين متفاوت از جمله مشاغلي است كه امروزه از رونق بسيار خوبي بهرهمند شده است. لباسهايي كه هر روزه با رنگ و طرح جديد به بازار ميآيند همگي زائيده فكر و هنر كساني است كه در پشت ماركهاي مختلف پوشاك مشغول فعاليت و برنامه ريزي هستند. در دنياي امروز اين مساله به حدي قوت يافته است كه گاها از طراحان لباس به دليل نفوذ بسيار بالايي كه در اقشار مختلف جامعه كسب كردهاند در مقاصد مختلف اقتصادي و حتي سياسي استفاده ميشود. اگر چه مصرف كنندگان تنها در فروشگاههاي پوشاك اقدام به خريد لباس خود مينمايند اما در حقيقت آنها فكر پشت پرده آن لباس و يا آن طرح را خريداري ميكنند و به همين سبب هميشه به طور ناخواسته در پشت سر اين طراحان حركت و به سوي اهداف آنها پيش ميروند.
يكي از اين طراحان صاحب نفوذ كه پوشاك خود را تحت نام تجاري « Tommy» عرضه ميكند «Tommy Hilfiger» است كه تقريبا بدون هيچ پشتوانه اقتصادي و تنها با اتكا به توانايي و استعداد خودش توانسته است در رقابت سخت و نفس گير امروزي شركت نمايد و نام خود را در بالاي ليست طراحان بزرگ پوشاك جاي دهد.
«Thomas Jacob Hilfiger» در 24 مارس 1951 در «Elmira» از توابع نيويورك به دنيا آمد. خانواده ايرلندي و كاتوليك «Hilfiger» ، 9 فرزند داشت كه «Tommy» فرزند دوم خانواده به شمار ميرفت. نكته جالبي كه در مورد زندگي دوران كودكي او مشاهده ميشود علاقه شديد او به خلق طرحهاي نوين اما كودكانه لباسها بود. اينگونه كه گفته ميشود در زمان كودكي و نوجواني «Tommy» هميشه لباسهاي خود و گاها خواهر و برادرهاي كوچكترش را به دور از چشم ديگران برميداشت و در فرصتي مناسب طرحهاي خود را كه بيشتر به پاره شدن و يا غير قابل مصرف شدن لباسها ميانجاميد، بر روي آنها پياده ميكرد. اين مساله به شدت خشم پدر و مادر و اطرافيان را برانگيخته بود و هميشه موجب تنبيه سخت او ميشد.
در سن 18 سالگي همزمان با پايان دوره دبيرستان «Tommy» تصميم گرفت كه به جاي ورود به دانشگاه و ادامه تحصيل، وارد بازار كار شود و استعداد خود را در اين زمينه امتحان نمايد. از همين رو مغازه كوچكي براي خود دست و پا كرد و به كار مشغول شد. كار او اينگونه آغاز شد كه هفته به هفته به شهر نيويورك ميرفت و شلوار جين و كتان خريداري ميكرد و براي فروش به اهالي شهر كوچكشان به مغازه ميآورد. او كه هميشه سليقه مردم برايش از اهميت بالايي برخوردار بود سعي داشت تا هميشه شلوارهاي مورد دلخواه و سفارش داده شده مشتريانش را هر طور كه شده تهيه كند و به دست آنها برساند. او حتي نام مغازه كوچكش را «The people place» نهاد تا جلوه بيشتري به اين مساله بخشد.
در اين مدت كه او همواره به دنبال برآوردن سفارشات مشتريان بود دريافت كه طرحهاي موجود در بازار نميتواند جوابگوي نيازهاي مصرف كنندگان باشد و ظهور طرحهاي جديد با رنگ و مدلهاي متفاوت را به شدت ضروري ميپنداشت. از اين رو در سن 25 سالگي تصميم گرفت تا به همراه همسرش «Susie» به نيويورك رود و توانايي خود را در طراحي امتحان نمايد.
ورود «Tommy» به نيويورك و آشنايي او با «Mohan Murjani» كه خود امتياز طرح شلوار جين «Gloria Vanderbilt» را در اختيار داشت، نقطه مهمي در زندگي «Tommy» به حساب ميآيد.
او كه ايده و طرحهاي بسياري در ذهن داشت به كمك دو تن از دوستانش كمپاني «Murjani» را كه در معرض ورشگستگي بود خريداري نمود و يكسال بعد آن را با نام «Tommy Hilfiger Inc» به ثبت رساند. اندكي بعد با به بازار فرستادن طرحهاي «Tommy» و جلب نظر بسياري از مصرف كنندگان روزهاي شهرت «Hilfiger» آغاز شد و در عرض مدت كوتاهي كمپاني را به سهامي عام مبدل ساخت و وارد بورس كرد.
از آن دوران تا به امروز تنوع مدلهاي جديد «Tommy» به حدي بوده است كه كارشناسان اين حرفه«Hilfiger» را در ليست چهار طراح بزرگ ايالات متحده جاي دادهاند و در چند سال پياپي او را طراح شماره يك خواندهاند. طرحهاي او كه ابتدا تنها محدود به شلوارهاي جين ميشد، امروزه وسعت بينظيري گرفتهاند و در مدلهاي كتان و اسپرت، لباس هاي زنانه، كودكانه ، كفش هاي مردانه و زنانه، عينك، خوشبو كنندههاي مختلف و حتي در مبلمان خانه نيز مشاهده ميشوند.
«Hilfiger» كه تجارت خود را در يك مغازه كوچك محلي آغاز كرده بود حال نام تجاري خود را تقريبا در تمامي اذهان خانوادهها جاي داد و شهرت آن را بيش از پيش نموده است.
اگر چه اكثر مصرف كنندگان نام «Tommy» را ميشناسند نه «Hilfiger» را، اما نكته مهم اينجاست كه عدم آشنايي با فرد شماره يك پشت اين نام تجاري هرگز باعث نشده است كه آنها لحظهاي از حركت در مسيري كه فكر اين فرد آن را آماده ساخته است باز بمانند.
استقبال فراوان مردم از برند «Tommy» سبب شده است تا مراكز مختلفي چون موسسه طرح و مدل آمريكايي هر ساله نام «Hilfiger» را در بالاي ليست خود جاي دهند و به سبب پيشرفتهاي هر روزهاش هدايايي به او تقديم نمايند.
در حال حاضر اين طراح ميلياردر به همراه همسر و چهار فرزندش در «Greenwich» مشغول گذراندن روزهاي خوش و به ياد ماندني زندگي است.