هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچيد
در رهگذار باد نگهبان لاله بود
بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح
آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود
-----------
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچيد
در رهگذار باد نگهبان لاله بود
بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح
آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود
-----------
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دل من دیگه تو رو لایق عشق نمی دونه
دل من خسته شده نمی کشه نمی تونه
تو یه خوابی تمومش کن بزار باشه چشای من
از این راه پر از چاله دیگه بریده پای من
با سلام
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد *** عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد *** چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل *** تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
دیشب که تو دادی به من آن زهر نگاهت
امشب به مزارم سبب عذرو دعا چیست؟
تا كي مي صبوح و شكر خواب بامداد
هشيار گرد هان كه گذشت اختيار عمر
دي در گذار بود ونظر سوي ما نكرد
بيچاره دل كه هيچ نديد از گذار عمر
رنگی کنار شب
بی حرف مرده است .
مرغی سیاه ـمده از راه های دور
می خواند از بلندی بام شب شکست
سرمست فتح آمده از راه
این مرغ غم پرست .
با سلام
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست *** تا بندهی تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو *** خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
تكيه بر تقوي و دانش در طريقت كافريست
راه رو گر صد هنر دارد توكل بايدش
با چنين زلف و رخش بادا نظربازي حرام
هر كه روي ياسمين و جعد سنبل بايدش
شدم چون قصه فراموش ترین
ای دل از وسوسه زلف تو مغشوش ترین
وقتی که در ایوان دلتنگیهایت
می نشینی
وقتی که در پشت یک پنجره بارانی
بی هوا شاعر میشوی
کسی هست که میشود
به او پناه برد
کسی که در شب میتوان
دلتنگیها را با او قسمت کرد
نگاهت را
از سنگفرش خیس و سرد کوچه های باران زده
جدا کن
می توان
از تاریکیها گذشت
می توان
خود را در کوچه های سبز باور
دوباره یافت
یک نفر هست
شب دلتنگی ات را
با او قسمت کن
تنها با من .