من بندهي عاشق خدايي هستم - کز مهر ولي(ع) پاک او سرمستم
من مفتخرم گداي کوي علي ام - از مرگ نترسم به شفيع دل بستم
Printable View
من بندهي عاشق خدايي هستم - کز مهر ولي(ع) پاک او سرمستم
من مفتخرم گداي کوي علي ام - از مرگ نترسم به شفيع دل بستم
meisam جان ممنون از این که اینجا فعالیت می کنی ، اما فکر می کنم اینجا در مورد اسرار ماورا صحبت می کنیم نه عشق شما (یا شاید اون کسی که این شعر رو گفته ) به شخصیت داخل شعر.
شاید بهتر بود توی انجمن مشاعره مطرح می کردی.
بازم ممنون از توجه شما... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
مساله ی تناسخ می گه انسان وقتی میمیره دوباره زنده میشه و این روند تا زمانی که انسان بتونه خودشو کامل کنه ادامه پیدا میکنه اما سوال اینجاست
بهشت و جهنم چی میشه
و اینکه اگه همه بتونن خودشونو کامل کنند پس دیگه كسي به جهنم نمیره
با سلام به دوستان عزيز
يه مطلب جديد در مورد آگاهي
ظرفيت آگاهي
جوينده بايد بداند كه ظرفيت آگاهي او در صورتي افزايش مي يابد كه اشتياق او براي حقيقت افزايش پيدا كند.در نتيجه بواسطه،همين تلاشهاي خود آگاهانه است كه مي تواند به جاي اينكه در مسير معرفت به موجودي "منفعل" مبدل شود،به صورت موجودي با انگيزشهاي شخصي شكوفا گردد و وارد ابعاد متعالي و بالاتر معنوي شود.فضايي كه مي تواند به جاي تجربه پديده هاي ميرا و محدود، پديده هاي ناميرا و نامحدود را تجربه كند.
شاد باشيد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه سایت در زمینه ی هاله بینی
روزی دو نفر در دریا مسافرت کردندکه کشتیشان دچار طوفان شد و در هم شکست ان دو به جزیره ای نامسکون رسیدند و با شاخ و برگ درختان کلبه ای ساختند یکی ازانان مرد بی اعتقادی بود و دیگری روحی خداجوی داشت
او معتقد بود هر انچه پیش می ایدبرای خیر و خوبی ماست که مرد بی ایمان او را مسخره می کرد اما هر دو می توانستند با هم کنار بیایند هر روز با هم به کنار دریا می رفتند و دستمالی را تکان می دادند به امید اینکه کشتی از انجا بگذرد وانان را ببیند و نجات دهد بدین ترتیب عصر به کلبه برمی گشتند یک روز عصر که به کلبه ی خود مراجعت می کردند دیدند که کلبه اتش گرفته وبه خاکستر تبدیل شده است مرد بی ایمان خشمگین شد و رعد و برق را که موجب اتش سوزی شده بود نفرین کرد اما مرد با ایمان گفت: دوست من دلتنگ مباش حتما در اینکار خیر و صلاحی برای ما بوده و خداوند خیر و صلاح ما را می خواهد. مرد بی ایمان خشمگینتر شد و گفت: تو و این خدایت. من دیگر با تو کاری ندارم
عصر روز بعد وقتی به کنار ساحل رفتند کشتی کوچکی را دیدند که منتظرشان است ناخدای کشتی به انان گفت روز قبل دیده بودند دودی از جزیره بلند می شود از این رو تصور کده بودند کسی انجا زندگی می کند و نیاز مند کمک است
ایمان با دیده ی قلب به همه چیز می نگرد. مرد با ایمان اینچنین خود را به خداوند تسلیم می کند همیشه در امان است وقتی که خداوند راهنما باشد همه چیز را فراهم می کند و کارهای او شگفت انگیز و راز امیز هستند
راستی چرا اینجا کسی حرف نمیزنه
اقا چرا تو برجك مون ميزني .من بايد از يكجايي شروع بكنم يا نه؟؟؟؟؟؟
بله راست ميگن
شما بفرما
هرچه مي خواهد دل تنگت در مورد اسرار ماورا بفرمائييد
meisam. جان شما من کاره ای نیستم که بخوام با حرفم خدای نکرده شما رو ناراحت کنم . فقط ما دلمون می خواد تاپیک از مسیر اصلی خودش منحرف نشه. شما در مورد اسرار ماورا از هر جایی دوست دارین شروع کنید . ما هم مشتاقانه دنبال می کنیم.
امیدوارم از من ناراحت نشده باشی. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول می تونم بپرسم نظر شخصی شما در مورد تناسخ چیه ؟ آیا چیزی که نوشتید نظر شخصی شما هست؟نقل قول:
نوشته شده توسط yasamin_matin
مساله ی تناسخ می گه انسان وقتی میمیره دوباره زنده میشه و این روند تا زمانی که انسان بتونه خودشو کامل کنه ادامه پیدا میکنه اما سوال اینجاست
بهشت و جهنم چی میشه
و اینکه اگه همه بتونن خودشونو کامل کنند پس دیگه كسي به جهنم نمیره
شاید بتونیم در موردش بحث کنیم.