من در زیر کهکشان غمگین و اشک باران باز هم
با لـــبان خـــنـــدان و دســتـان باز
در کنار تو استاده ام
من در سفر دور و در هجرت دراز باز هم
با تکیه بر سایه ات و نگاه بر چشمانت
در کنار تو استاده ام
سوگند
برآن نگاه گرم اول و قلب پراحسـاس پاک
و بر آن روح شــــاد و بـیــنــظـیــر
درکنار تو استاده ام
سوگند
بر آن لبان لطیف و چشمان پر نور
و بر آن قامت بلند وعنبر تن خوشبویت
در کنار تو استاده ام
سوگند
بر دیوانگی و ســنـــــگســـاری مجـنون
و بر عهـد و پیمان لـیـلیی با وفا
در کنار تو استاده ام
سوگند
برتیشه ای فرهاد و اشک های سـرد شرین
و بر حسن یوسف و بی درمانی زلیخا
در کنار تو استاده ام
ترا قسم
بر آن آشنایی یکباره و شناسایی همیشگی ما
بیا بیبین
هنوز هم خاک بر سر و بی سر پا در کنارتو استاده ام
ترا قسم
بر آن دوســـــتی دیـریـــنـــه و بـی مــدهـی ما
بیا بیبین
هنوز هم تک و تنها و رنجور در کنار تو استاده ام
...