-
با كاظم اوليايى يك روز قبل از صدر نشينى جنگ را شروع مى كنمقلعه نويى: ليست تيم ملى
قلعه نويى: ليست تيم ملى باعث دردسر ما است
امير قلعه نويى بعد از مدت ها با خيالى آسوده ورزشگاه آزادى را ترك كرد. شكست دادن راه آهن كه با استقلال روابط حسنه اى هم دارد، صدرنشينى را براى آبى ها به همراه داشت. استقلال در حالى صدر جدول را به دست آورد كه مثل سال گذشته باز هم ذوب آهن را در كنار خود مى بيند و يك خطا يا لغزش ممكن است دوباره كار را خراب كند. استقلال و قلعه نويى دو فصل پياپى قهرمانى را از دست دادند، اما حالا به نظر مى آيد كه به هيچ وجه راضى نيستند، اين اتفاق تكرار شود.
•اميرخان بازى خوبى بود. اين طور نيست؟
بله، جداً يكى از بهترين بازى هاى ليگ بود كه تا به حال برگزار شد.
•راه آهن هم فراتر از انتظار ظاهر شد.
راه آهن خيلى خوب بود و اصلاً ضدفوتبال بازى نكرد. آنها چند بار در طول بازى تغيير تاكتيك دادند. ما هم با آوردن عليرضا اكبرپور روش بازى مان را تغيير داديم.
•پس از همه چيز راضى هستيد؟
از تيم خيلى راضى هستم، اما مسائل ديگرى هم وجود دارد كه ما را اذيت مى كند.
•چه مسئله اى؟
مشكل مالى بزرگترين دردسر ما است. باعث تاسف است اما كاسه گدايى دستمان گرفته ايم و راه افتاده ايم، در اين سازمان يا آن وزارتخانه براى اينكه هزينه هاى تيم را جبران كنيم. اين طورى كه نمى شود تيم دارى كرد. من از رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدنى مى خواهم كه تكليف ما را روشن كنند.
•وضعيت مالى بازيكنان چطور است؟
اصلاً خوب نيست. هيچ كدام از بازيكنان مطابق قراردادشان پول نگرفته اند. بد نيست بدانيد كه مهدى رحمتى حتى ۴۰ ميليون بدهى اش به سپاهان را از جيب داده و ماهى ۲/۱ ميليون تومان بهره اش را مى دهد.
•ليست تيم ملى هم كه اعلام شد ...
با تمام احترامى كه براى آقاى دادكان قائلم، بايد بگويم كه اين ليست مايه دردسر ما شده. هر كسى كه به استقلال مى آيد، بايد از تيم ملى خداحافظى كند. واقعاً تعجب مى كنم
-
مجید جلالی رسما سرمربی تیم پرسپولیس شد .
مبارک باشه .
-
جلالي رسماسرمربي پرسپوليس شد.
مجيد جلالي پس از مذاكره نهايي با علي پروين سرمربي تيم پرسپوليس شد.
جلالي در جلسه بعد از ظهر امروز با علي پروين پس مذاكره با او رسما سرمربي تيم پرسپوليس شد. او كه صبح امروز نيز با پروين مذاكره كرده بود از فردا در تمرينات اين تيم در ورزشگاه كارگران حاظر مي شود.
-
-
من دارم وپکم از خوشحالی
دیگه باید رفت استادیوم و گفت
سلطان مجید جلالی
-
تاريخچه بهترين بازيکنان سال آسيا؛ از سال 1984 تا سال 2004
صبح امروز اسامي 10 بازيکن برتر آسيا براي انتخاب بهترين بازيکن سال 2005 آسيا اعلام شد.
از سال 1984 و به صورت غيررسمي انتخاب بازيکن برتر در قاره آسيا آغاز شد.اين طبقه بندي در سال 1984 و بر پايه بررسي ليگ هاي کشورهاي آسيا و اقيانوسيه صورت گرفت.
در آن سال ماجد عبدالله با کسب 71 امتياز برترين بازيکن سال آسيا لقب گرفت و عبدالعلي چنگيز مهاجم تيم ملي و باشگاه استقلال تهران نيز با کسب 24 امتياز جايگاه ششم را به خود اختصاص داد.
البته اهداي اين جايزه بصورت رسمي از سال 1994 آغاز شد و اسم آن در کنفدراسيون فوتبال آسيا به صورت رسمي (sanyo player) گذاشته شد.
قبل از سال 1994 هر اتفاق و انتصاب انجام شده غير رسمي است، هرچند اسامي بهترين بازيکنان سال آسيا از 1988 تا 1991 در ليست IFFHS ثبت شده است.
اسامي اين بازيکنان از سال 1989 به شرح زير است:
1988- احمد راضي- عراق
1989- کيم جو سونگ- کره جنوبي
1990- کيم جو سونگ- کره جنوبي
1991- کيم جو سونگ- کره جنوبي
1992- انتخابات انجام نشد
1993- کازويوشي ميورا- ژاپن
1994- سعيد العويران- عربستان
1995- ماسامي ايهارا- ژاپن
1996- خداداد عزيزي- ايران
1997- هيده توشي ناکاتا- ژاپن
1998- هيده توشي ناکاتا- ژاپن
1999-علي دايي- ايران
2000- نواف التميات- عربستان
2001- فان زي هي- چين
2002- شين جي اونو- ژاپن
2003- مهدي مهدوي کيا- ايران
2004- علي کريمي- ايران
-
حمله به خانه سرمربي؛ اريکسون:کار هواداران نيست
اسون گوران اريکسون، سرمربي تيم ملي انگلستان معتقد است که هواداران فوتبال مستحق سرزنش نيستند.
روز دوشنبه يک پاره آجر از پنجره خانه اريکسون واقع در شمال شرقي لندن به داخل خانه پرتاب شد. از زماني که اريکسون سرمربي تيم ملي انگلستان شده است اين سومين بار است که خانه وي توسط خرابکاران آسيب مي بيند.
اريکسون پيش از بازي دور مقدماتي جام جهاني برابر اتريش در روز يکشنبه در گفت و گويي اظهار داشت: اين حقيقت دارد که خانه من مورد حمله واقع شده و دفعه اول نيست که چنين اتفاقي مي افتد، اما نمي دانم کار چه کساني است؟
وي افزود: "به هيچ وجه فکر نمي کنم هواداران تيم ملي مرتکب اين اعمال شده باشند و نبايد آنها را مقصر دانست."
اريکسون در پايان خاطرنشان ساخت: "زماني که به جاهاي مختلف کشور سفر کردم تا بازي هاي ديگر را ببينم، هواداران هميشه با جمله هاي سعي کن و به حرفهاي نااميد کننده توجه نکن،به من قوت قلب مي دادند."
-
تمرين صبح امروز پرسپوليس؛ با حضور پروين و ابراهيمي برگزار شد
تمرينات نوبت صبح تيم فوتبال پرسپوليس با حضور پروين و ابراهيمي برگزار شد.
در تمرين نوبت صبح كه رأس ساعت 11 امروز در مجموعه ورزشي كارگران برگزار شد سه غايب وجود داشت.
سهراب انتظاري به علت مشكل صدمهديدگي و حضور در فيزيوتراپي با هماهنگي قبلي در تمرينات حضور نداشت .
ضمن اينكه مهرزاد معدنچي و محمد محمدي نيز به دليل انجام آخرين تمرين تيمملي قبل از پرواز به سوي كره در بين غايبان بودند.
در اين تمرين كه نزديك به 90 دقيقه به طول انجاميد دروازهبانها به طور جداگانه زيرنظر وحيد قليچ به تمرين پيداختند و ساير بازيكنان زيرنظر پروين و ابراهيمي كارهاي تاكتيكي خاصي را انجام دادند.
گرم كردن، كار با توپ، حفظ توپ و انجام كارهاي سرعتي از جمله مراحل مختلف تمرين بود كه پروين و ابراهيمي به دقت هر چه تمامتر آن را زير نظر گرفتند.
تمرين نوبت دوم پرسپوليس امروز رأس ساعت 15 در مجموعه كارگران پيگيري خواهد شد.
-
حجت الله خطيب: موافق حضور جلالي در پرسپوليس بودم!
به عنوان مدير عامل پرسپوليس هيچ مخالفتي با حضور مجيد جلالي ن نداشته ام و طي جلسه اي که در همين موردبا پروين داشتم تمام اين مسائل بازگو شد.
حجت الله خطيب مدير عامل پرسپوليس در گفت و گو با فرند؛ ضمن بيان مطلب فوق گفت:
البته به نظر من بهتر بود جلالي با وجود اين اوضاع نابه سامان پرسپوليس اين پست را قبول نمي کرد و در اين سمت گمارده نمي شد.
پرسپوليس شرايط بسيار متزلزلي دارد و بهتر بود که جلالي در اين اوضاع سرمربي پرسپوليس نباشد چون امکان داشت که او دوباره با مشکل مواجه شود و اعتبارش زير سوال برود.
وي در مورد قضيه استعفايش گفت: استعفاي خودم را شش ماه پيش تقديم سازمان تربيت بدني کردم و اين به خاطر شرايط آن زمان بود، بعد از مدتي و در اوج بحرانهاي پرسپوليس دوباره قضيه استعفاي من به جريان افتاد. ا لبته تاييد مي کنم که استعفاي من به صلاح سازمان تربيت بدني بود.
خطيب در پايان گفت: تا زماني که مدير عامل جديد پرسپوليس مشخص و معرفي نشود در اين تيم حضور دارم و به کار خودم ادامه خواهم داد.
-
پس از بازي هاي شب گذشته؛ 23 تيم به جام جهاني صعود کرده اند
با توجه به ديدارهاي شنبه شب گذشته در مجموع 23 تيم حاضر در جام جهاني 2006 آلمان شناخته شده اند و تنها 9 تيم ديگر باقي مانده اند.
در اين ميان آسيا ، استراليا و آمريکاي جنوبي 5/0 سهميه ديگر خواهند داشت. چهره تمامي تيم هاي آفريقايي مشخص شده و از منطقه کونکاکاف هم 5/1 سهميه ديگر باقي مانده است.
پنجم تيم اروپايي ديگر هم در رقابت هاي جام جهاني حضور پيدا مي کنند.
اسامي اين تيمها به شرح ذيل است:
اروپا: آلمان (ميزبان)، اوکراين، هلند، انگلستان، لهستان، ايتاليا، پرتغال، کروواسي
آفريقا: آنگولا، ساحل عاج، غنا، توگو، تونس
آمريکاي جنوبي: آرژانتين، برزيل، اکوادور، پاراگوئه
آسيا: ژاپن، ايران، کره جنوبي، عربستان
کونکاکاف: مکزيک، ايالات متحده
-
پافشاري اينتر براي خريد بالاک
سران اينتر اعلام کردند آماده اند تا با بايرن بر سر خريد ميشائيل بالاک به گفت و گو بپردازند.
نزديک شدن به پايان قرارداد و عدم توافق بر سر تمديد آن فرصتي است که اينتريها مي خواهند با استفاده از آن اين ستاره 29 ساله را به خدمت بگيرند . سران اينتر ارزش او را با پاتريک ويه ري هافبک فرانسوي يوونتوس برابر مي دانند و عقيده دارند حضور بالاک در اين تيم به سود هر دو خواهد بود. بعد از رئال مادريد و منچستر يونايتدي و پيشتر يوونتوس اينتر هم خود را براي مذاکره با سران بايرن آماده مي کند. جاچينتو فاکتي رئيس نراتزوري ها تاييد کرد باشگاهش به زودي پيشنهاد رسمي خود را ارائه خواهد کرد و به رغم اينکه باشگاه هاي بزرگي خواهان خريد بالاک هستند آنها از به خدمت گرفتن وي مايوس نخواهند شد.
-
کاسانو نمي خواهد جام جهاني را از دست بدهد
آنتونيو کاسانو به دبنال راهي مي گردد تا با رم بر سر تمديد قراردادش به توافق برسد، چون دوست ندارد جام جهاني آلمان را از دست بدهد.
مهاجم ناراضي جالوروسي ها از باشگاه درخواست يک قرارداد مشروط کرده است تا به اين ترتيب از مشکلي که در حال حاضر گريبان او را گرفته رهايي پيدا کند. سران رم حاضرند به او در هر فصل براي 5 سال 2/3 ميليون يورو پرداخت کند ولي کاسانو مايل است اين قرارداد به صورت مشروط باشد تا او فرصت حضور در يوونتوس را از دست ندهد. باشگاهي که حاضر است در هر فصل 5/4 ميليون به او دستمزد پرداخت کند ولي در حال حاضر رمي ها تمايل ندارند بازيکن خود را از دست بدهند و تصور مي کنند مي توانند او را با مبلغي بالاتر به فروش برسانند. آنچه که مشخص است رم هم تمايلي به حفظ کاسانو ندارد
-
بابا يوونتوس كيلو چند
بي ادبي نشه چقدر تبليغ يوونتوس رو مي كني با اين بازي هاي سرد و سور
-
کدوم یکی از پست هام تبلیغ بوده ؟؟
نقل قول:
نوشته شده توسط شوشتر
بي ادبي نشه چقدر تبليغ يوونتوس رو مي كني با اين بازي هاي سرد و سور
من تبلیغ یوونتوس نمیکنم
من اخباری که مهم باشه رو اینجا مینویسم
همین
با تشکر
-
گفت و گوي اختصاصي فرند با مايلي کهن : نه خطيب هستم نه غمخوار
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد.
وي در خصوص چگونگي تعامل با پروين در پرسپوليس گفت: اميدوارم به اين نتيجه نرسم که توهم و روياي دوستداران پروين را به هم بزنم.
مايلي کهن در خصوص مشکلات پرسپوليس مسائل و معضلات اين تيم را ريشه در نوع نگرش غيرمنطقي از زواياي مديريتي طي سالهاي اخير دانست و تاکيد کرد، امروز ما نمي توانيم بگوييم بازيکن اين تيم بي غيرت است چرا که جريان غيرتمندي و انصاف از خود مربي شروع مي شود.
متن مصاحبه تفضيلي مايلي کهن متعاقبا ارسال مي شود.
-
علي پروين در گفت وگوي اختصاصي با فرند: پرسپوليس را از بيماري درآورده ام!
پس از منتفي شدن حضور مجيد جلالي كه به شكلي كاملاً عجيب صورت گرفت مديرفني پرسپوليس بسيار سخت حرف ميزند و دوست ندارد در موقعيت فعلي در مورد مسائل مختلف تيمش صحبت كند.
پروين موقعيتشناس است به همين دليل شرايط فعلي تيمش را بههيچوجه زمان مناسبي براي صحبت نميداند اما هر چه بود عصر روز گذشته با او همكلام شديم و پروين به قول خودش فقط در محدوده و چارچوب فني با فرند سخن گفت.
ازانتخاب سريع مجيد جلالي و پس از آن كنار گذاشتن سريع تر ايشان صحبت كنيد.
دوست ندارم در اين مورد صحبت كنم چون هر چيزي بوده آنها را گفتهام پس نياز نيست گفتههايم را دوباره تكرار كنم.
خب گفتههاي شما قانعكننده نبود.
كجاي آن قانعكننده نبوده است.
همين كه شما گفتيد مسائلي پيش آمد كه فعلاً از جلالي صرفنظر كرديم.
ببينيد من چند بار پس از اين موضوع توضيح دادهام، باز هم آن را ميگويم. آقاي جلالي همين جا نشسته بود درست جاي شما، ساعت 7 شب بود صحبتهايمان را انجام داديم و به توافقات اوليه با هم رسيديم بعد قرار گذاشتيم فردا ساعت 11 برويم پيش خطيب اما ساعاتي پس از اين موضوع، آقاي جلالي در مصاحبهاي عنوان كردند كه سرمربي پرسپوليس شدهاند، پس از آن من در جلسهاي با حضور خطيب شركت كردم و به دلايلي آن را (موضوع انتخاب جلالي)
بهعقب انداختيم!!
اما از قول شما عنوان شد به علت اينكه خطيب حق امضا ندارد نتوانستيد با مجيد جلالي قرارداد امضا كنيد؟
چه كسي گفته خطيب حق امضا و اختيار ساير مسائل پرسپوليس را ندارد؟ گفتم كه مسائلي پس از گفتوگوي من و
آقاي جلالي پيش آمد كه انتخاب سرمربي را به آينده موكول كرديم.
اين مسائل چه بودند؟
ديگر شرمندهام. قادر نيستم آن مسائل(!!!) را براي شما بازگو كنم.
اما اين حرفها جواب قانعكنندهاي نيست. ما در مورد كنار گذاشتن جلالي قانع نشديم.
ديگر در مورد جلالي نپرسيد اگر از اين حرفها باز هم بپرسيد ديگر مصاحبه نميكنم فقط در مورد مسائل فني بپرس، اينكه چرا فلان بازيكن اينطوري بازي ميكند و...
مثلاً چرا محمد محمدي تا اين حد در درون دروازه متزلزل نشان داده است؟
يك مقدار دلهره دارد انشاءا... بزودي اين مشكل او برطرف ميشود.
شما اين مسائل را به او گوشزد ميكنيد؟
حتماً. چند روز قبل از شروع تمرينات تيمملي با او حدود يك ساعت صحبت كردم ضمن اين كه توضيحات لازم را نيز به او گفتم تا مشكلات قبلي تكرار نشود. مطمئن باشيد حرفهاي لازم را نه به او بلكه به همه بازيكنان گفتهام اما مشكلي كه شما داريد اين است كه تا چيزي را خودتان نبينيد و آن را نشنويد نمينويسيد. بابا شما كجاييد من اينقدر با بازيكنان كلكل ميكنم.
چرا حامد به اين حال و روز درآمده است؟
او آماده نيست.
اگر آماده نيست چرا بازيسازي را از او نگرفتيد؟
اتفاقاً بازيساز تيم را به پژمان نوري محول كرديم اما فراموش نكنيد كاويانپور يك سال از فوتبال دور بوده بنابراين براي
رسيدن به فرم ايدهآل به زمان نياز دارد.
با ذوبآهن چكار ميكنيد؟
از ديروز تمرينات را آنقدر فشرده كرديم تا برابر ذوبآهن به پيروزي برسيم و فقط براي برد تمرين كردهايم.
اما ذوبآهن امسال واقعاً عالي نتيجه گرفته است.
اتفاقاً چون اين تيم نتيجه گرفته اينحرفها را ميگويم. ذوبآهن فوتبال بازي ميكند درست مثل پاس، استقلال و چند
تيم ديگر. پس بهراحتي ميبريمشان.
اما مربي ذوبآهن گفته آخرين فرصت پروين بازي مقابل ما است.
ايشان نظر خودشان را گفته، اما گفتم كه مطمئن باشيد ذوبآهن را ميبريم.
از اين موضوع بگذريم مشكل شما فني است يا مسائل ديگر؟
يك طرف قضيه مشكل مالي است و بقيه، مسائل ديگر.
يعني مشكل مالي شما اينقدر حاد است كه در بازي تك تك بازيكنان تأثير گذاشته است؟
بله هنوز هيچكدام از بازيكنان پرسپوليس اعم از كادر فني، بازيكنان، تداركات و... يك ريال در فصل جديد از باشگاه نگرفتهاند آنوقت شما براي خودتان مطالب مختلف رديف ميكنيد و مينويسيد فلان و بهمان.
يعني اين مسائل بر روي بازي بازيكنان نسبتاً متمول پرسپوليس نيز تأثير گذاشته است؟
ببينيد شما اگر ماهي صد ميليون هم درآمد داشته باشيد وقتي با جايي قرارداد ميبنديد روي آن پول حساب ميكنيد و برنامهريزي ميكنيد و وقتي آن را به شما ندهند تمام برنامههاي زندگيتان بههم ميريزد پس اينقدر نگوييد فلان بازيكن به پول باشگاه متكي نيست. ضمن اينكه تقريباً تمام بازيكنان ما با مشكل مالي شديدي مواجه هستند آنها اضافه نميخواهند بلكه حقشان را ميخواهند. همه بازيكنان ما روي قراردادشان و چكهايشان حساب كردهاند ولي
شما...
بالاخره ما متوجه نشديم مشكل اصلي پرسپوليس كجاست؟
آقا جان پرسپوليس «بيمار» است از روزي كه خودم شروع كردم (شنبه) فقط سعي كردم تيم را از اين حالت مريضي دربياورم و امروز (ديروز) سر تمرين خنده و شوخي حرف اول تمرين بود و بچهها واقعاً با روحيه تمرين ميكردند!!
يعني شما به آينده تيم اميدواريد؟
مطمئن باشيد وضعيت پرسپوليس بهتر ميشود. تيم ما «استرس» دارد ما فقط دو برد پشت سر هم ميخواهيم تا از اين وضعيت درآييم ضمن اينكه بدشانس هم هستيم اگر بعد از بازي شهيد قندي با حريفي نه چندان قدر روبرو ميشديم وضعيتمان حالا جور ديگري بود.
و موضوع ديگر به افت شديد ستارههاي پرسپوليس برميگردد؟
آقا جان بازيكنان ما مريض هستند مغزشان خراب است فكرشان خراب است وقتي بازيكني نتواند درست فكر كند و تمركز نداشته باشد نميفهمد در زمين چكار ميكند پس نبايد از آنها توقع معجزه داشت.
يعني باز هم مسائل را به مشكلات مالي ارتباط داديد؟
ببينيد من منكر مشكل فني نميشوم اما اگر شما نتوانيد بازيكن را تأمين كنيد قادر نيستيد از او نيز چيزي بخواهيد
همين!!
همين الان مشكل مالي تيم را حل كنيد بعد به شما ميگويم كه پرسپوليس چگونه متحول خواهد شد.
از اين مسأله بگذريم خطيب عنوان كرده كه از ابتدا نيز با كادر فني فعلي مخالف بوده است اما شما...
صبر كن. خطيب بيشتر از يكسال است كه مديرعامل ماست شما چرا الان اين سؤال را ميپرسيد.
اما...
اما ندارد دنبال جنجال نباش و فقط فني بپرس.
و سؤال آخر. زماني بود كه شما به همه مسائل تيمتان آگاهي داشتيد اما الان...
ببينيد همين الان هم اگر كلاغ در بالاي سر من در كارگران بپرد من متوجه ميشوم و هيچ چيز در پرسپوليس از زير چشم من دور نميماند اما مثلاً شما چيزهايي را تيتر ميكنيد كه عجيب و قريب است مثلاً اولادي و نيكنظر در تمرين بههم ميخورند تيتر ميزنيد درگيري بزرگ در پرسپوليس و... خونريزي در كارگران و... پس شما خبرنگاران دنبال آن هستيد كه آدمهاي مختلف را به جان يكديگر بيندازيد البته استقلال هم مشكل ما را دارد چون از كاه آنها هم كوه ميسازيد.
اما همين چند روز پيش (تمرين شنبه گذشته) حامد كاويانپور با ناصر ابراهيمي به درگيري لفظي پرداخت.
اصلاً چنين چيزي صحت ندارد حامد كاويانپور دست ناصر ابراهيمي را بوسيد!! من كه بچه نيستم خودم نزديك آنها بودم چرا حاشيه درست ميكنيد؟!!
اما از همين نفرات نزديك به تيمتان گفتند ما هم نسبت به آن فردي كه گفته مطمئن هستيم؟
نه آقا جان آدرس اشتباهي بهتان دادند.
علي آقا شما...
ديگه بسه فعلاً ديگر مصاحبه نميكنم انشاءا... آخر ماه رمضان با شما حرف ميزنم پس از اينكه اوضاع تيم كمي آرام شد.
يعني اينكه...
خداحافظ
-
مايلي كهن : نميخواهم روياي هواداران پروين را بهم بزنم
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد که قسمت اول اين مصاحبه را در زير مي خوانيد :
آدم هاي زيادي آمدند توي اين فوتبال و رفتند. آن سال شما را از تيم ملي کنار گذاشتند. با آن شکلي که ديگر تکرار نشد.
خوشحالم که در اينجا حضور دارم. من و سردار آجورلو بر سر مسائل تيم ملي اميد يک بحث و جدل تلفني در برنامه 90 داشتيم. بعد ها آن بحث و جدل تبديل به دوستي و رفاقت شد. قبل از عيد امسال (84) سردار متانت خاصي به خرج داد.
در شرايطي که مادرم در بستر بيماري بود. سردار به عيادتش آمد و (بغض و گريه ...) کاري کرد که صميمي ترين رفقاي من نکردند. سردار قلب رئوفي دارد. ما ممکن است خيلي از مواقع بر سر منافع ملي با هم بحث کنيم، اما يک جايي هست که اسمش را گذاشته اند نقطه مشترک، جايي که بايد از همه بگذريم چون پاي منافع ملي در ميان است.
من نمي توانم به همه جا بروم و با همه روزنامه ها و خبرگزاري ها صحبت کنم، اما به خاطر اداي دينم به اينجا آمدم، ضمن اينکه براي مطبوعات احترام خاصي قائل هستم. در زمينه بازگشت به آن سال هم مشکلي نيست. من آماده پاسخگويي هستم.
وقتي از مادرتان صحبت کرديد، چشمهاتان خيس شد، گريه کرديد، آقاي مايلي کهن! براي اين فوتبال چند بار گريه کرديد؟
(بغض و دوباره گريه ...) من خيلي جاها حتي مادرم را به اين فوتبال فروختم. مادرم غير از من کسي را نداشت. بعضي جاها گفتند پدر من فوت شده است. نه اتفاقا زنده است و در قيد حيات است. ازدواج کرده، من هم به ايشان احترام مي گذارم. اما مادرم (بغض) او غير از من کسي را نداشت. برايش وقت دکتر مي گرفتم، يکدفعه مي خورد به تمرين تيم. من هم چون به نظم و انضباط خيلي اعتقاد دارم نمي توانستم کاري کنم.
خودش مي گفت، شما برو سر کارت. من هم اطاعت مي کردم. به هر حال خيلي جاها اين فوتبال با پيروزي هايش و با باخت هايش من را جلو انداخته و گريه ام را هم درآورده. ما شش گل به کره جنوبي زديم. يادتان هست مربي کره اي گريه کرد؟ من هم گريه کردم، در خلوت خودم برايش گريه کردم و به بي رحمي فوتبال نفرين کردم. من در تمام طول عمرم به دنبال اين نبودم که اشک کسي را ببينم، حتي حريفم، حتي کسي که در مقابلم ايستاده. آمديم ايران شادي هموطنان خودم را ديدم، خنديدم، شاد شدم.
اما آنجا با آن مربي کره اي همدرد شدم. فوتبال هيچ بدي ندارد. حتي موقعي که مي بازي باز در آن چيزي هست که مي توان به آن دقت کرد. فوتبال من را گريه انداخته و خوشحالم کرده. من در آن مقطع که باختم، بغضم را در سينه حبس کردم، اما بعدا در خلوت خودم زارزار گريستم، نمي توانستم جلوي چشم همه گريه کنم، من سرمربي تيم ملي بودم و در واقع نماينده يک ملت.
تعبير خيلي از هم نسلان شما امروز از فوتبال اين است، "فوتبال خيلي کثيف است"
نظرها متفاوت است. فوتبال روح بزرگي دارد. زيباست، فوتبال fair play دارد، فوتبال قواعد دارد. اگر مشکلي هست از خود ماست نه از فوتبال. فوتبال که مشکلي ندارد. ما مشکل داريم. وقتي در مملکت ما معني فوتبال مي شود حقه و نيرنگ...
کشورهاي صاحب فوتبال را نگاه کنيد، بعد مي فهميد ما اصلا fair play نيستيم. آنها وقتي قرار است توپ را در يک بازي جوانمردانه به حريف بدهند مستقيما توپ را به حريف مي دهند، اما ما اينجا توپ را به نفع حريف به اوت مي زنيم، اما در چه نقطه اي؟ نقطه اي که براحتي مي توانيم با پرس کردن توپ را پس بگيريم.
پس ما fair play هم نيستيم. به نظر من هرجا که عيبي هست، عيب از ماست، فوتبال ذات قشنگي دارد. ما درک نمي کنيم، ما اشتباه مي کنيم. لفظ کثيف من را ناراحت مي کند.
امروز خيلي ها شما را و شخصيت شما را به قضاوت مي نشينند، تعبيرهاي مختلفي وجود دارد. اما يک مسئله اي هست، مايلي کهن امروز دارد داد و بيداد مي کند فرياد مي زند، پرپر مي زند که چه بگويد، حرف حساب مايلي کهن چيست. آيا اين داد زدن ها به اين دليل نيست که ديروز شما به خوبي درک نشديد؟
من هميشه در زندگي مستقل بوده ام. شرايط زندگيم اين طور بود. مادرم از پدرم جدا شد، به دلايلي اين اتفاق افتاد. مادرم نوزده سال داشت که از پدرم جدا شد. سواد بالايي نداشت، اما بزرگ فکر مي کرد، مدير بود، در هيچ مقطعي وارد باند و دسته و گروهي نشدم، چه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب. من با تکيه به تيم به جايي نرسيدم. ببينيد، کمي به عقب برگرديم. ما دو دسته دانشجو بوديم. عده اي جذب آموزش و پرورش شدند و عده اي هم جذب سازمان تربيت بدني، اکثر آنهايي که جذب آموزش و پرورش شدند به شکل تيمي حرکت کردند، اما آن گروهي که جذب تيم نشدند امثال من بود. من رابطه ايجاد نکردم، واسطه اي که بخواهد برايم حاشيه امنيتي ايجاد کند و ...
نزديک به ده سال در دفتر امور مشترک فدراسيون ها کار کردم. فائقي که آمد، نزديکي اتاقي که با هم کار مي کرديم باعث شد او يک توانايي هايي را به اشتباه در من ببينيد و ...
چرا مي گوييد پرپر مي زنم، ها؟ من پرپر نمي زنم. من مخالف جريان محافظه کاري هستم، محافظه کاري که قبل از انقلاب وجود داشت، حالا يک عده اي هستند که دردها را مي بينند اما سکوت مي کنند.
جرات نمي کنند که بروز بدهند، بله، من پرپر مي زنم. براي کشورم و براي مردمم حتما پرپر مي زنم. شما از عدم درک من مي گوييد، نه پرپر زدن من علتش اين نيست که ديروز درک نشدم و آن برخورد با من انجام شد، من با آن مسايل خيلي زود کنار آمدم.
مي دانيد چرا؟ چون دل نسبته بودم. هرجايي که کار مي کنم طوري کار مي کنم که انگار سال ها بايد در شرايط عادي کار کنم و از طرفي نگاهم طور ديگري است. طوري که اگر فرداي همان روز که سراغم آمدند من را کنار بگذارند با آن قضيه کنار بيايم. بغض من ناشي از دغدغه هاي اين مردم است.جايگاه ما اينجا نيست.
پس چرا اينجا ايستاده ايم؟
چون اهل مماشات و محافظه کاري هستيم.
البته عده اي معتقدند محافظه کاري از نوع مايلي کهن مترادف است با لجبازي و ...
بله، اين حرف ها را مي زنند. از آدم هايي که با من کار کردند بپرسيد که هستم يا نه. من لجباز نيستم، من مي گويم شما بايد پاي اصول خودت بايستي. اشتباه مي گويم؟ نه اينکه اجازه بدهي از روي تو رد بشوند، نه، نبايد بگذاري.
اصول شما مگر چيست؟
نظم و انضباط . اصول من انسانيت است. دوستي و محبت. راستي و يکرنگي. اينها سخت حاصل مي شود. به من مي گويند تو داري خلاف جريان آن شنا مي کني. خودم هم اين مساله را مي دانم، اما مهم نيست. خسته نشده ام. من
مسووليت دارم، وظيفه دارم. همه زير و بم هاي فوتبال را مي شناسم، فکر مي کنيد نمي توانم ازآنها استفاده کنم، چرا مي توانم. اما در ذاتم نيست. مادرم يکرنگي را به من آموخت و آدم بودن را. برويد از همه آنهايي که با من کار کردند بپرسيد که آيا مايلي کهن تا به حال به شما بي احترامي کرده يا ...
در بدترين شرايط ، باختم، رفتم توي رختکن. نگفتم شماها به من خيانت کرديد، نگفتم شماها بي غيرت هستيد.
توهين نکردم. خودم را مبرا بدانم و عالم و آدم را مقصر بدانم. فوتبال يک بازي تيمي است است، اگر بازيکن بي غيرت است، من مربي هم بي غيرتم. اگر بي غيرتي به تيمي نفوذ کرده و دارد تيمي را ازپا در مي آورد من هم در اين بي غيرتي نقش دارم. اين نيست که خودم را جدا کنم. اصلا بگوييد ببينم چه کسي به بازيکن غيرت مي آموزد، کي غير از مربي؟ آن هم در يک تيم بيست و پنج نفره.
ممکن است چندنفر بي غيرت باشند اما اينکه يک تيم بي غيرت شده اند يعني اينکه من مربي هم مشکل دارم. من هم بي غيرت هستم.
اصول شما با قاعده اي که امروز بر فوتبال ما حاکم است جور در نمي آيد. با قاعده اي که حاکم است.امثال مايلي کهن خرد خواهند شد. شايد هم شده اند.
نه، من خرد نشده ام، تا معني خردشدن چه باشد. من الان در مقابل شما هستم. بزرگترين نعمتي که تا آخر عمرم به خاطر داشتنش به عالم فخر مي فروشم قناعت است، قناعت. من قانع بار آمده ام. من ثروتمندترين آدم روي زمين هستم چون قانعم. من از شما سوال مي کنم. چرا من هنوز خبر ، سوژه يا تيتر داغ مطبوعات هستم. من مخاطب دارم حمل بر خودستايي نشود اما با تمام جسارت بايد بگويم حرف من خريدار دارد. من خرد نشده ام شايد به حرف خودم نرسيده باشم اما من يک دل خوش دارم. دلخوش به اينکه حرف اين مردم را مي زنم و جيب بزرگي ندارم.
داريد مبارزه مي کنيد؟
من سرمربي پيکان شدم. مساوي مي گرفتم چند هفته. بازي با شموشک در زمين خودمان بود. نيمه اول دو گل عقب بوديم. فوروارد حريف صاحب توپ شد طوري که مي رفت با دروازه بان ما تک به تک شود و گل سوم را براي شموشک بزند.
يکي از مدافعان ما که اتفاقا الان هم هست و خشن بازي مي کند او را به عمد زد. در رختکن مي داني چه کردم؟ بايد تحسين مي کردم که نگذاشت گل سوم را بخوريم اما به مدافع خودمان معترض شدم که آقا شما فکر نکردي که ممکن است پاي حريف بشکند. ما براي چه داريم فوتبال بازي مي کنيم. برد بايد توي زمين اتفاق بيفتند نه با حرکت کردن يا حمله کردن به سمت و سوي داوري و حاشيه هايي که همه مي دانند. تيم بايد فني ببرد. فوتبال يعني اين. براي اين فوتبال هزينه مي پردازم. از اين بيشتر هم هزينه مي پردازم.
خيلي از مربيان دوست دارند از بازيکن استفاده ابزاري کنند. متوجه هستي؟ مي گويند به جهنم که بازيکن در ساعاتي که به خودش تعلق دارد چه مي کند و چه نمي کند. براي من بايد خوب کار کند. من اصلا از اين طرز تفکر خوشم نمي آيد. اين مغاير است با آن اصولي که از آن دم مي زنم.
از اين اصول امروز چيزي هم باقي مانده است؟
من کسي را مجبور نمي کردم. از خودم شروع مي کردم. اگر نظمي بود، اگر نکته مثبتي بود به اين دليل بود که خودم هم رعايت مي کردم. من اگر به بازيکنانم مي گفتم مواظب چشمانتان باشيد که به گناه نيفتد خودم دنبال ناپاکي نمي رفتم، اول مراقب گردش چشم خودم بودم. مگر مي شود با يک جفت چشم هرزه به بازيکن گفت نگاه بد نکن.معلوم است که نه من دنبال تظاهر نبودم. به خدا تنفر دارم از اين چيزها. خيلي از مواقع حتي اجازه نميدادم که دوربين ها مراسم هاي مذهبي مارا به تصوربکشند، از ترس اينکه مبادا دچار ريا و تظاهر بشوم. حتي در مراسم هايي هم که شرکت مي کرديم نظم را فراموش نمي کردم.
شرط مي گذاشتم که تنها از اين ساعت تا اين ساعت مي توانيد روي حضور بچه ها در مراسم مذهبي حساب بازي کنيد. از آن ساعت مقرر شده اگر تجاوز کنيد بايد به اتاق هايشان بروند چون کار ما چيز ديگري است. ما مراسم مذهبي را خوب برگزار مي کنيم و بعد برويم توي زمين بد عمل کنيم مردم را خوشحال کرده ايم يا کسي به ما جايزه اي مي دهد؟ مارادونا را يادتان هست، الان رونالدو يا رونالدينيو گل مي زنند چه مي کنند غير از اين است که با نشانه هاي مذهبي خود از خدا تشکر مي کنند. بايد باشد. اما کار ما و وظيفه اصلي ما فوتبال است.
-
قرعه کشي جام باشگاه هاي جهان؛ ليورپول در گروه دوم قرار گرفت
قرعه كشي رقابت هاي جام باشگاههاي جهان انجام شد در حالي که گفته مي شود جوايز مالي قابل توجهي براي تيم هاي حاضر در اين رقابت ها در نظر گرفته شده است.
کميته برگزاري اين رقابت ها اعلام کرد مبلغ 5/4 ميليون دلار براي مقام اول ، 5/3 ميليون دلار براي مقام دوم، 5/2 ميليون دلار براي مقام سوم ، دو ميليون دلار براي تيم چهارم 5/1 ميليون دلار براي پنجمين تيم و 1 ميليون دلار براي تيم ششم در نظر گرفته است. قرعه کشي اين رقابت ها در شهر سائوپائولو برزيل انجام شد.
طبق قرعه کشي انجام شده قهرمان آمريکاي جنوبي به همراهي قهرمان آسيا (الاتحاد عربستان يا العين امارات) ، قهرمان آفريقا (که يکي از تيم هاي الزمالک و الاهلي مصر و الرجا و النجم تونس خواهد بود) در گروه اول به رقابت خواهند پرداخت.
در گروه دوم اين رقابت ها ليورپول انگليس (قهرمان اروپا) سيدني اف سي استراليا (قهرمان اقيانوسيه) وديپورتيو سابرسيا کاستاريکا (قهرمان کونکاکاف) حضور خواهند داشت.
در مرحله اول از رقابت هاي گروه اول قهرمان آسيا با قهرمان آفريقا ديدار مي کند که برنده اين مسابقه با تيم سائوپائولو در مرحله نيمه نهايي بازي خواهد کرد. همچنين اولين مسابقه از گروه دوم ميان تيم هاي سيدني اف سي و ديپورتيوو سابرسيا برگزار مي شود و برنده اين ديدار نيز با تيم ليورپول به رقابت خواهد پرداخت.
گفتني است: مسابقات قهرماني جام باشگاه هاي جهان از تاريخ يازدهم تا هجدهم دسامبر آينده در کشور ژاپن برگزار خواهد شد.
-
مايلي کهن:(قسمت دوم)
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد که قسمت دوم اين مصاحبه را در زير مي خوانيد :
حرف هاي شمارگه هايي ازروشنفکري رادرخودداردمساله اي که مي تواند پاسخگوي آن عده اي باشدکه معتقدند مايلي کهن يک خشونت گراست،يک متعصب افراطي.
در اين انتخابات تنها کسي که مستقيما از احمدي نژاد حمايت کرد من بودم. در جامعه ورزشي فقط من بودم. اخيرا در جايي نشسته بودم و در مورد مديريت قبلي سازمان صحبت مي کردم، يک ياز نزديک دکتر به من گفت شما نبايد اين مسائل را عنوان مي کردي، چون شما در شرايط فعلي منتسب به آقاي احمدي نژاد هستيد و افکار عمومي قضاوت ديگري خواهد کرد، من همان جا گفتم من منتسب به هيچ شخصي نبوده و نيستم. من احمدي نژاد را دوست دارم چون دارم مي بينم کار مي کند، چون مي بينم دارد خيلي از چيزهاي را زنده مي کند که داشت به بوته فراموشي سپرده مي شد، آن چيزهايي که به خاطرش انقلاب کرديم. مثلا اين ريخت و پاش هاي بزرگ اداري ما، چه طوري بگويم اين دسته گل بردن ها و آوردن ها و... وقتي دکتر رفت مرقد امام يک شاخه گل هم نبرد. خب، يعني اينکه امام را دوست ندارد. نه، اين کار خيلي بزرگي است. او مي خواهد کارهايي که باعث عقب ماندگي ما شده است را از بين ببرد.
خلاصه من بايد تاکيد کنم که منتسب به هيچ جايي نيستم اما خب، يک مسائل ديگري هم هست، عده اي مي خواهند دکتر را تخريب کنند، چون منافع خودشان را در خطر مي بينند، به نوعي مي خواهند بگويند که ايشان روابط ديپلماسي خوبي ندارد و واقعا متاسفم. همه اين برچسب ها برعکس است.
البته در مقياس بسيار کوچکتر اين برچسب ها را به من مي زنند که آقا اين چنين است و چنان. اينها نمي دانند که مايلي کهن فرهاد مجيدي را ازتيم اميد بهمن به تيم ملي دعوت کرد، علي موسوي را از اميد پاس دعوت کرد، يعني چي؟ يعني مقابله با منافع يکسري که تا قبل از آن به تيم ملي بازيکن تحميل مي کردند. فرهاد مجيدي سبيل هايش سبز نشده بود، مهرداد ميناوند، داريوش يزداني، نيما نکيسا، حامد کاويانپور و بقيه همين طور من منافعي را قطع کردم که ناحق بودند. حالا ما شديم لجباز، شديم خشونت طلب، يکدنده و.. در مسابقات جام جهاني 1992 هنگ کنگ تيم من چهارم شد، کاپ اخلاق گرفت، در مسابقات جام ملت هاي آسيا در سال 96 هم کاپ اخلاق مي گيرد.
حالا اين کارنامه را بگذاريد کنار قضاوت بعضي ها محسن رنجبران را از بوشهر به تيم ملي دعوت کردم، عليرضا حکيم زاده را از همين پاس آوردم.
شما مي خواهيم بگوييد باحضورتان در تيم ملي منافعي که ناحق بود را قطع کرديد؟
بله، منافع يک سري از بين رفت. اين منافع حالا برگشته، هست يا نيست، حرفي نمي زنم، اين ديگر به عهده خودتان. کنفدراسيون آسيا سال 96 اعلام کرد در فوتبال ايران يک رنسانس بوجود آمده است. تحليل آنها بود. اين در شرايطي بود که تيم من خوابگاه نداشت، زمين تمرين نداشت، چه کرد؟ آن اتفاقات افتاد که فوتبال ما به يک رشد سريع دست يافت.
حالا ما در فوتبالمان يک معضل بزرگ داريم. محافظه کاري. چرا اين اتفاق افتاده است؟
متاسفانه جريان از جامعه ما شروع مي شود. امروز فوتبال به مسائل فرهنگي و سياسي گره خورده است. امروز دوست دارند که مدام تمجيدشان را کنيم. هر کسي انتقاد کند حتي با منطق هم انتقاد کند مورد خشم و ناراحتي آقايان قرار مي گيرد. من بعضي وقت ها يک حرفهاي عجيبي مي شنوم. مي گويند چرا تماشاگر در استاديوم توهين مي کند، فحاشي مي کند. ما امروز در خيابان با هم يک تصادف مي کنيم مي زنيم توي سر و کله همديگر. حالا همين ما چطور در استاديوم بشويم يک آدم ديگر.
يک مساله ديگري هم هست. ما فقط شعار داديم. تا چه حد شعارهايي که مطرح کرديد محقق شد؟
تيمداري و دينداري شعار بزرگي است. اما امروز تبديل شده به تيمداري و ميزداري. نمي خواهم زحمات کسي را زير سوال ببرم. همه عيب دارند حسن هم دارند. اما اينکه ما بياييم يک شعاربزرگ را مطرح کنيم اما در عمل حتي ذره اي هم هزينه نکنيم، شعار دادن خيلي آسان است، اما بايد به پاي آن هزينه بدهي.
شايد اين هزينه يعني اينکه شما بروي و حذف شوي، خب، اشکالي ندارد، هزينه کن.
من از سرمربيگري تيم ملي حذف شدم، اما پاي اعتقادم ايستادم. براي نمونه عرض مي کنم. تيم ملي مي خواست برود کانادا، آن موقع انگار بحث پناهندگي و اين حرفها مد شده بود، من دايي را در اوج کنار گذاشتم.
به صلاح تيم بود 9 سال پيش، موجي عليه من راه افتاد. آمدم سر تمرين، بچه ها ناراحت بودند. گفتم چي شده؟ گفتند حراست گفته که آنهايي که مي خواهند اعزام شوند، علاوه بر يک چک تضميني بايد يک سند خانه هم گرويي بگذارند. به من چه ربطي داشت؟ اما بي تفاوت نماندم. رفتم گفتم اولاً کسي که نمي خواهد بماند، به جهنم، برود هر جا که دوست دارد.
تيم من شخصيت بالايي دارد. چطور مي شود که هم براي اين مملکت بازي کند هم چک و سند خانه گرو بگذارد، نه، با اين حساب من هم نمي روم.
اين مساله حل شد. خب، امکان نداشت همان جا مايلي کهن را قيچي کنند؟ چرا. رفتم کانادا. احمدرضا عابدزاده مي خواست برادرش را آنجا ببيند، اجازه ندادم برود پيش برادرش، گفتم برادرت را بياور پيش ما، اگر احمد رضا مي رفت و يک مشکلي پيش مي آمد همه کاسه کوزه ها به گردن من شکسته مي شد. حالا سوال من اين است برانکو حالا از اين مشکلات دارد؟
-
مایلی کهن : پرسپولیس را بهتر از پروین میشناسم ( قسمت پایانی )
محمد مايلي کهن، سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال کشورمان در خصوص مسائل کلان ورزش کشور و مشکلات باشگاه پرسپوليس به طور مفصل صحبت کرد که قسمت پاياني اين مصاحبه را در زير مي خوانيد :
از آن سال که به قول شما سعي مي کرديم آن اصول را با تکيه بر منطق مهرورزي در تيم ملي پياده کنيد تا کنون چه اتفاقي رخ داده که دوربينهاي صدا و سيما امروز جرات نمي کنند حتي از صورت فلان بازيکن تصوير بگيرند. چه چيزهايي هزينه شده. چه کرديم؟
آدمهايي که طي اين سالها کار مي کنند در کنار مسايل فني با بازيکن رفيق نبوده اند. من نمي خواهم همه زحمتها را زير سوال ببرم.
اما مي توانستند يک جاهايي حتي از اين بازيکنان خواهش کنند که مراقب خودشان و رفتارشان باشند. دليل چيست؟ ترسيديم، وارونه عمل کردند. آمده ايم هشت ماده اخلاقي گذاشته ايم که آقا بايد چنين و چنان بشود. اين با اصول دين ما در تناقض است، اسلام يعني مهرورزي. من يك جا بايد براي بازيكن بشوم پدر و يك جاهايي بايد بشوم رفيق، برادر.
مهرداد ميناوند آن سالي كه سجده كرد من به او گفتم «ياا... سجده كن»، ها، بپرسيد. بعد كه كمي تغيير رويه داد چرا... از خودش بپرسيد. تقصير بازيكن نيست. امروز نميتوانيم فقط بازيكن را متهم کنيم. داريم از چي فرار ميكنيم، از مسؤوليتي كه به خوبي انجامش ندادهايم.
شما چرا امروز با فدراسيون همكاري نداريد؟
چون اختلاف ديدگاه داريم.
خيلي از جاها منتقدان با آغوش باز مورد استقبال قرار ميگيرند؟
وقتي يكي از آقايان كارمند فدراسيون يك عكس يك متري از آقاي رئيس ميزند توي اتاقش. همان عكسي كه نشان لياقت ملي گرفتهاند و بعد در دفاع از اين حركت عنوان ميكند كه اين صرفاً يك علاقه شخصي است، شما اين را بگذاريد كنار حركت رئيسجمهوري ما، اگر اين چاپلوسي نيست پس چيست؟
اين عكس نميتواند در خانه من به ديوار كوبيده شود؟ حتماً بايد بخورد توي محيط كارم؟ تازه اگر من، من رئيس خوشم نيايد بايد اعتراض كنم، بگويم آقا اين عكس را جمع كن.
اين چاپلوسيها باعث شده كه از من بدشان بيايد و انتقادهاي منطقي مرا نپذيرند .
ارتباط شما با دادكان چطور بوده است؟
هيچوقت ارتباط تنگاتنگي نداشتهايم. من با بعضيها رفت و آمد خانوادگي داشتم. من به شرح وظايف فدراسيونها آشنا هستم. هر فدراسيوني بالاترين مرجع رسيدگي به مسائل آن دسته يا رسته ورزشي است و سازمان تربيت بدني تنها نقش نظارتي دارد و نه نقش دخالتي. شما عملاً ديديد كه تيمملي اميد وقتي باخت گفتند مايليكهن را سازمان كنار گذاشت. گفتم وظيفه سازمان نيست. در ضمن استعفا داده بودم. شدم سينه سپر فدراسيون. فدراسيون بايد ميگفت، من گفتم. فدراسيون از من حمايت نكرد. در مراسم توديع سازمان گفتند، سازمان طي اين چند سال اجازه داده فدارسيونها مستقل عمل كنند.
اين حرف تهوعآور بود. خدا پدر چوپان دروغگو را بيامرزد. بيچاره يك دروغ گفت تا به امروز داريم در كتابهايمان او را سرزنش ميكنيم، اسمش ثبت شد، هيچ كس هم ديگر حرفش را باور نكرد ما هر روز داريم به هم دروغ ميگوييم و باز...
من به خاطر ميزداري حذف شدم.
فدراسيون فوتبال امروز به حرفهاي دو سال پيش من رسيده، ميگويد رأي ديوان عدالت اداري تأثيري در تصميم من ندارد، درست است. اما آقاي فدراسيون، من دو سال پيش گفتم شما مستقل هستيد. آقاي فدراسيون شما برانكو را برديد توي سازمان قراردادش را امضا كرد. اين يعني كوچككردن فدراسيون.
من هميشه پاي حرفم ميايستم. امروز حرف نميزنم، كه فردا تكذيب كنم، چون با اعتماد حرف ميزنم، باشهامت. آقايان امروز يك حرفي را با صراحت ميزنند فردا تكذيب ميكنند. جرأت ايستادگي روي حرف خودشان را هم ندارند. فدراسيون فوتبال به عنوان متولي فوتبال نبايد خودش عامل ايجاد اختلاف باشد. اگر اختلافي هست، حل كند، نه اينكه آنجا بنشيند تا مايليكهن حرفي زد زود جواب بدهد و...
يكسال است كه استاديومهاي ما نور كافي ندارد.
امسال ليگ را تعطيل ميكنيم چون نورافكن نداريم. پول نداشتيم؟ بودجه اينها بعد از هاشميطبا چهل برابر شد. چطور پول داشتيم كه توي يك سري از فدراسيونها تزريق كنيم كه برود توي ستاد انتخاباتي آقاي x. اما پول چهارتا نورافكن نداشتيم، نه، ما فكر نداريم، فكر ما اين است، مايليكهن امروز چي گفت؟ مصطفوي چي گفت؟ امروز صدوپنجاه نفر دارند در فدراسيون كار ميكنند. كار بزرگي ميكنند؟ يك روز پاناماييها از روي آسمان ما رد ميشوند، زود ميآوريم بازي ميكنيم. ليگ را تعطيل ميكنيم و...
ما در تيمملي الان كار تركيبي داريم؟ آقا دست شما درد نكند كه رفتيم جامجهاني. ما كه توقع هلند شدن را نداريم اما توقع داريم كه دفاع ما درست شود و...
درست نيست كه اسم ببريم، الان يك بازيكن كه در تيمملي هست كه فقط پاس رو به عقب ميدهد آقا به خدا اين بازيكن، ديگر بازيكن ملي نيست.
حالا مربي ميگويد ما احترام ميگذاريم. اما من نظر خودم را ميگويم.
دقيقاً انتقاد شما به فدارسيون چيست؟
فدراسيون ما خيلي بزرگ شده. صدوپنجاه نفر كار ميكنند. 10 ميليارد تومان هزينه ميكنند. اما علمگرايي اين فدراسيون كجاست؟ ميبينيد؟
ما امروز نميتوانيم از دانشجويان استفاده كنيم؟ بگوييم آقا شما پاياننامهات را پيرامون مشكلات فوتبال ما بنويس. به او پول بدهيم كار تحقيقي انجام شود. محمد فناييها، عاقلي، شاملي و خيليهاي ديگر را نميتوانيم در مدارس داوري به كار بگيريم؟ زماني انتقاد ميكرديم كه چرا بعضيها ماركوپولو هستند ودر هر سفري حضور دارند، خود ما الان شدهايم ماركوپولو. خودمان كه نه، نايب رئيس و دبيرمان هم... امروز اين آقايان به همه استانهاي ما سر زدهاند؟ رفتهاند زاهدان؟ بويراحمد چطور؟
هر سه اين آقايان به 10 استان ما رفتهاند؟ پايشان به كردستان باز شده است؟ بپرسيد. درد مردم را چطور ميخواهيد بفهميد. من دارم راهحل ارائه ميدهم. آقاي متولي فوتبال! تو بايد بزرگ فكر كني. به فكر خرج انرژي فدراسيون در تقابل با مايليكهن نباش.
آقاي مايليكهن! شما در اين مبارزه به نظر خودتان برنده خواهيد شد؟
بازنده نيستم. ميگويند تو باختهاي چون تيم نداري. امسال اين تيمها مرا ميخواستند. استقلال اهواز باواسطه، مس كرمان آقاي ايرانمنش، تراكتورسازي تبريز آقاي ابهران، شهيدقندي يزد باواسطه، پيام مخابرات مشهد، آقاي محمدي (مديرعامل)، پگاه خوزستان آقاي دهكردي، رئيس هيأت فوتبال استانشان و چند تاي ديگر.
چرا نرفتيد؟
به خاطر پرسپوليس. تا حالا هم پايش ايستادهام. حالا من بازندهام؟ من حاضرم در منافع فردي ببازم اما منافع ملي به خطر نيفتد.
شما از پرسپوليس چه شناختي داريد؟
هيچ كس مثل من پرسپوليس را نميشناسد.
حتي پروين؟
حتي پروين. هرچه كه دارم از پرسپوليس دارم. منت نگذاشتم روي سر اين تيم. پرسپوليس به ما شهرت داد.
پرسپوليس امروز به بدترين تيم تاريخ فوتبالش تبديل شده. چه بلايي سر اين تيم آمده است؟
خيلي بلاها. سالهاست كه دارد بلا ميآيد بر سر اين پرسپوليس. دستهايي بود كه حتي ميخواستند اين تيم را تضعيف كنند. ما با وحدت بازي ميكرديم صدهزار نفر ميآمد، جمعيتها كه دو برابر شده، پس چرا تماشاگران نصف نصف شده.
آدمهايي بودند كه بدشان ميآمد از پرسپوليس و استقلال. زمان آقاي درگاهي كه معاونشان آقاي سجادي بود، آن مسأله استعفاي دستهجمعي ملي پوشان رخ داد. پنجعلي، عربشاهي و چند تاي ديگر كه در پرسپوليس هم بودند. آمدند براي اينكه با اينها مقابله كنند، به بنياد مستضعفاني كه اموال پرسپوليس را مصادره کرده بود گفتند اداره اين تيم را هم برعهده بگيريد اما نه با اسم پرسپوليس، با اسم پيروزي. اين يك جريان. يك جريان ديگر اينكه بعضيها آمدند مظلومنمايي كردند كه آقا ما زمين نداريم و... در صورتي كه ميتوانستند زمين بخرند.
علي پروين در مصاحبهاي گفته است كه 50 گوسفند نذر ميكنم كه بگويند نيا.
ميان حرف تا عمل فاصله زياد است. اگر من واقعاً اين طوري نذر كنم پس چرا ميآيم. يعني چه؟ كدام مدير بگويد نيا؟ شرايط بدتر از اين ميشود. نه، اينها همه طرفند است. من دنبال حذف پروين نبوده و نيستم.
اما پروين يك مانع است براي حضور شما در پرسپوليس؟
نه، آدمهايي كه در مقابلش قرار گرفتهاند بزرگ نيستند. آدمهايي هستند كه زماني فقط دوست داشتند با پروين عكس بگيرند. وقتي عكس گرفتند تازه به فكرشان رسيده كه مدير بشوند. كار مديريتي در مقابل كسي كه زماني دوست داشتند با او عكس بگيرند. يعني چي؟ بعد از يك مدت ميخواهند بگويند من مديرم. نه، نميشود. متأسفانه هركس كه چهار روز ميرسيد و چهار تا حرف ورزشي بلد ميشود خودش را از من كه بيشتر از بيست سال در ورزش اين كشور بودهام بهتر و باتجربهتر ميداند.
من حرف پروين را ميفهمم و او هم حرف مرا. او گفته من پشت سر مايليكهن نماز ميخوانم. من هزار و يك عيب دارم، حالا به كنار. چطور ميشود كه شما پشت سر من نماز ميخواني اما هيچوقت با من كار نميكني.
چرا؟ چون من نميتوانم جلوي او پشتك بزنم و او هم. ميداند كه من خريدني نيستم.
مگر ديگران را خريده؟
خريدن هميشه با پول نيست. گاهي من هر حرفي ميزنم شما ميپذيري، چون اسير يك چيزهاي ديگري هستي.
غمخوار توانست پروين را حذف كند؟
خود غمخوار از جمله كساني بود كه اوايل ميخواست با پروين عكس بگيرد و... بعدها رسيد به احساس مديريت. غمخوار جزو خانواده پرسپوليس بود. خطيب آدم نجيبي است. به كسي نميتواند بگويد، «نه». زحمت ميكشد اما اگر برود حتماً با يكي، دو ميليارد بدهي ميرود. مثل غمخوار.
آقا يكي تا امروز نيامده با من راجع به پرسپوليس صحبت كند. اين خندهدار نيست؟ عنوان شده كه با پيشكسوتان صحبت نميشود. ما پيشكسوت هم نيستيم؟ من سمت كسي نميروم. اگر توانايي دارم، بيايند دنبالم. خودم نميروم كه بعداً مجبور بشوم كولي بدهم.
زبان پروين را ميفهميد.
بله. زبان همديگر را خوب ميفهميم. عدهاي هستند كه پروين را دوست دارند، درست يا غلط پروين را دوست دارند. اما اگر روزي احساس كنم اين رؤيا دارد پرسپوليس را دچار اختلال و بيچارگي ميكند اين رؤيا را ميشكنم، حرف ميزنم و مسائل زيادي را مطرح ميكنم.
براي برون رفت از بحران چه بايد كرد؟
به جاي اينكه هيأت مديره تزريق كنيم و عوض كنيم. رديف بودجه بگذاريم، جاري و عمراني. آدمهاي با فكر را بگذاريم. ميگويند اين تيم مربي بزرگ خارجي ميخواهد. بهخدا مشكل اين تيم فقط مربي نيست. تيمداري و باشگاهداري حلقههاي زيادي دارد. داشتن مربي بزرگ، بازيكن خوب، عدالت حلقههايي هستند كه كارسازند. عدالت آقا، عدالت. اگر ميگويم غيرت. از خودم شروع كنم. اتفاقاً اين بازيكنان خيلي باغيرتند كه دو تا گل ميخورند، اگر بيغيرت بودند بايد شش تا ميخوردند. محمد پروين آينده خوبي دارد من معتقدم. اگر نان پدرش را نخورد، چوب پدرش را نخورد. اما اگر الان ميخواهد بيايد كنار تيم بايد يك مبلغي را هم بپردازد، نه اين كه يك مبلغي هم برايش درخواست شود. متوجه هستيد؟ بيغيرتي يعني چي؟ تيم به شموشك ميبازد.بازيكنان ميشوند بيغيرت، بعد هم شما ميآيي براي خودت جشن تولد ميگيري. بچه گريه كند تو بخندي، آن وقت ميخواهي غيرت هم تزريق كني. اگر در كارگران به بازيكنان ميگويند بيغيرت بايد اسم مربي را هم بياورند. نميشود امروز به بازيكن گفت چهار بيا و خودت پنج بروي سر تمرين. نميشود هزار و يك مشغله داشته باشي و آن گوشههاي ذهن هم يك تيمي مثل پرسپوليس را جا بدهي. امروز همه كارهاي ما بياصول شده. هيأت مديره را سازمان انتخاب ميكند، مديرعامل را هم باز سازمان انتخاب ميكند. يعني چي؟ آقايان مثلاً دارند وقت ميگذارند. از دروازه تا دو. درست موقع ناهار در مورد پرسپوليس ميخواهند حرف بزنند و بهنتيجه هم برسند. خندهدار نيست؟
تعريف شما از پروين چيست؟
اجازه بدهيد براي اولين بار محافظهكار باشم. بهنفع پرسپوليس نيست.
آيا او همه را قرباني منافع شخصياش ميكند؟
اينكه خيلي جاها اتفاق افتاده، اما اجازه بدهيد رؤياي دوستداران پروين را بههم نريزم.
به شما برنخورد كه رفتند دنبال آقاي جلالي؟
آمدند به من رودست بزنند.(ميخندد) خواسته خود من بود. آقا مجيد را قبول دارم. به آقا مجيد چند ماه پيش در مورد پرسپوليس حرف زدم و در مورد خيلي از مسائل. اما متأسفانه آقا مجيد اينجا هم ما را كمي ارزان فروخت، كه بعد به اينجا خورد. مسير طبيعي را طي نكرد و اينطوري هزينه شد. آقا مجيد باز هم من را قال گذاشت.
آدم بايد با فكر برود توانير، با فكر. آقا مجيد عجله كرد.
كادر فني دلخواه شما را چه كساني تشكيل ميدهند؟
انصاريفرد، پنجعلي و درخشان. و حتي مجتبي محرمي. اگر خودش سر به راه باشد و دلسوز چرا كه استفاده نكنيم. او پرسپوليسي است. نياز به كمك دارد. حالا نه همه اينها. اما همه اينها حق دارند. حضور آقا مجيد عاملي براي كسب موفقيت نميشد. شايد كار از اين بدتر نميشد. تيم بايد پشت تيم باشد، متوجه هستيد. كار يك نفر نيست.
درهرم قدرتي كه مايليكهن ترسيم ميكند پروين كجا قرار ميگيرد؟
پروين آن بالاست. اما با شرح وظايف. من نه غمخوارم نه خطيب. من مايليكهن هستم.
جالب بود نه
این مایلی کهن بیاد پرسپولیس چی میشه
-
برانکو ايوانکوويچ در بدو ورود به کره جنوبي مطرح کرد: هدف ما شناسايي نقاط ضعف است
تيم ملي ايران ظهر فردا در ايران ديداري تدارکاتي مقابل تيم کره جنوبي به ميدان مي رود.
برانکو ايوانکوويچ سرمربي تيم ملي ايران دربدو ورود به کره جنوبي در مورد اين ديدار گفت: مسابقه با کره جنوبي اولين ديدار تدارکاتي ايران بعد از صعود به جام جهاني 2006 آلمان محسوب مي شود.
وي در ادامه افزود: اين ديدارهاي تدارکاتي براي هماهنگي و آمادگي بيشتر بازيکنان برگزار مي شود.
مردم ايران بايد صبور باشند چون هدف ما در اين ديدار شناسايي نقاط ضعف و قوت ملي پوشان است.
برانکو در پايان گفت: در اين مسابقه حساس با جديت و تلاش بازيکنان سعي مي کنيم نتيجه مناسبي را به دست آوريم.
-
کره جنوبي 2 ايران 0
ديدار دوستانه تيمهاي ملي ايران و کره جنوبي با حساب 2 برصفر به سود کره خاتمه يافت.
در اين ديدار که در ورشگاه جام جهاني سئول و با قضاوت عمرالقمدي از عربستان برگزار شد جي وونگ اي در دقيقه 1 و کيم هي کيون در دقيقه 90 گلهاي کره جنوبي را وارد دروازه ايران کردند.
-
مذاکرات با کاسانو ادامه دارد
آنتونيو کاسانو از پذيرفتن قرارداد 2 ساله سرباز زد ولي هنوز اميدهاي سران باشگاه آ.اس رم براي تمديدقرارداد اين بازيکن از بين نرفته است.
پس از آنکه کاسانو قبول نکرد برگه قرارداد پيشنهادي رمي ها را امضا کند، سران اين باشگاه اعلام کردند امروز با قرارداد مذاکرات جديدي را با جوزپه پونرو مديربرنامه هاي کاسانو برگزار خواهند کرد تا به يک راه حل مناسب دست پيدا کند.به نوشته گاتزتادلواسپورت شرايط سخت کاسانو و احتمال خط خوردن نام او از فهرست مسافران آتزوري آلمان 2006 دليلي است تا هر دو طرف از ادامه مذاکرات مايوس نشوند و در پي رسيدن به بن بست راه جديدي را انتخاب کنند. پونرو اعلام کرد، کاسانو قرارداد طولاني مدت امضا خواهدکرد و خواهان دستمزد قابل توجهي است.
-
فيگو : بعد از جام جهاني خداحافظي مي کنم <<< قابل توجه امین 101
لوئيس فيگو بازيکن خط مياني تيم ملي فوتبال پرتغال پس از اتمام مسابقات جام جهاني 2006 آلمان از شرکت در رقابت هاي ملي کناره گيري خواهد کرد.
فيگو در مصاحبه با شبکه "ارتي بي" ضمن اعلام اين خبر اظهار داشت: معتقدم بعد از مسابقات جهاني آلمان فرصت خوبي براي کناره گيري من از رقابت هاي ملي خواهد بود.
اين در حالي است که وي قبلا اعلام کرده بود پس از خاتمه مسابقات جام ملت هاي اروپا سال 2004 پرتغال از مسابقات ملي خداحافظي خواهم کرداما وي در آستانه برگزاري مسابقات مقدماتي جام جهاني مجددا به تيم ملي پرتغال بازگشت تا بار ديگر توانايي هاي خود را در عرصه هاي ملي مورد آزمايش قرار دهد.
لازم به توضيح است، لوئيس فيگو بازيکن سي و دو ساله تيم ملي پرتغال يکصد و شانزده بازي ملي و سي و يک گل در کارنامه خود دارد.
-
Friend جان. به جای اینکه اینقدر copy/paste کنی یه لینک بده و خلاص.
-
نفر به نفر تيم ملى مقابل كره جنوبى در غياب ستاره اى به نام تيم
ابراهيم ميرزاپور: توپى به او نرسيد كه بخواهد كيفيت مورد ترديدش را نشان دهد. تمام توپ هايى كه وارد محوطه جريمه شد، توسط مدافعان دفع شد يا اينكه مهاجمان كره اى در نهايت بى دقتى و عجولانه موقعيت ها را از دست دادند. او روى گل اول و دوم مقصر نبود.
• رحمان رضايى: هنوز هم بى ترديد بهترين مدافع فوتبال ايران است، حتى بهتر از يحيى گل محمدى كه مورد تاييد برانكو است. رحمان رضايى در حقيقت هم يك مدافع سخت كوش و تاثيرگذار بود و در حملات متعدد هم بارها قدرت و كيفيت فوتبال ايتاليايى اش را نشان داد. حالا معلوم مى شود كه اگر رحمان رضايى نباشد، ديوار دفاعى تيم ايران حفره اى بزرگ خواهد داشت، در ادامه بازى هاى خوب در ليگ ايتاليا، اينجا هم بهترين مدافع لقب مى گيرد.
• يحيى گل محمدى: آخرين اشتباه او منجر به گل دوم كره جنوبى شد. هيچ مدافع هوشيارى در فوتبال پيدا نمى شود كه آخرين نقطه دفاعى را رها كند و به دنبال گل زدن باشد. يحيى گل محمدى در واقع زوج رحمان رضايى در جام جهانى هم خواهد بود. مقابل كره كم اشتباه بود اما هدايت كردن خط دفاعى فقط يك نفره خوب بازى كردن نيست، بلكه بايد به يك فوتبال جمعى و خوب نزديك شد. يحيى يك موقعيت گل را هم از دست داد. خيلى ها نگران هستند كه توان او براى بازى در جام جهانى كافى نباشد.
• محمد نصرتى: نقطه نااميدى خط دفاعى ايران است، اينجا هم يك فاكتور ديگر براى عملكرد نامناسب او. روى گل اول اگر نقش يك مدافع را ايفا مى كرد، مى بايست مانع مى شد اما خود را كنار مى كشد و توپ بعد از برخورد به پاى او وارد دروازه مى شود. آن هم در دقيقه اول. بعد از آن هم آنقدر بد بازى كرد كه چاره اى جز تعويض او نبود. حالا ديگر برانكو و دنيزلى حرفى براى دفاع از نصرتى ندارند و قاعدتاً بايد به دنبال جانشين مناسب براى او بود. فردا هم دير است، امروز بايد تصميم گرفت.
• ستار زارع: او هم در حقيقت مشكل حل نشدنى تيم ملى است. فوتباليست راست پايى كه در موقع ضرورت به دفاع راست مى رود و آنجا كه برانكو مى خواهد به سمت چپ مى رود. او نيمه اول كه به جاى كعبى بازى كرد، چندان خوب نبود، اما نيمه دوم به جاى هميشگى اش برگشت، در دفاع چپ بدون اينكه حتى يك بار هم با پاى چپ سانتر كند يا پاس موثر بدهد.
• فريدون زندى: وقتى دقايق اوليه سرگردان بازى مى كرد، منتقدان خود را آماده كردند تا حمله را شروع كنند، اما مشكل اصلى سرعت بازى كره جنوبى بود و به تدريج فريدون هم با اين سرعت هماهنگ شد. تنها بازيكنى كه مى تواند پاس موثر و سالم بدهد فقط اوست. كسى كه بدون پيچيدگى خاص بازى مى كند و نمى توان تاثير بازى هاى هجومى و پاس هاى صحيحش را ناديده گرفت. اگر تيم ملى در اين بازى، سرعتى براى حمله كردن داشت، نيمى از آن را مديون زندى است كه بى امان مى دود، فقط به چشم نمى آيد.
• محمد علوى: حضور دو هافبك دفاعى روى يك خط، همان سئوال هميشگى را پيش مى آورد. علوى چرا پشت سر نكونام بازى مى كند؟ چه تاثيرى در روند بازى دارد؟ در حقيقت او تنها وقتى وارد جريان بازى مى شود كه نكونام جا مى ماند و بايد توپ را از حريف بگيرد تا مانع عبور آنها شود. علوى در مركز خط ميانى و جلوتر از مدافعان قرار گرفت. او فقط توپ هاى حريف را خراب كرد و از سرعت هجومى آنها كاست. اما همين كار را هم قبلاً نكونام انجام مى داد. در حقيقت نيروهاى اضافى را خرج كارهاى تكرارى مى كنند.
• جواد نكونام: هنوز هم مى تواند دليل بد بازى كردن خود را روحيه نداشتن و باخث مقابل العين عنوان كند، اما براى هافبكى كه مى خواهد جايزه بازيكن سال را به دست بياورد بايد بهتر از روزهاى قبل خود باشد، نه اينكه بدترين هم باشد. شايد بعد از نصرتى و در كنار نويدكيا، نكونام هم جزء ضعيف ها بود. آزمايش دوباره او مقابل فوتبال سرعتى كره جنوبى آمادگى او را زير سئوال مى برد. نكونام براى بازگشت به روزهاى خوب قبلى اش از امروز بايد شروع كند.
• محرم نويدكيا: مشكل يك سايه، براى پاس هاى كوتاه و خنثى. برانكو بايد دليلى براى بازى كردن او داشته باشد و مى تواند اين را عنوان كند كه مهدوى كيا غايب است و جانشين بعدى او مى تواند آزمايش شود، اما نويدكيا از اين آزمايش چه در سمت راست و چه در جناح چپ موفق بيرون نيامد. رقباى بعدى او همچنان منتظر هستند تا چنين فرصت ارزشمندى نصيبشان شود، مثلاً كاظميان و ميثم سليمانى و حتى ايمان مبعلى.
• على كريمى: بهتر از تمام روزهايى كه در تيم ملى بازى كرده، در سئول فوتبال بازى كرد. شايد در فوتبال او چند بازى استثنايى براى ستاره شدن وجود داشته باشد اما در همان روزها هم، ايستادن و نگاه كردن هم وجود داشت. اما اينجا كريمى بهترين بازيكن تيم ايران بود، همان فوتباليستى كه انتظارش را داريم، دونده، همكارى تيمى و سخت كوش، البته كمتر از تمام سابقه ملى اش دريبل زد. اينجا معلوم مى شود كه اگر تيم ملى صاحب تاكتيك مشخصى بود، او مى توانست تجربه آلمان اش را هم به كار گيرد. شوت پاى چپ كريمى هم در حقيقت، حاصل ذات و خلاقيت هميشگى فوتبال خودش بود، حيف كه گل نشد.
• وحيد هاشميان: به جاى على دايى بازى كرد يا در نقش خودش؟ مسئله اين است؟ او اگر به جاى دايى در نوك خط حمله قرار گرفت، مى بايست اين اختيار عمل را مى داشت كه جلوى پيشانى مدافعان كره قرار بگيرد تا هافبك هاى هجومى به او پاس بدهند و او تمام كننده باشد، اما وحيد به رغم دوندگى و بازى فيزيكى قابل قبولش كه مايه اميدوارى آينده خط حمله تيم ملى است يك اشكال نيز دارد اينكه او هنوز هم فكر مى كند در تيم هانوفر بازى مى كند و يك شماره «۹» واقعى است. آيا بازى هاى هانوفر را ديده ايد. با هر قدمى كه او روبه عقب برمى دارد، دو مهاجم كاذب از كنارش فرار مى كنند و به دروازه حريف نزديك مى شوند. در اين بازى هم وحيد يك مهاجم فيزيكى و درگيرشونده بود اما كسى از او حمايت نكرد يا از فضاى به وجود آمده استفاده نكرد.
• حسين كعبى: مصدوم بود، اما وقتى به ميدان آمد، آماده نشان داد. مثل هميشه خوب بازى كرد اما در روزى كه تيم ملى سردرگم بود، او هم نتوانست چندان تاثيرگذار باشد. در گل دوم كره، او نيز جزء مقصرها بود، چرا كه هميشه كعبى است كه پشت دفاع را جمع مى كند.
• كريمى به سرعت در بايرن
على كريمى پس از پايان بازى ايران و كره جنوبى بايد خود را در اسرع وقت به مونيخ و تمرينات بايرن برساند. ظاهراً فليكس ماگات مربى سخت گير بايرن از همه بازيكنان خواسته كه خود را به تمرينات امروز برسانند. به همين دليل كريمى بايد مسير ۱۲ ساعته از سئول به فرانكفورت را به سرعت طى كند و به مونيخ برسد.
• تمارض نيكبخت
ظاهراً عليرضا واحدى نيكبخت در كمال صحت و سلامت است و موضوع مصدوميت او پس از بازى با راه آهن واقعيت نداشته است. يكى از نزديكان باشگاه استقلال گفته است كه نيكبخت به دليل بعضى از گرفتارى هاى كارى مصدوميت را بهانه كرده تا در كنار تيم ملى نباشد. شنيده مى شود حتى برانكو ايوانكوويچ هم به يكى از خبرنگاران گفته بود كه نيكبخت مصدوم نيست و فيلم بازى مى كند!
shargh
-
نفر به نفر تيم ملى مقابل كره جنوبى در غياب ستاره اى به نام تيمدايى: بچه ها در اندا
دايى: بچه ها در اندازه هاى خودشان نبودند
ايران ورزشى _ بازى با كره بدون على دايى يك تجربه جديد بود. تيم ملى در شرايطى نتيجه را به كره واگذار كرد كه كاپيتان براى يكى از معدود دفعات در چند سال گذشته جريان بازى را از خانه دنبال مى كرد. به عقيده دايى، تيم ملى مقابل كره نمايش قدرتمندى نداشته: «البته از اين اتفاقات در فوتبال زياد مى افتد. فراموش نكنيم كه بازى در كره بود و شرايط به نفع آنها پيش مى رفت. من نمى خواهم بگويم خوب بوديم ولى در عين حال كره اى ها هم روز خوبى نداشتند.»
دايى درباره وضعيت و نوع بازى هم تيمى هايش در بازى ديروز مى گويد: «به هر حال بازى ضعيف تيم ملى دلايلى دارد. بچه ها در سطح كاملاً معمولى بازى كردند. اصلاً در اندازه هاى خودشان ظاهر نشدند. از طرفى دو گل بد خورديم و شرايط به هم خورد.»كاپيتان تيم ملى معتقد است بايد شرايط حضور قدرتمند تيم ملى در جام جهانى از همين بازيها فراهم شود: «بايد فكر اين باشيم كه تيم با قدرت در جام جهانى حاضر شود. اين شكست ها مى تواند به نفع ما شود به شرط اينكه نقاط ضعف و قوت ها را از دل آن شناسايى كنيم. اصلاً بازى تداركاتى براى همين چيزها برگزار مى شود.» دايى ترجيح مى دهد در پاسخ به اين سؤال كه اگر در تركيب تيم بود چه اتفاقى مى افتاد اظهارنظرى نكند: «من راجع به اين مسائل نظر نمى دهم. اين را بايد مردم و كارشناسان بگويند.»
-
سومين شكست برانكو در چهار مسابقه آخر!
ايران ورزشى- سرمربى نتيجه گراى تيم ملى پس از صعود ايران به جام جهانى نتيجه قابل قبولى نگرفته. او بعد از اينكه با يك تاكتيك مشخص در ۵ بازى ابتدايى ايران را بدون شكست نگه داشت پس از آن ديگر نتوانست نتايج قبلى را تكرار كند. ايران پس از هجدهم خرداد ماه كه تيم ملى به جام جهانى صعود كرد چهار مسابقه داشته. بازى با ژاپن در مسابقه آخر گروه، بازى دوستانه با Qpr و مسابقه تداركاتى با ليبى و كره جنوبى. برانكو در اين مسابقات نه تنها نتوانست بازيهاى زيبايى را با تيم ملى به نمايش بگذارد بلكه نتوانست بردهاى گذشته خود را هم تكرار كند. در مسابقه دوستانه با Qpr تيم ملى با سه گل شكست خورد و پس از آن مقابل ژاپن بازى را صفر- ۲ باخت. با شكست صفر- ۲ به كره جنوبى از چهار بازى آخرش ۳ بازى را باخته. تيم ايران در هيچ كدام از اين سه بازى نتوانسته به حريف گلى بزند و در عين حال با خوردن هفت گل ميانگين ۴/۲ گل خورده را از خود به جا گذاشته. ايران در چهار ديدارى كه انجام داده تنها يك ديدار را با پيروزى به پايان رسانده. مسابقه با ليبى كه به خاطر برگزارى آن آغاز مسابقات ليگ برتر يك هفته عقب افتاد! برانكو در آن بازى با چهار گل رقيب ضعيف شده را كه بدون لژيونرهايش به ايران آمده بود برد تا تنها پيروزى خود در چهار ماه اخير را رقم بزند.
به هرحال برانكو پس از شدت يافتن انتقادات كارنامه تيم را در دفاع از خودش رو مى كرد. او حتى در مقطعى بيست مسابقه بدون شكست را در مدت يك سال يك ركورد شگفت انگيز مى دانست اما حالا او در چهار بازى آخرش همراه تيم ملى سه مسابقه را باخته. اين براى كسى كه تمام ضعف هاى تاكتيكى و مسابقات بى روح تيم ملى را با استدلال نتيجه گرايى پشت گوش مى انداخت يك فاجعه به حساب مى آيد. حالا او نه يك مربى تهاجمى است نه يك مربى نتيجه گرا.
-
سومين شكست برانكو در چهار مسابقه آخر!
چهارشنبه ۸۴/۷/۲۰
ورزشگاه: جام جهانى سئول
كره جنوبى ۲ - گل ها: چو وون هى (يك) و كيم لى كيونگ (۹۰) براى كره جنوبى
ايران صفر
داور: عمر الغمدى (عربستان)
اخطار: محرم نويدكيا، محمد نصرتى و ستار زارع از ايران
ايران: ابراهيم ميرزاپور، يحيى گل محمدى، رحمان رضايى، محمد نصرتى (حسين كعبى ۴۶)، ستار زارع، سيدمحمد علوى (آندرانيك تيموريان ۹۰)، جواد نكونام، محرم نويدكيا (آرش برهانى ۷۰)، على كريمى، فريدون زندى، وحيد هاشميان
سرمربى: برانكو ايوانكوويچ
ايران ورزشى - چند ثانيه مانده به پايان وقت قانونى مسابقه برانكو سومين بازيكن تعويضى خود را كنار زمين فرستاد تا بعد از به جريان افتادن بازى جاى محمد علوى را بگيرد.
بازى از جريان افتاد ولى تيموريان باز هم جاى علوى را نگرفت. تيم ملى در گوشه محوطه جريمه كره جنوبى يك ضربه ايستگاهى به دست آورده بود و برانكو اصلاً نمى خواست با تعويض علوى با آندو ساختار تيم اش را پيش از اين ضربه به هم بريزد.
البته زندى كه پشت توپ ايستاده بود قبل از سوت داور نقشه را لو داد. زودتر از سوت داور توپ را با بغل پا به جايى فرستاد كه نكونام بدون هيچ محافظى مى توانست گل بزند.
به هر حال تكرار ضربه ايستگاهى زندى با مشت هاى گره خورده «لى وون جائه» به پشت محوطه تيم برگشت. جايى كه پارك جى سونگ با كنترل توپ و حركت سريع تنها چند صدم ثانيه بعد، خودش و لى چونگ سو را پشت تمام مدافعان ايران ديد.
البته تعلل پارك در سى متر مانده به دروازه ايران به قدرى بود كه يحيى، رحمان و ستار برسند ولى وقتى او بر خلاف پيش بينى همه توپ را به سمت چپ داد تا ضربه »كيم لى كيونگ» پس از برخورد به رحمان رضايى از بالاى سر ميرزاپور گل شود.
دومين گل كره جنوبى در آخرين ثانيه هاى مسابقه. اولين گل هم در ثانيه هاى ابتدايى با دخالت نصرتى روى ضربه اى كه مسلماً ميرزاپور آن را مى گرفت به ثمر رسيد.
به هرحال ايران براى جبران اين دو گل تنها چهار دقيقه وقت اضافى مسابقه را وقت داشت و جالب بود كه برانكو باز هم آندو را به زمين آورد.
اضافه كردن يك هافبك دفاعى در ۴ دقيقه مانده به پايان بازى و در شرايطى كه تيم صفر- ۲ عقب بود هيچ توجيهى نمى توانست داشته باشد.
البته اين تنها تصميم غيرقابل توجيه برانكو در مسابقه با كره جنوبى نبود. با وجود نمايش ضعيف محمد نصرتى در مسابقات دو ماه اخير پاس، او باز هم در تركيب فيكس تيم ملى بود. به اضافه اين نكته كه او در يك پست نا آشنا هم بازى كرد.
دفاع چپ كنارى تيم كه او مدت هاست در آن جواب نمى دهد جايى بود كه پارك جى سونگ در وقت اول مسابقه بيش از ده نفوذ و ارسال خطرناك از آن داشت.
هر چند در وقت دوم هم كه برانكو حسين كعبى مصدوم را به جاى او بازى داد خط دفاع تيم ملى چندان استحكامى نداشت. البته تنها موقعيت هاى خطرناك تيم را بايد مديون مدافعان بود.
در وقت اول روى كرنر محرم نويدكيا يحيى گل محمدى مى توانست گل بزند اما بغل پاى او به اوت رفت. در وقت دوم هم وقتى زندى از سى مترى ضربه ايستگاهى را به عمق دفاع كره فرستاد، يحيى با وجود پرتاب خود چند ميليمتر كم آورد. اين تنها موقعيت هاى خطرناك تيم بود.
موقعيت هايى كه باز هم نمى تواند باخت تيم به كره را موجه كند. تيم ملى در يك بازى سرد در كسالت بارترين حالت ممكن با دو گل به كره باخت.
-
کريمي: صددرصد پنالتى بود!
على کريمى که در بازى عصبىتر از هميشه به نظر مىرسيد، در پايان کار هم ناراحت بود و گفت: انگار فينال جام جهانى را جلوى دشمنشان برگزار مىکردند و به هيچ عنوان بازى را تدارکاتى و فرپلى انجام ندادند. بازيکنان کره بارها با توپ و بدون توپ مرا «بد» زدند!
کريمى گفت: خطاى بازيکن کره روى من در حالى که مىخواستم با دروازهبان تک به تک شوم حتى مىتوانست کارت قرمز داشته باشد.
کريمى در پايان گفت: داور يک پنالتى صددرصد را نگرفت چون توپ با دستان مدافع کره از مقابل دروازه به کرنر فرستاده شد.
-
ميرزاپور مقصر نبود نصرتى چپپا نيست
ابراهيم ميرزاپور اصلاً روى گلهاى خورده ايران مقصر نبود. گل اول به گونهاى زده شد که واقعاً سرعت توپ فوقالعاده بود و هيچ دروازهبانى نمىتوانست آن را دفع کند. روى گل دوم هم تمام مدافعان تيم بچگى کردند. چرا که در صحنه گل دوم تمام بازيکنان تيم روى دروازه حريف يورش برده بودند و هيچکس در خط دفاعى نبود 30 ثانيه به پايان بازى مانده بود که همگى زمين ايران را خالى کردند! ميرزاپور روى اين گل هم کارى از دستش ساخته نبود.
در مجموع تيم ايران «ترسو» ارنج شده بود برانکو پس از گل اول بايد سياوش يا برهانى را به ميدان مىفرستاد تا با دو مهاجم به دروازه کرهحمله کنيم. علوي، نويدکيا و ستار زارع آماده نبودند، اما از همه مهمتر اينکه نمىدانم برانکو چرا نصرتى را در دفاع چپ بازى مىدهد. مگر ميثم منيعى آماده نبود؟ نصرتى دفاع يارگير چپ نيست او راست پاست و اگر با پاى چپ هم توپ بگيرد با پاى راستش سانتر مىکند.
-
برانكو بايد شجاع باشد
ناصر حجازى
با اينكه كره جنوبى آن تيم دونده و جنگنده گذشته نبود اما در ابتداى مسابقه بازيكنان با ترس و دلهره بازى مى كردند. بازى دوستانه بود و مى شد برانكو شجاعت بيشترى به خرج بدهد. بعد از گل بايد تعداد مهاجمان را زياد مى كردند تا به گل برسند.
با يك مهاجم، آن هم در زمين حريف نمى شود كارى كرد. به نظرم بيرون كشيدن نصرتى فوق العاده بود زيرا او در نيمه اول پر اشتباه ظاهر شد اما ستار زارع بايد در همان دفاع راست مى ماند و به دفاع چپ منتقل نمى شد.
او در جناح چپ به زمان حمله استارت مى زد، بعد سر توپ مى زد و با پاى راست سانتر مى كرد. در حالى كه يك بازيكن چپ پا مثل منيعى در آن لحظات مى توانست كارايى بيشترى داشته باشد. در ضمن بهتر بود آرش برهانى و سياوش اكبرپور به ترتيب به جاى علوى و نويدكيا وارد زمين مى شدند.
در اين حالت تيم ملى شكل تهاجمى ترى به خود مى گرفت و مطمئناً موقعيت هاى بيشترى براى گلزنى فراهم بود، اما در اين مسابقه نويدكيا پس از ۲ سال بازيكن ثابت بود.
علوى هم چهره خوبى براى اين بازى نبود. او يك بازيكن تدافعى است و به درد بازيهايى مى خورد كه قرار است تيم ملى بسته بازى كند. او بازيكن توانايى است اما در كارهاى تدافعى. برانكو مى توانست به تيموريان فرصت بيشترى بدهد. به نظر من با يك دقيقه بازى بازيكن نمى تواند كار كند.
بازيكن تا خودش را در زمين پيدا كند بازى تمام شده. مربيان در اين شرايط تنها براى حفظ نتيجه دست به چنين كارى مى زنند كه تيم ملى چنين وضعيتى نداشت. به همين دليل تيموريان حداقل ۲۰ دقيقه مى توانست زودتر به زمين بيايد.ابراهيم ميرزاپور بد نبود. در گل هاى خورده هم تقصيرى نداشت امادر گل دوم كمى اشتباه كرد. ميرزاپور اعتماد مربيان تيم ملى را به دست آورده به همين دليل فكر مى كنم برانكو در اينگونه بازيها بايد به گلرهاى ديگرى بازى بدهد. مثلاً چه اشكالى دارد مهدى واعظى در يك بازى دوستانه به ميدان برود.
برانكو بايد قدرت ريسك پذيرى داشته باشد؛ حداقل در بازيهاى دوستانه.
در دقايق پايانى، لحظاتى كه تيم جلو كشيده بود گل بدى دريافت كرديم. به نظر من نبايد اين اتفاق مى افتاد زيرا حمله با همه بازيكنان به غير از ميرزاپور در آن شرايط اصولى نبود. معمولاً تيم ها در اين شرايط در ۳۰ ثانيه پايانى چنين كارى انجام مى دهند وقتى كه حريف نمى تواند ضد حمله بزند.
-
اوون: در جام جهانى چيز ديگرى خواهيم بود
مايكل اوون ستاره و كاپيتان موقتى انگليس مى گويد امكان ندارد تيم وى با فرم بد فعلى اش در دور پايانى جام جهانى ۲۰۰۶ هم ظاهر شود.
به گزارش رويترز، مهاجم نيوكاسل در پاسخگويى به منتقدان بازيهاى ۳-۲ ماه اخير انگليس مدعى است كه تيم اش در موقع مقتضى اوج مى گيرد و به چيزى به كلى متفاوت در «آلمان ۲۰۰۶»بدل خواهد شد.
به اعتقاد او حتى اگر انگليس در ماه هاى پيش رو صاحب چند برد متوالى شود و شكست هاى اخير در برابر دانمارك و ايرلند شمالى را جبران كند، بازيهاى دور پايانى جام جهانى مسأله ديگرى خواهد بود و اين ميدانى است كه انگليس بايد براى آن كاملاً مهيا شود.
ممكن است انگليس به خاطر نتايج بد اخيرش اصلاً جزو »سيد»هاى اول (سرگروه ها) قرار نگيرد و با اين وجود اوون اميدوارى اش را از دست نمى دهد. «اين ادعا غلط است كه چون در ماه هاى اخير ضعيف كار كرده ايم در جام جهانى در برابر برزيل و آلمان و ايتاليا نيز چنين خواهيم بود. اگر چنين باشد ما بايد از حالا بازنده مسابقات خود با نتيجه صفر - ۳ و صفر - ۴ تلقى شويم و اصلاً هيچ مقاومتى نداشته باشيم و راحت تسليم شويم. ما بازيكنان توانا و پرتجربه اى داريم كه خودشان را براى آن موقعيت هاى مهم به فرم و روال لازم خواهند رساند. قدر مسلم اينكه آنها يك پيش باخته و تسليم شده از قبل نيستند.»
آنجا فرق مى كند
اوون معتقد است كه بازى در دور مقدماتى در برابر رقبايى كه دفاعى و در برابر آنها بسته بازى مى كنند، متفاوت با دور پايانى جام جهانى خواهد بود كه انگليس با تيم ها و حريفانى تهاجمى و صاحب بازى رو به جلو روبرو خواهد شد. «بسيارى از حريفان ما طى ماه هاى اخير چون مى دانستند حريف ما نمى شوند، عقب مى نشستند و صرفاً دفاع مى كردند اما در جام جهانى چنين نخواهد بود.
در آنجا هر تيمى خودش را صاحب شانس پيروزى مى داند و مثبت و هجومى كار مى كند و بنابراين ما با قصه و وضعيتى كاملاً متفاوت روبرو خواهيم بود. بازى كردن با يك حريف دفاعى در يك جاى سرد و در محيطى ناشناخته طبعاً بسيار مشكل و متفاوت با بازى كردن در فضاى گرم جام جهانى و در برابر حريفانى خوب و تهاجمى است.»
در عين حال اوون كاملاً مطلع است كه هواداران تيم انگليس از بازيهاى اخير اين تيم ناراحت اند و بدتر از همه شكست سنگين يك - ۴ در برابر دانمارك بوده است و انگليس حتى در روزى كه ولز را صفر - يك برد، هيچ كس را قانع نكرد و برد با همين نتيجه در مقابل اتريش نيز راضى كننده نبود.
نياز به تغيير
به اعتراف اوون، انگليس نياز به تغيير را حس كرده است و در ديدارهاى بعدى جبران مافات خواهد كرد.
«مشكل ما هرچه باشد، قطعاً به كمبود تلاش و اين جور چيزها مربوط نمى شود. ما از هر نظر كوشش كرده و از هيچ چيز غافل نمانده ايم. فوتبال اين روزها بسيار دشوارتر و فشرده تر از گذشته شده است و هيچ حريفى آسان تسليم نمى شود. بد بودن ما را بايد به اين مسأله نيز مرتبط دانست. اگر ۱۵-۱۰ سال پيش مى شد كارهايى را در صحنه هاى بين المللى انجام داد، به اين خاطر بود كه تيم ها با سبك و سياق امروز بازى نمى كردند اما حالا فشردگى كار خيره كننده است. با اين حال ما مسائل بازيهاى اخير خود را آناليز كرده و به مشكلات فنى مان پى برده ايم. از اين پس كوشش ما صرف رفع اين ضعف ها و ارايه نمايش هايى بهتر به قصد راضى كردن تماشاگران خواهد شد. اين چيزى است كه كشور ما به آن نياز دارد.»
بازى كم تأثير
ديشب انگليس بازى آخرش را در دور مقدماتى جام جهانى ۲۰۰۶ در برابر لهستان انجام داد. مسابقه اى كه به جز تعيين سرگروه هيچ فايده و حاصلى به حال هيچ يك از آنها نداشت و صعود هر دو تيم از قبل محرز شده بود.
اوون ساعتى پيش از اين بازى مى گفت: «كافى است يك بازى بد ديگر ارايه بدهيم و رسانه ها پر از منفى بافى شوند. با اين حال يادتان باشد كه خوب يا بد بودن ما در حال حاضر هيچ ارتباطى با وضعيت ما در زمان برگزارى دور پايانى جام جهانى نخواهد داشت. آنجا مقوله و ميدانى متفاوت و مكانى است كه من اميدوارم بهترين بازيهايمان را در آن ارايه بدهيم و چيزى ديگر و به كلى متفاوت با امروز باشيم.»
-
وومه از پنالتى از دست رفته كامرون و لحظات عذاب آور پس از آن مى گويد
اتوو يك دروغگوى بزرگ است
سايت اينتر _ به خانه اش حمله كردند و هر آنچه را مى توانستند نابود كردند. حتى به اتومبيل اش هم رحم نكردند و مغازه نامزدش را هم به آتش كشيدند. خيابان به خيابان و كوچه به كوچه دنبال اش گشتند، در حالى كه او با اسكورت پليس با اولين هواپيمايى كه به اروپا مى رفت به سمت پاريس پرواز كرده بود. پير وومه، ۲۶ ساله، عضو ثابت تيم ملى كامرون كه چند ماه پيش براى پوشاندن ضعف دفاع چپ رهسپار اينتر شد روزهاى سختى را مى گذراند حالا همه گذشته و آينده به اميد او توسط يك پنالتى به باد رفته است.
او تنها هنگامى كه در هواپيماى پاريس _ ميلان نشسته بود كمى آرامش يافت تا به آن پنالتى و همه آنچه قبل و بعد از آن رخ داد فكر كند. آن پنالتى لعنتى كه به معنى حضور در جام جهانى يا خداحافظى از آن بود. شايد وومه در لحظه زدن آن پنالتى به فينال رقابت هاى المپيك ۲۰۰۰ در سيدنى فكر مى كرد. آنجا هم سرنوشت مسابقه در يك پنالتى خلاصه شده بود و آنجا هم وومه پشت حساس ترين پنالتى ايستاده بود، آن بار توپ درون دروازه قرار گرفت و مدال طلا بر سينه شيرهاى رام نشدنى، همان ها كه فوتبال قاره سياه را به اروپا معرفى كردند جا خوش كرد و شايد همان طلا به وومه اين شجاعت را داد تا يك بار ديگر پشت حساس ترين پنالتى تاريخ قرار بگيرد. مرز بين فاجعه و جشن تنها يك ضربه بود و ميليون ها نگاه كه به پاهاى او دوخته شده بود، اما اين بار روى نحس سكه به نام شير ها افتاده بود و پنالتى دقيقه ۹۵ بازى با مصر كه تا آن لحظه به تساوى يك _ يك رسيده بود خراب شد تا كامرون غايب بزرگ جام جهانى آلمان شود.
از هم تيمانتان پيغامى دريافت كرده ايد؟
< بعضى ازهم تيمان ملى پوشم به من زنگ زدند و برخى نه، اما اينترى ها به محض رسيدن همه به من تلفن كردند.
صحبت هاى اتوو و اينكه گفته او مى خواسته آن پنالتى را بزند اما شما خواسته ايد آن را بزنيد و اطمينان داده ايد كه گل مى شود را شنيده ايد؟
< خيلى ناراحت شدم. اصلاً باور نمى كردم. به همين خاطر هم امروز ساعت ده به او تلفن كردم و پيغام گذاشتم تا به من تلفن كند. حتى خيلى دير از خانه خارج شدم شايد تلفن كند، اما وقتى زنگ نزده يعنى اين حرف ها را گفته.
قطعاً اين برخورد خوبى از سوى اتوو نبود!
< نه تنها رفتار خوبى نبود، بلكه او دروغ محظ گفته است. هيچ كس نمى خواست آن پنالتى را بزند، نه اتوو نه كاپيتان تيم. زيرا آنها مى دانستند اگر موفق نشوند چه پيش خواهد آمد.
براى ما لحظات بعد از آن پنالتى را شرح مى دهيد؟
< واقعاً سخت بود. من ناراحت بودم و به آنچه در كامرون روى خواهد داد فكر مى كردم. به خانواده ام كه آنجا زندگى مى كردند و بلافاصله بعد از رفتن به رختكن به پليس زنگ زدم آنها به من اطمينان دادند كه امنيت عزيزانم را فراهم خواهند كرد. هواداران ضررهاى مادى زيادى به ما زدند اما مهم اين است كه خانواده ام سالم هستند.
خانواده تان اكنون مخفيانه و زير نظر پليس زندگى مى كنند؟
< بله.
و شما هم براى امنيت خودتان فوراً به ايتاليا بازگشتيد؟
< بله. دقيقاً.
به نظر مى رسد كه يك تراژدى ملى روى داده.
< بله، فوتبال در كامرون خيلى مهم است. اگر نتايج خوب باشد همه چيز فوق العاده است و اگر بد باشد ... ما صعود به جام جهانى را در خانه از دست داديم و اين يعنى فاجعه.
مى توانيد مردم را ببخشيد؟
< عصبانيت آنها قبل درك است. آنچه را نمى فهمم صحبت هاى اتوو است. او دوست من بود. در سيدنى من پنالتى آخر را زدم و قهرمان شديم. درجام ملت هاى آفريقا هم پنالتى زدم. اصلاً نمى فهمم چرا او اين حرف ها را زده، در حالى كه كسانى كه در زمين بودند ديدند كه او و كاپيتان نخواستند پنالتى بزنند.
باز هم براى تيم ملى بازى خواهيد كرد؟
< نمى دانم، فعلاً فقط به سلامت خود و خانواده ام فكر مى كنم. من روزهاى سخت شبيه به اين را زياد ديده ام.
اگر اتوو به شما زنگ بزند به او چه مى گوييد؟
< ترجيح مى دهم او را مستقيم ببينم. من از او خواستم اگر اين چيز ها كه در مطبوعات نوشته شده دروغ است به من زنگ بزند، اما او زنگ نزد و اين يعنى او اين حرف ها را زده.
فكر مى كنيد زندگى شما در خطر است؟
< براى خودم ترسى ندارم. من از مرگ نمى ترسم، شخصيت من قوى تر از اين حرف ها است. اما براى خانواده ام كه در كامرون زندگى مى كنند نگران ام. آنها اكنون در جايى هستند كه نه مى توانند بيرون بروند و نه فعاليتى انجام دهند. والدين ام روزهاى سختى را مى گذرانند.
باز هم پنالتى مى زنيد؟
< بله. به زودى در اينتر اين كار را انجام مى دهم. البته به شرطى كه هم تيمان ام به من اطمينان كنند.
و حرف آخر ...
< يك ضرب المثل هست كه مى گويد موفقيت پدرهاى زيادى دارد اما شكست يتيم است.
-
بازتاب برخورد فدراسيون با ظاهر بازيكنان در رسانه هاى خارجى
بى بى سى/ ركسانا صابرى - قانون جديد فدراسيون فوتبال ايران درباره محروم كردن بازيكنانى كه از سبك ها و شيوه هاى لباس پوشيدن و آرايش موى «غير معمول» و «خارجى» استفاده كنند حرف و حديث هايى در جامعه فوتبال ايران به وجود آورده است.
فدراسيون فوتبال ايران ماه پيش به باشگاه هاى فوتبال اين كشور اعلام كرد كه بازيكنان نه تنها در داخل زمين چمن بلكه در خارج از استاديوم ها و در سفرها هم بايد وضعيت «مناسبى» داشته باشند.
اين فدراسيون همچنين اعلام كرد كه بازيكنان حرفه اى بايد از بستن موهاى خود يا به كار بردن تل پرهيز كنند، همچنين آنها نبايد گردنبند، گوشواره يا حلقه هاى نامناسب داشته باشند. طبق اين قانون، بازيكنان نبايد لباس هاى تنگ يا بدن نما يا كپى بردارى شده از الگوهاى غربى بپوشند.
تقويت مو يا فكر؟
اين قانون باعث ناراحتى بازيكنانى نظير على منصوريان شده است. او سرش را كاملاً از ته مى تراشد اما برخى از هم تيمى هاى او در استقلال موهاى خود را بلند مى كنند.
منصوريان مى گويد: «به نظر من وضعيت ظاهرى يك بازيكن به خود او مربوط مى شود. من نمى توانم به فلان بازيكن بگويم آقاى ... موهايت را بلند نكن يا فلان جور لباس نپوش. در دين اسلام هم بزرگان دين موهاى بلندى داشته اند و خيلى هم زيبا بوده اند.»
اما تصميم فدراسيون فوتبال ايران باعث ستايش بازيكنانى مثل مجتبى جبارى مى شود. او كه بازيكن تيم ملى ايران است كه در سال بعد در جام جهانى آلمان بازى مى كند، مى گويد: «به نظر من ظاهر بازيكنان بايد خوب باشد ... با توجه به اينكه ما به جام جهانى رسيده ايم بهتر است بازيكنان ما به فكر تقويت توانايى هاى خود باشند تا به فكر مدل موهايشان.»
دشوارى الگو بودن
فدراسيون فوتبال ايران معتقد است كه بازيكنان بايد به قوانين و شؤونات اسلامى كشورشان احترام بگذارند و بتوانند الگوى خوبى براى جامعه جوان ايران باشند.
ايرج نديمى يكى از اعضاى كميته تربيت بدنى مجلس شوراى اسلامى ايران مى گويد: «هر كشورى براى خود تعاريف، رفتار و مدل هاى مناسب دارد. در لباس پوشيدن، صحبت كردن و ... اينجا هم وضعيت همين گونه است. من فكر مى كنم كه اغلب بازيكنان ما اين مسأله را مى دانند...»
اين مقام ايرانى مى گويد: «آزادى بر مبناى سلايق شخصى تعريف نمى شود. مثلاً اگر من بخواهم بدون لباس و برهنه به خيابان بروم اين آزادى نيست. ما نمى پذيريم كه ورزشكاران ما اينگونه باشند... ورزشكاران ما الگوهاى جامعه هستند و از وسايل و امكانات اجتماعى هم استفاده مى كنند (نظير ورزشگاه ها) پس بايد به اين مسائل احترام بگذارند.»
تماشاگران موافق، مخالف
در استاديوم هاى ايران معمولاً فقط مردها حق حضور دارند. در ميان اين تماشاگران مردانى هستند كه موهايشان را با كش هايى مى بندند، برخى ديگر هم از تل مو يا گردنبندهاى طلا استفاده مى كنند.
محمد يك علاقه مند ۲۰ ساله فوتبال مى گويد كه او به جاى الگو قرار دادن بازيكنان فوتبال، دوست دارد از خوانندگان غربى مدل بردارد: «به نظر من بازيكنان هر شيوه اى كه بخواهند موهايشان را آرايش كنند اشكالى ندارد اما اگر بخواهند ابروهاى خود را بردارند اين مشكل است.»
مهدى ۲۷ ساله معتقد است كه اين قانون باعث محدود كردن بازيكنان فوتبال مى شود: «اين قانون خيلى بد است ... من فكر مى كنم تمام مردم آزاد هستند.»
هنوز مشخص نيست كه اين قوانين چه نوع مجازات هايى را ممكن است به همراه داشته باشد. برخى اعضاى فدراسيون مى گويند كه بازيكنان ممكن است با جرايم مالى و محروميت از بازى روبرو شوند اما طبق قوانين مكتوب: «تبعيت ورزشكاران از اين مسائل مورد نظارت و تشويق قرار مى گيرد.»
البته تاكنون دو بازيكن درباره وضعيت موهايشان اخطار دريافت كرده اند.
مترجم: امير صدرى
-
كدام تيم ملى دو مربى دروازه بانى دارد؟
ايران عكس جهان
ايران ورزشى - نگاهى به ليست كادر فنى تيم هاى مطرح و غير مطرح جهان نشان مى دهد كه در ايران چه اتفاقات عجيب و غريبى رخ مى دهد.
در حالى كه اغلب تيم هاى جهان يك سرمربى، يك مربى و يك مربى دروازه بان ها دارند اينجا در تيم ملى ايران به تنهايى ۲ مربى دروازه بان ها در ليست ديده مى شوند.
اتفاقى كه فقط در فوتبال ايران مى تواند رخ دهد نه در هيچ جاى دنيا حتى در كشورهاى عقب مانده آفريقا. در آستانه جام جهانى اين مسأله ذهن همه را به خود مشغول كرده اما فدراسيون از مواضع قبلى خود عقب نشينى نمى كند تا همچنان فخرالدين بگوويچ و احمد سجادى ۲ مربى دروازه بان هاى ايران باشند. در حالى كه به نظر مى رسد ايران در كادر فنى خود به يك كمك مربى ماهر نياز دارد تا بتواند در شرايط سخت به برانكو كمك كند. دو مربى دروازه بان ها روى نيمكت مى نشينند تا جا براى ديگران تنگ تر شود. تفكر روى اين قضيه پاسخ روشنى ندارد. چرا كه مسؤولان و مربيان هم به اين سؤال كه چرا دو مربى دروازه بان ها بايد روى نيمكت ايران بنشينند پاسخ روشنى نداده اند. شايد در هيچ كجاى دنيا تيمى با دو مربى دروازه بان ها فعاليت نكند. حداقل تيم هاى مطرح جهان از اين اتفاق عجيب در امان مانده اند، باور كنيد.
ايتاليا؛ پوردانو
تيم سيزدهم جهان يك كادر فنى ۳ نفره دارد. سرمربى مارچلو ليپى است. دستيار او«نارسيسو پزوتى» نام دارد. تنها مربى دروازه بانى ايتاليا هم«اوانو پوردانو» است.
انگليس؛ كلمنسه
در رده بندى فيفا به پله يازدهم تكيه كرده. انگليس با يك كادر فنى ۴ نفره فعاليت مى كند. اريكسون سرمربى است. استيو مك لارن و سامى كى هم دو مربى اين تيم هستند. رى كلمنسه هم مربى دروازه بان ها است. او سابقه بازى و مربيگرى در ليورپول و تاتنهام را دارد.
امريكا؛ سوسيكيچ
اين تيم با حضور«بوروس آرنا» سرمربى خود نتايج خوبى گرفته. امريكا حتى به رده هفتم جهان رسيده. اين تيم با ۴ مربى به كار خود ادامه مى دهد. علاوه بر آرنا، گلن ميرنيك و كورت اونالفو دو مربى تيم هستند. مربى دروازه بان هاى امريكا هم ميلتونين سوسيكيچ است.
آلمان؛ كوپكه
در اين تيم هم اتفاقات عجيب تكرار نشده. آلمان يورگن كلينزمن را سرمربى خود مى بيند. يواخيم لوو هم كمك كلينزمن است. آندرياس كوپكه دروازه بان سابق آلمان هم به عنوان مربى دروازه بان ها در كادر فنى اين تيم ديده مى شود.
فرانسه؛ مارتين
قهرمان جام جهانى ۱۹۹۸ امروز دومنك را سرمربى خود مى بيند. پيتر مانكوفسكى كمك مربى اوست. تنها مربى دروازه بانى فرانسه هم برونو مارتينى نام دارد. او دروازه بان اين تيم در يورو۹۲ و در زمان مربيگرى پلاتينى بوده.
جزاير سليمان هم با يك مربى دروازه بانى
حتى كشورى مثل جاماييكا هم ۲ مربى دروازه بانى ندارد يا كشورى مثل جزاير سليمان! هم با ۳ مربى كادر فنى خود را تشكيل داده.
در جاماييكا، پاول كمپبل در كنار دانسون (سرمربى) و والتر (مربى) مربى دروازه بان ها است يا در جزاير سليمان«كادينا» تنها مربى دروازه بانى تيم ملى اين كشور است. آمار نشان مى دهد كه نمونه ايرانى انتخاب ۲ مربى دروازه بان ها در جاى ديگرى وجود ندارد. تيم هاى بزرگ و كوچك جهان با رعايت قاعده، تنها يك مربى دروازه بانى دارند. حالا برانكو و فدراسيون فوتبال دوباره مى توانند بگويند:«كار ما درست است، جهان اشتباه مى كند؟»
-
تقويم فوتبال ايران
۸۴/۷/۲۲
هفته هفتم ليگ برتر
فجرسپاسى _ صباباترى(۱۵:۱۹ حافظيه)
سايپا _ برق(۱۵:۱۹ انقلاب)
ملوان _ راه آهن(۱۵:۱۹ تختى انزلى)
استقلال اهواز _ ابومسلم(۱۵:۱۹ تختى آبادان)
يكشنبه ۸۴/۷/۲۴
قندى _ پاس (شهيد نصيرى)
شموشك _ فولاد (شهداى نوشهر)
سپاهان _ استقلال(۱۵:۱۹ نقش جهان)
پرسپوليس - ذوب آهن(۱۵:۱۹ آزادى)
پنجشنبه ۲۸/۷/۸۴
هفته هشتم
صباباترى _ سايپا (۱۵:۱۹ _ درخشان)
برق _ پرسپوليس (۱۵:۱۹ _ حافظيه)
جمعه ۲۹/۷/۸۴
پاس _ استقلال اهواز (۱۵:۱۹ _ دستگردى)
ذوب آهن _ شموشك ( ۱۵:۱۹ _ فولادشهر)
ملوان _ سپاهان (۱۵:۱۹ _ تختى انزلى)
ابومسلم _ راه آهن (۱۵:۱۹ _ تختى مشهد)
فولاد _ قندى (۱۵:۱۹ _ تختى آبادان)
استقلال _ فجرسپاسى (۱۵:۱۹ _ آزادى)
۱۸ آذر
قرعه كشى جام جهانى
۱۹ خرداد _ ۱۸ تير
مسابقات جام جهانى۲۰۰۶ آلمان
-
لين تصميمى كه على پروين بعد از منصرف شدن از حضور مجيد جلالى در كادرفنى پرسپوليس گرفت اين بود كه روز پنجشنبه تلفنى اين خبر را به كارگران منتقل كند: «بعد از ديدن تمرين به بازيكنان بگوييد شنبه دو پايان جلسه تمرين داريم. از ساعت ۱۱ صبح تا يك بعدازظهر و از ساعت ۳ بعدازظهر تا پنج. خودم اين تيم را درست مى كنم. بين تمرين هم بايد در كارگران بمانند و استراحت كنند. كسى حق ندارد از ساعت يك تا ۳ ورزشگاه را ترك كند.»
على پروين براى افزايش قواى جسمانى شاگردانش اين برنامه تمرينى را در نظر گرفت. او صبح روز شنبه در جلسه اى كه قبل از شروع تمرين با بازيكنان تيم داشت گفت: «از امروز تا سه شنبه روزى دو جلسه تمرين مى كنيم. بايد خوب تمرين كنيد و از زير كار فرار نكنيد.» مديرفنى و سرمربى پرسپوليس در مصاحبه هايش نيز به اين نكته اشاره كرد كه افت بدنى شاگردانش با اين برنامه تمرينى برطرف مى شود. اين اظهار نظرها و تمرينات جديدى كه پروين براى جبران افت بدنى سرخپوشان در نظر گرفت توأم شد با قهر پرويز كماسى مربى بدنساز تيم.
از اين سو اما يك واقعيت تلخ در تصميمى كه پروين گرفته و آن را به مرحله اجرا درآورده بود به وضوح ديده مى شد. همه مربيانى كه مدارج مربيگرى را طى كرده اند قطعاً از اين برنامه تمرينى متعجب شدند. علم فوتبال مى گويد: «بين دو جلسه تمرينى حداقل بايد ۴ يا ۵ ساعت فاصله باشد تا بدن بازيكنان بعد از سوخت و ساز به حالت اوليه برگردد.» اصطلاح «ريكاورى» نيز در اين باره كاربرد خاصى دارد. پروين اما تمام معادلات فوتبال را به هم ريخته بود. حتى اين شك و ترديد در اذهان ايجاد شد كه پروين چون دير از خواب بيدار مى شود تمرين نوبت صبح را با دو ساعت تأخير شروع مى كند چرا كه وقتى يك تيم دو جلسه در روز تمرين مى كند معمولاً نوبت اول تمرين ساعت ۹ صبح برگزار مى شود و تمرين بعدازظهر ساعت ۴ يا پنج بعدازظهر.
اما تغيير در اين برنامه تمرينى چه علتى مى تواند داشته باشد؟ بازيكنان پرسپوليس برخلاف برنامه اى كه پروين اعلام كرده بود فقط روزهاى شنبه و يكشنبه دو جلسه تمرين كردند. روز دوشنبه تمرين نوبت صبح لغو شد و شاگردان پروين فقط بعدازظهر در كارگران تمرين داشتند. روز سه شنبه هم يك بازى تداركاتى با پيكان جاى خود را به دو جلسه تمرين از پيش تعيين شده داد. با اين وضعيت بايد به اصلاح يك اشتباه بزرگ در پرسپوليس اشاره كرد. اشتباهى كه تكرار آن مى توانست افت شديد بدنى بازيكنان تيم را درپى داشته باشد. حال اينكه پروين به توصيه اطرافيان پى به اين اشتباه برد يا اينكه ناخواسته تغيير عقيده داد، سؤالى است كه پاسخ آن مشخص نيست. با اين وجود بايد اين اتفاق را به فال نيك گرفت. خطر از بيخ گوش پروين گذشت. او مى خواهد امروز و فردا هم شاگردانش را در كارگران به تمرين وا دارد و البته روز شنبه يك تمرين سبك را در نظر بگيرد. تمرينى كه ممكن است به جاى ورزشگاه كارگران در هتل آزادى محل برگزارى اردو پرسپوليس برگزار شود. دويدن در راهروها يا محوطه بيرون هتل كه در سال هاى گذشته نيز تجربه شده! با اين شرايط آيا پرسپوليس در نبرد با ذوب آهن جان سالم به در مى برد(؟) براى رسيدن به پاسخ اين سؤال بهتر است تا يكشنبه صبر كنيم. فعلاً كه پروين مى گويد: «مى بريم. راحت مى بريمشان!»
-
طالب لو: مى توانم در فهرست نهايى جام جهانى باشم
مهر- وحيد طالب لو دروازه بان استقلال معتقد است شرايط حال حاضر استقلال به گونه اى است كه مى توان قهرمانى را براى اين تيم متصور بود.
طالب لو با اشاره به سيستم چرخشى دروازه بان هاى استقلال مى گويد: « قبل از اينكه رقابت هاى فصل آغازشود كادرفنى در اين باره جلسه گذاشت و من هم رضايت خودم را ازسيستم چرخشى اعلام كردم. درحال حاضر فقط به اين فكرمى كنم كه در تمام بازيها دروازه بان شماره يك استقلال هستم. درصورتى كه مربى از من درون دروازه استفاده كند كه چه بهتر و در غير اين صورت ازبيرون زمين و از روى نيمكت به تيم انرژى مثبت مى دهم تا بلكه با يكدلى درآن ديداربه پيروزى برسيم.» دروازه بان استقلال آرزوى هردروازه بانى را پوشيدن پيراهن تيم ملى مى داند. سعى مى كنم با تمركزبر روى بازيهاى باشگاهى، مربيان تيم ملى را مجاب كنم تا از من براى حضور درتيم دعوت كنند. فكر مى كنم بتوانم درفهرست نهايى جام جهانى ۲۰۰۶ جا داشته باشم.»
-
ترسو مثل هميشه
تا دو روز قبل هر انتقادى كه به برانكو مى شد او مى توانست بگويد «من تيم تان را به جام جهانى بردم. هدف اصلى نتيجه گرفتن بود كه تيم ملى گرفت و به جام جهانى رفت.» اما حالا چه جوابى دارد؟ او البته آنقدر در توجيه كردن استاد است كه قادر است براى بازى بد و غير قابل دفاع تيم اش مقابل كره جنوبى هزار و يك دليل بياورد و واقعيت را نپذيرد اما آنهايى كه از بيرون بازى تيم ملى را تماشا مى كنند و بى طرفانه قضاوت مى كنند هرگز توجيهات او را نخواهند پذيرفت.
تيمى كه ديروز مقابل كره جنوبى بازى كرد، به هيچ وجه يك تيم منسجم و با برنامه نبود كه بتوان فهميد از اين بازى چه مى خواهد. تنها نكته قابل درك بازى اين بود كه برانكو تيمى را به زمين فرستاده بود كه ۹۰ دقيقه بازى را ببندد و با حداقل اختلاف نتيجه را واگذار كند و يا مساوى بگيرد تا وقتى به ايران برگشت بگويد: «ما جلوى تيم چهارم جهان و در خانه آنها بازى كرديم و اين بهترين نتيجه ممكن است.» او به طور حتم اين پاسخ را به تمام آنهايى كه نظرش را در مورد بازى بپرسند خواهد داد اما اين باعث نمى شود كه كسى حقيقت را متوجه نشود.
او در شروع بازى ۸ بازيكن دفاعى به زمين فرستاده بود تا تمام جوانب احتياط را رعايت كرده باشد. به غير از زندى، كريمى و هاشميان، ۸ بازيكن ديگر ايران بازيكنان دفاعى بودند كه وظيفه بستن بازى را به عهده داشتند. اين در حالى بود كه تيم ملى اين فرصت را پيدا كرده بود كه با يك تيم قدرتمند بازى دوستانه انجام دهد و توانايى هاى خودش را براى حضور در جام جهانى و بازى مقابل تيم هاى قدر اروپايى و امريكاى جنوبى بسنجد.
نيمكت تيم ملى ضعيف تر از هر زمان ديگرى بود. به غير از آرش برهانى، هيچ بازيكن ديگرى روى نيمكت وجود نداشت كه بتوان اميدوار بود با حضورش در زمين، شرايط را تغيير مى دهد. اين در حالى بود كه بازيكنانى مثل رضا عنايتى، جواد كاظميان و ايمان مبعلى به عنوان بازيكنان برجسته ليگ به اردو دعوت نشده بودند تا برانكو به منتقدان ثابت كند، حرف، حرف خودش است.
معلوم نيست برانكو با چه كسى لج مى كند. او در روز بازى با ژاپن كه جواد كاظميان را در بهترين شرايط به همراه داشت، آرش برهانى را جاى مهدوى كيا بازى داد و كاظميان را روى نيمكت نشاند. در اين بازى اما اوآرش برهانى را كه كاملاً آماده است بازى نداد و نويدكيا را در پست غير تخصصى اش به بازى گرفت تا هم تركيب تيم دفاعى شود و هم اينكه جناح راست هم مثل جناح چپ تعطيل شود. از قرار معلوم او قصد ندارد دست از ستاره بازى بردارد. همكار او يعنى ادووكات بازيكنان بزرگى مثل«لى چون سو» و«آن يونگ هوان » و ... را روى نيمكت نشانده بود تا آماده ترين ها در پست خودشان بازى كنند اما برانكو مثل هميشه بازى دادن به ستاره ها حتى در پست هاى غير تخصصى را به هر كار ديگرى ترجيح داد تا تيم ايران مثل بازى رفت مقابل بحرين هيچ حرفى براى گفتن نداشته باشد.
اينكه برانكو چه توجيهى براى بازى دادن به آندرانيك تيموريان در آن دقايق دارد معلوم نيست اما مى توان به جرأت گفت كه هيچ مربى جسور و بادانشى در دنيا چنين كارى انجام نمى دهد. زمانى كه منتقدان تيم ملى به تعويض هاى كليشه اى برانكو در مقدماتى جام جهانى ايراد مى گرفتند او با طرح اين قضيه كه علوى يك بازيكن بلندقد، دفاعى و قلدر است و مى تواند در لحظاتى كه تيم زير فشار است ضربات اول سر را بزند و با حريف بجنگد، تصميماتش را توجيه مى كرد. او اما در بازى ديروز و در شرايطى كه تيم اش عقب بود دست روى دست گذاشت و هم برهانى و هم تيموريان را دير به زمين فرستاد. اينكه يك بازيكن دفاعى مثل تيموريان در شرايطى كه تيم دو گل عقب است و در فاصله دو دقيقه مانده تا پايان بازى به زمين مى آيد، مى خواهد چه كار كند سؤالى است كه قطعاً بزرگترين مربيان و كارشناسان فوتبال در دنيا هم نمى توانند به آن پاسخ دهند.
مشكل محمد نصرتى هم همچنان ادامه دارد. او بازيكن بدى نيست اما مدت هاست به خاطر اشتباهاتى كه مى كند زير فشار مطبوعات قرار دارد و به خوبى مشخص است كه روحيه لازم براى بازى كردن را ندارد.
برانكو در اين شرايط با بازى دادن او جز اينكه خرابش مى كند و زمينه نابودى اش را فراهم مى كند كار ديگرى انجام نمى دهد.
نصرتى نياز به يك دوره استراحت براى بازسازى دارد كه ظاهراً برانكو در راستاى همان سياست لجبازى با منتقدان اين كار را انجام نمى دهد و او را به سمت نابودى پيش مى برد.بازى ديروز ايران - كره جنوبى در شرايطى برگزار شد كه ديك ادووكات تازه مربيگرى كره را قبول كرده و اين اولين بازى او با اين تيم بود اما به خوبى مى شد تأثير مثبت او را در تيم كره احساس كرد. او هرگز از اينكه در اولين بازى اش مقابل تيم بزرگى مثل ايران قرار گرفته بود نترسيد و حتى در زمانى كه تيم اش جلو بود با تعويض هاى هجومى سعى در بهتر كردن روند بازى كره و رسيدن به گل هاى بيشتر داشت.
اين در حالى بود كه او مى توانست با اين توجيه كه تازه مربى كره شده، يك بازى محتاط در دستور كارش قرار دهد و به دنبال يك نتيجه آبرومند باشد. درست برعكس برانكو كه حالا مى توان بيش از هر زمان ديگر ترس را در او ديد.
شايد فرق مربيان بزرگ و كوچك همين باشد. با اين وجود آيا مى توان هنوز به حضور قدرتمند تيم ايران در جام جهانى اميدوار بود؟