تحلیل دیدار بارسلونا 3-1 منچستریونایتد - بارسلونا قهرمان اروپا (ZonalMarking)
گلهایی که توسط هرسـه مهاجم بارسلونا زده شـد، تیم پپ گـواردیولـا را در ورزشگاه ومبلی به پیروزی رسـاند.
سـرالکس فرگوسن ترکیب کنونیش را برای این بازی بزرگ معـرفی کرد - این به معنی حضـور خـاویر هـرناندز در رأس حمله و وین رونی پُشت سر او بود. همچنین مـایکل کریک و رایان گیگز نیز خط میانی یونایتد را تشـکیل داده بودند. بزرگترین موضوع تعجب انگیز، حـاضر نشـدن دیمیـتار بربـاتوف، حـتی بر روی نیمکت ذخیره ها بود!
در طرف دیگر، گـواردیولـا برای دفاع چپ تیم ـش اریک آبیـدال را در اختیار داشت اما برای دفاع میـانی، کـارلوس پویول حـاضر نبود، درنتیجه خـاویر مـاسچرانو بعد از تمامی گمانه زنی ها، در مرکز دفاع قرار گرفت.
شکل کلی بازی با فینـال 2009 تفـاوت چندانی نـداشت. یـونایتد از چند دقیقه ی ابتـدای بازی لـذت برد اما در ادامه ی بازی تیم ضعیف تر میدان بودند.
بـارسا سـوار بر بازی
دو راه برای درک بهتر بازی وجود دارد. روش اول، نگرش بسیار واضحیست - بـارسلونا واضـحاً بهـترین تیم دنیـاست، یکی از بهترین تیم های تاریخ فوتبال، و زمانی که آنها در اوج آمـادگی بسـر ببرند، هیچ مـانعی نمی تواند آنها را متوقف کند. اما دوم، نگـریش ـیست که به ذاعقه ی همگان شـیرین است، بـارسایی ها از اینکه همه آنها را تمجید کنند خـوشحال هستند و وقتی یونـایتدی ها می دانند که آنها توسط یک تیم فوق العـاده شکسـت خـورده اند، سخـتی شکست برایشـان آسـانتر می شـود. همچنین هـواداران بی طرف از اینکه شـاهد یک چنین نمـایش حیرت آوری بوده اند، لـذت می برند.
از طرفی دیگر، شـاید یـونایتد نمی بـایست برای این مدت طولانی از بازی، تحت سـلطه ی حریف قرار می گرفت. شکست 3-1 فراتر از شرمسار بودن است. مجموع شـوتهای دوتیم (22-4 به نفع بارسلونا) و مجموع شوتهای داخل چهارچوب (12-1 به نفع بارسا) همه نشـانگر سطح بالـا و عـالی تیم گـواردیولا بود. درست بودن و یـا اشـتباهات تـاکتیکی به تنهـای بر نگرش بازی بسـتگی ندارد، اما بحث کردن برسراینکه تاکتیک منچسـتر در طول بازی برای مقابله با بارسا، به کمک ـشان آمد، سـخت است! حـتی زمانی که از نقطه ی آغازین به این مسـئله نگاه کنیم - با حسـاب تمامی موارد بازهم بارسا بهترین است.
هـرناندز شـروع می کند
تـصمیم کلیدی قبل از بازی این بود که آیا هـرناندز در رأس خط حمله بازی کند، یا اینکه به لطف حضور یک هافبک دیگر، از ترکیب اصلی کنار گذاشته شود. انتخـاب فرگوسن برای بازی دادن او حرکت تهاجمی محسـوب می شـد. اما اتفاق اجتناب ناپذیر این بود که رایان گیگز و مایکل کریک در میانه ی زمین گیج شـده بودند. وظیفه ی وین رونی هم تعقیب سرجیو بـوسکتس بود - مـأموریت ـی سـخت برای رونی که می خـواست درهنگام مالکیت توپ توسط تیم ـش در محـوطه ی حریف بازی کند - اما با این حـال، بوسکتس تعداد زیادی از حملات بارسا را سازمان دهی کرد و خیلی راحت قـادر بود تا هم تیمی هـایش را در حملات پیدا کند.
حـضور هرناندز در خط حمله، جـایی که میبایست از سـرعت ـش به خـوبی اسـتفاده می کرد تهدید آمیز نبود (اگرچه مشخـصاً او فصل بسیار خوبی را با گلزنی هایش سپری کرده بود) و در ابتدای بازی مکرراً خود را در موقعیت آفسـاید پیدا می کرد. این موضوع اعتـباری برای بـارسلونا بود - در حقیقت، در بازی که بارسلونا به خوبی قادر بود تا بازی همیشـگی و طبیعی خـود را به نمایش بگذارد، تـله ی آفسـاید آنان یکی از معدود مزایای تاکتیکیشان به حسـاب می رفت. قـادر بودن به بازی در نقاط بـالای زمین و حفظ خط آفساید در برابر هرناندز، اعتماد به نفس بالـایی می طلبد، مخصوصاً برای چهار مدافعی که قبل از این بازی، تنها 60 دقیقه درکنار هم بازی کرده بودند.
فشـار اولیه ی یـونایتد
چیزی که می شـود گفت، این است که هرناندز در اوایل بازی، در پرس بارسلونا کمک بسـزایی کرد - همچنین شـاگردان فرگوسن از غیبت پـویول در قلب دفاع بـارسا توانسـتند بهره ببرند. - کارلوس نسبت به آبیـدال و مـاسچرانو توانایی بیشـتری در پاسکاری دارد، و این دو در پاسکاری ها تعلل به خرج می دادند. یـونایتد خیلی سـریع سوار بر بازی شـد، چندین بار توپ های مسـی را ربودند و بر روی دروازه ی بارسا ارسال های بلند کردند. دنی آلوز عصـبی شـده بود و جـی سـونگ پـارک در دقایق ابتـدایی تهدید بزرگی برای بارسا محسوب می شد.
زمانی که مـالکیت توپ از دسـتان یـونایتد درآمـد، والنسـیا و پارک به عـقب کشـیدند و در عرض بازی کردند تا به یونـایتد در میانه ی زمین کمک کنند. با بازی والنسـیا در نزدیکی اینیسـتا قـسمتی از مشکلـات احتمالی که وی می توانست برای یونـایتد ایجـاد کند، خنثی شـد. این مـوضوع سپس به مدافعین بارسلونا فرصت پا به توپ شـدن را داد، اگرچـه قسـمتی از این موضوع به خـاطر این بود که بـارسا در جریان بازیش، سعی در ترویج یک بازی آزاد و حفظ مالکیت توپ بود.
وقتی بارسا توپ را در اختیار گرفت، مدافعین منچسـتر کاملـاً عـقب کشـیدند. و سپس زمانی که توپ دست آندرس اینیسـتا بود، ارسـال های محبوب او از بین مدافعین میانی و کناری آنان را گیج کرده بود.
فضای بین خطوط
عـقب کشـیدن خط دفاع به این معنی بود که مسـی در بین خطوط یونایتد زمان زیادی برای لذت بردن از بازی با توپ داشت. از دقیقه ی اول بازی، اسـتراتژی یونایتد مبنی بر جلو کشـیدن ریوفردیناند و نمانیا ویدیچ برای کنترل بهتر مسی مشـخص بود. اما این موضوع در طول بازی، همیشه جواب نداد و مسی با جاگیری های هـوشمندانه اش، باعث ایجاد مشکل برای یونایتد شد.
گل اول به خـاطر فضای ایجـاد شـده بین خطوط تیمی یـونایتد به ثمر رسـید. هیچ کسی مراقب ژاوی هرناندز نبود و مسـی برای باز کردن فضا، با حرکت ـش پـاترس اورا را به سمت خود کشـاند و پـدرو رودریگز در فضای ایجـاد شـده به خوبی فرار کرد و گُل اول دیدار را برای تیم مسافر به ثمر رساند.
درکُل، دلیل اصلی ناکامی یونایتد این بود که آنان خیلی راحت ساختار اصلیشان را از دست می دادند - این نقطه ی ضعف بیشتر از خط دفاع، در بین هافبک های یونایتد دیده می شد. گیگز، پارک و والنسـیا، هرسـه این رقابت را سخت می دیدند، و کریک توسط ژاوی و اینسـتا در جلو و مسـی در پُشت سـرش محـاصره شـده بود. سـومین، دومین و برترین فوتبـالیست های منتخب شـده برای عنوان "بهترین بازیکن سـال" فصل گذشـته، به دور او (کریک) یک مثـلث ایجـاد کرده بودند. او بـه شـدت نیـاز به کمک داشت و یـونایتد میـبایست یک هـافبک دیگر را برای آن محـوطه به زمین می فرسـتاد.
بـالـاخره بعد از آن همه فشـار، یـونایتد با بازی خـوب هافبک هایش توانست برای دقایقی هم که شـده، بازی را در دست بگیرد. آنها در جناح چپ، توانسـتند توپی که آبیدال از اوت پرتاب کرده بود را تصـاحب کنند و رونی با دو، یک و دوِ فوق العاده ای که با کریک و گیگز داشت توانسـت وارد محـوطه ی بارسلونا شـود و شکومندانه گُل تساوی را به ثمر برسـاند.
نیمه ی دوم
بعـد از اسـتراحت بین دونیمه، طبق دسـتورات مربی، گیگز و پـارک جـایشان را به طور ثـابت عوض کردند، درحـالی که این اتفاق در طول نیمه ی اول گاهاً انجام می شد. اما سؤال اینجاست که چرا چنین تغییر صورت گرفت - بله، یونایتد در میانه ی زمین به انرژی بیشـتری نیاز داشت اما پـارک که در شکست یونایتد برابر آرسنـال نیز به میانه ی زمین کشـیده شـده بود، در گُل آرن رمسـی مقصـر اصلی محسـوب می شُد. اینجا هم زمانی که، گُل مسی را بازنگری می کنیم، می بینیم که حـتی قبل از ضـربه ی مسی به طرف دروازه ی وندرسـار، پـارک خـود را تسـلیم کرده بود. همانطور که قبلاً هم گفـته شـد، این وظیفه ی مـدافعین میـانی بود تا به جـلو بیایند و مـسی را مهار کنند، اما آنان در این صـحنه کُند عمل کردند.
دیگر تأثیر این جـابه جـایی این بود که گیگز میبایست فرارهای دنی آلوز را مهار می سـاخت، و دوبار در ده دقیقه ی ابتدایی نیمه ی دوم بازی، آلوز با فرارهای کلاسیک ـش از گیگز عبور کرد - اولین فرار او با شـوت وی به طرف دروازه ی ادوین وندرسـار حاصل بود و در دیگر فرار او، وی برای مـسی موقعیت سـازی کرد. فرگوسن می دونسـت که به یک چیزمتفـاوت خط میانی تیم ـش نیاز دارد، اما جـا به جـایی گیگز و پـارک بعـید بود که بتواند پـاسخگوی خـواسته ی وی باشد. با حضـور سـه هـافبک بر روی نیمکت ذخیره ها - درن فلچـر، اندرسـون و پـائول اسـکولز - او گزینه هایی را در اختیار داشت.
مـراحل پـایانی
فـرگوسن برای اولین تعـویض تیم ـش تـا دقیقه ی 69 صـبرکرد، و در نهایت اولین تغییر را برای تقویت تیم ـش انجام داد و فـابیو دا سیـلوا که به نظر می رسـید از نـاحیه ی عضـلانی به مشکل برخورده، با نانی تعـویض شد. با ورود نـانی، آنـتونیو والنسـیا به دفـاع راست رفت. اتفـاقاً تعـویض فـابیو دا سـیلوا به خـاطر مشکلات آمادگی جسمانی که داشت، غیرمعمول نمود. او در این فصل در شـانزده بازی از ابتدا در ترکیب تیم حـضور داشته و 10 مرتبه از بازی بیرون کشـیده شـده. این درحـالیست که برادر او، رافـائل از 9 بازیش، 8 مرتبه از جریان مسابقه بیرون کشـیده شـده است. این تعداد تعویض ها، علاوه بر مشکلات مصدومیتی، دلایل تاکتیکی نیز بهمراه داشـته اند. بنابراین با توجه به تمامی این مشکلات، تعجب از این است که چرا فرگوسن هیچ مدافع کناری را به مانند جان اوشـی در بین این 18 بازیکن قرار نداده بود.
تعـویض ها تأثیر خیلی کمی در جریان بازی داشتند. چراکه چندی نگذشت تا اینکه داوید ویـا با یک شـوت قوس دار بارسلونا را 3-1 جلو انداخت، و بازی نیز با همین نتیجه به پایان رسـید. بعد از آن یـونـایتد تهـدید کمتری را بر روی دروازه ی خـود احسـاس کرد، و بارسلـونا - به خصوص مسی - مشـتاق به حفظ توپ بودند تا افزودن به گل هایشـان.
نـتیجه گیری
فرگوسن بعـد از بازی تصدیق کرد: " مـا هـرگز به معنی واقعی، مسی را کنترل نکردیم، ولی خیلی از مردم خلاف این را گفته اند. ما حـتی برای مقـابله با آنها میانه ی زمین را به درسـتی نبـستیم. مـا سعـی کردیم تا به مانند همیشـه بازی معمول خودمان را ارائه دهیم. برای نمونه، یـارگیری بازیکنان برای ما یک امر ناآشنـاست. تا جـایی که می توانسـتیم، فوتبال همیشگی خـودمان را ارائه دادیم. در آن شـب به اندازه ی کافی خـوب نبودیم و خودمان هم این موضوع را تأیید می کنیم."
گـواردیولـا از بابت نمـایش تیمش خـوشحال بود:" ما خیلی با توپ فشـار آوردیم، و کاملاً سوار بر بازیکنانی مثل گیگز و کریک بودیم که این نشـان از کیفیت بالـای تیممان است. شمـا همیشـه در فینـال لیگ قهرمانان اروپا دچـار مشکل می شـوید اما ما نسـبت به فینال رُم مشکلات کمتری داشتیم - ما فرصت های بیشـتری داشتیم و از بیشـتر آنها بهترین اسـتفاده را بُردیم.
لیـونل مسـی بهـترین بازیکنی است که تاکنون دیده ام، شـاید هم بهترین بازیکنیست که برای همیشه خـواهم دید. ما بازیکنان خیلی خوبی داریم اما بدون او فکر نمی کنم که می توانسـتیم اینقدر پیشروی داشـته باشیم."
همـانطور که هردومربی به آن اشـاره کردند، در این بازی دو فاکتور کلیدی دیده می شـود. اولی، یـونایتد در میانه ی زمین بـارسا را گیر نیانداخت، و دومی، مسـی عـالی بود.
کد:
http://www.zonalmarking.net/2011/05/29/barcelona-3-1-man-utd-champions-league-final-2011/