نميدونم چرا از اين اقاي فريدون معيني خوشم نمياد :41: كلا يه جوريه
Printable View
نميدونم چرا از اين اقاي فريدون معيني خوشم نمياد :41: كلا يه جوريه
اینا یه مشت بدبخت هستن که فقط دنبال منافع خودشونن وتو این راخ اونقدر پیش رفتن که با بی شرمی هرچه تمام تر تو برنامه های تلویزیونی حتی به برادر خودشون میتووپن.... فریدون ومسعود فقط همدیگه رو میکوبین چون فقط منافع خودشون براشون مهمه...نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ششمين جلسه تمرين تيم ملي فوتبال در دوحه برگزار شد
ششمين جلسه تمرين تيم ملي فوتبال ايران در اردوي تدارکاتي دوحه دوشنبه شب در يکي از زمين هاي تمرين مجموعه ورزشي اسپاير اين شهر با نشاط فراوان برگزار شد.
به گزارش ايسنا، بازيکنان تيم ملي که صبح دوشنبه تمرين نداشتند و استراحت کرده بودند، عصر دوشنبه بسيار سرحال و قبراق سر تمرين حاضر شدند و نزديک دو ساعت تمرين را در يک هواي نسبتا سرد پشت سر گذاشتند.
در اين تمرين که مطابق معمول زيرنظر افشين قطبي سرمربي، منصور رشيدي، پيت بيوتر و عليرضا منصوريان مربيان و کريم باقري مشاور فني انجام شد، بازيکنان پس از گرم کردن بدنهاي خود، برنامه هاي تاکتيکي را که توسط سرمربي برنامه ريزي شده بود، مرور کرده و سپس به دو گروه تقسيم شدند. يک گروه 11 نفره زير نظر قطبي، يک گروه 12 نفره تحت نظر بيوتر و دروازه بانان نيز با رشيدي و منصوريان تمرين پرفشاري را انجام دادند.
در ادامه، بازيکنان به دو تيم تقسيم شده و در نيمه زمين به بازي پرداختند. در تيم آبي شهاب گردان، نصرتي، عقيلي، حسيني، حاج صفي، نکونام، تيموريان، پژمان نوري، خلعتبري، انصاريفرد و شجاعي و در تيم زرد حقيقي، حيدري، منتظري، طالبي، ابوذر رحيمي، حدادي فر، مبعلي، محمد نوري، رضايي، آرش افشين و هادي نوروزي بازي کردند.
تيم ملي کشورمان امروز صبح تمرين ندارد و اعضاي تيم عصر امروز عازم ورزشگاه خليفه دوحه مي شوند تا نخستين ديدار تدارکاتي خود را در اين اردو برابر قطر برگزار کنند. اين ديدار ساعت 19:15 آغاز مي شود.
لینک منبع خبر:
کد:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1682827
معيني: در آيين نامه کلمه انتخاب ديده نمي شود
کميته فني سرمربي انتخاب نمي کند، پيشنهاد مي کند
سرپرست کميته تيم هاي ملي و رئيس کميته جوانان فدراسيون فوتبال پس از بحث هاي پيش آمده درباره وظايف کميته فني، وظايف اين کميته را تشريح کرد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فريدون معيني در اين باره گفت: "کميته فني، يکي از کميته هاي فدراسيون فوتبال است که ماموريتش ارتقاي کيفيت فوتبال کشور است. به اين ترتيب که اين کميته از تعامل نزديک با ساير ارکان فدراسيون و به خدمت گرفتن صاحب نظران برجسته ملي و بين المللي و همچنين بهره مندي از فناوري هاي جديد مرتبط با فوتبال ماموريت خود را به انجام برساند. اولويت اول در اين کميته ارتقاي کيفيت تيم هاي ملي فوتبال ايران است ولي حاکميت اخلاق حرفه اي و احترام به ارزش هاي ملي در فوتبال کشور هم از ديگر اجزاي محوري در ماموريت کميته فني است."
معيني درباره اهداف اين کميته نيز گفت: "ارتقاي استانداردهاي فوتبال، توسعه دانش فني فوتبال، نظارت و ارزيابي روند ارتقاي کيفي فوتبال، ارتقاي عملکرد فني تيم هاي ملي فوتبال، توسعه تعامل فني بين باشگاه ها و تيم هاي ملي فوتبال کشور، گسترش تعاملات فني فوتبال کشور با فوتبال آسيا و جهان، توسعه اخلاق حرفه اي، احترام به ارزش هاي ملي در فوتبال کشور و تعميق مستمر همگرايي ملي بين صاحب نظران و دست اندرکاران فوتبال در جهت تامين اهداف کلي و ارتقاي کيفي فوتبال کشور از اهداف کميته فني است."
وي در اين باره که گفته شده وظيفه کميته فني انتخاب سرمربي براي تيم هاي ملي است، ابراز داشت: "متاسفانه در يکي دو روز گذشته و پس از انتخاب هومن افاضلي به عنوان مسئول فني هدايت تيم ملي اميد تا زمان انتخاب سرمربي اين تيم گفته شده که کميته فني بايد براي تيم هاي ملي سرمربي انتخاب کند. در حالي که براساس آيين نامه کميته فني، وظايف و اختيارات اين کميته تدوين و به روز رساني ارتقاي کيفي و فني فوتبال اين کشور براي ارائه به هيات رئيسه فدراسيون جهت تصويب است. ضمن اين که نظارت و ارزيابي عملکرد بخش هاي مختلف کشور در چهارچوب نقشه راه تعيين شده براي رسيدن به ارتقاي کيفي و فني فوتبال کشور و انتشار نتايج دوره اي آن است. وظيفه بعدي کميته فني بررسي عملکرد فني تيم هاي ملي و ارائه تحليل و پيشنهادهاي لازم در جهت ارتقاي عملکرد تيم هاي ملي است. اما نکته اصلي اين جاست که براساس آيين نامه، پيشنهاد اعضاي کادر فني تيم هاي ملي و مشارکت در سازماندهي، شکل گيري و تقويت تيم هاي ملي وظيفه اصلي کميته فني است. بنابراين در آيين نامه کميته فني کلمه انتخاب ديده نمي شود. در واقع کميته فني سرمربي پيشنهاد مي کند اما سرمربي انتخاب نمي کند و نقش نظارتي دارد."
معيني ادامه داد: "بررسي و تحليل پيشنهادهاي باشگاه ها و مربيان و کارشناسان فوتبال در زمينه هاي مرتبط با ماموريت کميته، بررسي و تاييد تقويم ساليانه تيم هاي ملي و ارائه پيشنهادهاي لازم به کميته تيم هاي ملي، تدوين و به روز رساني منشور اخلاق حرفه اي و احترام به ارزش هاي ملي در فوتبال ايران و نظارت بر اجراي آن از وظايف کميته فني است."
معيني در پايان عنوان كرد: "البته پيشنهاد برنامه هاي آموزشي مورد نياز در جهت تحقق اهداف کميته، برگزاري مستمر نشست هاي مشترک با صاحب نظران داخلي و بين المللي به منظور بهره گيري از دانش تجارب آنان در جهت تحقق اهداف کميته فني، راه اندازي و استقرار سيستم آناليز حرفه اي در فوتبال ملي و باشگاهي، تشکيل گروه مشاوران افتخاري، تعيين اهداف نتيجه اي و فني تيم هاي ملي و توسعه کاربرد فناوري هاي مرتبط در جهت ارتقاي فوتبال کشور از ديگر وظايف اختيارات کميته فني است."
لینک منبع خبر:
کد:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1683423
سرنوشت تيم اميد از حالا مشخص است
مسعود معيني: توپ جمع كن شنيده بوديم، تيم جمع كن نه!
فدراسيون بايد تصميمات كميته فني را اجرا كند
عضو سابق كميته فني فدراسيون فوتبال گفت: كميته فني بايد از افراد نخبه فوتبال تشكيل شود و وظيفه اين كميته تصميمگيري است.
مسعود معيني در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي اين مساله كه وظيفه كميته فني مشورت دادن است يا تصميمگيري گفت: كميته به معناي گروهي از افراد است كه نخبه هستند و در آن رشته خاص كارنامه موفقي دارند. به هر حال قلعهنويي و ابراهيمزاده چنين شرايطي دارند. نكتهاي كه وجود دارد اينكه بايد به تركيب اين گروه هم توجه كرد. كميته بايد از گروهي تشكيل شود كه از تجربه لازم برخوردار بوده و آشنا به مسائل روز فوتبال باشند. اگر چنين گروهي تشكيل شود، اين افراد بايد تصميمگير باشند.
وي افزود: بايد تصميماتي كه اين كميته ميگيرد، توسط فدراسيون فوتبال اجرا شود چرا كه قطعا توانايي و شناخت اين افراد از فوتبال بالاتر از اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال است. متاسفانه هيات رييسه فدراسيون فوتبال تجربه، علم و رزومه خوبي ندارند و اين مساله شكبرانگيز است كه چرا بايد اعضاي كميته فني تنها نظرشان را به فدراسيون بدهند و اين خود فدراسيون باشد كه تصميم بگيرد كه نظر آنها را اجرا كند يا خير.
وي با بيان اينكه اتفاقات عجيب و غريب در اين چند ساله در فوتبال ايران زياد رخ داده است گفت:در اين سه سال اخير با وجود ميلياردها تومان هزينهاي كه شده تنها يك بار و آن هم تنها تيم نوجوانان موفق شده به قهرماني در آسيا برسد و اين نشان از ناكارآمدي سيستم موجود دارد. در حال حاضر ابراهيم زاده و قلعهنويي از حضور در كميته انضباطي كنار رفتهاند. پيش از اين من و ذوالفقارنسب هم رفته بوديم. ديگر كسي غير از افاضلي نمانده بود و از آنجايي كه چشمان آقايان تنها دو متر جلوتر را ميبيند آنها افاضلي را انتخاب كردند. حالا كفاشيان ميگويد افاضلي سرمربي نيست و تيم جمعكن است. توپ جمعكن شنيده بوديم اما تيم جمعكن نشنيده بوديم.
معيني افزود: جبهه بسيار قوي در مقابل فدراسيون و انتخاباتي كه انجام ميدهد شكل گرفته كه به اعتقادم نظر اين جبهه برحق است و فدراسيون فوتبال بايد به اين مسائل پاسخ بدهد. متاسفانه همان برنامهاي كه باعث ناكامي تيم نوجوانان و جوانان و تيم به اصطلاح اميد در بازيهاي گوانگجو شد براي المپيك هم برنامهريزي كرده و من از حالا ميگويم كه اين برنامه هم به ناكامي ختم ميشود.
لینک منیع خبر:
کد:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1683111
گفتم یه دو تا خبر تخریبی بزارم دو چهره محبوب و سرشناس رو تخریب کنیم دور هم :دی
دادکان:آقاي كفاشيان! مگر اين پست حق شما بود كه ازآن انصراف داديد؟
رئيس اسبق فدراسيون فوتبال در گفتوگو با ايسنا، در رابطه با انصراف علي کفاشيان از نامزدي در انتخابات کميته اجرايي کنفدراسيون فوتبال آسيا اظهار کرد: کفاشيان پس از يازده سال پستي را از فوتبال ايران گرفته است که با زحمت فراوان به دست آمده بود. پست اکسکو(Executive Committee ) يا همان کميته اجرايي، پستي بسيار مهم است چرا که کارهاي اجرايي فوتبال آسيا را در اين کميته انجام ميدهند و همچنين تمامي اقدامهاي مثبت و تصميمات کلان مربوط به کنفدراسيون فوتبال آسيا را اعضاي اين کميته انجام ميدهد.
وي ادامه داد: مگر کفاشيان چه کاره است که به راحتي از اين پست انصراف ميدهد؟ اين پست حق فدراسيون و حق جامعه فوتبال است. آقاي کفاشيان چرا پستي را که مربوط به کارهاي اجرايي فوتبال آسيا ميشد، واگذار کرديد و ميخواهيد به جاي آن نايب رييسي غرب آسيا را بگيريد که يک پست کاملا تشريفاتي است، چرا بايد اين کار را بکنيد؟ حالا آمديم و سعيدلو هم به عنوان نايب رئيس غرب آسيا انتخاب شد آن وقت چه چيزي عايد ما شده است؟ فقط يک پست تشريفاتي را در اختيار گرفتهايم و يکي ازمهمترين پست هاي اجرايي در فوتبال آسيا را از دست دادهايم.
دادگان با بيان اين که متاسفانه هيچکس از اهالي فوتبال حاضر نيست در مورد اين اتفاقهاي ناخوشايند صحبتي بکند، گفت: اين حق ماست که در کميتهي اجرايي کنفدراسيون فوتبال آسيا باشيم. اگر هم من صحبت کنم بعد ميگويند چرا دادگان انتقاد ميکند. من متاسفم براي تمام مطبوعات و پيشکسوتان ورزش که در قبال اين موضوع سکوت کردهاند و هيچ صحبتي نميکنند، بايد به کفاشيان گفت مگر آن پست حق شما بود که رفتيد از آن انصراف داديد، که چه شود، که سعيدلو انتخاب شود. سيستم يک مدير مانند تو را ميخواهد که فقط به حرفهاي آنها گوش کنيد. شک نکنيد که اگر دادگان اکنون رئيس فدراسيون بود هيچ وقت به خاطر سعيدلو کنار نميرفت چرا که اين حق جامعه فوتبال است که در کميته اجرايي فوتبال آسيا مسووليت داشته باشد و يکي از کشورهاي تصميم گيرنده باشد.
رئيس پيشين فدراسيون فوتبال با بيان اين که کفاشيان اين کار را تحت فشار انجام داده است، گفت: آقاي کفاشيان خيانتي که کرديد تا ابد بر پيشاني خودت ميماند. اين پست با يازده سال تلاش براي ايران به دست آمده بود. خودت و سعيدلو هم ميدانستيد که هر دو کرسي را به ايران نميدهند و يا اکسکو را ميدادند و يا نايب رئيسي غرب آسيا را، اما حالا شما براي اينکه سعيدلو نايب رئيس غرب آسيا شود از چنين کرسي مهمي انصراف ميدهيد، من براي بنهمام هم متاسفم که ميآيد چنين پيشنهادي را به کفاشيان ميدهد که يکي از اين دو پست را انتخاب کند. خوشحالم که پيش از اين هم در مصاحبه با ايسنا گفته بودم که اين کار سعيدلو به فوتبال ايران ضربه ميزند. آن زمان هم گفتم که اين دو نفر نميتوانند هر دو پست را بگيرند. اصلا مگر سعيدلو کجاي ورزش اين کشور است که حالا بيايد نايب رئيس فوتبال غرب آسيا شود، چرا بايد يک پست اجرايي مهم را در آسيا از دست دهيم و به جاي آن يک پست معمولي و تشريفاتي را بگيريم. که حالا بخواهيم براي کشورهايي مانند ازبکستان و قرقيزستان تصميم بگيريم؟ من از تمام مسوولان، پيشکسوتان، معلمان و دانشگاهيان کشور ميخواهم که وارد اين بحث شوند و نگذارند که پست هايي که در اين چندسال در صحنه بينالمللي براي ايران به دست آمده از دست برود.
محمد دادگان در ادامه با اشاره به اين که علي آبادي هم مانند سعيدلو مي خواست خودش در فوتبال آسيا پست بگيرد، گفت: من در دو کميتهي فيفا عضو بودم اما عليآبادي من را کنار گذاشت تا خودش به جاي من بيايد. اما فيفا پس از آن اجازه نداد که چنين کاري انجام دهد. آنها به همين خاطر کفاشيان را آوردهاند که او را کنار بزنند و خود در فوتبال آسيا صاحب منصب شوند. آقاي کفاشيان شما که ميخواستيد برويد اصلا چرا آمديد، من که ميدانم شما تحت فشار از اين پست انصراف داديد، اصلا شما در اين چند سال چه خدماتي را به فوتبال ايران داديد. حتما پس از اين هم وقتي پستي گرفتيد ميخواهيد بگوييد من به فوتبال کمک کردم، شما چه کار کرديد فقط آمديد مهمترين پستي را که در اين چند سال براي فوتبال ايران به دست آمده بود از دست داديد. آقاي کفاشيان شما اگر خودت را وزنهاي براي فوتبال کشور نميدانستيد چرا آمدي رئيس فدراسيون شدي که حال بخواهيد از اين پست مهم انصراف دهيد. من پيش از اين هم به اين موضوع اشاره کرده بودم و ميدانستم که چه سرنوشتي در انتظار ماست، اگر سعيدلو انتخاب شود هم هيچ مزيتي براي فوتبال ما نخواهد داشت.
سعيدلو از تصدي نايب رئيسي كنفدراسيون فوتبال آسيا بازماند
بيستوچهارمين کنگره کنفدراسيون فوتبال آسيا و انتخابات اي اف سي از صبح امروز در هتل شرايتون دوحه آغاز شده که در رايگيري براي پست نايب رئيسي اين کنفدراسيون گانش تاپا از نپال با کسب 25 راي از 45 راي ماخوذه براي 4 سال و تا سال 2015 به عنوان نماينده کشورهاي مرکز و جنوب قاره کهن انتخاب شد.
اين در حالي بود که علي سعيدلو، رئيس سازمان تربيت بدني و معاون رئيس جمهور نيز براي نشستن بر کرسي نايب رئيسي کنفدراسيون فوتبال آسيا در منطقه مرکز و غرب نامزد شده بود، اما در احراز اين سمت ناکام ماند.
سعيدلو 20 راي از 45 راي ماخوذه را به خود اختصاص داد.
رئيس سازمان تربيت بدني پيش از انتخابات از حمايت کشورهاي ميانمار، افغانستان، لبنان، اردن و کويت از وي براي تصدي اين سمت خبر داده بود.
پرافول پاتل از هند و مخدوم سيد فيصل صالح حيات از پاکستان 2 نامزد انصراف داده از اين انتخابات بودند.
یادداشت ویژه- ترس، برادر مرگ است/ چگونه قطبی ناگهان برانکو شد؟
پویا جامی - سایت گل
1- وقت ِانتقاد است ولی وقت ِبرهکشان نیست! الآن تیم ملی باخته، حذف شده و احتمالن قصّه ی افشین قطبی و تیم ملّی ایران هم به پایان خود نزدیک شده؛ هر چند که شاید روزی روزگاری این دو دوباره به هم پیوند بخورند. من به عنوان نویسنده ی این یادداشت، خود را از مدافعین افشین قطبی میدانم؛ امّا الآن وقت ِانتقاد است. یکشنبه صبح، روزنامههای تهران، یحتمل قطبی را بر سر قدوم مبارک مربی جدید (از ژنرال آبی سابق گرفته تا پروفسور فولادشهری یا مربی خارجی) قربانی خواهند کرد؛ قطبی هم که مثل همه ی جنتلمنها قربانی خوبی ست؛ نه دست و پا میزند و نهتقلایی از خود بروز میدهد. نه از چند پنالتی ی گرفته نشده میگوید و نه از بد بازی کردن دو ستاره ی تحلیلرفته ی مقیم اسپانیا و نه از هزار بهانه ی دیگر که سایر حضرات مربیان داخله ممکن است به آنها متوسل شوند. او همه چیز را به گردن میگیرد و گردناش هم که از هر مو باریکتر است. با این همه باز هم وقت انتقاد است؛ که انتقاد نتیجه ی علاقه ست و تخریب نتیجه ی تنفّر.
2- قصه از کجا شروع شد؟ بعد از دو بازی ی آخر مقدماتی جام جهانی- که در واقع نمیتوان آنها را جزء دوره ی قطبی به حساب آورد- و بعد از درخشش اسپانیا در جام جهانی، در آستانه ی بازیهای تدارکاتی با چین و کره جنوبی قطبی بارها از علاقهاش به «تیکیتاکا» و نحوه ی بازی ی اسپانیا و بارسلونا کرد و بعد از برد کره گفت میخواهد تیم اش با همان 3-3-4 و همان شیوه بازی کند. قصّه از بازی ی کره (دوستانه) شروع شد و با بازی ی کره (جام ملتها) هم تمام شد. پرس از یک سوم دفاعی حریف، دوندهگی ی بیامان، 3-3-4 بارسلونایی و تیکیتاکا! چه رویای شیرینی! مسئله اینجا بود که ما نه چابی داشتیم، نه مسی و نه داوید ویا! هرچند انصاریفر و تیموریان و غلامرضا رضایی داشتیم؛ ولی خب این کجا و آن کجا؟ باید دید چهگونه شد که از تیکیتاکا به کاتناچیو رسیدیم و از گواردیولا به مورینیو...
3- امیدواری یا خوشبینی؟ قطبی نتیجه گرفت. تداوم داشت و آرامش. نه مثل زمان پرسپولیس که هیجان را با خود آورده بود که لاجرم همراه بود با تزلزلهای گاه و بیگاه. مردم ناگهان یاد شان آمد که چهقدر برد خوب است و تکرار اش خوبتر، چه قدر برانکو را دوست داشتند و چه قدر دوست دارند بگویند «هی برانکو! وی میسد یو!». قطبی بینش حاکم بر فوتبال ملّی را عوض کرد. مردم را با تیم ملی آشتی داد و از ترافیک و اهمیت ندادن مردم در بازی با عراق، رسید به خیابانهای خالی و جمعهای مضطرب پای تلویزیون در بازی امارات و کره جنوبی. همه امیدوار بودند و خوشبین ولی زیادیاش هم مضر بود. حالا ست که فهمیدیم هنوز فاصله داریم با فدراسیون ِزمان دادکان و نتایج اش. در چنین مرحله ی حساسی ست که معلوم میشود این فدراسیون بیکفایت و رییس همیشه خنداناش چه توفیری با دادکان عصبانی و جوشی دارد که لااقل پشت تیم و مربی اش را خالی نمیکرد، با مربی بعدی مذاکره نمیکرد و کارهایی از این قبیل (قابل توجه آنهایی که میگویند این یک کار حرفهیی است و میشود قبل از رفتن مربی فعلی با بعدی هم مذاکره کرد و قرارداد بست؛ خوب دقت کنند ببینند کدام تیمهای ملّی این کار را کردند و نتیجهاش چه بود؟ فقط نگاه کنند به ایتالیا و فرانسه در جام جهانی اخیر!). و شاید کسی مثل من ته ِدلاش هم به این برسد که خوب شد بالاتر از این نرفتیم. حسن تا این مرحله آمدن این بود که قطبی و نسل جدید بازیکنها خود شان را به همه ثابت کردند؛ و از این بالاتر رفتن، ضرر اش این بود که حضرات فدراسیون و تربیت بدنی به قول معروف آن حیوان نجیب برشان میداشت که نکند آپولو ی هوا شده کار آنها ست؟! ته ِدل میشود فکر کرد که همان بهتر که شگفتی بیش از این ادامه پیدا نکرد. تا کی باید به شگفتیها و شگفتیسازها عادت کرد و هر چند سال منتظر یک شگفتی و یک استثناء خارج از قواعد ایران و فوتبالاش شد و برنامهریزی ی بلندمدت را به زبالهدان ذهن سپرد؟!
4- از قطبی به برانکو؛ از گواردیولا به مورینیو! القصه این که قطبی میخواست تیماش اسپانیایی بازی کند و چه تلخ که پاشنهآشیل های این تیم همان دو نفری بودند که مثلن داشتند در اسپانیا بازی میکردند... از بحث دور نباید افتاد؛ تیم ملی 3-3-4 بازی کرد و نتیجه گرفت، میزان دوندهگیاش برای اولین بار به میانگین جهانی نزدیک شد، برنامه داشتن را برای اولین بار آموخت و تیم بودن و احساسی نبودن را. قطبی پرده یی کشید بر چشم بازیکنان و تماشاگران و بقیه ی شاهدان تا مدتی فراموش کنند این تیم ایران است؛ همانی که به عربستان و امارت باخت و به زور از سد تیمهای ضعیف گذشت. اما- خوشبختانه یا بدبختانه- باید گفت ما نه ابزار اسپانیایی بازی کردن را داشتیم و نه ریسکپذیری آن نوع بازی را که به طور طبیعی جا برای هیچ گونه اشتباه نداشت. هرچند بچهها شبیهی و شبحی از آن سیستم را با پرسها و دوندهگیها و پاسها پیاده کرده بودند و دفاع تیمی را و بستن بازی را (همان کاری که در بازی دوستانه با کره جنوبی انجام دادند). پس به تدریج بعد از بازی با عراق، کمکم تیم رو به دفاعی بودن رفت؛ به جای تیکیتاکا به کاتناچیو رسیدیم. با سه هافبک وسط نسبتن دفاعی بازی کردیم (موتا، کامبیاسو و استانکوویچ در اینتر را به یاد بیاورید) و بازی را بستیم، پرس را در زمین خودی انجام دادیم و به حریف اجازه دادیم به راحتی به یک سوم دفاعی مان نزدیک شود. یادداشتی در گُل ِچند روز قبل نوشته بود باید دفاع ِزیبا کرد و بازی با مهره ی سیاه و بازی واکنشی انجام داد. نمیدانم قطبی خود اش به این نتیجه رسید یا یادداشت مذکور در گُل را خوانده بود! در هر حال سیستم ِدفاعی مورینیویی را پیاده کرد که به نظر مطلوب و نتیجهگرا هم میآمد! امّا...
5- امان از دست گلامپ! امّا باید پشت سر این همه قصه چندین «اما» ردیف کرد! در چنین روشی اولین اشتباه آخرین اشتباه است و مرگ را رقم میزند. اتفاقی که برای رئال مادرید در الکلاسیکو ی چند وقت قبل افتاد. قبل از بازی با کره یک دفعه چندین «گلامپ» اطراف «گالیور» ما را گرفتند! (نمیدانم گلامپ را به یاد دارید یا نه؟ همان که همیشه می گفت «من میدونم؟»، همان که استاد ترس و تضعیف روحیه بود) حتا عادل فردوسی پور هم بعد از بازی امارات، گلامپوار در جامجم گفت «بازی آخر مقابل کره جنوبی»!! همه ی مخالفان قطبی همه ی روزنامهها و سردبیرها و کارشناس ها و کاربلدها و استادها و پروفسورها و دکتر بیژنها در سایه کمین کرده بودند و منتظر یک ذره و یک لحظه لغزش! و نه حمایتی درکار بود و نه روحیه دادنی از سوی رسانهها و اصحاب رسانه و همانها که در خط بالا گفتم. فقط مردم بودند که دل به قطبی و تیماش بسته بودند. حالا این همه فشار انتظارات و علاقه ی مردم از یک سو و از سوی دیگر همان کمین و فرصتطلبیهایی که پیشتر گفته شد... انسان هم که انسان است! نه کوه است و نه فیل و نه شیر! گر چه دل شیر را داشته باشد اما در برابر همه ی اینها از پا درخواهد آمد... قطبی ترسید اگر چه در واقع شجاع بود؛ یک لحظه تردید کرد و بعد ترسید. ترس هم که برادر مرگ است... ترسید که با نصرتی و سه هافبک دفاعی به زمین آمد. ترسید که تک مهاجماش را دقیقه ی هفتاد بیرون کشید و به جایش شجاعی ناآماده و دردسرساز را آورد که بعدن نگویند «باخت ولی ستاره لژیونر را بازی نداد» و کلّی ترسهای دیگر... انگار روح برانکو در قطبی حلول کرده بود. همان که برانکو در بازی نیمهنهایی 2004 با چین از خود نشان داده بود. با این همه باز هم «تیکیتاکا»ی «کاتناچیو» شده ی ما تا نیمه ی اول وقتهای اضافه نسبتن موفق بود؛ امّا با گل دقیقه 106 کره که روی اشتباه کاپیتان ناآماده ی ما به ثمر رسید، یکباره همان پرده که گفته شده بود از جلوی چشم بازیکنها، بینندهها و بقیه برداشته شد. دوباره شدیم همان تیم بینظم احساسی بیمنطق بازنده جلو ی عربستان... پرده کنار رفت و حقیقت فوتبال ما دوباره عریان به نمایش درآمد... حقیقتی که نشان میدهد قطبی با قصّه ی متعارف فوتبال ما فرق دارد، با یک گل بهار نمیشود و تا امثال جناب خندهرو و سایر دوستان هستند بردن و قهرمان شدن برازنده ی ما نیست حتا اگر لیاقتاش را ما (مردم و بازیکنان) داشته باشیم...
6- حقیقت عریان و تلخ... حالا مجبور ایم؛ باید برگردیم به حقیقت ِخودمان؛ رویافروش (نه به آن معنا که حضرات مخالف قطبی گفتند) و رویاساز مان دارد میرود و باید از رویا به حقیقت رجعت کنیم؛ خواه آن حقیقت نکونام باشد یا شجاعی... خواه آن حقیقت قلعهنویی باشد یا ابراهیمزاده؛ خواه کفاشیان باشد یا عزیزمحمّدی... و خواه...
7- یکی بود یکی نبود؛ یک امپراتور بود که... قصّه ی این امپراتور هم ظاهرن خوشفرجام نبود... گناهاش هم فقط همان یک لحظه ترس بود... از همان اوّل بازی که تماشاچیان او را دیدند می شد فهمید با همیشه فرق دارد؛ خلاف ِچهره ی خندان همیشگی اش بسیار جدی و با اخم به دوربین نگاه کرد و هیبت امپراتوریاش را این گونه زیر سوال برد... شاید اشکال اصلن از او نبود و نیست... شاید روزگار ِامپراتورها در ایران به سر آمده... در اینجا امپراتورها یا سرنگون اند و یا محکوم به شکست... شاید در ژاپن- در کشور ِامپراتورها- طالعاش بیش تر بدرخشد و قدر اش را بیش تر بدانند و کمتر تیر ِخشم و تنفّر به سمتش روانه کنند... و شاید خدا را چه دیدید چند سال بعد دوباره برگردد و مثل حالای برانکو همه به او بگویند «دل ِمان برایت تنگ شده بود»؛ و ای کاش همین جمله را همین الان به او میگفتیم...
2011/1/23کد:http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/2011/01/23/2319069/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%82%D8%B7%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%88-%D8%B4%D8%AF
بارسلونا براي بازي با تيم ملي به ايران ميآيد
سرپرست كميته بينالملل فدراسيون فوتبال پس از بازگشت از اسپانيا نتايج سفرش را تشريح كرد.
ايسنا،عباس ترابيان درباره سفرش به اسپانيا گفت: در اين سفر با "ساندرو راسل" رئيس باشگاه بارسلونا، رييس باشگاه راسينگ سانتاندر و رييس فدراسيون فوتبال كاتالان صحبت داشتم. در اين مذاكرات توافق شد كه تيم فوتسال بارسلونا براي انجام دو ديدار دوستانه به ايران بيايد كه يك بازي با تيم ملي و بازي ديگر با تيمي باشگاهي باشد كه اسپانسر حضور بارسلونا در ايران است.
او همچنين به توافق فدراسيون فوتبال ايران با بارسلونا در فوتبال ساحلي اشاره كرد و گفت: ميدانيد كه اين باشگاه در فوتبال ساحلي فعاليت دارد و قرار شد ديداري تداركاتي با تيم فوتبال ساحلي اين باشگاه انجام گيرد. همچنين با رييس فدراسيون فوتبال كاتالان ديدار داشتم و قرار شد در صورت موافقت سرمربي آتي تيم ملي، ديداري دوستانه با تيم ملي كاتالان داشته باشيم.
ترابيان در پاسخ به اين سوال كه آيا مذاكره شما با فدراسيون فوتبال كاتالان باعث تيره شدن روابطتان با فدراسيون فوتبال اسپانيا نميشود گفت: چنين نيست. من هنگامي كه قصد مذاكره با رييس فدراسيون فوتبال كاتالان داشتم، اين مساله را جويا شدم كه پاسخ آنها اين بود كه فدراسيون فوتبال چين با ما و فدراسيون فوتبال اسپانيا به صورت همزمان در حال انجام كارهاي مشترك هستند.
وي با اشاره به بازديدش از چندين كمپ در بارسلونا گفت: دو سه كمپ بسيار خوب در آن جا قرار دارد كه فكر ميكنم ميتواند محلي خوب براي برگزاري اردوهاي تيم اميد باشد. قرار است كه اگر تيمي بزرگ در آنجا اردو داشت، تيم اميد ايران هم در آنجا حاضر شود. همچنين در بخش فوتبال بانوان هم مذاكراتي انجام داديم و قرار شد كه طرف اسپانيايي يك مربي خوب براي بانوان به فدراسيون فوتبال ايران معرفي كند.
ترابيان در پاسخ به اين سوال كه آيا قصد نداريد از تجربيات باارزش باشگاه بارسلونا در اداره تيمهاي پايه استفاده كنيد به ايسنا گفت: اين كار را چينيها آغاز كردهاند. آنها حدود 100 تا 120 بازيكن را در سنين پايين به آنجا آوردهاند تا در بارسلونا تربيت شوند. اين فكر بسيار خوبي است كه اگر براي فوتبال ايران هم پياده شود بسيار خوب است. به نظر من ما بايد از آينده وحشت داشته باشيم كه چينيها اينچنين سرمايهگذاري كردهاند.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا براي انجام ديدار دوستانه تيم فوتبال بارسلونا با تيم ملي مذاكرهاي داشتهايد گفت: ما قصد داشتيم در اين باره صحبت كنيم، اما متوجه شديم كه بنياد قطر (Qatar Foundation) تمامي بازيهاي دوستانه بارسلونا را به مبلغ 350 ميليون دلار خريداري كرده است. به همين خاطر امكان گفتوگو درباره اين مسئله وجود نداشت.
سرپرست كميته بينالملل در پاسخ به اين سئوال كه سرانجام تحقيقات شما براي انتخاب سرمربي تيم ملي چه شد گفت: ما به گزينههاي بسيار محدودي هم براي تيم اميد و هم براي تيم ملي رسيدهايم كه پس از جلساتي كه با مسوولان فدراسيون خواهم داشت، بر روي نفر قطعي به جمعبندي رسيده و مذاكرات نهايي را انجام خواهيم داد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا اين مربيان از سبك مشابهي در فوتبال پيروي ميكنند گفت: اگر همه چيز خوب پيش برود، اين دو مربي سبك بسيار نزديكي به هم خواهند داشت.
ترابيان در پاسخ به اين سوال كه آيا تا قبل از بازي تيم اميد ايران برابر قرقيزستان در چارچوب رقابتهاي انتخابي المپيك 2012 تكليف سرمربي تيم اميد مشخص ميشود يا خير گفت: ما درصدد هستيم كه به زودي سرمربي تيم اميد را انتخاب كنيم و اين مربي در بازي با قرقيزستان سرمربي تيم ملي خواهد بود.
وي در پايان از لغو بازي دوستانه تيم اميد ايران برابر روسيه خبر داد و گفت: اين بازي برگزار نخواهد شد و تيم قطر جايگزين روسيه شده است.
درستش اینه :نقل قول:
بارسلونا براي بازي با تيم ملي به ايران ميآيد
تیم فوتسال بارسلونا برای بازی با تیم ملی فوتسال به ایران می آید :46:
وگرنه با این وضع 100 سال دیگه هم فوتبال ما به سطحی نمیرسه که تیمهایی مثل برزیل روسیه اسپانیا و ... بازی های متعدد در ایران باهاشون انجام بدن !
احیانا نقل قول اشتباه نیست؟نقل قول:
متوجه شديم كه بنياد قطر (Qatar Foundation) تمامي بازيهاي دوستانه بارسلونا را به مبلغ 350 ميليون دلار خريداري كرده است. به همين خاطر امكان گفتوگو درباره اين مسئله وجود نداشت.
توی سایت فیفا هم درج شده ایران - روسیه ...نقل قول:
وي در پايان از لغو بازي دوستانه تيم اميد ايران برابر روسيه خبر داد و گفت: اين بازي برگزار نخواهد شد و تيم قطر جايگزين روسيه شده است.
الان میگه انجام نمیشه :!!!!!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تیم مربی نداره