با سلام
یک سوتی قدیمی دارم که تصمیم به پخشش نداشتم ولی حالا چون دوستان درخواست دادن ( :31:) چشم.
حدود 5 6 سال پیش که میرفتم کلاس فوتبال موهام خیلی بلند میشد و رشد خوبی داشت :21:. وقتی میرفتم کلاس عرق میکردم و موهام میومد جلو چشمام اذیت میشدم:19:
یه روز کلاسم داشت دیر میشد من هم اومدم نوآوری کنم گشتم و گشتم یه بند کشی مشکی پیدا کردم الکی الکی بستم به سرم:5:
آقا ما رفتیم کلاس فوتبال 15 20 مین که گذشت سرمون خیس شد و ما اونو بستیم سرمون:40:
دیدم همه بهم نگاه میکنن و بعد میخندن.:angry: منم چپکی نگاشون میکردم
دیدم تمومی نداره:18:
از یکیشون پرسیدم چرا میخندی؟:2: گفت اون چیه که دوره سرت بستی :2:؟ گفتم همینی که هست مشکلی داری؟:4:
بعد نیشخند زد و رفت:18:
من یکم بعد از سرم درش آوردم نگاش کردم:18:
خدا نصیب صدام رحمت الله علیه نکنه :
دیدم جوراب مادربزرگم که خونمون جا مونده بود رو بستم سرم رفتم کلاس:2: :41:
دیگه تا آخر کلاس یه گوشه زیپیلک مینداختم :31: