تا دوستان دیگه هم نظر بدن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من رو ببیننقل قول:
Printable View
تا دوستان دیگه هم نظر بدن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من رو ببیننقل قول:
ببین من از یکی شنیدم فیلمایی که برای اسکار فرستاده میشن ، یکی ازشرایطی که نیاز دارننقل قول:
از نظر زبان انگلیسی هست....یعنی باید با توجه به اون استانداردهایی که براشون تعریف شده عمل کنن....حالا خدا میدونه اون استانداردها چین:8:
البته صحت این حرف رو نمیتونم صد در صد تایید بکنم ، اما در اینکه این گونه فیلمها از نظر زبان انگلیسی و هم چنین idiom و expressin هایی که توش به کار میره
در مطلوب ترین حالت ممکن قرار داره هیچ شکی نیست...
به شما دوست عزیزم هم توصیه میکنم که در ابتدا فیلم ها رو با زیرنویس انگلیسی و بعد از مدتی سعی کنید که بدون زیرنویس ببینید ( اگه لیسنینگ براتون اهمیت داره )
البته اگه اهل کارتون هستید ، همونطور که seymour اشاره کرد ، انگلیسی ای که در کارتونها هست بسیار روان و قابل فهم میباشد که این هم انگلیسی و هم اون کارتون رو به کامتون شیرین میکنه...
:11::11:
فرق go back با come back چیه؟
اگه من و شما با هم از مبدا به مقصد رفته باشیم، و الآن در مقصد باشیم، من به شما میگم Go Back.... اما اگه من در مقصد و شما در مبدا باشین، من به شما میگم Come Back.نقل قول:
من این تفاوت رو توی معانیشون احساس کردم.... دوستان، نظر دیگه ای؟
نقل قول:back این جا زیاد مهم نیست، تفاوت come و go بستگی به موقعیت گوینده داره، مثلا اگه من تهران باشم و شما در قم، من میگم چرا come نمی کنی به تهران؟:46: ولی اگه بخوای مثلا بری شیراز من میگم چرا go به شیراز؟:13:نقل قول:
ببخشید یه سوال برام پیش اومد....نقل قول:
back این جا زیاد مهم نیست، تفاوت come و go بستگی به موقعیت گوینده داره، مثلا اگه من تهران باشم و شما در قم، من میگم چرا come نمی کنی به تهران؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ولی اگه بخوای مثلا بری شیراز من میگم چرا go به شیراز؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای به کار بردن come back ، آیا لازم نیست که اون شخص قبلا اونجا بوده باشه و حالا که اونجا نیست ، دوباره برگرده ؟؟
بله دقیقا، گفتم مهم نیست برای این بود که می خواستم دو تا فعل را با هم مقایسه کنم، این دو تا مثال خیلی کمک می کنه، فکر کنم:نقل قول:
"Go back" means from place A going to place B (point A to point B) where you originally came from. "Come back" means you're starting at point A, going to point B (maybe even points C, D, E...) but eventually returning (coming back) to point A, the original starting place. l
نقل قول:
You live in Spain and are visiting a friend in London.
You: I go back home to Spain tomorrow.
Friend: I'll miss you. Please come back [to visit London] next year.
=============
Teacher to a student in the hall
Teacher: John, go back to your class!
Student walks away. Teacher then says: John, come back here! I'm not finished talking to you.
کد:http://forum.wordreference.com/showthread.php?t=539681
می دونید؟ سر چیزای که توی فارسی معدل نداره مردم انقدر با توضیحات اضافه خودشون رو خسته می کنن.نقل قول:
این دو تا که عملا با همه ی فرق هاشون توی فارسی هستن که.
come: امدن.
go: رفتن.
حالا شما هی بگو گوینده باید کجا باشه.شنونده کجا.
ببخشید اگه میشه یه نرم افزار آموزش زبان خوب معرفی کنید ؟کلا کاربانرم افزار خوبه باعث پیشرفت ویادگیری میشه یا نه ؟
وقتی که مثلا خونم تو مشهد هست ولی بخوام از تهران به مشهد برم go back استفاده میشه؟
هم go back و هم come back...نقل قول:
هر دو به معنی return هستند...ولی خب با توجه به موقعیتها و مخاطبتون ممکنه فرق کنه...
به مثال scythe دقت کن:
حالا این طرف "you" بخواد مثلا به دوستش که تو اسپانیا هست بگه که من دارم برمیگردم اسپانیا، میتونه بگه: I come back to Spain tommorrowنقل قول:
You: I go back home to Spain tomorrow.
Friend: I'll miss you. Please come back [to visit London] next year
----
تشکر از همه...
فقط میشه بهم بگید که این چیزی که در زیر نوشتم درسته یا نه؟؟ ( در موردی که فعل امری باشه )
برگرد به اونجا = go back
برگرد به اینجا = come back
ممنون...
:11::11:
من چنین چیزی نشنیده و نخونده ام تا حالا ... شدیداً شک دارم صحت داشته باشه ... اولا که فیلمهای غیرانگلیسی زبان هم می تونن در رشته های اصلی رقابت کنن ، بنابراین اگه چنین قاعده ای وجود داشته باشه ، به نفع ایناس ... ثانیا فیلمهایی مثل trainspotting هم نامزد اسکار شده ان که شدیدا با این قاعده ناسازگاری دارن!! (یا پالپ فیکشن ، یا چهار عروسی و یک تشییع جنازه)نقل قول:
من با عرض معذرت هیچکدوم از اینها رو ندیدم !!نقل قول:
trainspotting , پالپ فیکشن , چهار عروسی , یک تشییع جنازه
میشه بگید که از چه لحاظی با این قاعده ناسازگار هستند ؟؟ ( accent یا چیز دیگری ؟؟ )
سلام دوستان
به دنبال کتاب داستانهای کوتاه مشهور به زبان اصلی با چاپ گلاسه و گالینگور و تمام رنگی از یه ناشر عالی میگردم که البته سی دی صوتی متن کتاب رو هم داشته باشه
اگه مطلع باشید تو زمان شاه انتشارات بی تا یه همچین چیزی رو داشت که البته الان انتشاراتی اون کتاب رو هم پیدا نمیکنم چه برسه به کتابهاش
از هر نظری که بحث زبان انگلیسی مطرح باشه ، این فیلمها (که البته فقط چندتا نمونه بود که به ذهنم اومد) اون قواعد فرضی رو رد می کنن: لهجه ، فحش ، عدم رعایت قالب ها و گرامر زبان، نامفهوم/جوییده/تند حرف زدن ...نقل قول:
اضافه کنید: Boys 'n the Hood
این یعنی چه؟:5:
chicken farm
نقل قول:
سلام
راستش فکر می کنم بچه های انجمن همگی بعد از انقلاب به دنیا اومدند:46: ، فکر نمی کنم کسی خبری از آن انتشارات داشته باشه :31:.
انتشارات خاصی نمی شناسم، ولی تو خیابان انقلاب که بگردید، اینجور داستانها زیاده، چاپ گلاسه هستند اکثرا، بعضی ها سی دی صوتی هم دارند..بهترین انتشارات هم انتشارات جنگل، رو به روی در دانشگاه هست
:11::11:
فکر میکنم منظور از این کشتزارها و مزرعه ها باشه که توش مرغ و خروسنقل قول:
پرورش داده میشه...
شاید هم experssion باشه....که در اون صورت نمیدونم چی میشه:20:
...
farm در اینجا به معنی مکانی هست که اختصاص داده میشه برای پروش دادن حیوانات به ویژه حیوانات خانگینقل قول:
یا به عبارتی پرورشگاه حیوانات اهلی
پس chicken farm جایی هست که مرغ پرورش میدن یا همون پرورشگاه مرغ
اصطلاح Screw Up به معنی ضایع شدن هستش؟!
اگر جواب منفیه. لطفا بفرمایید ضایع شدن به انگلیسی چی میشه...
ممنون.
Screw up بیشتر میشه ضایع کردن ... به معنای خرابکارینقل قول:
Goof شاید معادل مناسبی برای ضایع شدن باشه ... باز اون بحث قدیمی عدم انطباق صددرصدی هم مطرحه ... اگه دوست دیگه ای نظری داره خوشحال میشم استفاده کنیم ..
* Goof بصورت noun می تونه به معنای شخص ضایع هم استفاده بشه ... کسی که مرتب سوتی میده ...
این ها هم بد نیستند:نقل قول:
Lay an egg: to fail or blunder especially embarrassingly (Merriam-Webster)
ex: I'm gonna lay an egg during our mile run today
Bomb It*: to do crap at something (urban dictionary)l
ex:
girl: ready for that physics test today?
guy: nah, I'm gonna bomb it
*البته بیشتر معنی گند زدن رو میده، همین طوری حالا آوردمش
ضایع کردن و شدن تو مواقع مختلف کلماتش فرق می کنه .نقل قول:
مثلا وقت رو ضایع کردن می شه کلین تایم
ضایع کردن بمعنای اسراف دیستروی می شه
30 تا کلمه می شه بکار برد . اما اگه منظور شما ضایع کردن در مقام شخصیت انسانی باشه . مثلا می شه گفت . هی/شی پیسد می آف
یا هی/شی فاکد می آپ از ا شیتی داگ :31: همونیم که نوشتی می شه . چون مفعول جمله "می" هست پس مستقیما هر نوع تباهی بر ما بر می گرده .
معنیش می شه مثلا مرتیکه گند زد بمن . یا ضایع شدیم رفت ! کلا کلمه مودبانه ای نداره !
پیسد می آف رو فکر کنم برای وقتی میگن که یکی اعصابتون رو خورد کردهنقل قول:
همین طور که شما گفتید کلمه ثابتی ندارن ... یه فحشی میدن بعد یه جمله پشتش میادن که بشه معنی ضایع شدن رو از توش در آورد:31:
برای وقتی که یکی دعوتتون کرده باشه (مثلا رستوران) و خودش نیاد میگن :
He Stood me up
اینم به لطف سریال Friends :11:
حتما ببینید اصطلاحات زیادی توش استفاده میشه:10:
نقل قول:نقل قول:اینایی که دوستان گفتن ، اغلب مصداق ضایع کردن هستش و اونم با تاکید اندک روی معنای کنایی اش ... یعنی بیشتر روی ضایع کردن به معنای هدر دادن - خراب کردن تکیه کردید ، تا ضایع کردن به معنای متضاد ضایع شدن ("فلانی رو حسابی ضایع کردم") .. در دنیای کنایی، ضایع کردن از "هدر دادن - خراب کردن" فاصله می گیره و میره سمت دلالت های غیرمستقیم تر مثل "خجالت زده کردن - سرجا نشوندن - جلوی دیگران مضحکه کردن" ... دقت کنید که حتی "خراب کردن" هم در معنای کنایی فارسی اش هم معنا با ضایع کردن خواهد بود (" نباید فلانی رو توی جمع خراب می کردی")نقل قول:
تازه بحث سومی هم در میانه و اون هم اینکه ما گاهی ضایع کردن رو بجای حالت متعدی ("فلانی رو ضایع کردم") ، در حالت لازم بکار می بریم ("وای ! حسابی ضایع کردم") ...
مثلا دوستمون پیرامید ، ابتدا نمونه هایی از ضایع کردن به معنای غیرکنایی رو ذکر کرد ... اما نمونه های بعدی مثل piss sb off و f*ck sb up ، کمتر به معنای ضایع شدن/کردن کاربرد دارن ... (فرضا f* up میشه گندکاری شدید ؛ خرابکاری مفتضحانه ؛ ما وقتی میگیم "فلانی ضایع شد" ، برعکس تاکیدمون روی سوتی-اشتباه لپی و خرابکاری های معمولا مضحک و خنده داره ، نه یه اشتباه جدی)
ولی نمونه ای که جناب SCYTHE ذکر کرد مورد خوبی بود ... (lay an egg) .. جالب بود ..
سلام
برای اینکه بتونم مکالمه در حد معمولی رو تو یه ماه یاد بگیرم باید چیکار کنم ؟
ممنون میشم اگه بتونید کمکم کنید
در یک ماه!! مکالمه در حد معمولی!!نقل قول:
در یک ماه شاید تنها بتونید با سلام ملک و احوالپرسی های روزمره آشنا بشید و موارد ابتدایی، از جمله زمان گذشته و حال ...
کتابهای Interchange را با توجه به سحطت انتخاب کن و یه نگاهی به مکالمه ها و گرامرهاش بنداز:10:
معنی جمله زیر با توجه به زمانش کدوم یک از موارد زیر میشه؟:
I could never be a teacher because I'm very impatient
من نمیتونستم یک معلم باشم چون صبور نبودم
من نمیتونستم یک معلم باشم چون صبور نیستم
من نمیتونم معلم باشم چون صبور نیستم
معنی عبارت زیر چی میشه؟
Now it's time to go off the beaten path
معنی عبارت زیر چی میشه؟
eye opened experience
معنی عبارت زیر:
you're kidding! That must have been some vacation!!l
ممنون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر بخوایم براساس همون جمله ترجمه کنیم : من نمی تونستم یه معلم (خوب) بشم ، چون صبور نیستم ...نقل قول:
ابهامی که مطرح کردی قابل درکه ، چون توی فارسی معمولا زمان دو قسمت جمله رو هماهنگ می کنیم (نمی تونستم ... بشم ... نبودم) ... اما گوینده احتمالا داره میگه : اون اتفاق گذشته (معلم نشدنِ من) بخاطر حالتیه که همچنان در من هست (صبور نبودن) ... اگه بخوایم به هماهنگ کردن زمان افعال اقتدا کنیم ممکنه معنایی بوجود بیاد که نظر گوینده نبوده باشه : من معلم نشدم ، چون صبور نبودم (=در همون زمان ، و کمی بعدترش)... ولی شاید الان صبور باشم ها!!
//
off the beaten path یعنی جای خلوتی که عده اندکی بهش سر می زنن .. (احتمالا جایی که کمی هم غیرعادیه) ... غیرمعمول ...
//
تجربه ای که چشم و گوش رو باز کنه ... تجربه روشنگر (eye opened رو کمتر شنیده بودیم!)
//
بی خیال / جدی میگی ؟ ... عجب تعطیلاتی/مسافرتی بوده ! ...
یک سوال... این جمله رو من اینطور ترجمه میکردم اگه قرار بود کنم: من نمیتونم ...نقل قول:
اگر بخوایم براساس همون جمله ترجمه کنیم : من نمی تونستم یه معلم (خوب) بشم ، چون صبور نیستم ...
من تصورم این هست که گوینده فرضی رو در نظر گرفته اما اون فرض رو توی جمله نیاورده و فقط نتیجه ی فرض رو اورده... یعنی: (اگه شرایطی پیش میومد که معلم بشم) معلم خوبی نمیشدم.
در واقع به نظرم گوینده اصلا به گذشته نظر نداره، چون فعل دوم بر زمان حال دلالت داره و گوینده میخواد بگه من نمیتونم الآن معلم خوبی بشم.
راستش من (متاسفانه؟) زیاد با قواعد برخورد ندارم! کلا انگلیسی رو اینطور یاد گرفتم که کمتر با قواعد و گرامر باشه(اینطوری راحت تر بوده واسم!). مثلا اگه جمله ای رو میسازم و احساس میکنم درسته، به زبان میارم. الآن هم احساسم میگه این جمله ی بالا اینطوریه! اگه هم توضیحاتم نادرسته، دوستان محبت کنن روشنم کنن :happy:
ممم... البته اینو جست و جو کردم به نتیجه ی خاصی نرسیدم... اما نمیشه بگیم، تجربه ای که با چشم باز به دست اومده؟نقل قول:
تجربه ای که چشم و گوش رو باز کنه ... تجربه روشنگر (eye opened رو کمتر شنیده بودیم!)
ممنون!
ممنون از تبادل نظر ... ما اینجا فقط یه جمله داریم و به نظرم هرطور تعبیری باید براساس حضور اون جمله در context صورت بگیره ...واسه همین بود که گفتم :نقل قول:
یعنی با پیش فرض تک جمله پیش رفتم ... مثل همین تصور شما که می تونه درست هم باشه ؛ چرا که نه ؟ ... اما تا وقتی که شرایط رو ندونیم ، قضاوت سخته ...( یا اصلا یه حالت دیگه : حیف که معلم خوبی نخواهم شد ، چون صبور نیستم ... )نقل قول:
نوشته شده توسط seymour
ضمناً بحث نوشتار و معنا رو جدا کنیم ... اساساً حالات فرضی رو می تونیم با could کار کنیم ... عین might : ما در فارسی هم در این حالت گاهی ماضی رو استفاده می کنیم اما مقصومون می تونه حال باشه:(
it could be anyone =می تونست هرکسی باشه=می تونه هرکسی باشه) ... (I couldn't be happier = نمی تونستم خوشحال تر باشم = خیلی خوشحال هستم) ... اینجا هم (باز میگم : بسته به اینکه موقعیت در متن چی بوده) ممکنه همچین حالت برقرار باشه ؛ طرف شاید داره افسوس می خوره / شاید داره یه fact رو مطرح می کنه / و شاید داره یه موقعیت قبلی رو توضیح میده:
رابرت دنیرو در گاو خشمگین میگه : (به تقلید از براندو البته)
(تقریباً) : می تونستم واسه خودم کسی باشم ، عوض این آشغالی که الان هستم (= الان کسی نیستم ، چون آشغال هستم ... )نقل قول:
I could have been somebody, instead of a bum, which is what I am
//
و شاید هم eye opener، که هم اصطلاح مرسوم تریه ، هم با توجه به نزدیکی r و d رو صفحه کلید PC، اشتباه شدنشون محتمل به نظر میاد ... باید خود دوستمون قضاوت کنه ...
از نرم افزار استفاده کن tell me more&roseta اینجوری شاید shy بودن کمتر شه!!نقل قول:
از سریال طنز extra میتونی استفاده کی ،بدک نیست! در حال حاضر از کانالgem داره پخش میشه.کل مجموعشو دارم به همراه فایل word.نقل قول:
از کانال mbcpersia هم میتونی استفاده کنی (پخش از عرب ست)
البته میگن بهتره فیلم بدون زیر نویس استفاده کنیدو بایستی خودتونو محک بزنید؟؟
نقل قول:tell me more&roseta -کمک میکنه واسه یادگیری فقط practice ،practice،practice،practiceنقل قول:
توی یک ماه!!خیلی عجله داری ؟نقل قول:
نمی دونم چرا ماها دنبال راه های در رو و کوتاه واسه یادگیری و بدست آوردن چیزی هستیم ؟یادگیری در خواب!!در سه ماه!درکلاًیادگیری یک زبان دیگه حدوداً دوسال طول میکشه .
البته hunterجون شاید دلیلی واسه خودت داشته باشی
از سی دی های نصرت تا درس 30 هر روز نیم ساعت الی یک ساعت (بسته به تلاشت )وقت بذاری می تونی تاحد خوبی مکالمه کنی.
این جمله رو برای من ترجمه می کنید؟ :
Do you have any idea how many Comp Lit critical theory PhDs there are
running around this country looking for work?
اون قسمت رنگیش رو متوجه نمیشم.
اول معذرت میخوام به خاطر سوتی باحالی که دادم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :
چیزی که تو کتابمه eye opening هست...متاسفم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط seymour
دعوا نکنید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ....این مطلب از کتاب اینترچنج2 یونیت 10 ، قسمت گرامر خوندم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ...توی قسمت گرامر همینجوری چندتا مثال زده خب من از کجا بدونم موقعیت توی جمله مثال چیه؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ولی خب قبل از اون یه قسمت perspectives هست که این قائده را اینجور استفاده کرده:نقل قول:
نوشته شده توسط seymour
2نقل قول:
well I think I'd make a good journalist because I'm good at writing. When I was in college I worked as a reporter for the school newspaper. ......
نقل قول:
I know what I don't want to do! A lot of my friends work in stock market, but I could never be a stockbroker because I can't make decisions quickly.....
والا من سواد انگلیسی چندانی ندارم ولی فکر میکنم تفکیکاً اینا رو داشته باشیم :نقل قول:
Phd که همون مدرک معروف Phd هست.
کلمه های Critical و theory هم که معناشون راحته (انتقادی - نظریه)
میمونه دوتا کلمه Comp و Lite
کلمه Lit علاوه بر اینکه گذشته Light هست، با توجه به دیکشنری که من دارم مخفف ادبیات هم هست
در مورد کلمه Comp هم میشه با توجه به متن گفت که شاید مخفف گردآورنده باشه
حالا ترکیب اینا رو باید دید شما رو به جواب میرسونه یا نه !!!
ممنون از توضیحات :10:نقل قول:
میشه گفت : میدونی چند تا از گردآورنده های (با مدرک Phd ) تئوری های حساس ادبیات دارن دنبال کار می گردن؟