این عکستو باید بذاری تو تاپیک شکار لحضه ها :27::21:نقل قول:
Printable View
این عکستو باید بذاری تو تاپیک شکار لحضه ها :27::21:نقل قول:
با سلام .
راستش خیلی دوست دارم همه ی سوتی هامو بنویسم ولی حیف که خدمت سربازی نمی زاره :31:
اینم یه سوتی از مدیران سایت ! :
بدون شرح :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
این که میخوام یگم داستان ه و اصلا سوتی نیست ولی جالب ه !!
امروز داشتم تو شهرک ول میگشتم دیدم همه دخترا جمع شدن یه جا ،یه سری هم دارن میدون اونجا !!! همه جیغ و داد !!!
همه موبایلاشون تو دست فیلم ، عکس !!!!!!!
منو میگی گفتم یا دعوا س یا یه هنر پیشه ای چیزی دیدن !!!! (دخترای ندید بدید !!!بعضی اشون)
برام جالب شد رفتم جلو از یکی که پیشم بود پرسیدم چه خبره اونجا ؟
دختره با چه شوغ و حالی گفت نمیدونی حبیب ه !!!
حبیب کیه !!
بابا حبیب خواننده !!!!!
اومده اینجا چیکار ( من قبلا شنیده بودم یکی از خواننده های اون طرفی اومده ایران )
ولی با خودم گفتم حبیب که نمیتونه بیاد !!! محمد خردادیان اومد اونطوری شد حبیب بیاد که یه جایی ش پاره میشه !!!
جالب شد برام رفتم جلوتر مگه راه بود !!
خیلی صحنه باحالی بود همه دخترا داشتن با موبایل حرف میزدن یکی میگفت مامان پاشو بیا عشقت :40: اومده ایران ، اون یکی میگفت سریع پاشو بیا من نگه ش میدارم تا تو برسی به مژگان و پریسا هم زنگ بزن
یکی حالش بد شده بود
داستانی بود !! جای گشت ارشاد و درشهر خالی
خیلی جای(منطقه) باحالی بود جای همگی خالی
چه خبر بود حیف که M600 دم دوربین نداشت فیلم بگیرم براتون
انقدر خنده بودااااااا که نگو
به هر حال رفتم جلوتر دیدم بابا این که محمد پسرش هست !! حبیب کو پس :14:!!؟
دوباره از یکی دیگه پرسیدم گفت نه بابا شلوغش کردن فقط پسرشه :15: (منم شک کرده بودم که حبیب نمیتونه بیاد)
خلاصه من با محمد و پدرش یه بار اشنا و هم صحبت شدیم ( تو کنسرت دوبی ش من تو بک استیج بودم دعواش شد حبیب با یکی از مسولای اونجا سر ساعت ورود و اجراش خلاصه یه دوربین دادن دست ما گفتن برو ازش عکس بگیر حواسشو پرت کن شر رو کم کن :1:!! )
خلاصه .........
برگردیم تو شهرک !!
هیچی دیگه حجاب که وجود نداشت همه از خونه ها ریخته بودن اونجا ....... شانس نداریم اگه اونجا استخر بود قول میدادم همه با مایو و بیکینی میریختن بیرون :26:
دیگه فقط 2تا دختر باهاش بودن میدیدینشون :18: اینطوری میشدین !! کم سن بودن ولی ........(اصلا نمیشه توضیح داد) خدا رحم کنه :42: !!
همه از سرو کولش بالا میرفتن (ندید بدیدا):27:
پایان
یعنی پسر حبیب اومده بود ایران؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟
تو فرودگاه نگرفته بودنش ؟
من که باور نمیکنم
میتونم حدس بزنم اون کم سنها داشتن چیکار میکردن :دی دخترن دیگه چه میشه کرد. راستی من جای تو بودم سریع زنگ میزدم به 110 و امر به معروف و گشت ارشاد و پلیس امنیت و وزارت اطلاعات و موبایل قاضی مرتضوی و سردار رادان و ......نقل قول:
اینو یا خود حبیب نوشته یا بچش آخه کی حبیب و محل می کنه جون مادرت :27:نقل قول:
بابا میگه دختر بودن همشون... حبیب که خوبه... این افغانی اسمش چیه ولی ... اینم بیاد دخترا جون میدن براش :دینقل قول:
اینو یا خود حبیب نوشته یا بچش آخه کی حبیب و محل می کنه جون مادرت
این قاضی کیه :18:نقل قول:
خیلی فامیلیش آشناست :19: :31:
این عمو منه :21:
ولی رو میگی دیگه :دینقل قول:
این افغانی اسمش چیه ولی ... اینم بیاد دخترا جون میدن براش :دی
منم برم ببینم میتونم ارش رو بگم بیاد تهران !!
فکر کنم کل دخترای تهران پاشن بیان !! اونجا که همه دیدن و براشون فرقی نمیکنه که تعریف میکنه همه جمع میشن دورش اینجا رو که دیگه .......... وای تلفن و بدین من زنگ بزنم
هرچی نباشه پسر عموشم !! :دی
چاخان در حـــد المپیک ( در حال آپدیت به پارالمپیک )نقل قول:
سلام
این که میخوام یگم داستان ه و اصلا سوتی نیست ولی جالب ه !!
امروز داشتم تو شهرک ول میگشتم دیدم همه دخترا جمع شدن یه جا ،یه سری هم دارن میدون اونجا !!! همه جیغ و داد !!!
همه موبایلاشون تو دست فیلم ، عکس !!!!!!!
منو میگی گفتم یا دعوا س یا یه هنر پیشه ای چیزی دیدن !!!! (دخترای ندید بدید !!!بعضی اشون)
برام جالب شد رفتم جلو از یکی که پیشم بود پرسیدم چه خبره اونجا ؟
دختره با چه شوغ و حالی گفت نمیدونی حبیب ه !!!
حبیب کیه !!
بابا حبیب خواننده !!!!!
. . . . . . . . .