سرمه كو تا كه چو بر ديده كشم
راز و نازي به نگاهم بخشد
بايد اين شوق كه دردل دارم
جلوه بر چشم سياهم بخشد
Printable View
سرمه كو تا كه چو بر ديده كشم
راز و نازي به نگاهم بخشد
بايد اين شوق كه دردل دارم
جلوه بر چشم سياهم بخشد
دانی که چه شد معشوق برفت×××عاشق به وعده خود نه گفت رفت...
بيت معروف ( صدها فرشته بوسه بر آن دست مي زنند كز كار خلق يك گره بسته واكند ) از كيست؟
سعدي 1
عماد خراساني 2
رياضي يزدي 3
وحشي بافقي 4
============
جواب کدومه؟
ام اس کا جان اینجا مشاعره هستش دوست عزیز...
براي اين سوالنقل قول:
نوشته شده توسط مومن خدا
جاي بهتر از اينجا پيدا نكردم ;)
خب یه تایپک بزن به این اسم مسابقه حدس شعرا حتما میگیره.. :)
تا بگويم كه ديوانه بودمنقل قول:
دانی که چه شد معشوق برفت×××عاشق به وعده خود نه گفت رفت...
مي تواني به من رحمت آري
دامنم شمع را سرنگون كرد
چشم ها در سياهي فرو رفت
ناله كردم مرو ‚ صبر كن ‚ صبر
ليكن او رفت بي گفتگو رفت
واي برمن كه ديوانه بودم
من به خاك سياهش نشاندم
واي بر من كه من كشتم او را
من به آغوش گورش كشاندم
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
تن صدها ترانه می رقصد
در بلور ظريف آوايم
لذتی ناشناس و رؤيا رنگ
می دود همچو خون به رگ هايم
مي روم ميروم به جايي دور
بوته گر گرفته خورشيد
سر راهم نشسته در تب نور
من ز شرم شكوفه لبريزم
يار من كيست اي بهار سپيد ؟
گر نبوسد در اين بهار مرا
يار من نيست اي بهار سپيد
دشت بي تاب شبنم آلوده
چه كسي را به خويش مي خواند ؟
سبزه ها لحظه اي خموش خموش
آنكه يار منست مي داند