سلام
من یکی بدو نمیکنم و از باغرود هم دفاع نمیکنم من دارم میگم که آموزشی سخت هست واقعا هم سخت هست ولی اینکه شما گفتی " سلاخ خانه " این رو قبول ندارم
نقل قول:
شما خودت احتمالا نیشابوری هستی
خیر دوستان من اینجا همه میدونند من نیشابوری نیستم
نقل قول:
ما داشتیم قدم آهسته و قدم محکم میزدیم برادر ، شما اونجا بودی ؟ وقتی ما کل سر و صورتمون 3 بار در روز پوست میداد ؟
زمانی هم که شما توی خانه ات بودی ما از میدوت تیر ( نه اون اولی که شما رو بردن ! اون دومی که جای اردو بود ) توی برف و بارون میومدیم و میرفتیم توی صبحگاه فقط خبردار وامیستادیم چون کلاس ها لغو نمیشد !
نقل قول:
میدونی وقتی ما اردو رفتیم چند جای کشور حالا تو ارگانهای دیگه اردو رو به مناسبت ماه مبارک کلا حذف کردن ؟
کدوم پادگان آموزشی سپاه چنین کاری کرده بود ؟
برادر من توی واحد آموزش کار دارم میکنم نامه ای که از طرف نیروی زمینی اومد رو خودم با چشم خودم دیدم که توی ماه رمضون برنامه هاتون رو سبک بکنند شما انتظار داری یک فرمانده پادگان چقدر خلاف اوامر نیروی زمینی عمل کنه ؟ شما توی نیرو زمینی آموزشی دیدی وگرنه برادران نیرو هوایی آموزشی به مراتب آسون تری داشتند
نقل قول:
برادر گلم ، آموزشی سخته ، ولی نه در اون حد که پنجشنبه و جمعه واسه خودت نباشی و کلاس و نظافت و غیره داشته باشی تا غروب !
اینم تقصیر خودتون بود چون خبر ندارین دیگه پشت پرده رو نمیبنید زمانی که فرمانده توی صبحگاه داد میزنه مرخصی دادیم سو استفاده کردین دیر آمدین ( گردان امام علی ) بعد از گردان امام حسین و حسن ( کسانی که امریه بودند ) تشکر میکنه که به موقع آمدن ولی میبینیم مرخصی بعدی گردان امام حسین حدود 160 نف سو استفاده می کنند ( این گزارش های غیبت ها همه توی دفتر ما بود ) باید هم فرمانده گردان بهتون فشار بیاره تا آبروش رو جای فرمانده پادگان نبرین اینطور
شما دوره قبل ترش کجا بودی که کل پادگان فقط 300 تا ! متوجه هستی برادر ؟ 300 تا نیرو داشت و باید کل پادگان رو تمیز میکردند من خودم همین الانش اونروز بهم گفتن برو سرویس بهداشتی واحد آموزش رو تِی بکش مثل شما هم لیسانس هستم
شما امریه بودی رفتی دیگه من که بچه نیشابور نیستم و شبانه روز باید توی پادگان تحمل کنم و برای یک دستشویی رفتن لباس فرم تنم کنن چیزی باید بگم ؟
خیر آموزشی و سربازی همین هست و من همین الان هم کسی بپرسه میگم خدمت راحتی داشتم و آموزشی هم سخت نگرفتم که بهم سخت نگذره وگرنه توی میدون تیر اولی که ما رفتیم رفت و برگشت حدود 13 کیلومتر شد ! طوری که من روی خط آتش رفتم هیچی نمیدیم هیچی ! اینقدر سرد بود و باید بدون دستکش شلیک میکردیم که من 13 تا تیر رو یکی به هدف نزدم و تازه زمانی که بلند شدم دیدم از دستم داره خون میاد ! بله انگشتم رفته بود لای دستگیره آتش و از سردی هوا حتی حس نکرده بودم درد رو !
نقل قول:
ماه رمضون هم سخت تر از کل دوره بود ، از 3 صبح تا 8 غروب گرسنه بودن و بیکار بودن خیلی سخته ، باور کن .
روی سخنم که با شما نیست ولی نصف پادگان روزه نمی گرفتن دیگه گفتن نداره هرروز جای آبخوری قرارگاه شلوغ بود
نقل قول:
خلاصه باغرود جای خوبیه ، ولی هتل نیست . به پیر و به پیغمبر هتل نیست ! خودت هم خوب میدونی !
من دوره کد سلاح رفتم و زمانی که همدان بودم با دوستان از آموزشگاه های خاتمی یزد و شهدای کرمانشاه بودیم و مقایسه میکردیم باغرود آسون تر گرفته بود زمان ما .... اردوی ما 2 شب و 3 روز بود ولی خاتمی یزد و شهدای کرمانشاه به مراتب بیشتر بود
نقل قول:
تنها مزیتی که داشت ، غذا و دسر فوق العاده خوبش بود که اونم تو ماه مبارک کلا غیر قابل تحمل شده بود
غذای ماه رمضون رو قبول داریم + اینکه شما نون لواش میخوردین ولی زمان ما نون ماشینی و بسته بندی بود !
+
کلا آموزشی و سربازی سخت هست و من اینکه آی سخت بهم داره می گذره آی نمیدونم فلان رو قبول ندارم
مدتی رو که ماها داریم میگذریم یک صدم قدیم نمیشه و کلا سختی لازم هست