نقل قول:
این سی پی یوهای مغزم سوخت ... منظورت از اومانیستی یه چیزی تو مایه های هیومنیستیه ؟!!!:blink::blink::blink::blink::blink:
Printable View
نقل قول:
این سی پی یوهای مغزم سوخت ... منظورت از اومانیستی یه چیزی تو مایه های هیومنیستیه ؟!!!:blink::blink::blink::blink::blink:
من فکر میکردم اونها 24 ساعته دارن از این شیرینی ها میخورن... میگم چطوره یه قنادی اونجا باز کنی و از این شیرینی ها (و شیرینی های سنتی ایرانی) بفروشی... خیلی خوشمزس ، فکر کنم کارت بگیره :دینقل قول:
دوست من ، من اینجارو وجب به وجب گشتم ( مساحت کل دانمارک = مساحت تهران بزرگ ، جمعیت =1.500.000 خارجی + 3.500.000 دانمارکی = جمعیت کل دانمارک 5 میلیون نفر ) و هیچ چیزی مثل اون شیرینی دانمارکیهای توی ایران اینجا نیستش
آخ آخ ...من شیرینی دانمارکیهای تهرونو میخوام ... ... یه شیرینی فروشی بالای پارک شهرآراء توی تهرون هست که شیرینی دانمارکیهاش حرف نداره ... گذرتون افتاد بخرید ازش .
باحال بود!!!نقل قول:
باورکن من استخر یا دریا رفتن اینجا برام مکافاته ... اینها پسر و دختراشون تو بدنشون مو نداره ( بجز سر و زیر بغل و ...) وقتی من لخت میشم اینها انگاری که دارن به یه گوریل نیگاه میکنن ، چشماشون گرد میشه .
سلام
يه سوتي هم من بگم
مامان يكي از دوستام تازه كه كارتهاي اعتباري مترو اومده بود.مي خواست كه از قسمت كنترل بليط رد بشه كيفش رو روي دستگاه مي زاره تا كنترلچي محتويات داخل كيف رو كنترل كنه
اسم Gf دوستت نگین بید!!!؟نقل قول:
یکی از بچه های ما هم این کارو کرده بود !
بعد از 10 دقیقه مامان طرف گفته حالا نگین رو چی کارش داری !؟
نگین مثال بود عزیزم ..نقل قول:
نه دیگه نشدنقل قول:
چرا میخوای سوتی خودتو بپوشونی!!! :دی
ياده قديما افتادم که بچه ها از همديگه سوتی ميگرفتن مثلا يه بنده خدايه تو يه تاپيکینقل قول:
يه سوتی ميداد بچه ها ميرفتن اون سوتيو ميآوردن اينجا:دی
:46::10:
نه آقا اسم واقعی طرفو هر کس خواست بدونه پیغام خصوصی بزنه ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نه دیگه نشد
چرا میخوای سوتی خودتو بپوشونی!!! :دی
چی چی برا خودتون می برید و می بافید من کجا سوتی دادم داداش !؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
ياده قديما افتادم که بچه ها از همديگه سوتی ميگرفتن مثلا يه بنده خدايه تو يه تاپيکی
يه سوتی ميداد بچه ها ميرفتن اون سوتيو ميآوردن اينجا:دی
نزدیکای عید بود و تو خیابون پر از مهمونای عیدی .داشتیم یا دوتا از دوستامون از خیابون رد میشدیم که یه زانتیا اومد کنارمون وایستاد
.نگاه کردم دیدم سه تا دختر سانتال مانتال نشستن داخل دوستم امد بره جلو که جلوشو گرفتمو خودم رفتم .گفتم میتونم کمکتون کنم .یکیشون گفت
:ببخشید ما تازه اومدیم اینجارو بلد نیستیم بعد دستشو به طرف خیابونه بغلی دراز کرد و گفت : ما اگه بخوایم بریم اون خیابون از کجا باید بریم....
خلاصه تا این رفیقامون تا خونه مارو فیلم کردن و منم پشت دستمو داغ کردم دیگه کمکی از دستم بر بیاد.
آقا ما ماشینو گزاشتیم واسه فروش:19: دیشب یکی زنگید گفت واسه دوست دخترم می خوام پولم نقده همین الان،:18: گفتم باشه بیا ببرش:21:.
قرار شد برم خونه اونا با اینترنت سابقه ماشینو چک کنه:19:، رفتم دیدم اوه دختره پا به ماهه تا دیدم دلم سوخت که ماشین مشکل دار دارم میفروشم بهش:41::37:. من با دوست دخترش تو آشپزخونشون وایسادیم حرف زدن ، پسره هم رفت طبقه بالا تو اتاق سابقه چک کنه، از اونجا هم داد می زد با ما حرف میزد صداش وازه نبود:13:، گفت آره این ماشینو هدیه دارم می خرم واسه دوست دخترم چون 2روز پیش 6قلو حامله شد، منم یهو چشمام :18:شد، یوهو ایرانی بازیم گل کرد زدم زیر خنده داد زدم گفتم اگه فقط 2روز گزشته این بجای 6قلو 600 قلو حاملس با این شیکمش:16:. :16: یوهو همه ساکت شدن، چهره ها شد اینجوری:grrr:
منم تازه فهمیدم چه گندی زدم:5:اون داد زده بود گفته بود تا روز موعود 2روز مونده ولی من فقط 2روزشو شنیده بودم. منم شدم:43:حالا مگه میشد جمش کرد گندی رو که بالا اورده بودم، از اون موقع به بعد نفهمیدم چطوری گزشت حتی پولو اومدم خونه خودمون شمردم:41:اون 20دقیقه 3سال گزشت اندازه 7-8 کیلو هم لاقر شدم انقدر عرق ریختم از خجالت
آقا يه بار من خونه يكي از دوستام بودم، دايي دوستم و زنش كه هر دو استاد پروازي هستن هم اونجا مهمون بودند، يهو زن دايي دوستم گفت اين رشتيها هم كه انقدر ميگن كله ماهي ميخورن پس باهوشن، همچين هم باهوش نيستن، منم بيمقدمه گفتم: اگه اينطوري باشه كه تركا هم همشون از بيخ خرن!!!!
يهو ديدم دايي دوستم و دوستم قرمز شدن و دارن با چشاشون علامت ميدن، منم سريع گرفتم و گفتم: خوب البته ميبينيد كه اينجوري هم نيست، تركها خيلي باهوشن و خيليهاشون هم استاد دانشگان!!!!
چند دقيقه بعد، وقتي زن دايي دوستم رفت يه جايي (گلاب به روتون) دايي دوستم برگشت گفت ماشاا... اين ياز هم حسابي آدم پوليتيكالي هستشها!!!!!
من همین چند روز پیش تو کلاس نشسته بودمو
دبیر هندسه تحلیلیمون ازم پرسید اسم شما جیه ؟
منم فکر کردم میگه امروز چند شنبه است ؟( امان از سر و صدای کلاس !!!)
گفتم : چهارشنبه
معملممون هم خیلی جدی گفتم مگه من باهاتون شوخی دارم
گفتم نه خانوم مگه من که شوخی نکردم ، دیگه کلی دوستام بهم توضیح دادن چی شده فهمیدم چه سوتی دادم !
خلاصه از اون روز بهمون میگن چهارشنه ، رانا خانوم کجاس !؟
سوتی جالبی دادی:20:نقل قول:
باحال بود
حالا رانا خانوم چی کار میکنه:31::31:
سوتی های جالبی بود...............
یه بار تو کلاس زبان که نصف دختر ونصف پسر بود استاد گیر داد به تلفظ کلمه success منم اونو ساکسس می خوندم ولی استاده گیر داده بود ومرتب می گفت دوباره بگو و خودشم اشو کم تلفظ می کرد اقا خلاصه چند بار گفت و من اخر سر اشتباها گفتم --- که بوم کلاس منفجر شد وابروم رفت بعد کلاسم همه می گفتن وای چی گفتی:41:
مهران جان ممنون تاپيك رو پاك سازي نمودي ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخ جون سوتي بازار بازم راه افتاد
به عنوان اولين سوتي بنده اينو افتتاح ميكنم
به پستي كه داده شده و عنوان تاپيك خوب دقت كنيدکد:http://www.forum.p30world.com/showpost.php?p=1789961&postcount=481
سلام
من دوهفته است دارم این تایپیک رو می خونم حالا یه سئتی از مادر عروس:
یه روز داشتیم با رفقا می رفتین شمال من وسطای راه به دوستم گفتم بزن بقل می خوام برم دستشوی
خلاصه دوستم زد کنار منم دمپایی پام بود رفتم بعد اومدوم سوار ماشین شدم دوباره نگه داشتیم تا یه چیزی بخوریم که من فهمیدم دمپاییم پام نیست
نگو دمپایمو وقتی خواست سوار ماشین بشم در اوردم بعد سوار شدم مثل دستشویی خونمون
خیلی باحال بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
منم گاهی ازین سوتیها میدم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو كلاس درس بوديم ... بعد اين معلممون اورد مارو پايه تخته سوالهاشو كه پرسيد گفت بيا اينجا .. (حالا سرش هم پايين بود!) گفت اسمت چيه! گفتم منم! سرشو آوورد بالا يه نگاه زير عينكي كرد گفت خوب ميبينم توييي!!! اســـمت چيه! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين تاپيکم داستانی داره باسه خودشها هی باز ميشه هی بسته ميشه
:31:
همه جا باید ثابت کنیم ایرانی هستیم!!
توجه کنین به پست 2raj
و همچنین جدای از زبان توجه کنین به عنوان تاپیک که یه بیسواد هم میتونه تشخیص بده چیه و الکی سوتی نده!!!
کد:http://myforum.lasyk.net/showthread.php?t=36801
این سوتیت یاد یکی از جکهای معروف افتادم......نقل قول:
خیلی باحال بود.....نقل قول:
از کجا گیرش اوردی؟
ولی طرف عجب [....] بوده ها...نفهمیده که فروم انگلیسیه؟
اینم بدترین سوتی بود که تا حالا دادم:
نمره های یکی از درسای دانشگاه و زده بودن رو بورد. من با دوستم رفتم نمرمو ببینم.
یکی از پسرای کلاسمون درسش خوب نبود ولی نمرش از من بیشتر شده بود.
منم با لحن تحقیرآمیزی به دوستم گفتم: ببین، نیمای خنگ شده 16 من شدم 14.
بعد برگشتم دیدم نیما پشت سرم ایستاده
داشتم سرچ میکردم تو گوگل. دنبال یه تم بودم...نمیدونم چی شد این صفحه رو خوندم و دیدم سوتی این هموطنمون رو.نقل قول:
خیلی باحال بود.....
از کجا گیرش اوردی؟
ولی طرف عجب [....] بوده ها...نفهمیده که فروم انگلیسیه؟
طرف واقعا مخ بوده!!!!!!!!!!
آقا ، یه سوتی داغ داغ!
فقط مواظب باشید نسوزید!!!
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?p=1796642&posted=1#post1796642
:18::18::18::18::18:نقل قول:
ایشالا اونجا کسی فینگلیش بلد نباشه که آبروی هر چی ایرانیه رفته :41::31:
خیلی باهال بود
مثل این میمونه من بیام اینجا ترکیه ای بنویسم!
یه بار رفتم دستشویی و در حین انجام عمل مورد نظر خیلی تو فکر فرو رفتم, آخر سر به جای اینکه اول شلنگ رو بردارم بیارم و بعد آب رو باز کنم اول آب رو باز کردم.
خلاصه موش آب کشیده از توالت اومدم بیرون.
کلی حال کردامنقل قول:
عجب اکیوی بوده طرفنقل قول:
من هم سوتی دادم چه سوتی!!!اون وقتها 14 سالم بود . همسایمون یه دختر تقریبا هم سن من داشت ! یادم میاد تازه یکی از بچه محل ها اومد خونمون و واسم اینترنت رو ردیف کرد. من هم یه کارت 10 ساعته خریدهبودم و نشستم پای گوگل . اخه از علی که پرسیدم چیکار کنم گفت برو تو سایت گوگل و هرچی خواستی تایپ کن و ....من هم نزدیک 6 ساعت کارت رو فقط سرچ میکردم از شیر مرغ تا جون آدمیزاد .... فقط سرچ ها بلد نبودم لینک رو باز کنم . و تازه میگفتم بابا چرا انقدر کم توضیح داده .. هیچی زنگ زدم علی اومد و گفت چه جوری باید لینک رو باز کنم . هیچی از موضوع قافل نشیم .... بعد از حدود 2 هفته همون همسایمون اومد گفتش سامان جان میتونی بیای پایین واسه ثریا اینترنت وصل کنی ؟ بلدی؟ من هم برق از سرم پرید گفتم چشم فقط شما برید من 5 دقیقه دیگه میام .آقا رفت و من هم رفتم دیدم سیم نداره رفتم الکتریکی سیم هم خریدم و با کارت خودم کانکت شدم.بعدش گفتم بزا مثل علی برم تو گوگل و خودم رو راحت کنم ( ثریا هم رو صندلی کنارم نشسته بود ) من هم که پاک خودم رو باخته بودم . تایپ کردم :دیدم نمیره 100 دفه زدم باز نرفت ! همه چیرو چک کردم نه فایده نداشت ! هر کاری کردم نشد که نشد ! فونا هم فکر کردن بلد نیستم . تند تند عرق میکردم . بعد از 1 ساعت که موفق نشدم . اومدم بگم ببخشید مثل اینکه مودم تون خرابه دیدم تو قسمت address تایپ کرده بودم ( صصص.لخخلمث.زخئ ) نگو کیبورد رو حالت فارسی بوده!دیگه ببخشید طولانی شد.کد:www.google.com
اول سوتی از دانشگاه آزاد :
روز اول دانشگاه بود داشتیم دنبال کلاسمون میگشتیم . تمام دانشگاه رو گشتیم تا فهمیدیم کلاسهای شماره 800 توی دانشکده کشاورزی هستن . حالا کلاس ما 830 بود اما دانشکده تا شماره 816 بیشتر نداشت.رفتیم برنامه ریزی گفت باید برید کلاس 305. رفتیم دیدیم آزمایشگاهه .:31: برگشتیم گفت هفته دیگه خالی میشه .گفتیم خسته نباشی.
دوم سوتی از خودم :
وقتی داشتیم دنبال کلاس میگشتیم یه خانم هم دنبال ما راه افتاد که وقتی میخواستیم به طبقات بالا بریم میگفت من نمیام . اگه کلاس اونجا بود بیاید به من بگید . ما هم نامردی نکردیم و بهش گفتیم حتما ( یعنی باش تا بیام ) وسط های راه هم زیاد بهش محل نمیزاشتیم و میخواستیم گممون کنه ( آخه :21:)
آخر کار که دیگه خواستیم بریم خونه گفت : آقایون من استادتونم :18::18: این هم اسم کتاب : english for...
زیاد سخت نگیر دوست عزیز!نقل قول:
همه جا باید ثابت کنیم ایرانی هستیم!!
توجه کنین به پست 2raj
و همچنین جدای از زبان توجه کنین به عنوان تاپیک که یه بیسواد هم میتونه تشخیص بده چیه و الکی سوتی نده!!!
همه ی ایرانیها که اینجوری نیستن.
هر جایی هرجور آدمی پیدا میشه.
ولی عجب سوتی نافورمی داده!نقل قول:
اینو به عنوان مقدمه نوشتم!!!من که نگفتم همه اینجورین!!نقل قول:
زیاد سخت نگیر دوست عزیز!
همه ی ایرانیها که اینجوری نیستن.
هر جایی هرجور آدمی پیدا میشه.
مگه مانیتورو رو نگاه نمی کردینقل قول:
حتما نگاه نمی کرده دیگه:31:نقل قول: