امروز مادرم میخواست یه چیزی بخره با هم رفتیم بعد یه جایی نزدیک بازار تو یه کوچه ماشین رو پارک کردم من نشستم تو ماشین مادرم بره خرید کنه برگرده. منم ماشین رو روشن گذاشتم کولر رو روشن کردم بعد آلبوم جدید متالیکا رو گذاشتم صداشو زیاد کردم لحظاتی بعد رفتم تو حس و داشتم حرکات خفن ناک با سر و دستم میکردم هر چند دقیقه یه دونه هم میزدم رو داشبورد ... چشمامو هم بسته بود ( خداییش بدجوری تو حس بودم ) یه لحظه به خودم اومدم دیدم چند نفر وایسادن منو نگاه میکنن هر کی هم رد میشه نگاه میکنه تازه یه پسره داشت با موبایل فیلم هم میگرفت پیاده شدم گفتم پدرسوخته فیلم نگیر که زد به چاک فرار کرد... خلاصه شدیدا ضایع شدیم در ملاعام ... ( بابت این مسئله بارها ضایع شدم )