-
به نام خداي من
....
نه از خاكم ،نه از بادم
نه در بندم، نه آزادم
نه آن ليلاترين مجنون
نه شيرينم، نه فرهادم
نه از آتش، نه از سنگم
نه از رومم ،نه از زنگم
فقط مثل تو غمگينم
فقط مثل تو دلتنگم
چه غمگينم، چه تنهايم
نه پنهانم، نه پيدايم
نه آرامي به شب دارم
نه اميدي به فردايم
چه اميدي،چه فردايي
چه پنهاني ،چه پيدايي
اگر خوشحال ،اگر غمگين
چه فرقي داره تنهايي
تونيستي قصة دردم
سياهم، ساكتم،سردم
اسير خاكم وخسته
اگر سبزم، اگر زردم
اگر آبي تر از آبم
اگر همزاد مهتابم
بدون توچه بي رنگم
بدون تو چه بي تابم
بيا از «من» جدايم كن
صدايم كن ،صدايم كن
دلم از دست «من» خونه
بيا از «من» رهايم كن
...
-
نرفتي از برم جانا ولي بردي قرار من
ز تو افسون رويايم ز تو باغ بهار من
-
نشد همه دعا کنن همیشه اون باشه پیشم
یکی میگفت خواب دیده که اون گفته عاشقش میشم
اما نشد ، اما نشد قسمت ما یه لحظه ی روشن و خوش
پیغام واسش فرستادم بیا بازم منو بکش
...
-
شب به گلستان تنها ... منتظرت بودم .
باده ي ناكامي در هجر تو پيمودم ... منتظرت بودم .
آن شب جانفرسا من بي تو نياسودم ...
به كه شدم پير از غم آن شب و فرسودم ...
منتظرت بودم ... منتظرت بودم ...
-
می کشد غیرت مرا غیری اگر آهی کشد----------------زآانکه می ترسم که از عشق تو باشد آه او (شیخ بهایی)
-
وفای شمع را نازم که بعد از مرگ پروانه........به هر خاکستری در ماتم پروانه میسوزد
-
دلی دارم که از تنگی در اوج غم نمیگنجد.........غمی دارم که در عالم نمیگنجد
-
دوباره مرد کسی را که زنده کرد عیسی______________زمانه زنده عشق تو را فنا نکند
-
در دهر هر آنكه نيم ناني دارد
از بهر نشست آشياني دارد
نه خادم كس بود نه مخدوم كسي
گوشاد بزي كه خوش جهاني دارد
-
دل ز مردم بردن و خود را بخواب انداختن-----------------شیوه مژگان عیار و شعار چشم تست (صائب)