سلام.
مخصوصا به سیمور و کوروش عزیز :11:
یه سوال داشتم ، بعضی از جملات هستن با اینکه معنی لغات یا اگه اصطلاحی چیزی هست رو می دونم ، باز نمیتونم کل جمله رو معنی کنم. این طور مواقع باید چه کار کرد؟ چرا اینجوری میشه؟ البته شده متن رو رها کردم و بعدا سراغش اومدم و تونستم که معنیش کنم ، فقط نمیدونم چرا قبلا نمیشده !!
مثلا قسمت هایی که قرمز کردم یه همچین حالتی پیش اومده:
I think really brilliant people do a number of different things when they’re working. They’re able to force themselves to put a lot of time into things and give them a lot of attention, and not succumb to the shortcuts that regular practice can lead to.
این قسمت آخر lead to .. این to به کجا برمیگرده ؟ ... آخه to کجا !!
و تسلیم میانبرهایی که شامل تمرین های عادی(مرتبی) میشه که اونارو جلو میبره ، نمیشن. (چی شد ، ها؟ چه ربطی به جمله قبلی داشت؟)
-----------------------------------------------
Stefan Sagmeister works like this. Or else you have someone like Tibor Kalman, who purposely fixed it
so that he didn’t repeat himself.
قسمت دوم که آبی کردم ، این جمله ی آخر واسه چی گفته شده ؟ نمیدونم این خارجیا یه سری چیزای اضافی الکی میذارن تو جمله یا اینکه من اینطور فک میکنم :31: ، مثلا قسمت آبی چه ربطی به جمله قرمزه داره؟ (شایدم ربط داره ، والا)
کسی که از قصد رو این حالت ثابت شده بنابراین خودشو تکرار نمیکنه. (احتمالا اشتباه معنی کردم)
ممنون میشم راهنماییم کنید تا تجربه ام بیشتر شه :11: چه تو ریدینگ چه ترجمه ! بالاخره جفتش به هم مرتبطه!