-
من به بعضی چهره ها چون زود عادت می کنم
پیششان سر بر نمی آرم، رعایت میکنم
همچنانکه برگ خشکیده نماند بر درخت
مایه ی رنج تو باشم رفع زحمت می کنم
این دهان باز و چشم بی تحرک را ببخش
آنقدر جذابیت داری که حیرت می کنم
کم اگر با دوستان می نشینم جرم توست
هر کسی را دوست دارم در تو رویت می کنم
فکر کردی چیست موزون می کند شعر مرا؟
در قدم برداشتن های تو دقت می کنم
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی می روم
لذتش را با تمام شهر قسمت می کنم
ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشکل است
روی دوش دیگران یک روز ترکت می کنم
توی دنیا هم نشد برزخ که پیدا کردمت
می نشینم تا قیامت با تو صحبت می کنم
کاظم بهمنی
Photo Ivy by gansforever osman
-
شرح اين قصه شنو از دو لب دوختهام ... تا بسوزد دلت از بهر دل سوختهام
محمد فرخی يزدی
-
این یلدا
یک اتفاق خوب کم دارد
رُخ بده
نسرین بهجتی
-
آنقدر شير از تو زاده شده كه باورش
سخت است گربه باشی
ا يـــر ا نـــم
الهام رحيمی
-
گلها را كه در گلدان گذاشتی
باغبان پرپر شد
الهام رحيمی
-
سير شدی
از من
ای كاش هيچگاه سفره دلم را پيش تو
باز نكرده بودم
قحطیزده
الهام رحيمی
-
كور كردی
گرهای را كه نگاهش به دستان تو بود
الهام رحيمی
-
مرگ
نه افتادن است و
نه پرپر شدن
شبيه پری در عبور نسيم
سبكتر
سبكترسبكتر شدن
فاطمه سالاروند
-
زندگی
از صخرهها
از دشتها
از رود
از كوههای گم شده در مه
از بوی باران و علف
در كوچههای ده
از آسمان، از ماه
از چينههای سادهی كوتاه
از سبزههای خيس...
دز نامهاتاز زندگی بنويس
فاطمه سالاروند
-
قدمهای كوچك اول
به هر حال روزی شروع خواهد شد
قدمهای لرزان اول
برای رفتنهای بسيار
از ميان كوتاه و بلندهای دنيا
نوشتهی گشتاسب فروزان