يا رب اين شمع شب افروز ز كاشانه كيست
جان ما سوخت بپرسيد كه جانانه كيست
Printable View
يا رب اين شمع شب افروز ز كاشانه كيست
جان ما سوخت بپرسيد كه جانانه كيست
تو خود چه لعبتي اي شهسوار شيرينكار
كه در برابر چشمي و غايب از نظري
ياران به موافقت چو ديدار کنيد / بايد که ز دوست يار بسيار کنيد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دعاي گوشهنشينان بلا بگرداند
چرا به گوشهي چشمي به ما نمينگري
مونيكا خانوم بابا اينقدر "ي" نده داغونمون كردي
يك دو جامم دي سحرگاه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقي شرابم در مذاق افتاده بود
در پای اجل چو من سرافکنده شوم / وز بيخ امید عمر برکنده شوم
"م" فقط چون تو هستي !
منعم مكن ز عشق وي اي مفتي زمان
معذور دارمت كه تو او را نديدهاي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازم "ی"...؟ اشکال نداره ما که هستیم تا تش...... :rolleye:
یا رب آن آهوی مشکین به ختن باز رسان
وان سهی سرو خرامان به چمن باز رسان
نه حافظ ميكند تنها دعاي خواجه تورانشاه
ز مدح آصفي خواهد جهان عيدي و نوروزي
نه حق، نه حقيقت، نه شريعت نه يقين / اندر دو جهان که را بود زهرهی اين