-
خیلی عزیزی واسه من
ای که به قلبم جون دادی
وقتی اسیر شب بودم
عشقو بهم نشون دادی
کدوم خزون نشون دادی
که از کدوم جاده میای
تا که من اونو دیدم
نشونی تو رو میداد
وقتی صدای من نبود
کدوم صدا بر تو نشست
کدوم ستاره پر کشید
تو چشمای تو نطفه بست
غریبه ای اما دلم
برای تو پر میزنه
از شوق پیدا کردنت
به هر دری سر میزنه
ای غریبه خوش اومدی
به جشن تازه دلم
بیا که من به عشق تو هوای تازه میزنم
خواننده: سیاوش قمیشی
-
تو ذهن کوچه های پیر و خاکی
پر شده از پاییز تن طلایی
تو نیستی و وجودمو گرفته
شاخه خشک پیچک تنهایی
یاد تو هر تنگ غروب
تو قلب من می کوبه
سهم من از با تو بودن
همه تنگ غروبه
غروب همیشه واسه من
نشونی از تو بوده
برام یه یادگاری جز اون چیزی نمونده
-
همیشه فاصله بوده
بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته شب
و روزای من و تو
راه دوری بین ما نیست
اما باز اینم زیاده
تنها پیوند من و تو
دست مهربون باده
ما باید اسیر بمونیم
زنده هستیم تا اسیریم
واسه ما رهایی مرگه
تا رها بشیم میمیریم
کاشکی این دیوار خراب شه
من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیای دیگه دستای هم و بگیریم
شاید اونجا توی دلها
درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه
-
اگه یه روزی نوم تو
تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد
که منو مبطلا کنه
به دل میگم کاریش نباشه
بذاره دردتو دوا شه
بره توی تموم جونم
که باز برات آواز بخونم
اگه میخوای پیشم بمونی
بیا تا باقی جوونی
بیا تا پوس به استخونه
نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگب بگیره
دوباره آهنگی بگیره
بگیره رنگ اون دیاری
که توش منو تنها نذاری
-
باد اومد و تو جنگل ها قدم زد
اسم تو رو از همه جا قلم زد
ببین جدایی چه به روزش آورد
چه سرنوشتی که براش رقم زد
اونی که میخواستی تو غبارا گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد
-
نمي دونم چرا اين شرم تو و من
به ما هرگز نمي ده مجال گفتن
چشممون تو چشم هم خيره مي مونه
اما هرگز لبامون چيزي نمي گن
-
اگر سنگم زني سنگت ببوسم
اگر زهرم دهي زهرت بنوشم
اگر غسلم دهي با آب و كافور
كفن پاره كنم رويت ببوسم
-
تو رفتي من شدم لحظه شمارت
دو قطره اشك مونده يادگارت
اگر برگشتي و من را نديدي
بدان مرده ام از انتظارت
-
زمرگ هيچ نمي ترسم
اگر دنيا سرم ريزد
از آن ترسم كه بعد از من
گلم را ديگري بوسد
-
نشنید لحن عاشق من را ، نگاه تو
پرواز چشم های تو محتاج بال بود
گفتم کمی بمان ، به خدا دوست دارمت
گفتی مجال نیست ، ولیکن مجال بود