تازه خبر ندارید ، یه تاپیک زدند توی انجمن فیلم و سوتی های تلویزیون را اونجا تعریف میکنندنقل قول:
سلام
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.
Printable View
تازه خبر ندارید ، یه تاپیک زدند توی انجمن فیلم و سوتی های تلویزیون را اونجا تعریف میکنندنقل قول:
سلام
بعد از یه سرچ کوچولو تاپیکی در مورد ضد حال پیدا نکردیم. پس تصمیم گرفتیم که این ضد حالی رو که خوردیم همینجا پخش کنیم.::.
دو تا سوتی تو تلویزون.
یک روز تو آرایشگاه نشسته بودم یکی از شبکه های لس آنجلسی بود.
اسم کانال EBC
بعدش تبلیغات بود.
نوشت داروی گیاهی منهسر بفرد.باید مینوشت.منحصر بفرد.
بعدش یک میوزیک ویدو نشون داد چند تا جوان تو ایران هم بود بعد آخرش نوشت Dram : mohammad
منظورش ساز درام بوده که اینجوری می نویسن: Drum
آخی طفلکی هنوز نمی دونه اگه مخفی بیای به تعداد کاربرا افزوده میشه ولی نام کاربریت نشون داده نمیشه!نقل قول:
به نظر من که سوتی از ح30 بود!
توضیح: چون نوشته 3 نفر اما 2 نفر بودن.
999999 تا حسابش کنین!
به به به این میگن باشگاه.:31:نقل قول:
این که چیزی نیست من یه بار اینو دیدم رفتم پیف پاف آوردم زدم رو مانیتور :دینقل قول:
سوتی تکراری بود شایدم فتوشاپ ....نقل قول:
چه گیری دادین به این بدبخت فلک زده . من بار اول که اینجا دیدم هیچ کاری نکردم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یعنی هیچ کاری هم که نه فقط یکم سرمو آوردم اینور ، دیدم بابا فتوشاپهنقل قول:
رفتم دم یه مغازه اومدم بگم آب معدنی گفتم آمبندنی دارید یارو هم نفهمید من چی گفتم گفت نه نداریم!!
ااااا. به اطلاعاتم افزوده شد!!!:18:نقل قول:
حالا چرا میزنی؟:18::19:
جالبی!!!:18:نقل قول:
به خدا سوتی رو دادم! باور نمیکنی؟ خب پیش میاد دیگه! نمیاد بگه که تکراری باشم یا نه که. اصلا من دیگه اینجورها رو نمینویسم!:19:
میخواسته تو رو از سرش باز کنه!!! :27::21:نقل قول:
رفتم تو یه سوپری این سوپریه خیلی با کلاسه:5:
شیرازیا میدونن سوپر سروش تو ستارخان:5:
خلاصه رفتم تو هوا خیلی گرم بود یه اب میوه برداشتم از اینا که پشتش نی چسبیده:31:
رفتم صندوق تا حساب کنم
دو تا پسر هم (از نوع خیلی خوش تیپش:5:) کنارم وایساده بودن:27:
دیدم رو میز صندوق دار یه لیوانه که توش نی هست:31:
منم یه نی ورداشتم:19:
دیدم پسرا دارن اینجوری نگام میکنن:18::18:
فوری دوزاریم افتاد نی رو گذاشتم سر جاشو
زیر چشمی پوز خند یکیشونو دیدم:27:
حساب کردمو سریع جیم شدم:41:
واسه مامان که تعریف کردم گفت دیگه نباید نی رو میذاشتی سر جاش ون بلند میگفتی من از این نیا دوست دارم:31:
گفتم مامان اینو که دیگه اگه میگفتم از خنده ولو میشدن رو زمین:27:
به سوتی که دقایقی پیش از خودم در کردم توجه کنید. امروز میخواستم یه شیلنگی رو به صورت 90 درجه خم کنم ( یه زانو بسازم ) برای یه کاری. رفتم یک متر شیلنگ پلاستیکی خریدم به قیمت 2500 تومان آوردم خونه بعد فکر کردم چجوری از وسط خمش کنم. گفتم گرمش میکنم بعد میکشم تا میکنم. گرفتمش رو چراغ یک ساعت تمام دست و پام سوخت آخرش هر چی کشیدم کش نیومد نگو وسطش نخ داره خلاصه به بن بست خوردم. رفتم همون مغازه به طرف گفتم میخوام همچین کاری کنم چجوری میشه ؟ طرف هم یک عدد شیلنگ تا شده آورد گذاشت جلوم ( دقیقا همون مدلی که میخواستم ) گفت اون شیلنگی که تو خریدی خودتو بکشی هم تا نمیشه اینو باید بگیری. گفتم چند ؟ گفت 1000 تومان. خلاصه 3500 تومان پیاده شدیم بخاطر یه زاویه 90 درجه....