دیگران از صدمه ی اعدا همی نالند ومن
ازجفای دوستان گریم چو ابر بهمنی
Printable View
دیگران از صدمه ی اعدا همی نالند ومن
ازجفای دوستان گریم چو ابر بهمنی
يك روز با نفسم بودم روز تمام×××امروز با عشق تو هستم تا به آخر...
راهي بزن كه اهي بر ساز آن توان زد
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد
زنده ز عشق ابدي يار بودم×××آرامش اين عشق ازان دل ماهم بودم...
من مست مي عشقم هوشيار نخواهم شد
از خواب خوش مستي بيدار نخواهم شد
دارايي دلم بود عشق يارم×××عاشقي هم بود همه كارم...
مي ده كه گرچه گشتم نامهسياه عالم
نوميد كي توان بود از لطف لايزالي
يك عمر دنبال چه ميگشتم در جاده هاي بي سرانجامي...
اين مثنوي حديث پريشاني من است بشنو كه سوگنامه ويراني من است
گفتي غزل بگو غزلم شور و حال مرد بعد از تو حس شعر فنا شد و خيال مرد
داد و فغان از بي كسي عوام كه عاشقان بي كس نباشند...