اين روزها
اين گونه ام
فرهاد واره اي كه تيشه خود را
گم كرده است
آغاز انهدام چنين است!
اين گونه بود آغاز ِ انقراض ِ سلسله ی مردان
ياران!
وقتي صداي حادثه خوابيد
بر سنگِ گور ِ من بنويسيد
يك جنگجو كه نجنگيد
اما ... شكست خورد
Printable View
اين روزها
اين گونه ام
فرهاد واره اي كه تيشه خود را
گم كرده است
آغاز انهدام چنين است!
اين گونه بود آغاز ِ انقراض ِ سلسله ی مردان
ياران!
وقتي صداي حادثه خوابيد
بر سنگِ گور ِ من بنويسيد
يك جنگجو كه نجنگيد
اما ... شكست خورد
دلم در سینه مرد امشب
مثل برگ گل پژمرد امشب
دل من بی کس و تنها و خسته
میان گریه ها مرد امشب
سکوت کوچه هاي تار جانم ، گريه مي خواهد
تمام بند بند استخوانم گريه مي خواهد
بيا اي ابر باران زا ، ميان شعرهاي من
که بغض آشناي آسمان گريه مي خواهد
بهاري کن مرا جانا ، که من پابند پاييزيم
و آهنگ غزلهاي جوانم گريه مي خواهد
چنان دق کرده احساسم ميان شعر تنهايي
که حتي گريه هاي بي امانم ، گريه مي خواهد
نمیدانی که تنهایم
نمی بینی تو -مرگ زرد دنیایم
نمیخواهم ز اینک خاطراتم را
و میبندم دهانم را که میسوزد
ز هر بغضی که در سینه به خود دارم
و میخوانم غم تلخ جدا گشتن ز فردایم
نمیبینی تو- دفن ارزوهایم
شعر نیست ولی ...
---------------------------
درد تنهایی خیلی سخته
آره باورم شد
درد بی کسی خیلی سخته
اونم باورم شد
با چشم گریون میگم
آخره قصه همین بود ؟
که دیگه جدا بمونیم
ولی بی رحمه زمونه
اینو هر دومون میدونیم
تنهای تنها می کشیدم انتظارت
ناگاه دستی خشمگین مشتی به در کوفت.
دیوارها در کام تاریکی فروریخت
لرزید جانم از نسیمی سرد و نمناک.
آنگاه دستی در من آویخت!
دانستم این ناخوانده مرگ است
از سالهای پیش با من آشنا بود
بسیار اورا دیده بودم
اما نمی دانم کجا بود!
نمیدانم بگویم یا نگویـــــــــم
که این دل در غـــــــم هجران تو سوخت
از آن روزی که رفتی تو ز پیشم
دل من آتش تــــــــنهایی افروخت
دلتنگی های بی پایان من و
بی خیالی همیشگی تو،
حکایت تکراری این روزها است.
امشب انگار باید باز هم
رونویسی کنم
این داستان کهنه را!
در قطاری که می رفت
دختری آوازی از عشق های نافرجام می خواند
ومن
که نفس بریده
از جستجوی تو می آمدم
تو را در آواز او یافتم
در قطاری که می رفت
چه عشق های بی سرانجامی که نمی رفت!
سکوت میکنم
به احترام بودنت
نفس کشیدنت
کنار من
سکوت میکنم
به احترام اینکه گاهگاه
برای شعر های من بهانه ای شدی
نگاه کن به خود
تو در همین زمان
ترانه ای شدی...