خیلی ممنونم ازتون. آخه مطمئن نبودم که کتاب اینطور هست. :11:نقل قول:
مرسی! حتما میگیرم :11:نقل قول:
هردو! بیشتر دولتی. کجا میشه گیر اورد؟
به پیشنهاد برادرم از اول سال داشتم شروع میکردم به خلاصه کردن، اما دیدم با روشی که دارم پیش میگیرم (خیلی دوره کردن) دیدم زیاد لازم ندارم خلاصه کنم.نقل قول:
اما در مورد ادبیات چون یه سری چیزا رو اصلا لازم نیست بخونم. (مثل جزئیات تاریخ ادبیاتها) واسه همین خواستم خلاصه داشته باشم.
با توجه به اینکه خلاصه کردن خیلی وقتم رو میگیره، خواستم آماده ش رو بگیرم. (البته واسه درس هرچی وقت بذاری کمه اما من این وقت رو نمیخوام برای خلاصه کردن ادبیات که بیرون هم موجوده، هدر بدم و از وقت خوندن درسهای دیگه بگیرم براش)
کاملا تایید میشه!نقل قول:
ممنون.نقل قول:
لایتنر چیه؟
من فهمیدم :31:نقل قول:
منم توی امتحان نهایی ها دقیقا مثل شما بودم!!!!نقل قول:
عصر حدود 6 تازه شروع میکردم به خوندن! بعدم تا 5 صبح (با استراحت) یه ریز میخوندم! بعدم که اگه وقت میکردم 1 ساعت میخوابیدم و بعدم میرفتم واسه امتحان! اما خداییش بازده ام اومد پایین با این کم خوابی! بعد هم میومدم خونه و یه ریز میخوابیدم و بعدم روز از نو و روزی از نو!
بعد که تعطیل شدیم تازه برگشتم به حالت قبل!
به نظر من اگه میخواین ترکش کنین این عادت رو دو راه به نظرم میرسه که کمک میکنه:
1. سعی کنید که یه روز رو اصلا نخوابید. یعنی شبش رو که نخوابیدید، هیچ! ظهرشم نخوابید و یا اگه میخوابید کم باشه. که بعد شب خوابتون ببره. کار سختیه اما اگه سعی کنین میشه.
2. برعکس 1! سعی کنید مثلا ساعت 7 صبح به زور بخوابید.
این دو مورد رو با تمرین چند روزه میتونید درست کنید. من که خودم همینکارو کردم. چند وقتی بود میخواستم صبح زود پاشم. آخه 12 پا میشدم و میخوندم. بعدم شب 4 فکر کنم خوابم میبرد! بعد اون روزی که کنکور آزاد آزمایشی دادم، وقتی اومدم خونه سعی کردم اصلا نخوابم. تا ساعت 4. اما 4 دیگه نتونستم طاقت بیارم! خوابیدم تا 5. بعدم رفتم زبان و وقتی اومدم سروحال بودم! :31: بعدشم شب راحت خوابم برد. از اون روز صبح پا میشم!:20:
کاملا تایید میشه!نقل قول:
من اون مدتی بود که گفتم با آهنگ درس میخوندم. کاملا با تلقین بود! الان که نیاز به تلقینش ندارم، میفهمم که چقدر حواسم با آهنگ پرت میشه!!! :18: