نه دوست عزيز من اين شعر رو به همين صورت در چند نسخه ديده امنقل قول:
نوشته شده توسط bithiah
Printable View
نه دوست عزيز من اين شعر رو به همين صورت در چند نسخه ديده امنقل قول:
نوشته شده توسط bithiah
سلام
می خواستم از وسط این شعر بگم که اولش ل باشه ولی حیفم اومد..........ببخشید
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه می کنی وقته رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از ان که با خبر شوی
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر میشود
ای(ay)
ای(ey) دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر میشود
...................
در ميخانه ببستند خدايا مپسند ...... كه در خانه تزوير و ريا بگشايند
(حافظ)
درضميرت اگر اين گل ندميده ست هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحراي نهادت نوزيده ست هنوز
دانه ها را بايد از نو کاشت
اب و نسيمش را از مايه ي جان
خرج مي بايد کرد.............
در من انگار کسی در پی انکار من است.......یک نفر مثل خودم تشنه ی دیدار من است
تهران شب از تو دور است تهران هميشه نور است
تهران و كوچه هايش ياد آور غرور است!!!!!!!!!!!!
(معاصر بيده!!!!!!!!!!!!!!)
من از اين بيت خيلي خوشم مياد با اين كه اولش "ت" نيست مي نويسم (ببخشيد خلاصه)
مرا مي بيني و هر دم زيادت مي كني دردم
تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم
اين هم يه شعر كه اولش "ت" باشه:
تا مرا عشق تو تعليم سخن كرد
خلق را در زبان مدح تو تحسين نبود
من اخر شعر اولت رو حساب مي كنم:
من آن نيم كه حلال و حرام نشناسم ......... شراب با تو حلال است و آب بي تو حرام
....
من امشب تا سحر بيدار خواهم ماند// وبال خواب را ازگردن خود باز خواهم كرد
به او گويم برو امشب نمي خوابم// وچشمان را به بیداری خود دمساز خواهم کرد
از محمد جاوید عزیز
دست طمع چو پيش كسي ميكني دراز
پل بسته اي كه بگذري از ابروي خويش
...