به کشتی رای بید تا حذف نشه
خداحافظی قهرمان المپیکی در 24 سالگی!
نایب قهرمان المپیک 2012 لندن در اقدامی عجیب و دور از تصور، قصد خداحافظی از دنیای کشتی را دارد.
به گزارش ایسنا شاید دیگر عادتی برای برخی از مدیران ورزشی و حتی غیر ورزشی شده که قبل از آغاز یک رویداد مهم ورزشی همچون المپیک، در دادن وعده و وعید به ورزشکار گوی سبقت را از هم ربوده و پیشنهاد بهتری دهند، اما همین که قهرمانان ورزشی روی سکو رفته و مدیران در این سو به چه چه و به به می پردازند، همان وعده وعیدها را به باد فراموشی می سپارند.
منزل، زمین، سکه و خودرو همگی در صف اقلامی قرار می گیرند که برخی از ورزشکاران قبل از یک مسابقه در آرزوی رسیدن به آنها شب را صبح می کنند و بعد از مسابقات رویای آن را می بینند.
روی سخن ما اما با مدیران کشوری چون وزیر ورزش و جوانان نیست، مشکل را در همدان باید جستجو کرد که به گفته اکثر ورزشکاران به مدیران همدانی باز می گردد. اینجا کسی قدردان سرمایه های ورزش استان نیست و البته برخی از مدیران غیر ورزشی هم خیلی نمی توانند به این موضوع واقف باشند که داشتن قهرمان المپیکی تا چه حد می تواند اهمیت داشته باشد.
عدم حمایت و زیر پا گذاشتن قول و قرارها تا جایی پیش رفته که صادق گودرزی که بی شک یکی از آوازه های ورزش این شهر به حساب می آید، در سن 24 سالگی قصد خداحافظی از دنیای کشتی را دارد.
خبری که بسیار ناراحت کننده است و زنگ خطری برای ورزش محسوب می شود، موضوعی که خود گودرزی آن را تایید می کند.
نایب قهرمان المپیک 2012 لندن در این باره در گفت و گو با ایسنا می گوید: 10 سال است که تمام زندگی من به ورزش اختصاص داده شده و احساس می کنم از دیگر کارهایم چون تحصیل جا مانده ام، به علاوه من 5 سال است که درگیر مسابقات جهانی و المپیک هستم و تمام وقت در اختیار ورزش بوده ام، شاید تنها عشق به کشور و افتخار آفرینی برای آن انگیزه ام را زنده نگه داشت.
صادق گودرزی تصریح می کند: برای هر ورزشکار روی سکو رفتن در آوردگاه المپیک نهایت آرزوهاست و من هم به آرزوی خود رسیده ام، حال برنز و نقره و طلا به نظر من توفیقی نمی کند.
وی ادامه می دهد: متاسفانه در همدان به ورزش بها نمی دهند، برخی ورزش را نمی فهمند و ای کاش در حمایت از ورزشکاران جهانی و المپیک، استانی مثل مازندران را الگو قرار می دادیم.
نایب قهرمان دو دوره رقابتهای جهانی اضافه می کند: چند سال است که خرده می گیرند چرا گودرزی می گوید که بچه ملایر است؟ مگر ملایر با همدان فرقی می کند؟ به هر حال زادگاه من ملایر است و این شهرستان هم جزئی از همدان به شمار می آید. همین حرف و حدیث ها روحیه و اعصاب من را به هم ریخت.
وی در ادامه صحبت های خود می گوید: قبل از بازیهای آسیایی به من قول زمین دادند، هنگامی که برگشتم از این اداره به آن اداره پیگیر حق خود بودم و در نتیجه هم موفق نشدم.
گودرزی در پاسخ به این سوال که بعد از کشتی به چه کاری مشغول خواهی شد، خاطرنشان می کند: همانند پدرم به شغل آزاد مشغول می شوم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمایت اسطوره فوتبال جهان از کشتی!
اسطوره فوتبال آلمان و جهان خواهان باقی ماندن ورزش کشتی در رقابتهای المپیک شد.
به گزارش افکارنیوز، در شرایطی که از چند ماه قبل بحث خروج رشته کشتی از رقابتهای المپیک مطرح شده و آینده این رشته در المپیکها مبهم است، فرانتس بکن باوئر خواهان حفظ کشتی در مسابقات مذکور شد.
وی در دیدار با جمعی از کشتیگیران کشورش اظهار داشت: من خودم از تلاشهای کشتیگیران حمایت میکنم. هر آنچه که از دستم برآید انجام میدهم، کشتی در المپیکها حفظ شود. کشتی باید المپیکی باقی بماند.
بکن باوئر افزود: این رشته از سالها قبل اخلاق ورزشی و آیین پهلوانی را در میان ملل جهان ترویج کرده است. کودکان و نوجوانان از الگوهای این رشته الهام گرفتهاند.
این اظهارات در حالی از سوی کاپیتان و مربی سابق تیم ملی آلمان مطرح میشود که چهرههایی همچون هایکه درکسلر (قهرمان پرش ارتفاع) و اوله بیشوف (جودو) از جامعه ورزش آلمان خواهان باقی ماندن کشتی در المپیک شدهاند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آبروریزی جدید برای کشتی ایران در آسیا/ مغولها اجازه خروج به ایرانیها را ندادند!
تيمهای كشتی آزاد و فرنگی نوجوانان ايران در شرايطی راهی رقابتهای قهرمانی آسيا در مغولستان شدند كه نه تنها هيچ تداركات مناسبی برای آمادهسازی آنان صورت نگرفت، بلكه سفر سخت و پر حاشيهای را نيز پشت سرگذاشتند. آبروریزی بزرگ زمانی رقم خورد که مغولها به دلیل پرداخت نشدن پول هتل اجازه خروج به کشتیگیران ایران را ندادند!
به گزارش مهر، امسال برای نوجوانان کشتی ایران سالی پر از سختی و حسرت بود. حسرت اردوهای آمادهسازی با امكانات و مطلوب و همچنین تورنمنتهای تداركاتی بینالمللی كه به واقع عملکرد ملیپوشان را در رقابتهای قهرمانی آسیا تحت تاثیر قرار داد. آزاد و فرنگیكاران نوجوان ایران بعد از اینكه چندین تورنمنت بینالمللی در ترکیه و آذربایجان را با مخالفت شورای برون مرزی وزارت ورزش از دست دادند، خود را در یك قدمی حضور در رقابتهای قهرمانی آسیا در مغولستان دیدند. میدانی درون قارهای كه نمایندگان ایران باید از اقتدار و افتخار همیشگی خود دفاع میكردند و به بهترین شكل ممكن برای درخشش دراین پیكارها تجهیز میشدند، اما افسوس كه نه تنها تداركات خوبی برای آمادهسازی آنان صورت نگرفت، بلكه سفری سخت و پرماجرا نیز آخرین رمق باقیمانده كاروان اعزامی نوجوانان را از آنان گرفت. البته فرنگی كاران نوجوان كشورمان به رغم تمامی این سختی ها توانستند پرونده رقابتهای قهرمانی آسیا را با کسب هشت مدال و مقام سومی ببندند. رتبه ای که با توجه به شرایط ویژه ی تدارکات و اعزام دشوار چندان بد و دور از انتظار نبود. اما چند نکته در این طول این رقابتها به شدت خودنمایی میكرد. اول اینکه چرا حسن رنگرز نایب رئیس فدراسیون کشتی که بتازگی نایب رئیس شورای کشتی آسیا نیز شده، در محل برگزاری رقابتهای قهرمانی نوجوانان آسیا حضور نداشت تا بتواند با بهرهگیری از موقعیت خود كمی از سنگینی بار مسایل و مشكلات فرنگی كاران نوجوان را بكاهد. جالب اینجاست که تیم كشتی فرنگی نوجوانان ایران حتی پس از پایان رقابتها نیز با مشكلات مختلفی دست و پنجه نرم میكند و به دلیل عدم پرداخت پول محل اقامت هنوز نتوانسته مغولستان را به مقصد تهران ترک کند! این در حالیست كه متولیان فدراسیون كشتی بنا به دلایل نامعلومی از ابتدا هزینه تیم نوجوانان را فراهم نکرده و درست در دقایق آخر به تکاپو افتادند و پول بازگشت ملی پوشان را فراهم كردند تا بدین ترتیب تیم غریب و بلاتكلیف كشتی فرنگی هم بتواند با آزادکاران به ایران باز گردند! این وضعیت زمانی نگران كنندهتر میشود كه همین نوجوانان خسته و زخم خورده از رقابتهای آسیایی با چنین اوضاع و احوالی باید تا بزودی راهی رقابتهای جهانی صربستان شوند. متاسفانه مسئولان ورزش کشور سرنوشتی را برای کشتی رقم زدهاند كه نه تنها وضعیت فعلی تمانی ملی پوشان ردههای مختلف بلكه وضعیت آینده سازان کشتی ایران هم دچار خدچه و ابهام شده و دیگر چیزی بنام انگیزه و اشتیاق در جمع ملی پوشان به چشم نمیخورد. به هر حال امیدواریم تا پیش از اعزام تیمهای ملی نوجوانان و جوانان كشتی ایران به رقابتهای جهانی صربستان و بلغارستان، سیاستی اتخاذ شود كه داستان تاسفآور سفر نوجوانان به مغولستان تكرار نشود و كشتی گیران ایرانی با توجه به اعتبار و اقتدار همیشگی خود در كشورهای میزبان حضور یابند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کشتی آزاد ایران قهرمان جهان شد
همه میگند ایران مهد کشتیه و خیلی طرفدار داره اما من همیشه به دوستام میگفتم کشتی فقط تو چند تا شهر ایران طرفدار داره وگرنه همچین پر طرفدار هم نیست که رسانه ها تو بوق و کرنا میکنند . فکر کنم برای اثبات حرفم همین سایت پیسی ورد دلیل محکمی باشه که مسابقات جهانی پیسی ورد رو اصلا پوشش نداده ..
بهرحال امروز با رسیدن اکبری به فینال رسما قهرمان جهان شدیم
خبرگزاری فارس: آزادکار وزن ۷۴ کیلوگرم کشورمان با پیروزی در مرحله نیمهنهایی رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان به دیدار پایانی این مسابقات رسید و ایران قهرمان جهان شد.
روز سوم و پایانی رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان از ساعت 15:30 با مسابقات وزن 74 کیلوگرم در بوداپست مجارستان آغاز شده است که عزتالله اکبری با پیروزی در مرحله نیمهنهایی علاوه به کسب جواز حضور در فینال قهرمانی ایران را در این مسابقات مسجل کرد.
اکبری در این مرحله با نتیجه 4 بر 3 مقابل رشید قرباناف از ازبکستان به برتری رسید و فینالیست شد.
با توجه به حضور اکبری در فینال، کسب 9 امتیاز برای تیم ایران قطعی شد که با 37 امتیاز 2 روز گذشته ایران با مجموع 46 امتیاز بالاتر از روسیه(44 امتیاز) قهرمان جهان شد.
آخرین قهرمانی کشتی آزاد ایران در خارج از خانه در جهان، در سال 1965 میلادی بود که به 48 سال پیش در منچستر انگلیس برمیگردد. البته ایران در سال 2002 تهران موفق به کسب عنوان قهرمانی شده بود که این قهرمانی در خانه به دست آمده بود. این قهرمانی، پنجمین قهرمانی ایران در جهان محسوب میشود.
در وزن 74 کیلوگرم که 39 کشتیگیر حضور دارند، عزتالله اکبری در دور نخست با نتیجه 10 بر 2 مقابل آلکساندر بورکا از مولداوی به پیروزی رسید و در دور دوم هم با نتیجه 7 بر صفر از سد ماکاراشویلی از گرجستان گذشت. اکبری در دیدار یکهشتم نهایی با نتیجه 5 بر 2 مقابل مورا بلانکو از کوبا به پیروزی رسید و گام به یکچهارم گذاشت. وی در این مرحله با نتیجه 6 بر 4 مقابل تاناکامی از ژاپن به پیروزی رسید و راهی نیمهنهایی شد.
اکبری برای کسب مدال طلا در فینال به مصاف جردن باروس دارنده مدال طلای المپیک و جهان از آمریکا میرود.
علت اصلی مرگِ رازآلودِ جهان پهلوان تختی چه بود؟ + تصاویر
شاهحسینی از جمله افرادی است که نه قتل و نه خودکشی، هیچیک را محتمل نمیداند. کسی چه میداند. شاید آنچه او میگوید، درست باشد: «او انسان معتقدی بود اما احتمال سکته مغزی بر اثر فشار روحی و روانی را میتوان داد. او شاید در هتل آتلانتیک سابق و هتل استقلال امروز سکته کرده بود…»
«…من بیشتر وقتها با کتابهای پلیسی و یادداشتهای فاتحین و مغلوبین جنگهای گذشته، خود را سرگرم میکردم و خواندن آنها همیشه اثر خوبی در روحیه من باقی میگذارد، بهخصوص اینکه هیتلر را با تمام حماقتش، دوست داشتم؛ اینکه میگویم دوست داشتم، نه اینکه خیال کنید او را آدمی لایق میدانم نه. من به او احترام میگذارم به واسطه اینکه او بزرگترین درس زندگی را به من یاد داد که چگونه باید با دشمنان ستیز کرد و در هر راه مشکلی به هدف رسید.»
غلامرضا تختی، کیهان ورزشی، دیماه ۴۶
**ذکر این نکته ضروری است که در گزارش زیر از زوایای مختلفی به مرگ رازآلود جهان پهلوان تختی اشاره شده است و هیچگونه قضاوتی انجام نشده و جملات دوستان تختی و شاهدان ماجرا را عینا آورده ایم. به گزارش مشرق، تاریخ ایران زمین، تاریخی سراسر حماسی و مشحون از پهلوانی و سلحشوری است که حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه خود مهر جاودانگی به آن زده است و شاید اگر فردوسی در دوران معاصر وجود داشت، نام “جهان پهلوان تختی” را هم در ردیف قهرمانان و پهلوانان اساطیری و افسانهای کتاب خود قرار میداد.
در بین همه شخصیتها و پهلوانان اساطیری شاهنامه فردوسی، نامهایی همچون رستم، سهراب، اسفندیار، زال، سام، نریمان، بهرام، بیژن، گیو، گودرز، توس، کیکاووس، گرشاسب، گشتاسب، کاوه آهنگر، آرش کمانگیر و سیاوش، بیش از دیگران میدرخشد و این آخری که به “خون سیاوش” و “مرگ سیاوش” نیز معروف است، به خاطر زندگی پاک و منزه و مرگ مظلومانه و ناجوانمردانهاش میتواند شخصیتی نزدیک و مثال زدنی برای جهان پهلوان تختی دوران معاصر ما باشد.
بچه جنوب شهر و شهرری که باشی هر سال روز ۱۷ دی برایت یک روز خاص است. ۴۶ سال است که ۱۷ دی روز خاصی نه تنها برای بچههای جنوب شهر بلکه برای کل ایران است. ۱۷ دی هر سال قبرستان پیر «ابن بابویه» میزبان مردمی است که برای دیدار با جهان پهلوانی بزرگ از همه جای ایران به جنوبیترین نقطه پایتخت میآیند.
سالهاست تختی برای مردم این دیار خیلی بیشتر از یک قهرمان المپیک ارزش دارد. ورزش این کشور و به خصوص کشتی، قهرمان المپیک به خودش زیاد دیده اما «آقا تختی» یک نفر است برای ملت. سالهاست همه از قهرمانیهای بچه خانی آبادی صحبت میکنند که اصالتاً همدانی است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سالهاست همه از بوئین زهرا، زلزله، گلریزان جهان پهلوان و کشتی معروف تختی در مسابقات جهانی صحبت میکنند، سالهاست وقتی حرف از مردانگی میزنند تختی مثال تمام مثالهاست.
قهرمان، پهلوان، جوانمرد، جهان پهلوان، آقا تختی و … اینها تمام القاب آقای اسطوره است، اما برای مادر؛ غلامرضا، غلامرضاست. کودکی که در عین نداری دارا شد از همه داراییها، قهرمانی که سر خم نکرد مقابل علیحضرتی که برای او یکی بود مثل همه!
جالب است که در این سالها کمتر کسی از قهرمانیهای آقای قهرمان صحبت میکند، (تختی از لحاظ تعداد مدال جهانی و المپیک (۷ مدال) و استمرار مدال آوری ( ۱۱ سال) در تاریخ ورزش ایران رکورددار است) انگار برای مردم تختی بیشتر پهلوان بود تا قهرمان. برای مردمی که قهرمانانشان از پردههای سینما میآمدند تختی واقعیتر از واقعیت بود و همین موضوع باعث شد تختی هیچ وقت مُرده نباشد.
شاید ۴۶ سال زمان زیادی باشد برای اینکه از این نفر تعریف کرد، اما در مورد تختی این قضیه صدق نمیکند. انگار هرچقدر از فُوت تختی میگذرد مردم بیشتر او را نمیشناسند و هنوز برای همه این سوال وجود دارد که «چرا؟».
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تختی فقط یک نام نیست بلکه کلید واژه ای است که شنونده را ارجاع میدهد به منش پهلوانی و خصلت های جوانمردانه. فردا چهل و شش سال از روزی خواهد گذشت که سرایدر هتل آتلانتیک پیکر بیجان قهرمان المپیک ۱۹۵۶ ملبورن را در اتاق شماره بیست و سه پیدا کرد و از آن زمان تاکنون مرگ این اسطوره هنوز در پرده ای از راز و ابهام باقی مانده است.
راز مرگ جهان پهلوان چه بود؟
تاریخ ایرانی در این باره می نویسد: ۴۶ سال از مرگِ غلامرضا تختی قهرمان کشتی ایران میگذرد اما هنوز هم در سالمرگِ او پرسشی به قدمتِ ۴۶ سال تکرار میشود. پرسشهایی که مرگِ رازآلودِ او در دیماه ۱۳۴۶ را در هالهای از ابهام فرو میبرد. روزنامهها هنوز هم از «راز» مرگ او مینویسند، اما چیزی که مهم است مرام و مردانگی این قهرمان مردمی است و این که چرا از میان این همه قهرمان تنها تختی است که نامش ماندگار شده؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«قهرمانِ مردم» نامی برازندۀ او بود. هرچند از بسیاری از قهرمانان تاریخ ورزش ایران کمتر مدال گرفت و در سالهای آخر در میادین ورزشی کمتر پیروز شد، اما وقتی شکست هم خورد روی دستِ مردم شهر به خانه رفت. ورزشکاری که از سالنها و زورخانههای جنوب شهر [خانیآباد] به ورزش پا گذاشته بود و دل در گرو نهضت ملی داشت. قهرمانی که نه تنها در رقابت با خارجیها برای ملتش افتخار آفرید که در سختی روزگار هم مردمانش را تنها نگذاشت و بسیاری او را با نهضتی بزرگ که برای یاری مردم زلزلهزده بویینزهرا به راه انداخته بود به یاد میآورند.
غلامرضا تختی چنین جایگاهی داشت که وقتی خبر مرگ رازآلودش که برخی حتی گفتند خودکشی کرده در هتل آتلانتیک تهران دهان به دهان گشت و راهی به صفحاتِ نشریات گشود، کمتر کسی باورش کرد. کسانی که او را در قوارۀ قهرمانِ ملت دیده بودند، باور نمیکردند قهرمان خود دست به خودکشی بزند و آنچه نَقل رسانهها و نُقل محافل بود خبر از «قتل» قهرمان به دستِ «بدخواهان» میداد، آنچنان که حبیبالله بلور، قهرمان کشتی ایران در اولین سخنانش پس از انتشار خبر مرگ تختی گفته بود: «به خدا قسم باور نمیکنم، این یک فاجعه بود. تختی سمبل ورزش ایران بود. اگر هم حقیقت داشته باشد که او خود را کشته است ولی بدانید او همیشه زنده است.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ماجرای اختلافات خانوادگی و دوری از خانه
به گزارش مشرق، تختی از چهار روز پیش از مرگ به هتل آتلانتیک تهران رفته بود. دربارۀ دلایل این کار هیچ اطلاعات دقیقی وجود ندارد. برخی دلیل این کار و بعد از آن مرگ(یا خودکشی) تختی را اختلافات خانوادگی دانستهاند. این شایعهای بود که هیچکس آن را رد یا تایید نکرد اما منتقدان در نشریاتِ همان روزها نوشتند که: «آخر اختلاف خانوادگی یک جور و دو جور نیست، هزار جور است… به علاوه کدام خانواده را سراغ داشته و دارید که در آن اختلاف وجود نداشته باشد؟ اگر قرار باشد همه و یا قسمتی از اختلافات خانواده منجر به خودکشی گردد، آن هم خودکشی سرپرست و بزرگ خانواده، دیگر خانوادهای نباید وجود داشته باشد… اگر قرار باشد همه از میدان دربرویم و جا خالی کنیم پس دیگر چه فرقی است بین افراد عادی و قهرمان جهانی؟»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زری امیری مستخدم هتل آتلانتیک اولین کسی بود که جسد تختی را پیدا کرد. او دربارۀ حضور تختی در هتل به روزنامه «آیندگان» گفته بود: «روز یکشنبه که به سر کار آمدم در تمام هتل صحبت از میهمان جدیدی بنام غلامرضا تختی بود. من او را خوب میشناختم و از مبارزات او در مسابقات جهانی مطلع بودم و به همین جهت تمام روز را منتظر بودم تا شاید زنگ اطاق آقای تختی صدا کند و من برای انجام کاری احضار شوم. سرانجام ساعت ۶ بعدازظهر زنگ اطاق ۲۳ به صدا درآمد و من مشتاقانه به اطاق «جهان پهلوان» رفتم.» تختی اما آن قهرمان مردمدوستی که مستخدم هتل انتظار داشت نبود. عصبی بود و مرتب در اتاق به این سو و آن سو میرفت: «بدون اینکه به سلام من جواب دهد، آب خوردن خواست و من هم برایش آب خوردن بردم.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این روایت میتواند نشان دهندۀ فشارهای عصبی تختی در روزهای آخر باشد، اما روایت متناقض دیگری هم از آن روزها وجود دارد. مجله «تهران مصور» همان روزها به نقل از جوادزاده قهرمان کشتی خبر از آن داد که تختی دوشنبه شب شام مهمان او بوده است. روایتی که هرچند اختلافات خانوادگی او را عامل خروج از خانه میداند اما نشانهای از عصبیت و تمایل او به خودکشی ندارد: «ظاهر او چیزی را که حاکی از فکر خودکشی بود، نشان نمیداد. و حتی ظاهراً بیشتر از همیشه شاد و خندان بود. جوادزاده که از جریان قهر او از خانه خبر داشته به او اصرار میکند که دوتایی با هم بروند منزل و او آشتی کند و تختی با خنده میگوید من خودم تنها میروم و حتماً هم به منزل میروم. چون دلم برای بابک و شهلا تنگ شده و باید آنها را ببینم و بعد خیلی آرام از آنها جدا میشود ولی برخلاف قولی که داده بود به هتل میرود و در اطاقش به استراحت میپردازد…»
زری امیری دربارۀ چگونگی کشف پیکر تختی به «آیندگان» گفته بود: «در ساعت ۸ بعدازظهر روز یکشنبه تختی به دفتر هتل مراجعه کرد و قلم و کاغذ خواست و سپس بدون صرف شام به اطاقش رفت و ظاهرا خوابید، ولی ساعت ۷ صبح که من طبق دستور خودش برایش صبحانه بردم با وضع غیرعادی مواجه شدم… صورت تختی باد کرده و کبود شده بود و از گوشه لبانش شیار باریکی از خون به روی متکا خشکیده بود، من بلافاصله وضع غیرعادی را به اطلاع مدیر هتل رسانیدم و چند دقیقه بعد آمبولانس و مامورین شهربانی و دادسرا به هتل آمدند و در حدود ساعت ۸:۳۰ جنازه مرحوم تختی از هتل خارج شد…»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزنامههای دولتی درباره مرگ تختی نوشتند: «غلامرضا تختی به خاطر اختلافات خانوادگی با همسرش شهلا توکلی و بر اثر خودکشی جان باخته است. از انگیزههای ممکن برای خودکشی، مواردی چون ناکامیهایش در مسابقات در پایان عمر ورزشی تختی نام برده میشود.» بعدها گفته شد که او یک روز پیش از مرگ، نزد وکیلی رفته و با تنظیم وصیتنامهای وضعیت مختصر اموالش را مشخص و یکی از دوستانش [کاظم حسیبی] را به عنوان وصی خود تعیین کرده است.
لختۀ خون پشتِ سر تختی از چه بود؟
همان روزهای اول گفته میشد چند تن از دوستان تختی که هنگام شستوشوی او در غسالخانه حاضر بودهاند، متوجه لخته خونی پشت سرش شدند. برخی دیگر حتی از وجود حفرهای بزرگ در سر او حکایت میکردند. به نوشته «خراسان ورزشی»، چند سال بعد فرامرز خدادادیان خبرنگار روزنامه کیهان گفت: «موقع انتقال جسد از اتاق هتل آتلانتیک من آنجا بودم. ماموری که یک طرف جنازه را گرفته بود دستش سر خورد. سر مرحوم به شدت به زمین خورد و آسیب دید. این علت همان لکههای خونی بود که در غسالخانه روی سر تختی وجود داشت….»
سیدمحمد آلحسنی معروف به آقممد که از دوستان بسیار نزدیک تختی به حساب میآید، در این باره میگوید: «اگر قضیهای که خبرنگار کیهان گفته به فرض مثال درست هم باشد، پس چرا پشت سر مرحوم خونی بود و یک حفره عمیق وجود داشت؟ من خودم با انگشتانم آن را لمس کردم.»
حسین شاهحسینی به نکته دیگری اشاره میکند: «جنازه در محل تشریح بود و روی آن یک پارچه سفید کشیده بودند. وقتی یکی از کارکنان ملحفه را برداشت گفتم چرا پشت سرش خونی است؟ گفت برای تکهبرداری این کار را کردهاند.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش مشرق، روایت زیاد است. ناصر محمدی هم روایت میکند: «… جسد تختی را روی سنگ غسالخانه با سینه شکافته دیدم. مردهشوی به نام حاج عباس میرزا مراد مشغول شستنش بود. سر تختی را بلند کرد و من از پشت سرش خونابه را روی سنگ دیدم.» نبی سروری دوست نزدیک جهان پهلوان در باشگاه پولاد هم به خوبی همه چیز را در خاطرش نگه داشته: «وقتی در غسالخانه او را میشستند من روی سرش آب میریختم. دیدم از پشت سرش دارد خون میآید. سرش شکافته شده بود. مدام آب میریختیم اما بند نمیآمد.»
نایب حسینی از دیگر دوستان تختی که در آن لحظات، نزدیک پیکر بیجان او بود، گفته: «وقتی رسیدم آنجا، دیدم پشت گردن و سرش سوراخ است. از دکتر طباطبایی رئیس وقت پزشکی قانونی پرسیدم این سوراخ چیست؟ او سکوت کرد. باز گفتم شما میدانید که او را کشتهاند چرا دیگر شکمش را پاره کردهاید؟ دکتر طباطبایی جواب داد: من نمیدانم این حفره چیست. الان داریم به وظیفه خودمان عمل میکنیم…»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
استدلال هواداران تئوری قتل؛ ناراضیای که از میان رفت
با وجود فراگیر شدن خبر خودکشی تختی در رسانههای رسمی و نیمهرسمی، دیدگاه عمومی اما همچنان در حول و حوش قتل میگشت؛ قتلی که از سوی نهادهای امنیتی و در راس آنها ساواک طراحی شده است. همین شایعات بود که مراسم شب هفتم درگذشت تختی را به میتینگی سیاسی تبدیل کرد. چهرههای شاخص جبهه ملی و دیگر گروههای ملیگرای منتقد نظام شاهنشاهی در ابنبابویه شهر ری گردهم آمده بودند تا یاد همفکرشان را گرامی بدارند. گردهم آمدنی که به مذاق حکومت خوش نیامد و برهم خورد.
اما پرویز ثابتی از بلندپایهترین مقامات امنیتی رژیم شاه که سالها سمت معاونت امنیت داخلی ساواک را برعهده داشت، سال گذشته بعد از چهار دهه، با رد شرکت سازمان متبوعش در آنچه قتل تختی خوانده میشود، به صدای آمریکا گفت: «مثلا مرگ تختی که میگویند تختی را کشتند. تختی فردی بود که گرفتاری داشت و گرفتاری جنسی و ناتوانی جنسی و گرفتاری خانوادگی پیدا کرده بود و رفته بود سه روز در هتل آتلانتیک مانده بود و ظرف این سه روز رفته بود محضر و کاظم حسیبی از رهبران جبهه ملی را برای قیمومیت پسرش تعیین کرده بود. کسی که سه روز رفته در هتل مانده و برای بچهاش هم قیم تعیین میکند، یعنی چی؟ یعنی قصد دارد خودش را بکشد دیگر و خودش را هم کشت. بعد اینها میگفتند نخیر او را کشتند…»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این موضوع اما مورد پذیرش بسیاری از دوستداران تختی قرار نگرفت، چنان که بسیاری دیگر از ادعاهای ثابتی در کتاب «در دامگه حادثه» نیز از سوی افراد درگیر در ماجراهای مطرح شده به چالش کشیده شد. اما استدلال مخالفان رژیم شاه برای آنکه این ماجرا را به عنوان «قتلی حساب شده» روایت کنند، چیست؟
«تختی از سال ۱۳۴۲ به بعد بارها به ساواک احضار شد و و از نظر مالی در مضیقه قرار گرفت… اطرافیان شاه با ناکامی از نزدیک کردن او به دربار و حکومت، فشارها را افزایش دادند. تختی حتی در مواردی از ورود به ورزشگاهها منع میشد.» این را علی میرزایی سردبیر فصلنامه «نگاه نو» دو سال قبل در سالمرگ تختی نوشت.
اما دلیل احضار تختی به ساواک چه بود؟ گفته میشد او بعد از کودتای ۲۸ مرداد، به یاری خانوادۀ زندانیان سیاسی شتافته و بسیاری از آنان را تحت حمایت خود قرار داده است. این دلسپردگی به مخالفان حکومت در مراسم هفتمین روز درگذشت دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی آشکار شد، آنجا که تختی به رغم هشدارهای ساواک، به همراه یک گروه چهل نفری از ورزشکاران ایران به احمدآباد رفت و به رهبر نهضت ملی ایران ادای احترام کرد.
حسین شاهحسینی از بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی و اولین رییس سازمان تربیت بدنی پس از انقلاب دربارۀ شرکت تختی در مراسم مصدق میگوید: «با وجود محاصره کامل احمدآباد توسط ماموران حکومتی او به محل تدفین مرحوم مصدق میرود که البته این کار تختی هم باعث وحشت حکومت شده بود چرا که اگر مردم باخبر میشدند که تختی در مراسم حضور دارد از روستاها و اطراف برای دیدن تختی سرازیر میشدند و فضا شلوغتر میشد، از این رو او را به شدت و با واهمه از مراسم دور کردند.» تختی یک بار که از سوی رییس سازمان تربیت بدنی وقت از او خواسته شد برای بازدید از شاه اقدامی بکند، گفته بود «با کسی که با دکتر مصدق چنین میکند و منافع ملی را از بین میبرد حتی نباید حرف زد…»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خودکشی از «تختی مذهبی» بعید است
به گزارش مشرق، از این گذشته، بسیاری مساله خودکشی تختی را به دلیل اعتقادات مذهبی او رد میکنند. از آن جمله جلال آلاحمد نویسنده مشهور ایرانی بود که سالها قبل دربارۀ مرگ تختی نوشت: «… از آن همه جماعت هیچکس حتی برای یک لحظه به احتمال خودکشی فکر نمیکرد. آخر جهان پهلوان باشی و در بودن خودت جبران کرده باشی نبودنهای فردی و اجتماعی دیگران را و آن وقت خودکشی کنی؟ این قهرمان که خاک «خانیآباد نو» را خورده بود هرگز به ناامیدی نمیاندیشید؛ آخر امید یک ملت بود، ملت ایران… او مبنا و معنی آزادگی و بزرگی است…»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جهان پهلوان تختی درکنار مرحوم آیت الله طالقانی
بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ که بسیاری از اسناد ساواک به دست نیروهای انقلابی افتاد، هیچ مدرکی دال بر دست داشتن ساواک در مرگ وی و یا قتل او پیدا نشد. با این حال نزدیکی محل هتل آتلانتیک به یکی از ساختمانهای متعلق به نهادهای امنیتی نگذاشت این گمانه به کلی رد شود.
بابک تختی تنها فرزند این قهرمان ملی، که درباره مرگ پدرش تحقیقاتی کرده، میگوید در مورد درستی هیچ یک از دو احتمال (خودکشی یا قتل) به نتیجهای قطعی نرسیده است و گفته بود «مساله مهم نه چگونگی مرگ تختی، که زندگی اوست.» با این حال بسیاری دیگر از جمله علی حاتمی کارگردان فقید ایرانی که آخرین پروژۀ سینمایی ناتمام خود «جهان پهلوان تختی» را به راز قتل این قهرمان ملی اختصاص داده بود هم تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادند که به چیزی جز ابهامی که بابک تختی به بنبست آن خورده بود، نرسیدند.
حسین شاهحسینی از جمله افرادی است که نه قتل و نه خودکشی، هیچیک را محتمل نمیداند. کسی چه میداند. شاید آنچه او میگوید، درست باشد: «او انسان معتقدی بود اما احتمال سکته مغزی بر اثر فشار روحی و روانی را میتوان داد. او شاید در هتل آتلانتیک سابق و هتل استقلال امروز سکته کرده بود…»
*********
تختی هنوز برای ما شناخته نشده؟ تختی هنوز برای ما شناخته نشده، آری، ما مردم عادت کردیم هر سال و سالی یکبار چند ساعتی فکرمان، ذهن مان را به او مشغول و تعدادی هم وقت شان را در حد چند ساعت برای او در سال گشت نبودنش گذرانده و به کنار مزار او به احساسات پاک خود پاسخ داده و دیگر …
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سعی کنیم او را افسانه ای نکرده و بخشی از رفتارهای او را تدوین و گردآوری کرده و با تعمق بیشتر بر روی هر حکایت، تلاش نمائیم به عنوان مربی، مدیر و ورزشکار حداقل به آن رفتارها نزدیک شویم.
در ادامه چند خاطره و نقل قول در مورد جهان پهلوان تختی میآید که نشان میدهد او اول پهلوان زندگی بود و سپس قهرمان جهان و المپیک. بهتر است سعی کنیم از مسیر زندگی تختی درسهایی بگیریم و تلاش کنیم به آن نزدیک شویم.
روحش شاد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باشگاه خبرنگاران
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رقابتهاي جام جهاني کشتي آزاد
برنامه کامل و ترکيب تيمها در جام جهاني کشتي آزاد
به گزارش ورزش سه و به نقل از سايت فدراسيون کشتي، ترکيب تيمهاي شرکت کننده در رقابتهاي جام جهاني کشتي آزاد مشخص شد.
اين رقابتهاي طي روزهاي 24 و 25 اسفندماه در شهر لس آنجلس آمريکا برگزار ميشود.
ترکيب تيمهاي شرکت کننده در اين رقابتها به شرح زير است:
گروه يک
ايران
57 کيلوگرم: حسن رحيمي – مهران رضا زاده
61 کيلوگرم: مسعود اسماعيل پور – سيد احمد محمدي
65 کيلوگرم: ميثم نصيري
70 کيلوگرم: مصطفي حسين خاني - پيمان ياراحمدي
74 کيلوگرم: عزت اله اکبري – رضا افضلي
86 کيلوگرم: احسان لشگري – ميثم مصطفي جوکار – عليرضا کريمي
97 کيلوگرم: رضا يزداني - حامد طالبي زرين کمر
125 کيلوگرم: کميل قاسمي - پرويز هادي
سرمربي: رسول خادم
مربيان : رضا لايق – اکبر دودانگه – امير توکليان – حسين نقيبي
آمريکا:
57 کيلوگرم: آنجل اسکوبدو – آندره حوچستراتر- سام هزوينکل
61 کيلوگرم: ريس هامفري- جيمي کندي
65 کيلوگرم: برنت متکالف - کلن راسل – جيسون چمبرلين
70 کيلوگرم: نيک مارابل- موزا في- جيسون ولچ
74 کيلوگرم: جردن باروز- دان واليمونت
86 کيلوگرم: کيت گيون- کليتون فاستر- جان ريدر
97 کيلوگرم: جي دي برگمن- جک وارنر- داستين کيلگور- وين ميچالاک
130 کيلوگرم: تروال دلاگنف- تيرل فورتن- زاچ ري- برادلي
هند:
57 کيلوگرم: آميت کومار
61 کيلوگرم: باجرانگ
65 کيلوگرم: راجنش
70 کيلوگرم: آميت کومار دانخار
74 کيلوگرم: رانا پاروين
86 کيلوگرم: پاوان کومار
97 کيلوگرم: سايوارت کاديان
125 کيلوگرم: کريشان کومار
ترکيه:
57 کيلوگرم: نبي اوزون
61 کيلوگرم: رجب توپال
65 کيلوگرم: مصطفي کايا
70 کيلوگرم: صلاحالدين کليچ ساليان
74 کيلوگرم: مرات اوزترک
86 کيلوگرم: فاتح اردين- احمت بليچي
97 کيلوگرم: ابراهيم بلوکباشي
125 کيلوگرم: حمزه اوزکارادنيز
ارمنستان:
57 کيلوگرم: آرتاک هوانسيان
61 کيلوگرم: والوديا فرانگوليان
65 کيلوگرم: آرتور آراکليان – آرتور باغداساريان
70 کيلوگرم: داويت آپويان
74 کيلوگرم: والروژان کاجويان
86 کيلوگرم: واهه تامرازيان
97 کيلوگرم: ويکتور کازياشويلي
125 کيلوگرم: آندرانيک گالستيان
گروه دو:
روسيه:
57 کيلوگرم: ويکتور لبدوف- ولادمير فلگونتوف
61 کيلوگرم: مراد نوکادايف- مرشد موتاليموف
65 کيلوگرم: علي بک حاجي ايمايف- سوسلان رومانوف
70 کيلوگرم: رمضان شمسالديناف- ختاگ تسابولوف
74 کيلوگرم: احمد حاجي ماگمداف- آتسماز ساناکولوف
86 کيلوگرم: شاميل کودياماگمدوف- آنزور اوريشف
97 کيلوگرم: حاجي مراد گاتسالوف- يوري بلونوفسکي- ولاديسلاو بايتسايف
125 کيلوگرم: آنزور خزريف- ارسلانبيک علياف
ژاپن:
57 کيلوگرم: فوميتاکا موريشيتا – يوکي تاکاهاشي
61 کيلوگرم: کاتسويوشي کاوازي
65 کيلوگرم: توموتسوگو ايشيدا
70 کيلوگرم: متعاقبا اعلام ميشود
74 کيلوگرم: سوشوکه تاکاتاني
86 کيلوگرم: آتسوشي ماتسوموتو
97 کيلوگرم: تاکشي ياماگوچي
125 کيلوگرم: نوبويوشي آراکيدا
گرجستان:
59 کيلوگرم: بک بود ژيشويلي، اوتار گوگايف
61 کيلوگرم: بک لومتادزه
65 کيلوگرم: زوارب ياکوباشويلي
70 کيلوگرم: لوان کيخاشويلي- گئورگي تسوتکاريدزه
74 کيلوگرم: گئورگي مارساگيشويلي
86 کيلوگرم: نودار ايلادزه- لوان گوگريچي
97 کيلوگرم: الدار کورتانيدزه- بک چيلادزه
120 کيلوگرم: گنو پترياشويلي- گئورگي ساکاناليدزه
مغولستان:
57 کيلوگرم: باياخبايار اردنبات – نومين باتبلود
61 کيلوگرم: نيام انخسياخان- بايانموخ بزنزراچ
65 کيلوگرم: مانداراخان گانزوريک- باتماگناي باتچولون
70 کيلوگرم: ايدرخو گانتولگا- باتزوريک بويانجاو
74 کيلوگرم: آناخبايار باتچولون- گامبودورج دورجوانچيگ
86 کيلوگرم: اويتومن اوگودول- آنوربات پروجاو
97 کيلوگرم: خودوربولگا دورجخاند- آمار باتمونخ
125 کيلوگرم: چولونبات جارگالسيخان- زولبو ناتساگسورن
اوکراين:
57 کيلوگرم: سرگئي راتوشني
61 کيلوگرم: واسيلي فدروشين
65 کيلوگرم: ايوان پتريف
70 کيلوگرم: آندري ناگورني
74 کيلوگرم: جيا چيخالادزه
86 کيلوگرم: ابراگيم آلداتوف
97 کيلوگرم: پاولو اولنيک
130 کيلوگرم: آلن زاسايف
* برنامه اين رقابتها به شرح زير است:
شنبه 24 اسفندماه:
ساعت 11: آمريکا با ارمنستان – هند با ترکيه
ساعت 12: آمريکا با هند – ايران با ارمنستان
ساعت 13: گرجستان با ژاپن – مغولستان با روسيه
ساعت 14: ژاپن با مغولستان – اوکراين با روسيه
ساعت 17:30: ايران با ترکيه – ارمنستان با هند
ساعت 18:30: آمريکا با ايران – ترکيه با ارمنستان
ساعت 19:30: مغولستان با گرجستان – ژاپن با اکراين
ساعت 20:30: گرجستان با اوکراين – روسيه با ژاپن
25 اسفندماه:
ساعت 11: ايران با هند – آمريکا با ترکيه
ساعت 12: روسيه با گرجستان – اوکراين با مغولستان
ساعت 13:30: مسابقات کسب مقام نهم و هفتم
ساعت 14:30: مسابقه کسب مقام پنجم
ساعت 17: مسابقه رده بندي
ساعت 18: مسابقه فينال
اختلاف ساعت تهران با لس آنجلس يازده و نيم ساعت است به طوري که ساعت 11 به وقت لس آنجلس، 22:30 دقيقه به وقت ايران است. به اين ترتيب مسابقات تيم ايران از ساعت 23:30 شنبه شب (24 اسفندماه) آغاز ميشود. رقابتهاي رده بندي و فينال نيز از ساعت 4:30 بامداد دوشنبه (26 اسفندماه) آغاز ميشود.