hhhhhhhhhhhhhhhhhehehehehh
i'm iranian too .i'm mahdiye but all my net friends know me melody
i'm 17 please don't laugh if you are bigger than me ok?
any quastion?
Printable View
hhhhhhhhhhhhhhhhhehehehehh
i'm iranian too .i'm mahdiye but all my net friends know me melody
i'm 17 please don't laugh if you are bigger than me ok?
any quastion?
Thanks Ms. Mahdiye for answer the questions.نقل قول:
Is your nickname is Melody? Correct?
Oh What city are you from? And what's your favorite color?
alomst ye
i'm from khoy
my favorite colors is red and yellow
نقل قول:
دوست عزیز من در این متنتون دو اشکال میبینم یکی دیکته واژه ی Color و دیگری اینکه اگه رنگ های مورد علاقه شما دوتا هست باید جلوی Color یک S جمع قرار گرفته بشه به صورت زیر:
My favorite colors are red and yellow.
دادایی تند تند تایپیدم اصلن متوجه نشدم چون من وختی میامم نت ی صفحه فقط جلوم باز نیس
ی ی شیش تایی میشه اره الان متوجه شدم بعدا این ت به این خاطره که از تندی به جای س ت افتاده کا ویرایش شدش
i promise it won't repeat again
hello guys. im ramin nice to meet you. how old are you my friends?
Hi. I,m Ali. Nice to meet you too.نقل قول:
what does happen???????/ i wasn't here just some hours khkhkhkhk
i'm 17 and i'm mahdie too
ببخشید این too برای چی بکار رفته؟؟؟ این کلمه نشانه ی وجه اشتراکه و اینجا به کاربردن اون اشتباهه ...نقل قول:
tooخیر اشتباه نیست چون به معنی همچنین نیز هس من گفتم من 17 سالمه همچنین مهدیه هستم
ببینید وقتی به کار میره که بخوایم یه حس مشترک رو برسونیم مثلا میگیم من دانش اموز هستم شما چطور؟ در اینجا میگیم من هم دانش اموز هستم و too باید اینجا به کار برهنقل قول:
دادایی میدونم خودم و ایدر با منفیا یماد و تو با مثبتا و تو اون کاربردو هم داره
you are young and u can learn english better mahdiyeh. :thumbup:نقل قول:
A: Hello, Star Computers.درس دوازدهم:
B: Hi. This is Jack. Can I speak to Mr. Peter؟.
A: Oh, One moment please. I'm sorry Mr. Peter is in a meeting.
B: All right, Thanks.
مکالمه ی بالا به همراه تلفن صورت گرفته است. و اموزش صحبت با تلفن رو میگه. فرض کنید کسی به شما زنگ زده و شما در زمان فارسی میپرسید شما؟
اما در انگلیسی به صورت زیر گفته میشه:
Who is this?
که همون معنی " شما؟ " در فارسی رو میده. ودر جواب اگه بگیم برای مثال:
I'm Jack.
اشتباهه و باید گفته بشه:
This is Jack.
برای اینکه از شخص پشت تلفن بپرسیم که ایا فلان شخص در اونجا است میتونیم از 3 عبارت استفاده کنیم:
1) Can I speak to Ali?
2) Could I please speak to Ali?
3) Is Ali there?
عبارت دوم نسبتا با احترام بیشتری است.
و در جواب هم 3 عبارت:
1) One moment, Please
2) Hold on, Please
3) Just a minute, Please
و بعد اگه بخوایم به اون شخصی که پرسیده جواب بدیم که کسی که اون با هاش کار داره نیست برای مثال میگیم:
I'm sorry. Mr. Jack is in a meeting
or
Mr. Jack is at lunch
or
...
لغات جدید درس دوازهم:
Hold On: توقف کردن
One moment : یک لحظه
Could : گذشته ی Can
Meeting: ملاقات کردن
A: Hello Sara. What do you do?درس سیزدهم:
B: I'm a waitress.
A: What is your work place?
B: I work at a restaurant.
A: Oh, Sounds fun. When do you work?
B: I work on Weekdays
A: How do you get there?
B: I drive my car.
چي شد پس ديگه ادامه نميدين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟:n13:
hey guys i'm sick awfully
حسین جان خودت ادامه بده ما هم بی جوابت نمیذاریم ... :n16:نقل قول:
نکته ی 1 )
اگر بخوایم از شخصی بپرسیم محل کارت کجاست میتونیم از عبارت زیر استفاده کنیم:
What is your work place ?
و در جواب برای مثال:
In a hospital
At a restaurant
نکته ی 2 )
برای اینکه از شخصی بپرسیم با چه وسیله ای یا چطور به مکان هایی مشخص میریم میگیم:
How do you get there?
How do you get to work ?
or ...
و در جواب برای مثال :
Take the bus
walk
drive a car
or ...
نکته ی 3 )
در انگلیسی برخی شغل ها برای زن و مرد متفاوته مثلا:
actor ( هنر پیشه مرد )
actress ( هنر پیشه زن )
یا :
Waiter ( گارسون مرد )
Waitress ( گارسون زن )
لغات درس سیزدهم:
waiter : گارسون مرد
waitress : گارسون زن
Weekdays : روز های هفته
Place : جا, مکان
hospital : بیمارستان
restaurant : رستوران, سالن غذا خوری
actor: هنر پیشه مرد
actress : هنر پیشه زن
A: Hello, Dad.درس چهاردهم :
B: Hi, Sara.
A: What is your favorite food?
B: Oh, I really like chicken.
A: No I hate chicken.
برای ابراز علاقه نسبت به غذا میتونیم از سه عبارت استفاده کنیم:
I like chicken ( من مرغ دوست دارم ) :n01:
I really like chicken ( من واقعا مرغ دوست دارم ) :n07:
I love chicken ( من عاشق مرغم ) :n12:
برای ابراز تنفر به غذا هم باز سه عبارت دارم:
I don't like chicken ( من مرغ دوست ندارم ) :n15:
I don't like chicken at all ( من اصلا مرغ دوست ندارم ) :n22:
I hate chicken ( من از مرغ متنفرم ) :41:
هر کدام از ابرازها به ترتیب هر چه پایین تر میاید شدت ابراز علاقه یا تنفر بیشتر است ...
منبع : Four Corners 1B - Page 68
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Happy New day :»
اصطلاحات )
1 ) There was a flower and it was ornamented with the grass : گل بود به سبزه نیز آراسته شد.
2 ) The world is disloyal : مال دنیا بی وفاست.
3 ) Woe be on the bluebottle of the scene : بر خرمگس معرکه لعنت.
A: Excuse me. Is there a park near here?.درس پانزدهم:
b: Yes, there is
A: How do I get there?
B: Go up main street and take a left on Elm street.
Walk one block to spring street. It's on the right,
across of the bus station.
A: Thanks.
امروز میخوام درباره ی یه مبحث مهمی صحبت کنم. ( آدرس پرسیدن و آدرس گفتن).
برای این کار از دوعبارت استفاده میشود:
How do I get to the park?هر دو عبارت یک معنی رو میده و در این عبارات کلمه ی Park متغیر میباشد.
How can I get to the park ?
برای جواب دادن به آدرس از معادله ی زیر استفاده میشود:
Go up or Go down + اسم خیابان.
و معادله ی دو:
Turn right or left on + اسم خیابان
در عبارت یک به جای Go از Walk هم میشه استفاده کرد.
و در عبارت دو از Make a right or left یا Take a right or left میتوان به جای Turn right or left استفاده کرد.
برای مثال آدرس پارک اینه:
" از خیابان اصلی برو بالا و سر خیابان نهم به سمت چپ برو.
یه بلوک برو جلو. حالا سمت راسته. کنار مدرسه."
معادل انگلیسی آدرس بالا:
Go up Main street.
Turn left on Ninth street.
Go one block.
It's on the right,
next to a school.
کلمه ی بلوک رو در انگلیسی اینطور تعریف میکنند:
A square area of houses or building formed by four street.
یه مکان مربعی که از خانه ها و ساختمان تشکیل شده و توسط چهار جاده به وجود آمده است.
مانند مکان های مربعی شکل زیر:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کلمات جدید درس پانزدهم:
square : مربع
Building : ساختمان - برج
block : بلوک ( تعریف این کلمه در پست قبلی نوشته شده است )
across of : روبرو
A: Oh no, the dogs are here.
B: Wow, are you afraid of the dogs?
A : Oh, yeah. I'm afraid of the dogs a lot.
درس شانزدهم:
نکات:
برای بیان ترس از چیزی از عبارت " I'm afraid of " استفاده میکنیم. بعد از of, کلمه ای میاید که ما از آن میترسیم.
حالت پرسشی آن به شکل زیر است:
-Are you afraid of the dogs?
دوستان عزیز, امروز میخوام یه داستان جدید رو برای شما بگم. قبلا هم داستان کاراگاه لس آنجلسی رو گفتم, اما این پیشرفته تره.
در ضمن داستان توسط خود من ترجمه شده و ممکنه بر اثر تند تایپ کردن اشباهات گرامری و لغوی داشته باشه که در صورت مشاهده حتما ذکرکنید تا تصحیح بشه.
( این داستان طولانی و من سعی میکنم طی 15 تا 25 پست اون رو ارائه بدم. اما از مقدمه شروع میکنیم. )
The
president's
murderer
( قاتل رئیس جمهور )
A good policeman is always asking questions. what happened? Why did it happen? Who did it? When? Where? Why and ... And a good policeman knows which
answers are right, and which are wrong.
Felix is a good police man, and the chief of police wants him to find a murderer. A very important murderer - the man who murdered president. Felix must find
murderer quickly and bring him back - dead or alive. He works day and night , drives up and down the country, and asks a lot of questions.
But some questions can be dangerous. It is better not to the answers. And dead men, of course, cannot ask, or answer, questions ...
یه پلیس خوب ( پلیس مرد ) همیشه سوال میپرسه. چی شده؟ چرا همچین اتفاقی افتاده؟ کی انجامش داده؟ کی؟ کجا ؟ چرا ؟ و ... .
و یک پلیس خوب میدونه کدوم جواب درسته و کدوم مشکل داره.
فلیکس یه پلیس خوبه و رئیس پلیس از اون خواسته یک قاتل رو پیدا کنه. یه قاتل خیلی مهم - کسی که رئیس جمهور رو کشته.
فلیکس باید اونو سریع پیدا کنه و برگردونه. ( اون قبلن توی زندان بوده ) - مرده یا زنده. اون ( فلیکس ) شب و روز کار میکنه وبه بالا و پایین کشور میره و سوالات زیادی میپرسه.
اما بعضی سوال ها میتونه خطرناک باشه. خیلی خوب نیست جوابشونو بدونی. ( چون ممکنه بمیری ) و مرده ها هم البته نه میتونن سوال کنن و نه جوابی بدن. سوال ها ...
( دوستان داستان ها موارد خوبی برای افزایش دایره لغت هستند, پس به جای اینکه دیکشنری رو حفظ کنید از اون ها استفاده کنید. سعی کنید در حین اینکه داستان رو میگم کلمات مهمش رو یادداشت برداری کنید. این تازه مقدمه کوتاهه داستانه. بزودی با قسمت اول داستان همراه شما خواهم بود ... ادامه دارد )
سلام.
دوستانی که علاقه ی زیادی به داستان خونی دارن من دو داستان در سطح 1 و 2 بهشون پیشنهاد میکنم: ( سطح داستان نه ابتدایی و نه پیشرفته. یه چیزی ما بین این ها که برای تقویت ریدینگ, گرامر, دایره لغت و ... فوق العاده کارسازه و همچین موضوع هر دو داستان یه موضوع جنایی و جذابه که مربوطه به قتل و جنایته. )
1 - The president's murderer ( در پست بالا مقدمه این داستان نوشته شده و خودم اون رو به طور کامل قرار خواهم داد. )
2 - The last juror : آخرین داور ( این داستان هم سعی میکنم به طور کامل در همینجا قرار بدم, به همراه ترجمه. )
و اما قسمت اول داستان قاتل رئیس جمهور:
Run! The man thought. Move! Faster! I can't stop nowسریع! مرد با خودش میگه. باید حرکت کنم, سریع برم, نمیتونم الان متوقف بشم. ( حرف های قاتل رئیس جمهور با خودش در حین فرار از پلیس ها. )
.
Over the man's head the night sky was black and cold, and in front of him were the trees. Tall, dark trees ... five hundred metres away. " I can hide there", the man thought . " I can hide in those trees. They can't see me in the trees.
بالای سر مرد آسمان شب تاریک و سرد بود و جلوی اون تعدادی درخت وجود داشت. درختانی بلند و تیره ... 500 متر اونطرف تر.
مرد با خودش گفت: من میتونم اونجا مخفی بشم, میتونم بالای اون درختا برم و اونا منو نمیتونن اون بالا پیدا کنن.
He looked behind him. He could see the lights. The were five or six men. They run fast and their lights move up and down. They were not far away now. He could hear their feet on the ground. The man run fast. His legs were tired, his body was tired. There were noises in his head. He could not see. The trees were two hundred metres away. He wanted to stop running. He wanted to lie down and sleep. Then he heard a new noise. Dogs. " They've got dogs! " he thought. " Oh no! Not dogs! I Can't run faster. "
اون پشت سرش رو نگاه کرد, میتونست چراغقوه ها رو ببینه. پلیس ها پنج یا شش نفر بودن. اونا سریع میدوند و چراغقوه هاشون بالا و پایین میرفت.حالا خیلی دور نیستن.
اون میتونست صدای قدم هاشون ( قدم های پلیس ها ) رو روی زمین بشنوه. سریع دوید. پاها و بدنش کوفته و خسته بود. تو سرش صدا میپیچید. نمیتونس جلوشو ببینه. درختان 200 متر اون طرف تر بودن. اون میخواسته بایسته و دراز بکشه و بخوابه. بعد اون یه صدای تازه شنید. سگ ها !!! با خودش گفت : نه سگ ها نه! اونا سگ دارن!!! من نمیتونم سریع بدوم.
But he did. Faster and faster. The trees were a hundred metres away ... fifty ... twenty
and then he was there. The trees opened their dark arms to him. But he did not stop running. It was dark and quiet under the trees.
اما با این حال دوید. تند و تند. صد متر تا درختا مونده بود ... پنجاه متر ... بیست متر ...
و بلاخره رسید. درختان بازو های تیره اشون رو برای اون باز کردن. اما اون دویدنو متوقف نکرد. زیر درختا ساکت و تاریک بود.
پایان قسمت اول,
انشاالله ادامه دارد ...
Sara: Hi Mary. What are you doing?درس هفدهم:
Mary: I'm watching movie?
Sara: What is the name of it?
Mary: Friends. Are you interested in it?
Sara: Oh,no.
نکته:
برای بیان علاقه به چیزی میتوان به جای عبارت " I like " از " I'm interested in " استفاده کرد.
برای مثال:
من به ورزش ها علاقه دارم:
1- I like sports
2 - I'm interested in sports
از لحاظ معنی تفاوتی بین دو جمله ی بالا نیست.
حالت پرسشی:
- Are you Interested in Music?
- Is he interested in Movie?
فرمول ساخت جملات با این عبارت به شرح زیر است:
فاعل + Interested in + be + اسم
در یه صورت میشه در این جمله فعل به کار برد; در صورتی که زمان فعل حتما حال استمراری باشه:
- I'm interested in soccer
or
- I'm interested in playing soccer.
چند مثال برای بیان علاقه:
1) I am interested in literature
2) Are you interested in doing yoga ?
3) What kind of music are you interested in ?
4) My girlfriend and I are interested in eating out
5) Peter is a Writer. He interested in writing novel-
لغات جدید درس:
Literature : ادبیات
Yoga: ورزش یوگا
Girlfriend : دوست دختر
Novel : رمان، داستان بلند
Gymnastics : ورزش ژیمناستیک
Ski : ورزش اسکی
Chess : شطرنج
نکته ی 2)
ورزش ها در انگلیسی به وسیله ی فعال های خاصی میان یا اینکه تنها بکار میرن برای مثال برخی با فعل ( play ) گفته میشن که معمولا مربوط به ورزش های توپیست و برخی با فعال ( Do )، برخی نیز خود به تنهایی بکار میرن:
I play soccer
I do yoga
I swim
I play chess
I do gymnastics
I ski
لطفا ادامه بدين
David: oh, hi Jack. Where are you?درس هجدهم:
Jack: I'm in the park.
David: Who's do you go to park with?
Jack: My sister.
David: oh really. How old is she?
Jack: 18 years old.
David: What is she like?
Jack: What's it to you?
David: please tell me Jack.
Jack: well, she's friendly and funny
نکته1)
عبارت " What's it to you ? " که به معنی " به تو چه ؟ " هست در انگلیسی محاوره ای به کار میره و اصلا جمله ی مودبانه ای نیست و معمولا در کوچه بازار ها و مکلمات دوستانه استفاده میشه.
نکته2 )
عبارت " What are you like ? " به معنی " چه شخصتیی داری؟ - چه خصوصیاتی داری؟ " جمله ای بسیار کاربردی هست. که در اینجا Like به دلیل اینکه با افعال کمکی be اومده به معنی دوست داشتن نیست. در اینجا اسم هست.
چند مثال:
1- What is your father like?
He's confident, selfless and friendly.
2- What is she like?
She's shy, talkative, and serious.
لغات و صفات جدید برای بیان شخصیت:
funny: جالب, مطلوب, بامزه ( بامزه نه به معنی مضجک )
friendly : خونگرم, بجوش
serious : جدی
Confident : دارای اعتماد به نفس
Shy : خجالتی
Talkative : پر حرف, وراج
Creative : خلاق
Hardworking : کوشا
jealous : حسود
Strict : سخت گیر
easygoing : آسانگیر
arrogant : متکبر
Moody : دم دمی مزاج
Selfless : ایثارگر, به فکر دیگران
selfish : خودخواه
generous : بخشنده
thanks for your nots
i want to know how could i learn and find english partner could u help me?:n01:
نقل قول:Hello dear friend
If you ask me I think you can start reading English stories
.And you should watch English movies too
:n40:
.I have one question to ask you
?"Is the word "Self-centered" synonymous with "Selfish
نقل قول:Hi. Yes of course. I think Both mean
" خود خواه - خود پسند "
.in Persian
دانلود آموزش مکالمه ، اصطلاح و جملات انگلیسی در اندروید
در این نرم افزار در تمامی زمینه ها اصلاح و جمله یاد میگیرید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]