چرا درخت کاج همیشه سبز است؟
چرا درخت کاج همیشه سبز است؟
برگ درخت کارها و وظایف متعددی انجام می دهد. یکی از این کارها تهیه ی غذا برای درخت است. برگ، گاز کربنیک را از هوا وآب و موادمعدنی دیگر را از خاک جذب می کند. کلوروفیل یا سبزینه ی برگ انرژی خورشیدی را جذب می کند. کلوروفیل پس ازنیروگرفتن از نور خورشید، گازکربنیک وآب را به قند تبدیل می کند. قندی که بدین ترتیب دربرگها ساخته می شود غذای اصلی درخت است.
اما برگ مقدار زیادی اب نیز تولید می کند. فقط جزء بسیار کمی از آب که از راه آوندهای شیره گیاهی به برگ می رسد درساختن غذا مصرف می شود. بیشترین قسمت آب مزبور از راه ملیونها سوراخ ریزی که در سطح برگ وجود دارد تبخیر می شود.
دربسیاری ازکشورها از جمله در آمریکای شمالی آب به درخت نمی رسد. پس از منجمد شدن زمین، درخت نمی تواند آب زیدی بصورت بخار ازخودش دفع کند. برای این کار درخت باید مقداری بیش ازآنچه لازم دارد، آب از زمین منجمد جذب کند. به همین علت، برگهایش را می ریزد وکارش را ((تعطیل می کند)) تا مجبور نشود آب خودش را از راه تبخیر از دست بدهد.
ولی بعضی از درختها برگهای خاصی دارند. درختهای کاج، صنوبر و یکی دو نوع دیگر، برگهای سوزنی و باریکی با یک غلاف یا پوشش ضخیم و چرب بیرونی دارند. این لایه از تبخیر آب جلوگیری می کند. به همین علت است که برگهای این گونه از درختان چندین سال عمرمی کند. وقتی برگهای مزبورمی ریزند، بلافاصله برگهای تازه ای به جای آنها می رویند و شاخه های این درختان هیچگاه لخت نیستند وکاجیان را درختهای همیشه سبز می نامند.
درختهای دیگری با برگهای پهن یا پنجه ای هستند که در تمام مدت سال سبز می مانند. مثلاً درخت بلوط زنده و برگ بوی کالیفرنیایی، برگهای سختی سختی دارند که رطوبت آنها در ماههای سرد حفظ می کنند.
چگونه فیلم سینمایی ساخته شد؟
چگونه فیلم سینمایی ساخته شد؟
در زبانهای اروپایی، فیلم سینمایی را تصاویر متحرک نیز می نامند و ساختن تصاویری که متحرک به نظر می رسند، از دهها سال پیش در اثر تلاش دهها انسان، آغاز شده بود.
درسالهای 1880- 1889 آزمایشهایی برای ایجاد تصور حرکت با استفاده از عکسهای متعدد، انجام می گرفت. مثلاً دهها دوربین را برپا می داشتند تا از اسبی که می دوید عکسهای بسیار زیادی بگیرند.
در اواخر سالهای 1880- 1889 فیلم حلقه ای ساخته شد. سپس دوربینهایی اختراع شد که از یک صحنه حرکت، یک رشته عکسهای جداجدا برروی یک حلقه فیلم می گرفت و سپس آنرا با همان سرعت به نمایش می گذاشتو بدین ترتیب آن صحنه یا حرکت رابازنمایی می کرد. به همین علت، چنین فیلمهایی را فلم متحرک می نامیدند.
مردم شدیداً به تماشای این گونه فیلمها علاقمند شدند. در آغاز، آنچه نمایش داده می شد صحنه- هایی از چیزی بود که حرکت می کرد: امواجی که به ساحل می کوبیدند؛ اسبهایی که می دویدند؛ بچه هایی که تاب می خوردند؛ و قطارهایی که وارد ایستگاه می شدند.
نخستین فیلم داستانی، درسال 1903 میلادی در آزمایشگاه های توماس ادیسون ساخته شد.این فیلم سرقت بزرگ در قطار نام داشت و تمام تماشاگران را به هیجان آورد. فیلم مزبور را در چادرهای سیاه ضد نور نمایش می دادند.
نخستین تماشاخانه مخصوص فیلم متحرک در ایالت متحده امریکا، در نوامبرسال1905 در پیتسبورگ از شهرهای ایالت پنسیلوانیا آغاز به کار کرد. صاحبانش نام ((نیکلودئون)) را برآن نهادند. بزودی نیکلودئونهای بسیاری در سراسر کشور بازشد و مردم به تماشای فیلمهای گوناگون رفتند.
بیشتر فیلمهای جدید در نیویورک و نیوجرسی ساخته می شد و ساختن فیلم در هالیوود از سال 1913 به بعد آغاز شد.
چرا وقتی کسی عطسه می زند می گوئیم (( عافیت باشد))
چرا وقتی کسی عطسه می زند می گوئیم (( عافیت باشد))؟
هرگاه دوستی عطسه کند می گوئیم (( عافیت باشد )). آلمانیها می گویند(( سلامت باشید )). ایتالیاایها می گویند ((شادی)). درکشورهای خاور دور و نزدیک ، مردم دو دستشان را به هم می زنند و سرشان را رو به عطسه کننده، تعظیم کنان، پائین می آورند.
یک توضیح که در این خصوص داده شده است با خرافات ارتباط پیدا می کند. می گویند این رسمها وقتی پیدا شد که انسان اولیه گمان می کرد که روح یا جان هرکس به شکل هوا یا در تنفس او است و در درون کاسه سر او جای دارد.
به همین علت، عطسه ممکن است این روح را برای مدتی کوتاه یا برای همیشه از کاسه سر بیرون کند، مگر آنکه خداوند مانع شود. عبارت (( عافیت باشد ))، در اصل، نوعی توسل به خداوند بوده است که جلوی بیرون رانده شدن روح را بگیرد. عده ای از مردم در برابر عطسه کننده سرفرود می آورند و با این کار می خواستند بگویند که ((امیدوارم روحت از بدنت نگریزد.))
ولی برخی از کارشناسان براین باورند که گفتن عبارت ((عافیت باشد)) نشانه خرافات نیست. آنها می گویند این رسم از زمانی آغاز شد که بیماری طاعون سراسر آتن را فراگرفته بود. عطسه، معمولاً نخستین نشانه ابتلای شخص به طاعون بود.
رومیها این رسم را با خودشان به بریتانیا بردند. و وقتی مردم بریتانیا به طاعون مبتلا شدند، عبارت (( عافیت باشد)) را درست با همان منظوری که آتنی ها به کار برده بودند به زبان می آوردند یعنی از خداوند می خواستند شخصی را که امکان مردن داشت از مرگ نجات دهد.
البته درکنار عطسه، خرافات بسیاری پدید آمده است از جمله عده ای می گویند ممکن است حوادثی برای عطسه کننده رخ دهد؛ پس او باید کمی درنگ کند. بروز عطسه نیز در بروز یا عدم بروز حادثه مهم تلقی می شود.
چه فرقی میان کالج و دانشگاه است؟
چه فرقی میان کالج و دانشگاه است؟
دانشگاه یک موسسه آموزش عالی است که معمولاً از چندین دانشکده و کالج تشکیل می شود.
دانشگاه علاوه بر رشته های لیسانس ادبیات و علوم، رشته ها یا دانشکده های فوق لیسانس نیز دارد. این دانشکده ها مخصوص دانشجویانی است که می خواهند برای شغلهایی چون قضاوت، پزشکی، و دیگر رشته های تخصصی آماده شوند. دانشجویانی به دوره فوق لیسلنس ( و دکترا ) راه می یابند که دوره لیسانس را گذرانده و نخستین درجه دانشگاهی را دریافت کرده باشند.
درکشورهای غربی، کالج به موسسه ای گفته می شود که دانشجویان پس از گذراندن یک دوره چهار ساله در آن، درجه لیسانس در علوم یا ادبیات می گیرند. کالج ممکن است بخشی از دانشگاه باشد، یا مانند کانادا و ایالات متحد آمریکا موسسه ای مستقل و جداگانه باشد. دانشکده هایی نیز وجود دارند که (( موسسه )) نامیده می شوند و در آن تدریس رشته های علمی و فنی معمول تر از دیگر رشته هاست.
کالج یا دوره فوق دیپلم (= جونیور کالج) از دستاوردهای آموزشی ایالات متحد آمریکا در سده بیستم است. در این کالج، هر یک از رشته های ادبیات، علوم انسانی و فنی، در یک دوره دو ساله آموزش داده می شود. هر دانشجویی که دوره جونیور کالج را با موفقیت بگذراند می تواند به سال سوم یک کالج چهار ساله دانشگاهی وارد شود.
سابقه تاریخی دانشگاهها و کالج های امروزی به موسساتی برمی گردد که کلیسای مسیحی در سده های میانه در اروپا تأسیس کرد. لیکن دانشگاههای اروپایی نخستین دانشگاهها نبودند.
دانشگاه الازهر که در سده دهم در قاهره تأسیس شد، کهن ترین دانشگاه جهان است که همچنان به فعالیتش ادامه می دهد. یکی از نخستین دانشگاههای اروپا دانشگاه بولونیا بود که در سده یازدهم در ایتالیا آغاز به کار کرد.
چرا ستاره های دنباله دار ناپدید می شوند؟
چرا ستاره های دنباله دار ناپدید می شوند؟
ستاره دنباله دار، مانندهریک از سیارات یا همچون کره ماه، یکی از اعضای خانواده خورشید یا منظومه شمسی است. ستاره دنباله دار، با برنامه زمانبندی شده ثابتی، در مسیر یا مدار خاصی به گرد خورشید می چرخد.
ولی بیشتر ستاره های دنباله دار، مدارهایی به مراتب طولانی تراز این را می پیمایند. یعنی مدارشان به شکل یک سیگار دراز و چاق یا بیضی دراز است. این ستارگان در مدار خود ممکن است تا نیمه راه نزدیکترین سیاره ها پیش روند. ستاره دنباله داری که در چنین مداری به حرکت درآمده است شاید پس از چندین هزار سال آنرا تماماً بپیمایند. بهمین علت است که ما گمان می بریم ستاره مزبور ناپدید شده است.
ستاره های دنباله دار، شدیداً زیر نفوذ جاذبه گرانشی سیارات هستند. تعداد اندکی از ستاره های دنباله دار در اثر همین جاذبه گرانشی از مدارهای ثابت خود بیرون افتاده و در مدارهای کوتاهتری قرار گرفته اند. مثلاً مشتری، چند ستاره دنباله دار را به گرد خود آورده است که پیمودن مدارشان به گرد خورشید برای هرکدام از آنها شش سال طول می کشد. ستاره های دنباله داری که به فواصل منظم ظاهر می شوند دنباله داران ادواری یا دوره ای نامیده می شوند.
ولی براستی، آیا هیچ ستاره دنباله داری تا ابد ناپدید می شود؟ بله، بعضی از دنباله دارها ناپدید می شوند. در سال 1826 میلادیف اخترشناسی بنام ویلهلم فون بیلا یکی از این دنباله دارهای گمشده را دید . دنباله دار مزبور چندین بار دیگر بازگشت و هربار عده ای از اخترشناسان آنرا دیدند. آنگاه در سال 1846 میلادی، همین ستاره دنباله دار، دو نیم شد و به صورت یک جفت ستاره دنباله دار درآمد. سرانجام هردو بخش ستاره دنباله دار که بیلا مشاهده کرده بود، چنان خرد شدند که دیدنشان غیرممکن گردید.
می گویند این خرده ریزههای ستاره های دنباله دار بصورت رگبار شهابی در اواخر ماه نوامبر در آسمان ظاهر می شوند. سرگذشت ستاره دنباله دار بیلا نشان می دهد که ستاره های دنباله دار، سرانجام، روزی می میرند، یعنی متلاشی و بصورت غبار شهابی در مدارهای خود پراکنده می شوند. برخی از دنباله دارها، سرانجام، ناپدید می شوند.
چرا ستاره دنباله دار، دم دارد؟
چرا ستاره دنباله دار، دم دارد؟
اگر با تلسکوپ به ستاره دنباله دار بنگرید خواهید دید که هر ستاره دنباله دار، یک سر دارد و یک دم. سر، ابری است از گازهای درخشان، که گیسوی ستاره دنباله دار نامیده می شود. این گیسو ممکن است تا بیش از 1500 کیلومتر قطر داشته باشد. گازهای سر ستاره دنباله دار بقدری سبک اند که باد خورشید آنها را با خود می برد. دم یا دنباله ستاره دنباله دار زمانی تشکیل می شود که گازها مجدداً بوسیله باد خورشید بجای خود برگردانده شوند.
با نزدیکتر شدن ستاره دنباله دار به خورشید، دنباله اش بزرگتر می شود زیرا بر فشار باد خورشید افزوده می شود. با دور شدن ستاره دنباله دار از خورشید و وارد شدن به محیط سرد فضای کیهانی، فشار باد خورشید همچنان ازجهت مخالف گازها وارد می شود. بهمین علت، دنباله این ستاره همیشه در حالت دور شدن از خورشید قرار می گیرد.
در مرکز گیسوی ستاره دنباله دار، همیشه می توان یک نقطه نورانی کوچک و درخشان را تشخیص داد. این نقطه نورانی یا لکه نور را هسته ستاره دنباله دار می نامند. اخترشناسان معتقدند که هسته این ستاره به یک گلوله بزرگ و خاک و سنگ گرفته برف – مخلوطی از ذرات یخ و غبار که گلوله ای به قطر تقریبی 800 متر تشکیل می دهند شباهت دارد.
ستاره دنباله دار، هر 300 یا 400 سال یکبار، چنان به خورشید نزدیک می شوند که دم روشن و درخشانش به آسانی دیده می شوند. ما از کره زمین، ستاره دنباله دار را فقط زمانی می بینیم که از مجاورت خورشید می گذرد. در آن لحظات، حرارت خورشید یخ موجود در هسته ستاره دنباله دار را به گاز تبدیل می کند. تشعشع خورشید پس از گذشتن از این گازها، آنها را یونیزه می کند و باعث تابندگی یا درخشش گازها از نور می شود.