عشق ازدوستی پرسید :تفاوت من و تو در چیست؟ دوستی گفت: من افراد را به سلامی آشنا می کنم ولی تو با نگاهی...... و من آنان را با دروغی جدا می کنم ولی تو با مرگ!!!
Printable View
عشق ازدوستی پرسید :تفاوت من و تو در چیست؟ دوستی گفت: من افراد را به سلامی آشنا می کنم ولی تو با نگاهی...... و من آنان را با دروغی جدا می کنم ولی تو با مرگ!!!
عشق و محبت دیگر خریداری ندارد. زندگی شده قصه ی همان مرد یخ فروشی كه وقتی از او پرسیدند:فروختی؟ گفت:"نخریدند،تمام شد.."
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشا ی تو همین یک لحظه باقی است..
دیروز خواب دیدم با یك دسته گل اومده بودی به دیدنم،
با یك نگاه مهربون...
همون نگاهی كه سالها آرزو شو داشتم و از من دریغ می كردی،
گریه كردی و گفتی دلت برام تنگ شده، ولی من فقط نگات كردم..
وقتی رفتی سنگ قبرم از اشکت خیس شده بود . . . . .
یادت هست گفتم دوستت دارم تو گفتی کوچکی برای دوست داشتن!؟
رفتم و بزرگ شدم... حالا اما دیگر یادم رفته است دوست داشتن!
آخرین تکه قلبم را به پروانه ای دادم که رنگ پرهایش سوی دیدن را از من گرفت ، به او دادم چون از تمامی چیزهای دور و برم پاکتر بود ، حتی آبی تر از حوض ابی كلبه ی تنهایی ام ...
کاش غرورم را که در پستوی سادگی ام پنهان بود می یافتی، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورم..
تا روزی كه رفتی می پنداشتم عشق همه اش شیرینی است! اما آن روز چشمانت به من آموخت كه با آخرین نگاه است كه اولین رنج آغاز می شود..
برای شکستن من یه اخم کافیه... نیازی به فریادت نیست، واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه... نیازی به قهر نیست، برای مردنم حرف رفتنت کافیه... نیازی به انجامش نیست
گرچه دوست نمیخرد ما را به ریالی ولی نفروشم تار مویش به جهانی:31:
تو مثل یه تصادف وحشتناک هستی که کشته مرده زیاد داره:18:
:40::40::40:(تشکر یادتون نره):40::40::40:
تو آن ستاره منى كه گرشبى ز كلبه ام گذركنی زشوق روى ماه تو صداى خنده ى دلم به عالمى سفر كند
*********************نمیتوان برگشت وآغازخوبی داشت!میتوان شروع کرد و پایان خوبی داشت
*********************دوست داشتن همیشه به گفتن نیست گاهی سکوت است گاهی به یاد بودن
*********************سلام ¤
¤
¤
¤
¤
كشوندمت اين پايين كه خصوصى
بهت بگم:
* واسم عزيزى
*********************خوشبختى را در همين لحظه باور كن...
كه مى دانى دلى به ياد توست...
*********************اندكى در زيراين باران بمان ابر را بوسيده ام تا بوسه بارانت كند
خدای زیبای من : تنها خواسته ام زيبا فکر کردن و زيبا زيستن است آنگونه که حداقل ُ مورد پسند زيبايی مثل تو باشد .
================
در زمين عشقي نيست كه زمينت نزند ، آسمان را درياب .
================
اين را به خاطر بسپار همراهي خدا مثل نفس كشيدن است ؛ آرام ، بيصدا و هميشگي .
================
بگذر ، بگذار بگذرد ...
چنان نماندو چنين نيز هم نخواهد ماند!
================
ما بیغمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق و همنفس جام باده ایم
================
مهم نیست قفلها در دست کیست، مهم این است که کلید در دست خداست!
================
خدایا
یادم بده
یادم باشه
یادت باشم.
================
گفتم:خسته ام.گفتی:هرگز از رحمت خدا نا اميد مباشيد(زمر۵۳)
گفتم:غير از تو کسی را ندارم.گفتی:از رگ گردن به تو نزذيکترم(ق۱۶)
گفتم:ولی انگار مرا فرامش کرده ای.گفتی:مرا ياد کنيد تا شمارا ياد کنم(بقره۱۵۲)
گفتم:تا کی بايد صبر کرد؟گفتی:و تو چه ميدانی؟شايد آن ساعت موقعش بسيار نزديک باشد(احزاب۶۳)
گفتم:دلم گرفته.گفتی:بايد به فضل رحمت خدا شادمان شويد(يونس۵۸)
================
گيرم که خلق را به طريقی فريفتی با دست انتقام طبيعت چه ميکنی.
================
با افکار زیبا زندگی کن چون زندگی با فکرهای تو زیبا میشود.
================
روز رو خورشيد می سازه روزگارش رو من.
================
عشق صدای فاصله هاست... فاصله هايی که غرق ابهامند
================
شنيده ام سخنی خوش که پير کنعان گفت
فراق يار نه آن ميکند که بتوان گفت
================
من که ميترسم از هجرت دوست
کاش ميدانستم ...روزگاری که به هم نزديکيم چه بهايی دارد
کاش ميدانستم ... که چرا مرغ مهاجر وقت پرواز
به خود ميلرزد
================
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطر ما می ماند
================
ازطرف اونی که تنهاست تنها اومده تنهاميره تنهاش ميزارن تنها يه ارزو داره اونم اينه که تنهاش نذاری...
================
دستها را نباید بیکار گذاشت.شیطان برای دستهاای بیکار کار درست میکنه
================
خدايا چشم ديدن دستهايت در زندگيم را از من نگير.
================
دل ادما به اندازه حرفاشون بزرگ نيست اماحرفی که ازته دل باشه می تونه ادم بزرگی بسازه
================
چشمانت را ورق بزن شايد در گوشه ای از آن مرا به يادگار کشيده باشی!
================
زندگی را به تمامی زندگی کن...در دنیا زندگی کن بی آنکه جزیی از آن باشی همچون نیلوفری باش در آب....زندگی در آب و بدون تماس با آب!
================
نمي دانم در طرح عظيم خدا چه نقشي دارم و چه سرنوشتي، ولي اينقدر مطمئنم كه بي هيچ نيست.( دكتر شريعتي)
================
شبی در شهر چشمانت فقط یک رهکذر بودم ندیده دل به تو دادم شدی سلطان معبودم
میدونی معنی721 چیه
یعنی تو 7 آسمون و 2 عالم 1 نفرو دوست دارم اونم تویی
آره من اونم که گفتم واسه چشم تو دیوونم، آره من قولی بهت دادم که تا تهش بمونم، تو ولی این روزا سرد شده نگاهت، راهزنا زدن به راهت.. اما من چی؟ من فقط یه کم شکستم، خوب نگام بکن، می بینی؟ من هنوز همون دیوونم..
کهنه فروش تو کوچمون داد میزد کهنه می خریم، وسایل شکسته و پاره و پوره می خریم، بی اختیار فریاد زدم قلب شکستم می خری؟ گفت که اگه ارزشی داشت، کسی اونو نمی شکست..
آغاز سفر عشق این است: "کنار گذاشتن من و هیچ شدن". از این هیچ است که همه چیز زاده می شود.
من شعر سکوتم را در گوش تو خواهم خواند، شب های بلندم را با یاد تو خواهم ماند، من ریشه ی عشقم را در قلب تو خواهم کاشت، آن صحبت اول را در خاطره خواهم داشت..
در این دنیا که حتی ابر ، نمی گرید به حال ما، همه از من گریزانند، تو هم بگذر از این تنها..
خیلی ها نفرین می کنن، تلافی می کنن.. اما نه.. نفرین من: الهی اونی که دوسش داری تنهات نذاره.. تلافی من: میرم تا به اون برسی، سر راهت نباشم.. راستی، قدر من دوستت داره؟!..
عشق هیچ مرگی نمی شناسد، عشق بر مرگ غلبه می کند. عشق مرزهای زمان را فتح می کند.
هر آنچه طی سالیان ساخته ای ممکن است فردی در یک لحظه ویران کند، باری تو همواره در حال ساختن باش. اگر این گونه کنی به زودی قصری از عشق بنا می کنی که احدی توان ویران کردن آن را ندارد..
عاشقی مقدور هر عیاش نیست، غم کشیدن کار هر نقاش نیست..
گاهی خیال می کنم از من بریده ای، بهتر زمن برای دلت برگزیده ای، از من عبور می کنی و دم نمی زنی، تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای..
یه شب خوب تو آسمون، یه ستاره چشمک زنون، خندید و گفت: کنارتم، تا آخرش تا پای جون، ستاره ی قشنگی بود، آروم و ناز و مهربون، ستاره شد عشق من و منم شدم عاشق اون، اما زیاد طول نکشید عشق من و ستاره جون، ابری اومد ستاره رو دزدید و برد نامهربون، حالا شبا به یاد اون، زل می زنم به آسمون، دلم می خواد داد بزنم این بود قول و قرارمون، تو رفتی و از خودتم، نذاشتی حتی یه نشون..
عشق را به کسانی هدیه دهید که لایق آن هستند نه تشنه آن زیرا تشنه روزی سیراب می شود.
تقدیم به تو که وقتی زبان می گشایی، رگ های فروبسته ی هزار پرسش بی امانم را پاسخ می گویی و هجوم بی امان نفس هایت، دفتر پر برگ ندانسته های اندیشه ام را صفحه به صفحه بر باد می دهد. ای آشنا! با من سخن بگو..
هیچ وقت شعار نداده ام، که به زور باید لبخند زد! بعضی وقت ها باید تا نهایت آرامش گریست، آن گاه است که تبسمی میهمان لبانت می شود که زیبا تر از رنگین کمان بعد از باران است..
عشق مهمانی مودب است که ورودش را با ضربه های قلب اعلام می کند!
عشق مثل آبه، می تونی توی دستات قایمش کنی، اما آخرش یه روز دستتو وا می کنی می بینی نیست! قطره قطره چکیده بی اینکه بفهمی.. فقط احساس می کنی کمی دستات نمناکن. این همون رطوبت خاطره هاست که بر جای مونده..
عشق مثل شاپرک می مونه، اگه ولش کنی میره، اگه محکم بگیریش می میره!
سفر برایم هیچ چیز به جز دلتنگی ندارد. اما زمانی به من آموخت برای بهتر دیدن عظمت و شکوه هر چیز باید قدری از آن دور شد!
فاصله عشق های معمولی را از بین می برد و عشق های بزرگ و جاودانی را شدت می بخشد، مانند باد که شمع را خاموش می کند و آتش را شعله ور می سازد!
هیچکس به کار خوبم نمینماید نظر ، هزار دیده به دنبال یک اشتباه من است . . .
************************************************** ************
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
************************************************** ************
روی هر سینه سری تکیه کند وقت وداع / سر من وقت وداع تکیه بر دیوار کرد
روی هر لب ، لبی باشد موقع قنچه شدن / لب من خشکی رو باز از رو خودش پاک کرد .
اگر با گریه دریایی بسازم اگر با خنده رویایی بسازم اگر خنده شود در من فراموش اگر گریه شود با من هم آغوش تو را هرگز نخواهم کرد فراموش
گل اگرخشک شودساقه ی ان میماند عشق اگردورشودخاطره اش میماند
در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم.
خدا حافظ همین حالا،همین حالا که من تنهام خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام خداحافظ کمی
غمگین،به یاد اون همه تردید به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید اگه گفتم خداحافظ، نه اینکه رفتنت
ساده است نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده است خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها بدونی
بی تو و با تو همینه رسم این دنیا
ازدلم پرسیدم عشق راخلاصه کن، گفت: آغازکسى باش که پایان توباشد.
پرستوهای محبت از سرزمین دل انسان ها پر كشیده اند، به را های دور..
دیگر گلهای مهربانی در دل كسی جوانه نمی زند.
نشانی از عشقاگر هست، تنها رد پایی است.
آن هم سال هاست كه پوشیده شده، با برف های سرد و سنگین بی اعتنایی..
آنچه می خواهیم نیستیم، آنچه هستیم نمی خواهیم، آن چه دوست داریم نداریم، آن چه داریم دوست نداریم.. اما عجیب است که هنوز زنده ایم و امیدوار به اینکه روزی ، جایی، در کنار کسی، بالاخره خوشبخت خواهیم شد!؟..
زندگی درک همین امروز است ، ظرف دیروز پر از بودن توست ، شاید این خنده که امروز دریغ کردی ، آخرین فرصت همراهی ماست .