به علت اینکه درجه بندی سنی کارتونها واسه پخش رعایت نمیشد، ترس و وحشت موجود در اونها کلی توی روحیمون تاثیر میذاشت.:41:
Printable View
به علت اینکه درجه بندی سنی کارتونها واسه پخش رعایت نمیشد، ترس و وحشت موجود در اونها کلی توی روحیمون تاثیر میذاشت.:41:
من حالم از انيميشين ايراني ها بهم مي خورد همشونننننن
درست برعکس من...من عاشق انیمه ها هستم و یادم نمیاد از کارتونی بدم بیاد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
از فوتبالیستااااااااااا
از تام و جری !! چون همیشه این موش مسخره پیروز میدان بود !! :13:
عروسکی افسانه "هفت سامورایی". کسی یادش هست. البته خب کارتونی نبود ولی به اسم کارتون پخش میکردن.
اما اگه صرفا کارتونی بخوام نام ببرم " زبل خان" بود. (کسی باز یادش هست؟) اما اگه الان پخش بشه خوشم میاد.
منفورترین برنامه برای کودکان در قدیم هادی و هدی بود که حال ادم رو بهم میزد
و کلا مجموعه های عروسکی ساخت ایران بالاخص شبکه 2 منزجر کننده بود مثل لاکی پشت
هرچند مجموعه هایی مثل چاق و لاغر ، خونه مادربزرگه ، زی زی گولو و یا کلاه قرمزی محصولات بهتری بودند
اما در مجموع کارهای ساخت داخل افتضاح بودند مثلا از 30 تا یکی ، دو تا خوب میشدند
اما در زمینه کارتون قضیه برعکس بود یعنی اکثرا برامون جذاب و دوست داشتنی بود
در بین کارتونها من صرفا از هنا دختری در مزرعه بدم میومد
فوتبالیست ها هم اون اوخر دیگه مسخره شده بود
فکر میکنم بدترین کارتونی که این روزهای اخیر پخش میشد کارتون ؟؟ اسمش یادم رفته ! یه گربه آهنی بود که تو جلد گربه معمولی رفته بود و با یه پیرزن و پیرمرد زندگی می کرد . اسمش کوک بود و از هر جاییش میتونست اسلحه در بیاره و هیچوقتم گلوله هاش تموم نمیشد. مسخره تر و بدتر از این کارتون ندیدم.
راستی چرا دیدم!!!
یه کارتون که بازم اسمش رو بلد نیستم . یه دنیای حشره ای انسانی داشت. یعنی حشره هاش درست مثل آدما بودن. با این تفاوت که آدماش رو سرشون شاخک و پشت بدنشون مثل سوسکا دنباله بزرگی داشتن! اه حالم رو بهم میزد وقتی پخش میشد. تازه اسم آدمای معروف مثل واتسون و دکتر هولمز هم روشون بود
خب منم یه نظر بدم.....من از چاق و لاغر به شدت میترسیدم ولی تو عالم بچگی از اون جایی که مثل الان نبود بالاجبار نگاه میکردم دیگه.ویکی دیگه همخونه مادر بزرگه بود که به نظرم فضاش سیاه و ترسناک بود...ودیگه اینکه یادم میات از کارتون چوبین از اون غولش هم میترسیدم به شدت:41:گاهی هم خوابشو میدیدم:31:اها اینم بگم که چوبین رو همیشه نگا میکردم واسه اینکه از اون قورباغه که بچش تو دهنش بود خیلی خوشم میومد و مینشستم ببینم این قورباغه کی دهنشو باز میکنه بچشو ببینم:31::31:جیمبو هم دوست داشتم.:10:
من كه يادم نمياد از كارتوني بدم ميومد!! همه كارتون ها رو با جون و دل مينشستم و نگاه ميكردم!!!!!
حيفشون نبود كه نگاه نكنيم و از دست بديم؟!
سند باد - "هفت سامورایی-گالیور
اخ که من چقدر از موش وگربه بدم میومد چون من خیلی از اون گربه خوشم میومد اما همیشه هر چی بلا بود سر اون بد یخت میومد
بسم الله الرحمن الرحیمسلام:20:
من کلا همه کارتون ها رو دوست داشتم و دارم ولی از کارتون کایوت و رادرانر خیلی بدم می یومد چون همیشه گرگه شکست می خورد ولی مثلا تام و جری باز بعضی وقتها با هم دوست می شدن، بعضی وقت ها گربه از اون یکی گربه می برد ... در کل تنوع داشت ولی کایوت و رادرانر اصلا .
تشکر:11:
میبینم خیلیها از چاق ولاغر بدشون میاد.واقعا حیف نبود.:44:
اما من از "قصه های مجید" بدم می اومد.آخه این پسره حرص آدم را درمی آورد.یه بار این کارهاش را درست وحسابی انجام نمیداد.:evil2:
غورباغه سبز
.
حنا دختری در مزرعه و مسافر کوچولو حالم رو به هم میزد اما نمیدونم چرا همیشه میدیدمشون
دیــگه از قصه هـای مجیـد باحالتر!! با اون موسیقی دیوانش.نقل قول:
اما من از "قصه های مجید" بدم می اومد.آخه این پسره حرص آدم را درمی آورد.یه بار این کارهاش را درست وحسابی انجام نمیداد.
غورباغه سبز گفتید ، منو یاد یه برنامه عروسکی قدیمی که یه غورباغه سبز با نمک داشت ،انداختید .تو شعر اولش می گفت :کله ی گنده دارم *چشم قلمبه دارم :biggrin:نقل قول:
غورباغه سبز
من ازهمه کارتونهای دوران بچگی خوشم میومد غیر از این خونه مادر بزرگه
یه کارتونه بود یه عالمه سمور بودن به دلایلی که فک کنم این بود که بهشون حمله میشد مجبور شدن مهاجرت کنن . کلاً ژانرش خیلی وحشت بود . من ازشون خیلی میترسیدم مخصوصاً وقتی از این درخت به اون درخت میپریدن !
یادم نمیاد از کارتون خاصی بدم بیاد .
ولی ولی عاشق کارتون چاق و لاغر بودم . هنوزم هستم . :31:
از قصه هاي مجيد هم بدم مي اومد
.
سلام.نقل قول:
یه کارتونه بود یه عالمه سمور بودن به دلایلی که فک کنم این بود که بهشون حمله میشد مجبور شدن مهاجرت کنن . کلاً ژانرش خیلی وحشت بود . من ازشون خیلی میترسیدم مخصوصاً وقتی از این درخت به اون درخت میپریدن !
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خــداییش ترسناک بــود:31:
++++++++
من واسه یکی از قسمتای "چاغ و لاغر" فکر کنم ترسیدم.اونجاش که آدم آهنیه اون آدم کوچولوهه رو تعقیب میکنه .این تعقیب و گریز آروم ادامه پیدا میکنه تا اینکه تو یه نما وقتی آدمه سر شو برمیگردونه ، کله آدم آهنی رو درست مقابل سرش میبینه.خیلی ترسناک بود این صحنه.
من از حنا دختری در مزرعه
خونه مادر بزرگه :2:(تازه خواهرم گفته اینو دانلود کن میخوام بزارم بچم نیگا کنه:27:)
کوه های آلپ بدم میومد( نمیدونم چرا)
یک کارتون هم بود ایرانی ها ساخته بودن که چند تا آدم رفته بودن توی یک چیزایی مثل جوراب بود جنسش و مشکی هم بود
مثلا اینا میکروب بودن: دی
هر وقت این کارتون رو میدیدم نمیتونستم نفس بکشم، گرمم میشد و احساس خفگی میکردم. فک میکردم توی جورابم.
به جاش از یک کارتون خیلی خوشم میومد. یک خرگوش بود فک کنم، سطل جادویی داشت:5:
عجب دورانی بود چقدر کارتون دوست داشتیم.
الان هم وقت کنم بازم نیگا میکنم.هر چند دیگه کارتون های جالبی نمیزارن و همش مجری ها فک میزنن.
فیتیله رو هم جمعه ها بیکار باشیم با بابام نیگا میکنیم.:27:
از چاق و لاغر متنفر بودم و هستم.خیلی ترسناک بود...الان هم که بعضی وقتا میزارتش نمیبینم.
وقتی نظرات شماها رومی خوندم،انگار ازطرف خودم حرف زده باشید.کاملاباشماموافقم.....ا ما دوستان گناه صداوسیمای بیچاره چیه که عقل وهوش کودکان هرنسل ازنسل قبلی بلاتره وبه راحتی نمیشه سرشون کلاه بزاره.....اونهم باامکانات محدودسازمان.....راستی یادتون هست 10،11سال پیش یه برنامه پخش می شدبه اسم (تابستونه)....یه روز وقت گرفتم،ازیک ساعت برنامه 40دقیقه فقط مجری فک می زد.10دقیقه تبلیغ خودبرنامه.10دقیقه هم گزارش.......حالم از این برنامه به هم میخوره....حتی فکرش هم منو آزار می ده........:2:
نقل قول:
نگو اینجوری . آخر کارتون بود .
الان تلویزیون پخش میکنه مگه ؟ کی ؟:18:
از خونه ي مادربزرگه
و فوتباليستا:41: آخه هميشه 1هفته بايد منتظر ميشديم تا قسمت بعديو ببينيم.نامردا هر روز پخش نميكردن.
یه برنامه عروسکی بود قورباغه ها توش بودن....درست یادم نمیاد
مادر، بچه ویکی دیگه....یادم نیست...خیلی زشت بود.
:31:تو خاله قورباغه رو ميگي.....منم ازش متنفر بودم...موافقم!نقل قول:
یه برنامه عروسکی بود قورباغه ها توش بودن....درست یادم نمیاد
خودمونيما چقدر اون زمان اين مجري ها چرت و پرت ميگفتند!
ما كه عمو پورنگ نداشتيم.....:41:دقت كردين بچه هاي الان چقدر پرو و دردزده شدن؟اثرات همين پورنگه....باوركن
ما که با میتی کومان و پسر شجاع و افسانه سه برادر و ... بزرگ شدیم ، شدیم این . وای به حال این بچه ها که با عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ میشن .نقل قول:
ما كه عمو پورنگ نداشتيم.....دقت كردين بچه هاي الان چقدر پرو و دردزده شدن؟اثرات همين پورنگه....باوركن
چاق و لاغر
آخه بگو برای بچه اون سن وسال ربات آدمکش نمایش میدن:31:
اون تیکه که سپر عقب ژیانو کند یادمه وحشت کرده بودم!!!چاق ولاغر:2:
البته از فوتبالیستها هم بدم میومد آخه یعنی چی طرف یک ربع توهوائه دقت کنید توپداره میچرخه ها!!!
اونوقت اون گوینده مسخره میگفت(ادامه داستان در هفته بعد:2::2::2:
آقا این پورنگ هم دیگه شورشو درآورده.اون لهجه گیلکی چیه آخه!!!بگو نمیتونی مجبوری.زبان مادری ماروبه مسخره گرفته با اون بچه کوچولوی پررو:2:
با عرض پوزش از فوتبالیستا متنفر بودم و هستم خداییش کارتون نبود که شوتاشون از وسط زمین گل میشد رو هوا هم که پرواز میکردن خیلی ضایع بود:2:.از دزد عروسک ها هم بدم میومد یه جورایی ترسناک بود مخصوصاً اون تیکه آواز خوندن اکبر عبدی:31:
من از دیجیمون حالم به هم میخورد !!!!
اصلا هیچ چیز آموزنده ای من تو کل وجود اینم کارتون ندیدم. :دی
امیلی والکساندر همین بود اسمش دیگه نه:31: همون موشها
اتفاقا الان اگه به بچه های این دروره دیجیمونو چمیدونم یوگیو واین جور چیزارو نشون بدن کلی هم کیف میکنن چون فقط بزنبزن داره!!!یادمه مدیر دوبلاژیه سری که فکرکنم فقط همون برای تلویزیون دوبله شده بود گفته بود :ماخودمون ازاول تاآخر این کارتونو نفهمیدیم چی گفتیم فقط دادو فریاد میزدیم ولی بچه ها کیف میکردن!!!!!نقل قول:
من از دیجیمون حالم به هم میخورد !!!!
اصلا هیچ چیز آموزنده ای من تو کل وجود اینم کارتون ندیدم. :دی
:18:
از فوتبالیت ها سفید برفی از همه اون دخترونا مخصوصا اون دختره که توی بچه های الپ بود
از کارتون ها خوشم میومد.مثل چوبین و ای کیو سان و .... ولی یه سریال ایرانی بود توش دوتا کارگاه بودن با یه روبارت که اول اسمش ایکس بود.من از اون بدم میومد.
نل
بینوایان
چاق و لاغر
حنا
از اینا اصلا خوشم نمیومد.
پینو کیو. از شخصیت پینوکیو و گربه نره و روباه مکار و این جوجه و کلا همشون بدم میومد :2:
من از كارتون چوبين بدم ميومد . از خودش نه اما يه پرنده هايي ميومدن گرد بودن بال داشتن :41:
يادمه هر سري ميديدم ميترسيدم گريم ميگرفت يه غول هم توش داشت اونم همينطور
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اينارو ميگم ... وايييييي [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]