لذت های کوچک زندگیتون؟

دوتا لذت به ظاهر کوچکی که در عید امسال تجربش کردم ولی فکر میکنم لذت های بزرگی بودن:

1- بو کردن نوزاد یا بچه کوچولوهای نرم و لطیف، که بوی شامپوی تازه میدن !

2- بردن چندتا بچه فسقلی به پارک و دیدن خوشحالی اونها از تاب سواری و سرسره بازی و بعدش ازشون بخوای به خاطر این لطف ماچت کنن و اونا هم این کارو کاملا خالصانه انجام بدن!

اخر شبا وقتي همه خوابن و تشنم ميشه با پارچ اب بخورم
بعد از ناهار جلو تلويزيون دراز کشيدن و فيلم نگاه کردن. البته وقتي تنهام
تو همون حالت دراز کش که دارم فيلم ميبينم اب بخورم .يکي از تمرکزي ترين کارهاس که اب از بغلاي ليوان نريزه تو يقه م.
خوابيدن تو يه اتاق سرد زير يه پتوي زخيم.
پيدا کردن فک و فاميل و دوست و اشنا و بالاخص استادامتو فيس بوک. البته فقط پيدا کردنشون. مث کشف يه عنصر جديد تو جدول تناوبيه.
دوباره نگاه کردن یه فیلم قشنگ سر شب . بعد از شام بازم تنهایی
بشنوی که پشت سرت دارن ازتعریف میکنن .
بازم در تنهایی : بادگلو زدن بعد از غذا . تو جمع کار زشتیه ولی تنهاییش کیف میده.
خوندن اسمسای قدیمی تو گوشی و پیغامای مال خیلی وقت پیش تو پیسی. کار باحالیه .

اینترنت اونترنت خلاصه سیگار را دوست میدارم که با موزیک آوبخته شود
سیگار دم پنجره با نگاه به ویو تهران خیلی حال میده با نسیم سرد بهاری ساعت ۱ شب با آهنگ فرهاد

کوچک ولی بزرگ برای من!

:

یک شب بهاری، هوای شرجی شمال، جاده های شمالی، تاریکی شب با ماشین در جاده تنهای تنها به ترانه های خاطره انگیز و دوست داشتنیت با صدای بالا گوش بدی و پنجره پایین باشه باد توی صورتت بزنه
بعدم بزنی کنار و پیاده شی و به آسمون خیره بشی و صدای جیرجیرک ها بین علف ها در گوشت بپیچه...

:n12:

اینکه شب بری بیرون بالای کوه وشهر رو زیر پاهات نگاه کنی البته بدون سرخر یه گیتار هم بگیری دستت برای خودت بخونی:n02:

خب لذت های کوچیک زیادن چندتاشونو میگم:
1.اولیش این بود که بعد از مدرسه که میومدیم میشستادیم سر گیم تکون نمی خوردیم:ِD (البته این مال الانم نیست)
2.خوردن آب زرشک و آب آلبالو با یکم نمک.
3.وقتی تو ناراحتی نشستی بعد رفیقت زنگ میزنه میگه بیا بیرون.
4.وقتی با رفقا بری شمال اتفاقاتی که میوفته.

دیــدنِ رقـصِ شـاخه های درختا توی بـاد

دویدنِ جوجه رنگی هایی که بهت عادت کردنُ دنبـالت میــــان

گرفتنِ یک استــــــــکان چــایِ داغ از دستــانِ لـرزانِ مـــــادربزرگ

اخیرا عکس گرفتن یه آرامش خاصی بهم میده...

من از خوردن غذاهایی مثه قورمه سبزی و برنج و مرغ سوخاری و پیتزا بدون چاق شدن....:n05: لذت می برم از منت کشی های همسرم خخخخخخ:n24:

بهترین این موقع سال اینه که

بری شبا توی حیاط بخوابی :n02:

هوای خنک و دلپذیر,اسمون صاف و پر ستاره بالای سر
وزش نسیم ملایم که عطر شکوفه های البالو و هلو رو
تو هوا پخش میکنه..

واقعا برام لذت بخشه:V8: