در انتظار تو ،
اینجا ، سرد،
معجزه ای دیگر می خواهم،
افسوس که دیگر معجزه ها هم دردم را دوا نمی کنند!
Printable View
در انتظار تو ،
اینجا ، سرد،
معجزه ای دیگر می خواهم،
افسوس که دیگر معجزه ها هم دردم را دوا نمی کنند!
همه ی این ها، بهانه هایی هستند برای نرفتن!
بخواهد که برود بهانه که سهل است،
دلیل هم نمی تواند جلوی آن را بگیرد
از انتظار تو،
اینجا، پوسیده ام،
دیگه بسته؛ وقتشه!
وقت اینه که خودم بیام پیشت
تو رفتی و
سرمای باد من رو کشت!
اینجا منتظرتم،
تو هم یه روزی میمیری!
تو قلبم برای تو یه جا بزرگ گذاشته بودم.
الان خالیه و
من دارم تاوان نبودن هات رو با این دلتنگی ها میدم!
و این بار
بدون حاشیه به راه ِ خودم ادامه می دهم. رک!
ذره ای آرامش می خواهم ...
کنار تو ! در خیال تو بودن، آن را هم به من می دهد!
اون رفت و این هدیه رو به من ...
دوستت دارم!!!
رک ، مهربان ، دل رحم ، راستگو!
دوستت دارم ای اولین عزیز از دست رفته !
آخرین تنهای من!
این همه آدم اومدن سر مزارت که ثابت کنن چقدر دوستت دارن!
رفیقم می گفت هوا که بادیه خیلی دوست دارم؛ پیش خودم گفتم برای چی؟(من اون موقع از هوای بادی خوشم نمی اومد!)
نمی دونستم که اون عاشق تنهاییه!
خیالی نیست اگر قرار باشد تمام عوامل و زمین و زمان جهتم را عوض کنند!
من بادم.
این بار خلاف طبیعت عمل خواهم کرد ...
فراموشت کردم این بار! نزدیک تر از همیشه.
در بغلت فراموشت کردم.