قانون ریتمی سیتی(Rhythmicity): ! و ....
قانون ریتمی سیتی(Rhythmicity):
تحقیقات هومیوپاتی نتایجی را ارائه کرده که قوانین پایه ای هورمز و ارنت-شولتز را نشان میدهد. که البته برای توضیح نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. بر اساس ان هنگامی که داروهای هومیوپاتی بطور پیشروندهای رقیق می شوند همانطور که منحنی های هورمز نشان میدهد واکنش بیولوژیک از تحریک به وقفه و برعکس در نوسان است این رفتار متناوب را هومیوپاتها ریتمی سیتی می گویند. البته باید توجه کرد که در شرایط عادی با رقیق کردن دارو و نزدیک کردن غلظت ان به صفر واکنش بیولوژیکی متوقف میشود مگر انکه محلول رقیق شده در طی مراحل رقیق سازی به طریقه هومیوپاتیک تکان داده شود
طول اثر داروها ي هوميوپاتي چقدر است ؟ و انتخاب دوز و توان!
طول اثر داروها ي هوميوپاتي چقدر است ؟
بعنوان يك قانون ، هر چه بيماريها مزمن تر و عميق تر باشند طول دوره اثر داروي هوميوپاتي بيشتر ادامه پيدا مي كند و بلعكس داروهائي كه در اشخاص سالم يك دوره اثر طولاني را نشان مي دهند در بيماريهاي حاد فقط به مدت كوتاه و بطور سريع عمل مي كنند ودوره اثرشان به سرعت به پايان مي رسد (هر چه بيماري حادتر، دوره اثر دارو كوتاهتر). - در برخورد دارو با نيروي حياتي بدن (V.F.) دو واكنش پشت سر هم اتفاق مي افتد : 1-كنش اوليه دارو : بستگي مستقيم به نوع ماده و دوز تجويزي دارد كه در طي proving داروها ديده مي شود ( مثلا Bell اثري حدود 7-1 روز و Ars اثري حدود 90 روز دارد). 2- كنش ثانويه V.F. : در واكنش به تاثير اوليه دارو، V.F. شروع به پاسخ دهي مي نمايد كه در صورت تشابه دارو و بيماري واكنش شفابخش اتفاق مي افتد كه اين واكنش شفا بخش بستگي مستقيم به نوع بيماري تحت درمان دارد و در بيماريهاي حاد سريع و كوتاه و در بيماريهاي مزمن چند ماه است( بطور مثال اثر درماني Ars در بيماريهاي حاد چند ساعت ودر بيماريهاي مزمن چند ماه است . انتخاب دوز و پوتنس ( توان ) مناسب در داروهاي گروه سنتي مال :
توان هاي بالا شامل C30 ، C200 ، M و 10Mمي باشند و اغلب در موارد مزمن بخصوص زماني كه علائم ذهني-روحي بر جسته تر و بارزتراند و اثر عميق دارو ضرورت دارد مناسب ترند ودر صورت نياز بايد با فواصل طولاني تر (هر يك يا چند ماه) تكرار شوند. توانهاي پائين شامل C6،C12، C30 مي باشد و اغلب در موارد حاد يا موارد مزمني كه علائم پاتولوژيكي (جسمي)برجسته تر است استفاده مي شوند وبر حسب نياز مي توان آنها را با فواصل كوتاه (هر چند ساعت تا چند روز ) تكرار كرد. توان C30 حد واسط شرايط حاد و مزمن و نیز بعبارت ديگر حد واسط علائم جسمي و روحي است وچون اثرات خوبي در موارد حاد ومزمن بر بيماريهاي جسمي وروحي دارد پر طرف دارترين وپرمصرف تر است. بعبارت ديگر اگر نياز به تكرار سريع و زود به زود دارو وجود داشته باشد مثل بيماريهاي حاد يا بيماريهاي پاتولوژيكي جسمي (مثل سرطان، فیبرم رحمی و... ) از توان پائين تر ودر مواردي كه علائم روحي -ذهني مزمن بارزتر است ونياز به اثرات عميق تر دارو وجود دارد از توانهاي بالا استفاده كرده ودر صورت لزوم با فواصل زماني طولاني تکرار میکنیم. ودر موارد ي كه علائم جسمي و روحي همزمان بصورت بارز وجود دارند بهتر است درمان را از توان حد وسط يعني C30 شروع كنيم. اگر علت ایجاد بیماری جسمی مستقیما به عوامل روحی مربوط باشد میتوان از توان C200 درمان را شروع کرد (مثلا مرد بیماری را در نظر بگیرید که به علت عدم قدرت باروری و کاهش اسپرم مراجعه کرده (پاتولوژی جسمی) ولی این این پاتولوژی بعلت مشکلات روانی اوست). - از نظر دكترها نمن اگر داروي هوميو پاتي درست انتخاب شود در هر تواني بر بيمار اثر خواهد كرد ( البته در پوتنس مناسب اثري سريعتر وكاملتر خواهد داشت ). - دكتر هانمن در درمان بيماريهاي مزمن اغلب 3-1 گرانول را در يك كاغذ خشك له و خرد مي كرد وبعد، دارو را در چند قطره آب حل نموده سپس به مقدار نياز به آن آب اضافه مي نمود وهمه را بصورت دوز واحد يكجا به بيمار تجويز مي نمود (او معتقد بود كه بجز Sulph، Hepar-s و Sep ساير داروها ي آنتي سوريك در دوزهاي سريع تكرار شونده مفيد نيستند). بعد بيمار را هر هفته يا هر ماه بر حسب نياز بررسي مي كرد . - در درمان بيماريهاي حاد مي توان 3-1 گرانول از داروي مناسب را در چند قطره آب مقطر كه درون يك بطري تميز ريخته شده حل كرد و بعد 100 سي سي آب مقطر به آن اضافه نمود و 2-1 قاشق از دارو را هر 6-2 ساعت بر حسب نياز تا بهبود علائم بيمار ، به او تجويز نمود .
مطالبي در ادامه تجويز دارو : !
مطالبي در ادامه تجويز دارو :
در درمان بيماريهاي حاد بعد از بهبود علائم بيماري حاد دارو را قطع مي كنيم . چرا كه مصرف غير ضروري دارو مي تواند بيماري غير همانند داروئي ايجاد كند (اگر در طي درمان بيماري مزمن فرد، بيماري حاد خفيفي مثل سردرد بعلت باد كولر اتفاق بيافتد كه با مصرف چند مسكن ضعيف مثل آسپرين يا استامينوفن قابل بر طرف شدن باشد بهتر است داروي هوميو پاتي جديدي براي بيماري حاد تجويز نگردد تا روند درمان بيماري مزمن ادامه يابد). - هنگام مصرف داروي هوميوپاتيك ، اگر دارو با دوز-كم تجويز گردد فقط علائمي از دارو كه مشابه علائم بيماري طبيعي است اثر كرده وفرد را درمان (آفوريسم 155 ارگانون ). اما علائم نا همانند اثري بر بيمار نمي گذارند چون بيمار به اين علائم حساس نيست ودر دوز كم نمي تواند بيماري مصنوعي داروئي ايجاد كنند . - اما اگر دارو با دوز بالا ويا تكرار هاي نامناسب غير ضروري تجويز گردد ممكن است بيماري ناهمانند جديدي توسط دارو ايجاد گردد كه اين بيماري جديد علائم بيماري قبلي را از بين ببرد. در اين حالت بيمار فكر مي كند كه بيماريش خوب شده در حالي كه اينچنين نيست وبعد از برطرف شدن اثرات دارو، علائم بيماري اوليه دوباره عود خواهد كرد. در واقع علائم بيمارتوسط بيماري جديد ناهمانند ساپرس شده (فرو كش كرده). اين اتفاق در درمان با داروهاي شيميائي هم زياد اتفاق مي افتد كه از خطاهاي شايع درمان با دوز زياد دارو است. ودرمان واقعي به دنبال ندارد. - - اكر دوز داروي تجويزي در يك نوبت زياد باشد هنگام كنش اوليه وجاگزيني بيماري داروئي بجاي بيماري طبيعي بعلت قوي بودن كنش اوليه، علائم اوليه تشديد مي شوند ( تشديد هوميوپاتيك علائم اوليه ) كه در ادامه بهبودي بيمار را بدنبال خواهد داشت ( آفوريسم 157 ارگانول ). البته اگر بيمار ضعيف و حساس باشد احتمال تخريب V.f. بيمار وجود دارد. - اكر علائم اوليه بيمار تشديد شود نشانه درست بودن تشخيص وهوميوپاتيك بودن دارو است وفقط يك دوز براي درمان بيماري كافي است (آفوريسم 158 ارگانون ). - اگر بيمار حساس باشد تقريبا هميشه هنگام درمان با داروي مناسب ، تعدادي علائم خفيف پيدا مي كند كه در صورت كم بودن دوز دارو موقتي هستند وبا كنش ثانويه درمان بخش نيروي حياتي بر طرف مي گردد ( آفوريسم 156 ارگانون ) و فقط بايد صبر کرد. - از نظر دكتر هانمن در درمان بيماريهاي مزمن الف- اگر داروي آنتي سوريك بدرستي انتخاب شده باشد وعلائمي مثل اسهال ، گلو درد يا سردرد خفيف ظاهر شود نبايد از داروي ديگري استفاده كرد وبايد اجازه داد داروي هوميوپاتي كار خود را به پايان برساند. - ب- اگر علائمي كه در طي عملكرد دارو ظاهر مي شوند در هفته يا ماههاي قبل نيز ظاهر شده وقبلا نيز مشكل ساز بوده نشانه تحريك هوميوپاتيك ناشي از دارو مي باشد ( دارو درست انتخاب شده ) و نشان مي دهد كه در آينده موثرتر خواهد بود وبهبودي بهتري رخ خواهد داد. - ج- اما اگر علائم متفاوت باشند وقبلا هرگز وجود نداشته اند يا به اين شكل ظاهر نشده اند . علائم خاص خود دارو هستند . اگر علائم خفيف باشد نياز به مداخله ندارد ولي اگر علائم شديد وآزار دهنده باشند نشانه نامناسب بودن دارو است واثرش بايد خنثي گردد .( يا آنتي دوست شود يا داروي آنتي سوريك ديگري متناسب با علائم تجويز گردد). - د- اگر با وجود انتخاب درست علائم روز به روز شديدترشود نشانه آنست كه داروي آنتي سوريك درست انتخاب شده ولي دوز بالائي دارد ودوز بالا بيماري شبيه بيماري اوليه ايجاد كرده وساير علائم ، علائم خود دارو است . اغلب در اين دوز درمان اتفاق نمي افتد چرا كه با ايجاد علائم جديد خود دارو، تشابه كمتر شده يا از بين مي رود و بيماري غير مشابه قويتر ايجاد خواهد شد. اين علائم اغلب در روزهاي شانزدهم تا بيستم ايجاد مي شود وبايد آنتي دوست شوند. وبعد از فرو كش علائم جديد ميتوان از داروي آنتي سوريك قبلي با دوز پائين استفاده كرد.
آيا روش هوميوپاتی از اعتبار علمی و توانايی درمانی واقعی برخوردار است؟
آيا روش هوميوپاتی از اعتبار علمی و توانايی درمانی واقعی برخوردار است؟
نتايج يك پژوهش علمي گسترده كه در نشريه پزشكي معتير لانست به چاپ رسيده حاكي از آن است كه شيوه هوميوپاتي كه برخي افراد از آن براي درمان بيماريها استفاده ميكنند، صرفا داراي اثر رواني حاصل از تلقين است و هيچ نوع تاثير واقعي ببار نميآورد.
سابقه شيوه هوميوپاتي به ۲۵۰سال پيش و زماني باز ميگردد كه يك پزشك و شيمي دان آلماني به نام ساموئل هانه مان در دهه ۱۷۰۰مدعي شد بيمار شدن بدن ناشي از برهم خوردن تعادل و توازن بخشهاي مختلف بدن است و براي درمان آنها ميبايد از اصلي موسوم به "اصل مشابهت "Similia Principleاستفاده كرد.
بر مبنياي اين اصل براي مداواي امراض بايد از امور مشابه آنها استفاده كرد.
مدعاي اين پزشك آلماني آن بود كه اگر از عامل موجد بيماري به مقدار اندكي (پس از حل كردن و رقيق كردن در آب) به بيمار خورانده شود، بدن به مقابله با بيماري بر ميخيزد و بيماري را درمان ميكند.
داروهاي هوميوپاتي بر همين مبنا با توجه به نياز هر فرد بيمار و به نحو خاص براي وي تهيه ميشوند و همين امر جاذبه ظاهري اين روش را افزايش مي دهد.
هوميوپات يا درمانگري كه از اين روش بهره ميگيرد نه تنها به علل فيزيكي بيماري توجه ميكند كه حالات روحي و عاطفي و جنبههاي شخصيتي فرد را نيز در نظر ميگريد و دارو را با توجه به همين اين جنبهها تيه ميكند.
انتقاد پزشكان و دانشمندان از اين روش آن است كه آنچه كه در اين روش به اصطلاح دارو ناميده ميشود آنقدر رقيق شده و ضعيف است كه احتمال تاثير گذاري آن تقريبا به حد صفر ميرسد.
در برخي از موارد داروي تجويز شده حتي فاقد يك مولكول از ماده گياهي يا معدني مورد استفاده براي درمان است و عملا چيزي جز يك ليوان آب خوردن نيست،اما هوميو پاتها مدعيند كه آب از حافظهاي برخوردار است كه ميتواند "گوهر حياتي" ماده گياهي يا دارويي شفا بخش را در خود حفظ كند.
محققاني كه تحقيق اخير را در مورد قابليتهاي واقعي هوميوپاتي به انجام رساندهاند يك گروه از پژوهشگران سوئيسي از دانشگاه برن هستند.
اين محققان به سرپرستي پژوهشگري به نام ماتياس اگر Matthias Eggerدر يك فرا- تحقيق نتايج مربوط به ۱۱۰پژوهش متفاوت را كه در آنها از داروهاي خاص هوميوپاتي و داروهاي متعارف براي مداواي بيماريها استفاده شده بود مورد مقايسه قرار دادند.
اين گروه هم آزمايشهاي گسترده اي را كه با دقت بالاي علمي بر روي شمار زيادي از داوطلبان انجام شده بود بررسي كردند و هم آزمونهايي كه با كيفيت نازل از حيث دقت علمي در مقياس كوچك بر روي تعداد معدودي از افراد به انجام رسيده بود.
اين آزمايشها در انواع بيماريها از بيماريها ريوي گرفته تا انواع عفونتها و نيز اعمال جراحي به انجام رسيده است.
در اين فرا- تحقيق روشن شد كه تاثير مثبت روش هوميوپاتي عمدتا در آزمونهاي از نوع دوم مشهود بوده است و در اين آزمونها نيز ميزان تاثير اين روش حداكثر در حد تلقين يا استفاده از داروهاي جعلي و بيخاصيت در بسته بندي داروهاي واقعي بوده است.
به گفته پروفسور اگر رئيس تيم پژوهشگران سوئيسي، هرچند اثبات اينكه روش هوميوپاتي اساسا هيچ تاثيري ندارد غير ممكن است، اما در اين فرا-تحقيق نشان داده شده كه ميزان تاثير اين روش معادل تاثيري است كه از شيوه هاي درماني "دل خوش كنك "placeboحاصل ميشود.
در روش اخير از داروهاي بيخاصيت كه در بسته بندي داروهاي واقعي پيچيده شدهاند يا از شيوههايي كه ظاهر آن مشابه مداواهاي اساسي است استفاده به عمل ميآيد، اما عملا هيچ كار جز تلقين صورت نميگيرد.
سردبير نشريه علمي لانست در مقاله اي كه در توضيح تحقيق اخير به چاپ رسانده تاكيد كرده كه اين گزارش نشان ميدهد كه روش هوميوپاتي فاقد هرنوع توانايي درمانگرانه است.
با اين حال به اعتقاد برخي از درمانگران به شيوه هوميوپاتي، اين روش اگر قدرت درمانگرانه نيز نداشته باشد، حداقل بيضرر است.
در انگليس حدود ۴۲درصد از پزشكان عمومي، بيماراني را كه از شيوه هاي درماني متعارف خشنود نيستند به شيوه هاي درماني بديل و مكمل از جمله هوميوپاتي ارجاع ميدهند.
اما به گفته پروفسور ادزارد ارنست رئيس بخش پزشكي مكمل و بديل در دانشگاه اكسترانگلستان، اين اعتقاد كه هوميوپاتي بيضرر است اعتقاد نادرستي است زيرا هوميوپاتها انتظار دارند كه روش آنان سبب بروز واكنشي در بدن بيمار شود كه در آغاز كار حتي موجب تشديد عوارض بيماري شود و آنگاه كار را به بهبود آن بكساند.
به نظر پروفسور ارنست اين نگرش خطرناك است و آنچه كه در نظر درمانگر هوميوپات واكنش بدن بيمار به شمار آورده ميشود ميتواند واقعا جان بيمار را بخطر اندازد.
سازمان بهداشت جهاني اخيرا در گزارشي به جنبه هاي مثبت هوميوپاتي و اشاره كرده است اما هم پروفسور ارنست و هم يكي ديگر از نويسندگان نشريه علمي لانست با انتقاد از گزارش سازمان بهداشت جهاني ياداور شدهاند كه در اين گزارش ادعاهاي گزافي مطرح شده كه ميتواند كاملا گمراهكننده باشد.
به عنوان مثال در اين گزارش آمده است كه تحقيقات ۴۰سال اخير نشان مي دهد كه روش هوميوپاتي در مداواي انسان و حيوانات به همان اندازه روشهاي پزشكي مدرن از توانايي برخوردار است.
اما خيائوري ژانگ از اعضاي گروه تهيهكننده گزارش سازمان بهداشت جهاني درباره هوميوپاتي كه خود در حوزه پزشكي سنتي و مكمل تجربه اندوخته اذعان كرده است كه گزارش سازمان بهداشت جهاني درباره هوميوپاتي،گزارشي مقدماتي بوده كه صرفا به منظور تشويق افراد به انجام تحقيقات تنظيم شده و به هيچ وجه قصد توصيه و تجويز نداشته است.
در سالهاي اخير به موازات گسترش تبليغات براي روشهاي پزشكي بديل، ميزان نگراني پزشكان و دانشمندان درباره سو استفاده از اين روشها و طرح دعاوي نادرست افزايش يافته است.
پروفسور ارنست در تحقيقي كه اخيرا به چاپ رسانده نشان داده كه اغلب كساني كه در انگلستان به فعالييت در حوزه روشهاي درماني بديل يا مكمل يا به اصطلاح سنتي اشتغال دارند، اساسا توجهي به خطر بروز عوارض جانبي منفي ناشي از شيوه هاي درماني خود بر روي بيماران ندارند و معتقد نيستند كه اين روشها ميتواند عوارض منفي ببار آورد.
در هفته گذشته وليعهد انگليس نيز كه از مدافعان روشهاي پزشكي مكمل و سنتي است وارد گود بحثهاي مربوط به كفايت اين روشها شد و اعلام كرد بودجه اي را براي بررسي ميزان مفيد بودن اين روشها براي خدمات درماني عمومي اختصاص داده است.
اين اقدام با انتقاد اتحاديه پزشكان انگليس روبرو شد.
به گفته سخنگوي اين اتحاديه، چنين اقدامي ميتواند تصويري نادرست از ميزان كفايت اين روشها به بيماران انتقال دهد و جان آنان را در معرض خطر قرار دهد.