شماره 6 پارسال اومد. هفتشم تو دو پک عرضه میشه. قسمت اول همین چند روز پیش منتشر شده و هنوز برای دانلود نیومده. قسمت بعدی هم سال بعد میاد.نقل قول:
Printable View
شماره 6 پارسال اومد. هفتشم تو دو پک عرضه میشه. قسمت اول همین چند روز پیش منتشر شده و هنوز برای دانلود نیومده. قسمت بعدی هم سال بعد میاد.نقل قول:
از دوستان خواهش ميكنم كه بحث در مورد فيلم و ..رو در تاپيك هري پاتر دنبال كن تا اينجا فقط براي تبادل نظر در مورد كتاب باشه!
مرسي از همه:20:
تاپيك هري پاتر:
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=420089&page=14
من كتاب 1تا 3 ترجمه ي بهارك رياحي پور و بقيه اش رو هم ترجمه ويدا اسلاميه رو دارم.نقل قول:
اگه کتاب ترجمه شده اش رو میخونید میشه بپرسم ترجمه ی کدوم مترجم رو دارین میخونید؟ویدا اسلامیه؟
خودش گفت که داشته دورسلی ها رو زیر نظر میگرفته.نقل قول:
+
اون اونجا بوده چون میدونسته تنها خانواده ی هری، اینا هستن.
شاید هم با دامبلدور قرار گذاشته بوده.
می شه گفت این فقط یه بهونه بوده واسه اینکه از همون اول سیریوسو به عنوان دوست معرفی کنه؟! آخه همه ی اعضای خانواده ی هری تو همون فصل اول معرفی شدن :31:نقل قول:
منم موافقم می خواسته درسلی ها رو زیرنظر بگیره ولی دومیو نمی شه گفت چون همون اولش دامبلدور گفت باید حدسشو می زدم در حالیکه اگه قرار گذاشته بودن نمی گفت این حرفو ! :46:نقل قول:
بله ویدا اسلامیه.نقل قول:
اصلا گویا انتشارات رسمی هری پاتر تو ایران همین کتابسرای تندیسه.
فقط من از طرح جلداش خوشم نمیاد.
آی گفتی:دینقل قول:
فقط من از طرح جلداش خوشم نمیاد.
منم از امروز شروع میکنم....
خب. من فصل هفتم رو هم خوندم. فردا (یعنی در اصل امروز!) هم فصل 8 و 9 و 10 رو میخونم. فردا هفت روز اول تموم میشه.
و ما همچنان مشعشع میشویم!...
- راستی اندازه چوبدستی لیلی و جیمز پاتر و ولدمورت به ترتیب 21، 28 و 35 سانتی متر، یعنی مضارب هفت هستن (چوب هری هم که مثل مال ولدمورته)... سالای پیش یادمه در اینترنت و مجلات مطلبی بود راجع به عدد 7 در کتب هری پاتر... اتفاقا اومدم فصل 8 رو بخونم دیدم نوشته "هاگوارتز 142 پلکان داشت". 7=2+4+1 !
- جاهایی که نگرانی هری توصیف میشه برای من قابل توجهه. این جور نگرانی به من زیاد دست داده. مثل اونجا که از هاگرید میشنوه "همه میگن هافلپافا خنگن ولی..." و میگه "شرط میبندم من تو هافلپاف میفتم.". یا اونجا که پشت در سرسرای بزرگ بودن و از این که چه طوری میخوان گروهبندی بشن نگران بود و فکر میکرد اگه یه گروه مخصوص دانش آموزان مضطرب باشه حتما توی اون گروه میفته! در حالی بعدا مشاهده میشه که همه چیز به خوبی میگذره و شاید از نظر عقلی و منطقی این جور نگرانیها بی مورد باشه.
- گربه فیلچ - خانم نوریس - کیه؟ اونم یعنی مثل مک گوناگله؟ یعنی آدمه به شکل گربه؟ (اگه مربوط به کتب بعدی میشه نگید)
- مک گوناگل جانورنماس که میتونه خودش رو به شکل گربه دربیاره؟
----------
دامبلدور: خوش اومدین! آغاز سال جدید تحصیلی در هاگوارتز رو به همهتون تبریک میگم. قبل از شروع جشن میخوام چند کلمه ای صحبت کنم. احمق! خیکی! خل و چل! دیوونه!
سپس سر جایش نشست. همه کف زدند و او را تشویق کردند. :27:
نه گربه ی فلیچ فقط یه گربسنقل قول:
آره مک گوناگل جانورنماست.
------------
من عاشق این قسمت کتابم! :31:
بالاخره منم تموم کردم برنامه ی این هفته رو : تا آخر فصل 10 :10:
یه سوالم که همیشه تو ذهنمه اینه که بعد اینکه بچه ها غول بیابونیو نجات دادن چرا هرمیون واقعیتو به پروفسور مک گوناگال نگفت ؟ مگه اشکالش چی بود وقتی هیچ کدوم از اونا تقصیری نداشتن: هرمیون بی خبر از همه چی اونجا گریه می کرد و هری و رون رفته بودن خبرش کنن که گیر غوله افتادن!!! :23:
در واقع هرمیون با اون کار(مقصر جلوه دادن خودش) می خواست دل هری و رون رو بدست بیاره. از اینجا به بعده که ما اونارو دوستانی جدا نشدنی میبینیم.نقل قول: