کتاب مقرراتی برای شوهرها( جیمز دیل و سارا بت اندرو )

تاریخ های کلیدی را به خاطر بسپارید .
مردها در به یاد نداشتن تاریخ های مهم در روابطشون ، رسوای خاص و عامند . تولد او سالگرد عروسی تان ، کی نامزد کردید ، روزی که دوستت بهت تلفن کرد و پیشنهاد داد که به او تلفن کنی و ازش بخواهی با هم بیرون برید . تاریخ ، روز ، مکان ، وقت دقیق اولین ملاقاتتان و .... اینا مواردی هستند که خاطرات را تشکیل می دهن . اگه اونا را به خاطر نسپاری ، پس توجه نداری . اگه برات مهم نیست ... خب ، حتی نمی خوار اون جا بری . فقط یک راه برای بخاطر سپردن تمام این تاریخ ها وجود داره ، همون راهی که تاریخ ها را در دروس دبیرستانت به خاطر سپردی . اونا را روی کف دستت بنویس .


مشغول پرسه زنی مرسوم شوید
با زنت برو خرید ... بله ، حتی وقتی به جنسی احتیاج نداری . فقط برو نگاهی به همه چیز بنداز . این وقت خوبی برای صرف کردن با هم هست . فرض کنیم که نمی تونی امتیاز نگه داری ، تیم خودت را تشویق کنی ، یا روی خرید شرط بندی کنی ، ولی این کار خیلی بهتر از سایر فعالیت های دیگه از جمله انتخاب کاغذ دیواریه .

خوب منم قاتي داستان
اين بالايه يكم خارجكي شد
زنان ايراني يكم بيشتر انتظار دارن

مثلا:
براي خودتون يه تايم صـحبت قرار بديد
چرا كه افزايش مهارت در صحبت كردن تو پيري خيلي به درد ميخوره ميشه گفت تنها سر گرميه اون دورانه ...

وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده ایـد ،فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید . معمولا دير اقدام كردن باعث ميشه تا غرور مردونگي گل كنه و نذاره كه اصلاح كني . البطه بايد ذكر كنم كه تو اوايل ازدواج سري كوتا اومدن و عضر خواهي حس تنفر ميسازه تو زخانومتون

وقتي تو جمعي هستي كه دوستان همسرت اونجان . با همسرت رفتاري سميمانه و با دوستانش رفتاري پر از غرور را داشته باش

و حرف آخر ehsan__wwe
يه پيش نهاد دوستانه
يه ورزش رو بگير تا تهش برو
چرا ..
براي اينكه براي همسرت مايه افتخار باشي . نميگم كه قهرماني بيار يا ... اما بدن رو فرمي داشته باش . بذار همسرت هر جا ميره بگه آقامون فلانه بساره و كلي كلاس بزاره معمولا تن پر وري چاق بودن كثيف بودن مرها باعث ميشه كه زناشون بهشون خيانت كنن ( تو اين موارد هم به نظر من مرد مقصره )‌


___________________________
يه چيز ديگه :

اگه زنتون سوالي رو پرسيد كه نمي خواستيت جواب بديد
يه لبخند بزنيد و بگوييد چرا اينو ميخواي بدوني .... (‌ يه فرنچ كيس هم بندازي تنگش ديگه جوابشو نمي خواد بگيره )

هيچ وقت به رويا هاي خانومتون نخندين . تمام زندگيه خانوما با روياهاشون ساخته شده و مي شود

کفش های او را نشمارید :
تعداد کفش هایی که او داره برای تو قابل درک نیست . منطق می گه هیچ کسی بیش از دو یا سه جفت کفش احتاج نداره . چرا انواع مختلف صندل لازمه ؟ دمپایی ، کفش بندی ، دمپایی ، لاانگشتی ، کفش کار و دردناک واسه چی ؟ یا کفش های پاشنه بلند با هر اندازه ای از مضرب 3 میلی متر برای چی ؟ با کفش های نوک تیز ، جلو یخ ، نوک گرد و جلو باز واسه چی ؟ همین موضوع در مورد کفش های رکابی نیز وجود داره ؟ و تمام اون رنگ ها واسه چی ؟ آیا واقعاً نیازی به کفش صورتی رنگ است ؟ کفش فیروزه ای چی ؟ تنوع رنگهای سیاه هم که حتی شروع نکن . فراموشش کن . توضیحی عقلانی ، منطقی و معقول برای داشتن این همه کفش وجود نداره ، زن ها به اندازه شوهرانشان منطقی نیستند . راستی ، چرا تو به اون همه کانال های تلویزیونی محتاجی ؟





عذر مردانه نیاورید :
از این استفاده نکن . (( من یه مردم ، پس نمی تونم ... ( هر وظیفه ای را می توانی این جا بنویسی )....)) برای مثال بچه بیارم ، حمام عروسی بگیرم ، شیر بدم خیلی خب ، از نظر فنی ، بعضی از کارهاست که تو نمی توانی یا نباید برای انجام اون تلاش کنی . ولی موقع تولد بچه می تونی حضور داشته باشی ، هدیه ای برای حمام عروسی انتخاب کنی و ساعت سه صبح بیدار شوی تا همراه زنت ، وقتی که بچه تون شیر می ده کنارش بنشینی . یا می توانی شب شیر کمکی رو با شیشه به بچه بدهی . تلویزیون رو روشن کن . هدف این نیست که کار خارج از توان بدنت را انجام بدی ، باید به کارهایی که در توان یه شوهره ، بیشتر بپردازی

ماهیگیری ویا گلف را توضیح بدهید
ماهیگیری رو توضیح بده : چرا ایستادن تو آب سرد را دوست داری ؟ (احساس خوبی داره و هیچکی مزاحمت نیست ) ارزش سکوت ( خیلی ساکته ) فریب دادن یک موجود پوشیده از فلس که مغزی کوچیک داره . (آرامش بخشه) اگه درست برایش توضیح دهید ، هیچ وقت با تو نخواهد آمد . اگه ماهیگیری نمی کنی ، راجع به گلف برایش توضیح بده . چرا با یه چوب بلند به یه توپ کوچیک ضربه می زنی ؟ (قطعاً برای اینکه ببینم آیا می تونم اونو از گم شدن توی جنگل حفظ کنم .) پس چطور اگه برات تفریحه ، این قدر عصبانی می شی ؟ ( من عصبانی نبودم ،داشتم با صدای بلند تمرکز می کردم .) فکر یکیه ، ولی اعتیاد به اون متفاوته

با جنس مونث درونی تان تماس برقرار کنید
گل بخرید تو حتی از وارد شدن به گلفروشی هم خوشت نمی آمد.چه طور گلی انتخاب کنی که اسمش رو هم نمی دونی؟(آیا تفاوتی بین گل زنبق و گل یاس هست؟) چطوره که قیمت یه گل بیش از گل دیگه س؟چرا این قدر گرونن؟ اونا فقط کلاگی های رنگی روی یه چوب سبزند.چرا باید یه جین از اون بخری؟چرا فقط یکی که واقعاً زیباست نخری؟چرا ساقه شو میزنن؟اون چیزای سبزبرگداری که کنار اون می ذارن چیه؟و موضوع این کارت چیه؟تو از اینکه مجبوری یه چیزی روی اون بنویسی متنفری، و تازه باید این کار را در حضور یک نفر دیگه بکنی.(یا حتی بدتر،اگه تلفنی سفارش بدی،مجبوری به یه غریبه که بهت هرهر می خنده بگی که روی کارت چی بنویسه.) اصلاً چرا باید گل داد؟چرا؟چون شاید شخص دیگه ای گل ها رو دوست داشته باشه. زنت. این طور آدمی نباش.


تقسیم کردن
تقسیم کارهای خونه این نیست که آشغال ها رو بیرون ببری و منتظر شنیدن ممنون باشی




ازجایتان بلند شوید
فکر نکن وقتی ظرف می شوری،خشک می کنی یا جارو میزنی و... لطف می کنی . اینا اسمشون زندگیه. تو هم یه بازیکنی نه یه تماشاگر. این طور نباشه که فقط تماشا کنی و کف بزنی . وسایل را خاموش کنید جالبه که وسایل خونگی معمولاً خود به خود خاموش نمی شن ، مثل : کلید های برق ، ظرفشویی ، حمام ، تلویزیون ، استریو ، اجاق و ... مردها آن ها را روشن و بندرت خاموش می کنن ، ولی بعد دوباره روز بعد ، مردها دوباره آنرا روشن می کنن. فکر می کنی چطور خاموش شدن ؟ جادو یا زنت ؟ یکی را انتخاب کن ، نه ، دوباره حدس بزن . درسته . دفعه بعد خاموش کردن را امتحان کن ، سخت نیست ، فقط برعکس روشن کردنه .

چیزها رو کنار بگذارید (مشابه نظریه روشن و خاموشه)
مثل: جوراب ،شلوار،نان،جعبه بستنی،قوطی حبوبات ، ظرف ها ،لیوان ها و... وقتی کار ما با اونها تموم بشه ، تو قفسه ، کمد ، جعبه ، کشو ، جعبه داروخانه و یخچال برنمی گردونن . (خیلی تنبلن ) ولی روز بعد یه جوری سرجاشون برگشتن . حدس بزنید چطور؟ نه ، جن و پری ها نیستند . دفعه بعد امتحان کن ، در بیار سرجاش بذار . می بینی اونقدرها هم سخت نیست ، حتی یه مرد هم می تونه این کار رو بکنه . تماستو با آدم شلخته درونت قطع کن


ظرف ها را بشویید .
چرا؟ آقای انیشتین ، چون کثیفن .



از کوری موقت در منزل بر حذر باشید
می گی ، عزیزم بستنی کجاست ؟ واقعاً فکر می کنی کجاست ؟ گمش کردی ؟ آیا جایی منطقی برای چیزی به نام بستنی بلافاصله به ذهنت نمی رسه؟ یا شاید در پی یافتن راهی مارمولکانه برای گفتن این حرفی که : می تونی یه کم برام بستنی بیاری ؟ بستنی تو فریزره . می دونی ؟ وگرنه خیلی زود تبدیل به شیر روان میشه .خودت بلند شو بردار .راستی کاغذ توالت تو گنجه هاله . قرص آسپرین تو قفسه داروخانه س . و اون روانداز دل نشین گرم وقتی نمی خواهی تو یه شب سرد از تختت بیرون بیایی تو کمد ملافه هاس .

وسایل رو خاموش کنید
جالبه که وسایل خونگی معمولاً خود به خود خاموش نمیشن. مثل: کلیدهای برق،ظرفشویی،حمام،تلویزیون ،استریو،اجاق،برشته کن و قهوه جوش. مردها اونا رو روشن و به ندرت خاموش میکنن. ولی بعد،دوباره روز بعد،مردها اونا رو روشن میکنن.فکر میکنی چه طور خاموش شدن؟
جادو؟
یا
زنت؟
یکی رو انتخاب کن. نه دوباره حدس بزن.
درسته.
دفعه بعد خاموش کردن رو امتحان کن. سخت نیست،فقط برعکس روش کردنه.

هواکش رو روشن کنید .
یادتان که هست ؟ برعکس خاموش است .از کاری که کردی به خودت می بالی ، ولی حالا که بزرگ شدی و آموزش توالت رفتن را دیدی ، هیچکی نمی خواد در مورد اون چیزی بدونه . مطمئناً زنت نمی خواد . بنابراین هواکشو روشن کن . از خالی کردن و استتار کردن بهره ببر. یه چیز دیگه سیفون هم بکش

صندلی توالت؟پایین(این یک موضوع بسیار اساسی است)
فکر میکنی باز گذاشتن در صندلی توالت کار زیاد مهمی نیست؟ خودت امتحان کن. در و عایق صندلی رو بردار،شلوارتو بکش پایین ،روی چینی بشین. خنک و روح بخشه؟ نه مثل یخ سرد و دردناکه. حالا این کار رو در تاریکی و ساعت سه صبح امتحان کن.



آروغ نزنید و بعد هر هر نخندید.
فقط مردان(و پسراشون)فکر میکنن که آروغ زدن خنده داره.


قانون کاسترو
بیرون سیگار بکش . اگر در کوبا بکشی به مراتب بهتر است .



آماده قربانی کردن یک دوست برای خدای ازدواج باشید
تو می خوای دوستای تو ، دوستای او و دوستای او دوستان تو و همه دوست همدیگه باشن . معمولاً هم همین طور می شه .
ولی کسی پیدا می شه که تو بهش توجه داری ، ولی به غلط زنتو می رنجونه . این شخص می تونه مردی باشه که وقتی کلاس چهارم بودی به تو یاد داد که چه طور از زیر بغلت اون صدا رو در بیاری و هنوز هم امروز همون صدا رو از خودش در می آره . یا مضحک ترین مرد در کل دنیا که زنت فکر می کنه او بی تربیت ، بچه و احتمالاً از نظر ذهنی بی ثباته . یا رفیق دبیرستانیت که هر بار قصه ای قدیمی درباره تو می گه ، چشمکی از سر شیطنت می زنه . با همسایه قدیمیت که فقط وقت شام دست از صحبت بر می داره . یا شاید اون مرد ثروتمند که ماشین خیالی و ساعت طلا داره و آرایشگاه گرون قیمتی می رده و از تو در مورد میزان حقوقتون می پرسه . یا هم اتاقی کالجت که هنوز با ایستادن کنار جاده دور دنیا سفر می کنه .یا همکار میان سال اداره ات که با هیچ دختر بالای نوزده سال قرار ملاقات نمی ذاره!
کسی وجود خواهد داشت که اون طور که تو دوستش داری ، دوستش نداره . سعی اش رو می کنه ، ولی بالاخره دوست قدیمیت دشمن جدید او می شه . اعصابشو خرد می کنه یا کلافه اش می کنه . وقتی دائماً دور و بر خونه ات پیداش می شه و او اصراری عجیب داره که بکشدش
این جاست که تو باید به وارسی مجدد بپردازی . دوست یا زن ؟ این احتمال هست که این بابا به اون معرکه ای که در کلاس چهارم فکر می کردی ویا اون شبی که درباره چرک نویس نظریات ((ان . بی . ای )) در کافه باشگاه ورزشی صحبت می کردی ،نباشه . شاید حتی جزء ده تا از بهترین دوستات هم نباشه . شاید نباید ازش بخوای به خونه ات بیاد ، یا شاید باید او را کمتر ببینی ... یا هیچ وقت اون را نبینی . شاید او به جانی روانی باشه .
تازه دوستی از دوستای زنت رو با یکی از دوستای خودت مبادله کن . بگو : ما اون دوست خسته جهانگردی رو نخواهیم دید ، به شرطی که مجبور نباشیم اون ساحره ای که پوست صورتشو کشیده ببینم . گاهی وقت ها یه دوست رو باید ، روی محراب ازدواج قربانی کرد

حشرات را بکشید
شاید این جذاب ترین بخش وظایف به نظر برسه . همین طور هم هست . تجزیه و تحلیلش نکن ، فقط انجامش بده . معمولاً برای مردها مگس کشی ، اسپری زدن ، له کردن ، لگد کردن ، گیر انداختن ، یا سم دادن به حشرات یا سایر جوندگان کار مهمی نیست . این زمانیه که بی احساسی و شقاوت داشتن به سودت تموم می شه .