نه عزيز من اگه دقت كني متوجه مي شي. تو قسمت قبل هم با هاشون حرف زد و سنگاشونم وا كردن!نقل قول:
واقعاً كه. خنداندن به چه قيمتي؟
Printable View
نه عزيز من اگه دقت كني متوجه مي شي. تو قسمت قبل هم با هاشون حرف زد و سنگاشونم وا كردن!نقل قول:
واقعاً كه. خنداندن به چه قيمتي؟
به این زودی یه 20 قسمتشو از دست دادم:31:
میگم که من توهم زدم یا اینکه این روحه جدی جدی اومده داره دوباره باهاشون زندگی میکنه؟:13:
منظورشون از این چیه؟من اشتباه میکنم یا جدی جدی طرف مرده و روحش داره تو صفا و صمیمیت باهاشون زدنگی میکنه؟:31:
ای بابا...فقط به گریه ی پسره رسیدم:13:
کسی ندید که بگه این چرا گریه میکرد؟باباهه چی گفت بهش؟:13:
نه بابا آقا دوباره زنده شده و برگشته به زندگی وکلا یه آدم دیگه شده خیلی خوب شده .کارش حرف نداره.:31:نقل قول:
---------- Post added at 10:37 AM ---------- Previous post was at 10:36 AM ----------
گریه کدوم پسره را میگی؟ایرج؟نقل قول:
نقل قول:
نه بابا آقا دوباره زنده شده و برگشته به زندگی وکلا یه آدم دیگه شده خیلی خوب شده .کارش حرف نداره. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مگه مبشه دوباره زنده بشه؟مگه نذاشته بودنش تو قبر؟یعنی از قبر در اومده؟
نه ظفر...پس اون یکی زن حاجی.....نقل قول:
گریه کدوم پسره را میگی؟ایرج؟
چی گفتن در مورد مادرش که شروع کرد به گریه کردن؟
ظاهرا آمبولانسه تو را ه تصادف میکنه ودر اثر شوکی که به باباهه وارد میشه دوباره زنده میشه.:31:نه هنوز کار به قبر نکشیده بود:31:نقل قول:
ظاهرا این باغبون خونه حاجی بوده که باعث جدایی حاجی از تهمینه شده بوده.ظفر به این موضوع پی برده بود.حاجی داشت دلداریش میداد.داغ دلش تازه شده بود.:13::13: