-
استراكودها چه نوع فسیلهائی هستند؟
رده استراكود (كه گاه به عنوان تخم میگو معروفند، در واقع سخت پوستان كوچكی هستند كه توسط صدفی محصور شدهاند، این صدف دارای دوكفه كیتینی یا آهكی بود. كه در بخش پشتی بدن به یكدیگر لولا شدهاند.استراكودها به ویژه برای تعئین افقهای زیستی چینههای دریائی و قارهای در مقیاس محلی یا منطقهای مفید هستند.
منبع :
آفتاب
-
اگر زمین اندکی ترمز کند
سرچشمه انرژی کشندهای دریایی ( جزر و مد ) که ایستگاه های برق کشندی را تغذیه می کنند، بر خلاف آنچه گمان می رود، ماه نیست ؛ بلکه چرخش زمین است . همین چرخش زمین است که دریاها و اقیانوسها را ، گاه به طرف ماه می کشاند و گاه از آن دور می کند.
انسان از چه انرژیهایی که استفاده نمی کند؟ در این جا ، هم انرژی واکنشهای هسته ای وجود دارد، هم انرژی کهنه و مهربان آبشار و هم ( با کمال تاسف ) ساده ترین آنها ؛ یعنی انرژی شیمیایی سوخت و به راستی، دانشمندان شب و روز در تلاشند تا سیاهه سرچشمه های انرژی را درازتر کنند و در این راه ، از به کار گرفتن نیرو و تخیل خود، به هر میزان که لازم باشد ، دریغ ندارند. در میان طرحهایی که برای دستگاه های تولید انرژی در آینده وجود دارد، از جمله به دستگاه هایی بر می خوریم که باید از نیروی موجهای دریا یا انرژی آتشفشانهای فعال استفاده شود. با وجود این ، سرچشمه عظیمی از انرژی وجود دارد که به ظاهر ، تا کنون توجه پژوهشگران را به خود جلب نکرده است ، و آن ، انرژی سیاره زمین است که بی وقفه حرکت می کند ؛ گوی چرخان و عظیمی که میلیاردها سال پیش ، به چرخش درآمده است. البته ، هم اکنون هم ، انسان از انرژی ناشی از چرخش زمین استفاده می کند.
سرچشمه انرژی کشندهای دریایی ( جزر و مد ) که ایستگاه های برق کشندی را تغذیه می کنند، بر خلاف آنچه گمان می رود، ماه نیست ؛ بلکه چرخش زمین است . همین چرخش زمین است که دریاها و اقیانوسها را ، گاه به طرف ماه می کشاند و گاه از آن دور می کند. ولی استفاده ای که امروز از انرژی کشندهای دریایی می شود، بسیار اندک است . تازه ، اگر تمامی انرژی را که گوی چرخان زمین در زمینه کشندها از دست می دهد در نظر بگیریم ، بازهم بخش بسیار کوچکی از ذخیره حرکتی آن را به حساب آورده ایم. انرژیی که به دلیل چرخش زمین ذخیره می شود، چنان عظیم است که بنابر محاسبه ، عددی برابر ژول ، تقریبا برابر کیلو وات ساعت را نشان می دهد. برای این که بهتر به اندازه این عدد پی ببرید، یادآوری می کنیم که تولید انرژی برق در سراسر جهان ، نزدیک به کیلو وات ساعت در سال است؛ یعنی انرژی چرخشی زمین تقریبا ۲۰ میلیارد برابر مصرف انرژی یک سال در تمامی کره زمین است. به زبان دیگر ، اگر نیاز آدمی را به انرژی ، در سطح امروزی آن در نظر بگیریم ، آنچه در گوی چرخان زمین نهفته شده است ، برای مصرف ۲۰ میلیارد سال کافی است .درست است اگر تمام انرژی چرخشی زمین را از آن بگیریم ، آن وقت حرکت زمین دور محور خود قطع می شود و البته ، منجر به ویرانی نظام حرارتی سیاره ما می شود؛ شب و روز به جای هر ۱۲ ساعت یک بار ، هر ۶ ماه یک بار ( به حساب گردش زمین به دور خورشید ) به دنبال هم می آید ، وضع آب و هوا به کلی تغییر می کند و جانوران و گیاهان در شرایطی غیر عادی قرار می گیرند؛ و البته نمی توان پیش بینی کرد این وضع ، چه پایانی دارد.
بنابراین نباید بیش از اندازه طمعکار باشیم که زمین را به طور کامل از چرخش به دور محور خود بازداریم. اگر تنها بتوانیم سرعت حرکت دورانی زمین را یک درصد کم کنیم ، آن وقت می توانیم انرژی آزاد شده ناشی از آن را ، برای نزدیک به ۴۰۰ میلیون سال، جانشین همه ایستگاههای تولید برق کنونی کنیم ، و مثلی معروف می گوید: این ، از سر ما هم زیاد است . ولی باید گفت ، مانع بسیار بزرگی در راه استفاده از این سرچشمه انرژی وجود دارد. موضوع این است که برای کند تر کردن چرخش زمین ، باید از جسمی استفاده کرد که بیرون از زمین باشد. انجام دادن این کار، وقتی در سیاره خودمان هستیم ، درست مثل این است که بخواهیم از موهای خودمان بالا برویم . بسیار خوب ، ولی چرا کم کردن سرعت چرخش زمین را از فضای کیهانی انجام نمی دهند؟ می توان برای نمونه ، در فضا ایستگاه تولید برقی ساخت که بخش متحرک ، یعنی موتور آن ، سیاره زمین باشد. و آیا نمی توان این دستگاه را ، بر سطح همسفر طبیعی ما ، یعنی ماه درست کرد؟ و اما خود ماه ، آیا نمی توان از انرژی ماه استفاده کرد ؟
محاسبه نشان می دهد که انرژی جنبشی ماه، ضمن چرخش در مدار خود ، تقریبا ۲۰ بار کمتر از انرژی دوران زمین است ؛ یعنی ماه می تواند برای نزدیک به یک میلیارد سال ، انرژی لازم را برای ما تهیه کند. مساله را به ترتیب دیگری هم می توان طرح کرد؛ ماه دارای انرژی پتانسیلی عظیمی است؛ زیرا در ارتفاع بسیار بالایی نسبت به زمین قرار دارد. آیا نمی شود دستگاهی ساخت که به یاری آن ، ضمن پایین آوردن ماه ، از انرژی پتانسیلی آن استفاده کرد؟ حتی لازم نیست تمام ماه را پایین بیاوریم و بخش کوچکی از آن برای ما کافی است . شاید بتوانیم برنامه ای افسانه ای بریزیم ؛ جایی در ماه ، یک ماشین عظیم کار می کند و با جدا کردن قطعه های بزرگی از آن ، آنها را به طرف زمین می اندازد. آن وقت در این جا روی زمین ، آنها را می گیرند و از انرژی جنبشی ذخیره شده در آنها استفاده می کنند. ولی جدا کردن قطعه هایی از ماه ، کار بسیار دشواری است .
آیا می توان از انرژی حرکتی ماه یا زمین ، با وسیله ساده تری استفاده کرد؟ برای نمونه ، روی این جسمهای آسمانی و در فضای کیهانی ، مغناطیسها و قرقره های عظیمی ساخت؟ خوب، سرانجام چه پیشنهاد مشخصی می توان داد؟ بی تردید تنها یکی ؛ پژوهشگری که می خواهد از انرژی جنبشی یا پتانسیلی که در جسمهای آسمانی ذخیره شده است ، استفاده کند ، باید همچون ارشمیدس بگوید:" به من یک نقطه اتکا بدهید ... ." به ظاهر یک بار دیگر تاریخ تکرار می شود و مساله به همان جایی بر می گردد که در گذشته های دور بود.
روزنامه همشهری
پرویز شهریاری – ب. کوگان
-
-
-
-
ردهبندی مرجانها
تشخیص مرجانهای چهارتیغه ای و ششتیغهای از یكدیگر در میكروفاسیسها غیر ممكن بوده و فقط از نظر شكل ظاهری و ساختمانهای شعاعی و دایروی از یكدیگر قابل تمیز میباشند.
● راسته روگوزا یا تتراكورالها
از راستههای مهم و از بین رفته میباشد و كلیه جنسهای آن متعلق به دوران پالئوزوئیك است. دارای اسكلت آهكی بوده و به شكل انفرادی و كلنی دیده میشوند .
سطح خارجی اسكلت آنها به دلیل چین خوردگیهای افقی(Rugae) ناهموار بوده و روگوزا نامیده میشوند. صفحات تابوله(Tabula) و دیساپیمنت(Dissepiment) نیز مشاهده میشوند. در قسمت فوقانی هر كورالیت فرورفتگی فنجانی شكلی مشاهده میشود كه به آن «كالیكس»(Calyx) میگویند.
تابوله صفحات كم و بیش افقی، مقعر یا محدب است كه تا قسمت مركزی داخل یك پولیپ گسترش دارند.
دیساپیمنت صفحات كم و بیش منحنیشكل كه معمولا در مجاورت دیواره بیرونی كورالیت(Epitheca) واقع شدهاند.
روگوزا ابتدا دارای شش سپتای اولیه(اصلی) میباشد و سپتاهای بعدی كه تشكیل میشوند، فقط در ۴ نقطه در داخل كورالوم قرار میگیرند و تعداد آنها مضربی از ۴ بوده و نسبت به یك صفحه تقارن دارند، لذا به آنها تتراكورال هم گفته میشود.
زافرانتیس، كلسئولا و لیتوستروشن از جنسهای شاخص تتراكورال میباشند .
● راسته تابولاتا
تمامی جنسهای این راسته به صورت كلنی مشاهده میشوند . صفحات تابولا در آنها گسترش یافته و سپتاها تحلیل رفته میباشند.
منشا مرجانهای تابولا هنوز مشخص نشده است. از اردویسین میانی تا پرمین وجود داشتهاند و بدین ترتیب همزمانی با مرجانهای چهارتیغهای نشان میدهند.
فاوزیتس، میشلینا و هلیولیتس از جنسهای شاخص مرجانهای تابوله میباشند.
● راسته اسكلراكتینا یا هگزاكورالها
مرجانهای منفرد یا كلنی با اسكلت آراگونیتی میباشند. سیكل تشكیل سپتا در آنها شش یا مضربی از شش میباشد. برای اولین بار در تریاس میانی ظاهر شده و یكی از تشكیلدهندههای مهم ریفها در دریاهای مناطق حاره امروزی هستند.
اسكلت هگراكورالها شبیه به تتراكورالها است ولی طرز تشكیل سپتاها در آنها با تتراكورالها متفاوت است.
گونیوپورا، مونتلیوالتیا و مآندرینا از جنسهای شاخص هگزاكورال میباشند.
مرجانهای هگراكورال و تتراكورال اگرچه در بعضی از خصوصیات مورفولوژیكی شبیه به یكدیگر هستند اما اختلافات عمدهای دارند.
در تشكیل سپتاهای تتراكورال بعد از تشكیل سپتای اولیه، سپتاهای بعدی فقط در ۴ نقطه قرار میگیرند، در صورتی كه سپتاهای هگزاكورال نظم و ترتیب شعاعی دارند.
سپتاهای اولیه تشكیل شده، كورالیت را به قسمتهای ۶۰ درجهای تقسیم میكنند و سپتاهای بعدی در سیكلهای منظم ششتایی و سپس مضربی از شش اضافه میشوند.
تشخیص مرجانهای چهارتیغه ای و ششتیغهای از یكدیگر در میكروفاسیسها غیر ممكن بوده و فقط از نظر شكل ظاهری و ساختمانهای شعاعی و دایروی از یكدیگر قابل تمیز میباشند.
تتراكورالها در پرمین فوقانی در حال انقراض بوده و نخستین هگزاكورالها در تریاس میانی ظهور پیدا میكنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
-
bb جون دمت گرم تاپیکت داره رونق میگیره
آقا یه سوال؟
چرا یه آواتار برای خودت نمیزاری نمیزاری
-
شکیل اولیه کره زمین
انفجار منحصر به فرد یک آتشفشان، وحشت حاصل از یک زلزله، منظره بی بدیل یک دره کوهستانی، و خسارت ناشی از یک زمین لغزش موارد متناقضی هستند که ما همواره شاهد آن بر روی کره زمین هستیم.
کره زمین یک جزء بسیار کوچک از کاینات پهناور است، ولی خانه ماست. کره زمین منابع مورد نیاز برای جامعه پیشرفته و عناصر زندگی ما را تامین میکند. بنابراین آگاهی از این سیاره برای ادامه زندگی ما حیاتی است.
پدید آمدن زلزلههای اخیر که حاصل جابجائی در پوسته زمین است، و انفجار مواد مذاب از یک آتشفشان فعال، تنها نمایشگر قسمتهای پایانی از یک پروسه طولانی است که ساختار کنونی کره زمین را بوجود آورده است. پدیدههای زمین شناسی که در داخل زمین اتفاق میافتند تنها در سایه توجه به تاریخچه کره زمین و نحوه تغییرات آن در طول سالیان کهن قابل شناخت است. به همین منظور ابتدا خلاصه ای از پیدایش اولیه کره زمین ارائه میگردد.
کره زمین یکی از 9 سیارهای است که به همراه چندین قمر و تعداد زیادی اجسام کوچکتر به گرد خورشید میگردند. طبیعت منظم و مرتبی که بر منظومه شمسی حاکم است، محققان را به این استنتاج هدایت میکند که زمین و سایر کرات هم زمان با خورشید و از عناصر اولیه یکسانی تشکیل شده باشند. بر اساس فرضیه سحابی[1]، اجسام منظوم شمسی از یک توده بزرگ ابر دوار به نام ابر خورشیدی[2] تکوین یافته است که این توده سحابی غالبا از هیدروژن و هلیم و درصد پایینی از عناصر سنگینتر ترکیب یافته بود.
حدود 5 میلیارد سال پیش، این توده بزرگ ابر از گاز و ذرات ریز بر اساس جاذبه شروع به کشیده شدن به سمت همدیگر کردند. با منقبض شده این ابر مارپیچی بر سرعت چرخش آن افزوده میشد. با گذشت زمان این توده پراکنده تبدیل به یک دیسک صاف با تمرکز مواد در مرکز آن گردید.
همراه با انباشته شدن مواد برای تشکیل کره زمین، اصابت ذرات سحابی با سرعت بالا و زوال عناصر رادیواکتیو باعث افزایش تدریجی دمای کره زمین گردید. این افزایش دما به اندازهای بود که گرمای لازم برای ذوب آهن و نیکل را تامین نمود. پدیده ذوب، حبابهای مایعی از فلزات سنگین ایجاد نمود که به سمت مرکز سیاره زمین فررفتند.
علاوه بر این، در دوره ذوب، تودههای شناوری از سنگ مذاب به سطح کره زمین انتقال یافتند که با استحکام یافتن در سطح کره زمین، پوسته اولیه آن را تشکیل دهند. این مواد سنگی غنی از اکسیژن و عناصر oxygen seeking بخصوص سیلیکون و آلومینیوم و مقدار کمتری کلسیم، سدیم، پتاسیم، آهن و منگزیم بودند. این دوره اولیه تفکیک شیمیایی، سه لایه اساسی داخلی زمین یعنی هسته غنی از آهن، پوسته ابتدائی باریک و بزرگترین لایه زمین به نام گوشته را که بین هسته و پوسته قرار دارد را بوجود آورد.
[1] Nebular hypothesis
[2] Solar nebula
-
كاني شناسي
کانیشناسی یکی از شاخههای زمینشناسی است که به بررسی ویژگیهای شیمیایی، ساختار بلورین و ویژگیهای فیزیکی کانیها میپردازد. پژوهش بر روی فرایندهای پیدایش و نابودی کانیها نیز در گستره بررسیهای این دانش قرار میگیرد. تا سال ۲۰۰۴ میلادی بیش از ۴۰۰۰ گونه کانی توسط انجمن جهانی کانیشناسی (ima) شناسایی شده است. از این تعداد، ۱۵۰ کانی را میتوان جزو کانیهای معمول و ۵۰ کانی را میتوان از کانیهای تا اندازهای کمیاب بهشمار آورد. بقیه آنها کانیهای کمیاب یا بسیار کمیاب هستند.
پیشینه :
سدهها پیش از دستیابی انسان به فلزات و دانش استخراج و مصرف آنها، برخی از سنگها و کانیها مهمترین ابزار دفاعی، زراعی و شکار بشر بشمار میآمدهاند. بشر نخستین، جهت تهیه ابزار سنگی از مواد دارای سختی زیاد همچون سنگ آتشزنه، کوارتزیت، ابسیدین، در کوهی و ... که در محیط زندگیاش فراوان بوده استفاده کرده است. نحوه استفاده و بکارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است که بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرینهسنگی، میانسنگی و نوسنگی تقسیم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود ۴۵۰ سال ق.م، مس بوده است. کانیها اجسامی طبیعی، بلورین، جامد، غیر آلی (معدنی) و همگن هستند که مشخصات فیزیکی ثابت و ترکیب شیمیایی مشخصی دارند. با توجه به همگن بودن شیمیایی کانیها، ترکیب آنها را میتوان بوسیله فرمول نشان داد. با این وجود این فرمول در بسیاری از حالات، منظور عادی شمی را مجسم نمیکند، به این جهت در نگارش آن مفاهیم کریستال و شیمی به مقیاس وسیعی باید منظور گردد. برای معرفی کانیها علاوه بر فرمول آنها، تمام خواص فیزیکی مانند خواص نورانی، الکتریکی، مقاومت، سختی و بالاخره خاصیت بلورشناسی نیز مورد بررسی قرار میگیرد. اساس مطالعه این خواص موضوع کانی شناسی عمومی را تشکیل میدهد.
تاریخچه:
مصریان قدیم شش هزار سال قبل از میلاد در صحرای سینا فیروزه را به خاطر رنگ زیبایش استخراج میکردند. انسانهای دوران نوسنگی، سنگ آتشزنه را که دارای سطح شکست تیز است، به عنوان چاقو و سرنیزه، جهت تراشیدن چوب و تهیه نوک تیز کمان به کار میبرند. علاوه بر تفریت که دارای سطح شکست منحنی شکل است برای تهیه تبر و از سنگ آتشزنه و پیریت جهت تهیه آتش استفاده میکردند. دوره نوسنگی زمانی پایان یافت که انسان توانست در نتیجه آزمودههای گوناگون از مس و قلع آلیاژی به نام مفرغ یا برنز تهیه کند. در طی عهد برنز بشر قرنها تجربه اندوخت تا سرانجام حدود ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به کشف و تهیه آهن توفیق یافت. به روایت دیگر حدود ۲۷۰۰ سال قبل عصر مفرغ آغاز شد که در این عصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه مینموده است. حدود ۳۰۰۰ سال پ.م مصریها از ذوب سیلیس، شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چینها در فسیلها از کائولن ابزار چینی میساختهاند. در طول تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگی شکل گیری، جنس، ساختمان و سایر خصوصیات کانیها بدست آمده است.
سیر تحولی و رشد:
در باخترزمین اینگونه ادعا میشود که یونانیها نخستین ملتی بودند که جنبه علمی کانیها را بررسی کردند مثل تالس ملطی که ۴۸۵ سال پیش از میلاد به خاصیت کهربایی کانیها اشاره کرده و تمیش تکلس (۵۲۷-۵۴۹ ق.م) که دست به استخراج معادن زد. یک کتاب سنگشناسی که به ارسطو (۳۲۲-۳۸۴ ق.م) نسبت میدادند بعدها معلوم شد که در سده هشتم نوشته شده، ولی کتابی از شاگردش یتوفر است (۲۸۸-۳۷۲ ق.م) بجا مانده بنام "راجع به سنگها" که شاید بتوان گفت اولین کتاب علمی کانی شناسی است. کتاب با ارزش دیگری که بعدها نوشته شد بوسیله پزشک رومی جالینوس (۲۰۱-۱۱۳ م) بود. اثر دانشمند بزرگ ایرانی، ابوعلی سینا (۱۰۳۷-۹۷۰) تحت عنوان "درباره کانیها" را شاید بتوان گفت اولین کتابی است که کانیها را بطور سامانمند به چهار دسته تقسیم کرده است. از اروپاییان از کانی شناس آلمانی آلبرت فون بول (۲۸۰-۱۱۹ م) یاد میکنیم این شخص که به ماگنوس معروف است دارای پنج جلد کتاب از زمینه کانی شناسی است. از دو شخصیت دیگر آلمانی به نامهای باسیلوس والنتین و آگریکولا (۱۶۲۳-۱۵۵۵) یاد میکنیم که شخص اخیر بعدها به پدر هواشناسی معروف گشت. آخرین شخصی که کانیها را از نظر ظاهری پژوهید، کانی شناس روسی لموسوف (۱۷۱۱-۱۷۶۵) بود. در سال ۱۶۶۹ یک دانشمند دانمارکی به نام نیلس استنسن قانون ثابت بودن زوایا را کشف کرد. در همین سال شخص دیگری به نام اراسموس بارتولینوس موفق به کلسیت گردید. قانون پارامتر وایس آلمانی در دهه دوم سده بیستم وضع کرد. در سال ۱۸۳۰ هسل ۳۲ کلاسه را ثابت کرد، پس از آن با بهرهگیری از محاسبات ریاضی فدروف روسی و شنفلیس آلمانی ۲۳۰ شبکه فضایی را ثابت کردند. با کشف اشعه ایکس بوسیله رنتگن، تحول عظیمی در کانی شناسی بوجود آمد بدینوسیله برای اولین مرتبه ماکس فون لاوه موفق به بررسی ساختمان داخلی بلور گردید. بعد از اینکه استفاده از پرتو ایکس در کانی شناسی نشان داده شد، براگ در سال ۱۹۱۳ اولین ساختمان یعنی شبکه نمک طعام را معرفی نمود.
منبع: سايت آفتاب