-
دیشب زننده تاپیک ، زمان جان @
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رو تو خواب دیدم . سنش حدود 80 سال بود . هر چی بهش میگفتم من befermatooo هستم اما میگفت نمیشناست
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
. تو خواب حالم گرفته شده بود از اینکه اینقدر پیر شده بود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
+
من به قوانین مورفی یا از این دست اعتقاد کامل دارم . اتفاقی که برامون افتاد رو اگه بگم همه اعتقاد پیدا میکنن اما نمیتونم ماجرایی که اتفاق افتاد رو بگم :n40:
-
حوصلم نذاشت بخونم...
فقط میدونم تصمیمات ما آدمها تصادفی نیستن ولی حوادث بله...
پس اگه یکی یه روزی میخواستتون الانه نه...تعجب نکنید نه حالشو بپرسید نه فکر کنید حتما خبری شده
گاهی یه چیزی رو خیلی میخوای گاهی همون چیز رو دیگه اصلا نمیخوای و حتی شبه اشم بهت نزدیک شه میخوای بزنی به له ایش تا برسه به اصلش...
راستی قبلاها یکی و میخواستم هرچی میخواستم بهش نزدیک شم دورتر میشد فکر میکردم ناز میکنه حالا که خودم هم همین حس فرار و طرد کردن افراد رو تجربه میکنم به این نتیجه رسیدم اصلا بنده خدا منو نمیخواست:n06:
-
تو این چند روز این قوانین مورفی هر چی که هستش دست بردار نیستش ... :n34:
خیلی خوب داره مقاومت میکنه ... :n27:
تو این موقعه ها آدم باید صبر و حوصلش رو زیاد کنه ... :n35:
مورفی جون روحت شاد با این قوانین نحست :n02: