ببخشید به قول صدا سیمایی ها من در اون حد نیستم که بخوام...:31:نقل قول:
ولی حالا خارج از شوخی.من 2 تا برداشت متفاوت از این جمله کردم.
1-آزادی مطلق؟و کسب آزادی؟به نظرتون اینا در تناقض نیست؟بزارید یه مثال ساده بزنم.مقابل شما و دوستتون 5000 هزارتومن پول هست!و هردوی شما هم سعی میکنید تا صاحب اون 5000 تومن بشید!خوب کاملآ مشخصه این سعی تا زمانی ادامه داره که شما به اون پول نرسیدید.ولی وقتی اون پول به طور کامل به دستتون بیاد دیگه چه نیازی به سعی کردن هست؟حالا کسی هم که آزادی مطلق داره چه معنی داره که سعی در کسب آزادی کنه؟
2-و اما برداشت دوم!فرض میگریم شما آزادی مطلق داری و هرکاری که دوست داری انجام میدی!با دوستاتون میرید پارک!با توجه به اون آزادی مطلق هرکاری که دوست دارید انجام میدید!داد میکنید،ناسزا میگید،اصلآ شاید هوا گرم بود دوست داشتید لخت بشید!خوب تا اینجا درست!اما اگه خوب فکر کنید میبینید که این آزادی مطلق شما مانع از کسب آزادی دیگران میشه!دیگه یه خانواده که این حق و آزادی رو داره که به پارک بیاد و از زیبایی ها و آرامش آزادی انسانیش استفاده کنه به خاطر شما نمیتونه!
ببخشید خیلی حرف زدم.