اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

آه ... آری... این منم .... اما چه سود

«او» كه در من بود، دیگر، نیست، نیست

می خروشم زیر لب دیوانه وار

او كه در من بود، آخر كیست، كیست؟

زن، زيباست اما از آن زيباتر رد گام هايش بر نوشته‌هاي ماست... وقتي كه رفته است.

نزار قباني

‎‫زندگیم رو به راه است...!

رو به راهی که رفته ای..

رو به راهی که مانده ام....
 ‬

“از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت کار ما بوَد کز ما خدا برگشته است”

اشراق اصفهانی

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چه سخت ..

هم پاییز باشد !

هم ابر باشد !..

هم باران باشد ..!

هم خیابان ِ خیس باشد ..

امـــــا..

نه تـــــو باشی ..

نه دستی برای فشردن باشد !..

نه پایی برای قدم زدن باشد و ..

نه نگاهـــی برای زل زدن......

برف پاک کن ها دست تکان می دهند
بر سه شنبه برف می بارد
دست تکان می دهیم
خداحافظ!
برف پاک کن ها
از روی برف سه شنبه را می روبند
من دست تکان می دهم
نقش تو را پاک می کنم
خداحافظ!
بر جاده ی خالی برف می بارد
و برف پاک کنی دیوانه وار
به این سو و آن سوی جدار گلو می کوبد
در گلویم بر نام تو برف می بارد

دلم که می گیرد
دره ها سقوط می کنند
و سنجاقی از ماه
بر پیراهنم تکرار می شود
چراغ را روشن کن !
تا لبانم گلی ست
تو هیچگاه
پیر نخواهی شد
گیلاس توامان
چراغ را روشن کن
و برای دوباره خواندن
علامتی بگذار!

همه ء جاده ها شکل عبورند
مثل ِ راه ِ نگاه ِ تو
و هوای دلدادگی چه دلگیر!
صدای فاصله می آید
شعله هایی به اتراق می خواندم
تا می آیم بنشینم
رفته ام
همیشه برای دل دیگران ؟
دلم برای من منتظر می ماند.
انتخاب تاوان سنگینی دارد
شاید برای همین است که
ما همواره چشم به راه ِ کسی هستیم
آدمی
جراحت ِ خسته ء منتظر
<در خواب ِ آبی ِ جبرییل
و بشارت ِ موعود >

با درد مینویسم ....

فریادی هستم که به تو نمی رسم

دلم بهانه ی تو را می گیرد .... بی تو تنها و غمگینم

خاطرات زیبایمان را در ذهن تکرار میکنم

خاطراتی که دیگر برای تکرار ان های فرصتی نیست

این جاست که جز حسرت خوردن چاره ای نیست