تجربیاتی که داشتید و می تونه به بقیه توی زندگی کمک کنه اینجا بیان کنید(نقل قول ممنوع)

از روي ظاهر ديگران قضاوت نكنيم. (همش اين رو ميگيم ولي كجاست يك ذره عمل)

دوستان اين آرايشگر محله ي ما هر دفعه من ميرم پيشش به من ميگه "كمتر س*كس كن" (ببخشيد براي اين جمله بي شرمانه)

ميگم آخه چرا اين رو به من ميگي؟ من خودم آدم متعادلي هستم و كاري نمي كنم آخه! آدم هيزي نيستم به جان تو.:n30:

ميگه آره جون خودت از سياه بودن زير چشمات معلومه.

.خب دوستان من چشمام ضعيفه. بخاطر چشمام از سربازي معاف شدم.
به خاطر شغلي هم كه دارم خوابم نامنظم هست و بيشتر شب ها بيدارم.
رفتم دكتر به من ميگه سياهي و گودي زير چشم ربطي به رابطه جنسي نداره.
علتش فشاري است كه عينكت به چشمت مياره و بي خوابي و يك عامل هم وراثت است.


من مي دونم كه فقط اون آرايشگر نيست كه در مورد من اين قضاوت رو كرده و مي دونم كه خيلي ها هستند.

پس در مورد هم قضاوت نكنيم.

شاد باشيد.

چند روز پیش مشهد طوفان شده بود. بارون پرزور و رگبار و رعد برق شدید. یه توصیه دارم همیشه از رعد و برق دوری کنید! چرا؟ داستانی که اون شب برام اتفاق افتاد رو مینویسم!
تازه سرم رو گذاشته بودم و خوابم برده بود. با صدای رعد و برق از خواب پریدم. فهمیدم رعد و برقه. یه فحشی دادم و دوباره سعی کردم بخوابم. داداشم بیدار بود و صدام زد الان که بیدار شدی بیا از پشت پنجره ببین چه خبره. رعد برق های قشنگی میزد. رفتم طبقه پایین پیش مادرم و اینا نشستم گفتم با این سرو صدا خوابم نمیبره. یهو برق رفت. همون طور که نشسته بودیم اومدم پشت پنجره بارون حدود 1 ربع همون طور شدید میومد. کنجکاو شدم که تو کوچه چه خبره . حتما یه 20 سانتی اب جمع شده. مادرم هی میگفت از پشت پنجره بیا اینصرف خطرناکه.( تو دلم میگفتم بیخیال دیگه قرار نیست که از این پشت شیشه کاریم بشه) بعد گفتم میخوام برم ببینم تو کوچه چه خبره. داداشم گفت نرو خطرناکه. گفتم خطر چی نکنه میخواد رعد برق بهم بزنه!( با حالت تند و طعنه امیز)
داداشم که داشت پشت تلفن با خواهرم حرف میزد و مادرم هم حواسش یه همون بود یهویی رفتم بیرون همین که در حیاط رو باز کردم دیدم حدود همون 20 الی 30 سانت اب داره میره. مثل یه رود بود. توی اون سرو صدای بلند رعد. بلند با خودم گفتم......( سانسور شده)..... چه ابی جمع شده. هنوز جمله تو دهنم بود یه رعد زد به تیر چراغ برق که حدودا 10 الی 15 متر باهام فاصله داشت. دقیقا 3 بار صدای انفجار داد. قلبم اومد تو گلوم. اتیشش تا ته کوچه پرت شد( چیزی حدود 30 متر از خود چراغ برق) بدو بدو خودم رو پرت کردم تو حیاط و به سمت خونه رفتم. داداشم رو دیدم که داره کلی فحش بارم میکنه که چرا رفتی؟ چی رو میخوای ببینی؟ مگه دیدن داره؟ به قدری انفجار شدید بود که کل کوچه مث روز روشن شد. داداشم که منو دیده بود گفتش فکر کردم زد به خودت و اتیش گرفتی( دقیقا همین کلمات رو گفت). و ادامه داستان که همش سرزنش و غیره خانواده بود. حالا نکته: من با خودم میگفتم مگه جا قحطه که رعد بخواد به من بزنه اون همه دکل مخابرات و اسکلت نیم کاره ساختمون 5 طبقه و و و ....... گفتم اونا بلند تره اگر هم بخواد بزنه حتما میزنه به همونا. حالا شانس من یکیش خورد کنار دست من. نمیدونم اسمش خوش شانسیه که به من نخورد با اسمش بد شانسیه که کنار من بخوره ، چون هر ساله فقط 22 میلیون در کل دنیا رعد میزنه به زمین حالا شانس من یکیش خورد کنار من! یه رعد به طور میانگین حدود 100 کیلو ولت قدرت داره که با امپر 100 هزار وارد میشه. به عبارتی 1 گیگا وات برق مصرفی شهری.( اینا رو بعدا سرچ کردم که ببینم چه خطری از بیخ گوشم رد شده)
خلاصه همیشه همه چیز رو جدی بگیرین( مخصوصا رعد و برق) و حرف بزرگ تر ها. ببخشید یکم طولانی شد!

سعی کنید تا جایی که امکان داره ، زمانی که عصبانی و یا گرسنه هستید ، برای خرید عمده ( انواع اقلام مصرفی در جاهایی که تنوع در دسترس کالا وجود داره ، مثل انواع هایپرمارکت ها ) اقدام نکنید. عمدتا در این مواقع خرید منطقی انجام نمیدید و وقتی تازه حالتون سر جاش اومد متوجه میشید چقدر هزینه پرداخت کردید برای مواردی که گاها عقلانی نیست ، پشیمون میشید و گاهی هم ممکنه به شدت در تنگنای مالی قرار بگیرید.

__________________________________________________ ___________

نسبت به اطلاعات خودتون حساس باشید ،
صرفا روزی رو تصور کنید که از خواب بلند میشید طبق معمول کامپیوتر رو روشن می کنید و هیچ یک از اطلاعات هارد دسترسی ندارید ، اون وقته که مجبور میشید هزینه های میلیونی برای بازیابی اطلاعاتتون پرداخت کنید
در ساده ترین شکل ممکن در زمان های مشخص اقدام به تهیه بکآپ و Restore Point کنید.
همچنین به میزان کارکرد هاردتون دقت داشته باشید و با نرم افزارهای مانیتورینگ مربوطه ، باقیمانده عمر هارد رو رصد کنید تا به موقع متوجه نزدیک شدن زمان پایان عمر هارد و وجود انواع نقص های احتمالی بشید و بتونید تا دیر نشده اطلاعاتتون رو به هارد جدیدی منتقل کنید.

سلام؛

امشب یه تجربه خیلی خوب کسب کردم. تو مجلس عروسی شرکت کرده بودیم.
دو طایفه غریبه بودن و با فرهنگ های مختلف ...

یکی از طایفه ها میگفت برای ظهور آقا صلوات یکی دیگه میگفت آقا موزیکو پخش کن. چه دعوا و چه جنگ و مرافه ای شد ... !

خلاصه اختلاف فرهنگی معضله! اون رو جدی بگیرید ...

نمیخوام دنبال مقصر بگردم اما طایفه مخالف پای کوبی هم عذادار بودن ولی در کل اون یکی هم دنبال بهانه بود که شر درست کنه ...

حرف اصلیم اینه که ( بدون تلاش برای پیدا کردن درست و غلط ) :

خانواده ای که از حجاب چیزی براشون تعریف نشده، جلوی هر کس و ناکسی برای رقصیدن شرمی ندارن

با خانواده ای که تو مجلس عروسی هم عذادارند و از دین فقط صلوات رو بلدن، کاملا متفاوتن.

پس خواهشا به این نکته دقت کنید تا مثل عروس و داماد مظلوم امشب، بغض کرده و گریان نباشید ....


میبخشید رک گفتم ...

سلام
اگه برای اسباب کشی با باربری قرارداد میبندین , همون اول از مسئول باربری بپرسین اگر کارگرها چیزی رو انداختند و شکست و خسارت وارد شد کی مسئوله ؟ خسارت رو کی پرداخت میکنه ؟
اگه گفت کارگرها باتجربه هستند و کارشون درسته و چیزی خراب نمیشه و خیالتون راحت باشه و از این حرفها , دلتون رو به این حرفها خوش نکنین که باد هواست .
برای یکی از آشناهای بنده همین ماجرا پیش اومد . یکی از کارگرها اجاق گاز 3 ملیونی رو توی پله ها انداخت و درب جلوش داغون شد .
کارگرها گفتند پیش آمد بوده و قضا و قدر
صاحب باربری هم گفت گناه دارند عمداً که نشکستند . اتفاقه دیگه
خلاصه همشون خواستند شونه خالی کنند از مسئولیت خسارت
زنگ زدیم تهران گفتند تعویض شیشه ی شکسته و روکش درب 500,000 تومن
کارگرها میگفتند ما کارگریم !!! و عمداً نشکستیم , صاحب باربری هم قبول نمیکرد
به صاحب باربری گفتیم اینها پول میگیرند که درست کار کنند پس در ازای پولی که میگیرند باید مسئولیت خسارت رو هم قبول کنند
خلاصه کار رو کشوندیم به کلانتری و گفتیم پول کارگری که گاز رو داغون کرده نمیدیم و ازش شکایت کردیم و از صاحب باربری .
با وساطتِ افسر نگهبان 250 تومن از باربری گرفتند و جریان تموم شد.
اگه از همون اول مسئله خسارت احتمالی موقع بار کردن و تخلیه رو با باربری و کارگرها مطرح کنین , دقت و احساس مسئولیتشون در کار خیلی بیشتر میشه و تکلیف خسارتِ احتمالی هم همون اول مشخص میشه
این جریان درس عبرتی شد برای باربری و کارگرها که فکر نکنند کارشون فقط اسباب کشی و پول گرفتنه و خسارت وارد شدن به اثاثیه به اونها ربطی نداره

اگر دیدید کسی با شما نمی سازه و از شما خوشش نمیاد، معمولا تغییر نخواهد کرد و همیشه اینطور خواهد بود، ممکنه در مواقعی که هر دوی شما یک هدف مشترک پیدا میکنید یا بعد از دعواهای شدید کمی نرم بشه اما این حالت زودگذر هست، مثه کف روی آب، بعد از مدتی دوباره برمیگرده به شخصیت و رفتار قبلیش. لذا پشیمان خواهید اگر دچار این توهم بشید که طرف عوض شده و بدتر اینکه اگر بخاطر این توهم خودتون رو کوچیک کنید یا مسایل شخصی تون رو بش بگید

تجربه :

اگر قصد داشتید کارت شتاب از بانکی تهیه کنید .

لطفا برای خرید الکترونیک نظیر خرید شارژ و خرید اینترنتی از فروشگاه ها و ... هیچ وقت از بانک صادرات کارت شتاب نگیرید !!!!!!!! بدترین نوع خدمت رسانی ور بخش

شتاب رو داره . همیشه مختل هست و خطا میده و یا از حساب کسر میشه به حساب طرف واریز نمیشه !!!!!!!!!!!! به سرور متصل نمیشه و دائما خطا پشت سر خطا!!!

بهترین بانک ها برای تهیه کارت شتاب به نظرم به ترتیب این ها هستند :

1- بانک اقتصاد نوین
2- بانک پارسیان
3- بانک ملت

هیچ وقت با این سه بانک در خرید اینترنتی ، خرید شارژ و پرداخت قبض به هیچ عنوان به مشکل برنخوردم ........

یه وقتایی هست که باید مدارک خاصی رو بدست یکی برسونین.
اگه موقع مراجعه ایشون در محل کارشون نبودن
زمان برگشت فرد مورد نظر رو از خودشون جویا بشین( اگه شماره تلفن دارین)


قراره بود مدارکی رو به یکی از دوستان تحویل بدم وقتی رسیدم محل کارش تو اتاق نبود
از همکار اتاق بغلی پرسیدم کی میان؟ گفت یکی دو ساعت بعد
چون عجله داشتم باهاشون تماس گرفتم ببینم کی میاد
گفت که تو سالن هستم و الان میام
( این واسه وقت هایی هست که همکار بدون اطلاع دقیق جواب میده)

وقتی پزشک براتون نسخه مینویسه حتما بگین که Brand Name و اسم شرکت داروها رو توی نسخه تون بنویسه تا داروخانه نتونه به جای دارو، داروی مشابه بهتون بده. وقتی داروی مشابه میده و پزشکتونم قبولش نمیکنه و داروخونه هم تعویضش نمیکنه(مخصوصا اگه با دفترچه خریده باشینش) خیلی ضرر میکنین. جالبه بدونین اون چند هزار تومن حق فنی که داروخونه میگیره به خاطر همین تطابق دارو با داروی تجویز شده و ... هست.
وقتی پزشک براتون پاراکلینیک درخواست میکنه حتما حواستون باشه که اون مرکزی که قراره خدمات رو بهتون ارائه کنه چیز اضافه ای انجام نده چون بیمه تقبلش نمیکنه. اخیرا این مراکز یاد گرفتن که چیزهای اضافی در آزمایش خون انجام میدن و پولش رو آزاد مینویسن بهتون میدن. یکی از نشانه های این کار اینه که فاکتور بهتون صادر ننمیکنن و فقط رسید پول رو میدن بهتون. حتما بگین که باید فاکتور داده بشه بهتون و مبلغ بیمه و فرانشیز و ... مشخص بشه ( بگین که ادارتون گفته یا بیمه خواسته که بیارین .... )
مورد داشتیم پزشک براش آزمایش CBC و قند خون و تری گلسیرید و چندتا چیز دیگه نوشته بوده ولی آزمایشاه سرخود برداشته بوده آزمایش هورمون های کبد بهش اضافه کرده بوده و یه 30 تومنی بیشتر پول گرفته بوده :n04: پزشک هم هرچی فکر میکرده نمیفهمیده برای چی آزمایش هورمون های کبد رو نوشته تا اینکه از روی برگه دفترچه مخصوص پزشک نگاه کرده دیده که اصلا همچین چیزی تجویز نکرده !

سعی کنید تا حد امکان روی حرف کسی که بهتون قول کمک کردن میده (رو هوا) حساب نکنید. خصوصا تو کارهای اداری و موارد مشابه اون. مثلا فلان نامه رو برات می‌گیرم، تو برو بسپار به من، رو من حساب کن، این رو من برات ردیف میکنم یا می‌رسونم به فلانی و... تجربه به من نشون داده وقتی تو این موارد منتظری که کاری برات انجام بدن فقط منتظری، کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.