سنگ قبرم
بروی سنگ قبرم، سر راه عبورت
بخوان شعری که گفته شد به احترام حضورت
اسمتو این جا همشیه پیشه دلم مهمان است
چشمان منو دل اینجا همیشه،به یادت گریان است
اگر چه سال در گذرو، بهار هم هست
در یادت، دلم با باغ و گلستان هم بیابان است
زخم خورده ام بد ، خیلی خیلی ناجور
از این مردم بی احساس و چشم و دل کور
نشسته ام این گوشه تنها،گرفته ام ماتم
که تا کی بماند دلم با غصه و غم
به کجا دلی که به یادت خون نباشد
حتی یک جفت چشم که براهت تر نباشد
عجب حال و رزوی داشت این مردن من
طنین اندازدو جهان شد، برایت،صدای خواستن من
امير هاشم پرناب