-
هیچ وقت کسی رو به خاطر استعداد کمش توی یادگیری با پوزخند و نگاه های عاقل اندر سفیه و عصبانیت و.. مسخره نکنید
و حداقل توی کلام بهش نگید چقدر دیر یاد می گیری و خنگی و از این حرفا..
ناامیدش نکنید. خودش می فهمه توی یادگیری کند هست و با این کارتون فقط دلخورش می کنید و اون آدم پیش خودش خودشو می بازه..
من خودم توی اکثر کارها نسبت به بقیه خیلی سریع بودم و طبق تست های هوشی که گرفته بودم فکر می کردم به خاطر هوش بالام هر چیزی دیگه ای رو هم سریع و توی کمترین زمان یاد می گیرم.. مغرور به هوشم نبودم ولی شکی هم بهش نداشتم ..
بعد وقتی می خواستم به کسی چیزی رو یاد بدم و چند بار توضیح می دادم و طرف متوجه نمیشد (متاسفانه) توی دلم ازش ناامید میشدم و حتی بعضی وقتام مودبانه و غیرمودبانه تو روش می گفتم مگه انقدر فهمش سخته و... :(
اما الان به عنوان مثال توی رانندگی می بینم سرعت یادگیری متوسط و شایدم کندی دارم و الان می فهمم وقتی یکی دست کمت می گیره یا مثل خنگا باهات رفتار می کنه چه حس بدی به آدم دست میده و چقدر اعتماد به نفس و شخصیت طرفت رو حتی با یه نگاه معنی دار یا صدای بی حوصله و خسته، میتونی بشکونی..
من کسایی رو میشناسم که دیپلم ندارن یا حتی شوخی های روزمره رو نمیگیرن ولی خیلی سریع تر و بهتر از من رانندگی رو یاد گرفتن..
ما چند جور هوش داریم و باعث میشه مثلا هوش ریاضی داشته باشیم ولی توی یاد گرفتن زبان دوم یا ورزش ضعیف عمل کنیم..
می خوام بگم لزوما هوش بالا ، تضمین کننده موفقیت و پیشرفت سریع توی همه زمینه ها نیست.
و مهم تر اینکه اگه کسی توی یه زمینه دیر یاد میگیره ، تمام شخصیت و هوشش رو زیر سوال نبرید.
شاید جراح خوبی باشه ولی نتونه با یه گوشی جدید کار کنه اما نباید به این دلیل مسخره شه.
یا مثلا به یه بزرگتر می خوای یه چیز کوچیک مثل کار با مایکروفر رو یاد بدی ولی اون اصلا یاد نمیگیره. بعد پیش خودت میگی چرا انقدر خنگه، غافل از اینکه شاید مثلا خیاط ماهریه و تو هم عمرا بتونی مثل اون لباس بدوزی...
شاید مغزت خوب کار کنه ولی ممکنه جسمت یاری نکنه..
هر کی یه چیزو زود یاد میگیره یه چیزو دیر. دیگه کسی رو دست کم نگیریم و اگه کمکش نمی کنیم تحقیرش هم نکنیم.
شاید ما هم یه نقطه ضعف داشته باشیم که چون هنوز موقعیتش پیش نیومده خودمون هم ازش بی خبر باشیم..
مثلا اینایی که از رابطه زن و شوهری اطرافیانشون ایراد می گیرن یا از طرز تربیت بچه همسایه، بعد خودش توی همون شرایط که قرار می گیره حسابی خراب میکنه..
انقد به خودمون مطمئن نباشیم و یا حداقل انقدر عیب دیگران رو دور از خودمون نبینیم. هیشکی کامل نیست. بیشترم با خودم هستم
یه تجربه دیگه هم اینکه:
یه چسب زخم و یه سنجاق قفلی کوچیک توی کیف داشته باشید. نگید اینا مال مامان هاست. لازم میشه.
پول هم نقدی حداقل 20 تومن همراه داشته باشید. خیلی جاها دستگاه پز دارن ولی ممکنه اونروز سیستم قطع باشه و کارت نکشه.. خیلی وقتا شده گفتم فلان مقدار پول بسه دیگه کارت نبرم بعد یه ضرورتی پیش اومده مثل گشنگی:n02: یا یکی بهم زنگ زده فلان چیزو اومدنی بخر دیدم پولم کمه نتونستم بخرم! یا رفتیم جایی همه کارت همراهشون اورده بودن واسه نداشتن دو هزار تومن پول نقد فکر کرده بودن دروغ میگیم پولشونو ندیم..
پول چیز خوبیه، هر چقدر می تونید دم دست و توی کیف بزارید چون نمیشه از هر کسی قرض گرفت.
-
نشسته بودیم تو مغازه یکی از دوستان که یه مرد خیلی چاق وارد شد, کارش رو انجام داد و رفت، بعد از رفتنش یکی از بچه ها به شوخی از صاحب مغازه که دوستمون بود پرسید این خرسه کی بود! دوستمون هم گفت بابای همین توله خرسی که روبروت نشسته (خودش)!
نتیجه، تا میتونید کسی رو مسخره نکنید که ممکنه این بلا سرتون بیاد ...
-
تجربه من نیست اما مواظب باشین دچارش نشین
هرکی زیادی گرگ بازی در بیاره
آخرش یه زن گرگی تر از خودش گیرش میاد
بچه هاشم که دیگه گرگ زاده می شه
اینجوری می شه یه روزی می رسه
که گرگ مامانی هاش بزرگ میشن
خودش و زنش رو درسته می خورن...
حالا خدا کنه بخورن بلای دیگه ای سرشون نیارن...
البته اگه تا اون موقع زنشون اونا رو نخورده باشه
حالا هی گرگ بازی دربیارین من بهتون اخطار دادم
-
سلام
روش استفاده از محافظ پلاستیکی ریموت کنترل
ابتدا اگر باتریهای کنترل ضعیف هست اونها رو تعویض یا اگر قابل شارژ هست شارژ کنین
بعدش کنترل رو با سر واردِ کیسه کنین یعنی لامپِ سرِ کنترل داخل کیسه باشه
کیسه باید حدوداً 4 سانت بلندتر از کنترل باشه . پس اگر خیلی بلند هست اضافه ش رو کاملاً مستقیم ببُرین با تیغ موکت بری یا قیچی تیز .
تهِ کیسه رو با فندک یا کبریت از فاصله ی 3 سانتی برای دو سه ثانیه گرم کنین ( شاید لازم باشه بیشتر گرم کنین )
باید تهِ کیسه خوب داغ بشه و بعدش سریعاً با دو انگشت , لبه های کیسه رو به هم فشار بدین تا به هم جوش بخوره و کاملاً بسته بشه
اگر همه جاش جوش نخورده پس دوباره گرمش کنین و فشار بدین تا کاملاً بسته بشه و به این صورت دربیاد
بعدش باید کنترول رو در وسط کیسه قرار بدین بطوریکه لامپش کاملاً چسبیده باشه به تهِ کیسه و از دو طرف هم فاصله اش به یک اندازه باشه . درست مثل عکسهای بالائی
حالا با یک دست نگهش دارین تا توی کیسه تکون نخوره از جاش و با دست دیگه باید با سشوار یا روی شعله ی گاز از فاصله ی دور بغلهاش رو حرارت بدین تا جمع بشه و بچسبه به کنترل .
گرم کردن باید یکنواخت باشه تا یک جا شل یک جا سفت نشه . بلکه در همه جا به یک اندازه کشیده بشه .
تهِ کیسه رو هم که قبلاً جوش دادین باید به همین روش گرم بشه تا بچسبه به کنترل
اگر بیش از حد کیسه رو گرم کنین باعث میشه اونقدر محکم کشیده بشه که بعضی از دکمه ها رو فشار میده پائین و دیگه راهی ندارین جز اینکه کیسه رو پاره کنین بندازین دور و دوباره روکش کنین
شش تا از این کیسه ها 1000 تومن هست پس اگر یکی دو تاش رو خراب کنین تا قِلِقش دستتون بیاد اهمیتِ چندانی نداره .
سعی کنین روی دکمه ها کمتر حرارت ببینه وگرنه ممکنه چروک بشه و کمی بد دست میشه . اما پشتش رو میتونین حرارت بدین اگر لازم شد .
اگر موقع فشار دادن دکمه ها چِرِق چرق صدا میده علتش شل بودنش هست و باید کمی بیشتر حرارتش بدین تا مثل پوست دُمبَک کشیده بشه .
دستِ آخِر این شکلی میشه
این محافظ از کثیف شدن و خیس شدن و جرم گرفتن و آبگوشتی شدن !!!! کنترل جلوگیری میکنه و حتی اگر توی آب هم بیافته صدمه نمیبینه .
موقع فشار دادنِ دکمه ها با ناخن فشار ندین تا دوامش بیشتر بشه و تا زمانِ تعویض باطریِها از کنترل محافظت میکنه
وقتی باتریها ضعیف میشه میتونین با یک تیغ دور درب باتریها رو ببُرین و باتریها رو عوض کنین
میتونین هم کیسه رو بندازین دور و دوباره روکش کنترل رو کنین
بنده اولین بار این کیسه ها رو از یک دستفروش توی متروی تهران خریدم و دیدم چقدر مفید هست .
چیزهایِ به درد بخور دیگه ای هم ازشون خریده ام مثل کفیِ کفش
حالا دیگه هر جا دستفروش میبینم , یه نگاه میندازم ببینم چی داره و بی تفاوت از کنارش رد نمیشم .
-
اگر مجرد هستید (چه دختر چه پسر) سعی کنید اگر از اقوام نزدیکتان بچه دار شدند، برای کمک کردن و در حقیقت تجربه پیدا کردن در زمینه بچهداشتن و بچهداری حتماً پیش آنها بروید!
من تا قبل از اینکه در حال و هوای بچهداری قرار بگیرم فکر میکردم خانمهای خانهدار کار خاصی غیر از خرج کردن پول شوهرشان انجام نمیدهند و مرد میره بیرون خونه کار میکنه تا خانم بخوره و بخوابه و خرج کنه ولی حالا نظرم کاملاً تغییر کرده!
کاری که یک زن در خانه برای نگهداری نوزادش انجام میده یک کار تقریباً 24 ساعته است بخصوص در دو سال اول بچه داری!
بچه یا شیر میخواد یا باید راهش ببری تا آروغش را بزنه یا خیس کرده و احتیاج به عوض شدن داره یا پی پی کرده (و باید خوشحال بشی که این کار را کرده چون گاهی اوقات یبوست میگیره و دلدرد داره و مرتب گریه میکنه و درست غذا نمیخوره!) و یا احتیارج به شستن داره یا خسته و کسل شده و احتیاج به راه بردن داره یا لثهاش درد میکنه چون میخواد دندان دربیاره و ...
وقتی هم میخوابه (که اون هم راحت نیست و باید همه کارهایش راانجام داده باشی و سعی کنی که بخوابد!) باید هر چند دقیقه یکبار بهش سر بزنی که پارچه را روی دهان خودش نکشیده باشه یا خودش را بین بالشت و زیراندازش گیر نیانداخته باشه! و ...
بچه شیرینه ولی یک مادر 24 ساعته میخواد و یک پدر که آسایش و آرامش مادر را فراهم کنه و در روز چند ساعتی هم کمک مادر کنه (چون مادر باید هر یک 1.5 ساعت هم شبها از خواب بیدار بشه و به بچه شیر بدهد و پوشکش را عوض کنه و این بیدار شدنها و خواب چند تیکه شبانه آن هم در طی چند ماه حسابی خسته و عصبیاش میکنه!)
همه این کارها را هم باید با مهربانی و حوصله انجام دهند وگرنه باعث مشکلات زیادی در شخصیت بچه میشه و در طول عمرش، اون مشکلات را به همراهش داره!
اون پولی که مرد ماهانه به همسرش میده در مقابل این زحمات 24 ساعته خیلی کمه و اصلاً جبران زحمات اون را نمیکنه!
-
هیچ وقت سوالی که دوست ندارید جوابش رو بدونید نپرسید...
-
سلام دوستان. وقتی قبل از خروج از تاکسی ، چک کنید که تموم وسایلتون رو بردارید ! چند وقت پیش با راننده اینقدر گرم صحبت بودم که موقع پیاده شدن ، کلاه یادگاریم رو جا گذاشتم.
-
زمان استفاده از اینترنت جی پی ار اس و هوشمند مبایل دقت زیادی بکنید. من شاید حداکثر 7 روز اونم روزی حداکثر50 مگا بایت ازش استفاده کردم. الان قبض مبایلم 6 برابر امده. ریزمکالماتم دراوردم .چیزی سر در نیاوردم . سرعتشم افتضاح بود و مدام قطع می شد. حرومشون باشه.
-
از تجربه من هر چیزی در این دنیا بازتاب داره.
نامردی کنه در حقت نامردی میشه. مال کسی رو بخوری مالت رو می خورن.دل کسیرو بشکنی دلت رو میشکنن.حال کسی رو بگیری حالت رو میگیرن.
-
تا میتونید بکاپ بگیرید! فقط بکاپ بگیرید! حتی از نفس کشیدنتان هم بکاپ بگیرید!!! :دی
دیروز ظهر حواسم نبود ناخواسته سایتی رو که یک ماه و نیم براش زحمت کشیده بودم در یک چشم بهم زدن با کلیه اطلاعات داخلش به باد دادم! :n04: تا یه ساعت گنگ بودم... باورم نمیشد چه کردم. متاسفانه بکاپم قدیمی بود و چندی از اطلاعات رو نداشت! ولی خوشبختانه دیتابیس و پوشه محتویات سالم بودن و با چند ترفند و قرار دادن بخشی از بکاپ قدیمی تونستم سایتو دوباره مثل روز اولش کنم. ولی استرسی که بهم وارد شد خیلیییییییی وحشتناک بود! :n37: آخه سایت تا 95% رفته بود و عملا تحویل کارفرما شده بود و اونم داشت اطلاعات میریخت...
حالا یه بکاپ جدید باید بگیرم که شامل همه اطلاعات تازه باشه که اگر مشکلی پیش اومد بشه سریع تر و بی دردسر تر درستش کرد :n25:
خلاصه گرفتن پشتیبان (بکاپ) برای هر کاری که با کامپیوتر انجام میدید هیچگاه فراموش نشه...