به این می گن مچی که گرفته می شه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
--------------------
رفتي آخرش ، مي دونم زندگي همش دو روزه
توي اين دو روز دنيا دل من فقط مي سوزه
Printable View
به این می گن مچی که گرفته می شه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
--------------------
رفتي آخرش ، مي دونم زندگي همش دو روزه
توي اين دو روز دنيا دل من فقط مي سوزه
هرگز نخوستم تو رو با كسي قسمت بكنم
بگم فقط مال مني به تو جسارت بكنم
ماندم تنها،
با لاک پشت، کور زندگیم.
که شبانه با رؤیای زیبای آمدنش،
به درازای عمرش به خواب می رود.
لاک پشتی که جز رفتن هنری ندارد.
روزدگر چو بگشود درب مغازۀ خود// تاباردیگرازسر گیرد ادامۀ کار
انداخت پاره سنگی درکفۀ ترازو// تاچَربد آن چه رااو خواهد فروخت این بار
رفتي بي تو تمام خاطره هام مرد.
حال چه كنم با اين دل پريشان كه با رفتنت همه شورش مرد ؟
دریا همیشه زیباست.
گذشت مثل باد پاییزی،
مثل پاییزی که در سرمای زمستان گم می شود.
و آرزوی بهار را در امید برگ های ریخته از یاد می برد.
روز رفتنش در هیچ تقویمی ورق نخورد.
ثبت نبود تا ورق بخورد.
آرام و بی صدا رفت. ...
آنقدر آرام که صدای شکستن قلبم را هم نشنید.
رفت بی اعتنا به آرزوهای بلندم.
گفته بود که در کنارم می ماند،
هر جا که باشم.
ما ز بالاييم و بالا ميرويم
ما زدرياييم و دريا مي رويم
من ماندم و جای خالی یک صدا، یک نگاه،
یک بودن و دیگر هیچ. ...
با کوله باری از حسرت ماندنش
مونيكا خانم شما 24 ساعته كانكتي من كه كم اوردم هر وقت پست دادم اينجا 1 دقيقه بعد جواب دادي . عجيبه ها
شكر نعمت چگونه گذارم
كه زور مردم ازاري ندارم .
اگه ناراحتی مشکله خودته [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اینه دیگه.بیخود نیست که رامبد جلویه من پرچمه سیفید تکون داد آقا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-------------------
من مانده ام با دنیایی از واژه ها،
واژه هایی که از درون بی معنی شده اند،
پلاسیده اند.
واژه هایی که هر لحظه راه نفس کشیدن را بند می آورند.
آه! که این لاک پشت، کور زندگیم،
چه کُند می رود!
از دور صدای آشنای دوست می آید که:
« اگر او رفت!
اما....
خدا هست در همین نزدیکی،
نزدیک تمام، های نفس های تو
زندگی هنوز جریان دارد به زیبایی
لبخند یک کودک،
یک عشق ...»