[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
حق با جباری بود نه فردوسی پور
عادل فردوسی پور در برنامه نود این هفته، در گفتگو با مجتبی جباری، هنگامی که بحث فشار جباری بر مدیریت تیم استقلال برای دریافت دستمزدش مطرح شد، سئوالاتی انتقادی از جباری پرسید که حاکی از نگرشی سنتی و غیرحرفه ای بود.
جان کلام فردوسی پور در پرسش های انتقادی اش از جباری، این بود که بازیکن یک تیم بزرگ پرطرفدار که محبوبیت و موقعیت اجتماعی چشمگیری دارد، در صورتی که دستمزدش هم با تاخیر پرداخت شود، باید این وضع نامطلوب را به عشق فوتبال و هواداران پرشور فوتبال در ایران، تحمل کند؛ چرا که چنین بازیکنی از برکت فوتبال به موقعیتی رسیده است که بسیاری از مردم از آن بی بهره اند.
در سخن فردوسی پور البته عنصری از اخلاقگرایی وجود داشت؛ بدین معنا که فردوسی پور به جباری توصیه می کرد رفتاری ایثارگرانه در قبال تیم استقلال و یا هر تیم دیگری که وی در آن بازی می کند داشته باشد.
جباری هم البته با تکیه بر ضرروت عملکرد حرفه ای مدیران فوتبال، نقد فردوسی پور را نپذیرفت و تاکید کرد که وضع نامطلوب در پرداخت دستمزدها، همیشه در فوتبال ایران وجود داشته و اگر بازیکنی حق و حقوقش را به هنگام مطالبه نکند، بعدها باید ماهها و چه بسا سال ها به دنبال دستمزدش بدود.
عادل فردوسی پور در بسیاری از برنامه هایش بر ضرورت حرفه ای شدن فوتبال ایران در تمامی ابعادش تاکید کرده است و حرفه ای شدن ناقص و معوج را یکی از مشکلات فوتبال ایران دانسته است.
فردوسی پور اگر حقیقتاً حامی حرفه ای شدن فوتبال ایران است ( که قطعاً همین طور است )، منطقاً نباید از بازیکنان امروز " مرام و معرفت " سنتی بازیکنان دیروز را مطالبه کند. سال ها پیش بازیکنانی چون حسن حبیبی و همایون بهزادی و ... با خوردن یک وعده غذا در روز، به زمین بازی می شتافتند و اصلا در بند دریافت به موقع دستمزدشان از مدیران تیم هایشان نبودند.
چنین رفتاری قطعاً از عشق ویژه این بازیکنان به ورزش فوتبال برمی خاست اما نتیجه ای جز تشدید مصائب بازیکنان فقیر و بدعادت شدن مدیران غنی در بر نداشت.
فردوسی پور در برنامه نود بارها از وضع نامساعد پیشکسوتان فوتبال ایران شکایت و در این باره گزارش های جانداری تهیه کرده است. چرا اکثر بازیکنان دهه ۶۰ در شرایط معیشتی نامطلوبی زندگی می کنند. قطعا یکی از وضع نامطلوب امروز آنها، همان چیزی است که از نظر فردوسی پور و سایر منتقدان مجتبی جباری، غیرت و عشق به فوتبال نام دارد.
در اوایل دهه ۷۰، باشگاه کشاورز با رقمی هنگفت قصد خرید مجتبی محرمی را داشت ولی محرمی به عشق " علی آقا و پرسپولیس و هوادارنش " قید رفتن به کشاورز را زد و به دستمزد نازلش در پرسپولیس قناعت کرد. اما زمانی که دوران فوتبال محرمی به سر آمد، " عشق دیروز " به کار تسکین " دردهای امروز"ش نیامد.
مجتبی محرمی در آستانه جام جهانی ۲۰۰۶ به فدراسیون فوتبال التماس می کرد که او را به عنوان همراه تیم ملی، روانه آلمان کنند تا بتواند در آن دیار غربت، دخترش را بعد از مدت ها ببیند. اما فدراسیون به خواسته او وقعی ننهاد و محرمی را مغموم و محروم در تهران باقی گذاشت.
اگر محرمی در اوایل دهه ۷۰ عقلانیت بیشتری می داشت، مجبور نبود در سال ۸۵ به راس نشینان فدراسیون فوتبال التماس کند تا چنان لطفی در حق او بکنند. او نه به کشاورز رفت و نه مدیران پرسپولیس را به خاطر مشکلات معیشتی اش تحت فشار گذاشت؟ چرا؟ به خاطر همان چیزی که فردوسی پور در گفتگو با جباری آن را " عشق به فوتبال و هواداران فوتبال " می نامید.
جامعه امروز ایران جامعه ای رو به مدرن شدن همه جانبه است و یکی از لوازم این امر، رشد عقلانیت در تمامی سطوح آن از جمله در سطح اقتصادی است. در این دیار فوتبالیستی که عقلانیت اقتصادی نداشته باشد، فرداروز کلاهش پس معرکه است.
فشار مجتبی جباری بر مدیران استقلال برای دریافت به موقع دستمزدش، رفتاری کاملاً عقلانی و اخلاقی است. او به دنبال حق خودش است و این حق جویی به هیچ وجه مکروه نیست.
عادل فردوسی پور با پیش کشیدن ضرورت رفتارهایی برآمده از منش لوطی گری و " معرفت ورزی " سنتی، ناخواسته کاری می کند که یک انسان ( و در این جا یک فوتبالیست ) بابت مطالبه حقوق بی چون و چرایش، احساس شرمندگی کند.
بر فرض که مجتبی جباری هم مجتبی محرمی دیگری شود. این چه دستاوردی برای او و فوتبال بیمار و پراعوجاج ایران خواهد داشت؟ هیچ.
ایثارکردن " وظیفه " نیست. اگر کسی بخواهد رفتاری ایثارگرانه در قبال تیم فوتبالش داشته باشد، البته مختار است اما حق جویی وظیفه هر انسانی است. یعنی هر انسانی اخلاقاً باید حقوق خودش را مطالبه کند و از این بابت نیز به رفتارش مفتخر باشد.
مجتبی جباری نیز چنین رویکردی در قبال مشتی مدیر " مرفه "سفارشی غیرورزشی داشته است و همین یک دلیل برای تحسین او کافی است.
bordobakht
برای مردی که هیچگاه مشتهایش را گره نکرد
برای مردی که هیچگاه مشتهایش را گره نکرد
روز تولد مظلومی، روز تولد استقلال، روز جاودانگی در دربیها! تلاقی زاد روز مظلومی یک روز پس از آن پیروزی تاریخی در دربی ۷۱ بسیار شگفتانگیز است. پرویز مظلومی دیروز دو بار تولد خود را جشن گرفت
روز تولد مظلومی، روز تولد استقلال، روز جاودانگی در دربیها! تلاقی زاد روز مظلومی یک روز پس از آن پیروزی تاریخی در دربی ۷۱ بسیار شگفتانگیز است.
پرویز مظلومی دیروز دو بار تولد خود را جشن گرفت؛ هم به خاطر اینکه یک سال به سنش افزوده شد و هم به خاطر برد شیرین و خاطرهانگیزش در دربی ۷۱. پرویز حالا نامش در کتاب تاریخ فوتبال و نه تنها درکتاب تاریخ استقلال، حک خواهد شد.
او یگانه مردی است که تاکنون ۳ بار پی در پی توانسته برنده دربی لقب بگیرد؛ از دربی ۶۹ تا دربی ۷۱. آن روز که پرویز مظلومی از علی فتحا...زاده حکم گرفت خیلیها به این انتخاب با شک و تردید مینگریستند.
شاید خود فتحا...زاده هم فکرش را نمیکرد انتخابش فاتح ۳ دربی پی در پی بشود و پرویز مظلومی اینچنین میان هواداران تیمش اسطوره گردد. بله! حالا مظلومی اسطوره استقلال است. بیآنکه جامی را به دست آورده باشد. تصور کنید راه استقلال در فصل یازدهم به قهرمانی منتهی بشود آن وقت مظلومی صاحب چه افتخاری در استقلال خواهد شد؟ آیا تاریخ میتواند چنین مردی را در استقلال فراموش کند؟
... دیروز تولد دوباره پرویز مظلومی بود. او بار دیگر با تیمش در لیگ قد علم کرد. شکست در تهران مقابل امیر قلعهنویی میرفت با دستان حاشیهسازان و دوستان امیر قلعهنویی بیش از حد بزرگ بشود اما مظلومی به سرعت تیم خود را سر و سامان داد و با برتری مقابل حریف سنتی، هم صدرنشین لیگ شد و هم برای اولین بار در تاریخ دربیها هتتریک کرد. افتخاری که امیر قلعهنویی در ۴ سال مربیگری خود در استقلال هیچگاه به آن دست نیافت! شاگرد استاد فکری که یک دهه دستیار منصور پورحیدری هم بود حالا محبوبترین مربی استقلال در همه ادوار لیگ است. شاید بتوان حالا مظلومی را پس از ناصر حجازی محبوبترین مربی استقلال دانست. بردهای پی در پی در دربی از پرویز چهرهای متفاوت با دیگر مربیان ساخته است.
در استقلال امیر قلعهنویی به لحاظ کسب جام بهترین مربی است اما او هرگز در ۳ دربی پی در پی پیروز نشد و روند تیمی استقلال نشانههایی از احتمال کسب جام را نمایان میکند و چه بسا آبیها با این تیم بتوانند در لیگ قهرمانان آسیا هم صاحب جام بشوند. او را از یک منظر میتوان با امیر قلعهنویی هم متفاوت دانست پرویز تنها به خاطر آنکه ۳ بار پی در پی دربی را برد نسبت به امیر قلعهنویی برتری ندارد؛ پرویز هیچگاه در طول دوران مربیگریاش در تیمهای دیگر پس از پیروزی مقابل استقلال مشتهایش را برای تیم سابقش گره نکرد. هرگز ندیدیم که پرویز مظلومی با برتری مقابل استقلال مشت گره کند و با کف پا به زمین بکوبد اما امیر قلعهنویی در مس کرمان خالق چنین صحنهای بود. از یاد نمیرود که قلعهنویی چگونه پس از کسب پیروزی برابر تیم سابقش شادی کرد و شکست استقلال را به سخره گرفت. آیا تاریخ به یاد دارد که مظلومی استقلال را به سخره گرفته باشد؟ نوشتن برای مردی که هیچگاه مشتهایش را برای استقلال گره نکرد پس از آن پیروزی دلچسب ضروری جلوه میکرد. شاید امیر قلعهنویی و دوستان رسانهایاش حالا با حقایق بیشتر آشنا بشوند که استقلال با مظلومی در آستانه چه تحولاتی قرار دارد و شاید دیگر راه بازگشتی نباشد...
bordobakht
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نه همچين چيزي نيست خوشبختانهنقل قول:
..........
بچه ها ميلاد تو بازي تمرينيه تيم ملي 2 تا گل زده كه يكيش ايستگاهي بوده.يه پاس گلم داده كه جباري گلش كرده:40:
..............کد:http://www.milad10.com/NewsView.aspx?id=2127
واقعا اين تيم ملي خيلي داره به ما ضرر ميزنه 8 تا تو تيم ملي ايران 2 تا هم عراقو كويت
اون دفعه كه نتيجش باخت به تراكتور بود اينبار كه به ملي پوشامون افزوده شده:41:خدا به خير كنه
اخه چه كاريه با ماشين ميره مياد؟ خدا وكيلي كرار عراقه دو تا خيابون اونورتر كه نيست با ماشينت ميري مياي.دودش تو چشمه ما ميره بعدش تو زمين عينه ماست بازي ميكني :grrr:نقل قول:
جاسم کرار که قرار بود از امروز در تمرین باشد با وجودی که به ایران بازگشته اما در تمرین نبود. ظاهرا وی با وسیله نقلیه شخصی به ایران بازگشته
..............
..............
فتحاللهزاده:میشد پرسپولیس را 6تایی کنیم/از مجیدی مفیدترم/جای کاشانی بودم استیلی را نمیآوردم
ورزش > مدیریت ورزش - علی فتحاللهزاده میگوید: «به جباری گفتم گل می زنی، به تیر می زنی و پاس گل هم می دهی، از خودش بپرسید.»
فرهاد اشراقی - سعید اکبری:پیش از غروب آفتاب، منظره پیش روی پنجره، تهران دودآلود است. حاجی مینشیند روبهروی فضای باز شهر. پنجرهها که بسته است، صدای شهر به درون اتاق هجوم نمیآورد. بلند میشود، زیرانداز معروفش را میآورد. مینشیند، نفس عمیقی میکشد. پیغام میدهد مصاحبه را شروع کنیم، بعد از تولد دوبارهاش در استقلال. علی فتحا...زاده لبخند میزند و میگوید: «حاجیجان، چه خبر؟ دیدید دربی را بردیم؟ هم گفته بودم مجیدی گل میزند و هم جباری.» با او از ریاست فدراسیون فوتبال شروع میکنیم و به شاخههای دیگری هم میرویم. مصاحبه که تمام میشود، حاجی قبل از رفتن یک تیتر خیلی خوب میدهد، لبخندزنان: «من برای استقلال از مجیدی مفیدترم.»
نوستراداموس فوتبال ایران نیستم*کفاشیان یک بار گفت بهترین جانشین برای من، علی فتحا...زاده است. شوخی میکند یا جدی میگوید؟
جدی میگوید. با هم که حرف میزنیم خیلی من را تشویق میکند. بعد از مجمع فدراسیون فوتبال سر ناهار به او گفتم داری شوخی میکنی؟ گفت نه. گفت انصافاً خوشحال میشوم تو رئیس شوی ولی به هر حال در فوتبال زاویه دید آدمها فرق میکند. اگر یک روز سرم خلوت شد این 20 سالی که رفتم صداوسیما فیلم مصاحبههایش را میآورم و میبینم. خیلی جاها شده حرف زدهام ولی 10 سال بعد حرفم درست از آب درآمده است.
*مثال میزنید؟
بله، درباره همین حق رایت تلویزیونی. مطالبش را که بیاورید و تحلیل بکنید، میبینید چقدر مرا مسخره کردهاند. الان ولی به این موضوع جامه عمل پوشیده شده. چیزهای دیگر هم بود. درباره همین فدراسیون روزی که این کارها را کردیم و تغییرات ایجاد کردیم من رفتم برنامه 90. ده سال قبل بود.
*یعنی میخواهید بگویید نوستراداموس فوتبال ایران هستید؟
نه نوستراداموس نیستم. من پیشبینی نمیکنم که، علمی حرف میزنم. یعنی روشن است. 10 سال پیش از من پرسیدند که این انتخابات خوب شد، گفتم از نظر من این انتخابات نیست، این به نوعی انتصابات خفیف است. شاکله و پروسه کار را گفتم. یعنی درباره رئیس نبود. گفتم این انتخابات واقعی نیست. شما میدانید که ما بهطور واقعی میتوانیم آدمهای خود را انتخاب کنیم. آدمهای ارگانهای دیگر دخیل هستند. اگر یادتان باشد من اولین مدیری بودم که اسپانسر را روی لباس تیمها زدم.
*شما الان پرتجربهترین مدیرعامل لیگ هستید و به عنوان عضو هیأت رئیسه قبول دارید ما در فدراسیون ایراد زیاد داریم.
چون اولین دوره است، فدراسیون را به این شکل اداره میکنیم. سابق بر این ما یک رئیس داشتیم او از دربان تا معاونین را خودش انتخاب میکرد اما الان اگر شما کار گروهی نداشته باشید، در این پروسه نمیتوانید کار کنید.
*این به معنای اقتدار نداشتن که نیست.
این هست. شما هر جا کاریزمای کار خودت را داشته باشی، ضربه میخوری. فوتبال نوعاً ریسکهایی را میخواهد. بعضاً جواب میدهد و بعضاً نمیدهد. ما هفته گذشته به تراکتور باختیم. هجمه شدیدی علیه ما راه انداختند و هی اصرار میکردند ما وضعیت بحرانی داریم. من گفتم اگر اول جدول در بحرانیم، پس تیمهای پانزدهم و شانزدهم چی هستند. دیدم دارند تخریب میکنند تیم ما را. به خاطر همین تعمداً گفتم پرسپولیس را چهارتایی میکنیم در حالیکه پرسپولیس تیم محلی نیست که بخواهیم این همه به آنها گل بزنیم. حتی برای ناهار که رفتم بهتاش فریبا گفتن انشاءالله یک بر صفر بازی را میبریم. گفتم یک بر صفر یعنی چی؟ اگر میخواهید با این نتیجه ببرید، اصلاً نروید به زمین.
*شما قبل از دربی گفتید تیم سیزدهم جدول را بردن، پاداش ندارد!
البته من این را گفتم و به نویسنده هم گفتم بنویس شوخی است. دوستان هم به خودشان نگیرند. گفتم میخواهم جذابیت بازی زیاد شود ولی واقعاً عصبی شدم جلوی بهتاش. گفتم اگر یک بر صفر میخواهید ببرید اصلاً شما را برای چی آوردیم؟ گفتم ما باید 4 تا بزنیم. گفت به پرسپولیس 4 تا بزنیم؟ گفتم کم کم سه تا. من با این حرفها کار کردم روی فکر بازیکنان. اینطوری شد که من برای پنجمین بار دربی را بردم!
*آخرین باری که پیش شما آمدیم، قبل از بازی با النصر عربستان بود. اگر یادتان باشد گفتید مجیدی دو گل میزند، حالا هر چند مجیدی یک گل زد و صعود هم نکردید به مرحله دوم. این نوع روحیه دادن شما خیلی جالب است. انگار روی مظلومی هم تأثیر گذاشتهاید.
بله، من از بازی تراکتور فهمیدم که پرویز مظلومی فرق کرده است. برای آنکه زمانی که 2 بر 2 شدیم میتوانست بازی را مساوی تمام کند ولی تعویض هجومی کرد. درست است باختیم.
*ولی شما در VIP ناراحت بودید.
من به یک تعویض اعتراض داشتم.
*سر کدام بازیکن؟
من فقط گفتم باید کرار را عوض کند چون هم مریض بود و هم نمیتوانست خوب بازی کند ولی در کل من خوشحال شدم از آن شکست چون دیدم مظلومی روحیه تهاجمی پیدا کرده است. شما ارنج ما را دیدید جلوی پرسپولیس؟ مزدش را هم گرفت. البته من جاهایی حق میدهم به مظلومی چون حساسیت زیاد است و باری که روی دوش او است، شاید روی دوش کس دیگری نباشد.
*بعد از بازی با تراکتورسازی هم ایشان خیلی قاطع گفت دربی را میبرید.
بله، من اصلاً تعجب کردم. گفت با قدرت میگویم میبریم. من گفتم اگر ببازیم هم با این قاطعیتی که او گفت، برنده شدهایم!
*با بردن دربی، پرویزخان تا آخر سال هست.
ببینید ما سال قبل تیم خیلی ضعیفی را گرفتیم. دوم کردن آن تیم هنر میخواست. بنده خدا خوب نتیجه میگیرد ولی چون کمی هجومی بازی میکرد، هوادار دوست نداشت. الان اما فرق میکند. فکر کنم به زودی خیلی محبوبتر بشود.
*محبوبتر از شما؟!
امثال من در فوتبال کم است. معمولاً هوادار، بازیکن و سرمربی را دوست دارد ولی نمیدانم چرا اینقدر بین هواداران محبوب هستم.
*البته بخش زیادی را مدیون گرفتن ستارهها هستید.
بله، طرفدار از خریدن ستاره خیلی خوشش میآید. من یادم نمیآید در نقل و انتقالات بازنده باشم. هر کی را گفتهایم، گرفتهایم. اگر من سال قبل یک ملاقات با خسرو داشتم، نمیگذاشتم بروم. شما ببینید این کاری که امسال ما کردیم، خیلی بزرگ بود. ما حیدری را گرفتیم که با سپاهان قرارداد داشت. این همه بازیکن خوب دیگر هم گرفتیم.
*این باعث شد دیگر نتوانند شما را هم از استقلال تکان بدهند.
ببینید من را عوض کردن سخت نیست چون من وقتی از استقلال میروم دیگر حاشیه درست نمیکنم. شما حساب کن، سالی که من تیم را بستم، چقدر تیم خوبی بود ولی بیرونم کردند.
*ولی عقل مردم به چشمشان است.
برای من مهم این است که استقلال موفق باشد. من عملاً این را ثابت کردم. در روزنامهتان هی مینویسید در روزنامه خودش عکسش را کی زند. شما الان پرسپولیس را بیاورید با استقلال جوان. بشمارید ببینید عکس کی بیشتر است؟
*ولی شما جام زیاد دارید.
وقتی شما مدیر عامل میشوید، میشود نزنید؟ همه چیز به من ختم میشود. من گفتم دوستان من را میبینند، گله میکنند چرا مصاحبه نمیکنی اما یک عده هم برعکس هستند. حالا چرا اینطوری میشود؟ وقتی در خبرگزاری کار میشود، همه کار میکنند.
*البته شما خوشمصاحبه هستید.
بله، من و آقای کفاشیان یا عابدینی انرژی مثبت داریم. وقتی با این جور آدمها حرف بزنید، خسته نمیشوید. من میگویم یک جاهایی شوخی میکنیم، طنز است ولی یک جاهایی آدم مظلوم واقع میشود. شما توجه کنید بعد از دربی من مصاحبه نکردم، تا همین الان که شما آمده بودید. در حالی که ما بازی را برده بودیم. وقتی میبازم ولی میآیم جواب میدهم. روزنامهنگاران واقعی باید از ما تمجید کنند. احساس مسئولیت میکنم.
*منظور شما کاشانی بود؟
میدانستم ایشان مریض احوال بود. من خودم را دارم میگویم.
***مدیر که پول نداشته باشد، مفت گران است*اگر یک طرف ریاست فدراسیون فوتبال باشد و در طرف دیگر مدیریت استقلال، کدام را انتخاب میکنید؟
اگر در استقلال باشم، رئیس فدراسیون فوتبال نمیشوم.
*یعنی اگر بگویند رئیس شوید، نمیشوید؟
نه من اول باید استقلال را به سرانجام برسانم. وسط کار ول نمیکنم بروم. استقلال را تحت هیچ شرایطی ول نمیکنم مگر اینکه بیرونم کنند.
*اگر پول شما را که از جیب هزینه کردهاید بدهند، آیا ممکن است در این مقطع از استقلال جدا شوید؟
خب من واقعاً خسته شدهام.
*دو سال قبل هم این را گفتید.
شما هم باشید خسته میشوید. من میگویم خبرگیری و خبر درست کردن، خوب است ولی به چه قمیتی حاضری درباره یک شخصیت دروغپردازی کنی و به او لطمه بزنی. این چقدر ارزش دارد؟ من در بازی با فولاد رفتم تو رختکن. در بازی مس هم رفتم. وقتی رفتم در رختکن بازی با مس، مساوی بدون گل بودیم. در اهواز هم بازی مساوی بود. در کرمان دو بر یک بردیم و فولاد هم 4 بر یک شدیم. یک نفر واقعاً ننوشت چرا فتحا...زاده نرفت تو رختکن و چی گفت که تیم اینطور نتیجه گرفت. بازی با تراکتورسازی ما نیمه اول عقب بودیم، رفتم رختکن اما گفتند او باعث باخت شده است. من از شما تشکر میکنم که چنین چیزی را ننوشتید اما خیلیها نوشتند. همان موقع مظلومی گفت فتحا...زاده دخالت نکرد اما این را نمینویسد و در عوض میآورد آقای فتحا...زاده چرا در مسائل فنی دخالت میکنی. من میگویم مدیر باشگاه منم، اگر من نروم کی باید برود؟ متأسفانه این چیز را به مسائل فنی ربط میدهند در حالیکه اصلاً از این حرفها نمیزنم.
*البته عابدینی دوست شما زیاد در مسائل فنی دخالت میکند.
هرکس شیوه خاص خودش را دارد. من حرف حماسی و تشویقی میزنم. این وظیفه من است.
*خودتان میتوانید سرمربی استقلال باشید؟
نه، نمیتوانم.
*گفتیم شاید از نظر علم مربیگری هم خودتان را بهروز کردهاید.
من خیلی کارهای فنی بلدم و اطلاعات زیادی هم دارم ولی در لیگ دو هم نمیتوانم مربیگری کنم، چه رسد به استقلال.
*آنوقت ممکن است زود شعار حیا کن را بشنوید!
(خنده) بله، امکانش هست چون بلد نیستم این کار را ولی از نظر مدیریتی کاربلد هستم. من قبل از دربی رفتم سر ناهار و به مجیدی گفتم خوب تو را میبندند ولی ناقلا یک گل میزنی. بروید از او بپرسید. بعد رفتم پیش جباری گفتم تو یک توپ به تیر میزنی. یک گل هم میزنی و پاس گل هم میدهی.
*یعنی به حرف شما گوش داد؟
احتمال میدهم تیر دروازه زده، یاد حرف من افتاده. وقتی هم پاس گل را داده، دوباره یاد حرف من افتاده و گفته باید گل بزنم. این خیلی تأثیر میگذارد. شاید اصلاً حرفهای من درست از آب درنمیآمد ولی من با این حرفها داشتم مجتبی را برای این بازی آماده میکردم. مدیر باید از این کارها بکند دیگر. منتها بیانصافها نوشته بودند من میخواهم در کارهای فنی دخالت کنم. شما اگر میخواهی کسی را بزرگ کنی و بیاوری اصلاً ایرادی ندارد، تشویقش کنند اما چرا من را اینطور میکوبید. این چیزها من را دلسرد کرد.
*این چیزها دلسردکننده است یا پول نداشتن؟
مدیر که پول نداشته باشد، مفت گران است. بدون پول اصلاً نمیشود کاری کرد.
*الان هفته هفتم هستیم و تعداد مدیران برکنار شده بیشتر است. کاشانی هم آخرین بود. فوتبالی است این اتفاقات.
شما مطمئن باشید تبعات این را در سالهای آینده خواهید دید. عوض کردن مدیر باشگاه به مثابه این میماند که شما خانه را دوباره ویران کنید و از نو بسازید. کدام آدم عاقلی این کار را میکند؟ به نظر من نباید فونداسیون را تغییر داد و در واقع ساختمان را ترمیم کرد اما شما وقتی مدیر را برکنار میکنی، ساختمان نوساز را از نو میکوبی. این اصلاً خوب نیست.
*قبول دارید بعضی از مدیرهای ما، فوتبال را نمیشناسند؟
این عیب ماست. شما فکر میکنید چرا ما تمام آرزویمان شده برویم جامجهانی. در حالیکه من میخندم. ما با مربیان معمولی خود باید برویم جامجهانی. آن موقع صعود به این مسابقات سخت بود که یک تیم میرفت جامجهانی. من به عنوان یک عضو هیأت رئیسه میگویم برایم هیچ افتخاری نیست که تیم ملی برود جامجهانی.
***اینقدر بدبختیم که نرویم جامجهانی؟!*از استقلال در لیگ قهرمانان توقع زیاد است. این را که خوب میدانید.
امسال تیم ما خوب است میتوانیم جزو 4 تیم آسیا هم برویم. توقعات از ما خیلی بالاست. باید برویم. من اگر درباره تیم ملی میگویم، چون با باشگاه فرق میکند. شما وقتی با باشگاه بازی میکنی ملیتهای متفاوت را جلوی شما میگذارند. با برزیل، آرژانتین، فرانسه و... بازی میکنیم اما تیم ملی وقتی با عربستان بازی میکند، یعنی با عربستان بازی میکند. به نظر من اگر میخواهیم فوتبال قوی داشته باشیم و مدعی باشیم باید پول فوتبال را به خودش بدهیم. درآمدهای باشگاه را کسان دیگر میدهند و این اصلاً خوب نیست.
*مثلاً یک برنامه تلویزیونی ساخته میشود میلیونها پول میگیرند اما در فوتبال اینطور نیست. تازه پول را کم کردهاند.
شما شک نکنید این ظلم است. من میگویم دیگر. رفتن به جامجهانی اصلاً افتخار نیست. ما اینقدر بدبخت هستیم که نرویم بین 5، 6 تیم؟ دیگر باید فوتبال را تعطیل کنیم. بنده اگر رئیس شوم اصلاً مربی خارجی نمیآورم. اصلاً سفته میدهم. اگر نرفتیم با مربی ایرانی جامجهانی، من همه پول دولت را برمیگردانم.
*با این بازیکنان؟
بله، ما خیلی بازیکنان خوبی داریم.
*پس چرا موفق نمیشویم؟
چون بیانضباطی داریم و پیراهن تیم ملی هم بیارزش شده است.
*چرا؟
مسائل زیادی است.
*رک بگویید.
تبعات دارد، نمیتوانم بگویم.
*البته لباس استقلال هم بیارزش شده است. مثل پیراهن پرسپولیس.
نه الان لباس تیم ما دارد هویت پیدا میکند. حضور 90هزار هوادار برای ما نشان میدهد دارد جایگاه خودش را پیدا میکند. امسال ما در آسیا و لیگ پرطرفدارترین تیم هستیم.
*چطور حفظ میکنید؟
باید ستارههای خود را حفظ کنیم. فوتبال بدون ستاره به درد نمیخورد. مهمترین چیز این است که ما نتیجه بگیریم. وقتی ببریم تماشاچی دوست دارد به استادیوم بیاید و بازی را از نزدیک ببیند.
*اگر پرویز مظلومی تیم را تدافعی بچیند، شما دخالت میکنید؟
نه، دیگر او تیم را دفاعی نخواهد چید. استقلال دیگر هجومی شد.
***من بودم به استیلی تا نیمفصل فرصت میدادمشما مهره مار دارید که با وزرا و رؤسای سازمان خوب ارتباط میگیرید؟
شما باور میکنید در یکی دو ماه گذشته من دیدن آقای عباسی نرفتم؟ من سعی کردم به جای لابی کردن، کار کنم. وقتی کار خوب باشد، تو را برکنار نمیکنند. مربی خوب، بازیکن خوب را کنار میگذارد؟
*شما جای کاشانی بودید دایی را برکنار میکردید که استیلی را بیاورید؟
نه نمیآوردم. با تمام احترامی که برای حمید استیلی قابل هستم ولی این کار را نمیکردم چون کار استیلی هم سختتر شد. نمیخواهم دخالت کنم، نظر شخصیام است. میخواهم از دایی و استیلی دفاع کنم چون دایی قهرمان شد، نباید برکنار میشد. وقتی مربی خوب نتیجه گرفته، نباید عوض شود. او باید ادامه میداد. الان چون عوض کرد، کار برای استیلی هم سختتر شد.
*حرمتها شکسته شده بود دیگر.
به نظر من آدم باید تلاش کند. بعضی موقعها لازم است آدم تلاش کند. من فکر میکنم میشد ارتباط دایی و کاشانی را اصلاح کرد.
*اگر جای کاشانی بودید میماندید یا میرفتید؟ البته ایشان اگر هم میخواست، برکنار میشد.
من میماندم و میجنگیدم.
*بعد از این همه شکست و فحش و بد و بیراه؟
من اعتقاد دارم اگر پرسپولیسیها یکی میشدند تیم بالا میآمد.
*شما اگر مدیر عامل پرسپولیس بودید دست به تغییرات میزدید؟
نه، استیلی را برکنار نمیکردم.
*تا کی مهلت میدادید به او؟
تا نیمفصل به او مهلت میدادم.
*این تیم فعلی استقلال را اگر بخواهیم با تیم 76 مقایسه کنیم که قهرمان لیگ شد و نایبقهرمان آسیا، کدام پرستارهترند؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*چند گل در دربی باید میزدید؟
در این بازی میتوانستیم 6 تا بزنیم.
*یعنی آن 6 گل را جبران میکردید؟
اگر خوششانس بودیم 6 بر 2 تمام میکردیم. عملاً شانس داشتیم. 2 تا به تیر زدیم. دو تا تک به تک داشتیم. شوت هم زدیم.
*حسرت نخوردید؟
من شکر میکنم خدا را. ما پرسپولیس را بردیم، تیم محلی را که نبردیم.
*بزرگترین آرزوی شما در استقلال چیست؟
قهرمانی آسیا و حضور در جام باشگاههای جهان.
*اگر رئیس فدراسیون فوتبال شوید چطور؟
که بین سه تیم جهان باشیم. ما با یک برنامهریزی 10 ساله میتوانیم جزو 5 تیم اول دنیا باشیم.
*با مربی خارجی یا ایرانی؟
در آن سطح بالا مربی خارجی نیاز داریم.
*از هنکه راضی هستید؟
خیلی بهتر از گده است (3 بار تکرار میکند).
***دوست ندارم پروین را به استقلال بیاورم*بحث با مایلیکهن به کجا رسید؟ آخر هم میبخشید؟
یک سؤال دیگر بپرسید. الان تازه شرایط آرام شده است. من رفتم کمیته انضباطی مدرک بردم برای شکایتمان.
*وضعیتی که برای روشن و رجبی پیش آمد به کجا رسید؟
الان گذاشتهایم کمیته انضباطی فدراسیون و منشور اخلاقی در این باره تحقیق کند. اگر چیزی ثابت شود، اگر برادرمان هم باشد با او برخورد میکنیم. اگر مستندات مقبول باشد به ما میگویند.
*کمیته فنی کارش به کجا کشید؟
الان داریم برنامهریزی میکنیم. روشن الان دارد تدوین برنامه میکند چون قرار است از سال آینده کمیته فعالیت کند.
*بهترین لقب که به شما دادند حاجی آبراموویچ است؟ البته در اهواز به شما میگفتند قیصر بیا اینجا.
نه این لقب را دوست ندارم چون بار مالی دارد! هر وقت اینطوری صدا کنند یعنی باید تراولها را آماده کنم. یعنی یکجوری میگویند تراول آماده کن! ولی در بازی با فولاد به من گفتند قیصر بیا اینجا. این لقبی است که به بکنباوئر دادهاند. من هم خیلی این لقب را دوست دارم.
*ممکن است یک روز علی پروین را بیاورید استقلال؟
من به شخصیت پرسپولیسی بودن او احترام میگذارم. من واقعاً او را قبول دارم ولی میشود از او به عنوان بزرگتر استفاده زیادی کرد. مثلاً من پورحیدری را در استقلال خیلی قبول دارم و میگویم آدم بزرگی است. واقعیت این است که دوست دارم پروین اصلاً در استقلال منصبی داشته باشد اما علی دایی چرا. دوست دارم اگر روزی رئیس فدراسیون فوتبال شدم حتماً از پروین استفاده کنم.
*علی دایی چطور؟
بستگی به این دارد که کدامشان در آن دوران از نظر مربیگری آمادگی بیشتری داشته باشند.
*اما پروین میخواهد یکتنه تصمیم بگیرد.
فنیها را بگیرد. مدیریتی هم با من.
*وسوسه نشدید بروید پرسپولیس را درست کنید؟
این تیم بزرگ است و درست است. من احترام میگذارم به این تیم و هوادارانش. من شعار نمیدهم. قلباً دوستشان دارم. میدانم که آنها هم من را دوست دارند.
باکس:
باید پسرم را جایگزین کفاشیان کنم!
در ابتدای مصاحبه فتحا...زاده گوشیاش را برمیدارد و با علی کفاشیان حرف میزند: «آقا شما که گفتی میمانی در فدراسیون. میخواستم رئیس شوم ولی اگر میخواهی یک دوره دیگر رئیس فدراسیون فوتبال باشی پس من باید پسرم را برای جانشینی تو آماده کنم.» بعد از گفتن این حرفها فتحا...زاده قهقهه بلندی سر داد و پیدا بود رئیس فدراسیون فوتبال نیز دارد مثل همیشه میخندد.
در حاشیه مصاحبه*من در استقلال مفیدتر از فرهاد مجیدی هستم چون اگر من نباشم مجیدی هم در استقلال نمیماند. این را قبول ندارید؟ کی میتوانست در این شرایط فرهاد را نگه دارد؟ این همه پیشنهاد خوب داشت اما به همه پاسخ منفی داد.
*نمیتوانم بگویم اگر بازیکن بودم چقدر قیمت داشتم اما در همین حد بگویم که طلا هستم و قیمت ندارم!
*من 5 سال نبودم تیم اصلاً نرفت جام باشگاههای آسیا اما در تمام دوران حضور من رفت.
*ایشان وقتی آمدند از من نظر خواستند و خودم 5 نفر را معرفی کردم.
میگفتند با زریبافان مشکل دارم ولی خودم او را به آقای عباسی هم پیشنهاد دادم.
*کاشانی باید میرفت و سر کارش محکم میایستاد.
*بلایی که سر سپاهان آوردند و ستارههایش را گرفتند سر ما نمیآورند.
*وقتی این همه هوادار دارید باید بازیکنی بگیرید که به این هواداران بخورد.
*چند سال دیگر یک کتاب درباره مدیریتم در استقلال مینویسم. الان زمانش نیست.
*چیزهایی درباره نقل و انتقالات هست که بنویسم همه لذت میبرند.
*نباید دربی از جذابیت بیفتد. متأسفانه بعضیها نمیدانند ما کری میخوانیم که بازی جذاب شود اما بعضیها مسخره میکنند ما را.
*تا به حال به ما نگفتهاند دربی را مساوی کنید. این اصلاً شدنی نیست.
کد:http://khabaronline.ir/news-174616.aspx
حیدری طلسم دری را شکست
۹۰: خسرو حیدری قبل از داربی ۷۱ چهار بار با پیراهن استقلال مقابل پرسپولیس بازی کرده بود، اما یک بردهم در کارنامهاش دیده نمیشد. بالاخره او تواست طعم پیروزی در داربی را بچشد که از این موضوع خوشحال است. مصاحبه هافبک راست پای آبیها که در بازی عصر جمعه بیشتر وظایف دفاعی برعهده داشت را بخوانید.
۹۰: بالاخره توانستی برد داربی را تجربه کنی؟
(میخندد) خوشحالم از اینکه به این مهم دست بافتم درچهار داربی قبلی سه بازی مساوی و یک بازی هم با برد پرسپولیس همراه بود. البته برخی از بازیکنان ما که رکورد دارند .
۹۰: متوجه منظورت نمیشوم؟
این داربی همانطور که میدانید سومین بازی بود که استقلال پیاپی حریف خود را شکست داد. برخی از بازیکنان که در این دو سال در داربی بودهاند در میان بازیکنان ما رکورد دار شدهاند.
۹۰: با این اظهار نظر افسوس نمیخوری که کاش سال گذشته هم در استقلال بودی؟
مهم این است که هواداران خوشحال باشند و استقلال به برد برسد. حضور فرد مهم نیست.
۹۰: بازی را چطور دیدی؟
به نظرم این بازی و عملکردی که استقلال در داربی از خود به نمایش گذاشت در این سالها بیسابقه بود. کمتر استقلال را دیده بودیم که اینقدر آماده در داربی حاضر شود و بردی مقتدرانه را به دست آورد.
۹۰: قبل ازبازی به داربی رفت سال ۷۴ که استقلال با سه گل پرسپولیس را شکست داد اشاره داشتی. به نظرت این تیم بهتر بود یا تیم آن سال؟
هر دو تیم خوب بودند اما در حال حاضر فوتبال پیشرفت کرده و حرفهای شده است و کار خیلی سختتر از گذشته است.
۹۰: پرسپولیسیها مدعی شدهاند اگر پنالتی نوری گل میشد بازی را میبردند با این گفته موافقی؟
پرسپولیس فقط از روی پنالتی میتوانست به گل برسد و اگر توپ نوری گل میشد دیگر نمیتوانستند به گل برسند و باز هم ما گل میزدیم.
۹۰: در داربی نسبت به بازیهای گذشته در کارهای هجومی نقش کم رنگی داشتی، خواست کادرفنی بود؟
گل زود هنگام زدیم و همانطور که میدانید درداربی حفظ گل خیلی مهم است. خوشحالم که به بهترین شکل این کار را انجام دادیم و وظایفم در امور دفاعی را به خوبی اجرا کردم. همیشه نباید من کارهای نفوذی انجام دهم بازیکنان خوبی مثل جباری و کرار داریم که در این تاکتیک از بهترین ها هستند.
۹۰: برد مقابل پرسپولیس شما را دچار غرور کاذب نمیکند؟
باید حواسمان باشد که این اتفاق نیفتد. داربی گذشت و دیگر نباید به آن فکر کنیم.
۹۰: هم تیمیهایت از مشکلات مالی ابراز گلایه کردهاند در این باره صحبت کنید؟
مشکلات مالی همیشه وجود داشته و عادی شده است اما امیدوارم این موضوع هر چه زودتر برطرف شود تا دچار مشکل نشویم.
۹۰: به عنوان آخرین سئوال اردوی دو روزه تیمملی را چطور ارزیابی میکنی؟
کیروش برای شناخت بیشتر از بازیکنان این اردوی کوتاه مدت را برگزار کرده تا به اهدافی که درنظر دارد برسد.
فیلمبرداری از تمرین آبی پوشان برای فیلم استقلال
فوتبال ایران / امروز تمرین استقلال میهمانان ویژهای داشت.
به گزارش اوج نیوز، چند خانم و آقا در تمرین بعد از ظهر امروز حضور یافته و از تمرین آبیپوشان فیلمبرداری کردند.
گفته میشود این تصویربرداری برای ساخت فیلم استقلال انجام گرفته است
bordobakht
الان چشمم به اين مطلب افتاد واقعا ادم تحت تاثير قرار ميگيره......نميدونم قبلا ديده بودين يا نه ولي يه جورايي نامرديهايه اقايه قافو(فلاني)ياد اور شده....ارزش وقت گذاشتنو خوندنو داره
گزارشي از آخرين حضور ناصر حجازي روي نيمکت استقلال
تيتراژ آغازين
• چهارشنبه، نهم آبان 1386،
ورزشگاه آزادي.
هفته دوازدهم ليگ برتر، دوره ي هفتم.
استقلال – پيکان.
• علي فتح الله زاده خويي، مديرعامل استقلال به ناصر حجازي توصيه كرده؛ «حتماً بازي را ببر.»
• محمد علي آبادي، رئيس سازمان تربيت بدني، در ملاقات با فتح الله زاده پيشنهاد داده كه «برويد قلعه نويي را بياوريد.»
• استقلال، دقايق «يازده» و «بيست و يک»، دو گل مي زند. استقلال دو – پيکان صفر.
دقيقه 78، پيکان گل سوم و برتري را مي زند. پيکان سه – استقلال دو.
• نشست اضطراري چهارشنبه شب هيات مديره در محل باشگاه استقلال برگزار شد. اين جلسه تا ساعات اوليه بامداد پنجشنبه ادامه پيدا کرد.اما بي نتيجه بود.
سه روز بعد...
هواداران حجازي را مي خواهند
آنها مقابل دفتر مديرعامل، محل تشكيل جلسه امروز هيات مديره، تجمع كردهاند. در حمايت از ناصر حجازي شعار ميدهند. اين شعارها باعث شد كه فتحاله زاده خودش به ميان هواداران بيايد و از آنها بخواهد آنجا را ترك كنند.
• حجازي روي دوش هواداران، وارد دفتر فتحاله زاده شد. هيات مديره استقلال از دقايقي ديگر جلسهاي فوقالعاده تشكيل خواهد داد تا تكليف كادر فني را مشخص كند!
روز ديدار
سه شنبه، 19 تير 1386. ورزشگاه شهيد کشوري (داووديه).
نخستين جلسه تمرين استقلال، براي شروع ليگ ششم.
بازگشت ناصر حجازي به خانه، و خيل هواداراني که اين حضور دوباره را هنوز باور ندارند.
اربابان سايه نشين، از همين جا آغاز کردند.
يکي از آويخته هاي اين «مافياي سايه» با چشماني سرخ از بغضِ حسادت مي گفت: «خدا رو شکر، بازيکني نداره، همه قراردادها تمام شده، پنج بازيکن بيشتر هم نمي توان از ليگ برتر گرفت ...".
با همه بغضي که داشت، راست مي گفت. نيمي از بازيکنان فصل پيش، آزاد بودند.
دورتادور زمين تمرين از پلاکاردهاي خوشامدگويي به ناصر حجازي پر بود و از تاج هاي گل. و هواداراني که نام اش را فرياد مي زدند. آن روز بيشتر بهانه ايي بود تا ديدارها تازه شود. جشني براي هواداران استقلالِ دوستدار حجازي.
براي آغاز دوباره. براي آنها استقلال با حجازي، استقلال تر، استقلال ترين است.
تمرين که تمام شد، هواداران و خبرنگاران بسياري به سوي ناصر حجازي روانه شدند. صدايي با فرياد گفت: «ناصرخان! فکر مي کني {فلاني} بذاره تيم نتيجه بگيره!؟».
فکرها به سمت {فلاني و فلاني ها} پرتاب شد. فلاني هايي که سلطان راه هاي ميانبر فوتبال ايران بودند. از هر راهي که مي رفتي، آنها خيلي زودتر به مقصد رسيده بودند.
خنده ها ماسيد. حجازي مکثي کوتاه کرد، صندلي عقب پژو مشکي رنگي نشست و رفت.
او به {فلاني ها} فکر مي کرد.
آغازِ پايان
يک هفته مانده به آغاز ليگ هفتم، استقلال به مصاف تيم هنرمندان رفت.
يک بازي «خيرخواهانه» به ياد قربانيان زلزله، در شهر بم. بازيِ خيرخواهانه!
استقلال يک بر صفر باخت. و اين آغاز يک پايان بود.
دست مافياي سايه با تيتر «خطر بيخ گوش حجازي»، از صفحه اول روزنامه ايي بيرون آمد،
شايعه ها آغاز شد. آقاي مدير، پس از باخت خيرخواهانه! در جمعي گفت: «هر مربي تاريخ مصرف دارد. مثل مسابقات دو امدادي، شايد لازم شد مربي ديگري، ميانه هاي فصل جاي همکار خود را بگيرد.»
آقاي مدير پيش از شروع فصل!، به «استقلالِ بي حجازي» فکر مي کرد.
برد و باخت
جمعه، 26 مرداد 1386، هفته نخست ليگ هفتم.
استقلال ميزبان استقلال اهواز است.
فيروز کريمي که آن روزها نماد مربيان پيشرو و موفق ايران به حساب مي آمد، فصل پيش با استقلال اهواز نايب قهرمان ليگ بود!
و هواداراني که مصاف با تيم کريمي را، براي آغاز، سخت مي پنداشتند.
گل اول را استقلال تهران زد. در ادامه اما، دو گل خورد. نيمه اول، دو بر يک تمام شد.
بين دو نيمه، «ب.ق» و دنباله هايشان در جايگاه ويژه با خنده مي گفتند: «کارشان تمام است.» به عقيده آنها براي سردادن شعارهاي اعتراضي عليه حجازي خيلي زود بود: «بايد سه، چهار هفته ايي صبر کرد!»
حجازي با دو تعويض نيمه دوم را آغاز کرد و به وقت سوت پايان، سه بر دو همنام اهوازي را برده بود.
پيش از سوت پايان، «ب.ق» ورزشگاه را ترک کرد.
حجازي در مصاحبه بعد از بازي گفت: «نيمه مربيان را بردم». او نيمه مربيان را برده بود.
مافياي سايه دل به هفته دوم بست. ملوان انزلي ميزبان استقلال است. يک پنالتي استقلال از دست مي رود تا در آخر، حجازي باخت زودهنگامي را تجربه کند. روزنامه ايي با تيتر «جلسه شبانه هيات مديره» به جنگ علني با حجازي رفت!
مرگ و زندگي
هنوز هفته هاي آغازين بود. استقلال با موجي از تغييرات ناخواسته مسابقات را شروع کرده بود. نياز به آرامش و حمايت داشت. نام هاي درشتي، با رقم هاي درشت تري به ديگر تيم ها پيوسته بودند، و نام هاي تازه هنوز خود را در استقلال پيدا نکرده بودند. حجازي به زمان نياز داشت و آرامش، که دريغ مي شد.
جو پيرامون تيم به شکلي هدايت شد، که هفته سوم براي استقلال و حجازي، هفته مرگ و زندگي بود.
مس کرمان با فرهاد کاظمي به مصاف استقلال آمد. مهدي رحمتي، از نامهاي جدا شده اين فصل، مقابل تيم سابق اش کوهي از انگيزه بود. استقلال سراپا حمله شد. گلر مس، توپ هايي را از مهاجمان استقلال مي گرفت، که فصل پيش، آن توپ ها را از پشت خط دروازه استقلال درمي آورد!
استقلال روي دروازه مس خيمه زده بود، اما يک ضد حمله کافي بود تا مس گل اول را بزند.
صداهاي اعتراضي پراکنده، جو سکوها را آزمايش مي کردند. براي يکصدا شدن عليه حجازي خيلي زود بود. استرس براي هواداران «استقلال با حجازي» به بالاترين حد ممکن رسيد. حيثيت ناصر حجازي در ميان بود.
استقلال گل مساوي را زد و چشم هايي از شادي تر شد. بي سابقه بود. استقلال با زدن گل تساوي به تيمي مثل مس، آنهم در هفته سوم، چشم هايي را تر کرده بود. فاجعه بود.
صداي پاي هيولاي درون
سه هفته و چهار امتياز. پنج گل خورده. دفاع خطي چهار نفره حجازي، به زمان نياز داشت. اين را حجازي مي دانست. اين را اهل فوتبال مي دانستند. خطر اما، در کمين بود. حواشي استقلال داغ شد و اين چهار امتياز پيراهن عثمان!
هواداران، صداي پاي هيولاي درون را مي شنيدند. هيولاي درون، تعبيري است که قديمي ها و پيشکسوتان استقلال، براي توطئه ها و بحران هاي برنامه ريزي شده، بکار مي برند!
استقلال، هفته چهارم، مهمان شيرين فراز کرمانشاه است. دروازه بان ذخيره جايگزين نفر اصلي شد . سيستم چهار-چهار-دو جاي خود را به سه-چهار-سه و دفاع سه نفره داد. استقلال سه بر يک برد. اما هنوز ضربات آخر زيادي بود که گل نمي شد و دفاعي که مطمئن نبود.
حجازي پس از بازي گفت: «مثل سه بازي گذشته بوديم.» اين گفته حجازي پيام داشت. او با اشاره به برخي روزنامه ها ادامه داد: «پيش از اين بازي، ما را ضعيف تصور کردند. ما نه ضعيف بوديم و نه امروز قوي شديم. استقلال مثل هميشه بود. البته روزنامه نگاران از دوستان من هستم و من از انتقادهايشان استفاده مي کنم.»
ناصر حجازي در پي آتش بس، براي اين «جنگ سردِ يک طرفه» بود. او آغازگر اين جنگ ناجوانمردانه نبود اما براي پايانش، پيام آشتي داشت.
شام مخفي
اربابان سايه نشين به اميد هفته پنجم نشستند، سايپا.
علي دايي و تيم قهرمان ليگ ششم.
سايپا، فصل پيش، استقلال را در هر دو بازي رفت و برگشت برده بود. صمد مرفاوي، سرمربي بازنده فصل پيش، اين فصل دستيار حجازي بود و براي ايستگاه پنجم از او اختيار تام خواست.
«عزم ام را جزم کردم تا درباره همه چيز و همه کس مثبت فکر کنم.»، حجازي در مصاحبه اي اين را گفت تا حواشي سنگين اطراف تيم را، اتفاقي بيش نداند! او مي گفت که فقط زمان مي خواهد و اينکه با تغييرات هفتاد و پنج درصدي استقلال نسبت به فصل پيش، فقط زمان چاره ساز است!
شب بازي با سايپا خبر رسيد که آقاي مدير با برخي چهره ها! شام مخفي مي خورد و به قول روزنامه اي که راوي خبر بود، رفت و آمدهاي مکرر دارد!
حجازي گفت: «چرا نگران شوم!؟ ميان ما دوستى عميق و هماهنگى زيادى وجود دارد، هيچ مسألهاى نبايد باعث شود نگران شويم.»
از لارستان تا سعادت آباد
جمعه، 23 شهريور 1386، ساعت 8 شب.
بيش از هفتادهزار استقلالي به ورزشگاه آمدند تا پايان بحران را جشن بگيرند. آرش برهاني، مهاجم تازه اين فصل آبي ها، دقيقه پانزده، گل استقلال و شب تولدش را باهم جشن گرفت. استقلال از سايپا پيش افتاد، اما اين پايان کار نبود! دقايق 45 و 67، سايپا دو گل زد و بازي را برد. براي استقلال باخت تلخي بود. ضربه هاي آخر زيادي بود که گل نشد و دفاعي که نامطمئن بود. حجازي گفت: «بد بوديم.»
استقلال اما، بيشتر از آنکه بد باشد، بدشانس بود. حجازي فقط گفت، بد بوديم.
استقلال از پانزده امتياز ممکن، تنها هفت امتياز داشت. برخي روزنامه ها علناً مخالف کادرفني شدند.
جلسات شبانه از خيابان لارستان تا سعادت آباد به راه بود. بعضي از اطرافيان تيم، بي اطلاع سرمربي، از ديگراني مشورت مي گرفتند. حجازي تنها بود، تنهاتر شد.
زنگ خطر
ناصر حجازي در گفتگويي به استقبال روزهاي بدتري رفت. «شرمنده هواداران هستم, آنها هر چه بگويند حق دارند حتي اگر عليه من شعار بدهند.»
پنج هفته براي سردادن شعارهاي اينچنيني خيلي زود بود. حجازي پس از هشت سال به خانه بازگشته بود.
پاسخ راه دراز هشت ساله، هفته ي پنجم نيست.
او از سر شروع کرد. با دروازه بان تيم، جلسه خصوصي گذاشت. تمرينات را با دقت بيشتري زير نظر گرفت. به هر پديده بازدارنده اي با نگاهي مثبت مي نگريست. بي نظمي ها، ناهماهنگي ها و بعضاً نافرماني ها را، چه از جانب بازيکنان و کادرفني، و چه از سوي عوامل باشگاه، همه و همه را، به تذکري بسنده مي کرد و مي گذشت. ولي بيش از پيش، در فکرهايش فرو مي رفت. فکرهايي که مثبت انديشيدن را سخت مي کرد.
آقاي مدير در مصاحبه ايي گفت: « حجازى همچنان سرمربى استقلال هست و خواهد بود.» و اين از هر زنگ خطري پرصداتر بود!
نه حجازي و نه هواداران اش، خاطره خوبي از اين دست حمايت ها نداشتند. آنها تا خاطره ارديبهشت ماه 1378عقب رفتند!
حاميان قديمي
جنگ عليه حجازي علني شد. اندک ياران قديم به حمايت کلامي اش آمدند.
حشمت مهاجراني در مصاحبه ايي تاکيد کرد، «ناصر حجازي تنها مقصر ناكامي نيست، همه شريك اند. اگر مديريت حجازي را باور كرده و بازيكنان به او اعتقاد دارند، بايد فرصت داد و عجولانه تصميم نگرفت.»
مهاجراني سينه سوخته فوتبال است. وقتي او از بين همه عوامل ناکامي يک تيم فوتبال، «باور مديران» و «اعتقاد بازيکنان» را پيش مي کشد، بايد مکث کرد.
حسن روشن هم گفت: «فراموش نكنيد كه "حجازي"، "حجازي" است. بايد بيشتر از اينها به او و تيم اش فرصت داد، حمايت از حجازي وظيفه همه ماست.»
واقعيت وارونه
چهارشنبه، 28 شهريور 1386.
ساعت سه و پانزده دقيقه، کاروان استقلال، تهران را به مقصد شيراز ترک کرد تا در هفته ششم مهمان برق باشد. ناصر حجازي، شب بازي، در يکي از اتاق هاي هتل پارس شيراز تا نيمه هاي شب به فردا فکر مي کرد و راه پاياني براي بحران ناخواسته ايي که سر سازگاري نداشت. فکرهايي پريشان، گاهي او را از مستطيل سبز دور مي کرد و تا سايه هاي سياه مي برد، او ولي با خودش عهد بسته بود که مثبت بيانديشد.
مثبت انديشيدن، گاه واقعيت را واروونه جلوه مي داد!
روز سرنوشت براي دروازه بان نسل طلايي
برخي نويسندگان ورزشي که آبروي حجازي را آبروي فوتبال ملي مي دانستند و لمس نزديکتري از آنچه در انتظار حجازي و تيمش بود داشتند، فرياد قلم ها را به صدا درآوردند. نيما شريفي، در يادداشتي با عنوان «سحر منتظر است ناصرخان» از روزهايي مي گويد که بيش از اندازه متناسب با موقعيت استقلال، و آغاز ليگ، حساس شده است. او از صبر مي گويد و آرامش. شريفي مسائل فني را با حاشيه ها پيوند مي زند و مي نويسد: «استفاده از چهار مدافع هم به روز است و هم مفيد. اما نه براي تيمي که ميليون ها هوادار عجول دارد! تغيير سيستم دفاعي تيمي که سالها با سه مدافع در ميادين حاضر شده است زمان زيادي مي خواهد. آيا حجازي چنين زماني را دارد؟»
دکتر ناصر کرمي نيز با درک جو کاذب بوجود آمده پيرامون تيم حجازي، در مقاله اي در روزنامه دنياي فوتبال مي نويسد: «روز سرنوشت براي دروازه بان نسل طلايي» و ادامه مي دهد: «امروز روز ناصر حجازي است. حالا يا هيچوقت.» او مي داند که چه خواب هاي شومي براي او و تيم اش ديده اند.
از يوهان کرايف تا ناصر حجازي
مافياي سايه از ايستگاه برق، سد راه استقلال حجازي مي شود. چراکه دل به سه بازي پس از آن بسته است. صباباتري، سپاهان و پرسپوليس. آنها، پرسپوليس و هفته ي نهم را هفته ي پاياني استقلالِ با حجازي مي خواهند!
کرمي مي نويسد: «اگر امروز استقلال برنده نشود، يکي از اسطوره هاي بزرگ، محبوب و بيادماندني تاريخ فوتبال ايران احتمالا براي هميشه از صحنه اصلي فوتبال به حاشيه آن رانده خواهد شد. حجازي از يک بازيگردان بزرگ و موثر تبديل خواهد شد به مشاور فرمايشي مديراني! که خواهند خواست از نامش به سود خود استفاده کنند.»
يک مساوي کافي ست تا هيولاي درون استقلال کامياب شود. و اين همه در حالي است که اختلاف امتياز استقلال با صدر جدول، تنها شش امتياز است. «روزي که بعد از آن شکست کذايي يوهان کرايف از بارسلون کنار گذاشته شد، همه تصور مي کردند در اندک زماني اسطوره هلند را در باشگاه بزرگ ديگري يا در مسند سرمربي يک تيم ملي معتبر خواهند ديد اما کرايف رفت و ديگر برنگشت. حجازي هم اگر امروز برود، بعيد است که ديگر بار بتواند بازگردد. امروز براي اسطوره روز ديگري است. همه نگران او هستيم.» کرمي با اظهار نگراني اش مقاله را تمام مي کند.
ايستگاه برق
پنجشنبه، 29 شهريور 1386، ساعت هشت و نيم شب. مسعود مرادي سوت آغاز ديدار استقلال-برق شيراز را در ورزشگاه حافظيه به صدا در آورد. استقلال نسبت به هفته قبل، جوانتر شده بود. عده ايي علت اين جوانگرايي را عدم اعتماد حجازي به ديگر بازيکنان اش تفسير مي کردند.
قلب هاي ناآرام هواداران، دقيقه سه ايستاد. جايي که روي غافلگيري محض مدافعان و دروازه بان، شهرام گودرزي گل اول بازي را براي برق زد. برق يک، استقلال صفر.
مافياي سايه زودتر از انچه تصور مي کرد به مقصد نزديک مي شد. استقلال سراسر حمله بود. توپهاي آخر اما، گل نمي شد. دقيقه بيست و هشت، داور درون محوطه جريمه برق، سوت مي زند تا استقلال صاحب يک ضربه پنالتي شود. نفس ها آرام شد. توپ روي نقطه پنالتي کاشته مي شد. سوت داور و ضربه بازيکن. رائول، دروازه بان برق، توپ را مهار مي کند. پنالتي گل نشد. حالا حادثه ها هم عليه حجازي بود.
استقلال بازهم سراپا حمله بود، استرس از سرتاپاي بازيکنان مي باريد. و رائول تا پيش از دقيقه 68، شش موقعيت حتمي گل را از استقلال گرفته بود! بازيکني که پنالتي را از دست داده بود، گل تساوي را زد. استقلال يک، برق يک. سوت پايان و يک تساوي ديگر.
تاوان
دو برد، دو باخت و دو تساوي، همه انچه بود که تا پايان هفته ششم، اسقلالِ حجازي داشت. پس از بازي با برق، ناصر حجازي، دروازه بان اين تيم را ستود و در پاسخ به جوانگرايي استقلال گفت: «آينده استقلال را بسازند، تاوانش را من مىدهم.» حجازي حالا سر و صداي مافياي سايه را حتي در کنفرانس خبري اش مي شنيد، و گفت: «من فرصت سه يا چهار ساله نمي خواهم. من براي ساختن استقلال، فقط يک فصل زمان مي خواهم.»
آقاي مدير هم در مصاحبه اي با خبرگزاري مهر تاکيد کرد: «حداقل زمان ممکن براي سرمربي، يک فصل کامل است.»
صباي تهران، در ايستگاه هفتم، منتظر استقلال بود. انها تيم پرمهره ايي بوند که براي ليگ هفتم خوب هم بسته شده بود. انروزها صبا سوداي قهرماني داشت! در طول هفته، تمامي دست اندکاران باشگاه، از هيات مديره تا دستياران فني، انواع و اقسام مصاحبه ها را داشتند.
تنهاييِ حجازي در واژه واژه ي گفتگوها جاري بود. حاشيه پر رنگ تر از متن و کشنده شد.
هفته ي هشتم، استقلال به اصفهان مي رفت تا پيش از دربي 63، به ديدار سپاهان برود. و اين همه بر حساسيت ديدار با صبا مي افزود.
رقباي استقلال و حجازي همه جا بودند، درون باشگاه، روي سکوها و در زمين. نبرد نابرابر بود. فرصت يک ساله براي حجازي، طوري کش مي آمد که بلندتر به نظر مي رسيد. حاشيه کار خودش را کرده بود.
روزهاي ناکامي
کارت آي تي سي فرهاد مجيدي رسيد، تا او پس از 8 سال با پيراهن آبي استقلال به ميدان برود. حاشيه ها به او نيز مجالي نمي دادند. به اعتقاد مافياي سايه، فرهاد ديگر براي بازي در تيمي مثل استقلال مسن بود. آنها علت اين حضور دوباره را، نه توانايي فني، که رابطه خوب شخصي اش با حجازي مي دانستند.
جمعه، ششم مهر 1386. بيش از شصت هزار از هواداران استقلال به ورزشگاه آمدند. نام حجازي، به تنهايي براي جذب تماشاگران کافي بود. آنها نگران سرنوشت اسطوره شان بودند و روزهايي را به ياد مي آوردند که استقلال ناکام بود اما هرچه ناکام تر مي شد، همگان دعوت به سکوت مي شدند تا تيم بحران را پشت سر بگذارد. امروز اما، همان آدمها مصاحبه هاي سريالي مي کنند و از تنگي وقت مي گويند. و اين براي هواداران، سوال پر رنگي بود!
با سوت محسن ترکي، استقلال-صبا آغاز شد. هواداران نام حجازي را فرياد مي زدند. استقلال تيم هجومي ميدان بود. شيوه بازي استقلال به شکلي است که به خوبي قابل لمس است که برنامه دارند.
توپ هاي استقلال هنوز هم گل نمي شد. يکي هم که شد، داور نديد. به عقيده ي داور توپ از روي خط دروازه نگذشته بود و اين در حالي بود که چشمان هواداران روي سکو نيز توپ را گل ديده بود. تصاوير تلويزيوني ثابت کرد چشم هوادار روي سکو بهتر از داور مي بيند.
استقلال براي زدن گلي سالم تر! به آب و آتش مي زد، اين اما صبا و مهاجم کهنه کارش، فريدون فضلي بود، که توپ را با دروازه استقلال پيوند داد. طلسم استقلال باور شد. همه ارکان بازي، دست به دست هم داده بودند تا استقلال و حجازي به نقطه پايان نزديک شوند.
تنها سد بازدارنده، بازيهاي هجومي استقلال بود و حمايت پرتعدلد هواداران از حجازي. مردم، حجازي را مي خواستند.
استرس
از دست دادن دو، سه موقعيت گل هم، سهم فرهاد بود تا صداهاي پراکنده اعتراض، گم در خيل جمعيت، شنيده شود. صداهاي بي انصافي که نمي خواست به يادآورد او بعد از هشت سال، براي اولين بار با پيراهن آبي به ميدان آمده است. کوبيدن مجيدي، کوبيدن حجازي بود و محکي براي سنجش افکار هواداران!
بخت استقلال از حمله هاي پرتعدادش، فقط با يک گل يار بود، تا تساوي ديگري بحران استقلال را کامل کند.
سوال هاي بيشماري در چشمان حجازي بود، حتي اگر در کنفرانس مطبوعاتي، هيچ نمي گفت. «صبا خيلي خوش شانس بود. حداقل بايد 6 گل مي زديم.» حجازي راست مي گفت و از داوري و گل مردود استقلال هم هيچ نگفت. او آنها را با بدشانسي هايش ير به ير مي کرد.
سرمربي استقلال ادامه داد: «وقتي كه موقعيت ها را از دست مي دهيم، بازيکنان با استرس به بازي ادامه مي دهند. هر تيمي مثل ما در غياب چند مهره اصلي و مصدوم به ميدان مي رفت، شايد 4 گل هم مي خورد.» او ولي مي دانست کسي براي شنيدن مسائل فني جمع نشده است. حجازي سر اصل ماجرا رفت: «بي شك اعضاي هيات مديره بازي هاي تيم را دنبال مي كنند. اما مي توانند مرا بركنار كنند.» پيام حجازي روشن بود!
مشکل، حجازي است
چهارشنبه، چهارم مهرماه 1386، هيات مديره تشکيل جلسه داد. حجازي دقايقي مهمان شان بود. در پايان جلسه، هيات مديره بارديگر حمايت قاطع خود را از حجازي اعلام کرد! و اين بيشتر جاي نگراني داشت.
به راستي چه الزامي است، که مديرعامل و هيات مديره يک تيم، به نوبت، حمايت از سرمربي تيم شان را در بوق و کرنا کنند! آنهم در حالي که تنها هفت هفته از آغاز يک ليگ 36 هفته اي گذشته است!!
حمايت ها جاي نگراني بيشتري داشت.
حاشيه ها ويرانگرتر از حد انتظار بود. هنوز خبر «حمايت قاطع!» داغ بود که شايعه ديگري خبر از احتمال برکناري حجازي مي داد.
ناصر حجازي خسته شد. خسته از اتفاقاتي که استقلال را بحران زده مي کرد. او توقع اين همه انتقاد و شايعه را نداشت، آنهم درحالي که تيم اش، فوتبال را خوب بازي مي کرد!
زمين شماره دو امجديه، جايي بود که حجازي بايد استقلال را تمرين مي داد و تيم را براي دو مصاف حيثيتي پيش رو با سپاهان و پرسپوليس آماده مي کرد.
او و تيم اش به آرامش نياز داشتند، آرامشي که به شدت دريغ مي شد.
حجازي به جاي آنکه براي تمرين تيم اش تمرکز داشته باشد، از ناملايمات شکوه کرد و صراحتاً گفت: «مشکل کسي است که اسمش ناصر حجازي است!». حجازي ترسي از اخراج نداشت: «مشكل آنها من هستم كه باج نمي دهم و ترسي از اخراج ندارم. من ميخواهم استقلال را بسازم! اما يا چوب لاي چرخ ميگذارند و يا تحمل ساختن ندارند. من هرجا رفتم ساختم و بعد نتيجه گرفتهام. در استقلال هم تا روزي كه هستم مي سازم تا اگر رفتم بگويند خداپدرش را بيامرزد كه 15-10 بازيكن خوب تحويل استقلال داد و به يادگار گذاشت.» حجازي حق داشت. تيم اش عليرغم تمام انتقادات خوب بازي مي کرد.
امپراطور
استقلال هر بازي شش، هفت موقعيت مسلم گل را از دست مي داد! و اين کافي نبود. رقيب ديرين استقلال، بازي ها را مي برد و پرسپوليس با افشين قطبي بر صدر بود. قطبي در اولين سال حضورش در فوتبال ايران، نماد علم گرايي همراه با عمل، در فوتبال روز دنيا بود. او حاميان سرسختي بين اهالي رسانه داشت، و امپراطورشان شده بود!
پرسپولس مي برد و قطبي نماد مدرنيته بود، تا در سوي ديگر، حجازي نقش مربي سنتي! را بازي کند، و تير انتقادات با شدت و آساني بيشتري به سوي اش پرتاب شود.
دست زمانه، حجازي را با آن همه افتخار و کارنامه در زمين فوتبال، نشان عقب ماندگي آن مي دانست تا قطبي تازه از راه رسيده سمبل «فوتبال روز» باشد! و اين همه، مشکلات استقلال و حجازي را صدچندان مي کرد.
سپاهان يا پرسپوليس
سپاهان درگير جام باشگاه هاي آسيا بود و برنامه ليگ برتر هنوز آنقدر منظم نبود تا بازيهاي آسيايي سپاهان را از قبل، پيش بيني کند!
از آن طرف، تاريخ اعلام شده براي دربي با روزهاي پاياني ماه رمضان مقارن بود و شوراي تامين استان تهران اعلام کرد، اگر دربي 63 با عيد فطر مصادف شود، اجازه برگزاري دربي را نخواهد داد!
نامشخص بودن زمانِ دو بازي پيش رو، يکي ديگر از مشکلات کادر فني استقلال براي برنامه ريزي و آماده سازي تيمي بود که دست اش زير ساتور انتقادهاي کشنده بود. مشکلي که البته در درياي ديگر مشکلات ريز و درشت، و درشت تر! گم بود.
بازي سپاهان به تعويق افتاد و پرسپوليس حريف استقلال شد. اما يکبار ديگر برنامه ها تغيير کرد!
اينبار دربي به بعد از ماه رمضان افتاد و تاريخ تازه ايي براي ديدار با سپاهان اعلام شد.
سرانجام، استقلال روز شنبه، 14 مهر 86، مهرآباد را به مقصد اصفهان ترک کرد.
گرد مرگ
سپاهان آن روزها، آماده ترين تيم ايران بود و حضور مقتدرش در ليگ قهرمانان آسيا، اعتماد به نفس اش را دوچندان مي کرد. آنها در آستانه صعود به فينال آسيا بودند. فينالي که در گام آخر، سپاهان نايب قهرمان اش شد! بازي با تيم لوکا بوناچيچ، پيشبازي سختي براي دربي تهران به حساب مي آمد. اضطراب، استرس و نگراني به بالاترين حد ممکن رسيد.
ساعت 8 شب يکشنبه، پانزده مهر، سعيد مظفري زاده سوت آغاز را زد.
ورزشگاه فولادشهر اصفهان ديگ جوشان هيجان بود.
سپاهان خيلي زود به گل رسيد، دقيقه شش. عبدالوهاب ابوالهيل، گرد مرگ را بر اردوي استقلال پاشيد.
دو تيم فقط فوتبال بازي مي کردند و هيچ کدام پا پس نمي کشيدند. استقلال بازهم چندين و چند فرصت گل را از دست داد. توپ ها گل نشد. حالا همه باور کرده بودند، استقلالِ حجازي، بيش از اندازه، بدشانس هم! است.
ساعت اسکوربورد دقيقه ي 75 را نشان مي داد که مدافع پيش تاخته استقلال، گل تساوي را زد. مساويِ بازي باخته، با سپاهان، آنهم پيش از دربي، خيلي بهتر از باخت بود و هدايت استقلال را براي بازي با پرسپوليس، کمي آسان مي کرد! استقلال اما، باز هم حمله مي کرد. پيروزي بر سپاهان آسيايي، دهان خيلي ها را مي بست.
پس کي به غيرتتان برمي خورد؟
دقيقه 90. داور چهار دقيقه وقت اضافه اعلام کرد. عقربه ها دقيقه ي 4+90 را نشان مي دادند که ابوالهيل گل دوم را هم زد تا يک امتياز هم نقش بر آب شود! استقلال، هم بازي با سپاهان را باخت، هم پيشبازي دربي را.
ديگر حمايت از استقلال و حجازي سخت بود. و هجمه انتقادات با صداهايي بلندتر از پيش شنيده مي شد.
هشت بازي، سه باخت و فقط دو برد، دستاويز قدرتمندي براي مافياي سايه بود، که سناريو اش گام به گام جلو مي رفت و تمامي حوادث غيرمنتظره نيز، مطابق ميل و گاه فراتر از انتظارشان بود!
آنها هم باور کرده بودند که توپ! هم با مافياي سايه است و راهي به دروازه حريفان استقلال پيدا نمي کند. برخي از حاميان حجازي، تغيير استراتژي دادند. و در حالي که هنوز به وجود آرامش! براي استقلال و کادرفني اش اعتقاد داشتند، خطاب به بازيکنان نوشتند: «پس کي به غيرتتان برمي خورد؟»
پنالتي سوخته
حجازي از بازي با سپاهان گفت، وقتي خود را از هر زماني تنهاتر احساس مي کرد: «به جو ورزشگاه باختيم و داوري که يک پنالتي ما را نگرفت!» اين بخش جنجاليِ «استقلال-سپاهان» بود که کار را به کميته انضباطي کشاند. کارشناسان داوري و تصاوير تلويزيوني، پنالتي سوخته را تاييد کردند. حالا اشتباهات ناخواسته داوري هم، عليه حجازي بسيج شدند. يک گل سالم برابر صبا و يک پنالتي ازدست رفته برابر سپاهان!، که البته در برابر خيل توپ هايي که گل نمي شد گم بود! حجازي درباره حواشي بازي گفت: «اميدوارم كسانيكه كتاب زياد ميخوانند و پشت دوربينهاي تلويزيوني خوب حرف مي زنند، خوب هم عمل كنند.»
سرمربي هميشه مقصر است
نگاه ها دوباره به سوي اعضاي هيات مديره استقلال چرخيد. بعضي هايشان، برکناري حجازي را، پيش از دربي، الزامي مي دانستند و بعضي ديگر آن را پس از دربي مي پسنديدند، آنچه فقط بر سرش توافق بود، برکناري بود!
تنها عضو فوتبالي هيات مديره گفت: «استقلال فوتبال تماشاگرپسندي را ارائه مي دهد ولي روند تيم در گرفتن امتياز قابل قبول نيست. فوتبال استقلال زيبا و پرهيجان است ولي نتايج خوبي نگرفته و شرايط فعلي براي مسئولان ناراحتكننده است. سرمربي هميشه مقصر اول است.» و اين درحالي بود که هيات مديره ادعا مي کرد حمايت اش از سرمربي، قاطع! است.
استقلال آن روزها، سخنگوي رسمي نيز داشت، او هم از بحث داغ برکناري گفت: «نيمكت استقلال همچنان دراختيار حجازي خواهد بود. اما ازنتايج راضي نيستيم. در آخرين جلسه هيات مديره هم، كليه اعضا بارديگر از حجازي حمايت كردند و وي با قدرت تمام به كارش ادامه مي دهد.»
احوالات هيات مديره استقلال، خنده دار بود. تعداد حمايت هاي اعلام شده، بي شک از تعداد هفته هاي برگزار شده ليگ، بيشتر بود. آنها دائماً از حجازي حمايت مي کردند، درحاليکه نه خودشان را باور داشتند، نه حمايت هايشان را.
بعد از مصاحبه هاي هيات مديره و سخنگوي باشگاه، آقاي مدير هم از گردونه گفتگوها عقب نماند: «از حجازي حمايت ميكنم ، تيمي كه اين همه خوب بازي مي كند چرا كادر فنياش مورد حمايت نباشد. براي برکناري حجازي، اول بايد مرا برکنار کنند.» جملات آقاي مدير، يادآور يک خاطره قديمي بود. او هشت سال پيش از اين نيز گفته بود: «تا من هستم، حجازي هم هست.» چند روزي بعد از آن، حجازي نبود اما او بود!
چك سفيد
روزنامه تازه تاسيس د.ف در شماره صبح سه شنبه 17 مهر، در فاصله پنج روز تا دربي، نوشت: «آقاي قاف در جمعي دوستانه مدعي شده اگر همين امروز استقلال را به او بسپارند، دربي را مي برد!» او ادعا کرده براي اثبات حرف خود حاضر است چک بدهد!! چراکه بازيهاي پرسپوليس را ديده و راههاي غلبه بر آن را مي داند!
خبر از يک محفل خصوصي بيرون آمده بود ولي آقاي قاف مجبور شد از خبرگزاري فوتبال ايران، ادعاي خود را تکذيب کند: «به هيچعنوان چنين حرفي نزدم. مطالب چاپ شده، صحبتهاي من نيست.»
جنگ رواني از هر سو جبهه ايي تازه مي يافت. جنگي يک طرفه که هر وسيله اي را براي رسيدن به هدف توجيه مي کرد.
جبران مافات
چهارشنبه، 18 مهر 1386. خبرگزاري ايسنا ميزبان آقاي مدير و ناصر حجازي است. آمفي تئاتري در خيابان ويلا محل برگزاري اين گفتگوي مطبوعاتي است. ادعاي آقاي قاف و چک سفيد امضايش، پچ پچ غالب اهالي رسانه است.
آقاي مدير، گفتگو را آغاز مي کند و از افطاري شب گذشته مي گويد و ديداري که با آقاي قاف تازه کرده. او در حضور حجازي تاکيد مي کند: «... دعوت بوديم. آقاي حجازي هم به دليل مشغله شخصي نتوانست شركت كند.»
علامت هاي معلق سوال در فضا، هريک به سويي مي روند. بي جواب!
بازار حمايت باز هم داغ مي شود: « به حجازي اعتقاد داريم. نبايد كسي را به عنوان جانشين انتخاب كنيم. در جلسه هفته گذشته كه آقايان دانشجو، منزوي، عليان و اميدوار رضايي به همراه خودم حضور داشتند، همه قاطعانه از حجازي حمايت كردند.»
آقاي مدير حرف مي زند، حجازي ساکت است و فکر مي کند. او شايد به «آن روزها» يي مي انديشيد که درون دروازه تاج فرمانروايي مي کرد. و به «امروز» مي انديشيد که ديگراني براي بودن اش در استقلال تصميم گيري مي کنند.
«آن روزها» و «امروز»، به هيچ قيمتي با هم پيوند نمي خورد. مرداني که امروز، بودنِ حجازي به نظر موافق آنها بسته است، آن روزها کجا بودند!؟
حجازي در فاصله چهار روز تا دربي، تا عمق خاطره ها سفر مي کرد. رشته افکار حجازي با زنگ جمله اي تازه از آقاي مدير پاره شد: «اكنون هم من و هم حجازي در پي جبران اشتباهاتي هستيم كه قبلاً مرتكب شديم.»
ناصر حجازي به وضوح مي شنيد، جبرانِ اشتباهاتي که مرتکب شده!! نگاه او سنگين بود. اگر حجازي را مي شناختيد، درک پيام نگاه اش کار سختي نبود. جبرانِ اشتباهاتي که مرتکب شده بود!!
نوبت به حجازي رسيد، فقط از فوتبال گفت و مسائل فني. جمله آغازين حجازي، کوتاه بود: «هيچ كجاي دنيا با گذشت هشت هفته به تيمي جام نميدهند.» پاسخي براي اين حرف نبود. سکوت هم به نظر شرم آور مي رسيد. همه آنچه بر سر حجازي مي آمد، بخاطر هشت هفته ابتدايي ليگ بود.
جمله پاياني او، تنها جمله غير فوتبالي اش بود: «از بركناري هراسي ندارم. هر زماني بخواهند مي روم و حتي از آنها تشكر هم ميكنم.»
دربي 63
يکشنبه 22 مهر 1386، ورزشگاه آزادي.
ادواردو الده گونسالس، داور مشهور اسپانيايي، سوت آغاز را مي زند.
استقلال بحران زده به مصاف صدرنشين مطلق ليگ مي رود. خوشبين ترين هوادار استقلال نيز براي شکست آماده است. برخلاف انتظار اما، اين استقلال است که نبض بازي را به دست مي گيرد. استقلال نسبت به هفته هاي قبل، آرامش بيشتري دارد و اين آرامش به بازي روان آنها کمک بيشتري مي کرد. روند بازي به گونه ايي بود که احتمال رسيدن استقلال به گل بيشتر به نظر مي رسيد.
نيمه اول صفر-صفر تمام شد. برق اطمينان در چشمان حجازي هر مخاطبي را مي گرفت. اگر استقلال دربي را مي برد، نقطه پاياني پر رنگ بر تمامي ناکامي ها و حاشيه ها مي گذاشت.
نيمه دوم نيز با برتري استقلال در ميانه ميدان و چندين موقعيت گلزني پيش رفت. دقيقه 56، اميد روانخواه از پشت محوطه جريمه شوت محکمي زد، حسن رودباريان، دروازه بان آنروزهاي تيم ملي، هرچه کرد به توپ نرسيد. و توپ به دروازه بوسه زد. نيمه آبي ورزشگاه يکصد هزار نفري منفجر شد. استقلال يک – پرسپوليس صفر.
استرس به ساق هاي آبي بازگشت. آنها به ارزش حفظ اين برتري واقف بودند و اين ناخواسته بر استرس شان اضافه مي کرد. هرچه به دقايق پاياني نزديک مي شديم، فشار حملات پرسپوليس بيشتر مي شد و سرانجام دقيقه 83، وقتي بود که محسن خليلي گل تساوي را زد. بعد از گل، استقلال يک موقعيت حتمي را از دست داد و در پايان، دربي 63 مساوي تمام شد. سهم استقلال يک امتياز بود، به اضافه بدست آوردن بخشي از اعتماد به نفس از دست رفته شان. در طول تمامي هفته هاي گذشته، براي سنگين کردن انتقادات، اين پرسپوليس و نتايج اش بود که به رخ کشيده مي شد، و اين تساوي که با برتري استقلال در جريان بازي همراه بود، بر حقانيت کادر فني صحه مي گذاشت.
اگه گل شده بود
«بايد پيروز مي شديم.»، اين جمله را حجازي، قاطعانه گفت و رفت. بعد از کنفرانس خبري هم، به هتل المپيک آمد و در جمع کوچکي از دوستان اش، افسوس آخرين موقعيت گلي را خورد که از دست رفت، «اگه گل شده بود!».
فکر حجازي هنوز هم مشغول حواشي پيرامون حضور او در استقلال بود: «من هر زمان آماده جدايي ام. بگويند برو مي روم. من منافعي ندارم که با جدايي ام به خطر بيافتد.».
پيام حجازي روشن بود. با حضور او، منافع عده اي به خطر افتاده بود.
با آنکه فضاي رسانه ايي مستقل و منصف، بعد از دربي، ملايم تر شده بود. حاشيه ها اما دست بردار نبودند. و باز شايعه برکناري حجازي!
عده اي از اعضاي هيات مديره که نظر به برکناري حجازي، بعد از دربي داشتند، به کار افتادند. حجازي اما، کاملاً متمرکز بازيکنان و مسابقات پيش رو بود. او احساس مي کرد، عليرغم وجود همه حواشي و مشکلات، برنامه هاي او در حال جواب دادن است. او سعي در بالابردن هرچه بيشتر روحيه تيمي داشت: «از همه شما تشكر مى كنم كه دربي را مرد و مردانه بازى كرديد، جدى و محكم. اين بازى خيلى چيزها را به خيلى ها ثابت كرد.»
روحيه حجازي بالا رفته بود. او به بازيکنان اش و انديشه هايش اعتماد بيشتري پيدا کرده است. سر تمرين سرحال و شاداب است. درچنين مواقعي، او خاطره هاي شيريني تعريف مي کند: «... بنگلادش كه بودم بازى هاى كريكت را تماشا مى كردم. آنها خيلي كريكت دوست دارند. بازيكن هاى كريكت وقتى مى خواهند توپ را پرت كنند با دست آن را تاب مى دهند، اينطورى ...» (يك قدم عقب مى رود و با فرزى و چابكى خاصى كه از سن او بعيد است اداى پرتاب كردن توپ به شيوه توپ اندازه هاى كريكت را در مى آورد...) جو خوبي حاکم است. همه خوشحال اند.
حجازي تصور مي کند که بحران را پشت سر گذاشته و حالا يک فصل کامل براي اجراي برنامه هايش زمان دارد!
سياست ندارم، صداقت دارم
مافياي سايه قدرتمندتر از پيش مي تاخت. شايعه برکناري هنوز داغ مانده بود!
حجازي به سيم آخر زد: «سياست ندارم، صداقت دارم». ناصر حجازي سياست نداشت، او صداقت داشت، وقتي گفت: « من از دروغ متنفرم. مشكل ورزش ما همين دروغ هاست كه همه چيز را خراب كرده. ريشه فوتبال ما را اين دروغ ها خشك كرده.»
حجازي خود را تنها مي ديد: «مشكل من اين است كه سالم زندگى مى كنم. دروغ نمى گويم. به خبرنگاران هم زنگ نمى زنم كه آقا تو رو خدا اين خبر مرا چاپ كنيد يا از من خوب بنويسيد. اگر مى خواستم آويزان كسى شوم، الان ميلياردر بودم.» حرف هاي حجازي، کلمه به کلمه راست بود. اما درد هم بود.
«من ناصر حجازى ام، حرفم را رك مى زنم. از كسى هم نمى ترسم. بدهكار كسى نيستم، جلوى كسى هم خم و راست نشدم. ... فوتبال ايران است ديگر، خيلى بد شده.»
خواب سبک هيولا
جمعه 27 مهر 1386، رشت. پگاه گيلان ميزبان استقلال است. حجازي بايد از شر مساوي ها خلاص شود. يک برد خارج از خانه مي تواند پاياني بر ده هفته ويرانگر باشد. هواداران، استقلال را با حجازي مي خواهند. به عقيده شان، برد امروز استقلال، پايان همه روزهاي تشويش و نگراني است.
شهر رشت براي استقلال خوش يمن است. دقيقه دوازده، شاگردان حجازي به گل مي رسند و اين تک گل زودهنگام، سه امتياز پايان بازي را به حساب استقلال واريز مي کند. در اين ديدار هم توپ هايي بود که گل نشد! و يک گل استقلال نيز، به اشتباه داوري، مردود شد!!
«مشکلات تمام شد.» اين جمله را حجازي، بلافاصه پس از بازي، در جمع خبرنگاران مي گويد.
حالا هريک از بازيکنان، در مصاحبه هاي گوناگون از پايان بحران مي گويند. ناصر حجازي پس از ده هفته احساس آرامش مي کرد، هواداران هم.
هيولاي درون فقط به خواب رفته بود. خوابي سبک.
مصاحبه هاي خيالي
حاشيه هاي تازه ايي در تدارک بود، انتشار مصاحبه هاي خيالي از شاگردان حجازي. هدف از اين مصاحبه ها و اخبار کذب، قراردادن بازيکنان در مقابل او بود و دامن زدن به موج تازه اي از حواشي، براي تيمي که رفته رفته به ساحل آرامش نزديک مي شد. بادها براي طوفاني کردن دريا وزيدن گرفتند. برخي بازيکنان خود را ممنوع المصاحبه کردند. قرار بر اين شد، منبع رسمي اخبار و گفتگوها، سايت باشگاه و روزنامه استقلال جوان باشد. مافياي سياه، لحظه اي پا عقب نمي گذاشت!
در اين بين آقاي قاف در گفتگويي، دربي 63 را کالبدشکافي مي کرد: «گل استقلال در دربى با كار فردى به ثمر رسيد و گل پرسپوليس، حاصل كار گروهى بود.»
هزارماشاا...
استقلال در هفته يازدهم، ميزبان ابومسلم خراسان است. ابومسلمي که سکان هدايت اش، از اين هفته، به پرويز مظلومي سپرده شده است.
حجازي آخرين تمرين پيش از مسابقه را با روحيه اي مثال زدني شروع کرد. شلوار جين آبى کمرنگ و يک پيراهن مشکى او را شبيه يک جوان 30 ساله کرده بود تا مردى 58 ساله! او خندان سر تمرين آمد. خيلىها و حتى بازيکنان با ديدن اش «هزارماشاا...» مي گويند.
چشماني اما در پي حجازي بود. چشماني که هزاران «هزار ماشاا...» هم بر آن کارگر نيست. دوربين شبکه خبر سراغ سرمربى استقلال آمد: «... با گذشت زمان بهتر هم مي شويم. قطعاً نيم فصل دوم فاتح قاطع اکثر مسابقات خواهيم بود.» او به حواشي تازه هم اشاره کرد که از جنس تازه تري بود: «اين روزها با هيچ روزنامهاى مصاحبه نکردم ولي شنيدم از قول من مطالبى چاپ شده، تعجب کردهام. ديده بودم از دو حرف، ده حرف بنويسند، اما نديدهام از هيچ، همه چيز بسازند. خيلى از روزنامهها و خبرنگاران صادقانه و منطقى کار مي کنند اما يک مصاحبه دروغ و يک خبر کذب باعث جريانسازى مىشود. اين تحرکات ناجوانمردانه سازماندهى شده است...» او حرف هاي ديگري هم زد و خواست که هيچ کدام منعکس نشود، اما حرفهايش عين حقيقت و تکان دهنده بود.
زاويه بسته
جمعه، چهارم آبان 1386، ورزشگاه آزادي. استقلال اميدوار است با يک پيروزي پرگل، اينبار در حضور هواداران اش، پايان ناکامي ها را جشن بگيرد. آنها تا امروز فقط در هفته اول، در ورزشگاه آزادي و مقابل چشمان هوادارانشان پيروز بوده اند و دو پيروزي ديگر اين تيم، خارج از خانه رقم خورده است. حجازي به حکم کميته انضباطي محروم است، و کار را از جايگاه ويژه دنبال مي کند. محروميتي که به خاطر اعتراض او به داور در روز بازي با سپاهان درنظر گرفته شده.
بازي آغاز مي شود. استقلال از ثانيه نخست حمله مي کند. تيم شاداب و روان است. سايه هجوم هر دقيقه سنگين تر مي شود. يکي دو موقعيت ابتدايي از دست مي رود. استقلال حمله مي کند. و فرهاد مجيدي گل اول را مي زند.
گل دقيقه 9، حکايت از شب پرگلي براي استقلال داشت.
حجازي روي سکوهاست اما استوارتر از گذشته به نظر مي آيد. اعتماد به نفس او براي تماشاگران نيز غرورآفرين و ملموس است. نام او را فرياد مي زنند: «محبوب استقلال کيه؟ ناصرخان حجازيه»
حمله هاي استقلال ادامه دارد، و توپ هايي که بازهم گل نمي شوند. توپ ها گل نمي شوند. نيمه اول با همان يک گل به پايان مي رسد.
نيمه دوم هم با حملات استقلال آغاز مي شود. هواداران استقلال مترصد گل دوم تيم محبوب شان هستند. ابومسلم روي معدود توپ هايي که به زمين استقلال آورده، صاحب موقعيت نصف و نيمه اي مي شود. دني اولروم، مهاجم ابومسلم، نزديکي هاي خط کرنر صاحب توپ است. زاويه دروازه کاملاً بسته است و دروازه بان استقلال هم روي تير جايگري کرده. اولروم ضربه اي به توپ مي زند. تماشاگران حاضر در استاديوم و برخي بينندگان تلويزيوني گمان مي کنند توپ به اوت رفته است. طالب لو اما توپ را از درون دروازه بيرون مي آورد و براي شروع مجدد بازي به نيمه زمين مي رساند. استقلال يک، ابومسلم يک.
و در پايان سهم استقلال از اين ديدار خانگي، يک امتياز بود!
از گل تکين تا شرفي
همه آن حس هاي شيرين گس شد. انتقادها با شدت بيشتري آغاز شد. مساوي ها سوهان روح بود. فرداي تساوي، حجازي سرزده به دفتر آقاي مدير رفت. ظاهراً ارام تر از شب پيش بود: «اگر مشكل منم، مى روم.» خيلى زودتر، زودتر از آنچه كه فكر مى شد، حجازي به بن بست رسيد. فقط يازده هفته از ليگ گذشته بود.
بازار جلسه هاي تک نفره اعضاي هيات مديره با گزينه هاي مدنظرشان داغ بود. ساعت به ساعت شايعه جديدي به گوش مي رسيد. گزينه ها از علي گل تکين ترکيه ايي تا اصغر شرفي، بالا و پايين مي شد. حتي شنيده شد امير قلعه نوعي با يكى از اعضاى هيأت مديره تلفنى صحبت كرده و شرط و شروط خود را اعلام كرده است. عصر همان روز، حجازي براي بار دوم به ديدار آقاي مدير رفت. هيات مديره نيز براي هفت شب، تشکيل جلسه مي داد. تغييرات در راه هستند و آقاي مدير بايد مصوبات هيأت مديره را اجرا كند! شايعه برکناري، از هر زماني قوي تر بود.
خودسوزي
حجازي از استقلال دل کنده بود. هيات مديره هم به وضوح او را نمي خواست. اما براي يک هفته ديگر بودن اش، اصرار بود!
استقلال، هفته دوازدهم به مصاف پيکان مي رفت. پيکان فصل پيش، استقلال را در هر دو بازي رفت و برگشت برده بود و چند سالي بود که به استقلال، سخت امتياز مي داد.
شايعه برکناري حجازي، هواداران و بازکنان را به تکاپو انداخت. اميرحسين صادقي در مصاحبه اي گفت: «حاضرم بميرم اما ناصرخان نرود.»
کاپيتان استقلال هم از قهرماني استقلال با حجازي وعده مي داد. بازيکنان همقسم بودند تا مانع برکناري حجازي شوند.
گروهى از هواداران مقابل دفتر آقاي مدير جمع شدند و پرچم حمايت از ناصر حجازى را برافراشتند. آنها معتقد بودند اگر به حجازى فرصت کافى داده شود قطعاً مىتواند مشکلات تيم را به حداقل برساند. آنها از آقاي مدير بخاطر اظهارنظر پيرامون تغيير کادر فنى، پس از بازى با ابومسلم، انتقاد کرده و مي گفتند: « به حجازى هم اندازه مربيان قبلى دلخواهتان فرصت بدهيد تا بتواند استقلال را به موفقيت برساند ». گروهى از آنها هم اعتقاد داشتند برخى بازيکنان از داخل تيم به حجازى ضربه مىزنند تا مانع نتيجهگيرى وى شوند.
هواداران خسته و عاصي بودند: «ما مثل اطرافيان {فلاني} چاقوکشي نمي کنيم، اما اگر ناصرخان برکنار شود مقابل ساختمان باشگاه خودسوزي مي کنيم!»
کامران منزوي به جمع هواداران آمد: «منظور ما از تغيير در كادر فنى، تقويت آن بوده و نه بركنارى حجازى.» اين جمله پاسخ هواداران ناآرام خيابان لارستان نبود، آنها از حضور برخي چهره ها در باشگاه عصباني بودند: «در زمان مربي قبلي، نه حجازى و نه ساير استقلالى ها دار و دسته اى نداشتند و نمى خواستند استقلال را زمين بزنند. مربي قبلي بدون اين مسائل حاشيه اى فعاليت مى كرد. ولي حالا از درون باشگاه براي حجازي مي زنند.»
تيتراژ پاياني
• چهارشنبه، نهم آبان 1386،
• آخرين باري است که ناصر حجازي، با عنوان سرمربي استقلال، روي نيمکت نشست.
پاورقي
دوشنبه، نهم خرداد 1390،
آقاي مدير ميگويد، «تنديس ناصر حجازي» در كمپ استقلال نصب خواهد شد.او در گفتوگو با خبرآنلاين اعلام مي کند، برنامههايي دارد تا نام ناصر حجازي را در ذهنها زنده نگه دارد: «بزودي تنديس حجازي در كمپ نصب مي شود و اين مجموعه ورزشي تا هميشه نام ناصر حجازي را با افتخار بر خود خواهد ديد.» تمام
رکورد استقلال در یازده ماه برابر با یازده سال.
اختصاصی استقلالی- بررسی نتایج بازیهای استقلال و پرسپولیس در ۱۱ سال گذشته از
سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۹۰
۲۳ دربی برگزار شده که نتایج آن در اینجا ذکر شده :
۴۹- نهم دی سال ۱۳۷۹
* پرسپولیس ۲ – استقلال ۲
۵۰- پنجم اسفند سال ۱۳۷۹
* استقلال یک – پرسپولیس صفر
۵۱ – بیست و هشتم اسفند سال ۱۳۸۰
* پرسپولیس یک – استقلال یک
۵۲- نوزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۱
* پرسپولیس صفر – استقلال صفر
۵۳ – بیستم دی سال ۱۳۸۱
* پرسپولیس یک – استقلال یک
۵۴- بیست و سوم خرداد سال ۱۳۸۲
* پرسپولیس ۲ – استقلال یک
۵۵- بیست و پنجم مهر سال ۱۳۸۲
* استقلال ۲ – پرسپولیس یک
۵۶- سیزدهم بهمن سال ۱۳۸۲
* پرسپولیس یک – استقلال یک
۵۷- اول آبان سال ۱۳۸۳
* پرسپولیس صفر – استقلال صفر
۵۸- هفتم اسفند سال ۱۳۸۳
* استقلال ۳ – پرسپولیس ۲
۵۹- چهاردهم آبان سال ۱۳۸۴
* استقلال یک – پرسپولیس صفر
۶۰- نوزدهم اسفند سال ۱۳۸۴
* پرسپولیس صفر – استقلال صفر
۶۱- دوازدهم آبان سال ۱۳۸۵
* پرسپولیس ۲ – استقلال یک
۶۲- دهم فروردین ۱۳۸۶
* پرسپولیس یک – استقلال یک
۶۳- بیست و دوم مهر ۱۳۸۶
* استقلال یک – پرسپولیس یک
۶۴- پانزدهم فروردین ۱۳۸۷
* پرسپولیس یک – استقلال یک
۶۵ – دوازدهم مهر ۱۳۸۷
* پرسپولیس یک – استقلال یک
۶۶- بیست و پنجم بهمن ۱۳۸۷
* استقلال یک – پرسپولیس یک
۶۷- دهم مهر ۱۳۸۸
* استقلال یک – پرسپولیس یک
۶۸- چهاردهم بهمن ۱۳۸۸
* پرسپولیس ۲ – استقلال یک
دربی های :
۶۹ - ۷۰- ۷۱ - استقلال با نتایج ۱-۰ و ۱-۰ و ۲-۰ برنده این بازیها بوده .
تیم پرسپولیس دربی ۴۸ در سال ۷۸ ۲-۰ برنده بازی بوده از دربی بعد یعنی دربی ۴۹ درسال
۷۹ در طی ۱۱ سال و ۲۰ بازی که با استقلال انجام داده. تیم پرسپولیس ۳ بار در دربی ۵۴
سال ۸۲ و در دربی ۶۱ سال ۸۵ و در دربی ۶۸ سال ۸۸ برنده بازی بوده . بقیه بازیها ۱۳ بار
مساوی شده و استقلال نیز ۴ بار پرسپولیس را شکست داده .
به بیان ساده تر استقلال تنها در ۱۱ ماه به تعداد بردهای پرسپولیس در ۱۱ سال این تیم را
شکست داده .
این میتواند یک رکورد برای استقلال و همچنین مربی تیم استقلال پرویز
مظلومی باشد .
در مجموع ۲۳ بازی , استقلال ۷ برد در مقابل ۳ برد در طی ۱۱ سال گذشته داشته است .
ضمن اینکه بعد از ۱۱ سال یک تیم توانست در دربی با اختلاف ۲ گل برنده بازی شود.
در اخر هم نکته جالب این که استقلال در این ۳ بازی تاریخی ۴ گل به ثمر رسانده و بدون گل
خورده یعنی با در نظر گرفتن وقتهای تلف شده در حدود ۲۹۰ دقیقه بدون گل خورده که
این هم در نوع خودش بی نظیر میباشد.
که نشان از اقتدار تیم استقلال در این فصل و تاریخ بازیهای این دو تیم میباشد .
جمع آواری کننده و نویسنده احمد اخباری.
bordobakht
بیوگرافی فرهاد مجیدی
فرهاد مجیدی از کشاورز تا بازگشت به استقلال:
سوم ژوِئن سال ۱۹۷۷ و یا بهتر بگوییم ۱۳ خرداد ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمد. در یک خانواده اصیل با وضعیت مالی و اجتماعی خوب رشد کرد. کم کم به فوتبال علاقه مند شد. او در کنار دو خواهر و یک برادر بزرگ شد. برادر کوچک تر فرهاد را هم خوب می شناسید. فرزاد مجیدی که درست بسان فرهاد از بهمن به استقلال تهران پیوست. فرهاد از کودکی عاشق فوتبال بود. از تیم های پایه کار خود را آغاز کرد. گرچه مادرش به طور کلی مخالف حضور او در میادین فوتبال بود اما پدرش از همه نظر یار و پشتیبان او بود. فرهاد مجیدی این روزها دوباره پیراهن استقلال تهران را بر تن کرده است. پیراهنی که با آن به فرهاد مجیدی تبدیل شد و شاید با آن از دنیای فوتبال خداحافظی کند.
اولین تیم رسمی و تقریباً مطرح او جوانان کشاورز بود. تیمی که با کمبود امکانات مواجه بود اما با این حال این مساله باعث نشد تا فرهاد مجیدی فوتبال را کنار بگذارد. پس از حضوری تقریبا کوتاه در جوانان کشاورز در همان رده سنی به تیم بهمن پیوست. وضعیت در تیم جوانان بهمن بهتر از کشاورز بود. روزی ۳ بار تمرین می کرد. تمرین های سنگین و نفس گیر. برای حضور در مسابقات استانی به تیم صنایع پارچین پیوست و مدت کوتاهی به صورت بازیکن قرضی در این تیم توپ زد. درخشش او در تیم صنایع باعث شد تا مربیان تیم امید بهمن برای جذب دوباره او تلاش کنند. پس از هشت ماه بازی در صنایع پارچین وارد تیم امید بهمن بود. او می دانست که اگر در رده سنی امید موفق ظاهر شود می تواند به تیم بزرگسالان و مطرح بهمن راه پیدا کند. پس وقت تلاش بود! تلاشی برای رسیدن به یک آرزوی دیرینه! او پس از یک دوره کوتاه به آرزویش رسید و پیراهن تیم بزرگسالان بهمن را بر تن کرد. آن روزها بهمن در شرایط خوب و آرمانی قرار داشت. او حالا آرزوهای بزرگتری در سر داشت.
پس از درخشش در تیم بزرگسالان بهمن به استقلال تهران پیوست. تیمی که همیشه آرزوی پوشیدن پیراهنش را در سر داشت. فرهاد مجیدی می دانست که راه سختی در پیش دارد. راهی که به قله های افتخار ختم می شد. او در استقلال به یک شاه مهره تبدیل شد! شم بالای گلزنی و هوش فوق العاده او باعث شد که به یکی از موفق ترین و محبوب ترین بازیکنان آن زمان استقلال تبدیل شود. به واقع می توان از فرهاد مجیدی به عنوان یکی از ستاره های اواخر دهه هفتاد نام برد. گل که می زد یک دستش را روی سینه می گذاشت و دست دیگر را باز می کرد! حرکت او بعد از هر گل تکرار می شد. مجیدی سالها برای استقلال بازی کرد و در واقع همین مساله باعث شد که حتی امروز محبوبیت خاصی بین هواداران استقلال داشته باشد.
درخشش او در بازیهای لیگ ایران و حتی در سطح آسیا با پیراهن استقلال باعث شد تا سران باشگاه راپید وین اتریش که با استقلال روابط حسنه ای داشتند سخت به دنبال جذب فرهاد باشند. فرهاد مجیدی تصمیم خود را گرفت و در زمان حضور فتح الله زاده به اتریش ترانسفر شد. گرچه حضور او در اتریش چندان رویایی و همراه با موفقیت نبود اما فرهاد همیشه از آن به عنوان یک تجربه طلایی یاد می کند. اختلاف در مبلغ قرارداد و همین طور یکی دو مصدومیت سنگین باعث شد تا فرهاد مجیدی فکر ادامه فوتبال در اروپا را از سر خود بیرون کند. رضایت نامه او بعد از یک فصل نا موفق در اتریش صادر شد.
شاید فکرش را نمی کرد که در امارات به آن همه موفقیت برسد. اولین تیم او در امارت الوصل بود. پس از مدت کوتاهی با شرایط فوتبال امارات آشنا شد. کم کم به یک ستاره محبوب در بین شیوخ اماراتی تبدیل شد و پوسترهای او در سرتاسر امارات به چشم می خورد. سبک بازی او با دیگر بازیکنان آنقدر متفاوت بود که بازیهای او خیلی زود به چشم آمد. فرهاد مجیدی از نظر مالی نیز آنقدر تامین بود که جایی را جز امارات ترجیح نمی داد. پس از الوصل به الاهلی امارات پیوست. در آنجا نیز بازیهای خوبی به نمایش گذاشت. اما در سال ۲۰۰۳ به عنوان بازیکن قرضی به تیم العین امارات پیوست تا در جام باشگاههای امارات به میدان برود. او آن سال در بازی نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا و در برابر دالیان درخشید و به یک قهرمان تبدیل شد. گل رویایی او در آن بازی العین را به فینال جام باشگاهای آسیا برد و در آخر او با العین قهرمانی در آسیا را تجربه کرد. او دوباره به الاهلی پیوست. در طول مدت حضور در الاهلی حدود ۱۳۰ گل برای این تیم به ثمر رساند و در سال ۲۰۰۶ این تیم قهرمان لیگ امارات شد.
او در سال ۱۳۷۵ برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد. محمد مایلی کهن مربی وقت تیم ملی به توانایی های فرهاد اعتقاد داشت. فرهاد مجیدی اولین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال ۱۳۷۵ انجام داد. گرچه او همراه تیم ملی به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه هم رفت اما از او به عنوان یک بازیکن کم فروغ در رده ملی یاد می شود. او در حالی که در اوج بود و در امارات می درخشید خیلی کم به تیم ملی دعوت می شد و زمانی هم که به اردو ها ملحق می شد به دلیل دوری طولانی از تیم ملی نمی توانست به هماهنگی لازم برسد. او در طول دوران بازیگری خود ۴۱ بازی ملی انجام داده است و تنها موفق به ثمر رساندن ۱۰ گل شده است.
مشکلات داخلی او با مدیران النصر امارات و فسخ قراردادش باعث شد تا در بدو ورود دوباره ناصر حجازی به استقلال، صحبت از بازگشت فرهاد مجیدی به میان آید. فرهاد مجیدی پس از کش و قوس های فراوان به استقلال پیوست تا به قولی که در زمان جدایی اش از استقلال داده بود عمل کند. او در حالی به استقلال پیوست که مدیران پرسپولیس نیز به دنبال جذب او بودند. فرهاد مجیدی پس از رفت و آمدهای فراوان بلاخره کارت آی تی سی خود را دریافت کرد فرهاد مجیدی می خواهد با درخشش در تیم محبوب و اسبق خود بار دیگر به یک ستاره تبدیل شود.
bordobakht
عکس پرویز مظلومی در جوانی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بــه یـــاد نــاصــر خـــان حــجـازی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
آن جوانبخت که میزد رقم خیر و قبول
بنده پیر ندانم ز چه آزاد نکرد
کاغذین جامه به خونآب بشویم که فلک
رهنمونیم به پای علم داد نکرد
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحر
آشیان در شکن طره شمشاد نکرد
شاید ار پیک صبا از تو بیاموزد کار
زان که چالاکتر از این حرکت باد نکرد
کلک مشاطه صُنعش نکشد نقش مراد
هر که اقرار بدین حسن خداداد نکرد
مطربا! پرده بگردان و بزن راه عِراق
که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد
غزلیات عراقیست سرود حافظ
که شنید این ره دلسوز که فریاد نکرد؟ تمام سال من بیتو
پر از سوز زمستونه
صدای خنده رو هیچکس
نمیشنوه از این خونه
تو رفتی و نگاه من
یه دریا درد و غم داره
یکی انگار توی سینم
گل یاس داره میکاره
بیتو قلب جهنم همش
مثل خونه واسم سرده
با اون حالی که تو رفتی
محاله بازی برگرده
دارم یخ میزنم بیتو
تا فرصت هست آخه برگرد
تو این سرمای تنهایی
نمیشه حفظ ظاهر کرد
جای خالیه تو داره
همه دنیامو می گیره
بیتو آسونترین کارا
واسم سخت و نفس گیره
بیتو هم صحبت شبهام
همین چهار دونه دیواره
بیتو این سقف هم سقف نیست
ازش دلتنگی می باره
پدر هوادار کشته شده پس از دربی:استقلال زندگی پسرم بود
پدر هوادار کشته شده پس از دربی:استقلال زندگی پسرم بود
حادثه تلخی که بعد از دربی برای هوادار ۱۸ ساله استقلالی رخ داد، شیرینی برد را به کام استقلالی ها تلخ کرد. میلاد خبازی، که تازه از دبیرستان فارغ التحصیل شده بود، با دنیایی از شوق و آرزو به استادیوم آزادی رفت تا در شادی هت تریک برد در دربی با بقیه استقلالی ها شریک شود اما سرنوشت برای این هوادار ۱۸ ساله اینطور رقم زد که آخرین دربی اش را عصر جمعه ببیند و غروب کند.
حادثه تلخی که بعد از دربی برای هوادار ۱۸ ساله استقلالی رخ داد، شیرینی برد را به کام استقلالی ها تلخ کرد. میلاد خبازی، که تازه از دبیرستان فارغ التحصیل شده بود، با دنیایی از شوق و آرزو به استادیوم آزادی رفت تا در شادی هت تریک برد در دربی با بقیه استقلالی ها شریک شود اما سرنوشت برای این هوادار ۱۸ ساله اینطور رقم زد که آخرین دربی اش را عصر جمعه ببیند و غروب کند. میلاد مثل خیلی های دیگر در مسیر بازگشت از ورزشگاه به خانه ترک موتور سوار بود و با چرخاندن پرچم استقلال در هوا شادی اش را با بقیه شریک می شد. او در تونل رسالت دچار سانحه ای مرگبار شد. میلاد و دوستش به یکباره با خودروی ۲۰۶ قرمز رنگی مواجه می شوند که چند طرفدار پرسپولیسی ناراحت از باخت را در خود جای داده بود. سرنشینان خودرو خم می شوند تا پرچم استقلال را از دستان موتورسواران بکشند و این کش و قوس سبب می شود تا موتورسوار، تعادلش را از دست بدهد. حاصل این اتفاق، تصادفی دردناک و درگذشت میلاد خبازی ۱۸ ساله می شود که تک پسر خانواده خبازی بوده. بعد از افتادن میلاد روی زمین یک ماشین دیگر که سرعت زیادی داشته با او برخورد می کند و در نهایت این هوادار استقلال فوت می کند. اگرچه سرنشینان خودروی ۲۰۶ بازداشت شده اند اما لحظه ای سهل انگاری جان یک جوان بی گناه را به سادگی از او گرفت تا دربی باز هم قربانی داشته باشد. مراسم سومین روز درگذشت این نوجوان دوشنبه شب در مسجدی در محله شمیران نو برگزار شد و خانواده او تا سال های سال باید هر بار روز دربی می رسد تلویزیون خانه شان را خاموش کنند تا شاید غم این حادثه تلخ را از یاد ببرند. پدر میلاد دیروز درباره این اتفاق تلخ به تماشا گفت:« تازه از مشهد آمده بودیم. از پسرم خواستم در خانه بماند و استراحت کند اما او گفت باید به ورزشگاه برود چون استقلال زندگی اش است. پسرم و تمام اعضای خانواده استقلالی هستند. هنوز رفتن او را باور نکرده ایم. او تک پسر ما بود و می خواهیم هر طور که شده قاتلان پسرم به سزای خود برسند. پسرم به خاطر استقلال جان خود را از دست داد.» پرویز مظلومی تنها فرد از باشگاه استقلال است که برای همدردی با این خانواده با آنها تماس گرفته. او در این باره به خبرآنلاین گفت:« درگذشت این هوادار نوجوان شیرینی برد در دربی را تلخ کرد. من دوشنبه شب و در زمان تمرین تیم با پدر مرحوم خبازی تلفنی حرف زدم و تسلیت گفتم. به هر حال اتفاق خیلی تلخی رخ داده . از طرفداران عزیز می خواهم واقعا مراقب رفتارهای خود باشند و ارزش یک بازی را به جایی نرسانند که حاصلش جان باختن جوان مردم شود.» او ادامه داد:« برنامه مان در باشگاه این است که طی یکی، دو روز آینده به همراه جمعی از اعضای تیم به خانه مرحوم خبازی برویم و این حادثه را به بازماندگان مرحوم، تسلیت بگوییم
bordobakht
وقتی اسطوره بر دستان اسطوره بوسه میزند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کجایی ناصر خان که یادت بخیر.واقعا برایم سخت است که برایت از واژگان کلیشه ای مرحوم و ... استفاده کنم.چون تو واقعا زنده هستی و در قلب تمام عاشقانت جاودانه هستی.
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی*ولی با خفت و خاری پی شبنم نمیگردم.
برای شادی روحش فاتحمه الصلوات.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله الرب العالمین(۱)الرحمن الرحیم(۲)مالک الیوم الدین(۳) ایاک نعبد و ایاک نستعین(۴)اهدنا الصراط المستقیم(۵)صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین(۶)
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد(۱) الله الصمد(۲) لم یلد ولم یولد (۳)ولم یکن له کفوا احد(۴)
صدق الله العلی والعظیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد.
مدعیان قهرمانی همه در یک گروه جام حذفی/استقلال،تراکتور،ذوب اهن،سپاهان و پرسپولیس در گروه A
قرار گرفتن تیمهای مدعی قهرمانی در یک گروه A از مهمترین نکته جام حذفی می باشد.استقلال،تراکتور،ذوب اهن،سپاهان و پرسپولیس بهمراه تیمهای فولادخوزستان،سایپاونفت ابادان در گروه A قرار گرفتند که از بین این تیمها یک تیم به فینال راه خواهد یافت و در گروه B تیمهای شهرداری تبریز، فجر،مس کرمان،صبا،مس سرچشمه، ملوان، شاهین،داماش گیلان و نفت تهران قرار گرفتند که از بین این تیمها یک تیم به فینال راه پیدا خواهد کرد.
مرحله چهارم جام حذفی تیمهای( پرسپولیس با ذوب اهن) برخورد میکند و (راه اهن با سپاهان)و (استقلال با نفت ابادان )و (تراکتور با سایپا) روبروی هم قرار میگیرند و از بین این تیمها یک تیم به فینال راه پیدا خواهد کرد.
اما در گروه B تیمهای( فجر سپاسی با مس کرمان )و( صبا با مس سرچشمه) و (ملوان با شاهین )و (شهرداری تبریز با برنده تیمهای نفت تهران-داماش گیلان)روبروی هم قرار خواهند گرفت.البته این تیمها برای رسیدن به مرحله چهارم باید حریفان دسته اولی خود را شکست بدهند در غیر اینصورت صعود تیمهای دسته اول به مرحله بعدی محرز خواهد بود.
صعود به مرحله فینال در گروه دوم خیلی راحت تر از گروه اول خواهد بود
bordobakht
میلاد خبازی ( علمدار استقلال ) پیش حجازی بزرگ است
اختصاصی استقلالی - امروز ، هفتمین روز درگذشت جوان عاشقی است که قربانی حماقت عده ای کوته بین و بی وجدان است ، کسانی که از انسانیت بویی نبرده اند . مگر می شود در یک شرایط خطرناک مانند تونل رسالت آن هم از درون اتوموبیل طوری به کشیدن پرچم از دست یک هوادار عاشق سعی و تلاش کرد و او را به کام مرگ فرستاد و تنها آن را سانحه ای ساده تلقی کرد . این جنایت ننگین در تاریخ ثبت خواهد شد . به یاد ندارم که در دربی استقلال و پرسپولیس تا کنون گروهی باعث مرگ گروه دیگری شده باشند . اگر هم اتفاقاتی می افتاد ناشی از تصادفات معمول بود . خانواده ی این فرزند ۱۸ ساله فردا هفت روز است که علم دار استقلال را دیگر نخواهند دید . علمداری که جان داد ولی پرچم تیم محبوبش را به زمین نیانداخت . در این حادثه فقط آن طرفداران کوردل تیم بازنده نیستند . آن هایی هم در این ماجرا شریکند که بی جهت حساسیت باخت قرمز ها را بالا بردند . چرا نباید پرسپولیس ببازد ؟ مگر لیورپلاته ی آرژانتین به لیگ پایین تر سقوط نمی کند ؟ چرا دربی هایی که با برد استقلال تمام می شود از تلویزیون مستقیما پخش نمی شود ؟ چرا این جو سنگین را برای هوادار پرسپولیس به وجود می آید که گویی جنگی بزرگ را باخته است . و عاقبت چنان از خود بیخود می شود که دست به جنایت بزند . امیدواریم همانطور که از یک شکستن سر در تبریز چند دقیقه فیلم در برنامه ی نود پخش شد . از این استقلالی با شرف که جان خود را در راه فوتبال از دست داد گزارش تهیه شود . همان طور که از دلالی در فوتبال صحبت می شود از ناپاکی فرهنگی ، خصومت که اینک تبدیل به آدمکشی هم شده است سخن به میان بیاید . چرا یک داور را باید در تبریز چهار نفره بزنند و تراکتورسازی به جای عذرخواهی به سازمان لیگ شکایت کند . روابط غیر ورزشی بر ورزش سایه ی شومی را پهن کرده است . دریغا از کانون هواداران باشگاه رقیب که از این حرکت زشت اعلام برائت کند و آن را محکوم نماید . واکنش باشگاه فرهنگی ! ورزشی ارزشی پرسپولیس چیست ؟ آیا ورزش نباید تجلی گر ارزش ها و پهلوانی ها باشد به جای بحث حمید و حبیب و دایی ، به طرفداران شکیبایی آموخته شده است ؟ از باشگاه پرسپولیس بهتر است صحبت نکنیم و به سایت باشگاه استقلال نگاهی بیاندازیم . در صفحه ی نخست این سایت خبری از پوشش این اتفاق مهم در آستانه ی هفتمین روز درگذشت این استقلالی ، نیست و تنها در آرشیو اخبار خبری سانسور شده ملاحظه می شود با عنوان : مراسم ختم هوادار فقید استقلال و در ادامه تنها عنوان شده این هوادار بر اثر حادثه ی رانندگی ! جان خود را از دست داده است . این در حالی است که روزنامه ی تماشا در شماره ی چهارشنبه ۳۰ شهریور خود گزارشی از این سانحه را از زبان پدر این استقلالی عزیز بیان نموده است . ( پدر میلاد خبازی : پسرم به خاطر استقلال جانش را از دست داد - قاتلان باید به سزای عمل خود برسند . )
" میلاد مثل خیلی های دیگر در مسیر بازگشت و با چرخاندن پرچم استقلال در هوا شادی اش را با بقیه شریک شده بود که در تونل رسالت دچار سانحه ای مرگبار شد . میلاد و دوستش به یکباره با خودرو ۲۰۶ قرمز رنگی مواجه می شوند که چند طرفدار پرسپولیسی ناراحت از باخت را در خود جای داده بود . سرنشینان خودرو خم می شوند تا پرچم استقلال را از دستان موتورسواران بکشند . و این کش و قوس سبب می شود تا موتور سوار ، تعادلش را از دست بدهد . حاصل این اتفاق ، تصادفی دردناک و درگذشت میلاد خبازی ۱۸ ساله می شود که تک پسر خانواده ی خبازی بوده . بعد از افتادن میلاد روی زمین یک ماشین دیگر که سرعت زیادی داشته با او برخورد می کند و در نهایت این هوادار استقلال فوت می کند . اگر چه سرنشینان خودرو ۲۰۶ بازداشت شده اند اما لحظه ای سهل انگاری جان یک جوان بی گناه را به سادگی گرفت تا دربی باز هم قربانی داشته باشد . ... پرویز مظلومی تنها فرد از باشگاه استقلال است که برای همدردی با این خانواده با آن ها تماس گرفته . ... "
روزنامه ی تماشا همان تاریخ صفحه ی پنج .
به هر حال امروز عزاداران استقلال و ورزش دوستان حقیقی ، اگر در هر نقطه ی تهران می توانند برای عرض تسلیت به خانواده ی این مرحوم خود را به محل اعلام شده در رسانه ها برسانند . این هوادار استقلال امروز " علمدار استقلال " است . میلاد خبازی را تماشاگران استقلال فراموش نمی کنند . از این به بعد نام میلاد علمدار در ورزشگاه ها طنین انداز خواهد بود . لطفا به جای بحث های بیهوده به فرهنگ سازی بپردازید و ظرفیت جوانان مملکت را تهی نسازید که با یک شکست مانند یک انسان مست افسار گریخته هر چه می خواهند بکنند . جوانان سرمایه های ملی هستند . در تمام دنیا خوشحالی و شادی امری طبیعی است و حتی فراموش نکرده ایم تعدادی از طرفداران منچستر که همراه بارسایی ها بعد از باخت فینال لیگ قهرمانان به پایکوبی پرداختند . از فرصت شادی ها همه باید استفاده کنند در جهت شاد کردن همدیگر . چرا بایدسیاستگزاری های جمعی نابخرد جوی درست کنند که هموطنانی ، با نام قرمز و آبی از با هم بودن لذت نبرند ؟ ورزش نیاز به افرادی فهیم و متخصص دارد .
در نهایت با ابراز همدردی با این خانواده ی این عزیز از دست رفته که تنها پسر خود را از دست دادند از هواداران استقلال و بازیکنان این تیم می خواهیم با روبان مشکی و با در دست داشتن اسم و عکس آن مرحوم در مقابل سایپا حاضر شوند و یاد و خاطره ی میلاد خبازی عزیز " علمدار استقلال " که تنها ۱۸ سال داشت و گناهش عاشق بودن بود را گرامی بداریم . روانش شاد - خانواده ی خبازی عزیز میلاد اکنون با پرچم آبی شیرجه های حجازی بزرگ را به نظاره نشسته و شاید جورابلو هم با تشویق های خود صفایی دیگر می دهد . یاد همه ی رفتگان استقلال و ورزش گرامی باد .
استقلال این هفته با بازوبند مشکی به میدان میرود؟
وقتی زلزله بم رخ داد خیلی ها بخاطر از بین رفتن ارگ بم غصه خوردند اما استاد شجریان نظر دیگری داشت او گفت انسان یم به هزار ارگ بم می ارزد
خبر درگذشت جوان هوادار استقلال که پدرش گفنه است استقلال زندگی پسرش بود شیرینی برد استقلال را از بین برد و غم شکست هواداران پرسپولیس را هم تلختر کرد هرچند که هوادار احساسی پرسپولیس باعث مرگ این جوان شده است فراموش نکنیم مرگ یک جوان حادثه ای است که تا آخر عمر پدر مادر ش را داغ دار می کند خصوصا" اگر تک فرزند هم باشد جا دارد همه تیمها بخصوص استقلال برای همدردی با خانواده این جوان این هفته با بازو بند مشکی وارد زمین شوند
bordobakht
سلام.
دوستان قضيه ي مجتبي جباري و پرويز مظلومي چي هستش؟
آخه يه جايي خوندم مظلومي گفته بود : براي مجتبي متاسفم !!
وليدعلي خواستار فسخ قرارداد با استقلال شد
بازيکن کويتي تيم فوتبال استقلال درخواست فسخ قرارداد کرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولید علی در دو بازی اخیر در ترکیب استقلال حضور نداشت. وی در دیدار با تراکتورسازی به دلیل اینکه دیر از اردوی تیم ملی کویت به تهران برگشت، به بازی نرسید و برای مسابقه با پرسپولیس هم مظلومی از وجود این بازیکن استفاده نکرد.
روز چهارشنبه هفته گذشته ولید علی غایب بود و در حالی باید خود را به تمرین می رساند شایعه شده بود که این بازیکن به دلیل بازی نکردن قهر کرده است.
ولید علی از شرایط فنی خود در استقلال راضی نیست و می خواهد بازی های بیشتری به او برسد و به همین دلیل از باشگاه خواسته قراردادش با این تیم فسخ شود.
باشگاه استقلال هنوز جوابی به این درخواست نداده است.
در روزهای آینده کادرفنی و باشگاه استقلال در مورد ولید علی تصمیم گیری می کنند.
سال گذشته دسوزا و دوسانتوس دو بازیکن برزیلی استقلال نیز قراردادشان را با این تیم فسخ کردند و حالا نوبت ولید علی رسیده تا استقلالی ها در این زمینه هت تریک کنند.
کد:http://www.varzesh3.com/
شناسنامه فوتبالیست ها
بخش ۲.فرهاد مجیدی.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شناسنامه
نام کامل:فرهاد مجیدی قادیکلایی.
زادروز:۱۳ خرداد ۱۳۵۶ (۳۴ سال).
زادگاه:تهران.ایران.
قد:۱۷۷ سانتی متر.
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی:استقلال تهران.
شماره پیراهن:۷.
پست:مهاجم.
باشگاه های حرفه ای
۱۹۹۵-۱۹۹۷ بهمن کرج
۱۹۹۷-۱۹۹۹ استقلال تهران
۱۹۹۹-۲۰۰۰ راپیدوین اتریش
۲۰۰۰-۲۰۰۱ استقلال تهران
۲۰۰۱-۲۰۰۲ الوصل امارات
۲۰۰۲ استقلال تهران
۲۰۰۲-۲۰۰۶ الوصل امارات
۲۰۰۳ العین امارات(قرضی)
۲۰۰۵-۲۰۰۶ الاهلی امارات(قرضی)
۲۰۰۶-۲۰۰۷ النصر امارات
۲۰۰۷ الاهلی امارات
۲۰۰۷ تا کنون استقلال تهران
تیم ملی
۱۹۹۶ تا کنون ۴۵ بازی ۱۰ گل
افتخارات
۱.قهرمانی در جام آزادگان ۱۳۷۷-۱۳۷۶ به همراه تیم استقلال تهران.
۲.قهرمانی در جام آزادگان ۱۳۸۰-۱۳۷۹ به همراه تیم استقلال تهران.
۳.قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۳ به همراه تیم العین امارات.
۴.قهرمانی در جام حذفی ۱۳۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهران.
۵.قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ۱۳۸۸-۱۳۸۷ به همراه تیم استقلال تهران.
bordobakht
مهاجم استقلال برای جام جهانی آماده میشود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرمربی تیم ملی در جلسه خصوصی با میداودی؛ مهاجم استقلال برای جام جهانی آماده میشود "کی روش"سرمربی تیم ملی ایران،برای مقابله تیم ملی با بحرینی ها از چند بازیکن جدید برای حضور در تیم ملی دعوت به عمل آورد.سرمربی تیم ایران پس از حضور موفق میلاد میداوودی،مهاجم مصدوم استقلال؛نام وی را در فهرست جدید تیم ملی قرار داد تا آمادگی وی را سنجد.میداودی در جلسه ای خصوصی با کی روش شرکت کرد.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛میلاد میداوودی مهاجم تیم استقلال،در تمرینات تیم ملی با شرایط ایده آل،روبروست و توانسته درمدت کوتاه نظر مثبت کی روش را به خود جلب کند،تا جائی که سرمربی تیم ملی ایران درجلسه ای با این بازیکن به وی اعلام کرد تا با تمرینات و تلاش بسیار،خود را آماده حضور در ترکیب اصلی تیم ملی ایران کند.
گفتنی است؛سرمربی ایران از تلاش و سعی میداوودی در میدان مسابقه تمجید کرد و به وی اعلام داشت؛اگر در تمرینات ایده آل و پرتلاش ظاهر شود؛در صورت صعود تیم ملی به جام جهانی از وی به عنوان بازیکن اصلی تیمش استفاده میکند
bordobakht
نقل قول:
جباری:هیچ مشکلی با مسئولین و مربیان ندارم
این شرایط را قبل از این هم در تیم داشتیم؛ جباری:هیچ مشکلی با مسئولین و مربیان ندارم مجتبی جباری هافبک تیم استقلال شرایط ایده الی در ترکیب این تیم دارد.این بازیکن معتقد است پس از صحبت هایی که در برنامه ۹۰ انجام داده شده است،با مسئولین و مربیان تیم استقلال مشکلی پیدا نکرده است.
جباری در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت:شرایط من در تیم استقلال ایده ال است و نمی خواهم این شرایط را تغییر دهم.ما این فصل اهداف بزرگی داریم و باید به این اهداف برسیم.
وی افزود:با مربیان و مسئولین استقلال مشکل خاصی ندارم،من بازیکن این تیم هستم و با شرایط کاملا ایده ال تیمم را همراهی می کنم.
جباری تصریح کرد:شرایط خوبی که درحال حاضر با آن روبه رو هستم را قبل از اینها نیز در استقلال داشتم و با آن روبه رو بودم و قرار نیست شرایط برای من تغییر کند؛زیرا می خواهم این شرایط را حفظ کرده و آن را ادامه دهم.
وی در پایان اظهار داشت:ما برای قهرمانی تلاش می کنیم.
bordobakht
هفته هشتم لیگ برتر؛ استقلال - سایپا؛ آسمان آزادی نارنجی میشود؟
هفته هشتم لیگ برتر فوتبال، دوشنبه با انجام یک دیدار حساس بین تیمهای استقلال و سایپا ادامه مییابد.
در حالی تیمهای فوتبال استقلال و سایپا در چارچوب هفته هشتم لیگ برتر، دوشنبه شب به مصاف یکدیگر میروند که آبیپوشان تهرانی با پیروزی هفته گذشته برابر پرسپولیس از روحیه و انگیزه فوقالعاده بالایی برخوردارند و برای کسب یک برد دیگر و تثبیت صدرنشینی رو در روی نماینده استان البرز قرار میگیرند.
در همین رابطه، فریبا مربی استقلال درباره دیدار تیمش برابر سایپا و شرایط تیم پس از پیروزی در شهرآورد به ایسنا گفت: در حال حاضر شرایط تیم ما بد نیست و با این که ۱۰ نفر از بازیکنانمان را حدود دو روز در اختیار نداشتیم، تمرینات خوبی انجام دادیم. بازی بعد از داربی برای دو تیم برنده و بازنده سخت است. ما هم در طول هفته سعی کردیم حواس بازیکنان را به این بازی جلب کنیم. صحبتهای زیادی را با بازیکنان انجام دادیم ، روز اول پس از داربی به آنها گفتیم که بازی تمام شده است و سه امتیاز آن را گرفته ایم، بازیهای دیگر هم سه امتیاز دارد.
از سوی دیگر شاگردان مجید صالح که تاکنون عملکرد نسبتا قابل قبولی در لیگ داشتهاند امیدوارند با شکست دادن استقلال در ورزشگاه آزادی خاطره تلخ شکست آبیپوشان برابر تراکتورسازی در تهران را برای هواداران استقلال زنده کنند و خود با کسب سه امتیاز بازی جایگاه خود را در جدول رده بندی بهبود بخشند.
سرمربی سایپا هم درباره دیدار تیمش برابر استقلال اظهار کرد: بازی سختی خواهد بود، چون استقلال صدرنشین جدول است و از حمایت تماشاگرانش برخوردار است. به اعتقاد من استقلال یکی از بهترین تیمهای آسیا است که در همه پستها بازیکنان درجه یک دارد و از کادر فنی مجرب نیز بهره میبرد.
سرمربی سایپا در ادامه درباره شرایط تیمش، تصریح کرد: سایپا از ابتدای فصل روند رو به رشدی را داشته و از لحاظ فنی به خواستهَهایمان رسیده ایم، اما هنوز بازیکنانم به لحاظ روحی و روانی نیازمند خودباوری هستند. امیدوارم با کسب نتیجهای خوب مقابل استقلال به این خودباوری برسیم.
ساعت، مکان و اسامی داوران این دیدار به این شرح است:
استقلال – سایپا - ورزشگاه آزادی تهران - ساعت ۱۸:۳۰
داوران: محسن قهرمانی- حسن کامرانی فر- سعید زارع- منصور نوری- ناظر: حسین عسگری
رحمتی:برای شکست سایپا به میدان می رویم
کیانوش رحمتی در خصوص آخرین شرایط استقلال قبل از دیدار فردا با سایپا اظهار داشت: با اضافه شدن تمام بازیکنان شرایط تیم خوب شده است بعد از باخت به تراکتورسازی در خانه فشار روحی زیادی را متحمل شدیم که خوشبختانه با شکست پرسپولیس خیلی زود برگشتیم و توانستیم این روند را حفظ کنیم.
هافبک استقلال در خصوص معرفی اعضای هیئت مدیره این باشگاه گفت: مطمئنا این نفراتی که به جمع استقلال اضافه شدهاند قصد و نیت این را دارند که باشگاه کمک کنند و امیدوارم چه در بیرون زمین و چه در داخل زمین به فکر عوامل و مجموعه تیم باشند.
وی انتخاب زرینچه و فرزامی را مثبت ارزیابی کرد و گفت: این نفرات به خاطر تجربه حضورشان در استقلال میتوانند کمک شایانی به مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره داشته باشند و بدون شک حضور آنها باعث دلگرمی خواهد بود.
رحمتی در پایان در خصوص دیدار روز دوشنبه مقابل سایپا گفت: سایپا از تیمهای خوب و با انگیزه لیگ برتر است که تا به اینجا نتایج خوبی گرفته اما از آنجا که با برد پرسپولیس روحیه خوبی داریم، برای شکست این تیم وارد زمین خواهیم شد.
بهتاش فریبا: داربی و سه امتیازش برای ما تمام شد
مربی تیم استقلال معتقد است استقلال با وجود پیروزی در داربی کار سختی مقابل سایپا خواهد داشت.
بهتاش فریبا در مورد شرایط استقلال برای رویارویی با سایپا در هفته هشتم رقابتهای لیگ برتر اظهار کرد: در حال حاضر شرایط تیم ما بد نیست. بازیکنان در طول هفته گذشته خوب کار کردند . با این که حدود دو روز ۱۰ نفر بازیکنانمان را در اختیار نداشتیم، تمرینات خوبی انجام دادیم. حدود سه روز صبح و بعد از ظهر تمرین کردیم و روزهای دیگرهم فقط بعد از ظهرها تمرین کردیم.
وی افزود: بازی بعد از داربی برای دو تیم برنده و بازنده سخت است. ما هم در طول هفته سعی کردیم حواس بازیکنان را به این بازی جلب کنیم. صحبتهای زیادی را با بازیکنان انجام دادیم ، روز اول پس از داربی به آنها گفتیم که بازی تمام شده است و سه امتیاز آن را گرفتهایم، بازیهای دیگر هم سه امتیاز دارد.
فریبا ادامه داد: در هفته گذشته تمرینهای خوبی را بر اساس حریفمان انجام دادیم و بازیهای تیم سایپا را نیز نگاه کردیم و آنها را آنالیز کردیم.
مربی استقلال در مورد تیم سایپا گفت: سایپا تیم خوب و دوندهای است و مربیان جوانی دارد، این تیم شخصیت تیمی خوبی دارد. بازیکنان ما آمادگی برد در این بازی را دارند.
وی در مورد بازیکنانی که در این بازی در اختیار نخواهند داشت گفت: کیانوش رحمتی، محروم است و فریدون زندی نیز کم کم پا به توپ شده است، او عمل خوبی را انجام داده و فکر میکنم پس از این بازی بتواند آمادگی به میدان رفتن را به دست آورد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
bordobakht
فيفا به استقلال مهلت داد
مشاور بين الملل باشگاه استقلال گفت: فيفا فرجام خواهي استقلال را پذيرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مشاور بین الملل باشگاه استقلال در گفت و گویی اختصاصی با سایت رسمی باشگاه ، با اشاره به نامه اخیر فیفا گفت: فیفا فرجام خواهی استقلال را پذیرفته است و بطور موقت باشگاه از محدودیت زمانی برای پرداخت مطالبات بازیکن پرویی رهايی یافته، اما این به منزله لغو بدهی یا لغو حکم قبلی فیفا نیست و استقلال به این ترتیب از مدت زمانی 2، 3 ماهه برای پرداخت این مطالبات برخوردار شده اس
منبع:ورزش 3
روزنامه استقلال 04 مهر 1390
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حيدري: بايد سايپا را ببريم
بازيکن استقلال گفت: بازي با پرسپوليس به تاريخ پيوست و ما آمادهايم مقابل سايپا يک نتيجه خوب بگيريم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خسرو حیدری در نشست خبری پیش از بازی فردای استقلال با سایپا اظهار داشت: هفته گذشته یکی از بهترین دربیها را دیدیم. با تمام استرس بازی خوبی بود اما این مسابقه به تاریخ پیوست و ما آمادهایم مقابل سایپا یک نتیجه خوب بگیریم.
وی افزود: این مهم است که با نتیجه گرفتن خود را از سایر رقبا دور کنیم هر چند که سایپا تیمی است که روز به روز بهتر شده و مربی خوبی هم دارد. فکر میکنم بازی راحتی نداریم.
خسرو حیدری ادامه داد: استقلال تیم بزرگی است و برای قهرمانی میجنگد. امیدوارم که هواداران همانطور که در دربی ما را حمایت کردند در این مسابقه نیز ما را تنها نگذارند و بتوانیم 3 امتیاز را بگیریم.
این بازیکن در خصوص اینکه تفاوت بازی در لیگ و لیگ قهرمانان آسیا چیست و استقلال چه شرایطی برای این مسابقات دارد گفت: در این چند سال که در لیگ قهرمانان بازی کردهام متوجه شدهام بازی در آسیا مشکلتر از داخل است. چون همه تیمها با انگیزه زیادی وارد مسابقات میشوند. استقلال هم متأسفانه در این چند سال در دور بدشانسی بوده و 2 سال قبل هم که به مرحله حذفی راه پیدا کرد باخت اما امسال فکر میکنم ابتدا باید در لیگ به قهرمانی دست پیدا کنیم و همچنین در آسیا با اقتدار بالا رویم. اگر بتوانیم به عنوان تیم اول به مرحله بعد برویم در ورزشگاه آزادی مسابقه حذفی را برگزار میکنیم و از این طریق تا حدود زیادی سال آینده برای قهرمانی استقلال را خواهید دید.
منبع:ورزش 3
شناسنامه فوتبالیست ها
آندرانیک تیموریان.
شناسنامه
نام کامل:آندرانیک تیموریان سامرانی.
زادروز:۱۵ اسفند ۱۳۶۱.
زادگاه:تهران.ایران.
قد:۱۸۰ سانتی متر.
نام مستعار:آندو.
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی:استقلال تهران.
شماره پیراهن:۱۴.
پست:هافبک.
باشگاه های جوانان
استقلال تهران
باشگاه های حرفه ای
۱۳۸۱-۱۳۸۳ عقاب تهران
۱۳۸۳-۱۳۸۵ ابومسلم خراسان
۱۳۸۵-۱۳۸۷ بولتون انگلیس
۱۳۸۷-۱۳۸۹ فولهام انگلیس
۱۳۸۷-۱۳۸۸ بارنزلی انگلیس(قرضی)
۱۳۸۹-۱۳۹۰ تراکتورسازی تبریز
۱۳۹۰ تاکنون استقلال تهران
تیم ملی
۱۳۸۴ تاکنون ۳۱ بازی ۳ گل
bordobakht
تاریخ می گوید سایپا و هفته هشتم استقلال را قهرمان می کنند ! / آمار و نکات جالب درباره مسابقه استقلال با سایپا
در طول تاریخ این دو تیم یکبار مانند امسال در هفته هشتم به مصاف هم رفتند که استقلال آن مسابقه را دو بر صفر برد و البته در پایان فصل قهرمان شد !
بهترین گلزن استقلال در مصاف با سایپا در چهارچوب رقابتهای لیگ:
فرزاد مجیدی(-)،آرش برهانی(بازیکن حال حاضر استقلال تهران)هر یک با ۵گل
بهترین گلزن سایپا در مصاف با استقلال در چهارچوب رقابتهای لیگ:
محسن خلیلی(-)با ۴گل
بیشترین تعداد حضور یک سرمربی از استقلال در مصاف با سایپا در چهارچوب رقابتهای لیگ:
امیر قلعه نوعی(سرمربی حال حاضر تراکتورسازی تبریز)با ۸حضور
بیشترین تعداد حضور یک سرمربی از سایپا در مصاف با استقلال در چهارچوب رقابتهای لیگ:
محمد مایلی کهن(-)با ۱۱حضور
چند نکته:
۱. از میان سرمربیان استقلال،منصور پورحیدری و امیر قلعه نوعی نفراتی هستند که به سایپا نباخته اند
از میان سرمربیان سایپا، علی دایی از محدود مربیان ایرانی است که تعداد بردهایش از تعداد باختهایش برابر استقلال بیشتر است
۲. از میان سرمربیان سایپا،محمد مایلی کهن در دوران مربیگری برابر استقلال با هیچ تیمی پیروز نشده است
۳. از میان سرمربیان استقلال،لئونید تری بیلوفسکی در دور رفت لیگ ۱۳۷۳،رولاند کخ در دور رفت لیگ۸۲ ـ ۱۳۸۱ و جواد زرینچه در دور برگشت این لیگ برای اولین بار در طول تاریخ دوران مربیگریشان برابر سایپا قرار می گرفتند.از میان سرمربیان سایپا نیز رضا فروزانی در دور رفت لیگ ۸۸ ـ ۱۳۷۸ برای اولین و آخرین بار(تا این زمان)بوده که به عنوان سرمربی رو در روی استقلال قرار گرفته است
۴. نصرالله عبداللهی اولین سرمربی استقلال است که در مصاف با سایپا موفق به پیروزی و گرفتن امتیاز شده و بیژن ذوالفقارنسب نیز اولین سرمربی سایپا است که موفق به این مهم شده است.
۵. جدال دور رفت دو تیم در لیگ ۸۲ ـ ۱۳۸۱ تنها جدالی بوده که سرمربیان هر دو تیم خارجی بوده است
۶. ازمیان گلزنان استقلال،فرهاد مجیدی-آرش برهانی و حنیف عمران زاده در تیم کنونی استقلال نیز حضور دارند.
از میان گلزنان سایپا،ابراهیم صادقی ـ رضا خالقی فر و کریم انصاری فرد به عنوان بازیکن،مجید صالح به عنوان سرمربی،بیژن طاهری به عنوان مربی،محمد سلطانی به عنوان سرمربی تیم جوانان و فرشاد فلاحت زاده به عنوان مدیر تیمهای فوتبال در تیم کنونی سایپا نیز حضور دارند
۷. از میان گلزنان استقلال، یدالله اکبری و پیروز قربانی(در حال حاضر)سابقه بازی برای سایپا را نیز دارند.
از میان گلزنان سایپا،فرشاد فلاحت زاده-بیژن طاهری-محمد مومنی و علیرضا عباسفرد به عنوان بازیکن و مجید صالح به عنوان مربی سابقه حضور در استقلال را دارند
۸. حسین کاظمی تنها نفری است که با پیراهن هر دو تیم بازی و در بازیهای رو در رو به هر دو تیم گل زده است
۹. از میان سرمربیان سایپا،دکتر بیژن ذوالفقارنسب سابقه بازی(البته به عنوان بازیکن کمکی در جام میلز هندوستان به همراه تاج)و سرمربیگری استقلال را نیز دارند.
۱۰. نصرالله عبداللهی(که سابقه بازی و سرپرستی در تاج(استقلال)را نیز دارد) تنها نفری است که سرمربی هر دو تیم بوده و در بازیهای رو در روی دو تیم روی نیمکت هر دو نشسته است
۱۱. بازی رفت دو تیم در لیگ ۷۷-۱۳۷۶ که به برتری ۲-۰ استقلال انجامید نیز مانند این بازی در هفته ۸ام برگزار شده بود.لازم به ذکر است که استقلال در آن لیگ قهرمان شد
بازیکنان امسال استقلال که سابقه گلزنی برابر سایپا را دارند:
۱. فرهاد مجیدی:۲گل(با پیراهن استقلال تهران)
۲. آرش برهانی:۱۰گل(۱گل با پیراهن شهرداری کرمان،۴گل با پیراهن پاس تهران،۵گل با پیراهن استقلال تهران)
۳. میلاد میداوودی:۱گل(با پیراهن استقلال اهواز)
۴. کیانوش رحمتی:۱گل(با پیراهن پاس تهران)
۵. حنیف عمران زاده:۱گل(با پیراهن استقلال تهران)
۶. آندرانیک تیموریان:۱گل(با پیراهن ابومسلم خراسان)
۷. حمید عزیززاده:۱گل(با پیراهن ذوب آهن اصفهان)
۸. اسماعیل شریفات:۲گل(با پیراهن استقلال اهواز)
بازیکنان امسال سایپا که سابقه گلزنی برابر استقلال را دارند:
۱. مرتضی ابراهیمی:۱گل(با پیراهن صنعت مس کرمان)
۲. جابر انصاری:۱گل(با پیراهن صبای قم)
۳. ابراهیم صادقی:۲گل(با پیراهن سایپا کرج)
۴. رضا خالقی فر:۲گل(۱گل با پیراهن فجرشهیدسپاسی شیراز،۱گل با پیراهن سایپا کرج)
۵. محمد منصوری:۶گل(۳گل با پیراهن برق شیراز،۳گل با پیراهن ذوب آهن اصفهان)
۶. امید روانخواه:۱گل(با پیراهن فجرشهیدسپاسی شیراز)
۷. روزبه شاه علیدوست:۱گل(با پیراهن پاس همدان)
۸. کریم انصاری فرد:۲گل(با پیراهن سایپا کرج)
بازیکنان امسال استقلال که سابقه بازی برای سایپا را دارند:
۱. مهدی امیرآبادی به مدت ۶فصل
۲. کیانوش رحمتی به مدت ۲فصل
بازیکنان امسال سایپا که سابقه بازی برای استقلال را دارند:
۱. مرتضی ابراهیمی به مدت ۲فصل
۲. پیروز قربانی به مدت ۸فصل
۳. امید روانخواه به مدت ۴فصل
*پرویز مظلومی و مجید صالح تاکنون برابر هم قرار نگرفته اند و این اولین دوئل این دو نفر با هم است
مظلومی تاکنون در دوران مربیگری ۹بار برابر سایپا قرار گرفته و جالب اینکه در این ۹بار رویاروئی،۳بار پیروز شده-۳بار مساوی کرده و ۳بار نیز شکست خورده است
*مجید صالح مربی اسبق استقلال در دوران قلعه نوعی،بار اولی است که در لباس سرمربیگری رو در روی استقلال قرار می گیرد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
استقلال ۶۶ ساله شد!
سایت گل- امروز چهارم مهر ماه و مصادف است با شصت و ششمین سال تاسیس باشگاه استقلال. روز ۴ مهر ماه ۱۳۲۴ چند دوچرخه سوار به سرپرستی پرویز پورخسروانی ، باشگاهی را به نام دوچرخه سواران در خیابان فردوسی تهران پایه گذاری کردند که اکنون پس از ۶ دهه یکی از پرافتخارترین و پرطرفدارترین باشگاههای ایران است. سایت گل فرازهایی از تاریخ باشگاه استقلال را ورق می زند:
اسفند ۱۳۲۴: تیم فوتبال دوچرخه سواران از ادغام دو تیم نادر به سرپرستی محمد جاودان و تیم شهاب به سرپرستی پرویز عمواوغلی تشکیل شد.
فروردین ۱۳۲۵: اولین بازی تاریخ باشگاه دوچرخه سواران روز ۳۱ فروردین در امجدیه برگزار شد و این تیم در یک بازی دوستانه مقابل گیو بندرانزلی به میدان رفت و ۱- صفر به پیروزی رسید.
آذر ۱۳۲۵: تیم فوتبال دوچرخه سواران در اولین بازی رسمی تاریخ خود در هفته اول جام باشگاههای تهران با نتیجه ۳-۱ به سرباز باخت.
خرداد ۱۳۲۷: تیم دوچرخه سواران قهرمان جام حذفی تهران شد. عقاب حریف آبی پوشان در دیدار فینال بود که در این بازی حاضر نشد و تیم دوچرخه سواران اولین قهرمانی تاریخ خود را بدست آورد.
فروردین ۱۳۲۸: باشگاه دوچرخه سواران اولین باشگاه ایرانی شد که صاحب نشریه اختصاصی شد. اولین شماره مجله دوچرخه سواران روز ۱۵ فروردین چاپ شد. دو هفته نامه دوچرخه سواران به سردبیری صدری میرعمادی هر دو شنبه با قیمت ۵ ریال به روی دکه ها می رفت.
فروردین ۱۳۲۸: اولین انتخابات هیات مدیره باشگاه دوچرخه سواران در محل باشگاه برگزار شد. دانایی فر، گرائیلی، ملکی، عمواوغلی و آودیان اولین اعضای هیات مدیره انتخابی باشگاه بودند و ناصر ملکی نیز به عنوان مدیر داخلی باشگاه انتخاب شد.
مهر ۱۳۲۸: تیم سرباز منحل شد و تمام بازیکنان این تیم که نظامی و اغلب ملی پوش بودند به تیم دوچرخه سواران پیوستند که قدرت مضاعفی به این تیم بخشید.
بهمن ۱۳۲۸: نام باشگاه دوچرخه سواران به تاج تغییر یافت.
اردیبهشت ۱۳۲۹: تیم فوتبال تاج قهرمان جام باشگاههای تهران شد. این اولین قهرمانی تیم تاج در مسابقات جام باشگاههای تهران بود.
شهریور ۱۳۲۹: تیم فوتبال تاج به عنوان اولین تیم باشگاهی ایرانی راهی سفر خارجی شد. تیم تاج برای شرکت در جشن استقلال افغانستان راهی کابل شد و در دو بازی دوستانه مقابل تیم ملی افغانستان و دانشگاه کابل یک برد و یک باخت بدست آورد.
اسفند ۱۳۲۹: در اولین دوره بازیهای آسیایی که در دهلی برگزار شد، ۲۲ نفر از ۶۴ ورزشکار کاروان تیم ایران از باشگاه تاج بودند از جمله: عارف قلی زاده، محمود بیاتی، نادر افشار علوی، پرویز کوزه کنانی و ژرژ مارکاریان بازیکنان تاج بودند که به همراه تیم ملی فوتبال مدال نقره را کسب کردند.
مهر ۱۳۳۲: تعدادی از ستارگان تاج به دلیل اختلاف با مدیریت باشگاه، راهی تیم نادر شدند و تاج با از دست دادن ستارگان خود دچار نزول شدیدی در مسابقات تهران شد. علی دانایی فر سرمربی تاج نیز به همراه این بازیکنان راهی نادر شد.
دی ۱۳۳۴: به علت عدم اختلاف بین سرپرست تیم ملی با بازیکنان تاج در سفر به عراق، ۱۳ بازیکن تیم تاج از خرمشهر به تهران بازگشتند و به مدت ۳ ماه از حضور در مسابقات رسمی محروم شدند. علت اختلاف این بود که سرپرست تیم ملی در خرمشهر به علی دانایی فر مربی تیم تاج که در این سفر میهمان تیم ملی بود، گفته بود در بغداد باید به هتل دیگری بروند!
شهریور ۱۳۳۶: تیم تاج به عنوان نماینده تهران در مسابقات قهرمانی کشور در اصفهان شرکت کرد و با پیروزی ۳- صفر در فینال مقابل تیم تبریز قهرمان ایران شد.
دی ۱۳۳۶: تیم تاج در جریان مسابقات باشگاههای تهران مقابل داریوش با نتیجه ۱۸- صفر پیروز شد که این بهترین برد تاریخ باشگاه تا به امروز است. در گزارش این بازی آمده است: "حسن سلوک و همکاری و عصبانی نشدن افراد تیم داریوش قابل ذکر است"!
تیر ۱۳۴۲: با تاسیس باشگاه پاس، تعدادی از بازیکنان نظامی تاج نظیر حشمت مهاجرانی، حسن حبیبی، منوچهر حبیبی و محمد رنجبر راهی این تیم شدند. جدایی این بازیکنان و بازنشستگی چند ستاره دیگر باعث افت تیم فوتبال تاج شد، بطوری که این تیم تا شش سال بعد زیر سلطه پاس و دارایی بود و نتوانست قهرمان شود.
فروردین ۱۳۴۷: بعد از انحلال شاهین و پیوستن ستارگان این تیم به پرسپولیس، یک دیدار دوستانه بین تاج و پرسپولیس در امجدیه برگزار شد که سرآغاز رقابت دو تیم در طول دهه های بعدی بود. اولین دربی پایتخت به تساوی بدون گل انجامید.
اسفند ۱۳۴۸: زدراکو رایکوف سرمربی اهل یوگسلاوی هدایت تیم فوتبال تاج را بر عهده گرفت. حضور رایکوف در تیم تاج آغاز فصل جدیدی در تاریخ این باشگاه بود. حقوق ماهیانه رایکوف در تاج ۶۵۰۰ تومان بود.
فروردین ۱۳۴۹: تیم تاج قهرمان جام باشگاههای آسیا شد. این اولین قهرمانی یک تیم ایرانی در عرصه مسابقات باشگاهی آسیا بود. تاج در فینال ۲-۱ مقابل هاپوئل اسرائیل پیروز شد.
بهمن ۱۳۴۹: تاج با پیروزی ۲-۱ مقابل پاس در فینال لیگ ایران، اولین قهرمان لیگ لقب گرفت.
شهریور ۱۳۵۲: تیم تاج در جریان لیگ تخت جمشید در یک بازی عجیب با نتیجه ۶- صفر مغلوب پرسپولیس شد تا سنگین ترین شکست تاریخ باشگاه ثبت شود.
فروردین ۱۳۵۸: نام باشگاه تاج به استقلال تغییر یافت. عنایت الله آتشی نیز اولین مدیر باشگاه استقلال بعد از پیروزی انقلاب بود.
دی ۱۳۶۲: تیم استقلال قهرمان جام باشگاههای تهران شد. این اولین قهرمانی با نام استقلال بود.
مرداد ۱۳۷۰: تیم استقلال با پیروزی ۲-۱ مقابل لیائونینگ چین برای دومین بار قهرمان جام باشگاههای آسیا شد.
بهمن ۱۳۷۱: در مسابقات سوپرجام تهران، تیم استقلال با قرار گرفتن در رده هفتم جدول ۸ تیمی از صعود به لیگ آزادگان بازماند و راهی لیگ دسته سوم شد. طبق قوانین لیگ آزادگان، سهمیه استانها از طریق مسابقات استانی تعیین می شد که استقلال نتوانست سهمیه حضور در لیگ آزادگان را کسب کند.
بهمن ۱۳۷۲: استقلال فاتح لیگ دسته سوم شد. این تیم در فینال طی دو بازی رفت و برگشت ۱- صفر پلی اکریل اصفهان را شکست داد و قهرمان شد تا مجدداً به سطح اول فوتبال کشور بازگردد.
دی ۱۳۸۴: طی یک توافق باشگاه استقلال به مدت ۱۰ سال به وزارت رفاه واگذار شد. البته این واگذاری یک سال بیشتر طول نکشید و استقلال دوباره به سازمان تربیت بدنی بازگشت.
بهمن ۱۳۸۵: به دلیل کوتاهی مدیریت باشگاه در ارسال اسامی تیم به AFC، تیم استقلال از مسابقات لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشته شد. این یکی از بزرگترین اشتباهات مدیریتی در تاریخ این باشگاه بود.
مهر ۱۳۸۸: فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال جهان باشگاه استقلال تهران را به عنوان سومین باشگاه برتر قرن بیستم در قاره آسیا معرفی کرد. الهلال عربستان و یوکوهامای ژاپن در رده اول و دوم قرار گرفتند.
فهرست افتخارات تیم فوتبال استقلال
قهرمان جام باشگاههای آسیا(۲ بار)
۱۳۴۹، ۱۳۷۰
نایب قهرمان جام باشگاههای آسیا
۱۳۷۱، ۱۳۷۷
قهرمان لیگ ایران( ۷ بار)
۱۳۴۹، ۱۳۵۳، ۱۳۶۸، ۱۳۷۶، ۱۳۷۹، ۱۳۸۴، ۱۳۸۷
قهرمان جام حذفی ایران( ۵ بار)
۱۳۵۶، ۱۳۷۴، ۱۳۷۸، ۱۳۸۰، ۱۳۸۶
قهرمان لیگ دسته سوم
۱۳۷۲
قهرمان باشگاههای تهران(۱۲ بار)
۱۳۲۸، ۱۳۳۱، ۱۳۳۵، ۱۳۳۷، ۱۳۳۹، ۱۳۴۱، ۱۳۴۸، ۱۳۵۰، ۱۳۵۱، ۱۳۶۲، ۱۳۶۴، ۱۳۷۰
قهرمان سوپر جام تهران
۱۳۷۳
قهرمان جام حذفی تهران(۴ بار)
۱۳۲۶، ۱۳۳۰، ۱۳۳۵، ۱۳۳۷
تورنمنت های بین المللی
قهرمان جام میلز هند( ۴ بار)
۱۳۴۸، ۱۳۴۹، ۱۳۵۰، ۱۳۶۸
قهرمان جام باردلوی هند
۱۳۶۸
قهرمان جام استقلال قطر
۱۳۷۰
قهرمان جام ریاست جمهوری ترکمنستان
۱۳۷۶
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سالروز تولد 66 سالگی استقلال رو تبریک میگم ...
امیدوارم بچه ها با برد سایپا یه کادوی تولد حسابی برای اس اسمون بگیرن!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قهرمانی هم که ری.. با این قضاوت.می خواد بگه من طرفدار استقلال نیستم.تلافی قضاوت نکردن دربی رو سر استقلال در بیاره.
نیمه اول خیلی کسل کننده بود .انشالله که با حفظ نتیچه و زدن ۲ ۳ تا گل بازی رو ببریم.
اول يه سوال دارم
شما يه BMW 630 دارين با يه پيكان تهران 28 با كدومش ميرين عروسي:31:
اخه چرا ميلاد بايد رو نيمكت باشه ارش بازي كنه؟
در مورد پسته خسرو هم هيچي نگم بهتره
با اين بازي كردنشون واقعا متاسفم.......
تبریک میگم بابت نتیجه.بازیه اینجوری بود چون ارنج سایپا کاملا دفاعی بود .همه ی بازیکناشون دفاع میکردن اما نتونستن با انصاری فرشون گل بزنن.
تیمی که دفاع میکنه حقش باخته.
سلام دوستان.
برد رو تبريك ميگم به همه.
ولي خيلي بد بازي كرديم ... اين چند تا دليل داشت :
سايپا بازي رو خوب كنترل كرده بود.
نبود كيانوش رحمتي و عقب اومدن تيموريان وسط زمين رو تحويل حريف دادش و ما حرفي براي گفتن نداشتيم ( البته سايپا هم تو بازيسازي خوب نبود اما بهتر كنترل كرد )
علي حمودي هم باز مثل قبل كه گفتم از انرژي خودش اصلا خوب استفاده نميكنه ... يه وقتايي بيخودي ميره جلو ... و يه وقتايي هم پشتش خالي ميمونه. و مورد ديگه اينكه ارسال هاش هم شبيه اميرآباديه :31:
كرار هم مثل اينكه قراره يه بازي درميون خوب بازي كنه ... اين بازي هم زياد خوب نبودش.
جباري و مجيدي و حيدري خو بودن ... يوسفي هم تعويض خوبي نبودش.
برد خوبي بود اما استقلال خوب نبود.
جباری پیام آور شادی برای استقلال/ صدر جدول دوباره آبی شد
سه امتیاز شیرین شاگردان مظلومی مقابل سایپا
جباری پیام آور شادی برای استقلال/ صدر جدول دوباره آبی شد
تیم فوتبال استقلال با پیروزی مقابل سایپا در صدر جدول رده بندی رقابت های لیگ برتر قرار گرفت.
۱۳۹۰ دوشنبه ۴ مهر ساعت ۲۰:۲۷
به گزارش سرویس ورزشی برنا، در یکی دیگر از بازی های هفته هشتم رقابت های لیگ برتر از ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه امروز تیم استقلال در ورزشگاه آزادی برابر سایپا قرار گرفت و با تنها گل دقیقه ۷۶ مجتبی جباری میهمان نارنجی پوش خود را شکست داد تا با ۱۹ امتیاز و به دلیل تفاضل گل بهتر نسبت به صبا در صدر جدول رده بندی قرار بگیرد.
جباری روی پاس فرهاد مجیدی در موقعیت گل قرار گرفت و با شوتی زمینی با پای چپ از روی خط محوطه جریمه دروازه وحید مهدی خانی را باز کرد.
قضاوت این مسابقه بر عهده محسن قهرمانی بود که به مجیدی، کرار و جباری از استقلال و غلام نژاد از سایپا کارت زرد نشان داد.
سایپا نیز با قبول چهارمین شکست این فصل خود ۱۰ امتیازی باقی ماند و در رده هشتم ایستاد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تبریک میگم
خوب که اصلا نبودیم ولی برای قهرمانی باید از این بردهای یک بر صفر هم بیاریم و اصلا جزو واجباته :دی
بعضی وقتا مثلا تیم خیلی خوب بازی می کنه ولی بازیو می بازه که فایده ای نداره
منم این برد کسل کننده رو تبریک میگم
تیم خصوصا مجیدی عصبی بود و این عصبی بودن هم نتیجه سیستم بازی سایپا بود که واقعا بد بازی کرن و رو تیم تاثیر گذاشت
انقدر عصبي شدم از اين بازي كه حد نداره
اين چه طرز بازي كردنه؟مظلومي واقعا از كجا به اين نتايج ميرسي؟چه جوري اين تصميمو ميگيري كه ارش فرغونيو بازي بديو ميلادو بذاري رو نيمكت؟چه جوري به اين نتيجه رسيدي كلا بيخياله وليد بشي كه قهر كنه و بخواد قراردادشو فسخ كنه و شما هم موافقت كنيد بعدش اون يوسفيو بازي بدي؟با اين همه هافبكايه قدرتمند چرا نميتوني با يه هافبك دفاعي وسط زمينو در دست بگيريم؟به خدا ادم نميدونه چي بگه.......
فرهاد اصلا اماده نبود دليلشم مصدوميتش بودو درست نتونسته بود تمرين كنه با اين حال يه پاس گل داد . كرار هم معلوم نيست چرا هروقت ميره ولايتشونو بر ميگرده افت ميكنه اونم با ماشينش ميره مياد(يه جا خوندم كه به ماشينش علاقه زيادي داره.... خدارو شكر به اسبو الاغ علاقه نداره وگرنه......)ولي باز زياد بد نبود تو صحنه گل هم 4-5 نفرو جا گذاشتو از بينشون توپو رد كرد
خسرو هم موهاشو زده بود تعادلشو از دست داده بود:31:
حالا بد بودن همرو ميذاريم به حسابه بازيه بعد از دربيو اردو تيم ملي:31:
بايد در پست حمودي تجديد نظر بشه واقعا داره بهش ضربه ميزنه
سايپا هم 36 نفره دفاع ميكرد خيلي ازشون متنفر شدم البته براي دفاع كردنشون نه.....براي بازي ناجوانمردانشون.تو يه صحنه بازيكنشون رو زمين افتاده بود به بازي ادامه دادند همون توپ داشت براي ما زمينه ساز ضد حمله ميشد كه به فرهاد اعتراض ميكردند توپو بزنه بيرون.يه بار بعد از اون هم بازيكنه ما افتاد رو زمين بازيكناشون به بازي ادامه دادند..... به همه اينا شاهكار داوريه اقاي قهرماني هم اضافه كنيد.بعد از بازي با سپاهان اينم دوميش.n تا هم خطا كردن كه دو سومش تكل از پشت بود خدارو شكر كه از اين تيم 3 امتياز گرفتيم
آرش میگه مهم تیمه و نیمکت نشینی عیبی نداره ولی اگر قرار بود همینطور نیمکت نشین باشه صداش درمیومد یا بهتر بگم خبرنگاران صداشو درمیاوردن حتی اگه خودش چیزی نمیگفت
مظلومی مجبوره از این تغییرات اعمال کنه دیگه به هر حال تیم کهکشانی داشتن توی ایران این دردسرها رو هم داره :5: بازیکنا طاقت نیمکت ندارن واسه تیم حاشیه درست میکنن
خبرنگارا هم که هرچی مصاحبه میکنن مصاحبه رو اونجور که خودشون دلشون میخواد تغییر میدن آخرش هم که یه نفر شکایت کنه فوری روز بعدش اول یه صفحه علیه اون فرد مطلب مینویسن بعدش هم غیرمستقیم مینویسن خودمون بزرگت کردیم توی جامعه, دریغ از یک تکذیبیه بعدش هم تیم به همین سادگی به حاشیه میره و تا بخواد خودشو جمع کنه تیم تراکتور با مربیه پرورش یافته در مکتب شاهین میره صدر جدول
تبریک می گم این برد و سه امتیاز ارزشمند رو...:11:
به نظر من که زیاد بد نبودیم! چرا؟
دلیل اولش بر می گرده به بازی بعد از دربی ... تا بوده همین بوده ...
دلیل دومش بر می گرده به این :
اندو تیموریان:"به دلیل اینکه سایپا بسته بازی میکرد استقلال به چشم نیامد سعی میکنیم در بازیهای آینده اشتباهات خود در پاس دادن را جبران کنیم."
اندو واقعا خوب مصاحبه می کنه و فوتبال رو می فهمه!... امروز سایپا مثل سایپای زمان بیژن ذولفقار نسب بازی می کرد ...
به قول علی پروین اتوبوس بازیکن گذاشته بود روی خط دروازه ... به نظرم باید فکری به حال این جور تیم ها کرد ... مهاجم سرزن هم که متاسفانه در اختیار نداریم ...
درباره ارنج مظلومی هم می تونست میلاد رو از همون اول بازی بده ... می خواست از برهانی تجلیلی کرده باشه ... باقیش خوب بود به نظرم.. با توجه به اینکه مجبور بودیم از یک هافبک دفاعی استفاده کنیم ( بهتر نه!؟:دی) ... ولی به نظرم کیا رحمتی امسال متفاوت شده...
یه نکته هم درباره این گزارش سرهنگ! ... کلا سالی یه باز گزارش لیگ ایران رو بهش می دن اونم سر بازی استقلال و سایپا !
یه جا هم اظهار نظر واقعا عجیبی کرد:" مظلومی داره با بازی در پست دفاع راست حمودی رو هرز می ده " :دی
پ ن پ بزاریمش مهاجم نوک...:دی خب مرد مومن پست تخصصی حمودی همون جاست یا باید بازی کنه یا بره نیمکت...
قهرمانی هم که با داوریش مثلا خواست ثابت کنه که استقلالی نیست ...
بازم تبریک ...
پ ن : بریم بهترین های اس اس رو توی تاپیک مربوطه انتخاب کنیم!