بیا... حالا میاد از من سوتی لپی میگیره . خودشون سرشار از انواع سوتی هستن :دینقل قول:
Printable View
بیا... حالا میاد از من سوتی لپی میگیره . خودشون سرشار از انواع سوتی هستن :دینقل قول:
اقا دیدی بهت گفتم ، بازم پای دوستات اومد وسط .نقل قول:
من دوست و رفیق زیاد دارم البته الان یه تعدادشون رو فر دادم ولی در کل هستن یه چندتایی مشوق ما هستن در امر خطیر سوتی دادن...
سلام
چند وقت بود نیومده بودم
حالا عوصش یه سوتی دادم ماه
چند روز پیش رفته بودیم دکتر از این دکتر ها که چند ماهه وقت میده و چند تا چند تا راه می ده تو
وقتی نوبت ما شد بابام با منشی رفتم تو و من موندم بیرون (بیمار من بودم )
نمی دوم برای چی توی اتاق یه نفر را بیشتر راه نیمی دادند
حلا من موندم پشت در از این ور هل می دادم و منشیه هم (مرد بود ) از اون ور نمی زاشت برم تو
حالا توی مطب هم پر بود و من هم هی می گفتم آقا آقا مریپ منم
چشمتون روز بد نبینه وقتی رفتم تو دیدم از اینها به در وصله که خودش در را میبنده (نمی دوم اسمش چیه )
اینقدر ضایعه ین سوتی که باور کردنش سخته
وقتی کارمون تموم شد من را بگو سرم و انداختم زیر و ز گوشه ی مطب رفتم
هنوز هم که یادم می افته خندم می گیره
غیر از سوتیت که جنبه ی قضایی داشت. آواتارت هم جنبه ی سیاسی داره هااااااااا.:13:نقل قول:
همه گفتن ما هم میگیم البته این سوتی شاید خنده دار نباشه ولی نزدیک بود جنگ جهانی سوم رو به وجود بیارم
داستان از این قرراه که ما یه بچه محل داریم که واقعا بچه خوشکله یه روز ما اینو با دوزو طرفندو ... اوردیمش خونه و براش cd خفن گذاشتیم که ... آره منظورم همون CD هاست که فکر میکنین وسطای فیلم بود که شنیدیم بیرون سر و صدای زیادی میاد منم سریع دستگاهو در همون وضعیت خاموش کردم رفتیم بیرون دیدیم که بچه های یه محل دیگه اومدن عربده کشی خلاصه دعوا تموم شد ما هم رفتیم با رفقا پارک سرگرم بحث در مورد دعوا و کتک خوردن فلانی بودیم که بابام زنگ زد به گوشیم گفت پاشو بیا خاله و عمه ودختر خاله ها و پسر خاله ها خلاصه ایل و طایفه موم اومده بودن خونه من هنوز حواسم نیود که اون Cd کذایی تو دستگاه است آروم راه افتادیم رفتیم خونه پس از خوش و بش نشستم تو همون اتاقی که مهمونا بودن آقام به داداشم که کنار دستگاه نشسته بود گفت یه سیدی شاد بذار نگاه کنیم منم داشتم با پسر خالم صحبت میکردم که دیدم روی صفحه تلویزیون نوشت WARNING یه هو با سرعتی که شاید از سرعت نور 100 کیلومتر کمتر بود به سمت دستگاه رفتم و cd رو در اوردم گفتم این cd ویروس داره دستگاهو خراب میکنه در اوردم رفتم کوچه شکوندمش ......... نمیدنین که که چه اوضاعی بود هر چند یه سریها متوجه شدن داستان چیه ولی در کل بد جوری فلاکت رفتیم .
من یه بار تا مامانم اینا اومدن خونه اومدم Eject رو بزنم رو LCD دستگاه نوشت ERROR و سی دی در حال پخش بود ولی دستگاه کار نمیکرد.:19:
جالبه دیگه بعد از اون ماجرا دستگاه اینطوری نشده و قبلش هم نشده بود.
این بنده ی خدا هنوز زیاد سوتی نمیده. سوتی های بقیه رو تحلیل میکنه تا یه چیزی یاد بگیره.نقل قول:
ببخشید یه درخواست از خانم frnsh اگه امکان داره بعد هر سوتی نیاین و سوتی را تفسیر کنین....
باعث میشه که صفحات الکی بره بالا بدون اینکه چیز خاصی توش دیده بشه
ممنون
همین کار رو هم نکنه دیگه زندگی بدون سوتی چی میشه؟؟؟ متالیکا رو ببین چه شاده...:8:
آقایون منظورت متالیکاست دیگه:9:نقل قول:
فکر کنم برداشت اقایون از پست قبلیت چیزه دیگه بود که خواستار توضیحات بیشتر شدند :دی
منم نفهمیدم سوتی FRNSH کجاش بود. :22:خب اون رو برداشتی چه ربطی به سر دو قلوهه داشت؟ گفتم حتما غرق میشه میخندیم.:24:نقل قول:
من یه دونه آقا هستم :دی ای بابا از خودش که محرومیم . برداشتم نمیتونیم بکنیم :دی ؟
سخنی از خودم: تیر پسرها خطا نمیره. اگر هم رفت مطمئن باش یکی دیگه رو کور میکنه. :دی:21::27:نقل قول:
شما راحت باش
ولی فعلا که تیرت خطا رفت :دی
__________________________________________________ __________________________
سوتی دادم در حد شماره 10 بارسلونا:34:
دیشب تو پارک (همه ی سوتیهام شده تو پارک. اقا به خدا ما تو پارک زندگی نمیکنیم) با بچه ها نشسته بودیم. رفته بودیم تو نخ یک اهنگ linkin Park که توش آفریقایی های سوء تغذیه رو نشون میداد.
صداش بلند بود و دو تا صندلی کنار ما که دختر بودن داشتن سرک میکشیدن ببینن چی نگاه میکنیم.
آهنگ که تمام شد بحث رفت رو آفریقا و سوء تغذیه و نلسون ماندلا و باقالی پلو
من یهو با یه حس شبیه آدمای متفکر (اومدم جلوی دخترها کلاس بزارم) گفتم:
اون عکاسه یادتونه که عکس گرفته بود از بچه هه که داشته میمرده. گفتن خب. گفتم خودکشی کرد.
بعد بقیه پرسیدن چرا؟
منم شروع کردم: گفتم یه بچه آفریقایی بوده از بس سوء تغذیه داشته؛ داشته میمرده و شغال ها بالا سرش پرواز میکردن تا وقتی بمیره بخورنش.:42:
این عکاسه هم عکس گرفته و بعدش افسردگی گرفته و خودکشی کرده.
یهو دختره نامرد گفت از کی تا حالا آقای فیلسوف شغال پرواز میکنه.:47:
یکم تفکر کردم گفتم من کی گفتم شغال. منظورم کفتار بود.:15:
همه زدن زیر خنده.
بعدا فهمیدم لاشخور بودن.
خوب بود نگفتم کرگردن.:16:
____________________________
یه بار یکی از دوستام داشت با GFش صحبت میکرد. با لهجه ی بسیار با کلاس (یه چیزی شبیه پشتو با ته مایه ی تهرانی)
بلند بلند هم حرف میزد.
یهو گفت:
حالا مارو میبینی خودت رو میزنی به علی کوچه چپ دیگه.
بعد گوشی رو سریع قطع کرد گفت دیدی چطوری آبروی چند صد سالمو بردم.
سلام به بچه ها [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دو سوتي يادم اومد...گفتم بنويسم كه تايپك بياد بالا ملت حال كنند [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يه روز دوستم زنگ زد گفت كجايي گفتم پارك سر كوچه نشستيم گفت كه ميخوام برم كفش بخرم ميايي؟؟؟؟گفتم بيا اينجا با ماشين ميريم همين كه اومديم سوار ماشين بشيم چهار تا ديگه از بچه ها اومدن گفتن كجا ميريد گفتيم ميريم كفش بخريم گفتن ما هم ميايم كمكتون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه رسيديم به كفش فروشي كه كل مغازش 3 متره!!!!!! 6 نفر رفتيم داخلشو شروع كرديم به كفش پسند كردن واسه رفيقمون البته با 98 درصد غلضت مسخره بازي....... يهو ديديم يه دختره اومده داخل مغازه كفش بخره مثل اينكه خيلي هم عجله داشت... ميخواست چسي بياد چند تا كفش امتحان كرد يه كفش كه برداشت پاش كرد نميدونم چه جور بود فكر ميكردي برعكس پا كرده .....من گفتم يارو را نگاه كنيد چه جور كفش پا كرده .......ديدم همه نگام كردند به من زدند زير خنده بعدشم كه رفتيم تو ماشين از بچه نفري يك پس گردني خورديم .......
سوتی هات بسی زیبا هست... راستی به من نگید متالیکا جوگیر میشم. بگید کیان ...نقل قول:
نه دیگه اینا یاد دادنی نیست باید تجربه داشته باشی! :دینقل قول:
چشم متالیکا جان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نه بیا و برداشت هم بکن!!! :دی:31:نقل قول:
:11::11::11:نقل قول:
پس خدا در این موارد هم کمک میکنه!!!!:27:نقل قول:
:19::19::19: اشکال نداره. سوتی بگیر دلت شاد باشه!:11::31:نقل قول:
کارا خدا!!!!:21:نقل قول:
مرسی. :11: سوتیستی از خودتونه!:11::31:نقل قول:
چقدر مغفل داری!!!!:18:نقل قول:
[quote=ebicross;2764511]
خدا که به همه کمک نمیکنه!!!:27: مخصوصا در این موارد!!!!:21:نقل قول:
من یه بار تا مامانم اینا اومدن خونه اومدم Eject رو بزنم رو LCD دستگاه نوشت ERROR و سی دی در حال پخش بود ولی دستگاه کار نمیکرد.:19:
جالبه دیگه بعد از اون ماجرا دستگاه اینطوری نشده و قبلش هم نشده بود.
تایید میشه!:11: اینقدر حال میده سر کلاس سوتی بشینی و همش بخندی!:8:نقل قول:
این بنده ی خدا هنوز زیاد سوتی نمیده. سوتی های بقیه رو تحلیل میکنه تا یه چیزی یاد بگیره.
همین کار رو هم نکنه دیگه زندگی بدون سوتی چی میشه؟؟؟ متالیکا رو ببین چه شاده...:8:
اینم تایید میشه!! :11: فکر کنم ایشون داره بال در میاره! سوتیست!:27:
اگه یارو غرق شده بود که من الان تو زندان بودم!!! :دینقل قول:
منم نفهمیدم سوتی FRNSH کجاش بود. :22:خب اون رو برداشتی چه ربطی به سر دو قلوهه داشت؟ گفتم حتما غرق میشه میخندیم.:24:
اما قبلش که گفتم خنده دار نیست.:13:
تایید میشه! :27: از نوع سوتی بر علیه خود!:21:نقل قول:
سخنی از خودم: تیر پسرها خطا نمیره. اگر هم رفت مطمئن باش یکی دیگه رو کور میکنه. :دی:21::27:
چند تا دختر بودن؟ به اندازشون به نفع دخترا!!!:21::27:نقل قول:
خوب بود نگفتم کرگردن.:16:
:18: آخه من تازگی خیلی درسم خوب شده. خیلی خوب دارم میخونم و تقریبا آمار سوتیهام رفته بالا خداییش!:11:نقل قول:
ممنون از معلمهای عزیزمون. من اولش که اومدم توی این کلاس دریغ از یه سوتی که بدم اما الان....:31:
من یه پسرخاله دارم که الان 30 سالشه و زن و بچه هم داره. یه کم هم مشکلات ذهنی داره. یه روز با داداشش اومده بود خونمون و داشت با داداشم حرف میزد. داشتن سر ماشینو اینا بحث میکردن که وقتی تموم شد بحثشون گفت: نمیده داداشم گفت: چی نمیده؟:18: گفت: خط نمیده. داداشم گفت: چی خط نمیده؟:18: گفت: موبایلهای اعتباری تو گردنه رخ خط نمیده. داداشم: ها؟ گردنه رخ کجاس؟ بعد هم پسرخالم به صورت کاملا جدی براش توضیح داد که گردنه رخ کجاس و اینا.
از این موضوع که گذشت ما همیشه تو خونه هر وقت کسی حرف بی ربطی به موضوع میزنه میگیم تو گردنه رخ سیر میکنی؟:18:
یه بار داداش همین پسر خالم که الان 20 سالشه اومد خونمون. بعد داشتیم حکم بازی میکردیم 4 نفره. یهو پسرخالم گفت: راستی دیدین این ماشین کمریها چقدر گرون شده؟:18: یهو منم که اصلا آفساید بودم بهش گفتم شهرام تو توی گردنه رخ سیر میکنی؟ اونم اینطوری شد::18::18::18::18::18::18: